Sunday 1 March 2020

بررسی انتقادیی مدرنیته ومدرنیسم ؛ پدیده های که دشمنان ودوستان بسیاری درکشورهای مسلمان دارند

ابراهیم ورسجی
دوازدهم ماه حوت 1398
پیشتر، یک مقا له زیر عنوان " نگاهی بد ستاورد های مدرنیسم در غرب وواکنش های آن درجا معه های مسلمان " نوشته پیش کش دوستان وفرهنگیان کرده بودم. اکنون ، تصمیم به نوشتن مقا له ای زیر عنوان " بررسی انتقاد یی مدرنتیه ومدرنیسم ؛ پد یده های که دشمنان بسیاری درکشورهای مسلمان دارند " گرفته ام. دراین راستا ، بهترمی دانم که هم درباره مدرنیته ومدرنیسم هم درباره زاد گاه آن ها ابراز نظر کنم. نگا هی به تاریخ جهان مدرن روشن می سازد که در آغازقرن شا نزده یا 1500 ترسا یی ، دوره نو در تاریخ اروپا به خصوص بریتا نیا ، فرانسه ، آلمان وایتا لیا آغازشده است. دوره ای که تا کنون بنام آغازدوره مدرن شناخته می شود. شا یان یاد آوری می دانم که ، درکشور های نامبرده ، نخست ، مدرنیته / نو اند یشی براه افتاد ؛ دوم، مدرنیسم / نو سازی راه اندازی شد. به سخن د یگر ، نخست ، طرز فکر وخود بینی وجهان بینی ای مردم ها به خصوص حکومت های آن نو شد ؛ ودوم ،آن ها نوسازیی جا معه های خود را همه جا نبه آغازکرد ند. همچنان ، بهتراست یاد آورشوم از کشورهای نامبرده ، مدرنیته ومدرنیسم به د یگر بخش های اروپای برده شد ند.
بنا برآن ، دراین بخش ، درباره مدرنیته ومدرنیسم مفصل ابراز نظرمی کنم. همه آگاهان تاریخ جهان مدرن می دانند که ...تمدن مدرن با گسترش اند یشه ها ، نهاد ها وصنعت ها دراروپا خود نمای کرده است. روشن است که اروپا بسیاری چیزها ما نند تقسیم اوقات روزا نه وما ها نه ومسیحیت واستعمال پنبه وکچا لو / سیب زمینی را ازد یگران گرفته است. همچنان ، اروپا دراثر تا ثیرات تما س با جهان به خصوص کشف امریکا وتجارت بحری وکشف راه های بحری دردوره کولمبوس مدرنیزه کاری را آغازکرد. درادامه آن، اروپا نفوذ بیشتری در د یگربخش های جهان کسب کرد ؛ و جهان مدرن بسیارپیوستگی باهمی هم پیدا کرد. پیوستگی ای که درنتیجه آن رویداد های یک بخش جهان واکنش دربخش د یگر آفرید. درواقع ، درجهان ، دانش نو ، صنعت های نو وما شین ها، سرچشمه های نوین انرژی ،ترابری / ترانسپورت وارتبا طات نو ،داروهای نو، کا نالیزاسیون / سیستم زیرزمینی ای بیرون کردن کثا فات از خا نه ها وشهر ها وشیوه ای نوین تو لید خوراک راه اندازی شد ند.
معلوم است که ، نوکاری های های یاد شده توسط ملت ها وکشور ها ایجاد وگسترش یا فتند. ملت ها وکشورهای که خود را قدرت ها می نا مید ند. قدرت های که با کاربرد فن آوری وشیوه های نو جنگ ها کرد ند وبا د پیلما سی وگفت وگوصلح را تامین کرد ند. ملت ها وکشور های که با مالیات وتجارت وقرضه ها ، سرما یه گذاری وبا نک داری نیرومند شد ند. این درواقع جهانی بود که تلاش برای دموکراسی وبرا بری وحکومت داریی خودی ونهاد های نما ینده برای گسترش آزادی های فردی وتوسعه زند گی بهترفردی هم کرد. همچنان، جهانی بود که افراد عادی زند گی با سنجه های با لاتروخانه های خوب وخورا ک های خوب با کار های سهل وآسان را درک کرد ند. درک وشنا ختی که به آن ها کمک کرد تا د ین ها وتاریخ پدران وحکومت گران خود را با نگاه نو بنگرند. نگا هی که گذ شته شان را تکان وبه آن ها کمک کرد تا احزاب سیا سی بسا زند. حزب های سیا سی که حرکت های انقلابی را رقم زد ند. حرکت های که کند وبرهه واروفاجعه بار هم بود ند.
