هشتم ماه اسد 1398
همه آگاهان مسلمان می دانند که هفته گذ شته بوریس جا نسون نخست وزیر بریتا نیا شد ؛ واین مقا له ارتبا ط به نظر او درباره مخا لفت اسلام با دموکراسی دارد. مثلا، بوریس جا نسون درمطلبی با عنوان "وسپس مسلمان ها آمد ند" که در سال 2007 به چا پ جد ید کتا بش اضا فه کرد، نوشته است :" با ید چیزی دراسلام با شد که واقعا برای ما توضیح دهد چرا درد نیای مسلمان ها هرگزشا هد ظهورطبقه بورژ وا، سرما یداری لیبرال ودرنتیجه گسترش دموکراسی نبود یم." جا نسون درپی نوشتی که به چاپ جد ید کتا بش با عنوان" رویای روم" (2006) اضا فه کرد، نوشت که :" ما هیت اسلام به گونه ای است که جلو پیشرفت را می گیرد. درنتیجه ، می بینیم که عامل تمام درگیری ها ونا رضا یتی های مسلمان ها بوده است."
با نگا هی به بردا شت بوریس جا نسون از اسلام ومخا لفت آن با دموکراسی ، متوجه شدم که آگاهی درست ازاسلام ندارد وبیشتر زیرتا ثیر اسلام شنا سان مغرض غربی قرار گرفته است. ازاین رو ، لازم دا نستم که با نوشتن مقا له کنونی ثا بت نما یم که جا نسون برداشت نا درست ازاسلام کرده است. البته ، از چند نگاه: نخست ، دین ها چه یهود یت ، چه مسیحیت ، چه اسلام چه د ین های زمینی ما نند بودای ،هند و ، لائو تسی ، وکنفیوسی ، هیچ کدا م ما موریت تحقق دموکراسی را نداشتند وندارند ومخا لفتی هم با آن ندارند. دوم ، ازد ین ها مستبدان شاهی وشیخی به نفع استبداد وجنگ های مذ هبی بهره برداری کرده اند وخون ها ریخته اند! جنگ های که بدون شک مخالف جوهر د ین ها به خصوص پیام آوران آن ها بوده اند ومی با شند. مثلا ، یهود یت ومسیحیت واسلام ، د ین های آسما نی وهم ریشه می باشند. برخلاف ، یهودی ها مسیح را شکنجه کرده اند وبعد ترمسیحی ها یهودی ها را دراروپا کوبید ند وسرانجام با ایجاد صهیونیسم درخاک مسلمان ها اسرائیل را سا ختند ومسلمان های فلسطینی را آواره وشکنجه کرده ومی کنند. قبل ازآن هم مسیحی ها برای 200 سال علیه مسلمان ها جنگ های صلیبی کر د ند ودرادامه آن استعمارغربی استبداد را برآن ها تحمیل کرد ند که تا کنون ادامه دارد.
درباره رشد بورژوازی وتحقق دموکراسی دراروپای مسیحی که جا نسون به آن می نازد واسلام را سرزنش می نما ید ، به آگا هی او برسانم که هزار سال امپراتوریی مقد س روم بر اروپا ستم کرد ومانع رشد بورژوازی و دموکراسی شد. ازاین رو ، بهتراست که به آتن پیشا مسیحیت ودموکراسی آن اشاره ونوشته را ادامه دهم. به گواهی تاریخ ، درسال 594 پیش از میلاد مسیح ، تحول اولیه درنظام دولت- شهر یونان صورت گرفت. درنتیجه ، اصلاحات سولون یا اصلاحات سولونی وگلایتنس ، بیانگرمشخصات تعیین کننده درپی ارتقای دموس / مردم بود که درادامه آن ارستوکراسی به دموکسی دیگرگون شد. بنا برآن ، به گفته کوهن: " دموکراسی حکومت جمعی است که درآن ازبسیاری لحاظ ، اعضای اجتماع به طورمستقیم یا غیرمستقیم درگرفتن تصمیم های که به همه ی آن ها مربوط می شود، شرکت دارند یا می توانند شرکت داشته با شند." مولفه های دموکراسی هم : اصا لت فرد، آزادی ، اصا لت برا بریی انسان ها ، اصا لت عقل ، حاکمیت مردم ، اصا لت قانون ، تا کید بر حقوق طبیعی ، مد نی وسیا سی انسان ها ، تکوین جا معه مد نی ، اصل مشروعیت مبتنی بررضا یت مردم ، تفکیک قوا ، اوما نیسم / انسان گرایی ، سکولاریسم ، نسبی گرا یی و...تمرکزدموکراسی بربر ابریی اقتصادی به عنوان مبنای برا بریی سیا سی ، دموکراسی لیبرال را ازدموکراسی اجتما عی جدا می سازد.
