Sunday 20 November 2016

درروزجهانی کودک ،افغانستان جزفقر،گداگری وپالشگری چیزی دیگری برای کودکان تحفه ندارد

ابراهیم ورسجی
اول قوس 1395
افغانستان درروز20 نوامبر یا 30 ماه قوس ،روز جهانی کودک ،نه تنها با سونامی / طوفان کودکان بی سرنوشت بلکه با سونامی های بی شماردیگرهم مواجه می باشد. مثلا، سونامی حکومت داریی بد، سونامی قانون گریزی،سونامی گسترش مواد مخدر که میوه تلخ آن اعتیاد می باشد، سونامی ظهوریک طبقه ثروتمند ، مزدور- وطن فروش وبی فرهنگ وشراب خوار،سونامی تروریسم مذهبی وتندروی مذهبی،سونامی محیط زیست کشنده،سونامی 80 درصد مردم بیکار؛ ومهمترازهمه ، سونامی نهاد های تعلیمی- تجارتی بی شماربی کیفیت که نیمه با سواد های بیکار وفراری به سوی غرب تولیدکرده ومی کنند، سونامی بلند رفتن مهریه ومصارف ازدواج که نتیجه آن افزایش شمار دختران وپسران ناتوان ازشوهروهمسرپیداکردن می باشد،ودیگرسونامی ها که جای بحث درباره شان نیست ؛ مردم چه زنان وچه مردان را رنج می دهند وحکومتی نیست که درجهت مهارشان فکروبرنامه ریزی وکارنماید.
درحالیکه ، تمام سونامی های یاد شده مردم افغانساتان را شکنجه می دهند؛ قربانی اصلی این شکنجه دهی ، کودکان می باشند.من سال گذشته فرصت پیداکردم تا دراکثر کوچه پس کوچه های کابل رفت وآمد کنم ومشاهده کردم که کودکان خرد سال بجای اینکه مدرسه بروند، یا کداگری می کنند یا پالشی گری.ازهمه اندوه باراینکه ، درمیان کودکان پسر گداگروپالشگر، دختران خرد سال را هم دیدم که گداگری وپالشگری می کردند. بله، درمیان کودکان دختر وکمترپسر، کودکانی رادیدم که هم پالشگری می کردند هم دروقت نبود بوت داران ، کتاب می خواندند که هم خوشحال شدم هم اندوه گین.خوشحال به این خاطرکه،درس می خواندند وغم گین به این خاطرکه فقر وناداری وادارشان کرده بود که هم گداگری هم پالشگری کنند.هم چنان، بی وجدان های راهم دیدم که آزارشان می دادند.
افزون برآن ، دربخش های ازکابل افرادی بی ادب تازه بدوران رسیده ی رادیدم که با موترهای دودی یا دود زاکه ازپول مواد مخدر وجاسوسی پیداکرده بودند ورانندگی درست هم نمی دانستند وزنان ودخترانی را که روانه مکتب یا محیط کاری شان بودند دعوت به سوارشدن ورفتن به جایگاه های هوس رانی می کردند وزن ها ودختران هم با اندوه ازکنارآن بی وجدان هارد می شدند.ازهمه تاسفباراینکه،دریک نمایش تلویزیونی دیدم که یک زن محجوبه ازیک سرک خیرخانه تیرمی شود ویک موترداربداخلاق مکررا مزاحم اومی شود واوهم براه خود می رود.تاسف این بود که یکی ازمبصران یک تلویزیون نا نهاد آن زن محجوبه را ملامت می کرد نه آن مزاحم بی فرهنگ را!
دربخش دیگرکابل دارای کودکان گداگروپالشگر، کاخ های شیرپور وبه گفته کابلی ها چورپوررا دیدم که قصر داران بی عرضه با موترهای لوکس خود با نازوکرشمه وبادی گاردهای بی شماردرحال ورود به قصرها یا درحال رفتن به دفترهای کاری نابکارشان ویا رفتن به قرغه برای سیاحت بودند وموترهایشان بروی کودکان پالشگروگداگرخاک ودود تولید وپرت می کردند.دربخش دیگراین شهرفقر زده وقصر زده گداگرزده وپارک شهرباصطلاح نو پر ازمعتادش وزیرپل دهمزنگ مملو ازمعتادش ودیگرنقاط پرمعتادش، دیدم که کاروان های رئیس جمهور ورئیس اجرائیه ومعاونان ووزیران شان با ایجاد مانع های ترافیکی به سوی دفترکاریاخانه هایشان روان بودند ومردم هم بی شمار داودشنام به سراغ شان ارسال می کردند.درپارلمان حکومت فخیمه هم که بی سواد ترین افراد درآن بنام وکیلان اتراق کرده اند، اعضای آن یا دروزارت هادرحال گشت وگذاربرای تعیین خویشان ودوستان شان هستند ویا دردرون پارلمان در حال پول گیری ازوزیران برای تایید وزارت شان هستند وازهمه خنده داراینکه، رئیس جمهور خود ش دارای تذکره وپاسپورت امریکای می باشد ووکیلان وزیران را زیرفشارگذاشتند ومی گذارند که تذکره خارجی شان را پس دهند.ربانی وباری جهانی وچند تاوزیردیگرهم ورق نشان دادند که تذکره شان را پس داده اند.اکنون باری جهانی ازوزارت دورشده است وربانی هم سلب صلاحیت توسط اعضای جمعیت اسلامی پدرش شده است،حتمن به انگلیستان وامریکا می روند تاروی وکیلان راکه سیاه بود سیاه ترکنند.وقتیکه این گونه حالت فاجعه درکشورحاکم است،پس، حتمی می باشد که کودکان قربانی می شوند ودیگرسونامی های که یاد کردم افغانستان را ازلبه پرتگاه بزیرپرتگاه پرت می کنند! بهرحال ،دراخیر، با نهایت افسوس ، می توان پیش بینی کرد که حکومت باصطلاح وحدت ملی حاج آقایان:غنی وعبدالله که ممکن است تکت هواپیماهای سفربه سیاست وزیارت به کعبه ومدینه شان راهم مردم افغانستان پرداخته باشند؛درروز20 نوامبر - یاروز30 ماه قوس که روزجهانی کودک اعلام شده است وهمه ساله برگزارمی شود، جزفقر، گداگری ،پالشگروگرسنگی ،چیزی دیگری ندارند که به کودکان افغانستان هدیه کنند!

0 comments:

Post a Comment