درحقیقت ، همه پد یده های که ازآن ها یاد کرده شد ،نماد های مدر نیته می با شند. پد ید های که درتاریخ اروپا رویدا د ند. اروپای مد رنی که ولا یت های متحده امریکا ادامه آن می با شد... ازنظر زما نی ، مدرنیته نخست دراروپا درسال 1500 برآمد کرد. پیش اززمان مدرن ، عصرمیا نه قراردا شت که هزارسال را دربرمی گیرد که از 500 ترسای شروع ودرسال 1500 ترسای پا یان پذ یرفت. پیش ازآن ،هزار سال دوره کلاسیک یا تمدن یونان وروم حضورداشت. پیشترازآن هم،تاریخ های مصرومقد ونیه ودورترازآن ها درشرق ،وادی اند س ، یا سند ( هند) وچین بود ند. زمان های پیش ازدوره میانه اروپا ،جهان باستان نا میده می شوند. اما همه ای چارچوب کهن ، دوره میا نه ومدرن ، موضوع سخن ها وقرارداد های بی معنا ومستثنا برای اروپا می با شد. مثلا ، برای اروپا اهمیتی ما نند روزهای سه شنبه وچهارشنبه وپنجشنبه ندارند. پس ما با ید تاریخ مان را با شتاب شروع وگام های آن را کند ومیدان را سروی تمام عیارکنیم تا به دوران مدرن برسیم (1).
برای رسیدن بد وران مدرن، شناخت درست وژرف مدرنیته ومدرنیسم وزاد گاه آن ها ضروری به نظرمی رسد. معلوم است. همان اندازه که شناخت درست مدرنیته ومدرنیسم وزاد گاه آن ها دارای اهمیت می با شد ، نگاه ها درباره آن ها ودست یا بی به آن ها هم گونه گون ودشوارمی با شد. ازاین رو ،نگاه ها وبرداشت های گونه گون در باره مدرنیته ومدرنیسم را تا حد توان وامکان بررسی وبازتاب می دهم. بازتاب همه جا نبه مدرنیته ومدرنیسم ازاین نگاه دارای اهمیت فزا ینده می با شد که ، در کشورهای مسلمان ، راه اندازیی نیم کاره آن ها هم کمک به ادامه استبد کرد واستبداد هم برای ادامه موجود یت سیاه کار خود به کمک کهنه وسرخ ونو استعمارگری تروریسم مذ هبی را ایجاد کرده است. استبداد وتروریسمی که با تمام نماد ها وجلوه های مدرنیته ومدرنیسم رزمیده ومی رزمند.
بنا برآن ، بیان وبازتاب درست مدرنیته ومدرنیسم درکشورهای مسلمان تعیین کننده وسرنوشت ساز می با شد. سرنوشت سازازاین نگاه که ، سرانجام مستبدان وتروریستان را زبا له ومسلمان ها را موفق در تعیین سرنوشت شان می نما ید. ازاین رو، نخست ،ازمولفه های مدرنیته یاد کرده ، دوم ،به بررسی آن ها می پردازم و مولفه های مدرنیته هم قرارزیرمی با شند: خرد گرای ، فرد گرای ، انسان باوری ، استقلال یا خود گردانی ای حوزه های اجتما عی ازهم . یعنی حوزه های اخلاق ، حقوق ، سیا ست ، اقتصاد ، هنر، فلسفه و... ازهم جدا ودرواقع خود گردان شد ند. درواقع ، خود گردانی ای حوزه های یاد شده بود که انسان خود مختار وآزاد با آزاد یی عمل وشنا خت را به وجود آورد. انسان دارای شنا خت وآزادی که با بهره برداری از شنا خت وتجربیات خود ، می تواند دراسرار طبیعت رخنه کرده ، به همراه انسان های دیگر،دنیای جد ید وبهتری را ایجاد کند. شنا خت وخود مختاریی که هم منجر به برابری انسان ها وآزاد یی اند یشه ها شد هم کمک در ایجاد دولت دموکراتیک وسکولارکرد که دستاورد نهضت روشنگریی اروپا وامریکا بود وتوانست د ین انسا نی را جا یگزین د ین الهی پاپ وکلیسا زده ونهاد ینه یا گرفتارجزمیت وایستای شده نما ید. جا به جای که دستاورد مبارزه ای توان فرسا وتاریخی اند یشمندان مبارز ونوگرایی ستیزه گر علیه سنت گرایی کهنه وتاریخ زده وقرون میا نه ای درغرب می با شد.
