Thursday 24 May 2012

پاکستان ازگردهمایی ناتودرشیکاگونتیجه ی رابدست آورد که سزاورآن بود!

!
پاکستان که درماه دیسامبر1971؛بخاطرجنایت نظامی های جنایت کارش درپاکستان شرقی یابنگله دیش کنونی تجزیه وباازدست دادن بخش شرقی خود مسخره ودربخش غربی هم فروپاشیده بود؛نتوانست نظامی های تباه کاروجانی راکه سه ملیون بنگالی راکشته بودند،محاکمه واعدام نماید.ازسوی دیگر،نظامی هاکه این کشورراگروگان گرفته بودند،وبنگالی هایاپاکستان شرقی باشکستن یوغ آن ها به آزادی وغرورملی نایل شده بودند؛بدبختانه،مردم پاکستان غربی یاکنونی نتوانستند برگروگان گیران غالب وکشورخودرابه سوی آزادی،دموکراسی وغرورملی سوق بدهند.ناکامی مردم پاکستان دررساندن نظامی های جنایت کاربه جزای کارکرد شان،باعث شد که همان قاتلان مردم پاکستان شرقی،مردم پاکستان غربی رابه لب پرتگاه بکشانند.اگراحمدرشید،کتابی پاکستان درلب پرتگاه رانوشت که نویسنده بانوشتن مقاله ی"احمدرشیدازبحران هویتی وسیاسی پاکستان سخن می گوید"،به بازتاب آن پرداخت.درواقع،به بهترین صورت، وضعیت فاجعه بارکنونی پاکستان راکه نظامی های سرکش وقانون گریزوسیاست مداران دست نگرآن هاعامل آن می باشند،بازتاب داده است.
بهرصورت،پاکستان که باجدایی بنگله دیش درسال1971،فروپاشیده بود؛دردرون، گرفتارخودسریی نظامی هایی تجارت پیشه، شکم پرست وخودسر؛ودربیرون، بخاطرتجاوزشوروی به افغانستان دردیسامبر1979،باویران کردن کشورمابه خوش اقبالی روبروشد.ودلیل آن خوش اقبالی این بود که،امریکابرای بزانودرآوردن کمونیسم روسی،ارتش پاکستان رابازسازی؛ودرواقع،کمرنظامی های پاکستانی رابست وکمرمردم افغانستان راشکست.سیاست ناسنجیده ی که اکنون خودامریکایی هابازدهی دردآورآن رادرافغانستان می پردازند.طرفه این که،ازماجراجویی شوروی درافغانستان تاکنون،تباه کاری،ایجادباندهای تباه کاروتروریست برای صادرکردن به افغانستان وکشمیرهند،بویژه افغانستان به مشغله وپروژه ی پول واسلحه درآوردیی نظامی های پاکستانی مبدل شده است.برای راه اندازی وادامه ی این مشغله ی پردرآمد،نظامی های پاکستانی نیازداشتند که پشت سنگرخودرااستوارترنمایند،استواری به گونه ی که درداخل پاکستان گروهی برآمد نکند که مانند"حزب عوامی لیگ"شیخ مجیب الرحمن آن هارابه چالش بگیرد!
دراین راستا،پس ازجداشدن پاکستان شرقی،نظامی هادرپاکستان غربی دست به مهارسیاست مداران زده کسی راکه ازمهاربرون شدازجمله ذوالفقارعلی بوتو،کشتند،وکسی راکه سازش کاربودازقدرت برکنارکردند که برکناری نوازشرف دراکتوبر1999نمونه ی آن می باشد.امریکاهم که دردوره ی جنگ سردبه نظامی هانیازداشت،هم ازکودتاهای نظامی حمایت کردوهمچنان برمهارکردن سیاست مداران پاکستانی توسط آن هاچشم پوشی کرد.ازآنجاکه نظامی هاحمایت امریکاراباخود داشتند،نه تنهااحزاب سیاسی رامهارکردند،بلکه ازبرآمدن جامعه ی مدنی ورسانه های آزاد ممانعت کرده تااندازه ی زیادی به تحریف ذهنیت ومسخ کردن حقیقت دردرون وبیرون پاکستان پرداختند.
