جرس: همزمان با اوج گیری درگیریها در عراق بین ارتش و نیروهای مردمی از یک سو و تروریستهای داعش از سوی دیگر، آیت الله العظمی علی سیستانی طی فرمانی به رزمندگان عراقی، توصیههای لازم برای تحقق جهاد واقعی را در قالب ۲۰ فرمان صادر کرد و از آنان خواست در نبرد با داعش از حدود دستورات دین تجاوز نکنند.
متن کامل پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام على خیر خلقه محمد وآله الطیبین الطاهرین.
رزمندگان عزیزی که خداوند آنها را برای حضور در جبهههای جهاد و جنگ با تجاوزگران برگزیده بدانند:
۱. خدوند متعال همان گونه که مؤمنان را به جهاد فراخوانده و آن را ستون دین قرار داده و مجاهدان را بر خانه نشینان برتری داده، به همان شکل برای جهاد آداب و حدودی را قرار داده که مطابق حکمت و فطرت است که شما باید این آداب را بدانید و رعایت کنید که هر کس این حدود را به شایستگی رعایت کند، لایق دریافت فضل و برکات الهی خواهد بود و هرکس این آداب را رعایت نکند، از اجر و پاداش او کاسته می شود به آرزوی خویش نمی رسد.
۲. جهاد آدابی عمومی دارد که باید حتی در جنگ با غیر مسلمانان رعایت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز اصحاب خویش را پیش از رفتن به جنگ به این آداب توصیه می کرد و از امام صادق علیه السلام نیز در حدیث صحیح آمده که فرمود: هرگاه رسول خدا می خواست افرادی را به جنگ بفرستد، آنها را فرا می خواند و پیش روی خود می نشاند و می فرمود: به نام خدا و در راه خدا و بر ملت رسول خدا رهسپار شوید: غلوّ نکنید، اعضای کشته شدگان را نبرید، نیرنگ نکنید، پیران فرتوت و کودکان و زنان را نکشید و هیچ درختی را قطع نکنید مگر اینکه مجبور شوید.
۳. علاوه بر این، جنگ با مسلمانان سرکش و باغی نیز آدابی دارد که از امام علی علیه السلام برای چنین روزهایی به دست ما رسیده و ایشان نیز در سیره خود این آداب را راعایت کرده و در سخنان خویش اصحاب و یاران خود را به آن توصیه می فرمود و تمام امت اسلام نیز بر رعایت این آداب اجماع دارند و حجت میان آنها و خداوند است و شما نیز باید به این آداب و سیره امام علی(ع) عمل کنید.
امام علی علیه السلام در یکی از سخنان خود ضمن تاکید بر توصیههای پیامبر در مورد حدیث ثقلین و غدیر و غیر این دو می فرماید: به اهل بیت پیامبر خود بنگرید و به ویژگیهای آنها پایبند باشید و از آنها پیروی کنید که در این صورت آنها شما را از راه هدایت خارج نمی کنند و موجب گمراهی شما نمی شوند؛ پس اگر رفتند شما هم بروید و اگر ایستادند شما هم بایستید و از آنها پیشی نگیرید و از آنها نیز عقب نمانید که هلاک می شوید.
۴. جانب خدا را در جانها و کشتن انسانها رعایت کنید تا در هر شرایطی کسی را که خداوند کشتن او را جایز نمی داند نکشید که یکی از بزرگترین گناهان کشتن انسانهای بیگناه و یکی از بزرگترین حسنات، حفظ جان آنها است که خداوند متعال نیز در کتاب خود بر آن تاکید کرده است.
بدانید که کشتن انسانهای بیگناه آثار خطرناکی در زندگی دنیا و پس از آن دارد و در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان در مورد این امر بسیار احتیاط می کرد و در نامه خویش به مالک اشتر نیز فرمود: از ریختن خونها و ریختن آن به غیر از راه حلال برحذر باش که هیچ چیز همانند این کار عذابی سخت و پیامدهای دشوار نخواهد داشت و موجب قطع نعمت و رسیدن اجل نخواهد شد. این خداوند است که در مورد ریختن خون انسانها در روز قیامت حکم می کند پس از قدرت خود در راه خونریزی حرام استفاده مکن که این موجب ضعف حکومت تو و بلکه زوال و نابودی آن می شود عذری در این زمینه نزد خداوند و نزد من در قتل عمد نخواهی داشت، زیرا سزای آن قصاص است.
