بیست وهفتم ماه دلو1395
روز26 ماه دلو ، برابراست به روز عقب نشینی اخیرین سربازارتش سرخ ازافغانستان. روزیکه سران وافراد عادی مجاهدین آن را مایه فخر خود می دا نند! درحالیکه ،مجاهدین روزعقب نشینی اخیرین سرباز ارتش سرخ ازافغانستان را روز موفقیت خود وسرافگند گی اتحاد شوروی ومقد مه ی نابودی آن قدرت بزرگ می دانند؛ سوال این است که، اگرمردم درتاریخ نویسی سهمی داشته باشند، چگونه راجع به روزنامبرده داوری خواهند ؟ به گمان من ، پاسخ پرسش یاد شده زیاد همساز با موضع مجاهدین نمی باشد.
ازاین رو، کوشش می کنم درزمینه بررسی کوتاهی نمایم. واقعیت این است که ، درکتاب دوجلدی" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" که ازبازی بزرگ روسیه تزاری وهند برتانیه درسده نزدهم تا تولید طالبان توسط ارتش پاکستان با برنامه ریزیی ایم آی سیکس / سازمان جاسوسی انگلیس را دربرمی گیرد، نتوانستم با توجه به نابکاری سیاسی رهبران جهادی وویران کردن کابل وجاده سازیی درونی آن ها برای طالبان،ازروزهای 8 ماه ثورو 26 ماه دلو دفاع کنم.
آری ، واقعا، برای من که سال ها آوارگی را درپاکستان وکمی درایران سپری کرده بودم ودردولت مجاهدین کارهم کرده بودم ،دفاع ازموضع مجاهدین دشواربود ومی باشد. پس ، این پرسش پیدا می شود که می توان سران مجاهدین را سرزنش کرد؟ می دانم که سرزنش هم دشوارهم موجه می باشد! به این خاطرکه ، برخی خوبی ها نادیده گرفته می شوند. مثلا، موضع مجاهدین دربرابر تهاجم ارتش سرخ وتلفاتی که مردم افغانستان وجهادی های پاک نیت داده بودند وارتش سرخ را واداربه عقب نشینی کردند، مسئله قابل ستایش می باشد.
همچنان ، قابل ستایش بودن ایستادگی مجاهدین سبب نباید شود که برخطاهای رهبران جهادی وغرض ورزی های نظامی های پاکستانی چشم بسته شود. بله، برای پاکستان ، جهاد افغانستان دفاع پاکستان وتجارت اقتصادی آن بود. مثلا، درکتاب جنگ های اشباح " نویشته ستیف کول ، نویشته شده است که " امریکا وعربستان هرکدام شش میلیارد دالردرجهاد افغانستان هزینه کرده اند." اینکه دیگرکشورها بنام جنگ علیه شوروی چه مقدار دالربه جیب نظامی های دغلکارپاکستانی ریخته اند، به بحث طولانی نیازدارد که بیرون ازحوصله ی این نویشته می باشد.
جالب این است که ،درکتاب"قصه های درونی پایان جنگ سرد دربلند ترین سطح" نویشته ی:مایکل آر وستروب تالبوت، آمده است که " ازمجموعه کمک های بیرونی بنام جهاد ، 18 درصد آن به جهادی ها پرداخت شده است." پس ، 82 درصد کمک ها به جیب پاکستان واریز شده بود تا جهاد افغانستان تجارت پاکستان خوب ترخود نمای کند. بله، ازجهاد افغانستان تجارت پاکستان ،این مسئله بدست می آید که سردسته های گروه های جهادی نه سیاست مدار ورهبران سیاسی بلکه ابزارتجارت پاکستان بودند. همین که پاکستان برای سرزنش جهادی های غیرپشتون ، طالبان را ساخت وجاده سازی برای جنگ امریکا علیه تروریسم کرد وازشروع جنگ یاد شده تا کنون چیزی کمتراز20 میلیارد دالرازامریکا گرفته است؛ درواقع، نشان می دهد که جهادی های پشتوزبان وفاداربه پاکستان وجهادی های غیرپشتو زبان مخالف پاکستان وطالبان شاخه ریشوی ارتش پاکستان می باشند.
بنابرآن ، به عرض مدافعان ومخالفان جهاد وچپ گراهای کاتولیک تر ازپاپ می رسانم که نیت های خوب شان به کارهای خوب نه انجامیده است. درستش این است که جهادی ها نه آگاهانه بلکه واکنش دربرابرحماقت های چپی ها بودند. مثلا، من درجلد دوم " جهاد وجنگ سرد"، تره کی وامین را پایه گذار جهاد نویشته ام واستدلالم ازاین قراراست: رهبران گروه های مهاجردرپاکستان بعد ازآنکه تره کی احمق علیه اخوان الشیاطین جهاد اعلام کرد، متوجه شده واژه جهاد را پیشوند وپسوند گروه های خود کردند. ازاین رو،خلقی ها وپرچمی ها به خصوص اولی ها درجامعه افغانستان نقش مایکروب را بازی کردند ؛ وجهادی ها هم شدند بیماریی زاده ی مایکروب های آن ها.
درباره افتخاربودن یا نبودن روزعقب نشینی ارتش سرخ از افغانستان، به عرض جهادی های درشت وریزبرسانم که بله قابل افتخاربود، اما دومسئله زمین بوسش کرد: نخست، شکست کمرشکنی که بعد ازعقب نشینی ارتش سرخ اردوی حکومت دکترنجیب الله درجلال آباد به مجاهدین با وجود کمک مستقیم ارتش پاکستان به آن ها تحمیل کرد؛ دوم، جنگ های تباه کننده درکابل که جهادی ها براه انداخته وکارنامه خوب خود را زیرسوال بردند! ازاین سبب ،به صراحت می گویم که رهبران جهادی نه سیاست مدار شدند ونه فهم سیاسی پیدا کردند. بله ، در جنگ قاعده براین است که سیاست محصول آن را برمی دارد. چون سران جهادی سیاست مدارنه شدند، درنگهداری محصول جهاد یا جنگ علیه شوروی وحکومت دست نشانده اش درکابل ، تهی دست بیرون شدند. افزون برتهی دستی درسیاست، درعرصه اخلاق وتقوی مالی هم بسیاری بزرگان جهادی تهی دست بیرون شدند. بطورنمونه ، ازحکومت فاسد کرزی تا حکومت نابکارغنی- عبدالله، 140 هزارمیلیون دالر امریکا واروپا ودیگرکشورها برای بازسازی افغانستان کمک کرده اند وبازسازی نه شده وکمک هاهم غارت شده است ودرغارت شدن کمک هاهم، کم نیستند جهادی های که همراه تکنوکرات های نادان دزدی وغارت گری کردند ؛ وغاصبان جهادی وغیرجهادی وتکنوکرات بی خبر ازبروکراسی،برای دولت یک بسوه زمین هم درافغانستان باقی نگذاشتند!
0 comments:
Post a Comment