Thursday, 7 September 2023
طا لبان نماد بارز فرهنگ خشن وقبیلگی پشتون ها / افغان های دو طرف مرز د یورند می با شد!
ابرا هیم ورسجی
شا نزدهم ماه سنبله ، سال 1402
مد تی می شود که برخی تحلیلگران، این مطلب را رسا نه ی کرده ومی کنند که آیا طا لبان نما ینده ی اصلی پشتون ها می با شند یا نه؟ من که سا ل های زیا دی درپا کستان مها جربودم وسلط بر زبان های اردو وانگلیسی وتا حدی پشتو دارم ، مطا لعا تی درباره تا ریخ وفرهنگ عقب ما نده ی پشتون ها / افغان ها کرده ام وکارنا مه های سیاه طا لبان واما رت تروریستی او طا لبان را شا هد بودم وبه بررسی گرفته ام وکارنا مه سیاه اما رت دوم آن ها را هم پیگیری می کنم ؛ باوردارم که آن ها را بطه ی به اسلام ندارند ومتعهد بزبان وفرهنگ قبا یلی پشتون ها / افغان ها می با شند. شا یان یاد آوری می دا نم که ، امیران استعمارزی افغان ازاحمد ملتا نی تا شروع اما رت عبد الرحمن خان وحشی، یا از 1747 تا 1880، همه نوکران شرکت هند شرقی وهند بریتا نیا بود ند. و از عبد الرحمن وحشی تا ها شم وحشی، یا از 1880 تا 1947 ترسای، نوکران هند بریتا نیا بود ند وبعد از وفات آن در1947، بی با دار شد ند. ازاینکه افغان ها درخرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری درسا ل 1880 ترسای، یک اقلیت سی و دو درصدی می با شند، به کمک استعمارهای کهنه وسرخ ونو به قدرت رسید ند ودر قد رت ما ند ند.
بطور نمونه ، امیران استعمارزی افغان بعد ازوفا ت هند بریتا نیا ، برای ما ندن درقدرت ، نوکران شوروی شد ند و تا 1992 ، نوکران آن ما ند ند. بعد از وفات شوروی ،نوکران پا کستان یا غلام غلام شد ند! مثلا ، اول گلبد ین وطا لبان علیه دو لت اسلامی مجا هد ین که مخا لف پا کستان بود، زیرفرمان نظا می های پا کستا نی جنگ وترور کرد ند وکا بل وبخش های از افغا نستان را ویران کرد ند. ازاینکه پا کستان نو کرامریکا وچین می با شد ، طا لبان وگلبد ین، غلام آن یا غلام غلام شد ند!ازاین نگاه که پا کستان گرفتار فقر اقتصادی بود ومی با شد، طا لبان را به عربستان واما را ت متحده ی عربی فروخت وآن ها هم بودجه ی امارت اولی آن ها را پردا ختند. تا مین ما لی اما رت طا لبان توسط عربستان ،بن لادن را امیر اصلی آن ها سا خت. از روی تصاد ف یا برنا مه ی قبلی ، بن لادن مسئول رویداد تروریستی یازدهم سپتا مبر 2001 درامریکا شنا خته شد.
بنا برآن ، جورج بوش بنام جنگ علیه تروریسم افغا نستان را اشغا ل وطا لبان ریشورا روا نه ی پا کستان وطا لبان دریشی پوش را بنام تکنوکرات درکا بل به قد رت نصب کرد. جورج بوش بعد ازاشغا ل افغا نستان در اکتو بر 2001 ، در ماه اپریل 2003 به اشغا ل عراق د ست زد. رفتن بوش به عراق ، پرویز مشرف رئیس جمهور کوتا چی پا کستان را باورمند سا خت که افغا نستان برای او اهمیت ندارد. بنا برآن ، طا لبان والقا عده را بازسازی ودو باره به افغا نستان صا درکرد! ازاینکه طا لبان دریشی پوش از طا لب کرزی تا طا لب غنی وطا لبان ریشو- تروریست ،همه نوکران پا کستان وامریکا وانگلیس می با شند، درهمکاری با همی افغا نستان را به طا لبتسان تبد یل وزمینه سا زعقب نشینی امریکا از افغا نستان در نیمه اگست 2021 وتحویل آن به طا لبان وتبد یل آن به یک ولا یت پا کستان شد ند!
