Tuesday, 22 September 2020
سخنان سرور دا نش دربامیان ،فا شیست های افغان را خشمگین کرده است
ابراهیم ورسجی
روز دوم ماه میزان سال 1399
عصر فا شیسم ، پا یان خرد ورزی وخرد ورزان منزهی که تهد یدی برای ملت هستند را به خود خوا هد د ید
موسولینی
چند روزمی شود که سخن های سرور دانش معاون دوم غنی دربا میان، فاشیست های افغان را خشمگین کرده است. با خوا ندن تبصره ها درباره خشم گین شدن فاشیست های قبیلگی افغان ازدا نش، خواستم که نخست سخن های او را بشنوم ودوم درباره آن ها ابرازنظرکنم. درحا لیکه ، مصروف تلاش برای یا فتن نواروشنیدن سخنان دانش ازآن بودم ؛ دوستی نوار سخن را نی اورا برایم فرستاد وشنیدم که درآن گفته است که اداره طالبان با اداره های امیران افغان دربیشتراز230 سال گذ شته درافغانستان فرقی ندارد. دررابطه به یاد آوریی مد ت زمان بیشتراز230 سال ، توسط دا نش ، بهتراست که بد و مسئله اشاره ونوشته را ادامه دهم :نخست، افغانستان 140 سال عمر سیا سی بسیارننگین درزیرسا یه استعمارها ونوکریی استعمارزی ها دارد نه بیشتراز230 سال. حکومت امیران استعمارزی افغان که با رسیدن احمد خان ملتا نی به کمک شرکت انگلیسی هند شرقی درسال 1747 درقند هارشروع شد ، ازآن سال تا سال 1880 ، افغانستان واطراف آن خراسان نام دا شت نه افغانستان. یعنی ازاحمد خان استعمارزی تا شیرعلی خان استعمارزی ،منطقه خرا سان نام داشت وآن ها امیران تحمیل شده برآن به ترتیب توسط شرکت هند شرقی وهند بریتا نیا بود ند. خراسا نیکه به شمول فارس / ایران کنونی وآسیای مرکزی ، میدان بازیی بزرگ هند بریتا نیا / جا نشین شرکت هند شرقی وروسیه ای تزاری شده بود.
به گوا هی تاریخ اروپا، درسال 1870 ترسای ، بسمارک ، شخصیت نظا می وسیا سی آلما نی ولا یت های دولت چند پارچه ای پروس را متحد وکشوربزرگ آلمان را سا خت. ازاینکه استعمارهای انگلیس وروسیه ، در آسیای جنوبی ومرکزی وفارس بازیی بزرگ به راه اندا خته بود ند وظهور آلمان قد رت آن ها را دراروپا به چا لش گرفته بود ، هردو درمنطقه تفاهم ودرسال 1880 ، زندا نی بی با می بنام افغانستان را به زندان با نی عبدالرحمن وحشی ، به حیث منطقه حا یل میان خود سا ختند وروابط بیرونی زندان کا ملا دراختیارلندن قرارگرفته بود. هدف انگلیس وروسیه از زندان سا ختن در قلب خراسان ، بلند کردن فرهنگ وزبان قبیلگی افغانی درجای فرهنگ وزبان فراگیرفارسی بود. فرهنگ وزبا نی که ازشرق به غرب ،ازفارسی زبان های هما لیا در چین تا قونیه درروم شرقی / ترکیه ای کنونی وبحرین درجنوب خلیج فارس ، وازشمال به جنوب ، ازخجند درشمال تا جیکستان تا حیدرآباد دکن درجنوب هند ، گستره داشت. بطورنمونه ، جواهر لعل نهرو اززندان انگلیس درکتاب خود" نا مه های پد ری بد خترش " نوشت که :" اگرزبان فارسی را انگلیس ازهند برنمی دا شت ، اکنون این نامه ها را برا یت به زبان فارسی می نوشتم."