اگر مدرنیته درغرب منتج به اعتلای فرد وفرد یت ، ظهور فرد خود مختاروسرنوشت ساز، آزادی های فردی ، خرا فات وافسون زدای ازتوده ها وتبد یل آن ها به ملت شد، بدون شک ، با تکیه وتا کید بر علم وفن آوری، فلسفه وعقلا نیت وعمل گرای یا عمل باوری بود که بستر فرهنگی واجتما عی را برای رونق گرفتن مدرنیته سیا سی آماده ونخست دولت مدرن ودرادامه ای آن دولت مدرن - دموکرا تیک - سکولار را به میدان آورد. درواقع ، برداشت نو اززند گی فردی واجتماعی بود که دموکراسی وجا معه ای مد نی وحقوق شهروندی وحقوق بشررا تحقق بخشید و جنازه جهان سنتی را برداشته جهان نو را درجای آن ایجاد واستوارسا خت. با درنظرداشت دستاورد آنچنانی غرب وپس ماند گی شرق به خصوص مسلمان ها ، لازم می دانم که نگاه هابرما س فیلسوف منتقد آلما نی را بازتاب دهم.
هابرماس: " برابریی جهانشمولی که از ایده / اند یشه ای آزادی، همزیستی همراه با همبستگی ، خود آیینی درتعیین شیوه ای زند گی ، رهای ، وجدان اخلاقی ، حقوق بشرودموکراسی بر خاسته ، میراث بی میانجی عدا لت درسنت یهودی وعشق درسنت مسیحی می با شد. دراند یشه پسا میتا فیزیکی جا معه مدرن ، سکولار، عموما هرکسی از مفهوم زند گی خوب ونمونه وارمتن گپ می زند ، ولی در کتب مقد س وحد یث ها ی مذهبی ، هزاران سال است که اند یشه های درباره رستگاری ونیززند گی نا درست زنده نگهداشته است. برخلاف ، جا معه های مدرن هستند که تصویر آن ها ازجهان ، د یگربرپا یه ای پنداری- د ینی استوار نیست." همین که ، د ین ها سخن های خوب گفتند وپیروان شان مطا بق آن ها عمل کرده نتوا نستند ؛ و جامعه های مدرنِ افسون ومذهب زدای شده خوب سخن گفتند وخوب عمل کرد ند ؛ ایجاب بررسی نقا دانه را می کند. بررسی نقا دا نه ای که نیازمبرم کشورهای مستبد وسنت زده ای مسلمان می با شد.
برای همه آگا هان مسلمان روشن است که ، نقد وخرد ورزی وآزاد یی فردی به خصوص آزاد یی عقل از نقل است که می تواند جا معه های مسلمان را درمسیر مدرنیته ومدرنیزاسیون / نو سازی رهنمون شود. درزمینه یک روا یت د ینی این گونه داریم که جبریل به آدم ، عقل ، ایمان وحیا را آورد وبه او گفت که درانتخاب هریک مختارمی با شی وآدم عقل را برگزید. وجبریل به آدم گفت که هدا یت شدی ؛ به این خاطرکه، ایمان وحیا دنبال عقل می روند! درقرآن هم آیه های بسیاری یا فت می شوند که عقل وعا قل را ستوده اند. مثلا،همین که آیه یازده سوره رعد، می گوید که خدا هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آن ها خود را تغییر دهند. روشن است که قوم وجامعه عا قل وعقل گرا می با شد که خود را تغییر ومتحول می سازد نه جا معه ها وقوم های گرفتار جهل ونادانی وتعصب. بنا برآن ، به صراحت می گویم که با مرزکشیدن میان نقلیات وعقلیات وسلطه عقل بر متن مسلمان ها توان درک شاخص های زیرین مدر نیته : انسان باوری، خرد مداری ،نقد وشکا کیت را پیدا خواهند کرد. توانمند یی که دوچیزنیکو ی زیررا برای مسلمان فراهم کند : شناخت انتقادی ازتاریخ وفرهنگ واوضاع اجتماعی - سیاسی- اقتصاد یی نابسامان شاه وشیخ وتفنگ سالار زده ای خود وشناخت انتقادی از تمدن وفرهنگ غربی. وقتیکه ازشناخت انتقادی از تمدن وفرهنگ غربی سخن می گویم ، منظورم مرزکشیدن میان استعمارغربی ومدرنیته ومدرنیسم آن می با شد. این مرزکشیدن ازاین نگاه بسیارمهم می با شد که بنیاد گرایان وسنت گرایان ومستبدان ازجنبه های ماد ی وفنی ای تمدن غربی لذت جویی وبا دموکراسی وحقوق بشروحقوق شهروندی وبرابریی زنان ومردان که زاده مدرنیته می با شند دشمنی می کنند.
