Saturday, 23 December 2023
سیا ست مدا ران ونظا می ها وامنیت کا ران امریکا یی، در باره ی رویداد های افغا نستان ونوکران افغان خود وشکست جنگ کشور خود در افغا نستان ، چگونه می اند یشند؟
علت شکست آمریکا در افغانستان
پنجشنبه, سپتامبر 2, 2021 - 23:22
هنری کیسینجر
برگردان:
علی آزادی
در اینجا، آنچه نا دیده گرفته شده بود، یک جایگزین قابل تصور بود که اهداف قابل دستیابی را ترکیب میکرد. میشد عملیات ضدشورش، به جای نابودی طا لبان، به عملیات مهار محدود شود و یک رویکرد سیاسی-دیپلماتیک یکی از جنبههای خاص واقعیت افغانستان را مورد بررسی قرار دهد: اینکه همسا یگان این کشور - حتی در صورت خصومت با یکد یگر و گهگاه با ما، از تهدیدات بالقوه تروریستی افغانستان احساس خطر میکنند.
تصرف افغانستان توسط طالبان نگرانی اضطراری را نسبت به خروج ده ها هزار آمریکایی، متحدین و افغان های سرگردان در سراسر این کشور برمی انگیزد. با این حال نگرانی اساسیتر این است که چگونه آمریکا با وجود هشدارهای فرا وان و بدون مشورت با متحدان یا افرادی که مستقیماً در دو دهه گذ شته فدا کارا نه در این عملیات دخیل بودهاند، تصمیم به عقبنشینی گرفت و چرا چالش اساسی در افغانستان به شکل یک انتخاب ناگزیر میان «کنترل کامل "افغانستان» یا عقبنشینی کامل از آن تفهیم و به مردم ارا ئه شد.
یک مسئله اساسی، طی چندین نسل، تلاشهای آمریکا در عملیات ضدشورش (اقدام نظامی یا سیاسی با هدف شکست نیروهای طغیانگر نامنظم) را از ویتنام تا عراق درگیر خود کرده است. زمانی که ایالات متحده جان نظامیان و اعتبار خود را به خطر انداخته و سایر کشورها را هم درگیر میکند، این کار باید بر اسا س ترکیبی از اهداف استرا تژ یک و سیا سی انجام شود؛ به معنای ارا ئه اهداف راهبردی در جهت روشن کردن آنچه ما برای آن مبارزه میکنیم و اهداف سیا سی برای تبیین چارچوب قا نونی در را ستای کسب نتیجه مورد نظر چه در داخل کشور مربوطه و چه در سطح بین المللی.
ایالات متحده به دلیل نا توانی در تعریف اهداف قا بل دستیا بی و پیو ند دادن آنها به رو ندهای سیا سی پا یدار آمریکا، تلاشهای ضدشورش خود را بیثمر کرده است. از سویی اهداف نظامی آمریکا بیش از حد مطلق و غیرقابل دستیابی بوده و از سوی دیگر اهداف سیاسی بیش از حد انتزاعی و فرّار ترسیم شدهاند و عدم پیوند میان آن ها، آمریکا را درگیر جنگهای بیپا یا نی کرد و باعث شد که در داخل کشور، هدف وا حد را در با تلاقی از اختلافات داخلی مضمحل کنیم.
ایالات متحده در میان حما یت گسترده مردم و در پا سخ به حمله القا عده به آمریکا، وا رد افغانستان تحت کنترل طا لبان شد و حمله نظا می اولیه به شکل مو ثری با پیروزی همراه شد. اما طا لبها در پنا هگاههای پاکستانی خود به حیات شان ادا مه دادند و از هما نجا با کمک برخی مقامات پاکستانی، در افغانستان به شورش دست زدند.
اما با فرار طا لبان از کشور، ما تمرکز استرا تژیک خود را از دست دادیم ، خود را متقاعد کردیم که در نها یت با تبدیل افغانستان به یک دولت مدرن با نهادهای دموکرا تیک و دو لتی که مبتنی بر قانون اسا سی است، میتوان از باز پروری پا یگاههای تروریستی جلوگیری کرد. اما چنین پروژه ای نمیتوا ند برنامه زما نی هماهنگ با فرا یند های سیا سی آمریکا داشته باشد. در سال ۲۰۱۰ در مقاله ای در پا سخ به افزا یش تعداد نیرو های اعزامی به افعانستان، من نسبت به روند طولانی و طاقتفرسای ماجرا هشدار دادم که حتی میتواند افغانهای غیرجهادی را نیز در برابر این تلاشها برانگیزد.
افغانستان هرگز یک دولت مدرن نبوده است. دولتمندی مستلزم احساس تعهدمشترک و تمرکزقدرت است. خاک افغانستان، آکنده از عناصری است که ناقض این ایده هاست. ایجاد یک دولت دموکرا تیک مدرن در افغانستان که در آن احکام دولت به طور یکنواخت در سراسر کشور اجرا میشود، مستلزم یک دوره زما نی چندین سا له و در وا قع چندین دههای است. چرا که این روندها در تضاد باسرشت جغرا فیایی و خوی قومی-مذهبی این کشور است. چندپارگی، دسترسینا پذیری و عدم وجود مرجعیت محوری در افغانستان، آن را به پا یگاهی جذاب برای شبکههای تروریستی تبدیل کرده است.
اگرچه قدمت یک نهاد منحصر به فرد متمرکز افغان به قرن ۱۸ میرسد، اما اقوام همیشه به شدت در برابر تمرکز دولت مقاومت کردهاند. ثبات سیاسی و نظامی در افغانستان در بسترهای قومی-قبیلهای شکل گرفته، در یک ساختار اسا ساً فئو دا لی که در آن عوامل تعیینکننده، سازماندهندگان نیروهای دفاعی قبیله هستند.
به طور معمول آن ها در رقا بت قبیلهای هستند اما در زمان حمله نیروهای خارجی، این فرماندهان جنگ به طور گسترده وارد ائتلاف واحد میشوند.
مانند حمله ارتش بریتانیا در سال ۱۸۳۹ و یورش نیروهای مسلح شوروی به خاک افغانستان که در سال ۱۹۷۹ آنجا را اشغال کردند- و به دنبال تحمیل تمرکز و انسجام بودند.
هم عقبنشینی فاجعهبار بریتانیا از کابل در سال ۱۸۴۲ که در آن تنها یک اروپای ی از مرگ یا اسارت نجات یافت، و هم خروج حقیرانه شوروی از افغانستان در ۱۹۸۹، با بسیج موقتی قبایل ایجاد شد. در وا قع تاریخ این کشور، استدلال های کنونی مبنی بر اینکه مردم افغانستان حاضر نیستند برای خود بجنگند را تایید نمیکند. آنها جنگجویانی دلیر برای طوایف خود بوده و در راه خودمختاری قبیله خود ترسی از نبرد ندارند.
با گذشت زمان در افغانستان، جنگ ویژگیهای عملیاتهای ضدشورش نا محدود قبلی را به خود گرفت و به تدریج حمایت داخلی را در آمریکا از دست داد. پا یگاههای طالبان ویران شده بود، اما پروژه ملت سازی در یک کشور جنگزده، باعث عزیمت نیروهای نظامی بیشتر به خاک افغانستان شد. طالبان قا بلمهار بود، اما حذف شدنی نبود، و معرفی اشکال نا مأ نوس دولت برای افغانها، باعث تضعیف وفاداری سیاسی و افزایش فساد در دل دولتها شد.
بدین وسیله، درباره افغانستان نیز الگوی قبلی منازعات داخلی آمریکا تکرار شد. آنچه طرف حامیان عملیات ضدشورش پیشرفت مینا مید، طرف سیا سی دیگر آن را فاجعه تلقی میکرد. هر دو گروه تمایل داشتند یکدیگر را در طول مدیریت طرف مقابل [هم بر کشور و هم در جنگ] فلج کنند.
در اینجا، آنچه نادیده گرفته شده بود، یک جایگزین قا بل تصور بود که اهداف قابل دستیا بی را ترکیب میکرد. میشد عملیات ضدشورش، به جای نا بودی طالبان، به عملیات مهار محدود شود و یک رویکرد سیا سی-دیپلماتیک یکی از جنبههای خا ص وا قعیت افغا نستان را مورد بررسی قرار دهد: اینکه همسا یگان این کشور - حتی در صورت خصومت با یکدیگر و گهگاه با ما، از تهدیدات بالقوه تروریستی افغانستان احساس خطر میکنند.