باتوجه به چشم پوشی امریکاازجنایت وخودسری نظامی هادرپاکستان،نه تنهامردم پاکستان توسعه ی اقتصادی وسیاسی متوازن جامعه ی خودراازدست دادند،بلکه افغان هاهم به گونه ی بدترازمردم پاکستان قربانی خودسری های نظامی های پاکستانی شدند.برای قربانی کردن افغان ها،نظامی های پاکستانی پس ازحمله ی شوروی به افغانستان ازدولت ریگان تعهدگرفتند که باافغان هایی مجاهدومهاجررابطه برقرارنکند.پس ازتعهدامریکا،آی اِس آی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ده هاگروپ به نام های مجاهدوطالب ساخت تامانع ازبرآمدن رهبریی واحد درافغانستان شود.زمانی که شوروی درفوریه ی1989افغانستان راترک کرد،اول نظامی های پاکستانی مستقیم درجلال آبادعلیه حکومت افغانستان واردجنگ شدند که به طرزرسواخیزی شکست خوردند.پس ازشکست نامبرده،ازطریق حزب اسلامی حکمتیارکه یاریی دروغینش باحکمت بیشترازخودش به دین ووطن زیان رساند،واردتماس باشاخه پشتوزبان حزب دموکراتیک خلق شده به کودتادست زدند که توسط شاخه ی پرچم حزب دموکراتیک خلق که دیگرنام حزب وطن بخود گرفته بود،سرکوب وکودتاچی هابه پاکستان پناه گزین شدند.
درواقع،شکست کودتای تندروان جهادی و کمونیست، تمام ابزاربازی های سیاسی- نظامی آی اِس آی رادرافغانستان هزینه کرد.ازاین رو،زمانی که در28آوریل1992-8ثور1370خورشیدی،چهارماه پس ازفروپاشی اتحادشوروی،رژیم کمونیستی وابسته به مسکونیزفروافتید،ومجاهدان ناراضی ازآی اِس آی به فرماندهی احمدشاه مسعود،رقیب سرسخت حکمتیاردرکابل دست بالاپیداکردند.نظامی های پاکستان حسب دستوراخترعبدالرحمن رئیس پیشین ای اِس آی(ر.ک خاموش مجاهد) که گفته بودکابل بایدبه آتش کشیده شود؛بادامن زدن به جنگ های میان گروهی جهادی ها،کابل راویران کردند.
بااین که کابل راویران کردند،امانتوانستند حکومت مورد نظرخودرابرمردم افغانستان تحمیل نمایند.ازاین رو،طالبان رادرتبانی باشرکت نفتی یونیکال وبرخی شیخ های عرب ایجادو بنام تحقق شریعت وامنیت واردافغانستان کردند.دشواری پاکستان این است که، نتوانست وزنه واهمیت خودرادرسیاست منطقه وجهان بدرستی بفهمد.بطورنمونه،طالبان راارتش پاکستان برکابل ویران وبخش های ازشمال افغانستان بارکرد،امانتوانست که برای رژیم طالبی-آی اِس آیی درسطح منطقه وجهان شناسایی کمای کند.این که تنهاامارات متحده عربی وعربستان دست به شناسای طالبان زدند،نشا داده بود که روابط خارجی پاکستان درصورتی که بازخوانی کرده نشود،به ناکجاآباد می رد!درکسب شناسایی هردوکشورعربی برای طالبان هم این تلقین کارگرواقع شده بود که آن هامخالف ایران می باشندوبایدعلیه تهران حمایت شوند.اکنون که همان طالبان یابخشی ازآن هاموردحمایت مالی- اطلاعاتی ونظامی ایران قاردارند،نمی دانم که آی اِس آی چه دروغی دیگری می تواندبه برادران عرب خودعرضه نماید!
بهرحال،کسب حمایت عربستان برای طالبان وپناه دادن به بن لادنِ مخالف حکومت ریاض، اول درخانه ی امن طالبان، وبعداًدرخانه ی امن آی اِس آی، پرسشی می باشد که تنهادرکارخانه ی ریاومنافقت ارتش پاکستان می تواند پاسخ خودراپیدانماید!طرفه این که، همین نظامی هایی اول مجاهد پرور؛وپس ازآن، طالب پرورِشریعت مدارومجاهد ستیز،پس از رخ داد یازدهم سیپتامبر2001،باشتاب سه صدوشصت درجه تغییرموضع داده بسیاری طالبان واعضای القاعده راباگرفتن پول به حکومت جارج بوش تحویل دادند(ر.ک درخط آتش ازپرویزمشرف).پس ازشکل گرفتن اداره ی کرزی زیرنظارت مستقیم حکومت بوش درکابل،مدتی حکومت نظامی مشرف براست یادروغ دوست نزدیک حکومت نامبرده بود،واداره ی بوش هم که به سخن هاووعده های چرب دستگاه نظامی پاکستان وسازمان اطلاعات آن"آی اِس آی"دلگرم شده بود،بی شمارپول به آن هاپرداخت.پول های که بخش بزرگ آن برای بازسازی طالبان افغانی- ایجاد طالبان پاکستانی درپشت جبهه ی آن هاوبهبودموضع ارتش درمخالفت باهند بکارانداخته شد.روندی که تاپسین روزحکومت جورج بوش درکاخ سفید(20ژانویه2009)،وبرآمدن اوباادامه یافت.
