Monday 27 February 2017

پاسخ ها به پرسش های دوستان ؛ ازآمدن حکمتیار به کابل تاکنگره سازی ناکام قومندان های جمعیت، محاکمه محافظان ژنرال دوستم وتماس های مخفی غنی با طالبان

ابراهیم ورسجی
نهم حوت 1395
بسیاروقت می شود که دوستانم درصفحه فسبک، پرسش های زیادی کرده ومی کنند که بخشی ازآن ها درعنوان نویشته بازتاب داده شده است. اگرچه نتوانستم دروقت ارایه پرسش ها، پاسخ ها را ارایه نمایم. بهرحال، اکنون ، کوشش می کنم برخی پرسش ها را مطابق عنوان مقاله به گونه ی کوتاه پاسخ دهم. واقعیت این است که ، درافغانستان ، انقلابی گری ، جهادی گری ، طالبان گری ، دموکراسی ،حقوق بشرخواهی ، نهاد کاری غیردولتی، جامعه مدنی مآبی و... بخاطر افسارگسیختن تروریسم وفقرجانکاه، فساد گسترده درحکومت ، گداگرشدن مردم ووابستگی مرگبار حکومت به غرب به خصوص امریکا ، روانه گورستان بد بوی تاریخ شده اند. ازاین رو، دراین نویشته ، بیشتر ازدروغ ها وسازش ها ومنافقت ها وزیان رسانی های انقلابی نماها وحکومت های مسخره ی کرزی - غنی- عبدالله ودستاورد شوم شان به مردم سخن می گویم. دستاوردهای زشتی که مردم را ازسرتا ناخن پا غرق کرده است!
بله ، قبلا، دربسیاری نویشته هایم ازتاریخ ناشاد افغانستان یاد کرده ام. تاریخی که رویادهای زشت آن همانند رویدادهای ناشاد کنونی می باشد. معلوم است که افزون برتاریخ ناشاد؛ مسئولیت ناپذیری سیاست کاران ومبارزان دروغین کنونی برای من پاسخ دهنده و بسیاری پرسان کننده ها دشواری آفرین شده است. وقتیکه ازانقلابیون وجهادی های دروغین وطالبان تروریست شده ودموکراسی وحقوق بشر خواهان وحکومت داری خوب خواهان بد کاره سخن می گویم، شاید عده ی انقلابی- جهادی نماها - حکومتی ها حتا پرسان کننده ها هم خفه شوند.ازاین رو، من کوشش می کنم که بیان کننده ی حقیقت باشم نه مسخ کننده آن.
ازاین که ، تاریخ ذلت بارسیاسی افغانستان نماد مسخ کاری های بی شمارمی باشد؛ من وهرانسان با سوادی این کشور بدبخت باید کوشش کنیم گذشته را به گونه ی بازتاب دهیم که برای امروزوفردا مفید باشد نه برای بازماند گان جعل کاران تاریخ که تاریخ ندارند وتاریخ دیگران را مسخ کرده ازخود می دانند. اینجاست که ، پرسه زدن قومندان های جمعیت دراداره وسیاست مسخره کنونی وآمدن حکمتیار به کابل برخلاف همه شعارهای های قبلی اش قابل بحث می شوند. معلوم است که ، برخی قومندانچه های شورای نظاریی جمعیت برای فایده گروی وکسب رضایت جورج بوش وتونی بلیر، رئیس جمهور امریکا ونخست وزیروقت انگلیستان ، رهبر خود را درکنفرانس ننگین بن بتاریخ 15 قوس 1380 خورشیدی - 5 دیسامبر2001 کنارزدند تا کرزی نوکر آی اِس آی وسیا وعضو طالبان رئیس اداره موقت ورئیس جمهور شود وخود شان شریک دردستارخان کرزی با دالرهای ریخته شده توسط سیا/ سازمان اطلاعات مرکزی امریکا شوند که شدند و به جهاد خود خیانت کردند. ازاین رو،با وجود شعارها، نه کنگره برگزار ورهبر تعیین کرده توانستند ونه کمک به حفظ منافع مردم کرده توانستند. بازهم خوب است که جهاد وجمعیت خود را دربدل مقام های وزارت وولایت ذبح کردند.