بنا برا ین سئوا ل اسا سی این است که آ یا میتوان رویه سیا سی را با گرا یش عملیات ضدشورش هماهنگ کرد؟ مسلما هند، چین، روسیه و پاکستان منا فع متفاوتی دارند. یک دیپلماسی خلاق ممکن است اقدا مات مشترک برای غلبه بر تروریسم در افغا نستان را تسهیل کند. این استراتژی میتوا ند به همان صورتی باشد که انگلیس به مدت یک قرن از پا یگاههای زمینی خود در هند از منافعش در سراسر خاورمیانه دفاع کرد، آن هم بدون پا یگاههای دا ئمی، اما با آمادگی پایدار برای دفاع از منافع خود و با همرا هی متحدان منطقهای خود.با این حال هرگز این استرا تژی جا یگزین مورد بررسی قرار نگرفت. روسای جمهور دونا لد ترا مپ و جو با یدن، با مخا لفت علیه جنگ، مذاکرات صلح با طا لبانی را کلید زدند که ما بیست سا ل پیش خود را متعهد به نا بودی آن ها,.;بودیم. همه این ها اکنون به خروج بدون قید و شرط آمریکا ازافغا نستان از سوی دولت با یدن، و تبعا تی که امروز شاهد آن هستیم رسیده است. دراخیر این مقا له ، کیسینجر گفته است که امریکا نظر متحدان خود را هم درباره عقب نشینی از افغا نستان نا د یده گرفته است... ( منبع :اکونومیست ،روز نشردوم سپتا مبر2021 ).
این مقا له ازسا یت ایران گلوبا ل ، گروه انترنیتی فرهنگ گفت وگوو نشر شده درروز 2/9/ 2021 - 14 شهریور/ سنبله 1400 ،گرفته شده است. ازاین نگاه که با عنوان مقا له های دوام داربه عنوان " سیا ست مدا ران ونظا می ها وامنیت کاران امریکای ، درباره رویدا د های افغا نستان ونوکرات افغان خود وشکست جنگ کشورخود علیه تروریسم در آن چگونه می اند یشند همسازمی با شد ، به نشرآن در صفحه ی فسبوک / رخنامه ام ووب لاک های " اند یشه " و" انسان گرای" می پردا زم. روز پخش آن دوم ماه جدی سا ل 1402 خورشیدی می با شد.
Monday, 18 December 2023
چرا اتحاد شوروی توا نست درافغا نستان ، راه های پخته ودا نشگاه پلتخنیک ، میدان های هوای و... بسازد ؛ اما امریکا ومتحدا نش با هزینه سرما یه هنگفت وحضورنظا می ، هم کمک دربازسازی این کشور کرده نتوا نستند هم آن را به تروریستان تحویل وعقب نشینی کرد ند؟
بخش دوم
ابرا هیم ورسجی
روز دوشنبه ، بیست و هفتم ماه قوس ، سا ل 1402
شکست سیا ست امریکا به خصوص جنگ آن علیه تروریسم درافغا نستان ، سه علت عمده دارد:نخست ،اطلا عا ت دروغین طا لب زلمی خلیلزاد ، افغان نا قل وپا کستا نی تباروشهروند امریکا به مرا کز اطلا عا تی- امنیتی آن کشور ؛ دوم ، هتلچی ها وپودرکاران افغانِ مزد ورامریکا وپا کستان وبد روغ تکنو کرات معرفی شده توسط د سته ی نا دان همکارجورج بوش ؛ سوم ،بازیی د وگا نه پا کستان دررا بطه به افغا نستان وسیا ست افغا نی امریکا .
دربخش نخست این مقا له ، کارنا مه ی تا اندازه ی با د ستا ورد شوروی درافغا نستان را بررسی کردم. در این بخش ، کار نا مه بی د ستا ورد امریکا درافغا نستان وتحویل دا دن آن به تروریستان توسط آن را بررسی می کنم. دراین بررسی ، از " جنگ های اشباح " نوشته ستیف کول و " جنگ بارک اوبا ما " نوشته ی با ب ود وارد ، د و نویسنده ی شنا خته شده ی امریکای ، بهره برداریم می کنم. ونوشته را با پیشنها د میخا ئیل گوربا چوف ، اخیرین رهبر شوروی به رو نا لد ریگان رئیس جمهور وقت امریکا ، می آغازم. بطورنمونه : گوربا چوف ازریگان خوا سته بود که کمک به جهادی ها را قطع کند که نه پذ یرفت. بعد ازآن ، گوربا چوف ازجورج بوش پدر، معا ون ریگان خوا ست که کمک درایجا د یک حکومت قا بل پذ یرش مردم افغا نستان کند. اما او گفت که ، حکومت سازی درافغا نستان پا لیسی ما نیست. این سخن او تا یید موضع آی اِس آی / شبکه ی جا سوسی پا کستان بود ؛ وسیا / سازمان اطلا عا ت مرکزی امریکا پیشبینی کرده بود که افغا نستان پس از جنگ خطر نا ک خوا هد بود ( جنگ های اشباح ، بر گه 169).
واقعیت این است که ،افغا نستان پسا شوروی را سیا ست فرصت طلبا نه ی امریکا به میدان تباه کاری وتروریسم کاریی- طا لبا نی- القا عده ی پا کستان تبد یل کرد. تروریسم کاریی که تا وان آن را هم مردم افغا نستان هم امریکای ها درجنگ نا کام جورج بوش رئیس جمهورامریکا علیه تروریسم پردا ختند وبا ید می پردا ختند. به این خا طرکه ، امریکا در را بطه به افغا نستان هم آگا هی کمترهم نگاه ابزاری دا شت. یعنی ازآن علیه حضورنظا می شوروی بهره برداری وبعد ازآن موقع به پا کستان / نوکر فرصت طلب ود وگا نه باز خود فرا هم کرد تا اول کا بل را توسط گلبد ین نوکرافغان خود با جنگ علیه دولت اسلامی مجا هد ین که رهبر آن استا د ربا نی بود ویران کند ودوم طا لبان والقا عده را ایجا د وآن را به تروریستستان تبد یل کرد! شوا هد نشان می دهند که ، اول ،برنامه ویران کردن افغا نستان توسط ژنرا ل اخترعبد الرحمن رئیس شبکه جا سوسی پا کستان ارا ئه شد ( جنگ های اشباح ، برگه 103) ود وم ، همان شبکه ی تباه کارکا بل را با کمک به گلبد ین ویران کرد و سوم با ایجا د طا لبان والقا عده وابزار کردن آن ها ، افغا نستان را به تروریستستان تبد یل کرد. به گو نه ی که د یده شد ، این شبکه جا سوسی پا کستان بود که بن لادن را به طا لبان معرفی وسهولت برای روزنا مه نگا ران فراهم کرد تا آن گو نه که سعودی می خوا ست به قند هار بروند. وترکی فیصل / رئیس شبکه ی جا سوسی عربستان ، در را بطه به اشغا ل کا بل توسط طا لبان روشنی اندا خته گفت که با آن ها بخا طر مهمان داری ازبن لادن مقا بله نمی کند... سعودی بهترمی دا نست که بن لادن درافغا نستان با شد ونمی خوا ست که او را محا کمه وشهید بسازد. و طا لبان قبلا به سعودی گفته بود ند که بن لادن با ما می با شد وهمان گو نه که شما بخوا هید با اوبرخورد خوا هیم کرد. سعودی به طا لبان گفت که نگذارید او علیه ما عمل کند. ترکی فیصل فکرمی کرد که ازاین طریق می توا ند دهن بن لادن را بسته می کند ؛ در حا لیکه ، او برنا مه خود را دا شت ومی خوا ست که طا لبان را به نفع خود متحول کند ( جنگ های اشباح ، بر گه های :341-342).