پس ازآغازبکاراوبامادرکاخ سفید،دوپرسمان درسیاست خارجی امریکابرجسته شد:نخست،بیرون کشیدن سربازان امریکایی ازعراق.دوم،افزایش موقت شمارآن ها درافغانستان، تاموضع حکومت کابل راکه درنتیجه ی بازیی دوگانه ی پاکستان آن هم با پول مالیه دهند گان امریکایی وبی کفایتی مدیران سطح بالای خود بی ثبات شده بود،استوارترنمایند.دراین راستا،تاسال2010،بازی دوگانه ی ارتش پاکستان درافغانستان که هم باتروریستان کارمی کردوهم باناتووآیساف/نیروهای کمک کننده به امنیت افغانستان،ادامه یافت.دراخیرسال2019،سخن هاوموضع گیری های مقام های امریکای دررابطه باپاکستان شکل تندتری بخود گرفت ونمایند گان مردم امریکادرمجلس نمایند گان ومجلس سناسخن ازاین به میان آورد ند که کمک به پاکستان باگونه ی کارکردآن درستیزباتروریسم پیوند داده شود.پرسمانی که می رفت تااعصاب مقام های نظامی پاکستان راخراب ترنماید.
افزون برسخن های تند مقام های امریکایی نسبت به کارکرد دوگانه ی پاکستان درافغانستان که ازیک تغییردرپالیسی پاکستانی کاخ سفید حکایت می نمود،کم مهریی اداره ی اوباما نسبت به اداره ی فساد زده ی کرزی،پاکستانی هاراباورمند ساخت که حکومت اوبامادرثبات بخشی افغانستان جدی نیست.به سخن دیگر،باید کمک به طالبان والقاعده راتشدید کردتابیشتربه خرابی اوضاع افغانستان ودرماند گی حکومت کابل بیفزایند.دراین صورت،امریکایامجبوربه عقب نشینی ازافغانستان می شود یااین که به پاکستان امتیازی میدهد که ازپیش برای آن برنامه ریزی شده بود.درچنان وضع نابسامانی که بازی دوگانه ی پاکستان درافغانستان ایجاد کرده بود وسبب شد که حکومت اوباماروزتاروزبه مرکزهای تروریستی درآن سوی مرزافغانستان متوجه شود،معاهده های حکومت پاکستان باطالبان پاکستانی وتشویق آن به رفتن به ترور وتباه کاری درافغانستان،صدای ژنرال پتریوس فرمانده ناتورادرافغانستان بلند کرد.پاکستان که دربازیی دوگانه ورفتن بادزدوفریب دادن فرمانده کاروان هنرمندشده است؛ازیک طرف، طالبان راتقویت می کرد که درافغانستان به تروریسم دست بزنند؛وازطرف دیگر،جنگ های منافقانه باطالبان پاکستانی رابخاطرکمایی کردن پول ازامریکابراه انداخت.به گفته ی بسیاری خبرنگارانی که ازمنطقه ی قبایلی گزارش می دادند،واقعیت این بود که منطقه راپیشترازوجودطالبان خالی می کردندوبعداًجنگ های نمایشی رابراه می انداختند تاهم به کمک طالبان افغانی بشتابندوهم خودرامتحدائتلاف علیه تروریسم جابزنند.