بنا بر اهمیت وگستره زبان وفرهنگ فارسی وحضور پررنگ اسلام درآن ، هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری ، افغانستان را درمرکز خراسان سا ختند تا زبان افغا نی را جا یگزین زبان فارسی کنند. طوریکه دیده شد ، زبان پشتو نا توان ترازآن بود که جا یگیزین زبان فارسی شود ، اما تلاش های فاشیست ها برای گسترش اولی ونا بود کردن دومی ، افغانستان را به جا هلستان تبد یل کرد. جا هلستا نی که فرهنگ وزبان نا توان پشتو/ افغانی درآن زمینه سازدورخ داد نا سازگار با خوا ست مردم شد:نخست ، زمینه سازادا مه ای حکومت های بی دستاورد امیران فاشیست افغان به کمک استعمارهای کهنه وسرخ شد؛ دوم، میدان منا سب بازیی طالبان تروریست افغان به کمک نظامی های دو دوزه بازپا کستا نی شد. آشکاراست که ، نظامی های دوگا نه بازپاکستا نی برای انتقام گیری از پشتونستان خوا هی امیران استعمارزی وکمای کردن میلیارد ها دالر ازامریکا وانگلیس وعربستان ، طالبان تروریست را ازافغان های دوسوی مرزد یورند سا خت وبه جان خرا سا نی ها حتا افغان های دوسوی مرزمشترک اندا خت! وضع فاجعه بارکنونی افغانستان هم بدون شک دستاورد حکومت داری های فاسد وفاشیستی- قبیلگی امیران کهنه ونوافغان وتروریسم طالبانی- پاکستانی نا شی ازعقب ما ند گی فرهنگ وزبان افغانی می با شد.
بنا برآن ، سخن های دانش مبنی براینکه امارت های بیشتراز230 سا له ای امیران افغان وامارت طالبان هیچ فرقی با هم ندارند را تا یید ونوشته را ادامه وپا یان می دهم. نا گفته نما ند که ، سخنان دانش ازسه نگاه برا یم مهم می با شند:نخست ، ازاین نگاه که او معاون دوم غنی رئیس جمهور دست نشا نده ای سازمان اطلاعات مرکزی امریکا نه منتخب مردم می با شد؛ دوم ، جای که دانش سخن ها را درآن ابرازکرده است ؛ سوم ، زمان ابراز سخن ها. دررابطه به مقام حکومتی دانش ورابطه سخن های او به آن، بهتراست یاد آورشوم که بسیارنا وقت این سخن ها را گفته است. آری ، ابراز نا وقت سخن های دا نش، این شک وتر د ید را ایجاد می کند که غنی درباره اونا مهربان شده است. ونا مهربا نی اورا خشمگین ووا داربه حقیقت گوی کرده است. برای اینکه این برداشت به تئوری توطئه پیوند زده نشود ، به صراحت می گویم که ، بهر دلیلی که دانش این سخن های درست را گفته است ، کاری خوبی کرده است!
درباره جای ابرازسخن های دانش که بامیان می با شد ، سخن های او می توا نند چند تعبیر شوند:نخست ، با میان ودایکندی ،ولایت های اکثرا هزاره نشین ودارای جمعیت تاجیک وآرام ، یا دورازتروریسم طالبانِ افغان می با شند. ولایت های آرام ونیازمندی که با ید درآن ها بازسازی صورت می گرفت. متا سفا نه ، به خاطرفاشیسم قبیلگی ای کرزی وغنی ، بازسازی درولایت های نامبرده صورت نگرفت! بنا برآن ، دانش که درتمام دوره ای حکومت کرزی وزیر ودرحکومت غنی معاون دوم می باشد ، با د یدن بامیانِ نیازمند بازسازی، درحقیقت درپیشگاه مردم ابرازشرمساری کرده وحکومت های امیران افغان وامارت طالبان را یکسان گفته است تا درمیان هزاره ها به بی اهمیت بودن خود درحکومت های نامبرده مهر تا یید گذا شته جای پای برای خود درسیا ست فردا پیدا کرده بتوا ند. افزون بر تلاش توجیه گرانه ای دانش برای حضوردرسیا ست فردا ، این مطلب را به آن می افزایم که حکومت های کرزی وغنی ،بسیار فاسد ترازحکومت های امیران قبلی افغان می با شند.
بطورنمونه ، ظاهرشاه دراخیرین سال های زند گی خود درکا بل ، دریک گفت وگو با مینه بکتاش خبرنگار بی بی سی گفته بود که :" کم پول بود یم اما این قدر بی شخصیت نبود یم!" یعنی کرزی وغنی میلیارد ها دالر دربدل نوکری به امریکا گرفتند اما بی شخصیت می با شند! دررا بطه به اصل سوم ، یا زمان سخن دانش ، می توانم به علت های زیر تکیه کنم:نخست ، شروع گفت وگوهای میان افغا نی در دو حه ،برپا یه توافقنامه میان امریکا وطالبان درروزدهم ماه حوت سال 1398 درآنجا. دوم ، درصورت عملی شدن توا فقنامه ای دوحه ،جنازه ریا ست جمهوری غنی را برمی دا شته می شود. سوم ، عبدالله به حیث رئیس شورای مصا لحه ملی خوش بین شده است که درصورت موفقیت گفت وگو های دوحه ،جای غنی را می گیرد. بنا برآن ، دا نش با ابرازچنان سخن های ، می خوا هد درحکومت فرضی یا واقعی ای بعدی برای خود جای پیدا کند.
