بیستم جدی 1396
درسده ی گذ شته ، آلبرکامو گفته بود که :" الفاظ به فحشا کشیده شده اند! اکنون که استفاده نا درست از الفاظ برای به فحشا کشیدن آن ها را فراوان درافغانستان می بینم ، بیا دم همین سخن نغز آلبرکامو می آید. درحالیکه فکرمی کنم کامو بسیاردرست سخن گفته بود، اما با ستایش ازسخن نغزاو، این مطلب را می نویسم که درجامعه زمان او آن قدر الفاظ به فحشا کشیده نشده بود که درافغانستان امروز به فحشا کشیده شده اند! مثلا، نگاه ژرف به رسا نه های حکومتی وغیرحکومتی درافغانستان بیندازید تا دریابید که چگونه بر الفاظ بی چاره ناروای می شود. نا روای که ازروی آگاهی ونا آگاهی الفاظ را به فحشا کشیده ومی کّشد.
وقتیکه ازبه فحشا کشیده شدن الفاظ درافغانستان سخن گفته می گویم ، بهتراست که نمونه آوری نمایم تا مردم به خصوص آگاهان به عمق مظلومیت الفاظ متوجه شوند. درباره نمونه آوردن ، اگرچه الفاظ زیاد است ، اما به الفاظ زیرکه هم ماهیت دینی هم ماهیت اجتماعی- سیاسی وحقوقی دارند اشاره می نمایم: جهاد ، شریعت ، عالم ، طالب ، حکومت دینی ،شورای علما ، شورای صلح ،فتوا، وبرادری دینی. این ها که اغلبا ماهیت دینی دارند وبرخی شان کاربرد حقوقی وسیاسی هم دارند. درباره الفاظ حقوقی - سیاسی ،قانون وحکومت قانون ،شاهی مشروطه، جمهوریت،جمهوری دموکراتیک، جمهوری اسلامی، پارلمان ،احزاب سیاسی ، جا معه ای مد نی ، دموکراسی ، انتخابات ، روزنامه ، مجله ،تحلیل سیاسی ،وچند تای دیگرمی توانند افاده مطلب کنند.
درباره الفاظ یاد شده ،ازجنبه ای دینی وحقوقی وسیاسی آن ها یاد کردم. البته ، به این خاطرکه ، درسیاست پریروز، د یروز وامروز افغانستان ، دین والفاظ یا واژه های دینی بسیاربه قربانگاه سوء استفاده کشانیده شده اند. بد بختانه ، نا بکاری زمام داران پریروز ود یروز، کمک کرد به سوء استفاده ازواژه ها وشعارهای دینی توسط بسیاری فریب کاران وشیا دان برای پیدا کردن پول ورسیدن به قدرت. مثلا ، نابکاری ظاهرشاه به او موقع نداد که قانون احزاب سیاسی تصویب شده درپارلمان دست چین شده خود را امضا ومبارزات سیاسی را قانون مند بسازد. بنا برآن، نا آگاهانه مبارزات سیاسی را بزیر زمین سیاست راند.
درزیرزمین سیاست ، نو سیاست کاران به نفوذ یابی درمرکز قدرت ، یعنی ارتش وپولیس و دانشگاه متوجه شد ند . توجهی که دستاورد آن چپ گرایی افراطی ومذ هب گرای واکنشی- افراطی وقوم گرای درسیاست با ذهنیت توطئه زده بود. وقتیکه چنان ذهنیتی با رشد اسلام گرای واحساس خطر شوروی ازآن بخاطرجمعیت بزرگ مسلمانش درآنسوی آمو دریا همراه شد ،جمع اختلافات خانواده شاهی ونقش مسکو درارتش کود تای 26 سرطان 1352 ودرادامه ای آن کود تای هفتم ثور 1357 خورشیدی را رقم زد. کود تاهای احمقانه وقدرت طلبانه توسط قدرت خواهانی که گمان کرده بود ند با رسیدن به قدرت می توانند مشکلات متراکم شده درافغانستان را حل می کنند.
نتیجه نشان دا د که قد رت خواهان کود تاچی نه تنها مشکلات اجتماعی- سیاسی- اقتصادی- فرهنگی مردم را حل کرده نتوانستند بلکه به آن ها افزود ند. وقتیکه با چنان مشکل افزای ، پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان بتاریخ ششم جدی 1358 اضافه شد، مهاجرت مردم به پاکستان وایران، جهادی گری ، حکومت اسلامی خواهی ومداخلات قدرت های بزرگ ومنطقه ی وارد افغانستان ساخته شد ند. ورودی که به شکست کمونیسم روسی وپیروزی حکومت اسلامی خواهان وویرانی کابل وایجاد طالبان توسط همان قدرت های حامی جهادی گری برای سرکوب جهادی ها وایجاد وضع دیگری انجامید. وضعی که نه جهادی ها ونه طالبان وحامی منطقه ای آن ها توقع آن را داشتند.
