Thursday, 11 October 2012
یازدهمین سالگرد سرنگونی ادا ره ی طالبان ودستاورد هایی آن برای امریکا وافغانستان
ابراهیم ورسجی
20-7-1391
روزیکشنبه16میزان-7اکتوبر،یازده سال ازبراندازیی اداره ی طالبان توسط جورج بوش رئیس جمهورامریکابه بهانه ی جنگ علیه تروریسم گذشت.یازده سال گذشته هم برای افغانستان وهم برای امریکا،سال های مهم وپُردردِ سری بود.سال هایی که باهمه وعده ها، تبلیغات وسروصداهایی بی شمار،دستاوردهایی پایداروقناعت بخشی کمتری رابه افغان هاوغربی ها به نمایش می گذارد.اهمیت یازده سال ازاین روبسیارمی باشد که دراین مدت، وعده هابیش ازاندازه وکارکرد هادرراستایی تطبیق آن ها ناچیزمی باشند.
اکنون که افغانستان یازده سال پرادعاوکم اثرراپشت سرمی گذارد،لازم است که کمی بدستاوردهایی ناچیزمردم افغانستان وامریکا وعلت هایی ناکامی ای دوطرف که دردوسال دیگربه پایان حضورنظامی غرب درکابل می رسند،پرداخته شود.برهمه آگاهان علوم اجتماعی، سیاست وتاریخ روشن است که حکومت ها وسیاست کارانیکه به مردم اعتنا واحترام کردند،درمسیرپرفرازوفرود تحولات ودیگرگونی هادچارآسیب هاوریخت هاودلهره های کمتری شده اند. برخلاف، سیاست کارانیکه به مردم اعتناواحترامی نکرده اند، بجای رسیده اند ومی رسند که قذافی ومبارک وهمتایانشان درافغانستان وجاهایی دیگری رسیده اند ومی رسند.
روشن است.کشورهایی که درتاریخ دورونزدیک خود گرفتاراستبداد وحکومت های خود سروبی منطق بوده اند،ترور وخود کامگی سیاسی ومذهبی یامذهبی نما نه تنهاباعث شده است که مرد مان آن ها درک وآگاهی درست درباره ی حقیقت های سیاسی- تاریخی- اجتماعی مربوط به تاریخ کشورخود وآنچه برمردم بویژه بانفی آزادی ونقض حقوق بشری شان رفته است،پیدانکنند،بلکه سبب می شود که آن ها درنبود یک حافظه ی تاریخی ای مشترک، خطاهاواشتباهات نسل های گذشته راتکرارکنند، وشکست هاوسیاست های نادرست سیاست کاران جنایت کاروستمگررانه تنهاتایید،بلکه ستایش کرده وازخاین هاقهرمان هم بسازند.پرسمانیکه درافغانستان بسیارفربه ترازهمه کشورهایی استبداد زده وکشتارگاه حقوق بشروآزادی خودنمایی می کند.به سخن دیگر، درافغانستان بخاطر فراموشی ونبود حافظه ی تاریخی- همگانی، به نام های کسانی مدال هانشروتوزیع می شود که وضعیت کنونی مردم زاده ی کارکرد هایی نادرست وضد مرمی ای آن ها می باشد.