بهرحال، روشن است که استاد ربانی ، رهبرجمعیت توسط طالبان به کمک کرزی شهید ساخته شد. خدایش بیامرزد! اما شهادت استاد ربانی بسیار آبرومندانه بود نسبت به آمدن حکمتیار به کابل به اجازه حنیف اتمر یا شخصی می باشد که حکمتیار ودیگرجهادی ها درجنگ بدفرجام جلال آباد پایش را قطع کرده بودند. روشن است که درتشریف آوری به کابل؛ حکمتیار هنر تازه نکرده است. به این خاطرکه، اعضای بلند رتبه ی حزب حکمتیار ازروزنخست حکومت کرزی تاکنون درهمراهی با قومندان های جمعیت درغارت 140 هزارمیلیون دالرکمک امریکا واروپا و... برای بازسازی افغانستان سهم داشتند ودارند. باز سازیی که به گفته جان ساپکو/ بررسی کننده کمک های امریکابرای بازسازی افغانستان / سیگار، صورت نگرفت. یعنی کمک ها غارت شد ودرغارت آن ها کرزی وبرادرانش وتکنوکرات ها ،یاهتلچی های آمده ازغرب ،فاروق وردک ، زاخیل وال ، کریم خرم ازحزب حکمتیارورحیم وردک، اول، شورای نظاروحزب وحدت خلیلی درجه دوم، نهادهای غیردولتی سوم، مجددی - پیرگیلانی ، شورای ملاها وشورای صلح وطالبان درجه چهارم، دیگرحزبی های حکمتیاردرجه چهارم وقومندان های جمعیت ، استاد سیاف ، حزب وحدت ونیروهای جنبش ملی- اسلامی دوستم دردرجه پنجم شرکت داشتند ودارند.
بهرحال، من به حیث کسی که جهاد افغانستان را ابزارجنگ سرد قدرت های بزرگ تعریف کرده ام وکتاب "جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ"هم دردوجلد درکابل یافت می شود؛ عزم دارم که جهاد افغانستان، تجارت پاکستان وتباهی افغانستان را هم بنویسم، ازتشریف آوری حکمتیار ازپاکستان به کابل ونشستن او در دردستارخان حکومت امریکای غنی خرسند می شوم تا به گفته شاعر: سیه روی شود هرکه دراو غش باشد! یعنی فرجام جهادی گری منافقانه وطالبان دست پرورده اش چیزی جز سرافگندگی حکمتیارودیگر جهادی ها نمی باشد! بله، درحالیکه ازتشریف آوری حکمتیار به کابل خوشحال می شوم، برایش می گویم که ازآمدن به کابل ، بهتراست که با سیاست خداحافظی کرده نویشته های دینی قابل فهم خود را ادامه دهد. اینکه نویشته هایش را کسی می خواند یانه چیزی گفته نمی توانم. بهرحال، اگربه کابل می آید، کوشش کند که ابزارجاسوس های مستقردرحکومت بدون آینده نشود.
درقطاردیگررهبران جهادی، پیر گیلانی به قبرستان رفته است.مجددی مصرف ماهوارخود را ازدستارخان سیا درارگ می گیرد. آیت الله محسنی نویشته می کند ودانشگاه هم دارد.ا لبته که ، ازکیفیت کاری دانشگاه او خبرندارم. خداکند که علمی و دارای کیفیت باشد نه تجارتی. استاد سیاف هم دانشگاه داردهم به تدریس مضمون ثقافت اسلامی دردانشگاه خود ودیگردانشگاه ها پامی فشارد. خداکند که ثقافت اسلامی اش برای طالبان سربازان ارزان قیمت تربیت نکند! دراخیر، درحالیکه دستاورد جهاد جهادی ها را ویرانی بیشترکشوروتروریسم طالبان به کمک پاکستان وحضور بدفرجام ناتو وحکومت دست نشانده وناکام امریکا درافغانستان می دانم،به مدعیان جهاد وجهادی گری می گویم که به نفع شان می باشد که حساب خود را با غارت شدن کمک های 140 هزارمیلیون دالری غرب برای بازسازی افغانستان که صورت نگرفته است تصفیه نمایند.ازاین نگاه تصفیه نمایند که ، همه شان درغارت یاد شده برابرسهم نداشتند. درغیرآن ، بخاطر یک کیک ، مردم به خصوص آگاهان ، پوستین را امروز و فردا آتش می زنند! اینکه ، ژنرال دوستم اجازه داده است تا محافظانش غرض پاسخ دهی به پرسش ها دررابطه به ادعای احمد ایشچی به دادستانی بروند؛ معلوم می شود که معاون اول رئیس جمهور نمی خواهد بخاطر یک کیک پوستین به آتش کشیده شود! کاریکه نمونه گیری ازآن توسط جهادی ها به نفع شان می باشد! همچنان ، به نفع غنی می باشد که دررابطه به معامله با طالبان، ازشفافیت کاربگیرد. درغیراین صورت، خود ش بیشترزیانمند می شود! زیراکه ، طالبان تا خواست نامعقول پاکستان ازکابل برآورده نه شود، به تروریسم ادامه خواهند داد!

0 comments:

Post a Comment