هشتم ماه ثور1398
این تحلیل ، درپیوند به گزارشی زیرعنوان :" شبه قاره هند؛ چرا فارسی جایش را به زبان انگلیسی داد؟" ، نشرشده درسایت فارسی بی بی سی ، بتاریخ 6 اردبهشت / ثور 1398 ، گزارشگررضامحمدی ارایه شده است.گزارش هم درمحوراین سخن عمران خان ، نخست وزیرپاکستان می چرخد که دروقت سفرخود به ایران گفته است:" اگربریتا نیا زبان انگلیسی را جایگزین زبان فارسی نمی کرد، اکنون به ترجمان ضرورت نداشتیم"! ازاین نگاه که درصفحه فسبوکم پخش شده است ، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. پتان ها / پشتون ها درهند حکومت نکرد ند که زبان فارسی را زبان رسمی آن کرده باشند ومحمود غزنوی هم غیرازتوحش وغارت کاری دیگری درهند نکرده است. بلی، زبان فارسی را غوری های فارسی زبان دردورها حکومت شان به هند برد ند وتثبیت کر دند. مثلا،سید ابواعلی مودودی ازفارسی زبان های هند وپایه گذار جماعت اسلامی هند ونویسنده ومورخ مشهوردرکتاب خود"سلاجقه" محمود غزنه واحمد خان ابدالی را لتره وغوری های فارسی زبان را ستا یش کرده است! به این خاطرکه ،ازاسلام خوب نمایند گی کرده اند. یعنی غوری ها هم ازاسلام هم اززبان فارسی نما یند گی درست درهند کرده اند. جواهرلعل نهرو،رهبرحزب کنگره ونخست وزیر هند با توجه به توحش وغارتگری های غزنوی وابدالی درهند،درکتاب خود "کشف هند" گفته است که کاش اسلام توسط محمد به هند می آمد "نه توسط لتره های مورد نظرمودودی"! همچنان،نهرو درکتاب "نامه های پدری بدخترش" یا اند یرا گاندی، گفته است که اگرانگلیس ها به هند نمی آمد ند،اکنون این نامه ها را به زبان فارسی برایت می نوشتم. جالب این است که ،محمد علی جناح ازفارسی زبان های هند وپا یه گذار پاکستان ،سرود ملی این کشوررا فارسی ساخت. سرودی که همه پاکستانی ها آن را می فهمند. برخلاف،استعمارزای های کهنه ونو ،سرود ملی افغانستان را پشتو ساختند و80 درصد مردم آن را نمی فهمند. درباره سخن عمران خان درایران که اگرانگلیس ها به هند نمی آمد ند، اکنون به ترجمان ضرورت نداشتیم،بهتراست یاد آورشوم بسیاری سیاست مداران پاکستان زبان فارسی را می دانستند واکنون هم می دانند. مثلا، جناح، لیاقت علی خان، سکندرمیرزا ویحی خان فارسی زبان بود ند. بوتوهای پدر ودختر ، سردارفاروق احمد خان لغاری وغلام اسحق خان ، رئیس جمهوران اخیرپاکستان هم فارسی را می فهمید ند. باوردارم که خود عمران خان هم فارسی را درحد استفاده ازبوستان وگلستان سعدی می فهمد. مثلا،درمناطق قبا یلی پشتون پاکستان ودرشهرهای پشاوروکویته وکراچی چنان علاقمندی درمیان کهنه سالان پشتو زبان نسبت به بوستان وگلستان سعدی دیدم که درتاجیک های خودم ندیدم. بادرک احساس عمران درباره حضورقبلی زبان فارسی درهند،بهتراست بگویم که صفوی ها وقاجاری ها وآخوند های حاکم تحمیلی کنونی برایران، زبان فارسی را چیزی کمترازبریتا نیا ضربه نزده اند! بهر حال ،وقتیکه می گویم بریتانیا به زبان فارسی درهند ضربه زد ، باوجود آن ، این زبان وادبیا تش جهانی شد ند،استدلالم متکی براین است که ،رودکی سمرقندی ، مولانای روم وفردوسی ،توسط سازمان ملل میراث فرهنگ بشری معرفی شد ند واین شعرسعدی:بنی آدم اعضای یک دیگرند / که درآفرینش زیک گوهرند / چوعضوی بدرد آورد روزگار / دیگر عضوها را نماند قرار / توکزمحنتی دیگران بی غمی / نشا ید که نامت نهند آدمی. دردروازه سازمان ملل با فارسی وترجمه آن به زبان انگلیسی ثبت شده است. درباره حافظ هم ،همین بس است که قند فارسی اش به بنگال درشرق هند رسید وشهرت یا فت وگوته شاعربزرگ آلمان با ستا یش ها اورا به آسمان ادبیات آن کشور بلند کرد! درباره براندازیی زبان فارسی درهند توسط بریتا نیا،درست که زبان فارسی را در سال 1833 برانداخت وزبان انگلیسی را جانشین آن کرد،اما زبان فارسی درنیمه اول قرن بیستم اقبال را به هند تحویل داد. مثلا،اقبال می گوید:گرچه اردو درعذوبت شکراست / طرزگفتاردری شیرین تراست! دال بر جاذبه زبان فارسی درهند بریتا نیا حتا هند وپاکستان کنونی می باشد.
0 comments:
Post a Comment