زمانیکه ازدستاوردهاوناکامی هایی امریکاوافغانستان دریازده سال گذشته ووضع غمباراجتماعی واقتصادیی کنونی مردم کشورما سخن به میان می آید،اهمیت دو پرسمان زیرهویدا می شود:نخست اینکه، در یازده سال گذشته، هم حکومت افغانستان وهم حامیان غربی اش بویژه امریکا وعده هایی بیش ازاندازه ی به مردم مادرجهت دولت سازی،تحقق حقوق بشر،دموکراسی ، آزادی رسانه ها،آزادیی بیان ،بازسازیی اقتصادی و...کرده اند،وعده های که نتیجه ی آن هارابد رستی دید یم ومی بینیم.دوم اینکه، حضورنظامی غرب دردوسال دیگر، یعنی سال2014به پایان خود درافغانستان می رسد.به این معناکه افغان هاباید آماده شوند که بدون حضورسربازان غربی ازخود دفاع نمایند وحکومت خود راسرجایش نگهدارند.البته باتوجه به این پرسشِ پاسخ طلب که، کدام حکومت رانگهداری نمایند؟حکومت کنونی راکه به نگهداری نمی ارزد واگربه تاریخ ناشاد کشورمابپیوندد،چه زیان هایی ازنبودآن برای مردم بارمی شود؟
باتوجه به گفته های بالا،آیامی توان باورکرد که درفردای عقب نشینی سربازان خارجی، حکومت کنونی افغانستان که باحضورنیرومند آن ها نتوانسته است زمین رادرزیرپای خود آرام نماید، درنبودآن ها بتواند ادامه ی زند گی بدهد؟ازاین رو،این روزها،این پرسش برسرزبان ها افتاده است که پس از2014درافغانستان چه رخ دادهای متصوریاقابل پیش بینی می باشند؟وگروه بین المللی بحران که یک نهادبی طرف جهانی وارزیابی کننده ی رخ دادهای جهان می باشد وهمه ساله راجع به پرسمان های گونه گون جهانی ابرازنظر می کند، روزیکشنبه16میزان-7اکتوبریاروزهجوم امریکا به افغانستان زنگ خطررا به صدا درآورد.
سازمان نامبرده که بخاطرارزیابی ونظریه پردازی هایی بی طرفانه اش درجهان شناخته شده وسخنانش شنیدنی می باشد، به صراحت ابرازکرد که حکومت دست نشانده ی امریکادرافغانستان پس ازسال2014فرومی پاشد.نویسنده که اعلامیه ی گروه بین المللی بحران رادرتارنمای آن شبانگاه سه شنبه9اکتوبر-18میزان خواند، به این نتیجه رسید که نهاد نامبرده بسیاردورازواقع بینی سخن نگفته است.اینجانب که در تابستان سال جاری درشمال وکابل بودم ودوستان بسیاری را ازجنوب ، جنوب غرب وجنوب شرق به شمول دوستانی هراتی که راجع به حوزه ی غرب کشورآگاهی واقع بینانه داشتند،دیدم، به این نتیجه رسیدم که همین اکنون حکومتی اثرگذاری نداریم که دررابطه فروپاشی اش سخن بگوئیم.واگرگروه بین المللی بحران سخن ازفروپاشی حکومت پوشالی ای کرزی ودیگرقاچاقبران ودزدان شناخته شده سخن به میان آورده است،سخن به مبالغه نگفته است.
شایان توجه است که گروه بین المللی بحران ازفروپاشی حکومت کابل پس ازعقب نشینی سربازان غربی درسال2014سخن به میان آورده وهمراه با انتقاد ازکرزی، برای جلوگیری ازچنان رخ دادی ناخوشایندی، به باورخود ش، پیشنهادهایی هم پیشکش کرده است که بدون یادآوریی آن این نوشته نیمه کاره می ماند.دررابطه باانتقاد ازکرزی نهاد نامبرده گفته است که:"کرزی مایل است قدرت خود رابه هروسیله ی که می شود نگهداری نماید؛ بجای اینکه دنبال اعتباربخشیدن به ساختارسیاسی وایجاد ثبات کشوردربلند مدت باشد."بی چاره گروه بین المللی بحران متوجه نیست که ، این ازویژگی های برجسته ی همه ی سیاست کاران بریده ازمردم است که چه درافغانستان که شمارآن هابی اندازه می باشد، وچه درکشورهایی دیگرکه بخود وقدرت خود فکرمی نمایند تادرباره ی مردم ومردمی ساختن ساختارحکومت.
