Monday 2 April 2018

ازاینکه ، امیران قبایلی افغانستان همه نوکرانگلیس بودند؛ توطئه بادارخود رابزرگ ساختند تا وطن فروشی خود را پنهان کنند

ابراهیم ورسجی
سیزدهم حمل 1396
این تحلیل ؛ درپیوند به تحلیل یا گزارشی به عنوان : " کشوری که درآن همیشه کار،کارکاربریتا نیا است" ؛ نوشته اولیا اطرافی، نشرشده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 13 حمل، ارایه شده است. ازاینکه درصفحه فسبک بنده پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند! سال هاپیش،یک کتاب به عنوان"اداره عامه" نوشته یک دانشمند نیجریای را خوانده بودم وآن کتاب درکتابخانه ام درافغانستان موجود است. بیاد دارم که درآن:" نوسنده ازسه کشورفاسد ودوکشورنالایق درجهان نام برده بود!ا سه کشورفاسد:کشورخودش،تایلند وپاکستان ودوکشورنالایق: عربستان وافغانستان معرفی شده بودند.ازاینکه ملک عبدالعزیز امیرعربستان مانند امیران افغان نوکرانگلیس بود وبادارش درجنگ جهانی دوم به پایان عمرخود درسیاست جهان رسیده بود، دروقت بازگشت روزولت ، رئیس جمهورامریکا ازکنفرانس مالتا بعد ازتقسیم جهان با استالین،بتاریخ 5 فوریه ای 1945 ،توقفی درساحل دریای سرخ داشت.درآن توقف، عبدالعزیز امیرعربستان ازروزولت خواست که دربدل نفت امنیت کشورش را تامین کند.ازاین رو، امنیت اداره نالایق وقبایلی عربستان تا کنون توسط امریکا دربدل نفت تامین شده است. یعنی استعمارنو اداره نالایق وقبایلی زاده استعمارکهنه را تا کنون نگهداری کرده است.
بعد ازکفرانس مالتا وتقسیم جهان توسط امریکا وشوروی، هاشم خان مانند ملک عبدالعزیز درفکربادارپیداکردن بود ویک ماه درواشنگتن خوابید،اما یک مقام موءثروزیارت خارجه امریکا را دیده نتوانست.ازاین رو،دربازگشت ازواشنگتن استعفی وشاه محمود خان جایش را گرفت. هاشم خان وحشی یک میراث بد را برای ظاهرخان وشاه محمودخان بجای گذاشته بود وآن اینکه درسال 1944 وقتیکه هیات انگلیسی برای مذاکره با گاندهی ونهرو وجناح،درجهت استقلال هند وظهورپاکستان به دهلی رسیده بود، هاشم خان طی نامه ای ازلندن خواسته بود که مناطق پشتون نشین شرق خط دیورند را به افغانستان بسپارد. ازاینکه پشتون ها درافغانستان یک اقلیت محض می باشند وهاشم خان این حالت را می دانست،کوشش داشت که باگرفتن مناطق قبایلی شمال غرب هند شمارپشتون ها را درافغانستان بالاببرد! فکرمی کنم که با خواندن نامه هاشم خان، بادارش چقدرخندیده باشد!
بهرحال، هاشم خان میراث خود را گذاشت وظاهرخان،شاه محمود خان، وداودخان به آن میراث چسپیدند. میراثی که دشمنی با پاکستان را رقم زد. درباره نزاع پشتونستان خواهانه حاکمان قبایلی افغانستان با پاکستان، یک امریکای کتابی به عنوان"سیاست خارجی پاکستان برمحورمخالفت با هند" نوشته ودرآن گفته است که:"درسال 1950، شاه محمودخان مسئله نزاع مرزی با پاکستان را داغ کرد وپاکستان 50 میلیون کلدار به قبایل مرزی داد وبودجه افغانستان درآن وقت کمتراز50 میلیون کلدار بود"! ازاینکه حکومت قبایلی افغانستان بدون بادارزنده مانده نمی توانست وجای بادارش یعنی انگلیس را هند وپاکستان باهم دشمن گرفته بودند، باید بادارعوض می کرد.ازاین رو، شاه محمود مرخص وداود درجایش نخست وزیر ساخته شد.ازاین که داود درسیاست یک جفت شاخ کم ترداشت، درسال 1954، رسمیت خط دیورند توسط امیران افغان ونوکرانگلیس ازعبالرحمن تا نادرخان را دریک لویه جرگه ساختگی باطل اعلام وبه آتش دشمنی با پاکستان دامن زد ورفت حلقه نوکری مسکورا به گردن گرفت.
بنا برآن، پاکستان که ازافتادن افغانستان بدامن مسکو نگران بود،درسال 1956، سکندرمیرزا رئیس جمهورفارسی زبان پاکستان به کابل آمد وبزبان ساده فارسی به ظاهرخان ودادخان گفت که ازدیورند بازی دست بردارید تا سهولت تجاری برایتان بدهیم! برخلاف، ظاهروداود به خصوص دومی به پشتونستان خواهی اصرارکرد! ازبدرخ دادها،درسال 1958، درپاکستان کودتا صورت گرفت وژنرال ایوب خان به قدرت رسید. ایوب خان که پشتومی دانست،به کابل آمد وبا پشتو با ظاهروداود سخن گفت که نمی دانستند. ایوب خان دربازگشت ازکابل به کراچی که آن وقت پایتخت پاکستان بود، فرمان بستن تورخم وسفید بولدک بروی تجارت افغانستان را صادرکرد. حکومت داود که زیرفشارآمده بود، درسال 1961 ،نعیم وزیرخارجه را به پاکستان فرستاد تا برای مشکل راه حل پیداکند! ایوب خان به فضل قادرچودهری وزیرخارجه خود گفت که با نعیم به پشتو گپ بزند! جالب این است که ، نعیم پشتونمی دانست وفارسی اش هم مانند فارسی جوالی های شهرکابل بود وانگلیسی دانی اش هم مانند فارسی دانی اش بود وخالی ازپاکستان برگشت. خنده دار این که ، داود نوکر شوروی ونعیم نوکرانگلیس بود وظاهرخان هم سرگردان ومیراث برپدرغدارش! دراین راستا، جهال نامبرده به باورخود خواستند ناسیونالیسم افغانی درست کنند وانگلیس را متهم به چندپارچگی پشتون ها.بنابرآن، تئوری توطئه را تقویت وازدرک واقعیت فرارکردند ونتیجه فرارشان ازواقعیت هم ، دیروز، کودتاهای ننگین سرطان وثور وآمدن ارتش سرخ ؛ وامروز، سلطه ای ناتو بر افغانستان وحکومت های مسخره کرزی،غنی وعبدالله وتروریسم افغانی طالبان به کمک پاکستان می باشد.

0 comments:

Post a Comment