مثلا، پیشگا مان حکومت قبیلگی عربستان وحکومت آخوند یی ایران وحکومت نظامی مصر و...،ازابزار ماد یی تمدن غرب برای دفاع ازموجود یت ستمگرا نه وسرکوب مخالفان خود استفاده ودر برابر حقوق بشرآن حقوق بشر اسلامی را سا ختند! حقوق بشری- اسلامی که خود شان آن را بار ها لگد مال کرد ند ومی کنند ( ر ک به اسلام، غرب وحقوق بشر، ازنوسنده)! بی خبرازاینکه مدرنیته یک مفهوم جهانشمول ودرعین حال نسبی می با شد که اززمانی وشرایطی به زمان وشرایط د یگرواز کشوری به کشوری دیگرتغییر میا بد. درواقع ، این حقیقت ما را قادرمی سازد که از مدرنینته یا مدرنیته ها یاد کنیم. دررابطه به د ین ومدرنیته ،همان گونه که نظر هابرما س را بازتاب دادم ،این واقعیت را هم بیان می کنم که مدرنیته را مسیحیت ایجاد کرده است.
بطورنمونه ، درقرن پنجم ترسا یی ، شا گردان مدرسه های کا تولیک متون درسی کلیسا را نا سازگاربا نیازمندی های زمان برآورد وخواستارنوکاری ودرواقع آغازگر مدرنیته / نو اند یشی شد ند. ازاین که مدرنیته دربرگیرنده ای آزادی عقل وخرد وسکولاریسم / این جهانی اند یشی وفرد یت وانسان باوری می با شد، شاگردان کلیسا متوجه آن وعقب ما ند گی استادان خود وپا یه گذار مدرنیته درشروع تاریخ سده های میا نه ای اروپا شد ند. مثلا ، ...سکولاریزا سیون درالهیات مسیحی به معنای این جهانی شدن چیزی است که به آن جهان تعلق دارد. این اصطلاح درآغازمسیحیت درجدال بین دو شهر: زمینی وآسمانی ودو اقتدار: خدا وقیصردرگفتمان مسیح وکلیسا ظاهرورواج میا بد. سپس ،مدرنیته وجامعه شنا سی دینی ، این واژه را ازالهیات مسیحی الهام می گیرد وازآن فرایندی به معنای افول نقش د ین درسازما ند هی اموراجتما عی وسیا سی جا معه می سازد. درچنین مفهومی ،سکولاریزا سیون نزد یک ومشا به لا ئیسیزاسیون ولا ئیسیته می شود. لائیسیته درزما نی بوجود میا ید که دولت مشروعیت خود را د یگر از مذ هب کسب نمی کند وشهر وندان می توا نند آزا دانه وبا برخورداری ازحقوق ومنزلتی برا بر دراعمال حا کمیت خود برای اجرای قدرت سیا سی رای زنی دموکراتیک کنند.