با وجود این که دموکراسی دریونان برآمد کرد وزما نی کوتا هی درجمهوریی روم رونق یا قت ،استبداد پاپ وشاه وفئودال دراروپا فرصت رشد برای آن ندا د. بلی ، دربریتا نیا که تازه جا نسون نخست وزیرآن شده است ، درسا ل 1215میلادی ، بارون ها / بزرگ ما لکان یا اشراف برای ما نع شدن از خود کا مگی شاه ، مگنا چارته را تصویب کرد ند که درآن حق رای دهی ازخود شان بود نه ازمردم. هفت ونیم قرن بعد ازآن ، انقلاب امریکا وانقلاب کبیر فرانسه رخ دا د ند ، اما درآن ها حق رای برای زنان داده نشد. دراولی ، تا 1960 هم حق رای دهی برای سیاهان میسیرنبود. طرفه این که ، هم در امریکا هم درانگلیستان دراخیر قرن نزده وشروع قرن بیستم ، برای زن ها حق رای دادن داده شد.
درحا لیکه ، دراسلام ، البته اسلام قرآ نی نه اسلام شاهی - شیخی که بنام فقه را یج است ، مردان وزنان حق رای دادن وابرازنظر درباره مسا یل مربوط به سرنوشت شان را دا شتند ودارند. اینکه عرب های بد وی پسا دوره رسا لت با تفنگ سالاری کمک به برآمد کردن استبداد های خلافتی- شاهی - شمشیر سا لاری کرد ند ؛ رابطه ای به اسلام ندارد. با وجود انحرافات فقهی وکمک آن به حکومت های استبدادی ، مستبدان پیشا استعماری به اندازه ای مستبدان دوره استعمارها خود سر نبود ند. طرفه این که ، هم در دوره مستبدان پیشا استعماری هم دردوره مستبدان زیر سا یه های استعمارها ، عا لمان وروشنفکران مسلمان خواستارحکومت های عا دل وشورا یی مطا بق قرآن یا اسلام اصیل بود ند وهنوزهم می باشند.
درباره قدرت های بزرگ مسلمان دردوره پیشا استعماری هم ، معلوم است که امپراتوریی عثما نی درآسیا وافریقا وبخش های ازاروپا وامپراتوریی مغلی- مسلمان در هند، بسیار مردمی تر از هند بریتا نیا وحکومت های دست نشا نده ای استعمارهای فرانسه وبریتا نیا در خاورمیا نه وافریقا بود ند. نا گفته نما ند که ، فرانسه وانگلیس ودیگر قدرت های تازه نفس اروپا یی برای مهارامپراتوریی عثمانی ، حکومت وحشی صفوی را درسال 1501 درفارس / ایران کنونی سا ختند. همان فرا نسه وانگلیس بعد ازجنگ جهانی دوم درادامه جنا یت های قبلی خود، درخاورمیا نه ، هم اسرائیل را درخاک فلسطینی ها سا ختند که توسط امریکا تا کنون برای ستمگری بر فلسطینی ها نگهداری شده است هم حکومت قبیلگی عربستان را سا ختند که تا کنون به کمک امریکا استبداد می کند. درافغانستان هم ، هند بریتا نیا حکومت های وحشی از عبدالرحمن تا ها شم خان را ساخت وحفظ کرد که بازمانده های آن ها تا فروپا شی شوروی نا مردما نه بزند گی ننگین خود در قا لب های قبیلگی وچپی ادامه یا فتند. به جفا های گذ شته بسنده نکرده ،انگلیس با حمایت ما لی عربستان وسرپرستی ارتش پاکستان ، طالبان را سا خت که دستاورد آن جنگ شکست خورده امریکا وخود انگلیس علیه تروریسم واوضاع فاجعه بارکنونی افغانستان می باشد.
