پیروزی؛موفقیت درکسب هدف است.تحقق هدف،یعنی رسیدن به مرحله ی جدیدی ازتاریخ یاوردبه مرحله ی جدیدی ازتاریخ.دیگرگون کردن جامعه ی کنونی،تحقق آزادی،دموکراسی،حاکمیت قانون،شایسته سالاری،برقراری عدالت ومساوات،مهمترازهمه،تمام این هارابانیازهاوخواسته های مردم وعصرهماهنگ کنیم.
هیکل
ابراهیم ورسجی
22-9-1390
همه ی هم وطنان عزیز،آگاه هستندکه روزیکشنبه11دیسامبر-20قوس،حکومت افغانستان به نشست یاگردهمایی مبارزه بافساد دست زد.ازپیش روشن بودکه حکومت درمانده وفسادزده ی کابل بایدبه چنان نشستی مبادرت می ورزید.چرا؟ازاین روکه،پیامدهایی گردهمایی بن دوم، چنان ایجابی رامی کرد.خوانندگان وِبلاک اندیشه وتارنمایی خورشید شاید بیادشان باشدکه نویسنده مقاله ی به عنوان"پیام سه گانه ی بن دوم"نگاشته بود،وپیام هااین گونه ردیف بندی شده بودند:نخست،جامعه ی جهانی افغانستان راپس ازسال2014تنهانمی گذارد.دوم،عدم شرکت پاکستان وطالبان ثابت کردکه دومی وجودخارجی ندارد.باین معناکه تنهاابزاری دردست آی اِس آی بخاطردوام جنگ نیابتی علیه افغان هاوغربی هامی باشد.سوم،وضع پُرازفسادجاری درحکومت زاده ی بن اول که تاکنون نیمه جان زندگی می نماید،به هیچ صورت قابل پذیرش نیست وبرای قابل پذیرش ساختن خودباید دست باصلاحات بنیادی بزند.
اگربه جوهرهرسه پیام بدقت نگریسته شود، دربازیی نیابتی که پاکستان با وسیله سازیی طالبان علیه افغانستان وغربی هابویژه امریکایی هابراه انداخته است،افغان هادردرازمدت برنده می شوند.اما،به شرطی که حکومت کابل بندمربوط به راه اندازیی اصلاحات درخورنیازمردم افغانستان وکسب حمایت هایی کوتاه مدت وبلندمدت جامعه ی جهانی رابدقت تحقق بخشد.نشست روزیکشنبه20قوس نشان دادکه آقایی کرزی وحکومت ناکارآمد وفسادزده اش براستی یابه نمایش درصد دراه اندازیی اصلاحات موردنظرجامعه ی جهانی و مردم افغانستان می باشند.دربرگزاریی گردهمایی که مطابق پیام بن دوم کار راآغازید،پرسش بنیادی این است که آیاحکومت کابل دروضعیتی نابه سامانی قراردارد،می تواندبافسادبزرگ وگسترده ی که خود وحامیانش عامل اصلی آن می باشند،مبارزه نماید؟
بهرحال،بخاطر مبارزه بافساد،پاک نفسی،اراده ی آهنین،تیم درست کار،تواناوجدی،حمایت گسترده ی بومی وبیرونی برایی همه فسادستیزان لازم می باشد.نیازمندی هایی که درشرایط کنونی حکومت کابل ازآن بی بهره می باشد.بهرصورت،بایدمنتظرماندودیدکه حکومتِ ناتوان ازنظرکارکردی، مستهلک وفرسوده شده ی کنونی، چگونه بامعضل فساداداری،سیاسی ومالی گسترده برخوردمی کند؟برای فهم جدی بودن وعزم پولادین داشتن حکومت کابل،بسنده می کندکه تنهابه سخنان آغازگرانه ی کرزی درنشست روزیکشنبه نظری هرچندسرسری انداخته شود.
طوری که ازرسانه هایی جهانی وافغانی دریافتم،حامدکرزی نفراول حکومت ناکارآمدکابل درسخنان آغازگرانه ی خودبه علت های فسادرایج درحکومت اشاره نموده است.به باورآقایی کرزی،عامل های فساداین هامی باشند:دوتابعیتی هاکه باگذرنامه ی بیرونی می آیندودوباره به پناه گاه خود(البته باجیب پُر)برمی گردند،عدم اطمنان کارمندان دولتی نسبت به آینده،بهره برداریی نادرست مقام های دولتی ازموقعیت حکومتی شان،قرارداد بستن خارجی هابابومی هاوتبلیغات گسترده ی رسانه های غربی درباره ی ناتوانی وفسادکه به ناامیدیی مردم کمک کرده است واین ذهنیت رادامن زده است که درنبودآن هادوباره درافغانستان جنگ راه می افتد.دررابطه باقراردادهایی که بیرونی هابابومی هابسته اندومی بندند،کرزی سخن جالبی گفته است وآن اینکه،خارجی هاباافغان هاقرادادبسته می کنند؛ازجمله،زمانی که آن هابااقارب ماقراردادبسته می کنند،دیگرآن هاتوجهی به قانون ندارندوماهم توان مراقبت ازآن هارانداریم.روشن نیست که ناتوانی کرزی به ناتوانی حکومت دربرخوردباحریصان پول وقدرت ارتباط داردیابه خویش خوری یاهردو!راه اندازیی اصلاحات واقعی ایجاب می کندکه نخست، اصلاحات ازقانونمندساختن خودی هاشروع شود؛وپس ازآن، بایدبه سراغ دیگران رفت.