بر پا یه ی آنچه که گفته شد ، می توان به صرا حت گفت که سیا سی ها وامنیت کا ران امریکا یی ، در باره افغا نستان ورویدا د های آن نا آگاه بود ند واین نا آگا هی در تیم جورج بوش ، بارزتربود. بطور نمونه ،...مشا وران سیا ست خارجی جورج بوش ، درباره جنوب آسیا ، شنا خت کارشنا سا نه ندا شتند. البته که دیک چینی معا ون او ورا مسفیلد وزیر دفاع اومعلوما ت گسترده د رامورد یگربخش های جهان دا شتند اما آگا هی کارشنا سا نه در با ره ی پا کستان وافغا نستان ندا شتند. پا ل ولفویتزمعا ون وزیر دفاع او کارشنا س جنوب شرق آسیا بود ؛ البته که پا ول وزیر خارجه ، آرمیتاج معا ون اوتجربه زیا د درباره منطقه دا شتند وهرکرکدام دردهه 1980 وآخر دهه 1990 ، از نزد یک با ارتش وحکومت پا کستان کارکرده بود ند. وآرمیتا ج هم که درپسین برهه جها د ضد شوروی ،ازواشنگتن با مسئله درگیر بود وپا ول دردهه 1990 ،درجریان جنگ خلیج فارس با ارتش پا کستان ازنزد یک درتما س ومصروف رای زنی بود ، اما هرد وی آن ها دردهه 1990 دربیرون حکومت بود ند. دوره ی که اتحا د امریکا با پا کستان به سوی بیهود گی رهسپارشد و علت آن تا اندازه ی تروریسم بن لادن ومسا یل مربوط به جها دی های کشمیربود ( جنگ های اشباح ، برگه 539).
ازاینکه حکومت آن زمان هند ما نند دوره ی شوروی سا بق با مسکو را بطه نزد یک ندا شت ، عدم تما یل امریکا به تروریسم کاریی پا کستان در کشمیر ، دا رای اهمیت ویژه درسیا ست جنوب آسیای آن بود. اهمیتی که نشان می دا د که امریکا ما نند گذ شته به پا کستان اهمیت نمی دهد. ازاین که پا کستان فهمیده بود که هم خو د ش هم افغا نستان ما نند گذ شته برای امریکا ، اهمیت ندارند. بنا برآن ، با زار تروریسم کاریی طا لبا نی- القا عده ی ودیگرگروه های تروریستی را درافغا نستان ، گرم سا خت! برای عربستان هم موا جه با خطر ایران ، اهمیت ویژه پیدا کرده بود! سیا ستی که مشوق پا کستان در تروریسم کاریی طا لبا نی- القا عده ی درافغا نستان شد. به سخن د یگر، اهمیت ویژه قا یل شدن امریکا به هند وبی توجهی آن به کشمیرخوا هی پا کستان ، با عث شد که نظا می های تروریسم کارپا کستا نی ازطریق تروریسم کاری بر افغا نستان مسلط وازآن درمسئله کشمیرعلیه هند بهره برداری کنند. خوا ست غیر منطقی وبا لا ترازتوان سیا سی واقتصادی پا کستان!
دراین بازیی کثیف ، پا کستان کم ارزش شده درامریکا ، د و ابزار تباه کاری د رافغا نستان دا رد: نخست ، پشتون های قبا یلی - استعمارزی که استعمارزی گریی ایشان توسط جها دی های تا جیک مسلط بردو لت اسلامی مجا هد ین ، به چا لش گرفته شده بود ؛ د وم ، ایجا د طا لبان تروریست والقا عده ازافغان های قبا یلی وعرب های آواره درقلمرو خو د ش واعزام آن ها به افغا نستان. شکست رسوا خیز شبکه ی جا سوسی پا کستان در تحمیل گلبد ین برافغا نستان پسا شوروی هم بد شواری های آن افزوده بود! وشکست پا کستان در تحمیل گلبد ین برافغا نستان ، زا ده ی د ست بالای جها دی های تا جیک درجنگ علیه ارتش سرخ بود. سند های معتبر هم نشان می دهند که بیشترین کمک های امریکا وعربستان به مجا هد ین ازطریق پا کستان ، به گلبد ین داده شده بود. گلبد ین هم بیشترین کمک ها را گرفت هم کمترین جنگ علیه ارتش سرخ وحکومت د ست نشا نده آن وبیشترین جنگ ها را علیه جهادی های رقیب ومخا لف خود به خصوص جهادی افغان درکنر وننگرهاروهلمند وغزنی کرد. دربرهه پسین ، این گونه جنگ های گلبد ین درشما ل افغا نستان وشما ل کا بل، توسط فرما نده مسعود مهارکرده شد.
بنا برآن ، شبکه ی جا سوسی پا کستان هم خود ش هم ازطریق زلمی خلیلزی افغان نا قل وپا کستا نی تبار وشهروند امریکا، اطلا عا ت دروغین به مقام های جا سوسی آن کشور دا د. بطورنمونه ، ...شبکه ی جا سوسی پا کستان کوشش کرد که سازمان اطلا عا ت مرکزی امریکا افسران خود را ازکمپ های مرزی که درآن ها با غیان / یا مجا هدان افغان آموزش دا ده می شد ند دورنگهدارد. خلاف آن ، ویلیام کیسی نما ینده ی سازمان اطلا عا ت مرکزی امریکا اصراردا شت که برآن ها نظارت دا شته با شد. مثلا ، در اوا یل سا ل 1984 ، برای اولین بار، کیسی برای مشا هده ی کارنا مه پا کستا نی ها به مرکز سیا دراسلام آبا د رفت تا ما نع آن ها شود. به این خا طرکه ، نیروهای خا ص شوروی درتمام مرزها فعا ل شده بود ند. وشبکه جا سوسی پا کستان نگران بود که روس ها آگاه شوند وبرآن بتا زند. همچنان، شبکه جا سوسی پا کستان ازاحتما ل اختطا ف کیسی توسط سازمان جا سوسی شوروی درپا کستان نگران شده بود! کیسی هم این نگرا نی را رد کرد ، وشبکه جا سوسی پا کستان هم پذ یرفت که با مرکز سیا دراسلام آبا د همکاری کند تا کمپ موقت جعلی افغان های زیر فرمان آن را ملا حظه کند. مثلا، کیسی را دریک جیپ سوار وبه تپه های شما ل اسلام آبا د ، بسیاردورتر ازمرزافغا نستان ، برد ند آن هم در شب وبه او نه گفتند که به کجا می روند وبا طی سرک های خا کی بعد ازچند کیلومتراو را پیا ده کرد ند ویک گروه کوچک افغان های " جهادی نمای" زیرآموزش رزمی را برا یش نشان دا د ند. افغان های که درآنجا آموزش ضد هوای می د ید ند. افغان ها سروصدا کرد ند وکیسی درمحل آن مبارزان راه آزادی اشک شا د یا نه ریخت! ( اشک شا د یا نه ی احمقا نه ؛ زیرا که ، آنجا دا من کوه اسلام آبا د بود نه مرز افغا نستان). بعد ازمشا هده کمپ ، کیسی ازپا کستان به واشنکتن بر گشت وشکا یت های زیا دی ازکنگره ومحا فظه کا ران اید ئولوژیکی شنید مبنی براینکه دید گاه محطا ت سیا درجنگ افغا نستان دا عیه یا غیان را خساره مند می سازد.
