ابراهیم ورسجی
24-10-1390
بتاریخ 21دیسامبر2011-30قوس1390،گفت وگویی ژوبایدن معاون رئیس جمهورامریکابانشریه ی"نیوزویک"به نشررسیدکه درآن آمده بود:"طالبان دشمن امریکانیستند."زمانی که سخن ژوبایدن دردیگررسانه هانیزپخش شد،این نگرانی رادرمیان افغان هاخلق کردکه معامله ی زیرزمینی میان امریکاوطالبان صورت گرفته یادرحال وقوع می باشد.زمانی که طالبان اعلام کردندکه آماده ی گشودن دفترتماس باجهان در"دوحه"می باشند،بیشتربه گمانه زنی هافزونی بخشید.درحالی که بخش بزرگی مردم افغانستان که ازکارکردوحشیانه ی طالبان خاطره ی تلخی دارند،بیشترتلخ کام شدند،کرزی هم ازاین نگاه تلخکام شد که بباورخود،درسایه نگهداشته شده است.بادرک نگرانی هایی روزافزون ازهرگونه سازشی باطالبان وبادارش،یعنی پاکستان درافغانستان توسط امریکاوانگلیس که دراین گونه ساخت وبافت هابسیارتجربه دارند،به مطالعه ی متن اصلی گفت وگوهایی بایدن پرداختم.بایدن درگفت وگویی خودباخبرنگارنشریه ی نامبرده یادآورشده بودکه:"طالبان درموقعیتی نیستندکه حکومت متحدامریکادرافغانستان راسرنگون نمایند؛ازاین رو،دشمن امریکاپنداشته نمی شوند.برخلاف،هرزمانی که این توان رایافتندکه حکومتی راکه منافع ماراپاس می داردسرنگون کنند،دشمن امریکاشمرده می شوند."درهمان گفت وگو،بایدن یادآورشده بود که حضورامریکادرافغانستان درجهت بقایی پاکستان می باشد"!موضوعی که پاکستان خلاف آن می اندیشدووضع کنونی روابط پاکستان باامریکاوکمک آن به توسعه ی تروریسم وتوحش درافغانستان درده سال گذشته،مسئله ی نیست که برآن، هم درکابل وهم درواشنگتن چشم بسته شود.پس ازآنکه پاکستان بخاطرحمله ی ناتودرشبانگاه 26نومبر-4قوس به یک قرارگاه نظامی- مرزی خود درسلاله، واقع درمومندایجنسی که درآن،24سربازکشته شدند،ازسهم گیری درگفت وگوهایی بن دوم خود داری وطالبان نیزبه پیروی ازبادار، آن گفت وگوهاراتحریم کردند،دومسئله باگرمی واردبحث هایی خبری- رسانه ی منطقه وفرامنطقه ی درگیردربحران افغانستان گردید:نخست،آینده ی گفت وگوهایی صلح باطالبان به چه شیوه ی درآینده دنبال خواهدشد.دوم،رابطه ی حکومت پاکستان باارتش آن کشور که اولی طرفدارقطع کمک هابه طالبان وهمراهی بافرایندصلح درافغانستان، ودومی مخالف آن می باشد،چگونه رقم خواهدخورد؟
ازپیش روشن بودکه گفت گوهایی صلح باطالبان،ازهرجانبی، چه امریکایی وچه حکومت کابل، باعامل هایی مانند:توان سیاسی- سازمانی مستقل طالبان درتصمیم گیری هایی مهم،روابط امریکاباپاکستان،روابط افغانستان باپاکستان،وضع درونی حکومت کابل که بی رنگ شدن نقش کارکردیی آن درمناطق هم مرزباپاکستان روبوخامت دارد،وباشندگان دیگربخش هایی کشورازطالبان نفرت بی پایان دارند،رابطه ی حکومت پاکستان باارتش آن کشور،و نقش دیگربازی گران منطقه ی پیونداستواری داردکه ایجاب هماهنگی میان همه رامی کند.
ازموقعیت سیاسی- سازمانی طالبان وپیوندآن هاباارتش پاکستان همه خبردارند،موضوعی که بیشترازهرعاملی دیگری برفرایندگفت گوها اثرگذارمی باشد.برداشت پاکستانی هاازافغان هااین است که نبایدیک دست شوندویک دست شدن شان برابرباسرکشی شان می باشد.ازاین رو،هم درزمان مقاومت ضدشوروی وهم اکنون افغان هایی نوکرخود راچند دسته ساخته وهدف هایی سیاسی- نظامی خودراپی می گیرندکه درحال حاضرسه دستگی میان طالبان،گروه حقانی وحزب اسلامی برچنان برداشتی مهرتاییدمی گذارد.دراین گونه بازیی تفرقه بیندازوحکومت کن که چهاردهه است پاکستان درافغانستان دنبال می کند،موضوعی راکه پاکستانی هاازکنارآن سرسری گذشته انداین است که شرایط پساشوروی وکنونی رانبایدیکسان انگاری نمایند.بدودلیل:نخست این که،درآغازشرایط پساشوروی،امریکا درظاهریابه گونه ی موقت به رخ دادهایی افغانستان چشم بسته بود،وهمچنان افغان هاذهنیت منفی نسبت به پاکستان نداشتند.ازهمه مهم تراین که، فروپاشی شوروی خالیگاهی مرگباری درافغانستان وآسیایی مرکزی ایجادکرده بودکه تنهانظامی هایی پاکستانی بابانک هایی خالی خودوبه کارگیریی نیروهایی زنگ زده وهزینه ی شده ی شبهه مذهبی وقبایلی درفکرپرکردن آن برآمده بودند.دوم این که،درشرایط کنونی جامعه ی بین المللی درافغانستان مصروف شده است که به مشکل می توان جایگاهی موردنظرنظامی هایی پاکستانی رادرافغانستان فردا پیش بینی کرد.