درضمنِ انتقادازکرزی، گروه بین المللی بحران ازاحتمال بیشترِدست زدن به تقلب درانتخابات بعدی افغانستان توسط حکومت کنونی هشدارداده واین گونه یادآورشده است که:"اگرانتخابات آینده با اتهام هایی مربوط به تقلب روبروشود(بگونه ی که درانتخابات گذ شته شده بود)مشروعیت(ناچیز) مقام هایی این کشوربیشترکاهش خواهد یافت،وافغان هایی بسیاری بدنبال راه کارهایی دیگری براه خواهندافتاد."برای پیش گیری ازچنان تقلب های ویرانگری، گروه بین المللی بحران از:"مقام های افغانستان خواسته است تاهرچه زودتروسریعترتاریخ مشخص برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری وموضوعات پیوسته به رائی گیری وچگونگی برگزاریی انتخابات راحل وفصل نماید؛ ودرصورت نبود یک نقشه ی روشن برای گذارسیاسی ازحکومت کنونی به حکومت جایگزین آن، این خطروجود دارد که مقام های دولتی وارد رقابت های خشونت آمیزشده به گستره ی خشونت(کنونی) بیفزایند."ازدید گاه گروه بین المللی بحران، موضوعاتی مربوط به انتخابات، حضورناظران بین المللی ای نظارت کننده برروندبرگزاریی انتخابات وشمارش بی طرفانه ی آرائی ریخته شده به صندوق هایی رائی دهی می باشد که کرزی بخاطر دست زدن بدون مانع به تقلب گسترده با آن مخالف می باشد.چرا؟به این خاطرکه کرزی وتیم درمانده وفاسدهمراهش می دانند که دیگرمردم افغانستان نه سخن شنوی ازآن ها دارند ونه حوصله ی ماندن آن هارادرقدرت!ازاین رو،طوریکه نویسنده درتابستان درافغانستان ناظربرفعالیت های شبهه برانگیزبرخی باندها وجریان هایی نزدیک به تیم درمانده ی حاکم بود،به صراحت می توان گفت که ازهمین اکنون باند مافیایی حاکم برکابل تصمیم گرفته است که یاانتخابات برگزارنشود ویابه گونه ی برگزارشود که مافیای حاکم می خواهد.ازهمه مسخره تراینکه، یک شاخه ی تباه کارِشامل در مافیای حاکم درروزشهید،9سنبله -18سیپتامبر،احتمال برگزاریی انتخابات راصفرخوانده به اصطلاح مجاهدین ودرواقع تباه کاران ودزدان رادعوت کرد که آماده ی تباه کاری های دیگری شوند!
خوشبختانه، مردم افغانستان دستاورد غمبارخود را ازجهاد پردغل وشریعت مداریی تروریستی مشاهده ودیگرآماده نخواهندشد که ازشیادان،دزدان ، آدم کشان وغارتگران دینی نما حمایت نمایند!اما،دررابطه بااعلامیه ی هشداردهنده ی "گروه بحران"که ناقوس مرگ جریان غارتگرحاکم برنهادهایی مهم دولتی درکابل رانواخته است؛بنگریم که سازمان ملل متحد وناتوکه درتمام مدت یازده سال گذ شته درهمه نابسامانی هاودرماند گی هاوبی بندوباری های گروه حاکم بر کابل شریک می باشد،درزمینه چه واکنشی ازخود نشان میدهند؟دوروزپس ازاعلامیه ی گروه بحران،درروزسه شنبه9اکتوبر-18میزان یاکوبیش نماینده ی ویژه ی سازمان ملل درامورافغانستان، گزارش یااعلامیه ی گروه بین المللی بحران رارد کرده گفت که:"سازمان ملل وجامعه ی جهانی افغانستان راتنهانگذاشته به حمایت از آن ادامه میدهد."یک روزپس ازآن،یعنی روزچهارشنبه10اکتوبر-19میزان،وزیران دفاع کشورهای عضوناتودربروکسل پایگاه اتحادیه گردهم آمده اند تادرکناردیگرموضوعات درباره ی افغانستان هم بحث نمایند.درزمینه،بدون تماس به اعلامیه ی گروه بین المللی بحران،راسموسن سخن گوی ناتوگفت که:"حضورناتوبه شمول نیروهای کمک به امنیت درافغانستان/آیساف پس از2014آموزشی،حمایتی وخد ماتی خواهد بود.