بعد ازآن ، هیئت های کنگره به پا کستان آمد ند وشکا یت ها را شنید ند. قومندان های جهادی از جمله عبد الحق را جع به فسا د شبکه جا سوسی پا کستان در کنترول وچگو نگی توزیع سلاح ها ومهما ت به مجا هد ین شکا یت کرد ند. همچنان ، قومندان ها خوا ستند که امریکا هم سلاح های پیشرفته به آن ها بد هد هم خود مستقیم درگیر مسا یل شود ( جنگ های اشباح ، بر گه 101). خلیلزی افغان نا قل وشهروند امریکا هم در خد مت پا کستان بود واطلا عا ت دروغین به شبکه امنیتی آن فرا هم می کرد وبرای اینکه دروغ کاریی افغا نی اش درامریکا زیر پرسش نرود افغان بودن خود را انکار کرده بود. دروغ گویی خلیلزی در دوره جنگ علیه ارتش سرخ بد وره ی تروریسم طا لبا نی- پا کستا نی علیه دولت اسلامی مجا هد ین انتقا ل یا فت. بطورنمونه ، خلیلزی به شبکه امنیتی امریکا گفته بود که : اگرچه پشتون نیست اما تا کید بر حما یت امریکا ازپشتون های تبعیدی وسلطنت طلبان ما نند کرزی دا شت که با ید مرکز استرا تژی ضد طا لبان با شند! اگر هد ف امریکا سرنگو نی ملا عمر با شد ، را بطه نزد یک با اتحا د شما ل به این هد ف مفید نمی با شد. همچنان، خلیلزی تا کید دا شت که با ید پشتون های مخا لف طا لبان تشویق شوند تا ازآن ها انشعا ب کنند. این طرز فکر در مخا لفت با کا فر بلیک ومرکز بن لادن درمبارزه علیه تروریسم وا قع شد....مرکزی که مسعود را در برا بر القا عده ،یک نیرو می شمرد. واین مرکز با وردا شت که پشتون های نا توان سیا سی- تبعیدی چگونه می توا نند حرکت یا روحیه انشعا ب در طا لبان ایجا د کنند؟ ....بحث ها نشان می دهند که جورج بوش جهت گیری وا ضح ندا شت وکا بینه ی او هم کمترین قد رت درزمینه نشان نمی دا د. در چنان شرا یطی ، ملیحه لودی سفیرپا کستان درامریکا به را یس گفت که هرد و حکومت می توا نند با همکاریی هم بن لادن را منزوی کنند. لودی وعده کرد ؛ اما ارتش پا کستان با ور دا شت که طا لبان درکشورهای نیرو مند غلط شنا سای شده اند. لودی گفت که طا لبان اخیرا بر تو لید تریا ک هجوم برده اند ورا یس جوا ب دا د که استا لین هم کارهای زیا دی کرده بود ( 546-547). همچنان ، خلیلزی ازشورای امنیت ملی امریکا خوا ست که با بهره برداری از نفوذ خود درحکومت پا کستان ،یک جناح مخا لف طا لبان ازپشتون ها درآن کشور بسازد که توسط حکومت آن رد شد. بها نه حکومت پا کستان در رد این پیشنها د این بود که ما گرفتارجنگ شهری خوا هیم شد ( 551).
در حا لیکه پا کستان د وگا نه باز از جنگ شهری در قلمرو خود ش می ترسید ، هم گلبد ین را برای جنگ شهری در افغا نستان تقویت کرد هم طا لبان والقا عده را ایجا د وآن را به تروریستستان تبد یل کرد. پیشتر یا د آورشدم که ، بن لادن بر نا مه خود را دا شت وطا لبان / شا خه ی ریشوی ارتش پا کستان هم همکاراو بود ند. همکاریی که ریشه در جلب کمک ما لی ازعربستان واما را ت متحده ی عربی توسط نظا می منا فق وطا لبان کارپا کستا نی دا شت. حکومت ملای ایران هم با جنگ بیهوده ی خود درعراق ، موقع به نفوذ یا بی بیشترپا کستان درافغا نستان دا ده بود و بعد از رهای ازآن ، متوجه افغا نستان شد. توجهی که عا مل عمده ی نگرا نی پا کستان وعربستان شد. بنا برآن ، به صرا حت ، می گو یم که نظا می ها وملا های افغان تبار پا کستا نی به کمک ما لی عربستان واما رات متحده عربی ، فرما نده تروریستان درافغا نستان می با شند. طا لبان والقا عده هم که نما د بارزتروریسم کاریی پا کستان در افغا نستان ن می با شند.
شا یان یا د آوری می دا نم که ، تا این بخش نوشته ،از " جنگ های اشباح " نوشته ی ستیف کول بهره برداری کردم واکنون به سراغ " جنگ اوبا ما " نوشته ی با ب ود وارد می روم. به این خا طر که ،نوشته های هرد و نویسنده در باره ی رویدا د های نا شا د افغا نستان ، همسا نی ها دا رند. ازاینکه اعتما د جورج بوش به همکاری پا کستان درمبارزه ی او علیه تروریسم درافغا نستان میوه درخورتوجه ندا ده بود ، بارک او با ما جا نشین او ، قبل ازوا رد کاخ سفید شدن ، جو با یدن معا ون خود وسنا تور گراهام را به اسلام آبا د وکا بل فرستا د تا اوضاع را ازنزد یک بررسی وگزارش دهند...با یدن درگفت وگوی خود با زرداری رئیس جمهورپا کستان ، به او گفت که بارک اوبا ما جنگ افغا نستان را جنگ خود می دا ند وبه شمارسربازان امریکای درآن می افزا ید. اما فرستان سربازان بی معنا می با شد اگرپا کستان با امریکا همکاری نکند ، اوضاع افغا نستان بهبود پیدا کرده نمی تواند وموفقیت آن متکی به همکاری آن می با شد. وما لیه دهند گان امریکای هم به پا کستان کمک ما لی نمی کنند اگرطا لبان والقا عده ازپا کستان حمله به سربازان امریکای وپا یگاه های آن ها درافغا نستان را ادا مه وسربازان آن را به قتل برسا نند. و را بطه سازمان جا سوسی پا کستان با طا لبان ،شک وتر د ید درذهن های امریکای ها خلق کرده است ( جنگ اوبا ما ، برگه 63).
در شرا یطی که شبکه جا سوسی پا کستان در تروریسم کاریی طا لبا نی- القا عده ی در افغا نستان همه کاره وحکومت آن نا توان بود ،...زردای به با یدن وگرا هام ، گفت که می خوا هیم که ازاین بازی بیرون شویم. با یدن گفت که اداره اوبا ما می خوا هد آغاز تازه با پا کستان کند...گرا هام فکر کرد که با یدن موضع درست گرفته است وآن اینکه از اطمنان دادن وفشاربهره جسته است....گرا هام به زرداری گفت که فقدان تصمیم گیری کشورشما را گرفتار مخمصه کرده است ؛ مخمصه که با ید مهار کرده شود. بنا برآن ،با ید شما بین د شمن ود وست تمیز قا یل شوید وما هم که د وست کشورشما هستیم نه د شمن آن! وما در کمک کردن به کشور شما محد ود یت داریم وذهنیت عا مه ومنا بع ما لی درکشور ما هم مرزبندی های دارند. به سخن دیگر، ما با ید کمک به کشورشما را به نفع مردم خود هزینه کنیم. برای هر مکتب که در پا کستان می سازیم ،مردم کا رولینای جنوبی پرسان می کنند که چرا در اینجا مکتب سازی نمی کنید؟... با یدن گفت که شما نمی توا نید که با د وطرف بازی کنید. یعنی هم با ما هم با تروریستان. بطور نمونه ، ما را سازمان اطلا عات کشورخود مان آگاه سا خت که بسیاری اطلاعا ت ما دررا بطه به حملات درونزا را شبکه جا سوسی کشورشما با تروریستان درمیان گذا شته است. زرداری برای فرار از موضوع ، کشته شدن بی نظیر بو تو همسر خود توسط تروریستان را یا د کرد ( جنگ بارک اوبا ما ، برگه 64). اطلا عا تیکه نویسنده درزمینه دارد ؛ نشان می دهند که بی نظیرهمسر زرداری را شبکه جا سوسی پا کستان به قتل رسا نده است نه تروریستان. البته که ،برخی تروریستان زیر فرمان شبکه جا سوسی ارتش برای فریب ذهنیت عا مه مسئو لیت آن را بد وش گرفتند!
ازاینکه سیا سی های پا کستان فا قد اختیار ونظا می های آن در سیا ست وامنیت آن کشورهمه کاره می با شند ، این گونه فرار زرداری ازاصل موضوع مورد بحث با جو با یدن وگراهام موجه می با شد. این هم در شرا یطی که ، سازمان اطلا عات مرکزی امریکا جو با یدن را قبل ازسفربه اسلام آبا د وکا بل مطلع سا خته بود. البته این گو نه که ،...با یدن توسط سازمان اطلا عات مرکزی درباره فعا لیت طا لبان وشا خه ی آن بنام گروه حقا نی وفعا لیت های آزا د القا عده درپا کستان وکمپ های تروریستی القا عده درآن ، آگاه سا خته شده بود. بعد ازآن ، با یدن وگرا هام برای گفت وگو با کرزی روا نه کا بل شد ند... کرزی یک رهبرکوچولو - قبا یلی افغان وبیماروا نی می با شد. فرد یکه بعد ازرخ دا د یازدهم سپتا مبر 2011، نیروهای ویژه ی امریکای او را در شب ازکو یته ، بنام جنگ علیه طا لبان به قند هارآورد ند ( جنگ اوبا ما ، بر گه 65). (در حا لیکه زیرفشار نیروی هوای امریکا ، طا لبان از کا بل به قندهار فرارکرده بود ند وجبهه متحد جهادی نما برآن مسلط شده بود ، اما مورد تا یید سازمان اطلا عا ت مرکزی امریکا وسازمان جا سوسی پا کستان نبود وتنها ازموقع بد ست آمده بهره برداری کرده بود)! فقره داخل قوس ، نوشته بنده می با شد نه نوشته با ب ود وارد.