درحالی که طالبان یک باردرافغانستان به گونه ی سیاه ومرگ باری هزینه شده اند،ونظامی هایی پاکستانی درامارت اسلامی آن هاومتحدشان القاعده وملاهایی پاکستانی پرورش یافته دردستگاه شریعت سازیی آی اِس آی بخت آزمایی کردندوجزبدبختی وسیاه روزی برای افغان هاوپاکستانی هاچیزی بارمغان نیاورده اند،بازسازیی طالبان افغانی وایجادطالبان پاکستانی- قبایلی درجهت تقویت آن ها،نسخه ی جز فاجعه نمی باشد؛فاجعه ی که باکسترش تروریسم وتاریک اندیشی درافغانستان وپاکستان درزشت ترین حالت، خودرانشان داده ومی دهد.
دررابطه باموقعیت سیاسی- سازمانی طالبان، به صراحت می توان ابرازکردکه درآن هابه هیچ صورت ظرفیت وگنجایش متحول شدن به یک سازمان سیاسی دارایی موضع وپیام سیاسی آینده نگروهماهنگ سازباتحولات جهان نوکه کمک کندبه واردشدن شان درروندسیاسی- اجتماعی- فرهنگی افغانستان امروزوفردا،وجود ندارد.اگرچنان گنجایشی درآن هاوجود می داشت،بهترین فرصت برایشان تبارزدرگفت وگوهایی بن دوم بودکه جامعه ی جهانی می خواست نظاره گرآن باشد.باین موضوع،نویسنده، درنوشته ی زیر عنوان"سه پیام کنفرانس بن دوم"که پیشتردر"وبلاک"اندیشه"وسایت"خورشیدبه نشررسیده بود،اشاره کرده است.
بنابراین،درهرگفت وگویی راجع به بازگردانی صلح وثبات درافغانستان،بایدطالبان رادرپیوندنزدیک باسیاست افغانی پاکستان مطالعه کرد.برهمه آگاهان روشن است که نظامی هایی پاکستانی دربازی هایی دوگانه هنرمندچیره دستی می باشند.اگرکسی باین سخن شک وگمانه دارد،به بازیی پاکستان که هم درکمپ مبارزه باتروریسم حضورداردوهم باتروریستان همراهی می کند،نگاهی بیندازد تاقانع شودکه این گربه ی مکارهم تسبیح می گرداندوهم شکار می نمایدوهم باپول کمکی امریکابه طالب سازی دردوطرف مرزدیورندمی پردازد.خوشبختانه،باواردشدن بارک اوبامادرکاخ سفید،نخست،کمک هابه پاکستان مشروط به مبارزه ی سازنده واثرگذار آن کشور علیه تروریسم ساخته شد.دوم،کمک هااکنون بحالت تعلیق درآورده شده است تانظامی هایی پاکستانی بازیی یگانه نمایندنه دوگانه.
بهرصورت،بازیی دوگانه ی پاکستان درفرایند بازگردانی صلح درافغانستان،نخست،باکشته شدن بن لادن درماه مه2011-ثور1390،درکنارپایگاه ارتش درایبت آباد؛ودوم،با متشنج شدن بیش ازاندازه ی روابط واشنگتن واسلام آباد،باعث بروزوضعیت بسیارناامید کننده ی برایی دستگاه نظامی- اطلاعاتی آن کشورگردید. پس ازکشته شدن بن لادن مهمان ارتش پاکستان درایبت آباد،زمانی که فرستاده شدن نامه ی بدون امضاازطرف بالاترین مقام حکومت پاکستان به فرمانده ارتش امریکابرای جلب کمک اودرجهت زیرفشارگذاشتن ارتش به سودحکومت ملکی افشاشد،روابط حکومت وارتش پاکستان نیزبه سختی به تیرگی گرایید.
برهمه آگاهان امورسیاسی پاکستان روشن است که دردوره ی زمام داریی نظامی مشرف،ارتش یک دست عمل می کردومی توانست بازیی دوگانه ی خودرادرافغانستان پنهان وبه بهانه ی جنگ علیه تروریسم ونمایش صحنه هایی ساختگی- جنگی علیه طالبان دست ساخت خودازامریکااخاذی نماید.زمانی که درسال2007،هم بازیی دوگانه ی ارتش برایی امریکایی هابرملاشد،وهم بحران مشروعیت حکومت نظامی بالاگرفت.امریکاوانگلیس،بابی نظیربوتوکه پیش ازآن ارزشی برای آن هانداشت،درتماس شده کوشیدنداووحزبش راباحکومت مشرف کناربیاورندوموضع مشرف رادرجنگ علیه تروریسم طالبی- القاعده ی استوارتربسازند.بی نظیرو شوهرش که زیرباردوسیه هایی فسادمالی گورشده بودند،تقاضاداشتندکه درگام نخست؛دوسیه هالغواعلام شوند،ودرگام دوم،موضوع کنارآمدن باحکومت مشرف پس ازبرگزاریی انتخابات درمیان آورده شود.
ازاین رو،مشرف نخست به مشوره ی مقام هایی امریکایی- انگلیسی،زیرنام"اِن آراو/فرمان آشتی ملی"،دوسیه ی فسادمالی بی نظیر- زرداری رالغواعلام کرد.موضوعی که توسط بسیاری گروه هایی پاکستانی غیرقابل پذیرش وردشدواکنون دردیوان عالی زیرغورمی باشد.بهرصورت،بی نظیردراکتوبر2007واردپاکستان شدوبامشوره یابدون مشوره ی مشرف مبارزه ی انتخاباتی خودراآغازکرد.مشرف ودسته ی نظامی نخبه ی همراهش که ازمبارزه ی انتخاباتی بی نظیربوتوراضی نبودند،مستقیم یاغیرمستقیم کمک کردندتابی بی در27دیسامبر2007توسط تروریستان طالبی که خودش زمانی در راه اندازیی آن هاتوسط نظامی هاتن به رضایت وکمک داده بود،کشته شد.
