Friday, 22 February 2019

فرهنگ کنونی مسلمان ها ؛ فرهنگ اسلامی است ، یا فرهنگ مسلما نی


بخش نخست
ابراهیم ورسجی
چهارم ماه حوت 1397
ازاین نگاه که ، ازشکم فرهنگ مسلمان ها هم تروریسم مذ هبی بیرون شده است هم استبداد شرقی بر خلاف عد ل وشورای آمده درقرآن برجامعه های مسلمان سوار شده ووحشیا نه ادامه می دهد هم مسلمان ها درمقا یسه با دیگر بخش های عقب ما نده جهان ،پس مانده تر با قی ما نده وبه زند گی اسفبارکنونی گرفتارشده اند ، توجه بنده را به فرهنگ مسلمان ها وفرهنگ اسلامی ، یا بود ونبود فرهنگ اسلامی در جامعه های مسلمان جلب کرده است. همچنان ، نوشته های قبلی ام در باره فرهنگ افغان ها به خصوص فرهنگ سیا سی آن ها ومعرفی سید جمال الد ین افغانی به عنوان " نو اند یش واصلاح دینی یا سیاست کار درباری " ، وادارم کرد تا وارد بررسی وابراز نظردرقلمرو فرهنگ اسلامی وفرهنگ مسلمان ها وفرق نمودن میان هردو شوم. با درنظرداشت تعریف های که ازفرهنگ وفرهنگ سیا سی کرده ام ، مرزکشید ن میان فرهنگ اسلامی وفرهنگ مسلمان ها ضروری به نظرمی رسد.
بسیاریی آگا هان مسلمان ، می دا نند که درجهان 57 کشوری دارای جمعیت اکثرا مسلمان وجود دارد. کشور های که دارای زبان ها وفرهنگ ها وسنت های گونه گون می باشند. معلوم است که ، فرهنگ های کشورهای 57 گا نه ای مسلمان ، متشکل ازدستا ورد های مادی ومعنوی آن ها ازقرون گذ شته تا کنون می باشد. ازاین رو، فرهنگ های نامبرده ترکیبی از سه عنصر زیرمی با شند: نخست،فرهنگ های پیشا اسلامی. دوم، اثرگذاریی اسلام برآن ها. سوم ، وارد شدن فرهنگ غربی به کشورهای مسلمان درنتیجه ای هجوم های استعماریی قبلی وفن آوریی مدرن رسا نه ای کنونی . هجوم های که درنتیجه ای آن ها فرهنگ مدرن غربی در فرهنگ های بومی- سنتی ای جامعه های مسلمان رخنه کرده و منجربه شکل گرفتن یک فرهنگ التقاطی / چند پهلو بنام فرهنگ جد ید مسلمانی شده است. شا یان یاد آوری می باشد که ، درنیجریه ، در غرب افریقا ودرهند ،درجنوب آسیا ،درچین وروسیه ، فرهنگ مسلما نی یا اسلامی، ترکیبی از سنت های بومی ومسیحیت وهند و ئیزم وبودا ئیزم واسلام رسیده به آن جا ها نه درنتیجه وعظ وتبلیغ متکی به قرآن، بلکه درنتیجه ای جنگ سا لاریی خشن ، غارتگروغنیمت خواه می باشد! دراند ونیزی ومالیزی که اسلام درنتیجه تبلیغ وعرفان وتجارت رفته است، فرهنگ مسلمان ها تا حدی زیادی فرهنگ اسلامی یا همساز با آن می باشد.
ازاین رو ،بحث های دقیق وریز درباره فرهنگ های اسلامی وفرهنگ مسلما ن ها وتمیزگذاری میان آن ها نیازمبرم زمان می باشد. طرفه اینکه ،قوم گرای های افراطی هم کمک به تحریف دین وفرهنگ درجامعه های مسلمان کرده اند. مثلا، مصطفی کمال ، یا اتا ترک با درخد مت پان ترکیزم درآوردن اسلام فقهی کمک به بازگشت اسلام عرفانی درترکیه کرد. محمد رضا شاه پهلوی با سرکوب چپی ها ، ملی گرا یان ، نهضت آزادی وسازمان مجاهد ین خلق که این دونهادی اخیری اسلامی های نو اند یش می باشند، کمک به ظهورحکومت آخوندی یا شیعه خرافا تی صفوی کرد. امریکا هم با حمایت ازحکومت بدوی- وها بی عربستان، کمک به ظهورتروریسم القاعده ای وها بی و با کمک به ارتش منافق پاکستان، کمک به ظهورطالبان یا تروریست های وها بی درمیان افغان دوسوی مرزدیورند کرد. همچنان، امریکا با براندازیی حکومت صدام حسین وسپردن بغداد به شیعه های خرافاتی- صفوی طرفدار ایران ، کمک به ظهورداعش کرد. برخی افغان های نیمه با سواد هم با تا کید برافغانیت واسلامیت ، هم تحریف د ین وفرهنگ کرده ومی کنند هم خود را مسخره ترمی کنند! ازاین رو،مرزکشیدن میان فرهنگ اسلامی وفرهنگ مسلمان ها به ضروت مبرم زمان تبد یل شده است!