لائیسیته بنا برتعریف اعلامیه ازسه اصل تفکیک نا پذ یرتشکیل می شود:
نخست، استقلال وخود مختاریی دولت وبخش عمومی نسبت به د ین ؛
دوم ، آزاد یی اعتقا دات مذهبی یا عدم اعتقا دات مذ هبی یا اعمال فردی یا فردی وجمعی آن؛
سوم ، عدم تبعیض چه مستقیم وچه غیرمستقیم نسبت به افراد ، قطع نظرازرنگ پوست ، خاستگاه ، عقیده ، جنسیت (زن بودن ومرد بودن) ، ملیت و...آن ها. درهرجا معه ای که سه اصل با لا اجراشوند ، می توان از لائیسیته ولائیسیزاسیون سخن گفت (2). شا یان یاد آوری می دانم که لائیسیته فرانسوی ومعا دل سکولاریسم درزبان انگلیسی می با شد. بنا برآن ، لائیسیزم فرانسوی معادل سکولاریسم انگلیسی می با شد. سکو لاریسم هم که یک رکن عمده مدرنیته به شمار میا بد. ازاین رو،آدرس ها یا منبع های در شماره دوم می دهم که درآن ها اعلامیه سکولاریسم درزبان های فارسی وانگلیسی وفرانسوی قا بل دسترسی می با شد. بهر حال ،بررسی مدرنیته ومدرنیسم وبازتاب اعلامیه سکولاریسم به حیث بخش عمده آن ها بیانگرتقد یس آن ها نمی با شد. همچنان که ، بیانگر رد آن ها هم نمی با شد. ازاینکه ، سخن ازبررسی ای انتقاد یی مدر نیته ومدرنیسم درمیان می با شد ؛ جلب توجه به سوی جنبه های خوب وبد آن ها وبهره برداری های خوب وبد ازآن ها هم درمیان می با شد.
بطورنمونه ، هم جا معه مد نی ، هم دموکراسی ، هم حق انتخاب آزاد افراد وملت ها ، هم آزاد یی بیان ، هم آزاد یی عقل وخرد ازد ین وسنت ومذ هب هم آزاد یی علم ازفلسفه ، هم برابری مردان وزنان هم نا سیونا لیسم ونژاد پرستی و..از مدرنیته ومدرنیسم برخا سته اند هم استعمارهای سیاه وسرخ ونو هم فاشیسم ونازیسم وکمونیسم هم صهیونیسم هم جنگ های اول ودوم جهانی هم جنگ سرد که میلیون ها انسان را طعمه مرگ سا ختند هم بنیاد گرای های مذ هبی هم تروریسم های دولتی وگروهی چه مذ هبی چه غیرمذ هبی. نا گفته نما ند که ، بنیاد گرای های مذهبی وتروریسم مذ هبی نما درد نیای اسلام هم زاده استبداد های زیر حمایت استعمارها می با شند. بنا برآن، می توان مدرنیته را شمشیر دوسره نا مید. شمشیری که در یک سوی آن خوبی ودرسوی د یگر آن بدی حضور قا بل ملا حظه ای دارند. حضوری که از آن ها یاد کردم. بلی، این گونه هم می توان ازمدرنیته تعبیر کرد که در جوهر خود خوب می با شد ، اما قدرت طلبی استعمارها وحکومت های خود کا مه ای نوکرآن ها می با شد که از آن مجسمه شرارت هم می سازد!
برای توضیح روشنتر موضوع ، می توان آن را مرحله ای هم مورد بررسی قرارداد: دردوران تجد د ( مدرنیزاسیون) دومرحله یا دوره قا بل شنا سای است که یکی دوران تجد د خوشبین که مثلا با ولترشنا سای می شود وقا یل به ترقی انسان وعدم انقیاد انسان نسبت به قوا نین تاریخی است ، یکی هم پس از انقلاب کبیر فرانسه که دوران تجد ید بد بین پیدا می شود واین نکته که انسان می تواند با عقل خود جهان را تغییر دهد وطرحی دراندازد مورد ترد ید قرارمی گیرد ، یا به گفته ای متا خرین ، انسان درپس قوا نین تاریخی که علم الاجتماع جد ید کم کم دارد آن ها را کشف می کند ، افول می کند. با این وجود ، درهردو مورد ، این معنا از تجد د مورد دفاع قرار می گیرد (3). پیدا یش تجدد های خوش بین وبد بین ،معلوم است که زاده ای ظهور دموکراسی وحقوق بشر وجا معه ای مد نی وحزب های سیا سی وتحقق حق انتخاب انسان ها وبرعکس ظهور استعمار وفاشیسم واستا لینیزم ومائوئیزم ود یگر حکومت مستبد درظاهر ملی گرا درکشورهای مسلمان بعد ازجنگ جها نی دوم ، وتند روی وتروریسم مذ هبی که موافق ومخالف آن ها می با شند. ازاین رو، لازم می دانم که به سراغ نگاه ها بر ماس درباره مدرنیته بروم. به این خاطرکه ، او درزمینه نظر یا تی دارد که کمک به بیان اند یشه ها واوضاع مورد نظر در این نوشته می کند.