بربنیاداین سخن های نغزفارسی که"پای دروغ لنگ است، وخرلنگ به منزل نمی رسد"،سال2011آغازشد؛سالی که بادشواری های فراوان درروابط سه جانبه ی کابل،واشنگتن واسلام آبادهمراه بود.درهمین سال است که پاکستان ازطالبان خوب وبدیاطالبان تندروومیانه رووکمک به مبارزه علیه القاعده وجداسازی طالبان خوب ازآن بیشترسخن هابمیان آورد،وبه راه اندازی پروسه ی صلح میان حکومت افغانستان وطالبان به کمک پاکستان وامریکاتاکیدورزید.زمانی که درشبانگاه دوم ماه مه-2011-11ماه ثور1390خورشیدی،بن لادن درشهرایبت آباد درکنارپایگاه ارتش ونزدیکی دفترآی اِس آی توسط کماندوهای امریکای کشته شد؛درواقع،همه پرده های تزویروریاپایین افتیدوثابت شد که ازفروپاشی اداره ی منفورطالبان تاروزقتل، بن لادن درزیرچترحمایت آی اِس آی بوده است.پس ازدریابرد کردن جنازه ی بن لادن،مقام های امریکایی به صراحت گفتند که کسانی درارتش وآی اِس آی ازحضوراودرایبت آبادآگاهی داشتند.کشته شدن بن لادن نه تنهاروابط پاکستان وامریکارابه بهانه ی نقض حاکمیت ملی پرتنش ساخت،بلکه رابطه ی حکومت باارتش رانیززیرسایه ی بد گمانی ها قرارداد.ازنظرارتش، مقام هایی ازحکومت حزب مردم درردیابی بن لادن به سی آی اِ/ سازمان جاسوسی امریکا کمک کرده بودند.موضوعی که حزب مردم ازپذیرش آن انکارورزید.
درچنان شرایطی آشوب زده ی که، دورویی نظامی های پاکستانی به جامعه ی جهانی وناتوانی آن هادردفاع ازحاکمیت سرزمینی به مردم پاکستان برملاشده بود،آی اِس آی بخاطرانتقام گیری ازامریکاونمایش توان ویران گرانه ی خود در افغانستان، درماه سیپتامبر2011،به دوحمله ی تروریستی زیردسن زد:نخست،سازمان دهی وراه اندازیی حمله ی طالبان یاگروه نام نهاد حقانی به مقرفرماندهی ناتووآیساف درکابل.دوم،تروراستادربانی رئیس شورای صلح به ترتیب درروز های13و20سیپتامبر.رخ دادهای نامبرده که اعصاب امریکایی هارامتشنج کرده بود؛سبب شدند که فرمانده ناتودرکابل ومقام های بلندرتبه ی امریکایی درواشنگتن،بی پرده سخن راآغازوازپیوند نزدیک گروه حقانی وطالبان باآی اِس آی سخن بگویند.ودرادامه ی چنان موضع گیری های سختی،درماه اکتوبر2011،هیلاری کلینتن وزیرخارجه ی امریکادراسلام آبادبه همتای پاکستانی خود گفت:"مارهارادرحیاط خانه ی خود نگاه کرده اید تاهمسایه هارابگزند"!سخنان بی پرده ی وزیرودیگرمقام های آن کشورثابت ساخت که کاسه ی صبرامریکایی هالبریز شده است!
ازسخنان تند وزیرخارجه ی امریکا دراسلام آباد،یک ماه نگذشته بود که بتاریخ26نوامبر-6قوس1390،چرخبال های جنگی ناتویک پسته ی نظامی ارتش پاکستان رادرسلاله درمومندبمباردو24سربازپاکستانی راکشتند.کشتن سربازان،پس ازکشتن بن لادن،درواقع ،بزرگترین تکان به ارتش پاکستان بود که بداند،راه دشواری درمناسبات پاکستان باغرب بویژه امریکادرپیش است.نظامی های پاکستانی که بیشترازهرزمانی دیگری درمانده به نظرمی رسیدند،دست بدوکارزیرزدند:نخست،مسیرتدارکات ناتوازطریق پاکستان به افغانستان رابسته کردند.دوم،احزاب مذهبی راکه بیشترازحزب های سکولارنماوابسته به آی اِس آی می باشند،دریک شورای بنام شورای دفاع پاکستان گردآوری وتشویق کردندتاعلیه امریکادست به گردهمای زده احساسات غرب ستیزی رابرانگیزند،و رسانه های دولتی ونیمه دولتی هم همگام باآن به پیش تاختند.احزاب مذهبی یکی ازابزارهای کاریی ارتش پاکستان درجهت تحریک احساسات ضدامریکایی می باشند،وغیرازاین هم کاری دیگری ازآن هابه سودمردم ودین اسلام درپاکستان ساخته نیست.