درارتباط باموضع گیریی نماینده ی سازمان ملل درامورافغانستان، موضوع مهم این است که نگفت که چگونه درکنارمردم افغانستان می مانند؟اما،اگربه گونه ی که دریازده سال گذشته بوده اند وازحکومت درمانده وفاسد وباندهایی تباه کاردردرون وبرون آن علیه مردم افغانستان حمایت کرده اند،بازهم حمایت نمایند؛روشن است که درآینده بدترازگذشته عمل خواهندکرد!پرسشی که درزمینه ایجادمی شوداین است که دریازده سال گذشته چه کردند که دردوسال دیگریاتاسال2014وپس ازآن بکنند؟درحالیکه نماینده ی سازمان ملل متحدازماندن سازمان نامبرده وجامعه ی جهانی درکنارمردم افغانستان بدون مشخص کردن فرق گذاشتن میان راه بردهایی دیروزوامروزسخن به میان آورد، سخن گویی سازمان ناتوروشن ساخت که نقش سازمان وهمکارش نیروهای کمک به امنیت افغانستان/آیساف آموزشی،کمکی وخدماتی خواهدبود.
دراین بخش ازنوشته،برای روشنی انداختن دررابطه به پرسش های نامبرده وپرسش های همانند آن ها، بدوپرسمان زیرپرداخته ومقاله رابه پایان می رسانم.روشن است.اگرخارجی ها تاسال2014، مانند یازده سال گذشته عمل نمایند، دستاوردی بد ترازدستاورد کنونی خواهند داشت.برای اینکه افغان ها ازحافظه ی فراموشکارتاریخی شان دوری گزینند، وغربی هاتجربه ی تلخ یازده سال گذشته راتکرارنه نمایند،اشاره به دستاوردهایی افغان هاوامریکا کرده با انگشت گذاشتن برچند راه کارسودمند، نوشته راپایان میدهم.دریازده سال گذشته، دستاوردافغان هاجمع آوریی پول هایی بی پشتوانه ودرگردش گذشته وچاپ پول کنونی وگام های ناچیزدرعرصه ی زیرساختی می باشد که هم ازنبود کیفیت دررنج است وهم ازعبورکاروان هایی اکمالاتی دوستان خارجی وویرانگریی برادران پاکستانی وایرانی افغان ها!دربخش معارف/آموزش وپرورش که حکومت وغربی هامی نازند،کیفیت کمتراززیرساخت هامی باشد.اگربه ساختمان هایی بی ساخت درکابل وشهرهاتاکیدکرده شود، باید گفت که آن هابه باندهایی مافیای جهادی- طالبی- اِن جی اویی تعلق دارند نه به مردم افغانستان، وسهم مردم کشورما ازکمک هایی جامعه ی جهانی تنها دوچیزمی باشد:برآمدن یک طبقه ی پولداربی فرهنگ وتباهی مرگبارمحیط زیست وگسترش شهرهایی غیرپلانی بدست زورمندان یامافیای دولتی.به سخن دیگر،مافیای زمین بااشغال زورمندانه ی زمین هایی دولتی ومردم کمراقتصادافغانستان راشکسته وفاجعه ی تلافی ناپذیری زیست محیطی رابرکشوربارکرده است.مافیایی زمین ومواد مخدرکه توسط جورج بوش برمردم افغانستان بارکرده شده است؛افزون برجنایت های نامبرده،با آلوده کردن محیط فرهنگی وسیاسی بخاطرمانع شدن ازسربلند کردن یک حزب سیاسی نیرومند وفراگیربیشترین زیان رابه کشوربحران زده ی مارسانده است.شایان توجه است که دراین جنایت برابربامافیای قدرت درکابل،خارجی هاهم سهیم می باشند.به سخن دیگر،درونی های مافیایی وبرونی هایی مغرض یابی برنامه بیشتراز106حزب سیاسی وصدهاانجمن بنام جامعه ی مدنی ساخته به بحران سیاسی وهویتی کشورماکمک کرده اند.کمکی که نتیجه ی آن فربه شدن تروریسم وتندروی می باشد.
