مخا لفت امارت طا لبان ؛ با کارحکومتی زنان ودرس خوا ندن دختران ، مخا لف قرآن می با شد

ابرا هیم ورسجی روز دو شنبه ، یازدهم ماه میزان ، سا ل 1401 این تبصره را در پیوند به مقا له آقای محمود مسا یلی زیر عنوان " ابعاد اید ئولوژیک امارت طا لبان " وزیر عنوا نی ی آن ( قریه را ازمن گرفتی ، درس ومشقم رامگیر" نشر شده در تارنما / سا یت اکادمی ایران ، ارا یه کرده بودم. ازاینکه در برگه / صفحه رخنا مه / فسبوکم پخش شده است، بهتردا نستم که در تارنمای " اند یشه " هم پخش شود تا مورد استفاده ی دوستان قرار بگیرد.عنوان نوشته ی نو یسنده ی محترم ؛ "ابعاد اید ئولوژیک امارت اسلامی طا لبان " می با شد. نویسنده درنوشته ی خود مخا لفت طا لبان با حقوق زنان ودرس خوا ندن دختران را از نگاه قرآن مستد ل رد کرده است. درروزهای پسین ، تصمیم گرفته بودم که کارنا مه ی طا لبان واما رت آن ها را از نگاه سه سوره ی قرآن: عصر ، ما عون ونصر" بررسی و رد کنم وسا ل گذ شته که طا لبان به کمک ارتش پا کستان وجاده سازی غنی وکرزی به کا بل رسیده بود ند ، با نوشتن نا مه سرکشاده به ملا هبت الله آخو ند امیر طا لبان ، ازاو سوا ل کرده بودم که در سوره نصر،آمده است که وقتیکه فتح وپیروزی نصیب مسلمان ها می شود ، نا مسلمان ها فوج فوج / د سته دسته مسلمان می شوند. چرا ، عکس آن ، با رسیدن طا لبان به کا بل ، مسلمان ها د سته دسته به میدان هوای رفتند تا به کمک امریکا ومتحدان اروپای وکا نادای آن به سوی غرب بروند یا فرار کنند. غرب هم که از نگاه طا لبان ،جهان کفر می با شد. یعنی مسلمان های افغا نستان از ترس یا نفرت از طا لبان ، فوج فوج روا نه ی غرب یا دنیای کفر شد ند. با تا یید مقا له ی این نویسنده ی محترم ورد کارنا مه زن ستیزا نه ی طا لبان وبسته شدن مکتب های دختران توسط آن ها بر اسا س قرآن تو سط او ،از دو ستان رخنا مه ی / فسبوکی ام وفرهنگیان وبا سوا دان آشنا به برگه ی رخنا مه وسا یت های " اند یشه" و" انسان گرای" ام ، می خوا هم که هم تبصره بنده را هم مقا له این نویسنده ی محترم را که در باره ی آن تبصره کرده ام را بد قت بخوا نند وابراز نظر کنند. افزون برآن، از امیر ونخست وزیر ووزیران طا لبان و رئیس اداره ی " امر به معروف ونهی از منکرامارت آن ها" ، می خوا هم که اگر وقت وسواد کا فی برای دقت به قرآن ندارند ، حد اقل ، درروشنای تفسیر کا بل وترجمه شده بزبان پشتو که مفسر آن یکی ازاستادان مدرسه د یوبند بود، به متن ومحتوای سوره های :نصر وما عون وعصر" توجه کنند. قا بل تذ کر می دا نم که ، تبصره ی من را بطه به تفسیر نا مبرده ندارد. بهر حا ل ، امیر ونخست وزیر ووزیران امارت طا لبان ،ازاین نگاه به سوره ی نصر، توجه خا ص کنند که پیروزی خود بر جمهوریت دروغین یا را ستین اسلامی را فتح اسلام می نا مند. بنا برآن ، سوال من از شما بزرگان طا لبان ؛ در حا لیکه هم منتقد امارت شما می با شم هم منتقد جمهوریت اسلامی نمای کرزی و غنی دزد وفراری بودم ، این هست که چرا با فتح کا بل توسط شما ، مسلمان ها ازآن ود یگر شهر ها فرار کرد ند وفرار آن ها هنوزهم ادا مه دارد؟ البته که اول ازطریق هواپیما های امریکای ازمیدان هوای کا بل ودوم ازطریق مها جرت به ایران وپا کستان ،برای رفتن به غرب. در سوره ی ما عون هم که ،کسا نیکه به یتیم ها ومسکین ها وسیرکردن شکم شان توجه نمی کنند دین را تکذ یب می کنند آمده است. در سوره ی عصر هم که ایمان وعمل صا لح وتوصیه به حق وتوصیه به صبر، نجات بخش معر فی شده اند وکسا نیکه به آن ها توجه یا عمل نمی کنند خا سرین یا را نده شده های درگاه خدا معرفی شده اند. کارنا مه ی یکسا له ویک ما هه وچند روزه ی امارت اسلامی طا لبان ؛ نشان می دهد که هم از توصیه وانتقاد وحشت دارد هم به یتیم ها ومسکین ها بی تو جه می با شد هم با کنارزدن زن ها از کارهای حکومتی- شهری هم با بستن مکتب های دختران ، مخا لف قرآن عمل کرده ادا مه هم می دهد! یعنی ادا مه ی مطلق منکرات از نظر قرآن! منکرا تیکه هم نفرت مردم را نسبت به امارت طا لبان را به اوج رسا نده هم آن را منفور در جا معه ی جها نی سا خته است! چنان منفور که پا کستان با نی امارت طا لبان هم از ترس انزوای جها نی ازبرسمیت شنا ختن آن خود داری کرده است!