طرفه این که، همین احزاب مذهبی از2002تا2007دریک ائتلاف باژنرال مشرف ومسلم لیگ دست ساختش بنام"مسلم لیگ قایداعظم"قرارداشتندوحکومت های ولایتی درولایت هایی بلوچستان وخیبرپشتونخواه رادراختیارداشتندوگاهی هم ازبسته کردن مسیرتدارکاتی ناتوسخن به میان نیاوردند!چون درآن وقت،مشرف فرمانده ارتش وپرویزکیانی فرمانده کنونی ارتش، رئیس آی اِس آی بود،وسرهمه شان درآخورپربرکت جارج بوش فرورفته بودوماهانه پول های کلانی به جیب می زدند،فایده شان ایجاب می کرد که هم راه تدارکاتی ناتوبازباشد،وهم دودوزه بازیی ارتش وحزب های مذهبی زیرفرمانش درحمایت پنهانی باطالبان وشعارعلنی علیه آن ها ادامه داشته باشد.اکنون که جورج بوش درکاخ سفیدنیست، وحکومت اوباما،مانند،حکومت بوش، بدون کارکردتروریسم ستیزانه به تروریست صادرکنند گان بی حساب پول نمی دهد،به بهانه ی کشته شدن سربازان درسلاله مسیرتدارکاتی بسته نگهداشته شده است.
واقعیت این است که تنش درروابط امریکاوپاکستان بسیارریشه دارترازبسته وبازکردن مسیرتدارکاتی می باشد.اگرچه در ظاهر دوطرف تاکید می نمایند که برای تامین روابط دوستانه ی طرفین،مسیرباید بازکرده شود.امامسئله ی اصلی تنهابازوبسته کردن مسیرتدارکاتی نیست،بلکه بازیی دوگانه ی پاکستان وادامه ی صادرات تروریستی آن به افغانستان می باشد.جالب این است که پس ازرخ دادسلاله،تمام کوشش هاوشعارهای حکومت پاکستان این شد که پس ازاین سیاست خارجی رابجای یک شخص یاارتش، نمایند گان مردم درپارلمان تعیین می کنند.باین معناکه درگذشته دموکراسی نبودونظامی هاتعیین کننده ی سیاست خارجی بودند،اکنون که دموکراسی برقرارمی باشد،سیاست خارجی رانمایند گان مردم سروصورت میدهند.این گونه شعارهادرواقع نمایش به امریکامی باشد که نمایند گان آن درکنگره تصمیم گیری می کنند،اینجاهم روابط امریکاوپاکستان رانمایند گان تعیین می کنند.پارلمان پاکستان که کمیته ی امنیت ملی متشکل ازاعضای خودراتوظیف کرده بود تادرزمینه رای زنی وپیشنهادارائه نماید؛تاکنون چندین پیشنهادارائه کرده است که دربرگیرنده ی مسایل زیرمی باشند:به حملات درونز/هواپیماهای بی سرنشین پایان داده شود،امریکاازپاکستان؛بخاطررخ دادسلاله،پوزش خواهی نماید،امریکادرحل نزاع کشمیرباهند،به پاکستان کمک کند،نقش بارزپاکستان دربازگرداندن صلح درافغانستان برسمیت شناخته شود؛وپس ازتامین شدن خواسته های بالا،راه تدارکاتی ناتوبازکرده می شود.گفت گوهای دوام دارمیان مقام های ملکی ونظامی امریکای- پاکستانی دردوماه پسین که بخش های عمده ی آن هابه بیرون درزکرده است؛نشان میدهند که مسئله ی داشتن نقش کلیدی درافغانستان ظاهراً ازگردش انداخته شده وجای آن را کمک پاکستان به پروسه ی صلح میان افغانی گرفته است.دشواریی این موضع این است که پاکستان هم صلح نمای می کندوهم ازبهره برداری ابزاری ازطالبان دست بردارنیست!
