پنجم ثور1397
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله :" حقوق بشروچپ ؛ سوء تفاهم یا تناقض "، نوشته آرش سرکوهی ،نشرشده درسایت رادیوزمان بتاریخ سوم ثور ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبکم پخش شده است،لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند.آقای سرکوهی،مقاله تان را خواندم وخوشم آمد! ازاین رو، لازم می دانم که درباره آن نظرخود را ابرازنمایم.واقعیت این است که ، دوگروه درایران وافغانستان وبسیاری کشورهای مسلمان باحقوق بشردشمنی می ورزند:نخست ،چپ ها؛دوم، بنیاد گرایان مذهبی.اگرچه حقوق بشر دشمنان زیادی دربالاوبدنه حکومت ها دارد،ازاینکه چپ ها وبنیاد گرایان مدعی مبارزه می باشند،بهتراست که به علت های دشمنی آن ها با حقوق بشرپرداخته شود.درباره چپ ها ومخالت شان باحقوق بشر،باید گفت که همین که ازتقسیم ثروت سخن می گویند وازتقسیم قدرت فرارمی کنند،حکایت ازاین دارد که وفات کمونیسم روسی سرعقل نیاورده است شان.یعنی دنبال احیای استالینیزم می گردند.بنابرآن،باید با حقوق بشرمخالفت کنند.زیراکه،موقع ایجاد وتثبیت استبداد را برای آن ها نمی دهد.پس، به عقب برمی گردند ونمی خواهند به جلو بروند! مثلا،وقتیکه درهشتم دیسامبر1948،منشورجهانی حقوق بشردرمجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، شوروی،اوکراین،یوگوسلاوی، عربستان وواتیکان آن را تایید نکردند.شوروی ویوگوسلاوی نابود شده اند،اوکراین دربحران است ،واتیکان درسال 1962 آن را پذیرفت،اما عربستان تاکنون ازپذیرش حقوق بشرخود داری کرده است.ازاین رو،چپ هاوبنیاد گرایان دریک صف به مخالفت با حقوق بشرادامه می دهند.
درباره حقوق بشر لیبرال یا حقوق بشر بورژوازی که ازمارکس الهام گرفته است،باید بگویم که حقوق بشر لیبرال وغیر لیبرال ندارد.ازاین که غیرازچند اعتراض مارکس به سرمایداری وتاکیدش براینکه فلسفه باید دنبال تغییرجهان بگردد نه دنبال تفسیرجهان ودیگرنظریاتش ازمود افتاده است؛دیدگاه منفی اودرباره حقوق بشرپایه واساس سیاسی وجامعه شناختی ندارد.ازاین رو،نظرمارکس مبنی براینکه حقوق بشرمولود سرمایداری است،قابل رد است.شایان ذکراست که حقوق بشر یک ارزش والای انسانی می باشد که ازدموکراسی آتن تا جمهوری روم باستان وازآن تا مگناچارته انگلیس ، انقلاب فرانسه و،ا نقلاب امریکا ،جامعه ملل وسازمان ملل تا تصویب منشورجهانی حقوق بشردرآن مبارزه صورت گرفته است.مبارزه ای که منشورجهانی حقوق بشر میوه آن می باشد.اگرچپ ها رد حقوق بشررا به سیاست خارجی امریکا وکشورهای دموکرات اروپای گره بزنند،به آن هامی گویم که هم دموکراسی های سرمایداری زده نسبت به حقوق بشر بی علاقه هستند هم بسیاری چپ ها درخدمت آن می باشند.خلاصه اینکه، اگر چپ هامی خواهند مبارزه برای تحقق عدالت یا برابری انسان ها کنند،پذیرش حقوق بشر ونارم های دموکراتیک وجامعه مدنی، بهترین ابزار برای آن هادرحرکت به سوی سوسیالیسم دموکراتیک می باشد. درغیرآن ، آب به آونگ می کوبند!
0 comments:
Post a Comment