ازاینکه کرزی مهره ی د وگا نه ی سازمان های جا سوس امریکا وپا کستان می با شد ، اول درآغاز سا ل 2002 رئیس دولت مو قت ود وم ...با تصویب قا نون اسا سی ( جورج بوشی ) ، در سا ل 2004، رئیس جمهورمنتخب نما سا خته شد. طرفه اینکه ، کرزی برای عوام فریبی از بمبارد های پرتلفا ت هوا پیما های امریکا یی ( دربخش های افغان نشین جنوب که میدان تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان شده بود ند ) ابراز نا رضا یتی هم می کرد. فسا د ما لی حکومت کرزی وخا نوا ده ی اوبه خصوص احمد ولی برا در او و وا لی قند هار، را بطه اش را با امریکا متشنج سا خت! احمد ولی درفهرست معا ش بگیران سازمان اطلا عات مرکزی امریکا هم بود. معا ش گیریی که سا ل ها پیش از رویدا د یازدهم سپتا مبر 2001 شروع شده بود. ولی کرزی هم در رد یف یا تیم معا ش بگیران از امریکا هم اطلا عا ت فراهم کننده به شبکه اطلا عا تی آن قراردا شت. وسازمان اطلا عات مرکزی امریکا از طریق ولی کرزی به حا مد کرزی هم دا لر می دا د. همچنان ، ولی کرزی موا د مخد ر کار هم بود. پا لیسی سازان امریکای در باره افغا نستان هم این نگرا نی را دا شتند که همرا هی با این ها یا کرزی ها درد سر سازمی با شد. استد لال سازمان اطلا عا ت مرکزی معیار یا قا بل پذ یرش دیگر مسئولان امریکا یی مصروف مبارزه با تروریسم هم بود. ازنظر سازمان نا مبرده ضروری بود که از تگ ها یا از ارذا ل علیه ارذا ل بهره برداری شود! یعنی درسرزمین ارذا ل با ید ازارذا ل علیه ارذا ل به نفع امریکا بهره برداری شود. احمد ولی کرزی هم یکی ازهمان ارذا ل بود وبا ید ازاو بهره برداری شود که شد. وسازمان اطلا عا ت کرزی با ور دا شت که عدم استفا ده ازولی کرزی به فروپا شی اداره قندهار وشکست جنگ علیه تروریسم می انجا مد. بردا شت سیا درباره ولی کرزی این بود که او یک نوکرغیر قا بل کنترول می با شد. مثلا ، اوهمیشه زیرفشاربه خوا ست سیا ومسئولان امریکای عمل وبازی چند جا نبه هم با امریکا هم با طا لبان هم با حا مد کرزی برا درخود ش می کرد. ازاینکه درجریان سفر با یدن به افغا نستان ، گرا هام همراه اوبود ، گفته بود که ازاین گونه نشست ها با کرزی ها وهمکاران آن ها نگران می با شد. وبا یدن هم با او هم نظر بود وسازمان اطلا عا ت مرکزی هم از فسا د گسترده ونا بکاری درحکومت افغا نستان به آن ها گزارش دا ده بود. فسا د یکه سا بقه طولا نی دا رد. بنا برآن ، با یدن می خوا ست که را بطه کرزی را با کاخ سفید قطع کند. ورئیس جمهورجورج بوش هم که بعد ازد و هفته با کرزی گفت وگوی وید یوی/ نواری دا شت. به سخن د گر، اوبا ما نمی خوا هد با کرزی ما نند جورج بوش برخورد کند ( جنگ اوبا ما ، برگه های 65-66).
ازسفر با یدن وگرا هام به کا بل وگفت وگو های آن ها با کرزی ، آشکار شده بود که نگاه وطرزکار بارک او با ما با حکومت کرزی ما نند نگاه و طرزکار جورج بوش نمی با شد. تفا وتیکه با عث نگرا نی طا لب کرزی وطا لب های استعمارزی همکار او شد! بنا برآن ، ...شام همان روز، کرزی در د یدار با اعضای کا بینه ی خود ازگفت وگوی خود با با با یدن وگراهام سخن گفت وخوا ستارنظرآن ها شد. مثلا ، به رحیم ورد ک وزیردفاع گفت که چه می کنید؟ وزیردفاع برخا ست واطلا عات کاری خود را ارا ئه کرد واتمر وزیر دا خله هم نظر خود را دا د. با ختم سخن های آن ها ، با یدن به کرزی گفت که می خوا هم که سنا تورگرا هام بگوید که انتخا با ت ریا ست جمهوری امریکا پا یان یا فته وما اینجا آمده ایم تا تعهد خود را به کشورشما نشان دهیم ، البته با تغییرها. یعنی بارک اوبا ما ، ما نند جورج بوش با شما گفت وگوی تلفونی نمی کند... وعلت آن هم فسا د گسترده درحکومت شما می با شد. اگرشما با فسا د مبارزه نکنید ، جمهوریخوا هان حا ضر نیستند که سربا زان بیشترامریکای وپول به افغا نستان فرستا ده شود؛ وبا یدن ازکرزی بخا طر نا توا نی درحکومت کردن انتقا د کرد. همین که کرزی به ولا یت ها سفرنمی کند واجماع ملی درمیان گروه های نژا دی بوجود نمی آورد ، ما یه نگرا نی می با شد. همچنان ، با یدن ازقصر های مقام های رسمی درنزد یک ارگ که زا ده ی مصرف کمک های امریکا می با شند سخن گفت وتا کید کرد که شما شهردارکا بل می با شید نه رئیس جمهور، یا درمرکز منزوی شده اید. وا لی های تعیین شده توسط شما درولا یت ها هم کاری به مردم نمی کنند ومصروف تا مین منا فع خود می با شند....ومردم افغا نستان با ید سهمدار درحکومت با شند نه قربا نی. کرزی گفت که وضع را بهترمی سازیم. اگرشما مرا نمی خوا هید ، می خوا هم کناربروم ( او با ما، برگه های:67-68-69).
وقتیکه کرزی به با یدن وگراهام ، گفت که اگرشما نمی خوا هید از مقام خود کنار می روم ، بیا نگروا بسته ووطن فروش وبی شخصیت بودن او در ادا مه سلف های خا ین ووطن فروش واستعمارزی اومی با شد. بعد ازپا یان گفت وگو با کرزی ونان شب ،... با یدن وگراهام به سوی سفا رت کشورخود رفتند. با رسیدن آن ها به سفا رت ، سفیرپیام های زیا دی از اعضای کا بینه کرزی دریا فت کرد ؛ پیام های که بیا نگر نگرا نی پیام دهند گان ازآینده ی خو د شان بود! در را بطه با گفت وگو های صورت گرفته ، نه بیا نیه ی صا درکرده شد ونه با رسا نه ها سخنی درمیان گذا شته شد. بعد ازآن ، با یدن وگراهام با ژنرا ل د یوید مکینان فرما نده نظا می های کشورخود درافغا نستان گفت گو کرد ند. مکینان به آن ها گفت که ما بازنده نیستیم...ژنرا ل ازوضع نا گوار هلمند وقند هارسخن گفت. ولا یت های که پا یگاه طا لبان می با شند وتو لید وتجارت موا د مخدر هم درآن ها گسترده می با شد وحکومت کرزی هم فا سد می با شد. با یدن از ژنرا ل پرسان کرد که چه درشرق شده است که درجنوب نشده است؟ مکینان گف که تا کید های زیا دی درشرق شده است وهمکاری با مردم هم بهترمی با شد.... وبا یدن درباره القا عده سوا ل کرد. گروه تروریستی که علت حضورنظا می امریکا درافغا نستان می با شد. واکنون حضورآن ها درافغا نستان ، چگونه می با شد؟ مکینان گفت که ما هیچ عربی اینجا نمی بینیم ( برگه های: 60 و70 و71).