بنا برآن ، درگام نخست ، درباره فرهنگ اسلامی ودرگام دوم ، درباره فرهنگ مسلما ن ها ودرگام سوم، درباره خرده فرهنگ ها یا فرهنگ های قومی ازگونه ای فرهنگ افغانی ابراز نظرمی کنم. دراین را ستا ، با اشاره بد ومسئله ، سخن گفتن درباره فرهنگ اسلامی را آغازمی کنم: نخست،جرجی زیدان دانشمند مسیحی - عرب - لبنا نی وگوستا ولوبون دانشمند مسیحی فرانسوی بود ند که با نوشتن " تاریخ تمدن اسلام " و" تمدن اسلام وعرب" ، بحث فرهنگ وتمدن اسلامی را شروع کرد ند وآلبرت حورانی ، مسیحی- عرب - لبنانی با نوشتن"تاریخ مردمان عرب " ، بازار آن را گرم کرد.
برخلاف پژوهش گران مسیحی نامبرده، اصلاح طلبان مسلمان ازشیخ طهطاوی تا سرسید احمد خان وسید جمال وعبده و...به بحث درباره عقب ماند گی مسلمان ها درمقا یسه با غربی ها وخطراستعمارغربی به جهان اسلام پرداختند. یعنی بحث درباره فرهنگ اسلامی - عربی برای عرب های مسیحی ونو اند یشی و اصلاح طلبی ای اسلامی برای نو اند یشان واصلاح طالبان مسلمان اهمیت فزاینده یافت. ازاین رو، می توانم بگویم که ابرازنظر درباره فرهنگ وتمدن اسلامی را عرب های مسیحی ومسیحی های خاورشناس واسلام شناس آغازکرده اند نه اند یشمندان مسلمان. بنا برآن ، مطالعا تی که به حیث یک مسلمان درزمینه کرده ام ؛ برایم ثا بت ساخته اند که مرزکشیدن میان فرهنگ اسلامی وفرهنگ مسلمانی هم دشوارهم ضروری می باشد.
بهرحال ، درباره فرهنگ اسلامی ، ابرازنظرمی کنم. ازمطا لعاتی که تا کنون درباره فرهنگ ها وتا ثیرد ین ها بر آن ها کرده ام ، برایم ثابت شده است که اسلام وفرهنگ اسلامی منحصر به شخص محمد ص وکارنامه اش در23 سال ، یا دوره ی نزول قرآن می باشد. دوره 23 ساله ای رسالت محمد ص هم ، به 13 سال درمکه و10 سال درمد ینه تقسیم می شود. بنا برآن ، قرآن به سوره ها وآیت های مکی ومد نی تقسیم شده است. درسوره ها وآیت های مکی، برتوحید وبراندازیی شرک با تبلیغ وتزکیه نفس وپا یه گذاریی جا معه ای مسلمان ها تا کید شده است ودرسوره ها وآیت های مد نی ، قانون ومقررات اجتما عی وسیاسی وجنگ های دفاعی نه تهاجمی برجستگی دارند. ازاین رو، درمکه ملت سازی ودرمد ینه دولت سازی به معنای امروزی برجسته به نظرمی رسد. منظورم ازدولت یا کشور ، سرزمینی می باشد که با شند گان آن اکثرا مسلمان ها می باشند وحقوق نا مسلمان ها هم در آن نا د یده گرفته نمی شود. به گونه ای که، درریاست مد ینه ، نا د یده گرفته نشد.