نا گفته نما ند که ، درکشورهای مسلمان ، درقرن بیستم، دوگرا یش اصلاحی- د ینی وملی گرا علیه استعمارها بوجود آمد ند. طوریکه دیده شد ، ملی گراها بدامن شوروی افتاد ند وشا هان ستمگر همان گونه که نوکران استعمارهای انگلیس وفرانسه بود ند ، بعد ازجنگ جها نی دوم ، برای بقای خود ، نوکریی امریکا را پذ یرفتنند که تا حا ل ادامه دارد. مرگ کمونیسم روسی هم که درآن اسلامی های افغانستا نی نقش بازی کر د ند ، با عث نام گذاریی اسلامی ها به اسلام سیا سی ودشمنی غرب به خصوص امریکا با آن شد. جا لب این است که ، اسلامی ها دو دسته بود ند ومی باشند:نخست ، دسته های موا فق دموکراسی . دوم، دسته های دشمن دموکراسی. این دسته دوم زاده وها بیت عربستان ، نظامی ها وملاهای پاکستانی وشیعه ای صفوی تحمیل شده بر ایران می باشد. بنا برآن ، نهضت های اسلامی موا فق دموکراسی وا دار به مبارزه دردوسنگر شد ند: سنگر مبارزه با استبداد وسنگرمبارزه با وها بی گری وشیعه گریی صفوی وتند روی وتروریسم مذ هبی.
متا سفا نه ، امریکا واروپا نا سازگار با دموکراسی خود ، درسنگر مخالف اسلامی های دموکراسی خواه ایستاد شد ند. مثلا، درسال 1991 ، درنخستین انتخا با ت دموکراتیک درالجزایر، اسلامی ها برنده شد ند وفرا نسه با کمک به ارتش علیه آن ها کود تا کرد وتوحش را حاکم ساخت. درسال 2006 ، مردم فلسطین به ساز مان حما س رای داد ند وجورج بوش وتونی بلیر ، سلف جا نسون آن را تروریست اعلام کرد ند. درسال 2012 ، مردم مصر به محمد مرسی ازجمعیت اخوان رای دا د ند واورا نخستین رئیس جمهورمنتخب مصرسا ختند. ازاینکه عربستان وامارات متحده ودیگرشیخ های نفتی ای دست پرورده بریتا نیا ونوکران امریکا غیرازقطرازرونق گرفتن دموکراسی درمصرمی ترسند، 12 میلیارد دالر به فتاح سیسی وزیردفاع مصر داد ند تا نخستین حکومت دموکراتیک مصررا سرنگون نما ید که کرد. وزیر خا رجه وقت اسرائیل اعلام کرد که کشورش درکود تا حامی سیسی بود و امریکا خاموشی اختیار کرده درواقع کمک به ایجاد حکومت وحشی درمصرشد. حکومتی که 60 هزارزندانی سیاسی دارد ونبیله مکرم وزیرامورمهاجران مصردرکا بینه ای آن روز24 ماه ژوئیه ، درگردهمای مصری های کا نا دا گفت که:" حکومت گردن منتقدان سیسی را قطع می کند."
بنا برآن، ازجا نسون پرسان می کنم که 60 هزارزندانی سیاسی- عقید تی درمصر واخطار وزیر امورمهاجران آن کشورمبنی براین که حکومت گردن منتقدان خود را قطع می نما ید ، چه ارتباط به مخا لفت اسلام با دموکراسی دارد؟ درلیبی هم ، اکنون یک حکومت منتخب مورد تا یید سازمان ملل درتریپولی که مورد تا یید جمعیت اخوان نیزمی باشد حضوردارد ویک جنگ سالاربنام خلیفه هفتر دربنغازی درشرق آن کشوربه کمک حکومت نظامی ای سیسی ، عربستان ، امارات متحده ، وها بی های محلی وفرا نسه ، مصروف کشتار مردم دراطراف پا یتخت می باشد وازچهارم ماه آوریل تا کنون، پنجصد وچند نفرازمردم عادی به شمول آوارگان را کشته وچند هزارنفررا زخمی کرده است. پس ، خوب می شود اگر جا نسون مانع توحش جنگ سا لارنامبرده شود!
ازسوی دیگر، جا نسون با ید بدا ند که مسلمان ها ازاسلام نا راض نیستند اما ازحکومت های مستبد تحمیل توسط استعمار برخود شان نا راض می باشند. نا گفته نما ند که مستبدان شاهی- نظامی برهمه کشورهای مسلمان حاکم نیستند، یعنی مسلمان ها دارای حکومت های منتخب هم می باشند. شا یان ذکراست که ، اسلامی های نوگرا همواره علیه استبداد ونظامی گری درسیا ست مبارزه کرده وکمک به تحقق دموکراسی هم کرده اند. مثلا، درترکیه ، همواره نظامی ها کود تا ومانع دموکراسی شده اند نه اسلامی ها. بطورنمونه، عد نان مند رس مسلمان دموکرات ومنتخب مردم بود که ازسال 1950 تا 1960 بر ترکیه حکومت کرد وقربا نی نظامی های کود تا چی شد. درسال 1997 هم ، نظامی ها مانع کار حکومت منتخب نجم الد ین اربکان شد ند. ازاین رو، بسیارخرسند هستم که از سال 2002 تا کنون ، رجب طیب اردوگان اسلام گرا برترکیه با دموکراسی وانتخابات حکومت می کند وکود تای نظامی های دشمن دموکراسی را درماه ژوئیه 2016 سرکوب وارتش را ازکود تا چی ها پاکسازی کرد! یعنی درترکیه اسلامی ها دموکراسی را زنده نگهدا شته اند نه دوستان جا نسون ! افزون برآن ، جا نسون با ید بدا ند که درتونس ، اسلامی ها وسکولار ها متفقا دموکراسی را رونق بخشیده اند! در اند ونیزی ، ما لیزی، درشرق دور ، درسینیگال ونجیریه درغرب افریقا هم دموکراسی برقرار است وسازمان های اسلامی همکار آن می باشند.
