مخا لفت فا شیست ها با سخا نیکه دا نش دربامیان گفته است ؛ بزرگترین تهد ید به آزا دی بیان می با شد

ابراهیم ورسجی پنجم ماه میزان سال 1399 اگرچه دموکراسی بخاطر قبیله گرایی طالبان دریشی پو ش وتروریسم طالبان ریشو- تروریست درافغانستان پا یه گرفته نتوا نست ، یاکمرنگ شد، اما آزادی بیان دراثرجها نی گرای فرهنگی-اقتصادی وانفجاری اطلا عا تی زاده فن آوریی نوین رسا نه ای با وجود مزاحمت های فاشیست های قبیله گرا تا حدی رونق پیدا کرده است. من که به حیث یک نو سنده ای چند زبا نه روزانه همه رو یدا د ها درافغانستان ومنطقه وجهان را پیگیری می کنم ؛ برایم ثا بت شده است که هم وطنان افغان ما چه غرب د یده های آن ها چه طالبان مدرسه رفته ومدرسه نارفته شان در پا کستان وتروریست شده توسط ارتش پا کستان برای تروریزه کاری وکشتارمردم درافغانستان ، دومشکل عمده دارند:نخست ، فرهنگ وزبان آن ها توان سازگاری با جهان نو را ندارد ؛ دوم ، تلاش دارند به کمک استعمارنوبنام دموکراسی وبه کمک پا کستان ، با دین مداریی جا هلا نه وتروریستی با نها یت ذلت ووطن فروشی ودین فروشی به قد رت برسند وآن را علیه منافع وخوا ست اکثریت مطلق مردم دراختیار دا شته با شند. ازاین نگاه که ، هم قبا یل طالبان دریشی پوش وطالبان ریشو- تروریست درخراسان افغانستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری، اقلیت مطلق می با شند هم به کمک استعمارهای کهنه وسرخ ونو درکا بل به قدرت نصب کرده شده اند ، مقام اول را درکشوری دا رای تاریخ تحمیلی ونا شاد ما میراث پد ریی خود می دانند وبرای حفظ آن به ضد همه ارزش های آسما نی وزمینی مبارزه کرده ومی کنند. مبارزه ای که ستیزبا آزادی بیان حتا آزادی بیان معاون دوم ریا ست جمهوری درحکومت قبیلگی خود شان نماد آن می با شد. بنا برآن ، با یاد آوری ازسخن های دا نش ، تاریخ سیاه امیران قبا یلی افغان از احمد ابدالی تا غنی وزیرستا نی ودستاورد های غمبارآن ها به مردم حتا به افغان ها را بطور مختصرورق می زنم ، تا به گفته شاعرنغزگوی فارسی ، " سیه روی شود هرکه دراو غش با شد!" نگا هی به نوار سخنرانی دانش دربا میان ، نشان می دهد که اوگفته است که " امارت های بیشتراز230 سا له امیران افغان وامارت طالبان افغان فرقی با هم ندارند ؛ به این خاطرکه ، درهمه ای آن ها امیران به نفع خود وقبا یل خود ومخا لف منافع مردم عمل کرده اند." با تا یید سخن دانش ، این مطلب را اضا فه می کنم که امارت های کرزی وغنی وطالبان ، با امارت های امیران قبلی سه فرق دا رند وآن اینکه ترور به گونه ترسا ندن مردم برای ادامه امارت های نا مردمی درهمه امیران ازاحمد خان تا غنی خان یکسان می با شد، اما تروربه گونه ای کشتارمردم ، میان اخیری ها وگذ شته ها مرزباریک اعمارمی کند. سوم ، شرکت تجارتی هند شرقی وهند بریتا نیا وشوروی به اولی ها پول کم می داد ند وامریکا وانگلیس وعربستان وپاکستان ، بد ومی ها بیش ازحد پول دا د ند ومی دهند تا هم منافع آن ها را پا سداری کنند هم مردمان خود را برای باردهی به آن ها به بردگی بکشا نند. ازاین که موضوع محوری مقا له ،مبارزه فا شیست ها با آزادی بیان می با شد ؛ به کم پولی وبیشترپول داشتن امیران استعمارزی قبلی وکنونی زیاد تمرکزنکرده دوموضوع را پیگیری می کنم:نخست، تلاش های فاشیست های دریشی پوش وریشو- تروریست علیه آزادی بیان؛ دوم، انفجاراطلاعاتی ورسا نه ای وکمک آن به گسترش آزاد یی بیان. دررابطه به اصل نخست ، به صراحت می گویم که مخالفت فا شیست ها با آزادی بیان حتا آزادی بیان فرد