پس ازکشته شدن بی نظیربوتو،مشرف علاقمندی به برگزاریی انتخابات نداشت.اما،زیرفشارلندن وواشنگتن درماه فوریه ی2008انتخابات رابرگزارکرد.انتخاباتی که حزب مسلم لیگ قایداعظم متحدخودش دردرجه ی سوم پس ازحزب مردم بی نظیروحزب مسلم لیگ نوازشریف جای گرفت.جورج بوش که می دانست کارمشرف تمام شده است،ازآصف زرداری شوهربی نظیرکه درجایگاه او به حیث رهبرحزب خانوادگی قرارگرفته بود،خواست که مشرف رامرخص نماید.ازاین رو،دریکی ازروزهایی پس ازپیروزیی انتخاباتی حزب مردم،سفیرامریکاآصف زرداری رابه سفارت احضاروازصندوقچه ی میزکاری اش متن قراردادامضاشده توسط همسرمرحومش راکه درآن پذیرفته بود:"به حیث یک کارمندزیردست مشرف ایفای وظیفه نماید"،بیرون به اودستوردادکه پیش ازاین که مشرف رادموکرات هامرخص نمایند،محترمانه مرخصش نمائید!
بنابرآن،مشرف مرخص وجایش راآصف زرداری شوهربی نظیربوتواشغال نمود.بارسیدن حزب مردم به قدرت،بیشترازهرزمانی فرماندهان ارتش بخاطربازیی دوگانه ی خود درافغانستان نگران شدند.ازدونگاه:نخست،حزب مردم موقعیت درمیانی میان واشنگتن وارتش راپیداکرده بود.باین معناکه دیگریک منبع وآن هم نظامی نیست که باامریکایی هاسخن می گوید،بلکه حکومت هم هست که سخن می گوید،هرچندباویرانگریی هایی ازطرف ارتش هم روبرومی باشد.دوم،امکان براندازیی حکومت توسط ارتش بخاطربدگمانی هایی امریکانسبت به بازیی دوگانه ی آی اِس آی درافغانستان،درآینده ی نزدیک ازدست رفته است.
ازاین به بعد،تنهامنبع اطمنان ارتش ضعف شخصیتی آصف زرداری می باشدکه می تواندکارسازباشد.ازاین که دوسیه ی مالی آصف زرداری زیرنام"فرمان آشتی ملی"توسط مشرف بایگانی شده بودورئیس ارتش نیزدربازی هایی دوگانه ی مشرف شریک می باشد،بهره برداری ازاین حربه هم بدون همکاریی دادگاه عالی پاکستان میسرنیست.بنابراین،ارتش ازهرنگاه بامانع هایی روبروشده بودکه گذرازآن هاآسان نبود.درچنان شرایطی بودکه بن لادن دریک خانه ی مجلل واقع درکنارپایگاه ارتش درشهرایبت آباد توسط نظامی هایی امریکایی کشته شد.کشته شدن بن لادن،چندین موضوع رابه آدرس ارتش وآی اِس آی مطرح ساخت:نخست،امریکامتوجه شدکه از2001تا2011زمان کشته شدن بن لادن،نظامی هایی پاکستانی درجنگ علیه تروریسم دروغ می گفتند.دوم،رئیس دولت و حزب مردم راتشویق کردتاغیرمستقیم به فرمانده ارتش امریکانامه بفرستدکه دستگاه نظامی پاکستان رازیرفشاربگذاردتاازهراقدامی علیه حکومت پرهیزنماید؛موضوعی که به میموگت/یاد داشت رسوا مشهورواکنون به حیث شمشیردوسره دردیوان عالی کشورپاکستان زیربررسی می باشد؛شمشیری که یاسران نظامی یاسران حزب مردم رابه پیرامون سیاست می راند.
ازمیموگت/رسوایی نامه که منصوراعجازیک تاجرامریکایی پاکستانی تباروعامل رسانش آن به مایک مولن فرمانده وقت ارتش امریکا، بانشرآن در"تایمزمالی انگلیس"بتاریخ دهم اکتوبر2011پرده برداشت.درواقع،فرصتی برای دستگاه نظامی پاکستان که درمسئله ی کشته شدن بن لادن نزدمردم کشورخود وسیاست مداران غربی بی آبروشده بود،موقع فراهم کردتابرحکومت حزب مردم برهبریی آصف زرداری ویوسف رضاگیلانی فشاربیاورد.ازآنجاکه رئیس جمهورپاکستان ازنظراخلاقی درموضع ضعیفی قراردارد،نخست وزیرراکه ازآلودگی هایی مالی تااندازه ی بدورمی باشد، همه کاره ی سیستم ساخت تابارخ دادهایی دشواربرخاسته ازمیموگت ودیگرترفندهایی ارتش مقابله نماید.
درحالی که رئیس جمهورپاکستان غیرازچند ملاقات بافرمانده ارتش ورئیس آی اِس آی درروزهایی اول افشاشدن میموگت،حضوری دررسانه هانداشت،یوسف رضاگیلانی به حیث مردهمه کاره ی سیاست پاکستان سخن می گفت وتاکیدمی نمودکه موضوع میموگت تحقیق شود.اما،ازبرخوردارتش بامسئله، بااین که حسین حقانی سفیرپاکستان درواشنگتن که همه گمانه زنی هادرباره اونشانه رفته بودوفکرمی شد که قربانی میموگت شده است،استعفاداده بود.بااین وجود،ارتش رد موضوع رارهانکردوپایی دیوان عالی کشورپاکستان رادرمیان آورد.
درعین زمان که دیوان عالی موضوع میموگت را زیربررسی گرفته بود،اختلاف میان حکومت ودیوان عالی، هم دررابطه با دوسیه ی قتل بی نظیربوتوکه درآن تحقیقات سازمان ملل متحد،حکومت مشرف رابخاطرچشم پوشی ازتامین امنیت او مقصردانسته بود؛وهم فرمان آشتی ملی مشرف که درآن، دوسیه ی فسادمالی بی نظیروزرداری به بایگانی سپرده شده بود،بالاکشیده شد.هم زمان بااوج گرفتن اختلافات میان حکومت ودیوان عالی،سه موضوع زیرنیزپابه میان گذاشتند:نخست،به سردی گراییدن روابط اسلام آبادوواشنگتن بخاطربمباردمان قرارگاه نظامی ارتش پاکستان دربخش سلاله درمومندایجنسی در26نمبرکه به قطع مسیرتدارکاتی ناتوازراه پاکستان وبسته شدن میدان هوایی شمسی دربلوچستان برویی امریکاانجامید.دوم،شایعه ی کناررفتن آصف زرداری ازمقامش.این شایعه هم زمان بودبامسافرت اوبه بیمارستان امریکایی دردوبی.سوم،آی اِس آی عمران خان کُرکِت بازپیشین راکه پیشترحزبی بنام تحریک"انصاف" راه اندازی کرده بودونتوانسته بودجزخودش عضودیگری ازحزبش راواردپارلمان کند،بخاطرسخن پراگنی هایی ضدامریکائی اش بزرگ ساخت؛موضوعی که هم باعث عصبانیت مسلم لیگ وهم حزب مردم از دستگاه سیاست بازجاسوسی/آی اِس آی شد.