دراین باره که ژنرا ل امریکای هیچ عربی را درافغا نستان ند یده است ،برمی گردد به بازیی فریب کا را نه ی سازمان جا سوسی پا کستان. البته این گو نه که ، اطلا عا تی های پا کستا نی عرب های عضو القا عده را هم درافغا نستان هم در پا کستان به گو نه ی نگهداری می کرد ند که کمتر د یده شوند یا هرگز دیده نشوند وسیا ست شبکه ی جا سوسی عربستان هم همین گونه برخورد با آن ها را می خوا ست. بطورنمونه، روز یازدهم ماه مه 2011 ، بن لادن در سا ختمان کنار پا یگاه ارتش پا کستان در ایبت آباد دراستان سرحد ، توسط پهباد ها / هوا پیما های بی سرنشین امریکای کشته شد نه درمنا طق مرزی د وطرف د یورند. جای زیست بن لادن وکشته شدن او، بیا نگربازیی پنها نی - تروریستی پا کستان درافغا نستان می با شد. با یدن وگرا هام ، بعد ازرفتن ازافغا نستان به امریکا ، ...در روز چهاردهم ماه ژا نویه 2009 ، به ملا قا ت بارک اوبا ما ، رفتند واو را ازما موریت خود مطلع سا ختند. گزارش سازمان اطلا عا ت مرکزی درباره منطقه وپا کستان هم امید وارکننده نبود وبا یدن هم طرفدارفرستا دن سربازان بیشتر به افغا نستان شد...اوبا ما با قطع سخن با با یدن ، رو به گرا هام کرد وگفت که با سنا تور مکین گفت وگوکردم وگراهام گفت که فکرمی کنم که افغا نستان منا بع زیا دی ما را مصرف خوا هد کرد وپا کستان هم بازی دوگا نه می کند. با یدن به اوبا ما گفت که موضع سخت در را بطه با کرزی با ید گرفت وازشما هم این را می خوا هم. اوبا ما که شش روز بعد وارد کاخ سفید می شود با ید با کرزی ازدور گفت وگوکند. پیشنها د گرا هام به اوبا ما ، این بود که با کرزی دررا بطه به راه اندازیی حکومت داریی خوب گفت وگو یا برخورد شود....گرا هام گفت که بهتر است که اوبا ما درسا ل پیش رو به حکومت داریی خوب ومبارزه با فسا د وبه زندان اندا ختن مفسدان تمرکز کند ودقت با ید کرد که ارتش افغا نستان خود پیشگام مبارزه سا خته شود ( جنگ اوبا ما ، برگه های 72و73).
ازاین نگاه که جورج بوش وافغان های جا هل وتکنوکرا ت نمای نصب کرده ی او به قد رت درافغا نستان ،هم فسا د های سیا سی واداری وما لی را گسترش هم زمینه سازی برای بازگشت طا لبان به کمک پا کستان کرده بود ند ؛ بنا برآن ، نظر بارک اوبا ما دربهترساختن حکومت داری درافغا نستان دشواربه نظر می رسید. افزون برآن ، نا توا نی افغان های جا هل وتکنوکرات نما در اداره سازی وبازسازی واشغا ل عراق توسط جورج بوش درماه آوریل 2003 ، این ذهنیت را درکله پرویز مشرف رئیس جمهورکود تا چی وفرما نده ارتش طا لبان کارپا کستان تقویت کرد که افغا نستان برای امریکا دارای اهمیت نمی با شد. بنا برآن ، طا لبان را بازسازی ودر سا ل 2004 ، به افغا نستان صا درودرسا ل 2006 ، گروه حقا نی را سا خت وبه گسترش تروروخشونت درآن کمک بی سا بقه کرد. نوکریی دوگا نه طا لب کرزی وطا لب غنی وهمکاران قبا یلی آن ها به امریکا وپا کستان هم کمک به بازگشت طا لبان وگسترش تروریسم کاریی- پا کستا نی آن ها کرد. از سوی د یگر،جهادی های سا بق وشریک در حکومت های پو شا لی طا لب کرزی وطا لب غنی ومخا لفت قبلی آن ها با طا لبان وپا کستان ،سلطه انحصاری فا شیسم قبا یلی- افغا نی را به چا لش کشیده بود. شها د ت فرما نده مسعود واستا د ربا نی هم در اصل پردا خت تا وان به چا لش کشیدن استعمارزی ها ونفوذ پا کستان در افغا نستان می با شد.
بنا برآن ، افغان های استعمارزی جا هل وتکنوکرات نما ونوکران دوگا نه امریکا وپا کستان ،زیر فرمان نظا می های پا کستا نی ،کمک به گسترش سا حه ی تروریستی طا لبان کرد ند. دوگا نه بازی کرد ینکه هم به تنش های گروهی وقومی افزود هم حکومت پوشا لی- جورج بوشی-افغا نی را لرزان کرد وفقدان اطلا عات نظا می ها واطلا عا ت کاران امریکای در باره تحولات جاری درافغا نستان هم بد شواری ها افزود. بطورنمونه ، ...د یریک هاروی فعا ل دربخش اطلا عا ت ارتش اعترا ف کرد که امریکا به گونه ی خطر زای دررا بطه به بغا وت گران افغان بی اطلاع می با شد وسوا ل های بنیا دی درباره جنگ بی پا سخ ما نده اند. البته این گونه که ، کی ها دشمن می با شند وکجا می با شند وچگونه آن ها به جنگ می نگرند وانگیزه آن ها چه می با شد ( جنگ اوبا ما ، بر گه 77)؟ درآن برهه ، د شواری امریکا درافغا نستان این بود که هم حکومت د ست نشا نده اش فا سد ونا بکار بود هم ازکمبود اطلا عا ت درباره ی آن وبازی د وگا نه ی پا کستان رنج می برد. نا توا نی حکومت طا لب کرزی هم کمک کرده بود تا طا لبان تنها بد یل آن شنا خته شود ؛ حتا ازنظر امریکای های درگیرجنگ درافغا نستان...وجا ک کین ژنرا ل امریکای که درگیرجنگ امریکا درویتنام بود ، پذ یرفت که همان دشواری را اکنون درافغا نستان دارد. دشواری که او را وا دارکرد تا درگیرعراق هم شود. واو به هیلاری کلنتن گفت که استرا تژی افغا نستان نا درست می با شد ومن به شما درباره عراق هم گفته بودم وبازمی گو یم که رهبری نا درست می با شد. کلنتن پرسان کرد که چگونه؟ او گفت که مکیرنان فرما نده جنگ درافغا نستان فرد نا منا سب برای این ما موریت می با شد...طا لبان با غی بد یل حکومت افغا نستان ورقیب آن برای مشروعیت ووفا داری می با شد. به این معنا که امریکا با ید حکومتی درافغا نستان بیا ورد که قا بل پذ یرش مردم با شد. حکومتیکه صلح را درافغا نستان تا مین کند. همچنان ، جک کین شنیده بود که مکیرنان با وا لی ها کارنمی کند. این عدم همکاری نفوذ امریکا را درنظام سیا سی افغا نستان تضعیف می کند ( جنگ اوبا ما ، برگه های 82 و83).
آنچه که دربا لاگفته شد ، نشان می دهد که نظا می ها واطلا عا تی ها ودپلما ت های امریکای متوجه غلطی ها وکمبودی های سیا ست کشورخود در را بطه به افغا نستان وخرا ب کاری های پا کستان درآن شده اند. بطورنمونه ، بروس رید ل یکی از سا بقه دا ران سازمان اطلا عا ت مرکزی ...چهارماه قبل کتا ب 184 برگه ی به عنوان " جستجوی القا عده " نوشت وپخش کرد ودرآن پا کستان را بزرگترین تهد ید امنیتی به امریکا معرفی وآن را خطرنا کترین کشوردرجهان هم نا مید. کشوریکه فا جعه قرن بیست ویکم می با شد. کشوری تبد یل شده به پا یگاه تروریسم ودا رای سلاح اتومی وحکومت نا توان وبی ثبا ت. درکتا ب یا د شده تشریح شده است که ارتش پا کستان وسازمان بد نام جا سوسی آن " آی اِس آی" تند روان اسلامی را حتا بعد ازرخ دا د یازدهم سپتا مبر، تقویت می کنند! نماد بارز این کار شبکه نا مبرده هم همکاری مرگبار آن با طا لبان والقا عده می با شد ( جنگ بارک اوبا ما ، برگه های: 88 و89).