پس ازکشته شدن بن لادن که آبروی پاکستان را به حیث یک کشوردروغ گوونیرنگ بازدرمحافل جهانی ومنطقه ی ریختاند،ارتش آن کشورکوشید باملوث کردن حکومت درنامه ی"منظوراعجاز"تاجرپاکستانی- امریکایی به مایک مولن،فرمانده ارتش امریکا،آن راتوسط دیوان عالی براندازد.زمانی که دیوان عالی درزمینه موفق نشد،ارتش مسئله ی بازکردن دوسیه ی زرداری دربانک های سویس راکه نخست وزیرگیلانی ازآن امتناع کرده بود،دردیوان عالی زنده کرده بازکوشید که حکومت راازطریق کودتای ظاهراقانونی براندازد.ارتش افزون براین که موفق به براندازی قانونی حکومت نشد،یک گام به پس نشسته، رئیس آی اِس آی رابرکنارکردودرمیدان سیاست؛ بخاطرزیرفشارگرفتن حزب های مردم ومسلم لیگِ نواز،عمران خان کرکیتردیروزراوارد میدان بازیی سیاسی وبه حیث نخست وزیرآینده پیش کش کرد.طوری که ازکتاب احمدرشید دریافت می شود،اکنون درپاکستان به معنای واقعی کلمه حکومتی وجودندارد.به سخن دیگر،درگیری حکومت باارتش وقوه ی قضائیه ساختاردولتی رافلج کرده است.وفربه کردن شورای دفاع پاکستان متشکل ازاحزاب مذهبی توسط آی اِس آی؛به پیچید گی اوضاع افزوده است.اگرزرداری باوجودوعده هاوگفت وگوهای پیشین،پیش ازرفتن به شیکاگونتوانست مسیرتدارکاتی رابروی ناتوبازنماید،به چنان سردرگمی درساختارحکومت برمی گردد.
طوری که گفته شد،مقام های امریکایی، پاکستان رادرترورهای سال گذشته درافغانستان که اوج آن ترورهای ماه سیپتامبربود،به گونه ی مستقیم درگیردانسته بودند.ازاین رو،زمانی که گیلانی نخست وزیرپاکستان درهفته ی اخیرماه سیپتامبر2011بخاطرگردهمایی سالانه ی مجمع عمومی به نیویارکه رفت،اوبامادرخواست اورابرای ملاقات رد کرد.موضوعی که سبب ناراحتی درمحافل نظامی وسیاسی پاکستان شد.امریکای هاکه هم توهین می کنند وهم گه گاهی باطرف توهین شده تماس برقرارمی کنند؛بازهم درسویه های زیرین بامقام های پاکستانی به گفت وگوپرداختند که بیشتردراطراف بازکردن مسیرتدارکاتی ناتووکشاندن طالبان درپروسه ی ناکام صلح دورمی زد.شش ماه پس ازرد درخواست ملاقات گیلانی توسط اوباما،بتاریخ26مارس-7حمل،مایکل شهان معاون وزیردفاع امریکادرکمیته ی زیرین خدمات نظامی مجلس سناگفت:"پاکستان دربهره برداری ازتند روان مذهبی به حیث ابزارسیاسی معتادشده است"،وروز27مارس-8حمل، بارک اوباما،گیلانی نخست وزیرپاکستان رادرحاشیه ی کنفرانس هسته ی درسئول درکوریای جنوبی به حضورپذیرفته برایش گفت که:"پاکستان باید ملاحظات امنیتی مارادرنظربگیرد."
شایان یادآوری می باشد که اعتیادپاکستان به بهره برداری ازتندروی مذهبی وصادرکردن تروریستان به افغانستان وتااندازه ی هند،به گونه ی انکشاف کرده است که تنهادریک صورت امید می رود که دیگرگون شود؛وآن این که،به نقش نظامی هادرسیاست پایان داده شودوسیاست مداران فاسدِ برخاسته ازسامانه ی فئودالی کنارگذاشته شوند.ازآنجاکه نخبگان نظامی وسیاسی هردوازبخش فئودالیسم پاکستان برخاسته اند،می کوشند نگذارند که قشرسیاسی نودرسیاست کشوربرآمدنماید.ازهمه مهمتراین که،این امریکابود که موقعیت نظامی هارابرسیاست مداران فئودالزاده وهمه ی جامعه ی پاکستان برتری بخشید.اکنون که فئودالزاده های نظامی- بروکراتیک، پاکستان رابه سکویی پرش تندروی وتروریسم تبدیل ومنافع امریکارادرافغانستان دچارتهدیدساخته اند،صدای اعتراض امریکاعلیه آن هابلندشده است.اگرامریکایی هاصدای افغان هارادردوران ایستاد گی علیه شوروی می شنید،نه افغانستان پایگاه تروریسم پاکستانی می شد،ونه پاکستان به بحران جانکاه کنونی مبتلامی شد.
