هفدهم قوس 1396
این تبصره را درپیوند با مقاله ای زیراین عوان: تروریسم چه ربطی به عدالت اجتماعی دارد؟ بازتاب تاب یافته درسایت مجله هفته ارایه کرده بودم.ازاین نگاه که افغانستان به میدان بازی نواستعمارگری وتروریسم ازطریق پاکستان تبدیل شده است، هم این تبصره یا تحلیل را ارایه کردم هم بهتردانستم که آن را دروبلاک اند یشه بازتاب دهم تا دوستان آن را مطالعه نمایند.روشن است که پیشترازاشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی ،تنها ازجمهوری خواهان ایرلند شمالی به حیث گروه تروریستی یاد کرده می شد وحکومت های مستبد مسلمان وآقایان کهنه ونواستعمارگر شان مخالفان خود را آشوب گرواشرارنامیده سرزنش می کردند. درامریکای لاتین هم ،امریکا مخالفان حکومت های نظامی دست نشانده خود را به ندرت تروریست می نامید. درافریقاهم که مبارزه با استعمار ونژاد پرستی سفید پوستان ازگونه های رودزیای بعدا زیمبابویه شده وافریقای جنوبی ، پسوند تروریست نیافته بود. بنابرآن،باورمن این است که کمک امریکا ازطریق ارتش پاکستان برای جهادی های افغانستان برای بیرون کردن ارتش سرخ وکمک نکردن به آن ها بعد ازعقب نشینی شوروی وفروپاشی حکومت دست نشانده آن درکابل؛نقطه آغازسازمان های تروریستی درکشورهای مسلمان می باشد.افزون برآن،سرکوب بهارعربی که بهارخواهان شعاروخواست حکومت اسلامی نداشتند وتنها دموکراسی،حقوق بشر،اشتغال ورسیدن به حکومت داری خوب وعزت وکرامت انسانی می خواستند؛ توسط مستبدان ونظامی ها،منطقه را به پایگاه تروریسم وحضور نظامی امریکا وروسیه ازافغانستان تا سوریه تبدیل کرد.
ازاین رو،بهتراست که به حیث شاهد، رخ داد های افغانستان پسا شوروی را شروع پیدایش سازمان های تروریستی بدانم.دراین راستا،درکتاب " جنگ های اشباح" نوشته ستیف کول نویسنده امریکای آمده است که:"میخائیل گورباچوف اخیرین رهبر شوری ازرونالد ریگان خواسته بود که کمک نماید تادرافغانستان پسا شوروی حکومت قابل قبول مردم ساخته شود.درغیرآن،این کشورعرصه رخداد های ناشاد کننده ی خواهد شد! برخلاف، ریگان به اوگفته بود که این کارپاکستان است."معلوم است که پاکستان با دالرهای امریکا ، پوند انگلیستان وریال های عربستان وسلاح های آن ها تند روی- قبایلی- مذهبی رادرافغانستان فربه کرده بود ومایل بود که حکمتیار فر دست پرورده اش درجای نجیب الله بنشیند! طوریکه دیده شد،حکومت نجیب الله زمین بوس شد وجای اورا استاد ربانی که هم میانه رو بود هم فارسی زبان بود هم مورد تایید پاکستان نبود،گرفت. بنابرآن،اول پاکستان باتجهیزمجدد حکمتیار کابل را ویران کرد ووقتیکه موفق دربیرون کردن استاد ربانی وفرمانده مسعود ازکابل نشد، طالبان والقاعده راساخت ومطابق نوشته های آمده در" جنگ اشباح"، امریکا ازطالبان والقاعده حمایت کرد وبارها طالبان را درامریکا میزبانی کرد.ازآن هم برجسته تر، بی نظیربوتو،نخست وزیرقبلی پاکستان درمصاحبه ی با لوموند فرانسه، درسال 2001، به صراحت گفت که:" طالبان را انگلیس با تایید امریکاساخت وآن ها را عربستان تمویل وپاکستان پرورش نظامی وفرماندهی کرد."
همه می دانیم که بعد ازرخ داد یازده سیپتامبر 2001 درامریکا، جورج بوش وتونی بلیر ،بنام جنگ علیه تروریسم، علیه طالبان والقاعده دست ساخت نهاد های زیرفرمان خودشان اقدام کردند. جالب این است که ، درجنگ علیه تروریسم،جورج بوش وتونی بلیر بینی یک طالب ویک عضوالقاعده را خونین نکرده درواقع طالبان ریشو را روانه پاکستان وطالبان دریشی پوش را بنام تکنوکرات حاکم افغانستان ساختند. طوریکه دیده شد،درشعار ازدولت سازی وبازسازی اقتصادی درافغانستان سخن گفتند ودرعمل هیچ کاری برای اداره سازی وبازسازی افغانستان نکردند.افزون برآن، جورج بوش وتونی بلیر قبل ازداره سازی درافغانستان،درآوریل 2003، به اشغال عراق دست زدند وشیعه های طرفداری ایران را حاکم بغداد ساختند.ازاین رو،کمک به جنگ های مذهبی درعراق کردند. ازسوی دیگر، ژنرال پرویزمشرف حاکم نظامی پاکستان ازرفتن امریکا به عراق قبل ازاداره سازی درافغانستان این گونه برداشت کرد که درساختن دولت در افغانستان جدی نیست. بنابرآن،طالبان والقاعده رابازسازی ووارد افغانستان کرد.درعراق هم،نوری مالکی ،نخست وزیرجورج بوشی-
خامنه ی، چنان توحش علیه عرب های سنی کرد که واکنش آن داعش بود. عربستان هم که ازسلطه طرفدار ایران برعراق عصبانی شده بود،به کمک ارتش پاکستان، القاعده را به عراق انتقال داد. درسوریه هم که معترضان صلحجوی ماه مارس 2011 ، لغو قانون اضطرارباقی مانده ازپدرجنایت اسد را می خواستند نه حکومت اسلامی، بی رحمانه سرکوب شدند.سرکوبیکه میانه روها را تضعیف کرد. معلوم است که تضعیف میانه روها باعث شد تا جای آن ها را تند روان وتروریستان بگیرند وبسیارخوب هم گرفتند. وقتیکه، درماه اکتوبر 2011 ،انگلیستان،فرانسه وامریکا حکومت قذافی را برانداختند،نتیجه این شد که میلیارد ها دالر اسلحه ازآن کشوردراختیار قبایلی آشوبگردرونی وتند روان مذهبی ازصومالی تا چاد وازچاد تانیجریه،ویمن وسوریه و...قرارگرفت.ازاین رو، به صراحت می گویم که نو استعمارگری که تازه نام جهانی سازی گرفته است وحکومت های مستبد،فاسد ونامردمی کمک به گسترش تروریسم درجهان اسلام کرده اند.افزون برآن ،اسلام هراسی درغرب وفربه شدن راست افراطی ومهاجرستیزی آن ها کمک به فربه شدن هرچه بیشترتروریسم درشرق وغرب می کند!
0 comments:
Post a Comment