پس شما نیز اگربه موردی مشتبه برخورد کردید که احتمال اشتباه در قتل دادید یا اینکه ترسیدید تیر شما به هدف مورد نظر اصابت نکند و منجر به کشتن افراد بیگناه شود، احتیاط کنید.
۵. جانب خدا را در ارتکاب محرمات در مورد دشمنان خود رعایت کنید به ویژه در مورد پیران و کودکان و زنان و حتی اگر اینها از بستگان دشمنان شما باشند، باز هم حرمت آها باید حفظ شود به جز در مورد اموال دشمنان که باید تصرف شود.
سیره امیرالمؤمنین(ع) نیز بر این بود که با وجود اصرار برخی همراهان خود به ویژه خوارج، از تعرض به خانهها و منازل و زنان و بستگان دشمنان خود خودداری می کرد و می فرمود: مردان با ما جنگیدند و ما نیز جنگیدیم، اما به زنان و کودکان نمی توان تعرض کرد، چون آنها مسلمان هستند و ما نمی توانی متعرض آنها شویم، اما تمام آنچه از اموال و ابزارها که برای جنگ با شما از آن استفاده کرده و کمک جسته اند و متعلق به لشکر است، از آن شما است و آنچه که در خانههای آنها است، میراث خانواده آنها می باشد و شما در این اموال موجود در خانهها و زنان و کودکان حقی ندارید.
۶. مراقب باشید تا برای مباح شمردن حرمتها به دین مردم تهمت نزنید، همان گونه که خوارج در صدر اسلام عمل کردند و پیروان دور از فقه آنها نیز در روزگار ما عمل می کنند و با استناد ناصواب به برخی نصوص مرتکب همان جنایتهای خوارج می شوند و مسلمانان را به مصیبت خود گرفتار ساخته اند.
بدانید که هرکس شهادتین بگوید مسلمان است و خون و مال او محترم است حتی اگر گمراه باشد و بدعت گذار باشد؛ چرا که هر بدعتی موجب کفر نمی شود و هر بدعتی موجب جدایی اسلام از صاحب آن نمی شود و چه بسا انسانی به خاطر گناه فسادی که مرتکب شده در حالی که مسلمان است نیز سزاوار قتل باشد.
خداوند متعال خطاب به مجاهدان می فرماید: "یا أیّها الذین آمنوا إذا ضربتم فی سبیل الله فتبیّنوا، ولا تقولوا لمن ألقى إلیكم السلام لست مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا".
روایات فراوان از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان از تکفیر تمام دشمنان خود نهی می کرد ـ که خوارج موجود در لشکر ایشان مایل به این کار بودند ـ بلکه می فرمود: اینها افرادی هستند که گرفتار شبهه شده اند اگر چه این نمی تواند رفتار آنها را توجیه کند.
در روایت معتبر از امام صادق از پدرد بزرگوارش علیهماالسلام آمده که فرمود: علی علیه السلام کسی از دشمنان خود را مشرک و منافق نمی نامید بلکه می گفت: آنها برادران ما هستند که شورش کرده اند و در مورد دشمنان خود می فرمود: ما با آنها به خاطر اینکه آنها را کافر می دانیم یا آنها ما را کافر می دانند نجنگیدیم.
۷. از تعرض به غیر مسلمانان با هر دین و مذهبی بپرهیزید که آنها در پناه امان مسلمانان هستند و هرکس به آنها تعرض کند خیانتکار است و خیانت از زشتترین اعمال در قضاوت و فطرت و دین خداوند سبحان است و خدای عزوجل در مورد غیر مسلمانان فرمود: لا ینهاكم الله عن الذین لم یقاتلوكم ولم یخرجوكم من دیاركم أن تبرّوهم وتقسطوا الیهم إنّ الله یحب المقسطین.