سوم حکومت پو شالی نیمه جان زنده مانده برسرنیزه های ناتو،جزآبروریزیی خود چیزی دیگری برای ایشان نمی با شد! به این خاطرکه ، دموکراسی را درجهت تا مین منافع قبیلگی خود کمرنگ کرده اند ؛ اما آزاد یی بیان هرچند کمرنگ به نفع شان می با شد. ازسوی د یگر، خارجی های کمک کننده به حکومت پوشالی غنی ، می دانند که قبا یلی گریی او وهمکاران فاشیستش مانع عمده درسر راه دموکراسی می با شد؛ اما آزادی بیان درظاهرموضوع دلبخواه حکومت پوشالی ودالردهنده های آن می با شد. یعنی هم دموکراسی هم آزادی بیان که ازهم جدای نا پذ یرمی با شند ، برای نما یش به نفع شان می با شد! وقتیکه می گویم آزادی بیان ، درظاهریا شعارموضوع دلبخواه فاشیست های قبیلگی می باشد نه درعمل، بهتراست که هم به ارزش ومیدان آزادی بیان هم کمک جهانی سازی وانفجاراطلاعاتی زاده فن آوری مدرن رسا نه ای به آن کمی تمرکزکنم. درباره میدان کاریی آزاد یی بیان ، به آگا هی فاشیست ها می رسا نم که نقد تاریخ تحمیلی ونا شاد ودروغین دست سا خت استعمارزای های قبلی ومحالفت استعمارزای های کنونی با آن موضوع اصلی آزادی بیان می باشد. مسئله ای که دانش به طورکوتاه به آن اشاره کرده است ونویسنده دراین نوشته بطورکوتاه ودرنوشته های بعدی آن را مفصل بیان خوا هد کرد. برای اینکه نویشته طولا نی نشود ، بدو مسئله تمرکز وآن را پا یان می دهم :نخست،نقد گذ شته واکنون نا شاد برای ایجاد آ ینده بهترمی باشد ؛ دوم، نقد تاریخ نا شاد افغانستان بیشتر از دیگر قوم ها به نفع افغان ها می با شد ونقد هم که با آزا د یی بیان صورت می گیرد. وقتیکه فا شیست ها برای دفاع ازتاریخ جعلی خود مزاحم آزادی بیان معاون ریاست جمهوری خود می شوند ، بهتراست بدا نند که این مزاحمت بزیان کشورتمام می شود. به این خاطر که ، کمک های هنگفت امریکا واروپا و... برای دفاع وبازسازی را غارت کرد ند وکمک به گسترش تروریسم هم کرد ند. یعنی درتامین امنیت وبازسازی شکست خورد ند. اگر با چنان شکست رسواخیزی ، با آزادی بیان هم دست به مبارزه بزنند ، بدون شک ، قبرخود را چقورحفرمی کنند! بهررو ،معلوم است که آزا د یی بیان به همه آگا هان امورتاریخی وسیا سی وفرهنگی واجتما عی واقتصادی واداریی افغانستان ، این امکان را می دهد تا با نگاه انتقادی وژرف گذ شته واکنون کشورجفا کشیده ای خود را بررسی وپا سخ این پرسش را پیدا کنند که چرا کشور شان به اندازه پا کستان اداره وارتش ورشد علمی وفنی واقتصادی وآزاد یی بیان کرده نتوا نست؟ می دا نم که رسیدن به رشد علمی واقتصادی وآزادی بیان به اندازه ای پا کستان ،ازاستعداد امیران قبلی وکنونی افغانستان بیرون بود ومی با شد. بنا برآن ، ازافغان های با سواد می خواهم که بروند به تورخم وبنگر ند که روزا نه چند هزارافغان برای درمان بیماری های عادی به پشاورمی روند وازآنجا به کشورجهل وقبیله گری وتروریسم زده خود برمی گرد ند؟ مثلا، نیمه ای پسین ماه سنبله سال 1383 ، آخرین سفرم ازطریق تورخم به پشاوربود ودردوسوی مرز د یدم که هزاران افغان بیمارودرمانده هموطنم سا عت ها انتظارمی کشند تا به سوی کشورخود وپاکستان برای درمان بیماری های ساده رفت وآمد کنند! بنا برآن ، دانش معاون دوم غنی را حق به جا نب می دانم که گفته است :" امارت های امیران افغان وامارت طالبان افغان فرقی با هم ندارند!" درحا لیکه سخن دانش ورسیدن آن به مردم را دستاورد آزادی بیان ونا شی از انقلاب رسا نه ای می دانم ، به مخالفان آزاد یی بیان می گو یم که به پا یان خط رسیده اند. به این معنا که ، مخا لفت آن ها