درحالی که دررسانه هایی پاکستانی سخن ازبزرگ شدن عمران خان درسیاست که تازه باتشویق آی اِس آی،یک پیرویک مخدوم، بنام هایی پیرشاه محمودقریشی وزیرخارجه ی پیشین ازحزب مردم ومخدوم جاویدهاشمی ازحزب مسلم لیگ شاخه ی نوازبه حزب او پیوسته اند،وکناررفتن زرداری ازمقام ریاست جمهوری درمیان بود.عمران خان ازطوفانی سخن بمیان آوردکه سیاست مداران فاسدراغرق می کند،وسخن گویی آصف زرداری مسئله ی کنارفتن او راتکذیب وازبازگشتش ازدوبی سخن گفت.جالب این است که بازگشت زرداری ازبیمارستان امریکایی دوبی، همزمان بودباچهارمین سالگردقتل همسرش بی نظیرودرروز27دیسامبر-6جدی،روزدرگذشت همسرش، او درگری خدابخش گورستان خانواده ی بوتو،سخن رانی وراجع به سیاست پاکستان ازموضع قدرت سخن گفت که ازشخصی ماننداوبی سابقه می نمود.
درسخن رانی زرداری بمناسبت سالگردقتل بی نظیربوتوکه نویسنده فرازهایی ازآن رادرسایت"جنگ"مطالعه کرد،ازخطربه فدرالیسم درپاکستان بخاطرتضعیف حزب مردم یگانه حزب دارایی پایگاه مردمی درچهارولایت یادآوری کردوهمچنان ازدیوان عالی که مصروف تحقیق درباره ی میموگت می باشد،به گونه ی تمسخرآمیزی پرسید که مسئله ی تحقیق دوسیه قتل بی نظیرچه شدومسایل دیگری که همه ازتنش شدید درروابط حکومت وارتش ودیوان عالی سخن درکیسه داشت؟موضع گیریی درشت زرداری نشان دادکه دنبال تحریک اعضایی حزب مردم بخاطرمقاومت دربرابرخودسریی ارتش می باشد.ازسوی دیگر،چنان موضع گیریی ازحمایت امریکاازموضع حکومت دربرابرارتش نیزحکایت می کرد.
درعین زمان،اقتصادپاکستان نیزفشاربانک جهانی وقطع کمک هایی700ملیون دلاریی امریکابخاطربازیی دوگانه ی ارتش دربحران افغانستان راتجربه می کند.ازجانب دیگر،گفت وگوهایی زیرزمینی میان پاکستان وامریکادرجهت بازکردن مسیرتدارکاتی قوایی غربی ازطریق پاکستان به افغانستان که پس ازرخ داد26نومبردرایجنسی مومندبسته شده بود،جریان دارد، ونخست وزیریادآورشده است که کمیته ی مربوطه ی پارلمان گزارش خودراتهیه ودراختیارحکومت می گذارد.پس ازآن،درزمینه، تصمیم گرفته می شود.درشرایطی که گفت وگوهایی زیرزمینی میان پاکستان وامریکاادامه داشت ودارد،دوموضوع دیگرنیزخودرانمایان کردند:نخست،روزیکشنبه اول ژانویه-11جدی، خبرگزاری هاگزارش دادندکه طالبان پاکستانی- افغانی دروزیرستان شورایی پنج نفری تشکیل داده اندکه درآن، سخنان امیرالمومنین طالبان افغانی این بوده که طالبان پاکستانی:"موضوع اصلی خودراکه جنگ علیه نیروهایی اشغالگردرافغانستان می باشد،کنارگذاشته وعلیه نیروهایی ارتش پاکستان درگیرجنگ شده اند."به باورطالبان افغانی،طالبان پاکستانی بایدعملیات تروریستی، بم گذاری واقدامات انتحاری رادرمنطقه ی قبایلی علیه ارتش پاکستان پایان بدهندوتنهابه جنگ علیه دولت افغانستان وخارجی هایی حامی آن بپردازند.
نگاهی به سخنان رئیس طالبان افغانی روشن می سازدکه اوپیام آی اِس آی رابه رفقایی پاکستانی هم زبان خودانتقال داده است.به سخن دیگر،ازهمان آغازکار، طالبان پاکستانی که درفابریکه ی ارتش پاکستان تافته وبافته شده بودند،هدف این بودکه تنورجنگ رادرافغانستان گرم نگهدارندتانظامی های اسلام آباد،هم پول بگیرندوهم درسیاست امتیازهایی بیشتری درافغانستان ازخودنمایند.اما،قتل پانزده سربازپاکستانی درروز5ژانویه- 15جدی،درایجنسی اورکزی آن هم پس ازاعلام شورای مشترک طالبان افغانی- پاکستانی نشان دادکه کنترول تروریستان حتی توسط پرورش دهنگان آن هاهم بدون دشواری نیست.درحالی که طالبان افغانی رفقایی پاکستانی خودرابه توقف جنگ علیه نظامی هایی پاکستان وتشدیدآن علیه افغانستان تشویق کردندومی کنند،شایعه ی تماس امریکاوآلمان باطالبان وتشویق آن ها به آمدن برسرمیزگفت وگوهایی صلح نیزداغ ترگردید.موضوعی که باعث نگرانی حکومت کرزی شدکه نشودبادار؛بدون رعایت دیدگاه نوکربرحال، بانوکران هزینه شده که دوباره خودراقابل بهره برداری می کنند،به تفاهم برسد.زمانی که بتاریخ3ژانویه-13جدی سخن گویی طالبان اعلام کردکه گروهش آماده است پس ازبازکردن دفترتماس توسط امریکاوآلمان در"دوحه"پایتخت امارت قطر،به گفت وگوهایی صلح بپیوند،دیگرگمانه ی باقی نگذاشت که فشارهایی امریکابرپاکستان اثرخودراگذاشته ونظامی هایی آن کشورراوادارکرده است که راه بیرون رفت جستجونمایند.نظامی هایی پاکستانی فشارامریکارازمانی به سختی دریافتندکه بتاریخ13دیسامبر2011-22قوس1390،لیون پنیتاوزیردفاع امریکادرپایگاه نظامی هایی آن کشوردرولایت پکتیکادرنزدیک مرزپاکستان اعلام کردکه ما:"اینجاباتمام سازوسامان نظامی مان می مانیم"!