طرفه اینکه ، سازمان جا سوسی پا کستان طا لبان والقا عده را با کمک های هنگفت ما لی امریکا ، ایجا د وحما یت کرد. درباره مقدارکمک ما لی امریکا به پا کستان بنام جنگ علیه تروریسم درافغا نستان ، بیا د دارم که روز بیست وهشم ماه اکتوبر2018، دا نا لد ترمپ رئیس جمهورامریکا با خطا ب به آن کشورگفت که : "سی و سه میلیارد دا لر ازکشورما بنام جنگ علیه تروریسم گرفتید وکمک به تروریستان علیه ما کرد ید!" فردای آن روز،سخن گوی حکومت پا کستان گفت که بیست میلیارد دا لر گرفتیم." بیست میلیارد دا لر گرفتن پا کستان یا پد ر تروریستان از امریکا ، مبلغ هنگفتی می با شد. قا بل یاد آوری می دا نم که ،با وارد شدن بارک اوبا ما به کاخ سفید ، کمک های امریکا به پا کستان هم بسیار کا هش یا فت هم مشروط به جنگ عملی آن علیه تروریستان سا خته شد. بنا برآن ، نظا می های تروریسم کار پا کستا نی جنگ های دروغین علیه طا لبان پا کستا نی وطا لبان افغان را دروا دی سوا ت ووزیستان جنو بی وشما لی ومنا طق مرزی غرب د یورند براه اندا ختند تا دا لرگیری کنند. خوشبختا نه که ، رئیس جمهوراوبا ما متوجه بازیی دوگا نه پا کستان شد وکمک مورد نظرآن را نکرد. دا نا لد ترمپ جا نشین اوبا ما هم تما یلی به ادا مه ی کمک به پا کستان دوگا نه باز ازخود نشان ندا د!
ازاین نگاه که جنگ امریکا علیه تروریسم درافغا نستان را پا کستان با کمک ما لی وتسلیحا تی آن نا کام سا خته بود ، سیا سی ها ودپلمات ها ونظا می های امریکای درگیردرآن نا امید ترشد ند ومقدار بزرگ مصارف ما لی آن ها هم درمجلس نما یند گان هم درمجلس سنا به بحث گرفته شد. دراین را بطه ، روز شا نزدهم ماه آوریل ، سا ل 2016 ، جان سا پکو د بیر سیگار/ نهاد بررسی کننده ی کمک های امریکا برای حکومت سازی وبازسازیی افغا نستان ، در بخش علوم اجتما عی دا نشگاه آتوا / پا یتخت کا نا دا سخنرا نی کرد وازمصارف بی دستا ورد کشورخود در افغا نستان یا د آوری کرد. بعد از سخنرا نی جان سا پکو، من سخنرا نی کردم وبه علت های شکست جنگ امریکا علیه تروریسم وهزینه های ما لی هنگفت آن وعلت ها آن پردا خته گفتم که جورج بوش وتیم او در باره افغا نستان وبازیی دو گا نه ی نظا می ها واطلا عا تی های پا کستان درآن نا آگاه بود ند. بنا برآن ، شبکه ی جا سوسی پا کستان هم سربازان امریکای را توسط طا لبان والقا عده درافغا نستان کشت وزخمی کرد هم میلیارد ها دا لر ازآن کمک گرفت! کمک های که بزیان امریکا تمام شد ند.
بعد از ختم گردهمای ، آقای سا پکو سه جلد بررسی های خود از سا ل 2012 تا ماه فوریه سا ل 2016 را به من دا د وایمیل آدرسم را گرفت ووعده کرد که بررسی های خود را مرتب برا یم می فرستد. ازآن روز تا کنون ، ما هوار بررسی های آقای سا پکورا دریا فت می کنم. قا بل تذ کر می دا نم که ، اقای سا پکو در گزارش ماه نوا مبر 2022 خود ، به من اطلاع دا د که " امریکا در بیست سا ل گذ شته ، 145 میلیارد دا لر برای حکومت سازی وبازسازی درافغا نستان هزینه کرده است. هزینه ی بی د ستا ورد. به این خا طرکه ، نه حکومت سازی درافغا نستان شد ونه بازی سازی صورت گرفت! علت آن هم جا هل ودزد بودن افغان های تکنوکرا ت نما ونوکران شبکه های جا سوسی : امریکا وبریتا نیا وپا کستان می با شد. طرفه اینکه ، افغان های جا سوس وتکنوکرا ت نما نه تنها کمک های با دار خود را غارت کرد ند ؛ افزون برآن ، مواد مخدرکاری هم درافغا نستان کرد ند وبا ید می کرد ند. به این خا طرکه ، پدر کرزی وبرا درا نش درکویته / مرکز ولا یت بلوچستان درجنوب غرب پا کستان ، مصروف پودرکاری بود ند ودراثر کشمکش با پودرکا ران افغان کشته شد ند. یک برا درکرزی بنام ولی کرزی که درحکومت او وا لی قند هارشد ،درآمد آن ولا یت وکمک های امریکا را غارت وکاری سازنده ی درآن نکرد. حکومت داریی فا سد وغارتگر کرزی درکا بل وولا یت ها هم ازد ونگاه بی دستا ورد تمام شد: نخست ، فساد اداری وسهمداری با جهادی نما ها وموا د مخدرکا ران ؛ دوم ، جا ده سازی کردن برای بازگشت طا لبان به فرمان شبکه ی جا سوسی پا کستان. مسخره تراینکه ، این جنا یت ها را بنام جمهوری اسلامی افغا نستان کرد!
طوریکه د یده شد، بعد ازچهارده سا ل حکومت داریی ذ لت بار وغارتگری طا لب کرزی که در د و سا ل نخست رئیس دولت مو قت ودر دوازده سا ل آن با دو با انتخا با ت جعلی - دا لری رئیس جمهورانتخا ب شده بود! به آن بسنده نکرد ،ودرسومین انتخا با ت جعلی- تقلبی ، طا لب غنی را جا نشین خود سا خت. ازاینکه دردوره امارت اول طا لبان ، طا لب کرزی درکویته مصروف کاربه نفع آن بود وطا لب غنی هم نهاد کارغیر دولتی درپشا ورومُبلغ دا غ به نفع طا لبان بود. وهمکاران افغان طا لب کرزی وطا لب غنی هم ذهن وتعهد طا لبا نی- قبا یلی- پا کستا نی دا شتند وبخا طر فرهنگ قبا یلی خود واقلیت بودن قبیله های خود از دموکراسی وا قعی می ترسید ند. بنا برآن بنا برآن انتخا با ت های جعلی راه اندازی کرد ند وبرخی سود جویان دیگر قوم ها هم در بدل پول وچوکی همکارآن ها شد ند. ازاین رو، طا لب غنی با انتخا بات جعلی دوم هم به کمک طا لبان دریشی پوش وطا لبان ریشو- تروریست ، رئیس جمهور سا خته شد. شبکه جا سوسی پا کستان هم پشت سرهمه انتخا با ت های جعلی تحمیل شده بر مردم ما قرار دا شت! بنا برآن ، در دوره های حکومت های فا سد ووطن فروش طا لب کرزی وطا لب غنی ،هم خد مت به مردم نه شد هم کمک های خارجی برای بهبود زند گی آن ها غارت شد هم به گونه ی نما یشی - تبلیغی ازحقوق زنان حما یت شد هم ازنظر سیا سی 106 حزب سیا سی و4020 نهاد غیر دولتی بنام های دموکرا سی موهومی وجا معه مد نی نما یشی وبازسازیی دروغین درافغا نستان فعا ل شد ند! بررسی های که درزمینه کرده ام ، نشان می دهند که جا سوس های امریکا ودیگرکشورهای غربی وپا کستان ومواد مخد رکا ران که بسیاریی آن ها اعضا ومبلغان طا لبان درغرب و پا کستان بو د ند ، بنام جعلی تکنوکرات وارد افغا نستان کرده شد ند. با ورق زدن یا د دا شت ها درباره افغان های بد روغ تکنوکرا ت نا میده شده ، در یا فتم که آن ها فریب کا ران وغارتگران کمک های هنگف امریکا ود یگر کشورها برای حکومت سازی وبازسازیی صورت نا گرفته در افغا نستان شد ند!
