Wednesday 17 October 2012

زنان جهان به کمک خواهران تان درپاکستان وافغانستان بشتابید،ورنه حماقت وخشونت بنیادگرایانه صدای حق طلبانه ی آن هاراخاموش خواهدکرد


ابراهیم ورسجی
26-7-1391
روزسه شنبه18میزان1391-9اکتوبر2012،روزغم انگیزی برای زنان ودختران درپاکستان وافغانستان بود.روزی که درآن،ملالی یوسفزای دختر14ساله درمنطقه ی سوات درولایت پشتونخواه درشمال غرب پاکستان بخاطرحمایت ازآموزش وپرورش دختران، توسط طالبان مورد حمله قرارگرفته شدیداًزخم برداشت.رخ دادی که واقعاًوجدان بشریت راتکان وسبب تظاهرات واعتراضات گسترده علیه طالبان وتفکرطالبانی درسطح منطقه وجهان گردید.
نگاهی به پیشینه ی فعالیت این دخترمبارزوخرد سال روشن می سازد که اودرسال2009که نه ساله بود وطالبان به کمک ارتش وشبکه ی اطلاعاتی پاکستان(آی اِس آی)به دره ی سوات جای تولد وزند گی اومسلط ودروازه ی مدرسه هارابروی دختران بسته کرده بودند،صدای اعتراض بلند کرده بود که درجهان رسانه ی نه بخاطرپیامش بزنان ودختران پاکستانی، بلکه بخاطرخرد سالی اش مورد توجه واقع وبه شهرت رسید.به ارزش واهمیت آوازِرسایی ملالی یوسفزای زمانی می توان پی برد که ازتباه کاریی طالبان به آموزش وپرورش درمنطقه ی قبایلی پاکستان وجای پیدایش وزندگی اویعنی سوات که منطقه ی شهری ودارای جاذبه ی گردشگری می باشد،آگاهی هرچند مختصری پیداکنیم.اززمانیکه ژنرال مشرف حاکم نظامی پاکستان به کمک جورج بوش،پس ازبازسازیی طالبان افغانی، طالبان پاکستانی رابه حیث عقب گاه ومحیط سربازگیریی آن ها ایجاد کرد:"طالبان121 مدرسه رادرسوات نابود وبه280مدرسه ی دیگرراآسیب رسانده اند،ودرولایت خیبرپشتونخواه700مدرسه رانابود و600هزاردانش آموزدختروپسررا ازنعمت آموزش وپرورش محروم ساخته اند."(1)درچنان شرایطی غمباری که طالبان افزون برترور وکشتاربه ستیزه جویی علیه دانش ومعرفت بویژه آموزش وپرورش دختران کمربسته بودند،ملالی یوسفزای تنها دختری خرد سالی بود که تهدید طالبان را بجان خریده علیه آن ها موضع گیری ودرواقع آوازهزاران دختروپسری مظلوم راکه به عصربوق رانده شده بودند،بگوش جهانیان رساند.
ازاین رو،تروروکشتن اوبرای طالبان که حماقت،خشونت ، واپس گرایی وتباه کاری رابه اوج رسانده بودند،اهمیت پیداکرد. با اینکه تظاهرات علیه عمل تروریستی طالبان وسرزنش آن ها درسراسرجهان، بویژه پاکستان ومنطقه، امیدوارکننده می باشد، اما،ازاین که ازیک واقعیت تلخ، یعنی دست هایی پشت سرطالبان وتفکرطالبانی سخنی به میان نیامد،ابراز تاسف باید کرد! وعلت هم این است که دست هایی مرموزو ریاکار سردسته هایی نظامی هاوآطلاعاتی هایی پاکستانی که به بازیی دوگانه ی همراهی باتروریستان ومخالفان آن هاهنرمند می باشند ومدت ها است که پشت سراین گونه اعمال جنایت کارانه ووحشیانه قراردارند، نهفته مانده که ازروی مصلحت اندیشی، قدرت های درگیردرافغانستان به سراغ پرونده ی سیاه آن هانه رفته اند ونمی روند.