بهرصورت،سخنان وزیردفاع امریکادرنزدیک مرزپاکستان، واعلام بودجه ی دفاعی662ملیارد دلاری حکومت اوبامابرای سال2012بتاریخ30دیسامبر2011-9جدی1390خورشیدی که بیشترازبودجه ی دفاعی آن کشوردرزمان حکومت جورج بوش می باشد،همراه بااعلام استراتیژیی دفاعی آن کشوربتاریخ5ژانیه2012 -15 جدی1390خورشیدی درساختمان پنتاگون/وزارت دفاع امریکاکه تاکیدبراهمیت اقیانوس آرام برایی واشنگتن داشت؛درواقع، هشدار به چین می باشد،کشوری که پاکستان برای کاستن ازفشارامریکابه کمک هایی آن حساب بازکرده است.درواکنش به موضع جدیدامریکادرشرق دور،ژنرال یی یانگ یکی ازفرماندها ارتش چین اعلام کردکه امریکادراقیانوس آرام قدرت نمایی نکند.اهمیت سخن فرمانده چینی را اززاین نگاه می توان تخمین کرکه درورق نخست روزنامه ی حزب کمونیست چین پخش شد.سرسختی امریکادرغرب چین، یعنی افغانستان و درشرق آن،یعنی استرالیاوفیلیپین ماری درآستین داردکه جانب چینی اززهرکشنده آن بی خبرنیست.ودرعین حال،می تواندهشداری به پاکستان باشدکه درباره ی تغییرکمپ نه اندیشد.پس ازقتل بن لادن درایبت آبادوهجوم ناتوبرپوسته ی نظامی پاکستان درمومندکه روابط امریکاوپاکستان رادرپایین ترین سطح فرودآوردوخواسته هایی پاکستان دربانک جهانی نیزبحالت تعلیق درآمد،نظامی هایی پاکستانی تلاش هایی بسیاری صورت دادندتاحمایت چین رابخاطر کاهش فشارامریکابدست آورند.
شایان توجه است که پاکستان درروابط خودباچین همان مشکل راداردکه دربخشی ازآن باامریکادارایی دشواری می باشدوآن صادرکردن تروریسم مذهبی توسط پاکستان می باشدکه پکن هم باجمعیت بزرگ مسلمان خود،ازآن هراس دارد.اگرچه پرویزکیانی فرمانده ارتش پاکستان،پس ازرزمایش نظامی مشترک ارتش هایی پاکستان وچین درماه اکتوبردرجهلم درنزدیکی راولپندی،به ژنرال چینی مهمان خوداطمنان دادکه درتعقیب ودستگیریی مبارزان مسلمان چینی فعال درمنطقه ی قبیله نشین پاکستان دست بهرکمکی می زند،اماجانب چینی بادید بدگمانی به فابریکه ی تروریسم پروریی ارتش پاکستان می نگرد.تنهاامریکا،چین وافغانستان نیستندکه ازصادرات کالایی تروریستی پاکستان شکوه دارند،بلکه همه ی جامعه ی جهانی درزمینه شکایت هایی قابل ملاحظه ی دارند.برایی تاییداین شکایت، بیانیه ی وزیرخارجه ی پیشین پاکستان بازتاب داده می شود.بتاریخ 31دیسامبر2010-10جدی1389خورشیدی،شاه محمدقریشی وزیرخارجه ی وقت پاکستان درپارلمان کشورخودگفت:"باتهام هراس افگنی،جاسوسی،جعل کاری،آدم کشی والزام هایی دیگرچهارهزارپاکستانی درچهارده کشورجهان زندانی می باشندوحکومت برایی آن هایی که دوره ی زندان راپوره کرده اندکمک می کندتابه کشورخودبرگردند.وهمگی این جنایت کاران درکشورهایی اسلامی زندانی می باشند." این وضعیت کشوری می باشدکه بیشترازهمه ی مسلمان هامدعی مسلمانی می باشدوازنظراقتصادی وضع وخیمی داردوبرایی فرارازفشارغرب بخاطرکمک به تروریسم، بدریوزگی چین روی آورده است.طرفه این که، دربخش مالی،پاکستان چنان سروپایی اقتصادش درتناب بانک جهانی وکمک هایی امریکابسته شده است که دشواراست چین بتواندآن راازوابستگی به امریکاومتحدان غربی آن نجات بدهد.
بااین همه،مسئله ی کمرشکن پاکستان تنهاپیوستگی به جهان بیرون دربخش اقتصادی نیست،بلکه دشواریی توان فرسایی این کشور بحران هایی درونی وجنگ هادرمناطق قبیلگی وولایت بلوچستان می باشدکه ازهرنگاه آن رابه سوی فروپاشی سوق میدهد.ازسوی دیگر،پاکستان باتقویت تروریسم وتندرویی تاریک اندیش مذهبی- قبیلگی درافغانستان به بحرانی دامن زده است که امریکاراعصبانی وسبب شده است تا دست وپایی آن رامحکم بگیرد که یاباجهان باشدیاباتروریستان!مطالعه وبرداشت نویسنده ازدرگیریی پاکستان درافغانستان این است که هیچ حزب وسیاست مدارپاکستانی قلباًتمایلی به دوام ماجراجویی کشورخود دربحران افغانستان نداردوتنهااین نظامی هامی باشندکه بخاطرحفظ وادامه ی نفوذخود درسیاست، به بحران افغانستان دامن می زنند.دررابطه بانزاع درکشمیرباهندهم، نظرمشابهی وجود داردکه درطول عمرپاکستان تجربه کرده اندوبنگله دیش رابخاطرجنایت پیش کسوتان همین نظامی هاازدست دادند،ودرافغانستان هم بخاطرعملکرنظامی هاتمام دستاوردپاکستان دردوره ی جهادضدشوروی رابدون کدام نتیجه ی ازدست داده اندونفرت ازپاکستان درافغانستان چنان روبه اوج گرفتن داردکه مردم این کشوربه روسیه وهندسلام دوستانه می فرستند.