ازارزیابی سخنان کرزی،دونتیجه بدست می آید:خارجی هاباکسانی ازجمله بسته گان اوقراردادبسته می نمایندکه اوتوان مقابله باآن هاراندارد.این سخن کرزی دوگونه می تواندتفسیرشود:نخست،درسطح بالایی دولت ازجمله شخص اول تمایل واراده ی استواری برای مبارزه بافسادجاری درکشوروجودندارد.دراین رابطه،رئیس کمیسیون مبارزه بافساداداری هم که نصب شده توسط کرزی می باشد،درنشست نامبرده گفته است:" برای مبارزه بافساد،اراده درسطح بالادرکارمی باشد."دوم،راه اندازیی هرگونه اصلاحی که نشست کابل آغازگرآن می باشد؛بدون کمک قاطع خارجی هایی درگیردربحران افغانستان ممکن ومیسرنیست.فکرمی کنم که هردواصل نامبرده،درصورتیکه باهم یک جاشوند،ازمبارزه بااصلاحات کاری ساخته است.درغیرآن،اگراین مکتب است این ملا--- وضع طفلان خراب می بینم!
طوریکه گفته شد،دوعامل زیردرهربرنامه ی آتی درافغانستان می توانند نقش مهم داشته باشند:نخست،اراده وپاک کاریی دولت، البته پس ازپاکسازیی درونی خود درجهت مبارزه بافساد.دوم،کمک همه جانبه ی کشورهای خارجی درامراصلاحات.تاجائیکه به نقش ویران گرانه ی نظامی هایی پاکستانی وابزارافغانی آن ها،یعنی طالبان، درفرایند فسادزدایی حکومت افغانستان وحامیان بیرونی آن ارتباط می گیرد،بایدبه صراحت ابرازکردکه، زمان آن گونه که آن هافکرمی کنند،به نفع شان نیست.بطورنمونه،نظامی های پاکستانی مسئله ی هجوم ناتو به"سلاله"رابهانه برای عدم شرکت آن کشوردرگردهمایی بن دوم کردندوهمچنان مسیرتدارکاتی ناتوومیدان هوایی"شمسی"رابرویی امریکایی هابستندوگفتندکه درصورت پوزش خواهی ناتوعزم خودراتغییرمیدهند.روشن است.ناتودریافته است که سیاست افغانی پاکستان وجنگ نیابتی آن باوسیله سازیی طالبان، خودپرسمانِ پرسش برانگیز می باشد.یعنی پاکستان ازسطح متحدمبارزه علیه تروریسم به متحدهمه فصله ی تروریسم کاهش مقام یافته است!موضوعی که درصورت هوشمندی وکارآمدسازیی حکومت افغانستان،منافع درازمدت کشورماراتامین می نماید.
افزون براینکه ناتو پوزش خواهی نکردوسخنی هم ازپرداخت تاوان به خانواده هایی قربانیان هجوم سلاله به میان نیامد،گردهمایی بن دوم موفقانه باپیام های سه گانه ی خودکه ازآن دراین نوشته یادآوری شد،برگزارشد؛طوریکه روزسه شنبه13دیسامبر-22قوس1390خورشیدی،خبرگزاری هایی جهان ازجمله رویترزگزارش دادندوبخشی ازآن رادرسایت ارودوی بی بی سی خواندم،کمیته ی متشکل ازاعضایی کنگره/مجلس نمایندگان ومجلس سنای امریکاکه اعضایی آن به هردوحزب جمهوری خواه ودموکرات تعلق دارند،فیصله کردندکه کمک هفتصدملیون دلاری امریکابه پاکستان تاتغییرسیاست هایش درحمایت ازتروریسم معطل قرارداده شود.سناتورجان مکین ازحزب جمهوری خواه ویک عضوکمیته گفته است که موادانفجاریی که درافغانستان جان سربازان امریکایی می گیردیاآن هارازخمی ومعیوب می نماید،همه گی دردوکارخانه ی تولید"کودکیماوی"درپاکستان تولیدمی شوندوتروریستانی هم این موادرابکارمی اندازندازپاکستان واردافغانستان می شوند.ازاین رو،باامریکاست که کمک های خودبه پاکستان رامعلق نماید،وباپاکستان است که سیاست خودراتغییرداده، علیه تروریسم مبارزه نماید.تنهادراین صورت است که سزاواربدست آوردن کمک های امریکاخواهدشد.پیشترهم،کمک های امریکابه پاکستان وسیاست دوگانه ی این کشورکه هم بادشمنان تروریسم همرامی شودوهم ازتروریستان حمایت می نماید،عصبانیت نمایندگان مردم درکنگره راباعث شده بود.
