Tuesday 3 September 2013

گردهمای های گروهی درجهت تعویق انتخابات، به نفع کشورنیست


ابراهیم ورسجی
13-6-1392
طوریکه شبکه های خبری گزارش دادند،روزسه شنبه12ماه سنبله-3سیپتامبر،شماری ازافراد که چند عضوپارلمان هم درمیان آن ها دیده می شدند،دریک گردهمای درکابل، آشکارنمودند که بخاطربی امنیتی دربرخی ولایت های کشور، برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری ممکن نیست.ازاین رو،لازم است که انتخابات ریاست جمهوری تاسال2018به تعویق انداخته شود.پس اندازیی زما انتخابات آن هم تا سال2018،نه زود ترازآن،نشان میدهد که برگزارکنند گان گردهمایی نام نهاد اشتهای سیری ناپذیری درخورد ونوش ازحکومتِ فاسدِ کرزی دارند.درظاهر،شرکت کنندگان درگردهمایی هدف خود ازتعویق انتخابات را جنگ وبی نظمی وانمود کردند که می تواند بخشی ازواقعیت اجتماعی- سیاسی جامعه ی متشنج وگرفتارحکومت داریی فاسد وتروریسم برخاسته ازآن باشد.بهرصورت،هرنیت واندیشه ی خوب وبدی که پشت سرمخالفت با برگزاریی انتخابات یا پس اندازیی زمان آن تاسال2018بوده باشد؛واقعیت این است که، عامل های بسیاری باعث چنان گردهمایی واعلامیه ی پخش شده توسط آن شده است که نویسنده می کوشد درزمینه ابرازنظرنماید.
دراین راستا،اگر به نظریه ی توطئه درسیاست افغانستان تکیه کرده شود؛ نظریه ی که درا زنا وفراخنای جامعه وسیاست این کشورجفا کشیده را فرا گرفته است.ناگزیر عامل های بسیاری را باید درپشت سرگردهمایی مخالفِ برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری درسال2014وتعیین وقت برای آن درسال2018سراغ نمود.اگربه نظریه ی توطئه استناد نکرده واقعیت های رنج آور اجتماعی- سیاسی- اداریی موجود ، بویژه جنگ وتروریسم جاری درکشور را پا یه ی بررسی ای خود قراربدهم،می توان چنین ابرازنظرنمود که نزد طرفداران ومخالفانِ برگزاریی انتخابات دلیل های بی شماری دربرگزاری ونابرگزاریی آن وجود دارد.دلیل های که ایجاب می کند واقع بینانه به بررسی گرفته شوند.
ازاین رو،لازم است که به پس وپیش جریان ها وکارکردهای حکومت ومخالفانش پرداخته نتیجه گیریی لازم ازاوضاع جاری، بویژه برگزاری ونا برگزاریی انتخابات ودستاورد آن ها کرده شود.برای آگاهانِ افغان روشن است که ماه ها است این خبریاشایعه ازدستگاه ریاست جمهوری به بیرون درزنموده است که، کرزی می خواهد باتغییرقانون اساسی ازریاستی به پارلمانی، مانند ولادی میرپوتین،رئیس جمهورروسیه، نخست وزیر،ودربرهه ی پسین، باردیگر رئیس جمهورشود تاتجربه ی تلخ ریاست جمهوری- کنونی خود را تکرارنماید.افزون براین،این خبرهم ماه ها است که درکابل گشت وگذارمی کند که شرایطی کشوربرای برگزاریی انتخابات مساعد نیست.بنابراین،به تعویق انداختن آن کارشایسته وارجح می باشد.افزون برهردوپرسمانِ یادشده،این سخن هم ورد زبان شده است که، کرزی درسفراخیرخود به پاکستان که بیستمین سفرِبی نتیجه ی اوبه آن کشور می باشد وپس ازهرسفری به شماروحجم تروریسم وبم گذاری وعملیات خود کشانه درافغانستان افزوده شده است،پشت پرده، بانظامی های پاکستانی سازش نموده است تا انتخابات برگزارنشود؛ وهمچنان،برخی مهره های ریزودرشت درجهت تامین منافع پاکستان درساختاردولت بزیروبالاکشیده شوند.فرازوفرود کشیدنی که با بالاکشیده شدنِ عمرداود زی،سفیرِکابل دراسلام آباد، به حیث وزیرداخله وچند مهره ی دیگرخود نمایی کرد.