ازاینکه طا لبان قبا یلی - دریشی پوش وطا لبان ریشو- تروریست، هردو پشتون می با شند وما نند سلف خا ین خود وطن فروش می با شند ، با تحمیل امارت طا لبان برافغا نستان، دراصل آن را به پا کستان فروختند!این وطن فروشی افغان های طا لبی دراصل جنگ علیه تا جیک ها / قوم اکثریت می با شد وهمان ها هستند که اکنون علیه اشغا ل وطن تاریخی - فرهنگی خود توسط پا کستان مبارزه های رزمی وسیا سی می کنند! در پیوند به ما هیت عقب ما نده وخشن طا لبان ، دراخیر تحلیل خود ، به صرا حت ، می گو یم که آن ها نما ینده ی اصلی قبا یل خشن وعقب ما نده ی افغان / پشتون می با شند وبا زن ستیزی وحقوق بشر گریزی بی فرهنگی خود را نما یش می دهند! همین که هیچ پشتون لیسه خوا نده ودا نشگاه خوا نده انتقادی از امارت وحشی- تاریخ زده ی طا لبان نمی کند ، نشان می دهد که اما رت زن ستیزو وحشی طا لبان نما ینده ی اصلی تاریخ سیاه وفرهنگ عقب مانده ی آن ها می با شد. ازاین رو، بهتر دا نستم که این تحلیل را در را بطه به این گزارش" نا ظران می گو یند ؛ آینده قوم پشتون در رژیم طا لبان چه خوا هد شد؟" نوشته کا مبیز رفیع ونشر شده در تارنمای فارسی بی بی سی ، ارا ئه کنم: ناظران میگویند؛ آینده قوم پشتون در رژیم طالبان چه خواهد شد؟
یک مدرسه جهادی طالبان در قندهارمنبع تصویر،GETTY IMAGES
توضیح تصویر،
یک مدرسه جهادی طالبان در قندهار
اطلاعات مقاله
نویسنده,کامبیز رفیع
شغل,پژوهشگر در دانشگاه سواس
۶ ساعت پیش
ناظران
توضیح تصویر،
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشماندازی متنوع و متوازن از موضوعات مختلف ارائه کند. انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها از طرف بیبیسی نیست.
برگشت رژیم طالبان در ظاهر به نظر میرسد به ارتقای جایگاه قوم پشتون به عنوان یکی از اقوام مطرح افغانستان منجر شده؛ واقعیتی که انکار آن اکنون دشوار است.
البته، شاید اقلیت اندکی در میان این قوم اصولا با شیوه حکومتداری این گروه موافق باشد. یقینا تعداد زیادی با دیدگاه و شیوه حکومتداری طالبان مخالف است. این مخالفت در شمار چشمگیر فعال مدنی پشتون که در ضدیت با رژیم طالبان فعال هستند دیده میشود.
ضمنا، کم نیستند اعضای این قوم که از عملکرد طالبان آسیب دیدهاند. از این جمله، میتوان کشتار انتقامجویانه سربازهای قبلی ارتش و بهویژه سرکوب تعداد بیشماری بهبهانهِ تعلق به داعش از طرف رژیم طالبان در ولایات مشرقی را نام گرفت، که به همین موارد خلاصه نمیشود.
ضمنا، تعلق قومی یک گروه را با کلیت یک هویت مُقارن و یکی دانستن اغراقآمیز و عمیقا غیراخلاقی است، که به «تبعیض» دامن میزد.
آگهی
با آنکه بایستی هویت قوم پشتون را از گروه طالبان مجزا دانست، اما رژیم این گروه در این دو سال نشان داده که در تعهدش به پشتونبودن پایبند است.
Skip مطالب پیشنهادی and continue reading
مطالب پیشنهادی
طلبهها در مدرسهای در شهر قندهار مقر هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان
شورای امنیت سازمان ملل: طالبان به سیاستهای پشتونمحور و استبدادی دوره اول خود برگشته است
رهبران طالبان در حال نماز عید فطر در ارگ کابل
پیام عید فطر اشرف غنی: رهبران طالبان به ثروتمندترین افراد تبدیل شدهاند
بازگشت طالبان به قدرت و سقوط دولت افغانستان در اوت ۲۰۲۲
آیا حکومت طالبان در دو سال گذشته در تامین امنیت و بهبود اقتصاد موفق بود؟
سربازان طالبان
آیا رهبران جهان باید گفتگو با طالبان را آغاز کنند؟
End of مطالب پیشنهادی
نحوه حکومتداری این رژیم نشان میدهد که انگیزه قومی از عمدهترین عوامل رویکرد آن به قدرت است، و شاید همتراز با برداشتهای اعتقادیِ این گروه در سیاستهای آن نقش بازی میکند.