بهر رو، سخن های زیررا هم به دا نش وهمزبان های هزاره ام هم به افغان های فاشیست خشم شده دارم: نخست،به دا نش وهزاره ها می گویم که افغانستان دست سا خت استعمارهای کهنه وحفظ شده توسط استعمارسرخ ومتلاشی شده بعد ازآن گرفتار بحران های هویت وسیا ست واداره وتروریسم و...شده است. استعمارنو هم که اول به کمک انگلیس وتطبیق کاریی ارتش پا کستان وکمک مالی عربستان وامارات متحده ،طالبان افغان را سا خت تا فارسی زبان ها وازبک ها وترکمن ها و...را بکو بد ودوم بنام مبارزه با تروریسم افغانستان را اشغال وحکومت های نو استعمارزی های دست سا خت خود را استوارسا خته نتوانست. پاکستان نوکر بی وفای استعمارنو هم خواسته های نا درستی درافغانستان دارد وطالبان تروریست افغان را ابزاربی شعورخود سا خته ومسلمان کشی توسط آن ها می کند. طالبان بازیی که امریکا را هم خشمگین سا خته است.
بنا برآن ، بهتراست که فارسی زبان ها وازبک ها وترکمن ها وبلوچ ها دست بدست هم داده خراسان را ازطریق همه پرسی احیا کنند ؛ وبه نفع افغان های شهری ووطن دوست می با شد اگرهمکارآن ها شوند. دراین صورت، استعمارنو وپاکستان ازنوکران افغان دریشی پوش وریشو- تروریست خود دست بردا شته و خراسان دموکراتیک وکثرت گرا وپارلما نی یا فد رالی را پذ یرا شده کمک به پیشرفت مادی واقتصادی وفرهنگی وفنی آن می کنند. دراخیر، به صراحت می گویم که احیای خراسان ما نند دیگر قوم ها به نفع افغان ها می با شد. البته ، به دلیل های زیر:نخست ،پشتون ها / افغان ها درخرسانِ افغانستان نا میده شده توسط کهنه استعمارها هم اقلیت می باشند هم فرهنگ وزبان شان توان سازگاری با جهان مدرن را ندارد. دوم ، امارت های قبیلگی افغان های استعمارزی از سد وزای ها تا محمد زای ها وغلزای ها تا کنون تاریخ ناشاد برای همه مردم حتا پشتون ها برجای گذا شته اند! سوم، وضع اسفبار قبا یل افغان دردو سوی مرزد یورند ونا توانی کرزی وغنی وهم کا سه های آن ها دراداره سازی وبازسازی با وجود کمک های هنگفت امریکا واروپا وحضورنا تو و...،بیانگر ناتوا نی زبان وفرهنگ وتاریخ سیا سی افغان ها درهمسازشدن با جهان نومی با شد. چهارم ، طالبان تروریست افغان وفقدان عزم مبارزه علیه تروریسم وتوحش آن ها درذهن ها وقلب های کرزی وغنی وهمکاران آن ها، هم به نفرت های قومی درجامعه دامن زده هم افغان ها را درجهان وحشی معرفی کرده است وبا ید می کرد. به این خاطرکه ، همه امیران کهنه ونو افغان مطا بق این سخن موسو لینی رئیس جمهورفاشیست ایتا لیا عمل کرده اند :" موسولینی ،درروز نهم ماه ژوئیه 1934 ،گفته بود:عصر فا شیسم ،پا یان خرد ورزی وخردورزان منزهی می با شد که تهد یدی برای ملت هستند را به خود خوا هد د ید!" طوریکه د یده شد ومی شود ، واقعا ، امیران کهنه ونو افغان مطابق سخن موسو لینی عمل کرده وافغانستان را ازاستعداد وخرد ورزی خا لی کرده اند. دستا ورد خرد ورزی ستیزیی آن ها حکومت فا سد ونابکارکنونی وتروریسم طالبان افغا نی به کمک پا کستان می با شد.
0 comments:
Post a Comment