Tuesday, 16 January 2018

بلشویسم دین ستیز در روسیه مرد ، اما دنباله روان آن متوفا درایران، به دین ستیزی ادامه می دهند

ابراهیم ورسجی
بیست هفتم ماه جدی 1396
این تحلیل دررابطه به رسااله ای توهین آمیز زیرعنوان : " درنگ های درباره "رساله سه شیاد، موسی، مسیح -محمد" تهیه شده توسط حمید مجوی، پخش شده درسایت هفته، ازایه شده است. ازاینکه درصفحه فسبکم پخش شده است، لازم دانستم که دروبلاک اندیشه هم پخش شود تا دوستان آن را خوانده مستفید شوند! بعد ازفروپاشی کمونیسم دین ستیزاستالینی ، بسیاری گرایش ها درجهان سرعقل آمدند مگردرمانده های مانند حمید مجوی ،نوسنده ای همین متن توهین آمیزبه عنوان:" سه شیاد".ازاین رو،لازم می دانم که درباره ای آن ابرازنظرنمایم. درشروع ابرازنظر، به نوسنده یا نوسنده های این متن نفرت انگیزمی گویم که اگرزبان انگلیسی را صحیح نمی دانید ،به واژه شناسی های انگلیسی وفارسی، مراجعه کرده معنای مدرنیته را دریابید. بلی،پیش ازمراجعه او ورفقایش به کتاب های واژه شناسی ،بدومسئله اشاره می کنم:نخست، مدرنیته ؛ دوم،اندیشه پیشگامان نهضت روشنگری ونظرشان درباره دین ها. دررابطه به اصل نخست،به این بسنده می کنم که مدرنیته ، کثرت گرای واحترام متقابل همه گرایش ها نسبت باهم دیگرمی باشد. دررابطه به اصل دوم یا نهضت روشنگری ونظرپیشگامان آن درباره دین ها، باید بگویم که اندیشه ای سیاسی مدرن با ماکیاولی ونهضت اصلاح دینی با لوترشروع شد ودرواقع هردو پایه ای جهان مدرن راریختند. درنوشته های ماکیاولی سخنی علیه پاپ وکلیسا جزاشاره خفیف به جدای کلیسا ازحکومت یافت نمی شود ولوترهم که باپایه گذاری نهضت اصلاح مذهبی وآغازگرعصرسکولارشد. درادامه ای اندیشه ورزی ماکیاولی ولوتربود که ، هابز، لاک، اسپینوزا، روسو، منتسکیو، دید رو ودالامبربه میدان آمده کمک به ظهورانقلاب کبیرفرانسه کردند.انقلاب کبیرفرانسه هم شروع کشور- ملت وهویت یابی انسان به حیث فرد خود مختارمی باشد. جالب این است که ، درانقلاب کبیرفرانسه، روحانیان مسیحی همگام با روشنفکران بودند.
همچنان، انسان گرایان درحالیکه کوشش درجهت قطع رابطه انسان ها با آسمان کرد ند؛ اما هرگز توهین به پایه گذاران ادیان حتا کلیسای کاتولیک رومی نکردند. درمیان پیشگامان روشنگری، ژان ژاک روسو که توسط روحانیان تکفیرشده بود، به آن ها گفت که:" تکفیرنکنید اما ثابت کنید که خود تان مسیحی می باشید." نظراسپینوزا هم درباره دین ها بسیارمحترمانه می باشد. برخلاف، تنها ولتر ازواژه های بی ادبانه درباره پیامبران استفاده کرده است. جالب این است که، کارل مارکس نقد دین را خطرناکترین نقد نامیده ونظرهگل هم درباره دین بی ادبانه نیست.برتراندراسل بدون اینکه توهین به مسیح کند ، گفته است که به خدا ایمان ندارد. دین اسلام هم برای ملحدان کیفری تعیین نکرده است. بهرحال، ازاینکه ملحدان ایرانی ازجمله تهیه کننده های همین متن بسیارپاازگلیم خود بیرون کرده اند، برای آن ها می گویم که درسال 1358 درتهران بودم ودیدم که نورالدین کیانوری به نفع آیت الله خمینی علیه مهندس بازرگان بنام لیبرال مبارزه کرد ودرواقع کمک به پایه گرفتن آخوندیسم کرد.آخوندیسمی که بدکاری هایش شمارا دین ستیز، نه آخوند ستیزکرده است.
ازاین رو، با جرئت بدفاع ازموسی، عیسی ومحمد می پردازم که احمقانه به توهین آن ها پرداخته اید. خوب است.ازموسی شروع می کنم. کدام انسان خرد مند است که مبارزه فرعون درجهت نابودی قوم یهود را تایید ومبارزه موسی بدفاع ازقوم خودش را تایید نکند. من که کتاب" اسلام وسکولاریسم" را نوشته ام؛ یک استدلال قوی برای جدای دین ودولت ازحرکت موسی آورده ام وآن اینکه فرعون را غرق کرد وبجای گرفتن تاج وتخت او به صحرای سینارفت وثابت کرد که مسئولیت پیامبر حکومت کردن نیست.همچنان، به توهین کننده پیامبران می گویم که سریا ل یوسف را که هنرمندان غیرآخوندی ایران ساخته اند؛ تماشا کنند تادریابند که او یک سوسیالیست انسانی ومومن به خدا می باشد.همچنان، مسیح که سی سال عمرکرد نه وسیاست کرد نه جنگ کرد وتنها گفت وگورا تشویق کرد.اینکه پاپ ها هزارسال بنام امپراتوری مقدس روم جنایت کرد ند؛ چه ارتباط به مسیح دارد؟ درباره محمد ، به این مرد یا مردان توهین کننده می گویم که او دواصل را درقرآن درپیوند به سیاست پیش کش کرده است: عدالت وشورا.اینکه بعد ازمرگ او بنام خلافت چه کرده شد، من محمد را بی ارتباطه به آن می دانم.همچنان، محمد با رسیدن به مدینه یک قرارداد چهل یا پنجاه ماده ای با قبایل اوس وخزرج وقبایل یهود ومسیحی بنام قرارداد مدینه امضاکرد.من درقراردا نامبرده بهترین نمونه کثرت گرای وفدرالیسم امروزی را می بینم.افزون برآن، همه جنگ ها علیه محمد درمدینه توسط قبایل اشرافی مکه صورت گرفت. یعنی جنگ های هم که محمد کرده است همه دفاعی بودند نه تهاجمی.ازهمه مهم اینکه ، محمد مکه را بدون جنگ گرفت ونه اینکه انتقام گیری نکرد بلکه این فرمان را داد که همه را عفو کرده ام وهرکسی که به خانه ابوسفیان برود امن تراست.ابوسفیان که آن فرمان راشنیید، به زن خود ویا خورنده جگرحمزه کاکای محمد گفت که غلط کردیم وهردوشان نزد محمد رفته مسلمان شدند.دراخیر،به دین ستیزان بلشویکی- ایرانی می گویم که ازآدم تا خاتم یا محمد ،پیامبران خدا یک برمیلیون کشتارهای رفیق پل پت شما را نکرده اند.ازاین رو، به نفع تان می دانم که علیه توحش نظام سرمایداری وکاهش فقردرجهان مبارزه نمائید نه اینکه دین ستیزی احمقانه کرده کمک به توحش لبرال دموکراسی وتروریسم مذهبی دست ساخت آن نمائید!

0 comments:

Post a Comment