بهرحال،امروزدرپاکستان که زیرفشاربحران جانکاه اقتصادی وکمبود روبفزونی انرژی به ستوه آمده است،دوموضوع بیشترازهمه داغ ترشده است:نخست،نفرت ازسیاست بازیی نظامی هادرحلقه هایی احزاب سیاسی حکومتی ومخالف،جامعه ی مدنی،فرهنگیان،روزنامه نگاران ودیگراقشارجامعه.دوم،اوج گرفتن بی سابقه ی کشمکش میان حکومت ودستگاه نظامی خودسرکه به گونه ی دولت دردرون دولت عمل می کندوتمام ساختارسیاسی کشوررابه سویی فروریزی سوق داده است.درماه اکتوبرسال گذشته،وزیرخارجه ی امریکادرسفری که به پاکستان داشت درخطاب به همتایی پاکستانی خود گفته بودکه:"مارهارادرحیاط خانه نگهداشتن باین امیدکه همسایه رانیش بزند،اندیشه ی خطرزایی می باشد."مارهایی که مدت هااست که افزون برافغان هاوکشمیری ها،خودپاکستانی هاراهم نیش می زنند!
نگاهی به سخنان نخست وزیرپاکستان درماه هایی اخیر،نشان میدهدکه هیچ کسی باندازه ی او،زهرمارهایی پرورش یافته دردامان ارتش وآی اِس آی رالمس نمی کند.وقتی که حسین حقانی سفیرسابق پاکستان درامریکاکه بخاطرماجرایی میموگت دوسیه اش در دیوان عالی زیرتحقیق می باشدوازترس تروریستان آی اِس آی ازدفترنخست وزیربیرون رفته نمی تواندومی گویدکه اگر:"بیرون بروم، مانندسلمان تاثیر،گورنر/والی سابق پنجاب، کشته می شوم"،بیشترازهرشخصیت دیگری درپاکستان، نخست وزیررامی آزارد.ازاین رو،زمانی که بخاطرماجرایی میموگت،فرمانده ارتش ورئیس دستگاه تروریست پرورآی اِس آی،برایی تحقیق به دیوان عالی یاد داشت وگزارش دادند،نخست وزیرروزدوشنبه9ژانویه-19جدی طی گفت وگوباشین هواخبرگزاریی چین یادآورشد که فرمانده ارتش ورئیس سازمان جاسوسی کشورش برخلاف قانون عمل کرده اندکه سخت ترین حمله ی رئیس حکومت به فرمانده دستگاه نظامی ورئیس شبکه ی خودسراطلاعاتی درظاهرزیرفرمانش می باشد.سخنان نخست وزیرپاکستان علیه فرمانده ارتش ورئیس آی اِس آی ازدونگاه دارایی اهمیت می باشد:نخست،ازنظرجایگاه ابرازسخن که چین می باشد؛جایی که نظامی هایی کشورش می خواهندپناه گاهی درصورت دورشدن ازامریکاپیدانمایند.دوم،زمان ابرازسخن که ارتش پاکستان وشبکه ی جاسوسی زیراثرش به شدت زیرفشارامریکامی باشد.
فرمانده دستگاه خودسرنظامی- اطلاعاتی پاکستان که ازسخنان نخست زیرعصبانی شده بود،روزچهارشنبه 11ژانویه-21جدی به اطهرعباس رئیس بخش روابط عامه ارتش دستوردادکه واکنش نشان بدهد،وواکنش هم این گونه بودکه:"نخست وزیرسخنی گفته است که نتایج ناگواری درپی دارد."درعین روز،نخست وزیرگفت که فرمانده ارتش باوگفته بودکه درزمینه:"توضیحات میدهد."توضیحاتی که جزتهدید به براندازیی حکومت نمی تواندتلقی شود.نخست وزیرکه پیام ارتش رادریافته بود،باشتاب نعیم خالدژنرال بازنشسته راازمقام منشی وزارت دفاع به این بهانه که دست به تخطی عمده ی درایجادسوء تفاهم میان نهادها زده است برکنارودرجایش خانم نرگس سیتی ازهمفکران خودرامقررکرد.آگاهان سیاسی اقدام نخست وزیردربرکناریی منشی وزارت دفاع راگام مهم درجهت برکناریی فرمانده ارتش ورئیس ای اِس آی تلقی کردند.
درروزی که نخست وزیرمنشی وزارت دفاع رابرکنارکرد،رئیس جمهورآصف زرداری بدلایل شخصی وارد دوبی شدتابه گمان اغلب درهمان جای که درماه گذشته به بهانه ی تداوی کارهایی سیاسی می کرد،مسئله ی ادامه ی حکومت خودرا بادوستان امریکایی درمیان گذاشته،درصورت امکان گام دوم راکه برکناریی فرمانده ارتش ورئیس قدرتمندآی ایس آی می باشد،بردارد.درغیرآن،امکان برکناریی حکومت توسط ارتش درمیان می باشد.ازهمه جالب تر این که، یک روزپس ازسخنان نخست وزیرعلیه فرمانده ارتش ورئیس آی اِس آی،امریکادرروزسه شنبه10ژانویه-20جدی،پس ازدوماه وقفه درکاربرد درونز/هواپیماهایی بی سرنشین در بمباردمان مواضع تروریستان درمناطق قبیله نشین پاکستان،عملیات درونزراازسرگرفته منطقه ی رادروزیرستان شمالی بمباردکردکه چهارتروریست درآن جان باختند.ازسرگیریی بمباردتوسط درونز،درشرایطی که حکومت وارتش وسازمان همه کاره ی جاسوسی باهم شاخ به شاخ شده اند،دوگونه تعبیرمی تواندشود:نخست،بدین وسیله امریکارئیس جمهورونخست وزیرراتشویق کرده است که سران ارتش وآی اِس آی رابرکنارنمایند.دوم،به فرمانده ارتش ورئیس آی اِس آی هشدارداده است که کودتاممنوع می باشد.