اعضای رژیم این گروه تقریبا همه از این قوماند و بیشتر ردههای پایینی این رژیم، بهشمول والیها و فرماندهان واحدهای نظامی نیز مربوط به این قوم است. جابجایی اجباریِ با حمایت افرادِ رژیم در برخی ولایات نیز تا حال اغلب رنگ قومی داشته است.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
صفحه ۲
صفحه ۲
در این برنامه با صاحبنظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت و گو میکنیم.
پادکست
پایان پادکست
در تاریخ افغانستان کمتر شاهد انحصار قدرت سیاسی به این شدت بودهایم.
در نظامهای شاهی و جمهوری در قرن بیستم، بررغم اینکه اکثرا زعیم سیاسی پشتون بود و جهتگیریِ قدرت سیاسی بیشتر رنگ قومی داشت، بطنِ قدرت سیاسی از کثرت، عدم تجانس و انعطافپذیری در میزانهای مختلفی برخوردار بود. رژیم کنونی از چنین ویژگیِ عمدتا بیبهره است. در رویکرد آن نهتنها هویت قومی، بلکه رقابتهای درونقومی و قبیلهای نیز به چشم میخورد. احتمالا در این ویژگی رژیم کنونی تنها با رژیم قبلیِ طالبان در دهه ۱۹۹۰ قابل مقایسه است.
رژیم کنونی در سویههایی، مشابه نظامهای فاشیستی در نحوه رویکرد سیاسی آن برخی ویژگیهای را نشان میدهد، مثل تبعیض گروهی با جلوههای آشکار و پنهان، تمرکزگرایی مفرط قدرت سیاسی، عدم تحمل دیدگاه مخالف، استعداد جنایتپیشگی خودسرِ اعضای رژیم برای حفظ آن و ماموریت ایدیولوژیک برای رسیدن به غایت تمامیتگرا.
برخی پیامدهای این رژیم متوجه قوم پشتون خواهد شد که تا جای زیادی برمیگردند به ماهیت انحصاریِ قدرت در شکل کنونی آن و محرومیت دیگر اقوام در قدرت سیاسی.
آسیبهای مشهودتر رژیم، مثل محرومیت دخترها از آموزش، محرومیت همه از آموزش بهینه و معاصر، رکود اقتصادی و آسیبهای فیزیکی و روحی ماهیت جمعی دارند و همه را متاثر میسازند.
اما از یک جهت، انحصار قدرت به واکنشهایی در داخل و بیرون از طرف دیگر اقوام شکل بخشیده که اهمیت آن فراتر از اهدافِ مقطعیست، که نباید آنها را دست کم گرفت.
برای مقایسه، در دهه ۱۹۸۰ در ضدیت با اشغال افغانستان از طرفِ اتحاد شوروی واکنش مشابهی شکل گرفت. این حرکتها به نسلی از چهرههای سیاسی فرصتِ رُشد فراهم کرد، که تعداد زیادی در میان آنها پشتون بود بهشمول چهرههای مطرحی مثل زلمی خلیلزاد، محمداشرف غنی، انورالحق احدی، علی احمد جلالی، هدایت امین ارسلا، رحیم وردک، کریم خرم، و حامد کرزی. فعالیت سیاسی بهویژه در بیرون کشور به اینها مزیتهای فراوانی در پی داشت. گشایش در جهانبینی، تبحر در بیان و تأمین رابطه از تواناییهای بود که اینها فراگیریِ آنها را تا جایی مدیون درگیری در فعالیتهای سیاسیِ این دوره بودند. این تواناییها کمک کرد بعدا در جهتدهیِ سیاست افغانستان در تعامل با جهان نقش حیاتی بازی کنند.
در دوره پسابُن (۲۰۰۱)، بیشتر کماقبالیِ اتحاد شمال (جبهه متحد ضد طالبان) در کسبِ دولتِ مطلوباش و بعدا تغییر ساختاری در حکومت در قوانین تا جایی برمیگشت به نداشتنِ روابط و توان تأمین چنین روابطی برای رسیدن به اهداف آن. اینگونه روابط برای روایتسازی و ایجاد روندهای بزرگتر سیاسی پیرامونِ یک کشور نقش نامرئی اما مهم بازی میکنند.