مثلا، رسول ص با هجرت به مد ینه معاهده ای را میان مها جران وانصار ویهودی ها ومسیحی های مد ینه امضا کرد که بنام میثاق مد ینه مشهوراست. نگاه امروزین به میثاق مد ینه ، روشن می سازد که رسول ص نظام سیاسی کثرت گرای را پیریزی کرد که به جمهوری های دموکراتیک فد رال امروزی شباهت دارد. بطورنمونه، به سوره منافقون ، نگاه نما ئید ، تا دریا بید که عبدالله ابن اُ بی سردسته ای منافقان ، پیامبرص ویا ران اورا ذ لیل گفته بود وفرمان تعقیببش داده نشد. بلی، عمر کمربست تا اورا قتل نما ید، اما رسول ص به او اجازه نداد! یعنی درحکومت رسول ص درمد ینه ، مخالفان حق زند گی واعتراض که خیر جرئت توهین کردن رسول ص را هم دا شتند! درباره جنگ هم ، بعد ازتا سیس دولت مد ینه ، د یده شد که همه سران مشرک مکه واطراف آن جنگ های متعد دی را علیه آن براه انداختند وشکست خورد ند! همین که همه جنگ ها درمد ینه صورت گرفته است ، نشان می دهد که جنگ ازنظر اسلام دفاعی می باشد نه تهاجمی. جنگ دفاعی که هم کشورهای کنونی جهان آن را پذ یرفته اند هم حقوق بین الملل بر آن مهرتا یید گذا شته است.
طرفه این که ، بعد ازشکست تهاجم های سران قبا یل مکه به مد ینه ، محد ص ویا رانش بدون جنگ وارد مکه شد ند و تنها بت ها را ازکعبه بیرون انداختند وبلال حبشی ، قبلا غلام سیاه پوست درکعبه اذان داد! درواقع، رسول ص با اذان بلال برده قبلی اشرافیت مشرک عرب، برکا لبد ننگین اشرافیت عربی لگد مرگ بارکوبید! بعد ازپاکسازیی کعبه ازبت ها، محمد ص اعلام کرد که همه آزاد ودرامن می باشند وهرکسی که به خا نه ای ابوسفیان برود امن ترمی باشد. یعنی اگرکسا نی نگرانی دارند، به خا نه ای ابوسفیان بروند. درحالیکه ابوسفیان همان بزرگ مشرکان مکه بود که درجنگ ها علیه مد ینه سهم فرماندهی را داشت! درفلم رسالت که بسیارپخش شد وازآن پذ یرا یی هم شد، دید م که ابوسفیان وهمسرش می بینند که مسلمان ها فوج فوج وارد مکه می شوند وبا تعجب به سوی آن ها می نگرند! همچنان ، درهمان فلم ، دیدم که ابوسفیان به همسر خود گفت که اشتباه کرده ام! وبعدا ، خودش وهمسرش به حضوررسول ص رفته با بیعت به او مسلمان شد ند! درآن برهه یا پیش ازآن ، درپیام های محمد ص به رهبران کشورها ،دعوت به توحید وکنار گذا شتن شرک / چند خدایی مطرح بود نه اطاعت ازاو.این است فرهنگ اسلامی!
بنا برآن ، به صراحت می گویم که ، همان گونه که یک معنای اسلام ، صلح ومعنای دیگر آن تسلیم شدن به خدا وپیروی ازفرستاده ای او وترک شرک / چند خدا یی می باشد ، فرهنگ اسلامی هم ، فرهنگ صلح ، آشتی ، برادری ، تحقق عدا لت وآزادی می باشد. اینجا ؛ منظورم ازفرهنگ، سبک وشیوه ای زند گی اسلامی می باشد. سبک وشیوه ای که قرآن برای رسیدن به آن ، محمد ص را اسوه / نمونه ، معرفی کرده است. سبک وشیوه ای که درآن برا دریی باهمی مسلمان ها واحترام شان به یک دیگروجلب دیگران به سوی د ین اسلام ، یا فرهنگ اسلامی با تبلیغ همراه با حکمت وتزکیه ای نفس ، ویا با نما یش خوبی درعمل می باشد. به سخن دیگر،برای مسلمان های امروز، فهم درست از اسلام ، عمل درست مطا بق دستورات اسلام وتبلیغ درست اسلام به دیگران با نمونه گیری ازرسول ص، می شود فرهنگ اسلامی. کاری که محمد ص درمکه آغازودرمد ینه تکمیل وبه مسلمان ها گفت که امروز دین تان را تکمیل ودوچیز برای شما گذا شتم: کتاب خدا وسنت / گفتارورفتار خودم را. اگربه آن ها متوسل شوید، هرگزگمراه نمی شوید! ادامه دارد.

0 comments:

Post a Comment