بطورنمونه ، ها برماس باوردارد که : مدرنیته با صورت بند یی اقتصادی واجتماعی وفرهنگی خود ، با هجوم تکنا لوژی ونظامی وفرهنگی اش ، جهانی د یگری ساخته است. استلای مدرنیته درجهان زیست ما مسلمان ها ، سه مسئله وزخم متفاوت آفریده است. اسلام سیا سی را نسبت به هریک ازاین مسا یل با ید به نحوی متفاوت تفسیرکرد. مدرنیته یک پد یده ای جهانی بوده وهست. راهی بازگشتی هم نیست. اما به هم ریختن صورتی اززند گی ، به شرطی مسئله سازنیست یا نخوا هد بود که با صورت تازه ای از زند گی جا یگزین شود. یورش مدرنیته به جهان زیست مسلمانی ما اسا سی ترین وفراگیرترین رویداد یک قرن گذ شته است. مدرنیته نتیجه ای هم داشته است البته متنا قض: تقسیم جهان زیست ما به سنتی ومدرن!
درجهان سنتی ما: زنان درپرده ، سکوت وعدم تحرک اجتما عی وتسلط روحا نیان / ملا یان برمردم ، کاروتو لید اند ک ، باورهای جا هلا نه وغیرعلمی. برخلاف ، درکمپ مدرنیته : فعا لیت زنان درعرصه ای عمومی ، برآمدن استعداد های شگرف درعرصه های علمی وهنری ، فضا های بازدانشگا هی ، ترتیبات مدرن درحوزه های شهری وارتبا طی ، مطبوعات آزاد وما نند آن ها. کسا نی جهان زیست کهنه ای خود را ازدست داده بود ند وتجربه زیست شان ازجهان جد ید خشونت وبی معنای وگسیختگی وتحقیر بود. اسلام سیا سی درعام ترین سطح خود درپاسخ به این مسئله ظهورکرد. مدرنیته بخودی خود دلبسته هیچ مفهومی ونظم وبستری خاصی نیست وسرگشته وبی بنیاد توسعه پیدا می کند ، هرجا با بستری درآمیخت ، جای با جنبش طبقات فرودست . دربسیاری موقعیت ها ، با سنت ها واد یان وبسترهای فرهنگی غنی ، روشنفکران د ینی توا نستند ومی توا نند صدای مدرن ازحلقوم اسلام با شند.
اما کا ش درتا سیس جهان تازه درپس رویکرد انتقادی خود موفق ترعمل می کرد ند. گسترش روزافزون اسلام سیا سی ، سودای سکولارشدن اسلام را هرروزکم اعتبارترکرده است. آرمان تبد یل شدن اسلام به یک د ین خصوصی ومنحصربه ارتباط میان بنده وخدا ، دورازدست رس ازد یروزاست. درچنین شرایطی ، راهی جزاین نیست که با نگا هی انتقادی وبا هدف بازسازی اسلام سیا سی به آن نظرکنیم ، البته این نکته مشروط به آن است که مدرنیته نیز درمعرض نگاه انتقادی با هدف بازسازی قرارگیرد. ها برماس باورمند است که : گشودن باب گفت وگو با اسلام سیا سی منوط به بازآفرینی انتقادی ازمدرنیته است. هابرما س با نگاهی انتقادی پروژه فلسفی مدرنیته را ازروزنخست به باد انتقاد می گیرد ودرآن ، ازیک تبعیض آشکار نسبت به مومنان خبرمی دهد. وی به این باوراست که تنها با صورت بند یی مدرنیته ای که برای مومنان وحق یک پارچگی آنان حق قا یل شده با شد ، می توان امید بست که با افق های د ین ستیزمی توان گفت وگو کرد (4).
