بیست ویکم ماه حمل 1398
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله ای زیر عنوان:" چه کی تاریخ ما را خواهد نوشت؟" نویسند گان: ملیسا بلاک وجان دی فوره ، برگردان به فارسی : عرفان ثابتی ونشر شده درسایت "آسو" بتاریخ 19 ماه فروردین / حمل 1398 ارایه شده است. ازاین نگاه که درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن بهره مند شوند. درگذ شته های دور وتا حدی درگذ شته های نزد یک ، قاعده براین بود که تاریخ را زورمندان یا حکومت گران بنویسند وخود وقوم وقبیله وطرزفکرورفتارخود را ستایش ودیگران یا مردم را تابع نظر واراده خود بسازند. معلوم است که دراین گونه تاریخ نویسی ،حقیقت قربانی ودروغ دست بالاداشت. برخلاف،فن آوریی مدرن رسا نه ای وآمدن توده ها به خصوص فرزندان آن ها به میدان فرهنگ وسیاست ورسا نه ها،هم سیاست هم جامعه هم فرهنگ هم تاریخ نویسی را ازبنیاد دگرگونه کرده است. به سخن دیگر، قبلا ، سخن گفتن ازبالا بزیررا یج بود؛ برخلاف،اکنون ، دوره سخن گفتن ازپا یین به با لا شروع شده است. اگرچه مدت ها قبل ازانقلاب رسانه ای کنونی ،دردونیم هزارسال قبل ، مردم آتن با پیش کش کردن دموکراسی ،خود را وارد میدان سیاست کرده بود ند وسخن گفتن وزورگفتن زورمندان ازبالابزیررا دیگرکرده بود ند،اما این شیوه بیشتراز یک ونیم قرن ادامه نیافت وسخن گفتن ازبالابزیر باردیگر خود را تثبیت کرد. تثبیت کردنی که مد تی درجمهوریی روم رنگ باخت اما ادامه نیافت ؛ تا اینکه درسال 1215میلادی،بارون ها یا بزرگ مالکان وتاجران بریتانیا به میدان آمد ند وبا " قانون مگناچارته"صلاحیت های شاه را محدود کردند. به عبارت دیگر، بریتا نیا نخستین کشوری بود که سخن گفتن ازپا یین به بالارا شروع کرد. شیوه ای سخن گفتنی که ازآن تاریخ تا اخیرجنگ جهانی اول نتوانست درسطح جهان روق پیدا نماید. ازسوی دیگر،قبلا انقلاب صنعتی دراروپای غربی ،ازاین بخش ازجهان ،استعماررا بیرون کرد تا جهان غیراروپای را مستعمره ای خود بسازد ودرشرق اروپا هم ،روسیه با استفاده ازتجربه غرب اروپا،استعمارخود را بربخش های عمده آسیای مرکزی وقفقازومغلستان تحمیل کرد. درچنان شرایطی،ترکیه عثمانی به نفع استعماربریتانیا وفرانسه درخاورمیانه وبالکان فروپاشد ودراروپای شرقی،بلشویسم که بعد تررنگ کمونیسم درشوروی را به خود گرفت وفاشیسم ونازیسم درایتالیا وآلمان هم رونق پیدا کرده سخن گفتن ازبالابزیررا برتوده ها تحمیل وجنگ جهانی دوم را هم به جهان تحمیل کرد ند. جنگ نامبرده امریکا را وارد میدان بازیی اروپا وبعد ترجهان کرد.اگرچه امریکا به حیث ادامه بریتانیا بود وبرای دفاع ازآن وارد جنگ جهانی دوم شده بود،اما جنگ آن هم ازروی جنازه عرب ها وایرانی ها برای دفع خطرنازیسم به کمونیسم نان رساند هم بعد ترآن را دشمن خود گرفت ودرشعارازآزادی ودموکراسی علیه آن دفاع غرض آلود کرد. دفاعی که کمک کمرنگ به سخن گفتن اززیر به بالادرجهان ستمزده کرد. بهرحال،اکنون هم نظریه جهانی شدن هم بیداریی هویت های سرکوب شده با بهره برداری ازفن آوریی مدرن رسا نه ای تاریخ نویسی قد رت زده ای قبلی را دیگرگون وتاریخ نویسی نو را رایج کرده ومی کند. تاریخ نویسی که می توانم آن را تاریخ نویسی مردمی ودرمخالفت با تاریخ نویسی حقیقت سوز حکومت گران نو نازی ونو فاشیستی در جهان معرفی کنم.
0 comments:
Post a Comment