با آزادی بیان درحقیقت ایستاد شدن بی دستاورد شان دربرابر جها نی سازی وانقلاب اطلاعاتی- رسا نه ای می با شد. همچنان ، ایستاد شدن آن ها دربرابر آزادی بیان کمک به گستاخترشدن فرمانده ارتش پا کستان ، یا فرمانده اصلی طالبان تروریست همتبارشان می کند. تروریستا نیکه اعتبار وعزتی برای افغان ها درجهان با قی نگذا شته اند. بطورنمونه ، نیمه ای پسین ماه سپتا مبرسال 2011 ترسای - نیمه ای نخست ماه میزان سال 1390 خورشیدی ، باگذرنامه ای کا نا دای ،دربازگشت ازکا بل به سوی آتوا،درمیدان هوای لندن ، پو لیس درگذرنامه ام د ید که زاد گا هم افغانستان می با شد ونزاع لفظی بین مان براین اسا س شروع شد که افغان ها تروریست می با شند وزاد گاه من افغانستان می با شد. بعد ازتقریبا بیست دقیقه جنگ زبا نی واصرارم براینکه به وزارت خارجه کا نادا شکا یت می کنم تا ازطریق حکومت تان به حسا بت برسد،ازمن پرسید که به کدام قوم درافغانستان تعلق دارید؟ به او گفتم که تاجیک وفارسی زبان می با شم ، واو با سری خم گذ رنامه ام را داد وازمیدان هوای بیرون شدم ود یدم که دوستم منتظرم می با شد. دوستم گفت که هواپیما پیشتربزمین نشسته بود وشما نا وقت ازمیدان هوای بیرون شد ید. به او گفتم که ، مرا پو لیس میدان هوای افغان گمان کرده بود ونزاع لفظی میان من واو شد. ازاین رو، بیست دقیقه یا نیم سا عت زیاد ماندم. دوستم که درلندن زند گی می کند ، به من گفت که اینجا هم این فرق گذاری را میان افغانستانی ها می کنند وافغان ها را تروریست می دا نند! بنا برآن ، به صرا حت می گویم که ، اگردرافغانستان گرفتارامارت های قبیلگی ، آزادی بیان می داشتیم ، نه ارتش سرخ درآن پیاده می شد نه جهادی های ضد آن پیدا می شد ند ونه طالبان تروریست علیه آن ها ونه پیاده شدن ارتش امریکا وناتو به نام جنگ علیه تروریسم نه حکومت های غارتگر کرزی وغنی وگسترش تروریسم زاده ای فساد ونا بکاری آن ها به کمک پاکستان را می داشتیم. طرفه اینکه ،هژده سال وهشت ماه وبیست وپنج روزمی شود که هم حکومت های بنام جمهوری اسلامی به ریا ست کرزی وغنی را داریم هم دموکراسی وآزادی بیان لرزان داریم هم حضورسربازان نا تو را داریم هم تنها امریکا برای اموردفاعی وامنیتی وبازسازی به کشورما 137 میلیارد دالر کمک کرده است که 84 میلیارد دالر آن برای دفاع وامنیت و51 میلیارد دالرآن برای بازسازی پردا خت شده است. بد بختا نه ، نه امنیت داریم ونه بازسازی وتنها تروریسم گسترده را داریم. با درنظردا شت گفته های با لا، فا شیست های افغان که ازآزادی بیان می ترسند وبه معاون دوم رئیس جمهورهم آزادی بیان قا یل نیستند ؛ حق دارند که چنین کنند! به این خاطرکه،بخش بزرگ کمک های امریکا واروپا و...برای دفاع وامنیت وبازسازی را به جیب زده اند. بنا برآن ، گسترش آزادی بیان رسوا ترشان می کند! همین که ، امریکا هم کمک های هنگفت ما لی ونظامی به حکومت های پو شالی کرزی وغنی کرده هم فساد مالی ونا بکاریی حکومت های نامبرده باعث گسترش تروریسم به کمک پاکستان شده است. ازروی نا چاری، با تروریستان توافقنا مه امضاکرده کرده است ، ما یه ای شرمساریی دشمنان آزادی بیان می با شد. بنا برآن ، ازمردم افغانستان به خصوص با سوا دان وفرهنگیان وخبرنگا ران آن ها می خوا هم که بطور جدی ازآزادی بیان دفاع کرودردهن های دشمنان آن نه با مشت بلکه لگد بکویند. درغیرآن ، اول ، آزاد یی بیان آن ها را سلب می کنند ؛ ودوم، با ائتلاف با طالبان تروریست همتبارخود، کمک به شکل گرفتن حکومت فاشیستی - قبیلگی علیه منافع کشورمی کنند.