شا یان ذ کراست که ، منظورم ازوضع دیگری ، تروریسم طالبان والقاعده ، ترورفرمانده مسعود ورویداد یازدهم سیپتامبر 2001 وجنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم می باشد. جنگی که حکومت طالب کرزی وتکنوکرات های جاهل همکارش وحکومت مستران: غنی وعبدالله وتیم های درمانده وفاسد وباصطلاح تکنوکرات آن ها را درپی داشت. ازنظرکارکرد ودستاورد ، دیده شد که جهادی ها وطالبان هم جهاد هم جنگ کرد ند هم کابل وشمالی وبت های بامیان را یران کردند هم بنام دولت اسلامی وامارت اسلامی واجرای شریعت اسلامی زیانی به نظریه ی حکومت اسلامی رسانید ند که تا مدت های زیادی نمی توان ازحکومت اسلامی وحکومت اسلامی خواهی دفاع کرد. خلاصه اینکه ، جهادی ها وطالبان حسابی واژه ها یا الفاظ دینی را بازاری ومسخره کرده اند.
بعد ازبازتاب مسخره سازی واژه ها یا الفاظ دینی توسط جهادی ها وطالبان ، به بی ارزش ساختن یا به فحشا کشانیده شدن الفاظ حقوقی وسیاسی توسط با صطلاح تکنوکرات ها مکث کرده نوشته را پا یان می دهم. ازنظرکارکردی ، شعارها وبد کاری ها درشا نزده سال وده روزگذ شته نشان دا د ند که این واژه ها یا الفاظ توسط تکنوکرات ها ازطالب کرزی تا مستران: غنی وعبدالله بی ارزش یا به فحشا کشانیده شده اند: قانون اساسی ، حکومت قانون ، دموکرسی ، انتخا بات ، پارلمان ، حقوق بشر،حزب های سیاسی، جامعه ای مد نی، حکومت وحدت ملی، وزارت امورزنان، وزارت مبارزه با مواد مخدر، آزادی بیان ورسانه ها .
همه آگاهان افغانستان می دانند که با قانون اساسی ریاستی، قدرت دردست نفراول متمرکز کرده شد آن هم درجامعه چند قومی وجنگ زده وگرفتارتروریسم . تمرکزی که موفق دراداره سازی درمرکزوولایت نشد وکمک به بحران وگسترش تروریسم کرد. درحکومت زاده چنان قانون اساسی ، وزارت های امورزنان ، وزارت مبارزه با مواد مخدر وکمیسیون حقوق بشر ساخته شد. نتیجه کاروزارت امورزنان افزایش خشونت علیه زنان وفرار زنان ازخانه های شوهران بخاطرخشونت های خا نواد گی به خانه های امن حکومتی وغیرحکومتی شد ودرچنان خانه های هم بزنان بی حرمتی وتجاوزصورت گرفت. دروجود وزارت مبارزه با مواد مخدر با هشت ونیم میلیارد دالرکمک های امریکا به آن ، افغانستان بدرجه اول کشورتولید کننده مواد مخدر درجهان تبدیل شد. کمیسیون حقوق بشرهم به همان راهی رفت که وزارت های امورزنان ومبارزه با مواد مخدر رفته اند. شورای علمای حکومتی نتوانست که طالبان یا شاگردان خود را ازتروریسم بازدارد وشورای صلح هم درآتش جنگ وتروریسم سوخت ودود شد. وزارت های آموزش وپرورش ، اطلاعات وفرهنگ وعدلیه هم درقناعت دادن کودکان زندانی که جمهوری اسلامی درافغانستان وجود دارد درمانده شده اند هم در آموزش کودکانی که با مادران زندانی شان درزندان به سن تعلیم گرفتن رسیده اند. حزب های سیاسی 56 گانه و4020 انجمن جامعه ای مدنی هم درتقویت فرهنگ سیاسی ومد نی درمانده شده اند. درعرصه رسانه ها هم ، رادیو وتلویزیون وروزنامه ها ومجله ها ازنظرکمی زیاد وازنظرکیفی به قهقرا رفتند. ازاین رو،به سال ها مبارزه پیگیرنیاز داریم تا ازالفاظ دینی وحقوقی وسیاسی وفرهنگی یاد شده اعاده حیثیت کنیم!
0 comments:
Post a Comment