پس شایسته نیست که مسلمان اجازه دهد به حرمتهای غیر مسلمانانی که در پناه مسلمانان هستند تعرضی بشود بلکه مسلمانان باید بر آنها همانند خانواده خویش غیور باشند و در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که هنگامی که معاویه(سفیان بن عوف از بنی غامد) را برای دفع برخی شورشها در اطراف عراق فرستاد و او به مسلمانان و غیر مسلمانان اهل انبار تعرض کرد، امیرالمؤمنین از این کار او بسیار اندوهگین شد و در سخنان خود فرمود: این مرد بنی غامد بر اهالی انبار وارد شد و حسان بن حسان البکری را کشت و لشکر شما را از محدوده مجاز خارج ساخت و به من خبر داده اند برخی از لشکران وی به زنان مسلمان یا زنان غیر مسلمان هم پیمان با ما تعرض کرده اند و گردنبند و زیور آلات آنها را به حرام کشیده است و پس از آن هم با دست پر برگشته اند و کسی هم حرفی به آنها نزده و خونی از اینها نریخته اما اگر مرد مسلمانی از اندوه این کار جان بدهد، بر او سرزنشی نیست بلکه از نظر من سزاوار است.
۸. جانب خدا را در اموال مردم رعایت کنید که مال مسلمانی بر مسلمان دیگر جایز نیست مگر اینکه از جان و دل راضی باشد پس هرکس از راه قهر مال مسلمانی را به دست بیاورد، گویی آتش به دست گرفته است.
خداوند سبحان می فرماید: (إن الذین یأكلون أموال الیتامى ظلماً إنّما یأكلون فی بطونهم ناراً وسیصلون سعیراً).
و در حدیث پیابر صلی الله علیه و آله آمده که فرمود: هر کس از مال مسلمانی به ناحق چیزی بدزدد خداوند پیوسته از او روگردان و خشمگین خواهد بود و حسنات او را ثبت نخواهد کرد تا اینکه توبه کند و مال را به صاحب آن بازگرداند.
در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که ایشان از حلال شمردن اموال دشمنان خود در جنگ نهی می کرد به جز اموالی که در اردوگاه جنگی آنها به دست می آمد و هر کس از دشمنان نیز که دلیل می آورد مالی که در لشکر بوده مال شخصی او بوده آن مال به او بازگردانده می شد.
در روایتی از مروان بن حکم آمده که گفت: هنگامی که علی ما را در بصره شکست داد، اموال مردم را به آنها بازگرداند؛ هر کس دلیل می آورد به او می داد و هر کس دلیل نمی آورد، او را قسم می داد.
۹. جانب خدا را در تمامی محرمات و ارتکاب محرمات با دست و زبان رعایت کنید و از مؤاخذه کسی به گناه دیگری بپرهیزید که خداوند سبحان می فرماید: (ولا تزر وازرة وزر أخری) پس کسی را با شک و گمان نگیرید تا اینکه مطمئن شوید که اطمینان موجب احتیاط است و شک و گمان موجب تجاوز بیدلیل به دیگران می شود و مراقب باشید بغض شما نسبت به دشمنان باعث نشود دست به حرام آلوده کنید که خدای سبحان می فرماید: (ولا یجرمنّكم شنآن قوم ٍ على أن لا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى).
از امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که ایشان در یکی ازخطبههای خود در جنگ صفین در توصیههای خود فرمود:اعضای کشته شدگان را نبرید و هرگاه به خانههای آنها رسیدید پردهای را کنار نزنید و به خانهای وارد نشوید و چیزی از اموال آنها برندارید مگر آنچه که در اردوگاه بوده و زنان را آزار ندهید حتی اگر به شما و امرا و بزرگان شما دشنام دهند.
و در روایت آمده که ایشان در پایان جنگ جمل به خانهای بزرگ رسید و در زد، هنگامی که در باز شد زنانی را دید که در حیاط خانه مشغول گریه هستند و چون امام را دیدند فریاد زدند و گفتند این قاتل عزیزان ما است اما ایشان چیزی نفرمود و پس از آن در حالی که به اتاقهای خانه که سران دشمنان حضرت مانند مروان بن حکم و عبدالله بن زبیر در آنها مخفی بودند اشاره کرد و فرمود:اگر می خواستم عزیزان شما را بکشم افراد موجود در این اتاق را می کشتم.