طرفه این که،دراوج ناراحتی سران دولت وحکومت وارتش پاکستان بخاطرهجوم ناتوبرسلاله وکشتن24سربازپاکستانی،فرمانده ارتش ابرازکرده بودکه پس ازاین بهرگونه عملیات امریکایی ها واکنش همانندنشان داده می شود.ازاین که واکنشی مطابق گفته ی قبلی فرمانده ارتش دربرابربمباردمان درونزنشان داده نشد،واضح می شودکه نظامی هایی پاکستانی دریافته اندکه چاره ی جزسازش باامریکا باقی نمانده است.بنابراین،بزودی هم مسیرتدارکاتی ناتورابازمی کنند؛وهمچنان، گفت وگوهایی صلح میان حکومت کابل وطالبان درقطرآغازمی شود.اهمیت گفت وگوهایی صلح پس ازگشایش دفترارتباطی باطالبان در شهر"دوحه"مرکزقطر،بیشتربه عقب نشینی ارتش پاکستان وتشدیدنزاع آن باحکومت برمی گرددتاعامل هایی دیگر.این هم درزمانی که طالبان ادعاکرده بودندکه امریکادرکنارکمک به گشایش دفترتماس آن هاباجهان،قول داده اندکه زندانیان آن ها درزندان گوانتانامورانیزرهامی کنند.موضوعی که روزچهارشنبه11ژانویه-21جدی درملاقات وزیرخارجه ی امریکاباهمتایی قطری اش درواشنگتن ردشد،ووزیرامریکایی گفت که درهردو مورد،یعنی رهایی زندانی هاوگشایش دفترتماس باطالبان درقطرتاکنون تصمیمی گرفته نشده وقراراست که هفته ی آینده هیئتی به کابل ودوحه رفته موضوع رابارهبران هردوکشوردرمیان بگذارد.وزیرخارجه ی امریکابازموضع قبلی کشورش راتاییدکردکه هرگونه مذاکره ی باطالبان مشروط به پذیرش سه شرط زیرتوسط آن هامی باشد:پایان دادن به خشونت،قطع رابطه باالقاعده وپذیرش قانون اساسی افغانستان،حقوق زنان واقلیت هاکه درآن تسجیل شده است.سخنان مشروط وانکارآمیزوزیرخارجه ی امریکامی تواندبدوموضوع زیرارتباط داشته باشد:نخست،واکنش منفی شماری ازافغان ها،چه سیاسی وچه وابسته به جامعه ی نیمه جان مدنی وچه جمعیت زنان دررابطه باچگونگی گفت وگوهایی امریکاوحکومت کرزی باطالبان.دوم،انتظاربرایی روشن ترشدن تحولات سیاسی پاکستان که درآن دواحتمال زیروجود دارد:برکناریی فرمانده ارتش توسط رهبریی سیاسی یابرکناریی حکومت توسط نظامی ها.طوری که نخست وزیرپاکستان درسخن رانی روزجمعه 13ژانویه23جدی خودکه درپارلمان ابرازکردکه دموکراسی نبایدقربانی غلطی های سیاسی شودوحزب هایی موافق ومخالف هردوبدوام دموکراسی وحل مشکلات ازطریق قانون تاکیدکردند.معلوم می شودکه هیچ حزب سیاسی طرفداربراندازیی نظامی هانمی باشدوتصمیم گیری درزمینه که حکومت بکارخودادامه بدهدیاانتخابات جدیدبرگزارشود،به نشست روزدوشنبه 16ژانویه محول شد.بنابراین،روزدوشنبه معلوم خواهدشدکه دموکراسی نیمه جان برارتش غالب می شودیانظامی هاازطریق زوریادستگاه قضایی جنازه ی دموکراسی رابه گونه ی که بارهادفن کرده اندبازهم خاک سپاری می کنند.نخست وزیردرسخن رانی خودبه حزب مخالف گفت که:" درجایی حکومت کنونی نیروی دیگری می آیدنه شما،که اشاره ی بودبه حکومت موردنظرآی اِس آی که برهبریی عمران تهیه دیده است."ازاین که این بارامریکابخاطربحران افغانستان پشت سرنظامی هانیست،دشواراست که بتوانندازطریق کودتابراندازی نمایند.درملاقات روزشنبه 14ژانویه- 24جدی خودبارئیس جمهور،فرمانده ارتش ازاوخواسته است که ازنخست وزیربخواهد سخنان خودراکه ازطریق شینهوا/خبرگزاریی چین پخش شده است،پس بگیرد.ازاین درخواست معلوم می شودکه نظامی هادربراندازی بامانع های روبرومی باشند.درهردوصورت،چه نظامی هاموفق شوندوچه دموکراسی،تحولات پاکستان اثرمهمی درگفت وگوهایی صلح درافغانستان می گذارد.البته بالادستی دموکراسی درپاکستان که زیردستی نظامی هارادرپی دارد،خوب ترمی تواندبرروندصلح درافغانستان کمک نماید.