نسل دیگری اکنون واکنش در برابر رژیم طالبان را سازماندهی میکند که در رهبریِ آن بیشتر اقوام دیگر حضور دارند. شور و انگیزه «مبارزه» اکنون شاید به رُشد سیاسی عمدتا اعضای دیگر اقوام در سویه بزرگتر فرصت فراهم کند.
افزون بر این، ماهیت آشکارا انحصاریِ رژیم به اعضای دیگر اقوام کمک کرده در رسانهها و سازمانهای جهانی مخاطب کسب کنند. چنین روندی برای اعضای این اقوام فرصت میدهد تا یاد بگیرند چگونه روایتهای مسلط پیرامون افغانستان را به سمت دلخواهشان هدایت کنند. از منظر جهانی، فرصتهای کنونی بهسودِ جایگاه سیاسی اقوام دیگر رقم خورده است. شاید بیشتر از قبل و برای اولین بار کشورها و نهادهای دخیل در امور افغانستان به واقعیتهای قومی آن حساسیت نشان میدهند و بهنفع حکومت «همهشمول» حرف میزنند. قبلا حساسیتها و نگرانیها در این عرصه از طرفِ بیرونیها اغلب برای حفظ مصحلتهای سیاسی چندان جدی گرفته نمیشد، که اکنون در حال دگرگونیست.
مطیعالله ویسا، فعال آموزشی
منبع تصویر،GETTY IMAGES
توضیح تصویر،
مطیعالله ویسا، فعال آموزشی بود که عمدتا در ولایتهای شرقی و جنوبی افغانستان فعالیت میکرد. او از ۷ فرودین/حمل تاکنون در بند طالبان به سر میبرد، عکس از می ۲۰۲۲ در قندهار
از پیامدهای دیگر نحوه انحصاریِ قدرت رژیم طالبان به پشتونها، خلاف تصور، احتمالا «ضعف تدریجیِ» زبان پشتو خواهد بود. این گمان که آمدن این گروه احتمالا برای رُشد این زبان کمک خواهد کرد، تا جای زیادی گمراهکننده است. کمیت در کاربرد که احتمالا با برگشتِ این گروه به قدرت افزایش یافته، با رُشد این زبان یکسان نیست.
بستر مناسب اقتصادی و تعامل یک زبان با دانش و فنِ امروزی برای رُشد آن مهم است. چنین بستری در اختیار زبان پشتو زیر حاکمیتِ رژیم طالبان چندان قابل تصور نیست. بهویژه سرکوب رسانههای آزاد این زبان را از یک ابزار مهم برای رُشد آن محروم ساخته است. این ابزار در دوره جمهوریت توسعه چشمگیری یافت.
تاثیر رژیم طالبان بنا به مأموریتِ انحصاری و ایدیولوژیک آن اغلب به یکرنگسازیِ نفوس معطوف است. چنین روندی در رژیمهای تمامیتگرای مشابه اغلب به رکودِ فرهنگی و عدمخلاقیتِ جامعه منجر گشته است. هرچند فارسیزبانها، ترکتبارها و اقلیتهای فرهنگی هم از این رژیم از این منظر آسیبپذیر اند. اما توانِ فرهنگی در بیرون کشور و همسایهگی با ایران و ازبیکستان حداقل در تداوم و رُشد فرهنگ و زبان فارسیزبانها و ترکتبارها کمک خواهد کرد. امکانی که زبان پشتو با آمدنِ رژیم طالبان از آن محروم گشته است.
بهجای ارتقا، در درازمدت فاصله گرفتنِ این زبان از ارتباط امروزی محتملتر است.
اینها تنها آسیبهایِ نیستند که متوجه قوم پشتون خواهند شد. این امکان نیز وجود دارد که رژیم طالبان با تغییر بنیادین در رویکرد سیاسی به حکومتی فُرصت دهد که برخی از توانِ سیاسی دیگر اقوام را در خود جذب کند که از تمرکز فعالیت آن در بیرون و فُرصتهای که این نوع فعالیت فراهم میکند، فاصله بگیرد. آوردن رفاه اقتصادی و رُشد فرهنگی جامعه اولتر از همه، با تساویِ جنسیتی میتواند رویکرد اصلاحیِ دیگری باشد که در بالا بردنِ سطح فرهنگی جامعه، بهشمول زبانهای رسمیِ آن، کمک کند.
0 comments:
Post a Comment