از امیرالمؤمنین روایت شده هنگامی که شنید برخی یاران ایشان مانند حجر بن عدی و عمرو بن الحمق در زمان جنگ صفین به اهل شام دشنام می گویند، فرمود:من دوست ندارم شما دشنام بدهید اما بهتر است که شما اعمال خود و حال آنها را توصیف کنید و به جای دشنام دادن به آنها این چنین بگویید: خداوندا خون ما و آنها را حفظ کن و میان ما اصلاح کن و آنها را هدایت کن تا افراد نادان حق را بشناسند و افراد گمراه دست از دشمنی خود بردارند. آنها گفتندای امیرالمؤمنین ما اندرز شما را می پذیریم.
۱۰. مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما جنگ ندارند، از حقوق خود محروم نکنید حتی اگر بغض شما را داشته باشند که در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان با مخالفان خود مانند سایر مسلمانان رفتار می کرد البته تا زمانی که وارد جنگ نشوند و هیچ گاه جنگ با آنان را آغاز نمی کرد مگر اینکه خودشان آغاز کنند.
ایشان زمانی در کوفه مشغول سخنرانی بود که گروهی از خوارج برخاستند و گفتند:"لا حکم إلا لله" و ایشان فرمود: سخن حقی است که از آن استفاده باطل می شود. شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای نماز نمی شویم، تا زمانی که همراه ما هستید شما را از خراج محروم نمی کنیم و جنگ با شما را آغاز نمی کنیم مگر اینکه شما آغاز کنید.
۱۱. بدانید که بیشتر دشمنان شما در جنگ، دچار شبهه شده اند و فریب خورده اند پس کاری نکنید که شبهات دشمنان شما در اذهان مردم قدرت بگیرد تا مردم به آنها ملحق شوند بلکه با رفتار نیکو و نصیحت و عدالت و گذشت به جا و پرهیز از ظلم، کاری کنید که شبهات دشمنان در مورد شما بیاثر شود؛ چرا که هر کس شبههای را از ذهن مسلمانی دفع کند، گویی او را زنده کرده و هرکس شبهه در ذهن کسی بیندازد گویی او را کشته است.
سیره ائمه اهل بیت علیهم السلام نیز این گونه بوده که به رفع شبهه توجه داشته اند تا نزد خدای خویش سربلند باشند و امت را تربیت کنند و عواقب امور را رعایت کرده باشند و موجب کینه مردم به ویژه نسلهای بعدی نشوند.
در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام آمده که امام علی علیه السلام در روز بصره هنگامی که لشکرها به حرکت درآمدند به اصحاب خود فرمود: تا جایی که عذری میان ما و آنها و میان خداوند موجود است در جنگ با آنها عجله نکنید.
سپس خطاب به اهل بصره نیز فرمود:ای اهل بصره آیا من را حاکمی ظالم می پندارید؟
گفتند نه.
فرمود: آیا سوگندی را زیر پا گذاشته ام؟
گفتند نه.
فرمود: آیا من دنیایی را برای خویش و اهل بیت خود جمع کردهام که شما خشمگین شده اید و پیمان شکسته اید؟
گفتند نه.
فرمود: آیا حدود خدا را فقط در میان شما اجرا کردهام و در میان دیگران تعطیل کرده ام؟
گفتند: نه
. و چنین سخنانی را امام حسین علیه السلام نیز در کربلا بیان کرد و در واقع منظور ایشان از این سخنان روشن شدن امور و رفع شبهان بود تا حجت بر همه تمام شود.
پس جنگ با هیچ قومی در اسلام جایز نیست مگر اینکه حجت بر آنها تمام شود و روشن شود که ما پیمان نشکسته ایم.
۱۲. کسی گمان نکند ظلم اثری دارد که عدالت ندارد؛ چرا که این تفکر از نگاه سریع به امور و بیتوجهی به عاقبت و نتایج متوسط و دور امور و بیاطلاعی از سنتهای زندگی و تاریخ امتها حاصل می شود چرا که همه اینها در مورد ظلم و کشتار و تحریم احساسات دشمنان و تهدید جامعه به ما هشدار می دهد و در حدیث شریف آمده که: "هرکس عدالت بر او سخت باشد، ظلم بر او سخت تر است".
در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرتهای زیادی برای تامل وجود دارد که برخی حاکمان برای تثبیت پایههای حکومت خود به ظلم و ستم روی آوردند و به صدها هزار انسان ستم روا داشتند تا اینکه خداوند از جایی که انتظار نداشتند آنها و حکومت آنها را نابود ساخت.