مهمترازهمه این که،روزپنجشنبه12ژانویه-22جدی،یک ویدیویی واردجهان رسانه هایی خبری شدکه درآن چهارسربازامریکایی به جسدمرده ی دوطالب ادرارمی کردند.عملی زشتی که آبرویی ارتش امریکاراریخت وسبب شدکه سرزنش هایی بسیاری به آدرس نیروهایی امریکایی مستقردرافغانستان ارسال شود.هیلاری رودهام کلینتن وزیرخارجه ی امریکابدون این که این عمل زشت رامحکوم نماید،آن راناسازگارباارزش هایی امریکایی خواند.پس ازرسانه ی شدن عمل زشت چهارسربازامریکایی،موضع گیریی طالبان بسیاردارایی اهمیت می باشد.طالبان گفتندکه ادرارکردن سربازان امریکایی به جنازه ی دوطالب نمی تواندمانع مذاکرات صلح شود.موضع صلح جویانه ی طالبان باوجودغسل ادراریی جنازه هایی همقطارانشان توسط چهارسرباز امریکایی،ازدونگاه مهم می باشد:نخست،طالبان بیاد دارندکه خودشان به جسد داکترنجیب الله پس ازکشتنش چگونه برخوردکردندوچگونه جسدببرک کارمل راازگورش درآوردندوبدریاریختندوچگونه بابم جاسازی شده دردستاریک طالب جاهل وبی دین استادربانی راکه به صلح دعوت شان کرده بود،کشتند؟غرض ازیادآوریی دو بی حرمتی به جسد دورئیس جمهوروترورناجوان مردانه ی سومی این است که طالبانِ دین مدارنادان وبادارانی پاکستانی بی دین آن هابدانندکه دین برای انسان آمده ونه انسان برای دین.به سخن دیگر،همه ی انسان هابدورازباورهایی شخصی شان ارزشمندوقابل احترام اندومرده شان بیشترمحترم می باشدوبایدمحترمانه خاک سپاری شود.
نویسنده درحالی که، ادرارکردن چهارسربازامریکایی به جسد دوطالب رابشدت محکوم می کندوخواستارپیگیریی عدلی آن هامی باشد.درعین حال،برخوردغیرانسانی و ضداسلامی طالبان باجنازه هایی ببرک کارمل ونجیب الله رانیزبخاطرشان آورده ازاین ضرب مثل نغزفارسی بهره می گیردکه:"نکوب درِکس تانکوبند درت را."اما،دررابطه باگفت وهایی صلح، دردوحه،بایدگفت که پایان همه جنگ ها،نزاع هاودرگیری هانشستن،گفت وکردن،سازش وچالش می باشد،سیاست وبازیی سیاسی هم چیزی جزچالش وسازش بوده نمی تواند.پرسش بنیادی این است که طالبان باکدام توان عقلی- منطقی- سیاسی می توانند واردچنان چالش وسازشی شوند؟کاربردخشونت وتروردرجهانی که روبه جهانی شدن دارد،معنایی جزنمایش بی منطقی وناتوانی اخلاقی- فکریی طالبان وبادارشان ندارد.بنابراین،طالبان بایدبرایی توفیق درچنان چالش وسازشی، دوکارزیررابکنند:نخست، خودراازابزاربودن درجنگ نیابتی ارتش پاکستان علیه افغانستان بیرون وجدااززیرسایه ی آن واردگفت وگوهایی صلح شوند.دوم،بخاطر موفقیت درچنان امری برایی همیش باخشونت وتروریسم خداحافظی نمایند.تنهادراین صورت،آن ها می توانندبه حیث یک نیرویی اثرگذاردرروندسیاسی افغانستان برآمدنمایند.
اگرطالبان، باچنان تعریفی، سیاسی شوندکه بعیدبه نظرمی رسد.آیامی توان باورکرد که فرایندگفت وگوها دردوحه ببارمی نشیند؟نه خیر!ببارنشستن گفت وگوهابه عامل هایی دیگری وابسته می باشدکه بدون بکارانداختن آن هانمی توان به نتیجه ی رسید.بطورنمونه،سازگارکردن سیاست منطقه ی غربی هابویژه امریکایی هابامنافع افغانستان وفشارسازنده ی آن هابرارتش پاکستان، تاهم به دموکراسی درآن کشورکه اکنون قویاًزیرفشارتفنگ می باشدگردن نهدوهم به صادرکردن تروریسم به افغانستان نقطه ی پایان بگذارد.همچنان،جلب حمایت مردم وپاک سازی وموثرساختن حکومت فسادزده ،فرقه گراوقبیله زده ی کابل می باشدکه بدون پاکسازی وکارآمدکردن آن،هرگونه گفت وگویی صلح، کوبیدن آب درآونگ می باشد.فراموش نشودکه درمیان عامل هایی نامبرده، نقش بسیارتعیین کننده رامردم افغانستان بدوش دارندکه باکسب حمایت جدیی آن ها،هم راه بیرون رفت نظامی هایی غربی ازکشورماهموارمی شود؛وهمچنان،ادعاهایی دروغین طالبان درداشتن پایگاه مردمی دربخش هایی از کشوربرملامی شود.بدست آوردن حمایت مردم هم به کارهایی زیرپیوسته می باشد:نخست،درک نیازهایی بنیادیی مردم که مهمترین آن هابیرون شدن ازفقرروزافزون می باشد که پیوندبه بازسازیی اقتصادی دارد،ایجاد دستگاه عدلی کارآمدودرست کار،انتخابات شفاف درهمه سطوح ملی ومحلی،عدالت اجتماعی ومسئولیت پذیریی حکومت .دوم،برآوردن نیازهایی نامبرده تنهادرکارآمدودرست کارساختن حکومت وعرضه ی بهترخدمات توسط آن نهفته می باشد.واضح است که عرضه ی خدمات عمومی،خدمات شهری،اداری،تدوین واجرایی درست برنامه وپالیسی به تعهداستوارحکومت هایی مرکزی وولایتی بستگی دارد که درحکومت کنونی فقدان آن قویاًدیدنی می باشد.به سخن دیگر،ببارنشستن گفت وگوهایی صلح باطالبان وپاکستان تنهابه کارآمدومردمی ساختن حکومت افغانستان وابسته می باشدتا هم به مردم کارکرده بتواندوهم دربرخوردبا طالبان که گفت وگوهایی صلح باآن این روزهاداغ ترشده است؛هم ازچماق کاربگیرد،هم تطمیع نمایدوهم آدم کشان رابه کیفرکردارشان برساند.هنرحکومت ناکارآمدکنونی درگفت وگوهایی بی نتیجه تاکنون این بوده است که زردک نشان داده ،امازورنمایش نداده است که دراین زمینه،عامل هایی تعصب قبیلگی وناتوانی دخیل می باشند.
0 comments:
Post a Comment