Monday 12 February 2018

مسلمان ها چه سنت گرا وچه اصلاح طلب ؛ بدون کنارزدن استبداد شاه وشیخ ،موفق درایجاد تحول مثبت نمی شوند

ابراهیم ورسجی
بیست وسوم ماه دلو1396
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله :" با جنون جهادیسم، مقابله ای رادیکال نیازمند است" ، نوشته: علی سرداری ، پخش شده درسایت ملی- مذهبی ارایه شده است.ازاین که درصفحه فسبکم پخش شده است، لازم دانستم دروبلاک اند یشه هم پخش شود ؛ تا دوستان ازآن مستفید شوند! نگاهی به تاریخ سیاسی مسلمان ها ؛ نشان می دهد که شاه وشیخ بنام های خلافت وامامت ، دو اصل مهم قرآن، یعنی عدالت وشورا را مصادره وبا تولید ملاها وفقه ها ،خشن ترین استبداد را بر مسلمان ها تحمیل کرده اند.درست است که یک قرن واندی بعد ازپیامبر،ابومسلم خراسانی با لگد زدن به پیکرننگین خلافت سیاه کاراموی ،کمک به پیدایش خلافت ننگین عباسی کرد وبا چنان لگدزدنی هم انحصارعربیت برقدرت را تضعیف کرد هم جان خود را ازدست داد.بهررو، خیزش خراسانی "خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود؛ شد! اگرچه درادامه خیزش خراسانی، ابوحنیفه فارسی زبان با فقه نوگرای خود کمک بزبان فارسی دربرابرفارسی ستیزی عرب هاکرد،اما فقه او توسط ابویوسف ، شاگرد عربش اول ابزارتوجیه خلافت عباسی وبعدا عثمانی شد؛ وخودش درزندان خلیفه عباسی جان داد!اگرچه خلافت های عباسی وعثمانی کمی بهتر ازخلافت اموی ها بودند، اما تفکرونواندیشی را برنتافتند.پس،مخالفت خلافت های نامبرده با عقل وخرد آزاد کمک به ماندن مسلمان ها درقرون وسطی کرد.
بطورنمونه،خرد ستیزی خلافت عباسی آن را قربانی خرد ستیزان مغلی کرد؛وبعد ازنابودکاری مغل ها ،درسال1289، خلافت عثمانی جایگزین خلافت متوفای عباسی شد.ازآن هم بد تر، درسال 1501م،صفوی های وحشی وآدم کشان قزلباش شان ایران کنونی را اشغال وبا کشتن نیم میلیون مسلمان سنی بدترین حکومت رادرآن شکل دادند.حکومتی که اگرچه برخی نویسندگان ایرانی آن رابه ایران مفید می دانند،اما من فارسی زبان آن را دشمن جهان فارسی زبان می دانم.خوب است که دکترداریوش همایون گفته است که:" تباه کاریی راکه صفوی هابه ایران تحمیل کرده اند افغان ها نکرده اند " که منظورش خیزش افغان ها درجهت براندازی صفوی گری وجاده سازی آن ها به برآمدن نادرشاه افشاروتقسیم جهان فارسی زبان به ایران ،افغانستان وجمهوری های کنونی آسیای مرکزی می باشد.
دراین راستا،پرسمان تکان دهنده این است که بعد از ظهورعثمانی گری، صفوی گری درایران ومغلی گری درهندشکل گرفتند. متاسفانه، هرسه استبداد های شاه وشیخ ودرواقع تفاله قرون وسطا بودند! جالب این است که،درآن برهه حساس، اروپا رنسانس را پشت سرگذاشته وارد نهضت اصلاح مذهبی،انقلاب صنعتی ،انقلاب مشروطه انگلس،نهضت روشنگری وانقلاب کبیرفرانسه شده بود؛ وکمی پیشتر ازانقلاب کبیرفرانسه،انگلیس ها واروپای های اشغالگرامریکای شمالی، با براندازی استعمار بریتا نیا،امریکاوکاندای کنونی راساختند.درآن برهه، مسئله عبرت انگیزبرای آگاهان مسلمان این است که امریکای شمالی زاده مذهب اصلاح شده پروتستان ومترقی وامریکای جنوبی که زاده اسپانیای کاتولیک می باشد،تاکنون عقب مانده است.
ازاین رو،می توانم بگویم که تحول واصلاح وپیشرفت درجهان اسلام ازمجرای اصلاح دینی باید بگذرد.اگرچه سرسید احمد خان درهند، طهطاوی،سیدجمال وعبده درمصر ، نامق کمال درترکیه عثمانی،نائینی وآخوند خراسانی درایران ،به اصلاح دینی تاکید کردند،اما بیماری را خوب تشخیص ودرارایه ای درمان غلط کردند. مثلا،بزرگترین غلطی آن هااین بود که درباره زوال قدرت سیاسی-نظامی جهان اسلام فکرکردند وراه حل راهم قوی شدن دوباره درنظرگرفتند آن هم با ابزارمادی ساخت جهان غرب.ازاین رو،فکرشان کمرنگ ادامه اما کمک به نهضت اصلاحی دراسلام نکرد.مثلا، تاکید سید جمال برقدرتمند ومتحد ساختن مسلمان ها دربرابر غرب مورد تایید خلیفه عثمانی برای حفظ وضع موجود واقع شد ومحمد عبده هم آن را ضعیف تشخیص داده با صلاح نظام آموزشی مصرروی آورد ؛ ودانشکده سرسید احمدخان که اکنون به دانشگاه علیگر ترقی یافته است ، کمک به پیدایش تحریک پاکستان وتجزیه هند کرد که بزیان مسلمان های نیم قاره تمام شد.
درمصر ودیگرکشورهای عربی، بعد ازفروپاشی امپراتوری عثمانی،با استفاده ازتئوری قدرت مند ساختن مسلمان ها که سید جمال ارایه کرده بود، حسن البناء، نهضت اخوان المسلمون راساخت.نهضتی که استبداد شاه وشیخ را بی خواب کرد اما نابود کرده نتوانست.کشف نفت هم درعربستان کمک به مذهب قشری وهابی ودرواقع فقه قبایلی حنبلی کرد. درایران هم،مدرنیسم ازبالابه زیر رضا شاه پهلوی ایران را مدرنیزه کرد.متاسفانه، استبداد خشن پسرش محمد رضاشاه پهلوی، روشنفکران وملی گرایان راکوبید وآخوند ها را فربه ساخت. ازاین رو، احمقانه کمک به پیدایش حکومت قرون وسطای آخوندی کرد.حکومتی که ایران را ازنظرفکری فلج وازنظراقتصادی درسطح بوتسوانادرافریقا تنزل داده است.ازهمه خنده داراینکه ، اکنون آخوند ها به ایرانی ها می گویند که ایران آخوند زده ازسوریه وافغانستان بهتراست.پس،بهتراست که برای آن ها سواری بدهند! درغیرآن، ایران سوریه می شود.

0 comments:

Post a Comment