۱۳. حتی اگر خویشتنداری و تامل و اتمام حجت و رعایت موازین و ارزشهای انسانی اندکی خسارت نیز برای ما داشته باشد، باز هم این کار برکت و عاقبت بهتری خواهد داشت و در سیره ائمه علیهم السلام نیز مثالهای زیادی در این باره وجود دارد تا جایی که آنها با مسلمانان وارد جنگ نمی شدند تا اینکه طرف مقابل جنگ را آغاز کند و در حدیث آمده در روز جنگ جمل هنگامی که لشکریان خارج شدند، منادی امیرالمؤمنین فریاد زد:"کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما بگویم".
برخی از اصحاب گفتند آنها تیر اندازی کردند و ما گفتیمای امیرالمؤمنین آنها تیر انداختند. حضرت فرمود: دست نگه دارید. دوباره تیر انداختند و افرادی را از ما کشتند و گفتیمای امیرالمؤمنین آنها ما را می کشند.
حضرت فرمود: به نام و یاری خدا بروید.
امام حسین علیه السلام نیز در روز عاشورا همین گونه رفتار کرد.
۱۴. با مردمی که روبرو می شوید با خیرخواهی رفتار کنید و از آنها حمایت کنید تا آنها جانب شما را بگیرند و شما را یاری کنند بلکه تا جایی که می توانید ضعیفان را یاری کنید که برادران شما هستند و با آنها مهربان و دلسوز باشید و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید و افعال شما را ثبت می کند و به نیتهای شما آگاه است.
۱۵. از ادای نمازهای واجب غافل نشوید که مسلمان در پیشگاه حساب خداوند هیچ عملی بهتر از نماز ندارد و نماز ادبی است که انسان باید در مقابل آفریننده خویش رعایت کند.
نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است و خداوند آن را در شرایط سخت و دشوار و جنگی تخفیف داده تا جایی که اگر کسی در تمام وقت نماز مشغول جنگ باشد برای هر رکعت می تواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر انسان رو به قبله نباشد.
خداوند می فرماید: حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو ركباناً، فإذا أمنتم فاذكروا الله كما علّمكم ما لم تكونوا تعلمون.
علاوه بر این خداوند به مؤمنان فرموده که مراقب جان و سلاح خود باشند و همه باهم نماز نخوانند بلکه به نوبت نماز بخوانند.
در سیره امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده که نماز از وصیتهای ایشان به اصحاب بوده و در خبر معتبر از امام باقر علیه السلام آمده که درباره نماز خوف و در حالت جنگ فرمود:هرکس رو به هر طرفی که دارد با اشاره نماز بخواند حتی اگر با دشمن رو در رو درگیر باشد که لشکریان امیرالمؤمنین در شب صفین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را فقط با تکبیر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمدلله و دعا ادا کردند و همین نماز آنها بود و حضرت نیز آنها را به اعاده نماز امر نکرد.
۱۶. بسیار ذکر خدا بگویید و قرآن بخوانید و از ملاقات با خدا و بازگشت خود به سوی او یاد کنید همان گونه که امیرالمؤمنین علیه السلام نیز همین گونه بود.
از ایشان روایت شده که آن چنان مراقب ذکر و ورد خویش بود که در شب صفین بساطی میان دو صف برای ایشان پهن شد و مشغول نماز شد در حالی که تیرها از اطراف ایشان رد می شد اما حضرت هیچ توجهی به آن نداشت.
۱۷. از خداوند کمک بخواهیم که رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند پیامبر و اهل بیت علیهم السلام باشد تا مایه زینت و ارزش اسلام باشید؛ چرا که این دین بر اساس نور فطرت و شهادت عقل و اخلاق بنا شده و همین بس که پیامبر ما پرچم تعقل و اخلاق را برافراشت و در دعوت خویش مرم را به تامل و تفکر در این زندگی و عبرت آموزی از احوال دنیا فرا می خواند و در نظام تشریعی خود نیز برای برانگیختن گنجینههای مدفوت عقلها و قواعد فطرت تلاش کرد.
خداوند متعال می فرماید:"ونفس وما سوّاها فألهمها فجورها وتقواها قد أفلح من زكّاها وقد خاب من دسّاها".