درحالی که با برگزاریی گردهمایی درجهت به تعویق انداختن انتخاباتِ ریاست جمهوری،بالاکشیده شدن داود زی به وزارت داخله وسفرهفته ی گذشته ی کرزی به اسلام آباد، کرزی ونوازشریف،واردِ پسین بخشِ بازیی شطرنج خود درافغانستان شده اند؛بازیی که درآن آشکاراست که کدام طرف برنده وکدام طرف بازنده ی اصلی می باشد.ازپیش آشکارمی باشد که،دراین گونه بازی ها،همواره طرف افغانی بازنده بوده است! دراین راستا،گردهمای شماری کمی ازافراد درروزسه شنبه که حق شان است درسامانه ی دموکراتیک،حتا دموکراسی ای مسخره ی افغانی، هرچه می خواهند بگویند وبکنند.امایک کارراکرده نمی توانند وآن این که، خلاف منافع مردم کارکردن نه تنها دموکراسی سوزی،بلکه دشمنی باکشورمی باشد.بهرحال،بهرانگیزه ونیتی که کارگزارانِ گردهمایی پس اندازیی انتخابات، آن هم تاسال2018، نه یکسال یادوسال بعد، دست به چنان خواستی نادرستی زده اند،واقعیت این است که خلاف مصلحت مردم وجامعه ی جهانی عمل کرده اند.زیراکه،بخشیدن مشروعیت انتخاباتی به حکومت بویژه رئیس آن،به نفع افغانستان وجامعه ی جهانی وبزیان پاکستان وتروریسم طالبانی اش می باشد.ازاین رو،پاکستان نهایت تلاش رامی کند تاچنان مشروعیتی برای حکومتِ افغانستان زیرهبریی کرزی یاهرشخص دیگری میسرنشود.
بنابراین،باید به ریشه ی موضوع وهدفی که پشت سرآن درمقطع حساس کنونی نهفته است پی برده شود.همین که دردوروزِحضور رسمی ای کرزی دراسلام آباد،به عملیاتِ بم گذاری درگوشه وکنارافغانستان، گستره ی بی پیشینه بخشیده شد وازآن زمان تاکنون چندین برابرافزایش پیداکرده ومردم شاهد قربانیان بی شمارهم می باشند،ایجاب می کند که باجمع نظریه ی توطئه وواقع بینی ای سیاسی، به موضوع نگریسته شود.ونگرش توطئه گرانه وواقع بینانه به موضوع، ایجاب این را می کند که بررسی شود که دربه تعویق انداختن انتخابات آن هم تاسال2018؛ دستگاه لرزانِ کرزی وپاکستانی هاچه هدفی را می توانند فراچنگ نمایند؟ درظاهر،برای کرزی یاهرزمام دارتحمیلی ومنتخب درافغانستان وهرگوشه ی دیگری ازجهان،ماندن درقدرت ورهانکردن چوکی ریاست جمهوری به هرطریق وشیوه ی کارمعمولی وهمه جای می باشد. بطورویژه، کرزی بخاطرناروای های بی سابقه ی که در12سالِ دوره ی زمام داری اش علیه منافع مردم افغانستان صورت گرفته است،احساس بی امنیتی کرده حق دارد که چنان کند.اما، دراین باره که آیا قانون،جامعه ی جهانی،مردم ومخالفانش این حق را به اومیدهند یانه، پرسشی می باشد که پاسخ دادن به آن بسیاردشوارمی باشد؟
برای کرزی آشکاراست که ازبه تعویق انداختن زمان برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری آن هم تاسال2018،تنها ماندن درقدرت وادامه ی وضع دوزخی ای کنونی درمیان است.اما، برای پاکستان،میزبانِ اخیرکرزی که بیستمین بارمی شود که چنان میزبانی ای را کرده است ودرپس هرمیزبانی ای به حجم تروریسم افزوده است،سخن ها وهدف های دیگری درمیان است که بررسی ودقت درباره ی آن ها هدف وکارنامه ی هرافغانی هوشمندی می باشد.آری،درتعویق انتخابات، کرزی یک هدف را دنبال می کند که ادامه ی وضع ناهنجارکنونی ، تعمیق بحران وفربه کردن تروریسم می باشد.برخلاف، پاکستانی ها، ازتعویق انتخابات، هدف های بیشتری درآستین دارند که مهم ترین آن ها ازنظرنویسنده این ها می باشند:نخست،مشروعیت زدایی هرچه بیشترازحکومت کرزی وحکومت جایگزینش.دوم،کمک به شانه خالی کردنِ حکومتِ کابل ازامضای معاهده ی استراتژیک با امریکا وبدین طریق درتنگنا قراردادن غربی ها، بویژه امریکا تا بدون چنان معاهده ی، مجبورشوند خاک افغانستان راترک نمایند.سوم،افزایش عملیات تروریستی توسط طالبان تابه مسئله ی تعویق انتخابات بهانه ی بیشتری داده باشد.چهارم وازهمه مهمتر، زمینه سازی برای فروپاشی حکومت کرزی درجهت بازگردانی اداره ی طالبان وبیرون کردن هند ازمیدان بازیی افغانستان تاعمق استراتژیک برای اسلام آباد میسرشود.