بهرصورت،امریکابسیارناوقت دریافت که پاکستان درافغانستان به نفع خودوتروریستان کارمی کند،نه به نفع صلح وثبات منطقه وجهان!تبدیل شدن منطقه ی قبیلگی شمال غرب وکویته درجنوب غرب پاکستان به پایگاه عملیات تروریستی علیه افغانستان ومنافع امریکاودیگردولت های غربی عضوناتودراین کشور،توسط ارتش پاکستان، آن هم به کمک مالی ونظامی امریکا،ثابت ساخت که پاکستان دیگردوست قابل اعتمادی برای غرب بویژه امریکانیست.درروزهای پیش ازبرگزاری گردهمایی سران ناتودرشیکاگو،گفت وگوهابرای ازسرگیری مذاکره باطالبان، میان نماینده ی امریکادرامورپاک- افغان،و معاونان وزیران خارجه ی پاکستان وافغانستان دراسلام آباد؛ وبدنبال آن، مذاکره ی ژنرال جان آلن فرمانده ناتودرافغانستان وفرمانده ارتش پاکستان که درمحوربازکردن راه تدارکاتی وترمیم روابط دوستانه میان امریکاوپاکستان دورمی زد،این ذهنیت رابوجودآورد که روابط تیره ی دوطرف به سوی بهبود سیرمی کند.پاکستان که هم ازصادرکردن تروریسم پول بدست می آورد؛وهمچنان،ازکامیون های باربریی ناتوپول راهداری می گیرد؛یک گام به پیش گذاشته، قیمت قبلی برای راه داری یک کامیون راکه250دلاربود،به 5000دلاربالابرد.خواستی که برای ناتوقابل پذیرش نمی باشد.افزون برافزایش آن چنانی پول راه داری،پاکستان توقع داشت که مبلغ400ملیون دلارراکه بنام عضویت درائتلاف مخالف تروریسم می گرفت،به شمول دیگرکمک های نظامی- اقتصادی امریکا به جیب بزندوباتروریستان کمک کندوموردسپاس گزاری هم واقع شود.
برخلاف توقع پاکستان،زمانی که بتاریخ20ماه مه-31ماه ثور،بارک اوباما،گردهمایی سران ناتورادرشیکاگوافتتاح کرد.درحالی که زرداری رئیس جمهورپاکستان بااین امیدواری شرکت کرده بود که روابط دوجانبه بهبودیابد تادرساختن بود جه ی سال2012-2013پاکستان که درماه جون ترتیب داده می شود،مانند گذشته کمک بدست بیاورد.برعکس پندار او،اوبامااز کشورهایی آسیایی میانه وروسیه؛ بخاطرکمک شان درتهیه ی مسیرتدارکاتی سپاسگزاری،ونامی ازپاکستان نبرد.افزون براین که ازپاکستان نام نبرد،حتادرحاشیه ی گردهمایی هم آماده ی ملاقات بارئیس جمهورپاکستان نه شد.پیشترازآغاز آغازگردهمایی، هیلاری کلنتن وزیرخارجه ی امریکاملاقاتی بازرداری داشت که فکرمی شد درهمین سطح، گفتگوبسنده می کند.نه تنهابارک اوباما،بلکه اند رس فوگ راسموسن منشی سازمان ناتوهم برنامه ی ملاقات خودرابازرداری منسوخ کرد،ودرپایان گردهمایی،اوباما دریک راه رو جایی برگزاری گردهمایی،برای تصویربرداریی خبرنگاران، باکرزی وزرداری دست داد.برای زرداری که به امید نمایش دروغین همراهی پاکستان باناتودرمبارزه باتروریسم، ودراصل، برای کسب کمک مالی آمده بود،دستاورد گردهمایی شیکاگو،غیرقابل پیش بینی می نمود.پاکستان که ازپذیرایی سردسران ناتو،بویژه رئیس جمهورامریکااززرداری،افسرده شده بود،دوروزپس ازگردهمایی ناتو،واکنش خیره سرانه ی نشان داد؛وواکنش آن این گونه بود که، طبق گزارش خبرگزاری رویترزکه شبکه ی تلویزیون انگلیسی بی بی سی، روزچهارشنبه23مامه مه-3جوزابه پخش آن پرداخت،داکترشکیل افریدی،داکتری راکه به شناسای جای بودوباش بن لادن که به کشته شدن اوانجامید،کمک کرده بود،محاکمه واورابه 33سال زندان محکوم کرد.محاکمه ی شتاب زده ی افریدی نشان داد که پاکستان واقعاچیزی کمترازیک دولت تروریستی ندارد!امریکاازمحاکمه ی افریدی ابرازتاسف کرده ودرروزمحاکمه بادرونزبه وزرستان حمله کرد.تحلیل گران امورسیاسی درپاکستان باوردارند که این اقدام تاثیربسیارمنفی برروابط اسلام آباد وواشنگتن می گذارد.