دررابطه بادستاوردغربی هابویژه امریکادرافغانستان،باید به صراحت ابرازکرد که این کشوربه گونه ی آسان وکم هزینه واردافغانستان شد وپرهزینه وبدون نتیجه ممکن است که برون برود.به طورنمونه،درکتاب"بوش درجنگ"نوشته ی باب وُد واردآمده است که:"اشغال افغانستان 70ملیون دلاربرای امریکاهزینه داشته وکم هزینه ترین اشغال می باشد"!وبخش بیشترآن70ملیون دلارهم به اشراربی فرهنگ وطالبان تاریک اندیش وخشن ازطریق همان اشرارپرداخت شده است، وبخشی ازآن هم طوریکه احمدرشید درکتاب خود"فرورفتن درآشوب"یادآورشده است،به شماری ازافغان هایی بی فرهنگ ووطن فروشِ پشاور- کویته- اسلام آباد نشین پرداخته شده است که پول گرفتندوبرای نگهداریی رضایت آی اِس آی کمکی مستقیم به اداره ی جورج بوش نکرده اند.این دسته افراد که به جنوب کشورتعلق دارند،پول هارادرپاکستان سرمایه گذاری، واشراربی فرهنگ باشنده ی دیگربخش هایی کشورواشراروارداتی توسط شبکه های پنهانی واِن جی اویی بخشی ناچیزپول هاراباساختن خانه ها درکابل وبرخی شهرهاهزینه کردند که کارستوده می باشد، و با آمدن حکومت مورد حمایت مردم درآینده ی نزدیک، توسط قانون به ملت تعلق خواهد گرفت.
درارتباط باخوش بینی امریکا که افغانستان راباهزینه ی بسیارکم دراختیارگرفته است،باید چنین ابرازکرد که"افغانستان سرزمینی است که درآن ایمان فلک رفته به باد"!به سخن روشنتر،هند بریتانیا،اتحاد شوروی وپاکستانِ طالب سازهم درافغانستان چنان کردند وبهائی کلان، بویژه دومی پرداخت،وپاکستان هم که دربحران فرورفته است، عامل اصلی ای آن تروریسم پروری درکشورمامی باشد. امریکا با نادیده انگاریی تجربه هایی تلخ ونیمه تلخی شوروی ، هند بریتانیاوپاکستان، پس ازبراندازیی اداره ی طالبان مرتکب پنج اشتباه بسیاربزرگ درافغانستان شد:نخست ،بدترین دسته هایی شکست خورده وبدامتحان داده نزد مردم افغانستان رابقدرت رساند وبرایی افزایش تباه کاریی آن هاتمرکزگراترین قانون رابرکشورمابارکرد.دوم،پیش ازاداره سازی درافغانستان به اشغال عراق دست زد.پرسمانیکه پاکستان رادوباره به صادرکردن تروریسم به افغانستان تشویق نمود.سوم ،درتبانی باحکومت کابل نگذاشت که حزب سیاسی ای فراگیردرافغانستان شکل بگیرد.چهارم،کمک به رسول سیاف کرد تادستگاه قضایی افغانستان رابه پس مانده ترین افرادیاطالبان بی نقاب بسپارد.پنجم،به پاکستان باوجودتروریست پروری اش اعتماد وکمک کرد.اعتمادوکمکی ی که سبب شد هزینه ی مالی واشنگتن درافغانستان ازمرزپنجصد ملیارد دلارعبوروممکن است که تا2014 به یک تریلیون/هزارملیارد برسد،وافغانستان رابرای مدت هایی طولانی گهواره ی فعالیت های تروریستی نگهداری نماید.درواقع،امریکا مرتکب پنج اشتباهی شد که تمام سرمایه گذاریی آن کشوررادرافغانستان نابود یابسیارکم اثروتروریسم رادوباره فربه نمود.