اگرچه ملالی یوسفزای،دختربچه ی مظلوم وقربانی تروریسم طالبانی زیرمراقبت هایی عاجلِ همان نظامی هایافرماندهان تروریسم طالبانی، شش روزدربیمارستان نظامی درشهرراولپندی به گونه ی نیمه جان نفس کشید،وطالبان گفتند که اگرزنده هم بماند،دوباره مورد حمله قرارخواهدگرفت،وزمانیکه داکتران پاکستانی ازمعالجه اش ابرازناتوانی کردند ، روزدوشنبه15اکتوبر-24میزان، کالبد نیمه جانش به بیمارستان ملکه ی بریتانیا درلندن رسانده شد تا ازاوبه حیث یگانه دخترخردسال وقهرمان راه مبارزه علیه بربریت طالبانی تداوی درستی بعمل آید.اینکه اوبه گونه ی مظلوم ترین دختربچه ی تاریخِ حق خواهی دختران وزنان ازنظرفیزیکی زنده می ماند یانه ودعاهایی بسیاری درسطح جهان ومنطقه برای صحت یابی عاجلش نثارشده است وخدابهبودیی عاجل نصیبش کند؛آنقدرمهم نیست که راهی که باخردسالی اش پیش کش زنان ودختران مبارزنموده است،مهم وارزشمند می باشد.با این همه،ترورناجوان مردانه ی اواین واقعیت تلخ رابرای همگان هویداساخت که صادرکنند گان تروریسم طالبانی چگونه مرد مان پاکستان وافغانستان، بویژه زنان ودختران هردوکشور را اسیروبرده ی برنامه هاوسیاست های ضد بشریی خود ساخته اند؟
بااینکه نویسنده درکنارشماربی کران مردان وزنان مسلمان برای بهبودِ صحت ملالی یوسفزای ازته دل دعامی نماید،به نکات زیرنیزتاکید می ورزد:نخست،ازهمه زنان جهان بویژه زنان عرصه ی سیاست جدی می طلبد که علیه تروراین قهرمان خرد سال توسط طالبان آوازبلند کرده باعزم راسخ بدفاع ازحقوق پایمال شده ی دختران وزنان پاکستان وافغانستان برخیزند،واین کارتوسط زنانیکه شوهرانشان دراریکه ی قدرت می باشند بیشترساخته است تادیگرزنان جهان.دوم،شورای امینت سازمان ملل مسئله ی مبارزه باتروریسم راجدا ازسیاست هایی تروریسم ستیزِ ناکام امریکاوبریتانیاموردازریابی وبدورازانگیزه های سیاسی به نبردعلیه آن برخیزد.سوم،کشورهایی عضو سازمان کنفرانس اسلامی، عربستان وکشورهایی کوچک نفت خیزجنوب خلیج فارس رازیرفشارقراربدهند تاازکمک مالی به تروریست هایی درظاهرسلفی ازکانال ملاهایی بی سواد خویش خود داری نمایند.چهارم،اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد طی یک فرمان یایک حکم نامه به برگزاریی یک گردهمایی جهانی- منطقه ی راجع به افغانستان دست زده؛ اول، مرزهای این کشوررابروی رفت وآمد تروریستان قرنطینه؛ ودوم، باپاکسازیی دولت ناکارآمد کابل ازمتحدان تروریسم آن راکارآمد بسازند.پنجم، احزاب وسازمان های اسلامی جهان، بویژه اخوان المسلمین/برادران مسلمان وحزب عدالت وتوسعه ، حزب های حاکم برمصروترکیه،جمعیت های مذهبی ای پاکستان رابخاطرسرزنش نکردن طالبان درترورملالی یوسفزای وکمک به تند رویی مذهبی وخشونت محکوم نمایند.واقعیت این است که تنهادراین صورت می توان ازوقوع رخ دادی دلخراشی مانندِ حمله ی تروریستی به ملالی یوسفزای ورخدادهایی همانند آن که باعث تاریک جلوه دادن چهره ی اسلام وفربه شدن اسلام هراسی درجهان بویژه غرب می شود،جلوگیری کرد.
