Sunday, 29 April 2018

مقایسه سیاسی ایران وافغانستان معاصر؛ توجیه علمی وجامعه شناختی ندارد

ابراهیم ورسجی
دهم ثور1397
این تحلیل درپیوند به مقاله یک نویسنده ای ایرانی بدون نام به عنوان :" قیاس سیاسی ایران وافغانستان معاصر"، نشر شده درسایت عصرنو بتاریخ ششم اردبهشت / ثور1397، ارایه شده است.ازاین که نویسنده درمقاله خود به مقایسه سیاسی ایران وافغانستان پرداخته ودرآن کمبودی ها زیاد می بینم،لازم دانستم که به نقد آن بپردازم. معلوم است که، درمقاله ،غیر ازمقایسه سیاسی ایران وافغانستان معاصر، به مقایسه درباره کشورهای زیادی پرداخته شده است.ازمقایسه اش دریافتم که درباره فهم مدرنیته ومدرنیسم مشکل دارد. پس، باید درزمینه توضیح داده وارد بخش دیگر آن شوم. مدرنیته، تبدیل جهان بینی وطرزفکر یک جامعه می باشد که مدرنیسم درپی آن می آید. رخ دادی که دراروپای غربی رخ داده است ودرادامه آن اول دولت های مستبد- نوگرای مدرنیست وبعدا انقلاب صنعتی ،بورژوازی ،جامعه مدنی واحزاب سیاسی نمودارشده آن جامعه ها را به دولت- ملت مدرن متحول کرده اند. شایان ذکراست که ، دولت های مستبد - مدرنیست درپایان جنگ های مذهبی درسال 1648 پس از قرارداد ویست فالی بوجود آمدند.
درکشورهای مانند ترکیه،ایران ، مصر ودیگرکشورهای خاورمیانه،مدرنیسم ناقص آورده شده است بدون اینکه خبری ازمدرنیته درمیان باشد. مدرنیسم هم با ایجاد زیرساخت ها وایجاد ارتش های مجهز با سلاح های نسبتا مدرن وکودتاهای نظامی وتقویت استبداد نظامی ازگونه مصر ودیگرکشورهای عربی وپاکستان وتاحدی ایران همراه بود. درافغانستان،نظام قبایلی زاده سیاست استعماریی هند بریتانیا حکومت می کرد که با محواستعمارانگلیس وظهورپاکستان بدامن شوروی افتاد وشوروی هم برای آن زیرساخت های اقتصادی نیمه کاره وارتش دربدل گازوموقعیت جغرافیای اش ساخت. ارتشی که کودتا ها کرد وکودتاهایش پیاده شدن ارتش سرخ وجهاد را بدنبال داشت که کابل را ویران کرد. درادامه ویرانی کابل،انگلیس وامریکا ،طالبان را ایجاد وبه ارتش پاکستان امرکردند که این گروه را با تمویل عربستان درافغانستان مسلط سازد.البته با جنگ علیه فارسی زبان ها که زبان وفرهنگ شان براین کشورسلطه داد وبرسیاست آن قبایل پشتون به کمک استعمارها حکومت داشتند ودارند. بهرحال،خوب شد که خود امریکا بنام جنگ علیه تروریسم آمد ودرباتلاقی افتاد که قبلا شوروی افتاده بود.ازاین رو،نه درافغانستان حکومت است ونه جمهوری اسلامی وقانون اساسی جورج بوشی آن ها ورق پاره ای بیش نیست. بنا برآن، مقایسه آن با ایران آخوندی منطقی نمی باشد.
درباره جمهوری اسلامی ایران که ازآغاز تاکنون می شناسمش،باید بگویم که آیت الله خمینی وآیت الله خامنه ای ، حکومتی را براین کشوری تا حدی مدرنیزه شده توسط رضا شاه ها تحمیل کردند که حتا ازحکومت مسخره زاده ناتو درافغانستان هم عقب مانده تراست. بنابراین،اگربخواهم آن را بادیگرنظام های سیاسی مقایسه کنم،مجبورهستم که به 1494 به فلورانس درایتالیا بروم. به این خاطرکه،درسال یاد شده ، فرانسه به فلورانس علیه حکومت خاندان مدیچی حمله وزمینه سازی کرد به تشکیل جمهوری مذهبی توسط ملا ساونا رولا/ ملای منتقد پاپ وقت. تاریخ فلورانس نشان می دهد که ساونا رولا از1494 تا 1498 برآن شهر مانند خامنه ای وملا عمر حکومت کرد وسرانجام حکومتش توسط پاپ الیکساندر ششم سرنگون وخودش طعه ای حریق شد. درسطح خاورمیانه هم ، ملاساونارولای ایران به جنگ وهابیت عربستان رفته است. جنگی که موصل را درعراق وتمام سوریه را ویران ودرحال ویران کردن یمن می باشد. بنابرآن،جمهوری اسلامی وحکومت اسلامی عربستان ،خاورمیانه را وارد جنگ های مذهبی 30 ساله ای اروپای پیشا مدرن از1618 تا 1648، کرده اند. جنگی های که امکان قرارداد وستفالی وپایان آن هم وجود ندارد. ازاین رو،نویسنده این مقاله هم در مقایسه سیاسی افغانستان وایران اشتباه کرده است هم دربررسی مقایسوی دیگرکشورها ودرباره مدرنیته ومدرنیسم هم داوری او بی پایه می باشد. واقعیت این است که،درکشورهای مسلمان استبداد شرقی یعنی بی اختیاری مردم وهمه کاره بودن حاکمان درمیان است. ازاین رو،کاربرد دولت - ملت ومدرنیته ومدرنیسم درباره آن ها بحث پادرهوامی باشد!

0 comments:

Post a Comment