ازهمه مهمتراینکه،کمک های غرب بویژه امریکادریازده سال گذشته بجای مردم به نفع باندهاودسته های جنایت کارهزینه شده است.وپنج عامل نامبرده به همراه عدم دیگرگونی سازنده درزندگی ای اقتصادیی مردم افغانستان زمینه رابه گونه ی رقم زد که دولت سازی درافغانستان نشود ودرنبود حکومت کارآمد وموثروخیانت پاکستان درجنگ علیه تروریسم،افغانستان رادوباره به سوی آشوب وتروریسم، وسیاست هایی افغانی غرب رادچاربحران وسرشکستگی ساخت.بحرانی که ازآن گروه بین المللی بحران به فروپاشی حکومت دست نشانده ی امریکادرکابل پس ازسال2014یادآوری می کند.اکنون که ازدستاوردهای ناچیزمردم افغانستان ونابسامانی سیاست افغانی غرب ازجمله امریکاپس ازیازده سال سرمایه گذاریی مالی وجانی درافغانستان نامبرده شد، پرسش بنیادی این است که آیاراه وراه کاری برای برون رفت ازبحران وفروپاشی ای موردنظرگروه بین المللی بحران پس ازسال2014وجود دارد یانه؟اگردارد،چگونه خواهدبود؟
آری!راه برون ر فت وجود دارد،اگربه اقدامات زیردست زده شود:نخست،درعرصه ی داخلی ای افغانستان، باتعویض دارودسته ی ناکام وفاسد حاکم بر کابل وموقع دادن به افراد کارآمد ودرستکارِغیروابسته به شبکه های پنهانی، دردوسالی که باقی مانده است،اداره سازی شود.به سخن دیگر،تاسال2014،نهادهایی دولتی افغانستان کاملاًازافرادودسته هایی فاسدِ کنونی پاکسازی شوند.دوم،کشورهای غربی وسازمان ملل متحد باهمکاریی سازمان کنفرانس اسلامی تعزیراتی سختی برتروریستان وکشورهای کمک کننده ی آن ها وضع کنند.تعزیراتی که همراه بامجازات هایی چشمگیرهمراه باشد.سوم،غرب وسازمان ملل ازطریق شورای امنیت قراردادی راپاس وآن رالازم الاجرانمایند که برپایه ی آن همه ی کشورهای منطقه تشویق شوند تابه عملیه ی تروریسم زدایی وبازگشت صلح وثبات درافغانستان کمک نمایند.روشن است . کشورهای منطقه ازجمله روسیه وچین که ازامضای معاهده ی نظامی میان امریکاوافغانستان مبنی بردادن پایگاه نظامی پس ازسال2014برای امریکارضایت ندارند یا نگران می باشند؛هرگزبه بازگشت صلح درافغانستان کمک نمی کنند.پرسمانی که سبب شد چند روزپیش فرمانده ارتش پاکستان به مسکورفته خواستارکمک روسیه به سیاست تروریست پروریی خود درافغانستان شود.ازاین رو،ایجاب می کند که غربی ها،بویژه امریکا با اخذ تعهدازکشورهایی منطقه البته ازطریق شورای امنیت سازمان ملل متحد بخاطر کمک هایی عملی ای آن هادرجهت سرکوب تروریسم وبازگشت صلح وثبات به افغانستان ازپافشاری برگرفتن پایگاه نظامی دست برداشته دریک افغانستان آرام وباثبات بجایی حضورنظامی دنبال حضورسیاسی ای قوی بگردد.دراین صورت، می توان گفت که شکست تروریسم ودورنمایی صلح درافغانستان روشنتر، وبازگشت محترمانه ی سربازان غربی ازکشورما اطمنان بخش تر خواهد شد.
0 comments:
Post a Comment