Saturday 27 October 2012

اعضای کمیته ی توسعه ی بین المللی مجلس عوام انگلیستان نسبت به موفقیتِ این کشور درامردولت سازی درافغانستان ابرازناامیدی کرد


ابراهیم ورسجی
6-8-1391
روزچهارشنبه24اکتوبر-3عقرب،اعضای کمیته ی "توسعه ی بین المللی" مجلس عوام بریتانیا ابرازکردند که وزارت توسعه ی بین المللی کشورشان درامردولت سازی درافغانستان ناکام شده است.دراین رابطه، درحالیکه اعتراف به ناکامی دولت انگلیستان توسط اعضای یک کمیته ی پارلمان آن کشورازنظرنویسنده دارای اهمیت بیشتری می باشد،امامسئله ی مهم درزمینه این است که چراراجع به عامل هایی درونی وبرونی این ناکامی فرساینده بحثی به عمل آورده نمی شود،وبه مردم کشورهایی درگیردربحران افغانستان ازجمله مردم بریتانیاگفته نمی شود که خرابی کاردرکجا است، وچرابا این همه تلفات مالی وجانی، حکومت هایی آن هادراموردولت سازی وبراندازیی تروریسم دراین کشورجنگ زده موفق نه شده اند؟
برای نویسنده ی این مقاله، پرسمان مهم نه اعتراف کمیته ی نامبرده، بلکه عامل هایی درونی وبرونی این ناکامی رسواخیزمی باشد که کمتربرآن ها انگشت انتقاد گذاشته می شود.ازاین رو، نویسنده می کوشد به عامل هایی ناکامی غرب بویژه کشورانگلیستان، یکی ازمتحدان پروپاقرص امریکادربازیی بزرگ جدید درافغانستان اشاره وتااندازه ی ممکن به کالبد شکافی آن ها بپردازد.برای همه آگاهان افغان وغربی آشکارشده است که بی فرجامی یاکم نتیجه شدن تلاش هایی غرب درافغانستان، هم برای آن هاوهم برای مردم ما بسیارزیان بارمی باشد.
دراین زمینه، پرسمان بسیاردارای اهمیت این است که به این پرسش پاسخ داده شود که آیا ازهمان آغازبراندازیی اداره ی پس مانده وهراسناکِ طالبانِ پاکستانی، طرح وبرنامه ی برای دولت سازی درافغانستان درذهن وکله ی براندازند گان آن درمیان بوده است یانه ؟اگربرنامه ی درمیان می بود، این گونه سرسری گذ شتن ازدشواری هایی مادی- فرهنگی- سیاسی-اقتصادی- اجتماعی وامنیتی ای افغانستان واعتراف وآماد گی برای پذیرش شکست تکان دهنده خود نمایی نمی کرد.
دراین رابطه، دونظریه درهمان آغازازگفته های جورج بوش وتونی بلیررئیس جمهورامریکاونخست وزیربریتانیا، دوبازی گراصلی کارزارافغانستان به ذهن می رسید:نخست اینکه،آن هاتاکیدهایی بسیاری برتحقق دموکراسی وحقوق بشرکردند.روشن است که تحقق دموکراسی ورعایت حقوق بشربدون ایجاد یک دولت وحکومت قانونمند وتابع اراده ی مردم ناممکن است.دوم اینکه،خیزآن ها دربراندازیی حکومت مستبد صدام حسین وعصبانی ساختن هرچه بیشترمسلمان هاتاهوشمندانه وغیرهوشمندانه علیه امریکا سلاح بردارند، نشان داده بود که دموکراسی وتحقق حقوق بشردرافغانستان وفخرفروشی ای پیش ازوقت بردموکراسی های جوان افغانستان وعراق چیزی جزحربه ی تبلیغاتی نیست.ازاین رو، این باورفربه ترشد که ادامه ی بحران درافغانستان وعراق به تقویت تند رویی مذهبی و تروریسم انجامیده پرسمان دولت سازی رادچاردشواری ومانع هایی فزاینده می کند.