باتوجه به آنچه گفته شد،برحکومت افغانستان است که محتوای پیام گردهمایی بن دررابطه باراه اندازیی اصلاحات ومبارزه بافسادراجدی وقاطعانه پیگیری نماید.واضح است که حکومت کابل مشکلات خاص خودرادرزمینه دارامی باشدکه یکی ازعمده ترین آن ها،دست وپای بسته ی دولت دربرابرزورگویان ومفسدان مالی واداری می باشد.وضعیتی که کوتاهی راافزون برشانه ی حکومت، برشانه های بیرونی هاهم می اندازد.چرا؟باین خاطرکه این خارجی هابودندکه چنان افرادی ناکاره وفاسدی رابه شانه ی لاغرمردم افغانستان بارکردند.اکنون که افرادی آن چنانی،جان درمردم ودولت نگذاشته اند،برآن هاست که دست به دواقدام زیزبزنند:نخست،درعرصه ی بیرونی به حجم فشارهایی خودبرپاکستان بیفزایند.دوم،حکومت کابل راطوری دیگرگون وکمک نمایندکه توان راه اندازیی اصلاحات رادرخودبیافریند.واین کارازدوطریق می تواندعملی شود:نخست،تعویض تیم کنونی کرزی وآوردن تیم نوبدون وابستگی به منابع بیرونی.دوم،تغییرقانون اساسی ی ریاستی خودساخته شان که قدرت رادریک جامعه ی فروپاشیده وقوم وقبیله زده باقدرت هایی محلی فراوان دردست یک نفرناتوان متمرکرده که چیزی از او ساخته نیست.اگرساخته می بود،تاحال باامکانات بی شمارمالی وسیاسی بیرونی که فراهم شده بود،می کرد.
افزون بربیرونی ها،حکومت کابل هم بایدبداندکه درهرسه صورتِ تعویض تیم حاکم،تغییرقانون اساسی یادوام وضع کنونی که به هیچ صورت به فایده ی کشوروراه اندازیی اصلاحات نیست،وظیفه ی حکومت گران است که خودراباخواست مردم افغانستان وجامعه ی جهانی هماهنگ نمایند.وتنهادرهماهنگی باهردواصل می باشد که پیروزی بدست می آید.به گونه ی که هیکل نویسنده وسیاست مدارمصری می گوید:"پیروزی؛موفقیت درکسب هدف است.تحقق هدف،رسیدن به مرحله ی جدیدی ازتاریخ یاورودبه مرحله ی جدیدی ازتاریخ.دیگرگون کردن جامعه ی کنونی،تحقق آزادی،دموکراسی،حاکمیت قانون،شایسته سالاری،برقراری عدالت ومساوات، مهترازهمه،تمام این هارابانیازهاوخواسته های مردم وعصرهماهنگ کنیم."تنهادراین صورت،می توان توقع کردکه افغانستان هم به کسب رضایت مردم موفق می شود؛وهمچنان،برتروریسم وجنگ نیابتی برخاسته ازپاکستان دست بالاپیدامی کند.
1 comments:
دوست عزیز مشگل افغانستان تنها فرد فاسد نیست، مشگل این است که در صد بیسوادی بسیار بالاست. شما آمار بیسوادان کشورهای دیگر را با افغانستان مقایسه کنید.بعد سخنان بزرگان همجون مارکس و هکل را در رابطه با نقش آکاهی در روند پیشرفت یک جامعه را مرور کنید، تا به اهمیت رابطه در صد باسودان یک جامعه و حقوق مدنی آن پی ببرید. رژیم افغانستان با هزاران دردسر ارتشی درست کرده است که 80 درصدش بیسوادند و شاید هم بیشتر. مشکل تنها در دولت ناکار آمد کرازی نیست ، اگر شما هم قدرت را در دست داشتی با این همه بیسواد چگونه میتوانستی به آرزوهای جامعه مدنی خود برسی؟
Post a Comment