Monday 23 April 2018

کارنامه خلق وپرچم درآموزش وپرورش افغانستان ؛ مانند سیاست شان، فاجعه باربود

ابراهیم ورسجی
سوم ثور1397
این تحلیل، درپیوند به مقاله ای زیرعنوان:" چهلمین سالگرد کودتای ثور؛ نظام آموزش وپرورش افغانستان چگونه متاثرشد"؟ نوشته سعید حقیقی؛ نشرشده درسایت فارسی بی بی سی، بتاریخ 23 آوریل برابر به سوم ماه ثور ارایه شده است. ازاینکه درصفحه فسبکم پخش شده است، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند! دروقتیکه ، کودتای ننگین ترین ثور درادامه کودتای ننگین ترسرطان صورت گرفت ؛ ودرهردوکودتای رنج آفرین ، خرد ضابطان وضابطان خلقی وپرچمی وچند نفری ازگروه کارهم سهم داشتند؛ سه درصد مردم افغانستان با سواد بودند آن هم متمرکزدرشهرها. متاسفانه ، ازهمان سه درصد با سواد،خلقی ها وپرچمی ها به خصوص اولی ها 33 هزاربا سواد را کشتند وشماری زیادی ازآن ها را آواره درپاکستان وایران وکشورهای غربی ساختند. برآوردی که من کرده ام؛ نشان می دهد که شماری زیادی معلمان بنام های اخوانی، شعله ای وستمی توسط حکومت باصطلاح خلقی کشته شدند وبعد ترخلقی ها به سراغ معلم های پرچمی هم رسیدند. بنابرآن،کودتای ثور،پایه گذارجهل وتباهی درمعارف افغانستان می باشد. ازاین رو، به حیث یک فعال فرهنگی،بعد ازآنکه حکومت آن ها بخاطرنابودی شوروی نه پیروزی جهادی ها برانداخته شد،هم به وزارت های معارف وتحصیلات عالی رفتم هم به پوهنتون تا بفهمم که چه کرده اند؟ ازدانشگاه استفاده نکردم وازپوهنتون برخلاف سنجه فارسی نویسی ادبی استفاده کردم، به این خاطرکه، درافغانستان به این دلیل که دانشگاه اندیشه تولید نمی کند وتوان مصرف اندیشه تولید شده دردیگردانشگاه ها راهم ندارد؛ پس، پوهنتون را بکارمی برم. زیراکه،پوهنتون توان تولید اندیشه را که نداشت وندارد حتا توان مصرف اندیشه ای تولید شده دردیگردانشگاه های منطقه وجهان راهم ندارد.
بنابرآن، کارنامه خلق وپرچم را دروزات معارف ، وزارت تحصیلات عالی وپوهنتون فاجعه باریافتم. شایان یاد آوری است که ،ازهر دوگروه خلق وپرچم،کسانی که مدرک تحصیلی ازشوروی هم داشتند نیمه با سواد بودند.ازاینکه شوروی دربخش های علوم سیاسی واجتماعی تولیدات ندارد وفللسفه را دردادگاه لنینیسم و استالینیسم بدارآویخته بود ودر ادبیات هم هرچه داشت ازغیرکمونیست هابود،تنها دربخش نظامی کودتاچی برای افغانستان تربیت کرد. کودتاچی های که بعد ترعده ای ازآن ها اعضای طالبان شده به فرماندهی وزیرداخله پاکستان علیه غیرپشتون های افغانستان جنگ کردند . خنده داراینکه ،قبلا واکنون عده ی ازآن ها دردستارخان سیا/ سازمان اطلاعات مرکزی درزیرریش های طالب کرزی وباصطلاح تکنوکرات غنی نان می خورند وبه طالبان هم کمک می کنند. جالب این است که، نشریه باصطلاح "حقیقت انقلاب ثور"شان راهم مرورکردم ودرآن غیرازشعارهای توخالی " زنده باد خلق ومرده باد دشمنان خلق"چیزی دیگری نیافتم. بلی،ازاینکه جهادی ها حکومت ساخته نتوانستند وجنگ های باهمی شان کابل را ویران کرد،خلقی ها وپرچمی ها می نازند که حکومت داشتند.ازاین رو،به آن ها می گویم که سیاست ابزاری امریکا به جهادی ها ازطریق پاکستان موقع حکومت ساختن نداد؛ورنه توان حکومت ساختن را داشتند. بهرحال، خوب است که امریکا به افغانستان آمده ومی نگرد که سیاست ابزاری اش درافغانستان خودش راهم بدام انداخته است. دامی که تکنوکرات های قبلا هتلچی دست ساخت خودش هم کمکی دربیرون کردنش کرده نمی توانند! دراخیر،ازخلقی ها وپرچمی های زنده مانده وعلاقمند به ادامه مبارزه ،می خواهم که دوکاررا بکنند:نخست، کژراهه نوشته احسان طبری ازایدئولوگ های حزب توده ایران را بخوانند؛دوم، به بلشویسم وحشی که دستاوردش خلق کشی بنام خلقی گری بود خداحافظی کرده به سوسیالیسم دموکراتیک روی بیاورند. درغیرآن، آب به آونگ می کوبند!

0 comments:

Post a Comment