درپاکستان ، برویت اسناد ، نظا می ها به کمک امریکا وبریتا نیا علیه حکومت های منتخب مردم کود تا ها کرده اند! جالب این است که ، نهاد های پنهان کارانگلیسی وامریکای با کمک مالی عربستان وتطبیق کاریی نظامی های پاکستانی ، طالبان والقاعده را ساختند وخود را بی نتیجه گرفتارتروریسم آن ها درافغانستان کرد ند! مثلا، بی نظیربو تو نخست وزیر قبلی پاکستان درسال 2001 ، درگفت وگو با لوموند فرانسوی درپاریس فاش کرد که : " طالبان را سازمان جا سوسی انگلیس سا خت ، امریکا آن را تا یید وعربستان تمویل وپیشبرد پروژه ای طا لبا نی را ارتش پاکستان بدوش گرفت." بی نظیرهمچنان درگردهمای پاکستانی ها درسال 2006 درناروی گفت که: " بیشترین کمک های امریکا به پاکستان ، دردوره حکومت های نظامی پرداخت شد وکمترین آن ها دردوره حکومت های منتخب." بعد ازهمان افشاگری ها بود که ، بی نظیر در سال 2007 درراولپندی توسط آی اِس آی به فرمان پرویز مشرف فرمانده ارتش ورئیس جمهور کود تا چی همکارجورج بوش ترورشد! ترسناک این است که، آصف زرداری شوهربی نظیر رئیس جمهور پاکستان شد اما ازترس نظا می ها جرئت بررسی ای پرونده قتل اورا نکرد!
بنا برآن ، ازبوریس جا نسون ، می خواهم که بجای متهم کردن اسلام به مخا لفت با دموکراسی ، کارهای زیررا بکند: نخست، معلوم است که بریتا نیا وامریکا درگیر جنگ با تروریسم درافغانستان می باشند وارتش پاکستان به تروریستان علیه آن ها وحکومت دست نشانده شان کمک می نما ید. پس ، بهتراست که جا نسون مبارزه درجهت تضعیف نقش نظامی ها و تحقق دموکراسی درپاکستان نما ید. دوم، ازکمک به حکومت های مستبد عرب به خصوص عربستان وامارات متحده خود داری نما ید. حکومت های که مصروف کشتارمردم یمن می باشند. سوم، جا نسون بدا ند که درهند بورژوازی نیست ، اما دموکراسی رونق پیدا کرده است. یعنی دموکراسی می تواند بد ون بورژ وازی دریک کشورعقب مانده هم پا یه بگیرد. چهارم ، از جا نسون می خواهم که" اصول دولت وحکومت دراسلام " نوشته محمد اسد ، دانشمند مسلمان اتریشی و " تفکرنوین سیاسی دراسلام معاصر" نوشته دکترحمید عنایت را که هردو بزبان انگلیسی می با شند ودر کتاب فروشی های لندن یا فت می شوند، پیدا وبخوا ند تا دریا بد که اسلام مخالف دموکراسی نمی باشد. پنجم ، هم کمک به تضعیف استبداد شیخی- وها بی- برده پرورا نه درعربستان وامارت های جنوب خلیج فارس کند هم خواستار رهای زندا نی های سیا سی - عقید تی اززندان های مخوف ژنرال سیسی شود. درغیرآن ، به استبداد های شیخی- نفتی - نظامی عرب کمک می کند ومستبدان هم ما نند گذ شته با فرارازپذ یر ش دموکراسی کمک به گسترش تروریسم وتند رویی مذ هبی کرده جنگ امریکا وبریتا نیا علیه تروریسم را ازبام تاریخ بزبا له دان جغرافیه سرازیر می کنند! به گونه ای که درافغانستان کرده اند.