متا سفا نه ، مستبدان شاهی وشیخی و نظامی وتند روان وبنیاد گرایان مذ هبی وتروریستان مذ هبی نما در کشورهای مسلمان ونو محا فظه کاری واسلام هراسی در غرب وحما یت دوام دار امریکا از اسرائیل دربرابر فلسطینی ها ، تمام بستر ها وزمینه های گفت وگو میان آگا هان وروشنفکران مسلمان وفرهنگیان وروشنفکران غربی را بسته کرده اند. اگر چه بسته کاریی نا مبرده زیر فشارانفجار اطلا عاتی زاده فن آوریی مدرن ومدافعان حقوق بشروقانون بشردوستا نه قرار گرفته است ، اما هم ایستاد گی می کند هم از منابع خاص در غرب وشرق کمک دریا فت می کند. درشرق غیرمسلمان هم ، چین کمونیست با جمعیت مسلمان خود رفتاری را شروع کرده است که هتلر با یهودی ها می کرد واسرائیل همان رفتار زشت را با فلسطینی ها می کند. درهند هم که از1947 تا 2014 ، سکولاریسم وسیا ست دموکراتیک وانسان محورانه دا شت، رسیدن نا رند را مودی ، بنیاد گرای خشن هندو به نخست وزیری ، حکومت داریی آن را ازدموکراسی به فاشیسم متحول کرده است. فاشیسمی که مسلمان ها را زیر فشاروتا حدی به کشتارگرفته است. روسیه ای زیر اداره ولادی میرپو تین هم که هم با جمعیت مسلمان خود نا مهربانی می کند هم به کمک حکومت وحشی بشار اسد شتا فته وبه کمک حکومت آخوند یی ایران ، علیه مردم سوریه توحش می کند. توحشی که پای ترکیه را هم به میدان کشا نده وضع را بسیار پیچیده کرده است. درعراق هم که، آخوند یسم تحمیل شده بر ایران به کمک امریکا بازیی تباه کارانه کرده وموصل دومین شهربزرگ سنی نشین آن بعد ازبغداد را ویران واین کشوررا درواقع گرفتار بی حکومتی کرده است. فتاح سیسی کود تا چی مصری که به گفته مروان بشاره تحلیلگر فلسطینی تلویزیون الجزیره 70 هزار زندانی سیا سی دارد ورئیس جمهور ترامپ او را دیکتاتور خوب نا میده است ، هم مصری ها را گرفتار استبداد وخشونت کرده هم با کمک امارات وعربستان به کمک خلیفه هفترجنگ سالار لیبیای علیه حکومت مورد تا یید سازمان ملل در ترابلس رفته مصیبت بزرگ را به مردم آن کشور بارکرده است. همین گونه فاجعه آفرینی را آخوند یسم ایران ووها بیسم عربستان دارند دریمن می کنند. پاکستان هم که با کمک به طالبانِ تروریست افغانستان را به تروریستان یا فا جعه استان تبد یل کرده است. فاجعه آفرینی های که بدون شک دستاورد مدرنیته ومدرنیسم نا قص یا بهره برداریی ابزاری ازآن ها ازلیبیا تا افغانستان می با شد!
پا نو یس ها :
1-A History of modern world
By R.R Palmer
Princeton university and Joel Colton
Duke university , third edition
Alfred. A. Knopf: New York
Copyright© 1956,1965 by Alfred A. knopf, Inc. all rights reserved.
Published July 24, 1950.rerinted seven times
Second edition, revised, reset , and printed from new plates, with new maps,1956.reprinted thirteen times. Third edition,1965
Reprinted November 1965, may 1966, November 1966 . pp 2-3
2- secularism declaration in Persian , news . gooya .com / political / archives / 2011/ 11/ 1315 40.php # more
For study of declaration in English and French languages, can go to the following Sources :
Adh.org – aidh.org
3-جامعه مد نی وایران امروز، ازجمعی از نویسند گان :سروش ، بشیریه ، غنی نژاد ، عزت الله سحا بی و...، نظریه بشیر یه ص ص 203-204
4-Haber Mas / Religion in the public sphere , European Journal of Philosophy / volume 14 , issued , 14 march 2006, pp 1-25

0 comments:

Post a Comment