ازهمه مهمتراینکه،جامعه ی جهانی بداند که تروریسم جاری درافغانستان، افغانی نیست،اگرهست، بخشی بسیارناچیزآن افغانی می باشد.اما، واقعیت تلخ این است که ریشه ی تروریسم درپاکستان، قربانگاه ملالی یوسفزای قراردارد که اگربه آن پرداخته نشود، منتظرافزایش شمارملالی های دیگری باید بود.وجلوگیری ازافزایش قربانیانی مانندِ ملالی ایجاب دوکارزیرارمی کند:نخست،برپاکستان تازمانی فشاروارد کرده شود که نظامی هادین وسیاست آن کشوررارهانمایند،وخودِ نظامی های پاکستانی به سخنان رجب طیب اردوگان نخست وزیرترکیه که درماه مه ، طی سخنرانی درشورای ملی کشورشان دراسلام آباد ایراد کرده بود ، توجه جدی نمایند.اردوگان درسخن رانی خود درشورای ملی متشکل ازمجلس بالاوزیرین پاکستان گفته بود:"اگرمی خواهید خواسته های خود رابه جامعه ی جهانی بقبولانید، بد موکراسی روی بیاورید"،یعنی تنهاازطریق دموکراسی می توان خواسته هایی خود رابه جامعه ی جهانی قبولاند، نه تروریسم که نظامی های پاکستانی برای باج گیری ازغرب براه انداخته است وافغانستان ومنطقه ی قبایلی خود رابه تخته ی خیزتروریسم طالبانی مبدل نموده است.
اکنون که کشورهای غربی عضوپیمان ناتو، پس ازیازده سال تلاش کم نتیجه درجهت براندازیی تروریسم طالبانی- پاکستانی ودولت سازی درافغانستان، تصمیم گرفته اند درپایان سال2014به حضورنظامی خود درکشورماپایان بدهند.این پرسش، باشک وگمانه زنی های فراوان، هم درمیان افغان ها وهم کارشناسان غربی- منطقه ی بالاگرفته است که دولت متکی برتوان نظامی امریکا درکابل می تواند پس ازسال2014به زند گی مصنوعی ای خود ادامه بدهد یانه؟شماری بسیاری ازتحلیل گران وپژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که فروپاشی ای آن حتمی می باشد،وگروه بین المللی بحران هم درگزارش سالانه ی خود که در روزهفتم اکتوبر، روزآغازهجوم امریکا بخاطربراندازیی اداره ی طالبان به نشررسید،ازفروپاشی حکومت کابل پس ازسال2014سخن گفت.اگرحکومت کابل فروبپاشد،سرافگند گی برای غرب وسرخرویی برای تروریستان ونظامی هایی پاکستانی ودرواقع دست های پشت سرترورملالی یوسفزای خواهد بود! پرسمانیکه به دشواری می توان باورکرد که غرب ازکنارآن به آسانی بگذ رد.
ازاین رو،نویسنده افزون برتشویق زنان ودختران مبارزوغیرمبارزدرسطح منطقه وجهان درجهت مبارزه علیه خشونت، تروریسم وتوحشِ واپس گرایانِ حقوقِ زن ستیزوقرون وسطایی که نماد تکان دهنده ی آن حمله برملالی یوسفزای دختربی گناه وخرد سال می باشد، براین اصل نیزتاکید می ورزد که هنوزتا پا یان سال2014زمانی بسیاری پیشِ رومی باشد که درآن، می توان دوکارزیررابه پایان رساند:نخست،تعویض دستگاه فاسد،درمانده وتروریست پرورکابل بایک حکومت کارآمد ومردمی که بتواندازخود دربرابرتروریسم وواپس گرایی دفاع نماید.دوم، افزایش فشاربرنظامی های پاکستانی تابه پایگاه هاوپرورشگاه های تروریسم درخاک خود پایان بدهند.درواقع،می توان به صراحت ابرازکرد که با انجام هردوکارنامبرده دونتیجه بدست می آید:یکی،افغانستان به ثبات وامنیت وصلح نایل می شود،ونیروهایی غربی رفتن موفقانه ی خود را ازکشورماجشن می گیرند.دوم، پاکستان هم که درمسیرافغانستان وصومالی شدن قرارگرفته است،هم بادورشدن ازصنعت صادرات تروریستی به صلح وثبات رسیده به صلح ، امنیت وتوسعه ی خود ومنطقه مفید واقع می شود.دوپرسمانیکه آینده ی صلح، امنیت، ثبات وتوسعه ی سیاسی- اجتماعی- فرهنگی واقتصادیی منطقه رارقم خواهد زد.
Foot note:
Our collective sin
By:Amir zia16,10,2012
From:print edition
www.thethe news.com/pk/todays-news-9-1317723-our_collective_sin

0 comments:

Post a Comment