ازهمه جالب تراین که،عدم پذیرایی ازرئیس جمهورپاکستان درگردهمایی شیکاگوکه واکنش سریع پاکستان رابه گونه ی محاکمه ی افریدی برانگیخت،دوپیام محکم داشت:نخست،به رئیس جمهوروفرماندهان نظامی پاکستان فهمانده شد که کشورهای عضوناتوازروزبرگزاری گردهمایی تاسال2014وپس ازآن، درکنارافغانستان می مانند تااین کشورسرپای خودایستادشود.دوم،همچنان به پاکستان فهماندند که دیگربازیی دوگانه یا همراهی دروغین باناتو،وهمراهی همه جانبه باترویستان، قابل پذیرش نیست.آنچه برسرپاکستان درشیکاگوآمد،چیزی نبود،مگردستاوردسیاست منافقانه ودوگانه اش درافغانستان.دستاوردی که به حق سزاوارآن می باشد!از زاویه ی دیگرهم،برخوردآنچنانی باپاکستان درشیکاگودارای اهمیت می باشد؛وآن این که، ازدیدپاکستانی ها،کرزی دردوره ی اوباما،زیاد موردتوجه کاخ سفید نبود.موضوعی که مشوق پاکستان شد تا قوی تررفتاردوگانه ی خودرادرافغانستان ادامه بدهد.اما،این بار،برخوردامریکاباکرزی بسیارگرم ومهربانانه بود که برای پاکستانی هاآزاردهنده می نمود.بدبختانه، درپایان گردهمایی،کرزی درمصاحبه باخبرنگارسی اِن اِن، ازموضع گیری دربرابرتروریسم پروری پاکستان وتبدیل منطقه ی قبیلگی وکویته به مرکزخرابکاری درافغانستان توسط آن کشور، خود داری کرد.ناآگاه ازاین که،عدم موضع گیری دربرابرخود سریی پاکستان درافغانستان،حکایت از ناتوانی سیاسی می کند که مایه ی تاسف وبیانگرناتوانی شخصیتی اش به شمارمی آید؛ناتوانی که بذات خود،یکی ازعامل های ادامه ی بحران وگستاخ شدن پاکستان درافغانستان به شمارمی آید.کرزی وهمراهانش بایدبدانند که تنهاباموضع گیریی سخت وپایدارافغانی می توان پاکستان راسرعقل آورد،نه فریب خوردن به سخنان چرب آن کشورکه لحظه به لحظه دیگرگون می شود.ومحاکمه ی شتاب زده ی داکترافریدی؛ هم برای امریکاوهم برای حکومت افغانستان، بایداین پیام رارسانده باشد که پاکستان به این زودی دست ازحمایت ازتروریسم برنمی دارد،وممکن است که مدت زمانی دیگری هم به جنگ نیابتی خودباابزارسازی طالبان علیه منافع افغانستان وغرب ادامه بدهد.
بهرحال،کشورهای عضوناتوپذیرفتند که اختیار گردانند گی امورجنگی- امنیتی رابه خودافغانستان تحویل بدهند وچنان کمکش نمایند که قادربه اداره ی خودوایستاد گی دربرابرتروریستان پاکستانی شود.دررابطه بانیازمندیی مالی نیروهایی دفاعی- امنیتی افغانستان، برآورود صورت گرفت وبه مقدارکمک های زیروعده داده شد:نیروی دفاعی افغانستان به4ملیاردوصد ملیون دلارکمک درسال نیازدارد که پنج صد ملیون آن راحکومت افغانستان ازمنابع درونی تامین می کند.دیوید کامرون نخست وزیرانگلیس گفت که:متحدین ناتویک ملیارد دلاربه افغانستان درسال می پردازند(البته که این کمک هاغیرازکمک های امریکامی باشد).کامرون تاکید کرد که کشورهای زیر:استرالیا،دنمارک،استونی،جرمنی،ایتالیاوهالند وعده ی کمک دادند.اوفزود که:انگلیستان مبلغ111ملیون دلارکمک می کند.راسموسن منشی عمومی ناتوگفت:ایتالیا120ملیون،آسترلیا100ملیون وترکیه20ملیون درسال کمک می کنند.(1)
پانویس ها:
South Asia May23,2012-05-23
Nato agrees to Afghan Time table
Atimes.com/atimes/south_ asia/me23df01.html
Rferl.org/content/nato-agrees-to-afghan-handover-timetable/24588314.html

0 comments:

Post a Comment