زمانیکه بالاکشیده شدن مهره های بدنام وگمنام به قدرت درکابل وحضوردروغین پاکستانِ دودوزه بازدرکمپ مبارزه باتروریسم، باعدم تمایل امریکاوانگلیس دردولت سازی درافغانستان همراه شدند،این نظریه تقویت یافت که برنامه ی دولت سازی درکشورمانقشه ی خام برروی کاغذ بوده وازادامه ی بحران روبه افزایش وشکست حتمی ای غرب پرده برمی دارد.شکستی که اکنون کمیته ی"توسعه ی بین المللی ی مجلس عوام بریتانیا"به آن اعتراف وبه وزارت مربوطه هشداروبه سرمایه گذاری دردیگربخش هاازجمله:کاهش فقر وبهبودشرایط زندگی زنان درافغانستان تاکید می نماید.تاکیدی که بدون دولت سازی ؛ پرسمان خیالی وآرمانی ای بیش بوده نمی تواند.
باتوجه به اعترافِ اعضایی کمیته ی نامبرده،باید به این پرسمان انگشت گذاشت که اعتراف واقعاً برای تلافی کردن زیان هاباتاکیدبرامرکمک به کاهش فقرفزاینده درمیان مردم وبهبود وضع فاجعه بارحقوقی- اقتصادی واجتماعی ای زنان می باشد یااینکه فرارپیش ازموقع ازبحرانی که گریبان گیرافغان هاوغربی هاشده است؟پهلوی دیگراین اعتراف به یک پیش فرض یابرنامه ی ناسنجیده ی دیگرهمراه می شود؛ وآن اینکه، دولت بریتانیا ازپرسمان دولت سازی درافغانستان دست برداشته تنهابه کوشش هادرجهت کاهش فقردرمیان مردم ودفاع ازحقوق زنان بپردازد!دراین زمینه، پرسش بنیادی این است که درصورتیکه درافغانستان دولت ساخته نشود، چگونه درنبود دولت پایدارودارای حمایت های مردمی می توان به بهبود وضع اقتصادیی مردم وتقویت حقوق زنان پرداخت؟
دراین راستا،آیاممکن است که سیاست کاران بریتانیاچنان سطحی نگرباشند که تقویت موقعیت روبزوال زنان وبهبود وضع زند گی مردم افغانستان راجدا ازامردولت سازی دراین کشوری که به کمک سیاست های غلط دیروزغرب ، پاکستان ،عربستان وایران به چنگال جنایت کاران،قاچاقبران واوباشان افتاده است، درست ارزیابی نمایند؟نویسنده به این باوراست که کمک به بهبود وضع فلاکت بارزنان وبهترسازیی شرایط زندگی مردم افغانستان بدوعامل زیربستگی ی تام دارد:نخست، تفاهم سیاستِ افغانی غرب وکشورهایی منطقه دراعتراف به منافع ملی افغانستان.دوم،کمک به افغان هادرجهت ایجاد یک حکومت درستکاروکارآمد که حمایت مردم رادرجهت بازگشت ثبات ، براندازیی تروریسم وبازسازیی اقتصادی کمایی کرده بتواند.روشن است که چنان حکومتی بدون کنارگذاشتن دارودسته ی فاسد حاکمِ کنونی برارگان های دولتی درکابل ممکن نیست.ازدارودسته ی حاکم برارگان های دولتی به این خاطرنام برده شد که اعضای این دارودسته تنهادردوچیزموفق می باشند:نخست،تقسیم کردن زمین هاونهادهای اقتصادی دولتی به اعضای خانواده ی خود.دوم،باند بازی درجهت چپاول هرچه بیشترهستی مادی وفرهنگی افغانستان.درواقع،دوکاری که کمرتروریسم رابسته کرده ومردم افغانستان راازهرنگاه خلع سلاح نموده است.

0 comments:

Post a Comment