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: و خداوند پیامبران و انبیای خود را یک پس از دیگری به میان مردم فرستاد تا میثاق فطرت را به انسانها یادآوری کنند و آنها را به یاد نعمتهای فراموش شده خدا بیندازند و حجت را بر آنها تمام کنند و گنجینههای پنهان در عقلها را زیر و رو سازند" و اگر مسلمانان در این سخنان و تعالیم تفکر می کردند و به آن عمل می مردند، برکات بر آنها نازل می شد. از استناد به برخی اتفاقات و نصوص مشتبه بپرهیزید که این امور باید به اهل علم واگذا رشود تا مفاهیم آن را استخراج کنند.
۱۸. از عجله و شتاب در هنگام تأمل و دوراندیشی بپرهیزید تا موجب هلاکت شما نشود؛ چرا که بیشترین امید دشمن شما این است که شما را بدون این که تامل و تفکر کنید به محل مورد نظر خود بکشاند.
پس صفوف خود را منظم کنید و کاملا هماهنگ باشید و در اقدامات خود عجله نکنید مگر اینکه کاملا آن را بسنجید و ابزارها و مقدمات آن را فراهم کنید.
خداوند سبحان می فرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا"، و می فرماید: "إِنَّ اللَّهَیُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ" شما باید بیشتر از دشمنان خود قوی باشید؛ چرا که شما برحق هستید و بدانید که اگر دردی به شما می رسد به آنها هم می رسد، اما شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند.
البته ممکن است آنها نیز امید بیهوده و موهوم همچون سراب داشته باشند که جز بر تشنگی آنها نخواهد افزود و تمام حجت آنها شبهات است و دیدگان آنها کور و نا بینا است.
۱۹. اما مردمی که نزد شما هستند و دشمن آنها را سپر خود قرار داده باید برای حامیان خود خیرخواه باشند و قدر فداکاری و ایثار آنها را بدانند و آنها را نیازارند و گرفتار گمانهای بیهوده در مورد این مجاهدان نشوند که خداوند سبحان هیچ حقی را برای کسی بر دیگری قرار نداده مگر اینکه او نیز چنین حقی داشته باشد.
بدانید که هیچ کس مانند برادران شما به فکر شما نیست و خیر شما را نمی خواهد به شرط آنکه صاف و خالص باشید و اگر زمانی لازم شد از اشتباهات همدیگر گذشت کنید حتی اگر این اشتباهات بزرگ باشد چرا که هرکس گمان کند یک غریبه برای او و خانوادهاش و اهل کشورش خیر خواه تر از دیگران است دچار توهم شده و هر کس بخواهد اموری را تجربه کند که قبلا تجربه شده پشیمان خواهد شد.
بدانید که اگر از همدیگر گذشت کنید اجر زیادی خواهید داشت و اجر شما نزد خداوند ضایع نمی شود بلکه آن را به طور کامل در برزخ و قیامت به شما خواهد بخشید.
هر کس حامیان مسلمانان را حمایت کند یا مراقب اهل و عیال آنها باشد همانند همان مجاهدان اجر و پاداش خواهد داشت.
۲۰. همه باید مراقب باشند که تعصبات بیهوده را کنار بگذارند و اخلاق پسندیده داشته باشند که خداوند انسانها را به صورت اقوام و ملتهای مختلف آفرید تا با همدیگر آشنا شوند و تجربیات و منافع خود را رد و دبل کنندو یار همدیگر باشند. پس مراقب باشید که افکار بیهوده و خودپسندی به سراغ شما نیاید.
ببینید در گذشته که بلایی بر سر شما و مسلمانان کشورهای دیگر آمد و چگونه انرژی و توان و نیرو و اموال و ثروت آنها در راه ضربه زدن به همدیگر از بین رفت در حالی که باید این قدرت در راه پیشرفت و توسعه و اصلاح امور مسلمانان استفاده می شد. پس مراقب فتنهای باشید که فقط گریبان ظالمان را نخواهد گرفت.
اما فتنه که ایجاد شده پس تلاش کنید آن را خاموش کنید و از شعلههای آن برحذر باشید و به ریسمان خدا چنگ بزنید و متحد باشید و بدانید که خداوند اگر دلهای شما را خیر خواه ببیند به شما بهتر از آن را می دهد که از شما گرفته که خداوند بر همه چیز توانا است.
0 comments:
Post a Comment