بادرنظرداشت گفته های بالا،مسئولیت کشورهای غربی که بخاطرهزینه های بی شمارجانی ومالی وتهدیدی برخاسته ازفربه شدنِ دوباره ی تروریسم نمی خواهند شاهد فروپاشی حکومت کابل وتحمل شکستِ سیاستِ مبارزه ی خود باتروریستان باشند، دوچندان می شود.نخست، آن هاسرخود را درزیرسایه ی شعارِحمایت ازدموکراسی وحکومت قانون درافغانستان پنهان نموده اند که کارشکنی درمسیرانتخابات توسط کرزی ،دشمنی با آن می باشد.دوم،زمانی که با به تعویق انداختن زمان برگزاریی انتخابات،کرزی ازحکومتِ خودش وحضورغربی ها مشروعیت زدای می کند،درواقع،برای بازگشتِ طالبان وشکست غربی هاجاده سازی می نماید.دومسئله ی حساسی که برای غربی ها وافغان هاقابل پذیرش نمی تواند باشد.درزمینه،تنهاغربی هانیستند که باید متشنج شوند،بلکه اتحادیه های افغانی- انتخاباتی ای روبه افزایش که دربرگزاریی انتخاباتِ ریاست جمهوری هم هدفی پول- چوکی درآوردن دارند وهم می ترسند که ازمیدان سیاست حذف نشوند،تبانی کرزی واسلام آباد را باید آژیرخطربرای خود برآورد نمایند.آری،به تعویق انداختنِ زمان انتخابات وسیاست های چند پهلوی همراه با آن، بیشتراز دیگرجناح ها،مخالفان دیروزطالبان راهدف گیری می کند که ازنگاه پاکستانی ها به سوی هند میلان دارند.به سخن دیگر،هدف گیریی سیاست افغانی هند توسط پاکستان با ابزارجنگ نیابتی ای ارزان قیمتی مانندِ طالبان،بازمانده های جبهه ی مخالف طالبان را بیشتر ازپیش درتنگنا قرارمیدهد.
ازاین رو،هم برای کشورهای غربی که برای مبارزه باتروریسم درافغانستان سرمایه گذاری کرده اند وهم برای مخالفان طالبان وپاکستان وهم برای طرفداران برگزاریی انتخابات، متشکل ازتکنوکرات های نادانِ پایه گذاروضع فلاکت زده ی کنونی، لازم است که به کارهای زیردست بزنند تامانع فروپاشی ای حکومت کابل وپیروزیی پاکستان شوند:نخست، نگذارند که کرزی وپاکستانی ها وضع امنیتی را برای مانع تراشی درمسیرِ برگزارنکردن انتخابات بیشترازاین خراب ترنمایند.دوم،به ادامه ی فرایند دموکراتیک، بکوشند که انتخاباتِ ریاست جمهوری برگزارشود.سوم،اتحادیه های انتخاباتی-افغانی متشکل ازجهادی نمایان – طالبان دیروز وتکنوکرات های نادان که تکنوکرات بودن خود را دراداره سازی در12سال گذشته موفقانه نشان دادند که حکومت کرزی دستاورد شان می باشد،بدانند که می خواهند آینده را به نفع پاکستان رقم بزنند یابه نفع افغانستان! حساب کرزی روشن است.چرا که تاکنون به تقویت طالبان کارکرده واخیرین کاری که باید بکند هموارکردن راه برای بازگشت طالبان وتامین عمق استراتژیکِ پاکستان درافغانستان می باشد.بنابراین،مسئولیتِ هرافغانی آگاه ووطن دوست است که مبارزه نماید تا انتخابات ریاست جمهوری برگزاروازشکم آن حکومت داریی بدتربیرون وجای بدترین حکومت داریی کرزی را بگیرد.دراین صورت،هم راه درجهت حرکت افغان ها،به ترتیب: ازبد ترین شیوه ی حکومت داری که حکومت کرزی نماد آن می باشد،به سوی حکومت داریی بد تروازآن به سوی حکومت داریی بد وسرانجام ،به سوی حکومت داریی خوب بازمی شود.همچنان،راه هموارمی شود به این که، بابکاراندازیی توانای های درونی،تروریسم مهار، نیروهای بیرونی مرخص وکشوربه سوی خود گردانی به پیش برود.

0 comments:

Post a Comment