افزون برآن ،طا لب کرزی وطا لب غنی ، با تعیین طا لبان دریشی پوش- غارتگرهمتبار خود در بند رهای : تورخم ، سفید بولد ک ،اسلام قلعه ،حیرتان ، شیرخان بند ر و...درآمد های گمرکی- تجارتی مردم را غارت وبه بیرون انتقا ل داد ند. همچنان ،کمک به بازگشت طا لبان همتبار خود یا شا خه ی ریشو- تروریست ارتش تروریسم کار پا کستان وگسترش زرع تریا ک وچرس یا مواد مخدر در افغا نستان کرد ند. امریکا وکشورهای غربی همکارآن در مبارزه با تروریسم ،با د یدن گسترش تروریسم ومواد مخدرونا توا نی حکومت د ست نشا نده خود درمهارآن نا مید شد ند. زلمی خلیلزی افغان نا قل وپا کستا نی تبار در افغا نستان وشهروند امریکا وطرفدار طا لبان ،با اطلا عا ت دروغین به دا نا لد ترمپ ،جاده سازی به امضای توا فقنا مه دوحه در ماه فوریه سا ل 2020 با طا لبان کرد. توا فقنا مه ی صد در صد به نفع پا کستان ومشروعیت دهنده ی تروریسم طا لبان در افغا نستان.
بنا برآن ،طا لب غنی وطا لب کرزی وطا لبان دریشی پوش همفکر وهمکار آن ها در غارتگری کمک های هنگفت خارجی ومنا بع ما لی دا خلی ، دریا فتند که تاریخ مصرف شان برای امریکا سپری شده است. ودشمنی طا لبان دریشی پوش وطا لبان ریشو- تروریست وپا کستان / با دارآن ها با جهادی های سا بق اکثرا تا جیک ، توا فقنا مه دوحه وسر ما یه های هنگف غارت کرده وبه بیرون انتقا ل داده شده ،زمینه سازی به فرار دزدان تکنو کرات نما وتحویل دادن افغا نستان در ظا هر به طا لبان ودر اصل به پا کستان کرد! درآن شرایط بحرا نی ، در اخیرماه ثورسا ل 1399 ،بیکرنما یند بریتا نیا وقمربا جوا رئیس ستاد ارتش طا لبان کار پا کستان به کا بل آمد ند ؛ ودوماه بعد ، طا لب غنی به را ولپندی پا یگاه ارتش نا مبرده رفت. طوریکه د یده شد ، طا لب غنی بعد از بازگشت ازرا ولپندی ، کا بل را به طا لبان همتبار خود تحویل وبا 169 میلیون دا لر به ازبکستان وازآنجا به ابوظبی / مرکز اما رات متحده ی عربی رفت. منبع افشای مبلغ دزدی کرده ی طا لبان غنی ، سفا ر ت روسیه در کا بل می با شد. افزون برآن ، یک نشریه ایتا لیای هم افشا کرد که طا لب غنی 110 میلیون دا لر در بد ل تحویل افغا نستان به طا لبان ،از قطرگرفته است. ازاینکه همه امیران وطن فروش افغان وتحمیل شده بر خرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه ی تزاری در سا ل 1880 ترسای ، به ترتیب :جا سوسان هند بریتا نیا وشوروی وامریکا می با شند ،تصمیم ترک میدان هوا ی کا بل توسط سربازان اخیری در روز 31 ماه اوت 2021 - نهم ماه سنبله 1400 خورشیدی ، با عث شد که طا لب غنی پا نزده روز پیشتر از تخلیه میدان هوای کا بل توسط با دارخود ، ازآن فرار ود شمنی خود را با مردم نما یش دهد.
پا نو یس ها:
1-Ghost Wars
The Secret History the C.I. A, Afghanistan and BinLaden, From the Soviet Invision to September 10,2001, Stev coll. The Pen Guin Press, New York 2004. Copyright Step Coll, 2004. All right Reserved, printed in the U.S.A
135 79 10 86 42
2-OBAMA's WARS
Bob Woodward, Simon and Schuster, 1230 Avenue of the Americas, New York, NY 10020 Copyright 2010 by Bob Woodward
Wednesday, 15 November 2023
چرا اتحاد شوروی توا نست درافغا نستان ،راه های پخته ودا نشگاه پلتخنیک ، میدان های هوای و... را بسازد ؛ اما امریکا ومتحدا نش با هزینه سرما یه هنگفت وحضورنظا می ، هم کمک به بازسازیی این کشورکرده نتوا نستند هم آن را به تروریستان تحویل وفرارکرد ند؟
بخش نخست
ابرا هیم ورسجی
روزچهارشنبه ، بیست وچهار ماه عقرب ، سا ل 1402
ازاین که در دنیای سیا ست ،سیا ست مقا یسه ی ومقا یسه ی نظام های سیا سی را یج می با شد وسیا ست وتاریخ خوا نده ام. بنا بر آن ، بهتر می دا نم که سیا ست های شوروی وامریکا را در افغا نستان ، یا زاد گا هم ، به گو نه ی مقا یسه ی وانتقا دی بر رسی کنم. شا یان یا د آوری می دا نم که ، نیم قرن می شود که هم شا هد رویدا د های کمتر خوب وبیشتربد در افغا نستان می با شم هم کتا ب های: " جها د افغا نستان وجنگ سرد قد ر ت های بزرگ" در د و جلد و" اسلام وسکو لا ریسم " و" اسلام ،غرب ود موکراسی " و" اسلام ، غرب وحقوق بشر" را نوشته ام و تارنما های :" اند یشه وانسان گرا یی " و برگه فسبوک / رخنا مه ، هم دارم. همچنان ، بهتر است یا د آور شوم که ،سا یت یا تارنمای " اند یشه " را در ماه فوریه 2011 وتارنمای " انسان گرای را در سا ل 2016 ، وهمزمان با د ومی ، نوشتن در فسبوک / رخنا مه را هم آغاز کردم. و نوشتن مقا له ها وگزارش ها وپخش کردن آن ها درتارنما های یا د شده وبرگه فسبوک / رخنا مه ام ؛ تا کنون ، ادا مه دا رند.
دراین را ستا ، بهتر است یا د آورشوم که ، د ر " جها د افغا نستان وجنگ سرد قد رت های بزرگ " ، کار نا مه ی شوروی را به گو نه گسترده ونقش امریکا در برا برحضور ارتش سرخ وحکومت د ست نشا نده ی آن را ، درمقا له جنگ سرد قد ر ت های بزرگ ، بر رسی کرده ام. بنا برآن ، بهتر می دا نم که کارنا مه ی با د ستا ورد شوروی سا بق دربخش اقتصاد وسا ختن خا نه های مسکو نی چند طبقه ی بنام " مکرویان " و بیمارستان ارتش درکا بل وکمک به نیروی دفاعی وکارنا مه ی بی د ستا ورد امریکا با حضور بیست سا له ی نظا می بنام جنگ علیه تروریسم در افغا نستان را منتقدا نه بررسی کنم ودر بررسی مورد نظر، ازسیا ست مقا یسوی بهره برداری می کنم. ازاین نگاه که سلطه وکارنا مه ی شوروی درافغا نستان به گذ شته ی د ور تعلق دارد و سلطه وکارنا مه ی امریکا درآن تا زه به پا یان رسیده ومردم افغا نستان را گرفتار فا جعه ی تروریستی- طا لبا نی- پا کستا نی نیزکرده است. بنا برآن ، نخست ، به بررسی کارنا مه ی با د ستا ورد شوروی ، ود وم ، به سراغ کارنا مه ی بی د ستا ورد وفا جعه بار امریکا ، می روم. همزمان با بررسی کارنا مه ی تا اندا زه ی خوب شوروی دربخش اقتصاد وکارنا مه ی بی د ستا ورد امریکا ، عا مل های دا خلی وخارجی آن ها را نیز منتقدا نه بر رسی می کنم.
در بر رسی عا مل های دا خلی وخارجی ، به سراغ حکومت های قبا یلی را ست گرا وچپ گرای افغا نستان می روم ودرعا مل های بیرونی ، بازیی تباه کا را نه ی پا کستان با کمک های ما لی ونظا می امریکا وعربستان بنام حما یت ازمجا هد ین علیه حضورارتش سرخ وایجا د طا لبان توسط آی اِس آی / شبکه ی جا سوسی ارتش پا کستان واستفا ده ازآن ها هم علیه دو لت اسلامی مجا هد ین هم علیه حکومت های قبا یلی وفا سد طا لب کرزی وطا لب غنی وفسا د ونا بکاریی حکومت داری های منحط ووطن فروش آن ها و تحمیل شده برافغا نستان توسط سازمان های جا سوسی منطقه ی وفرا منطقه ی را بررسی می کنم. برای اینکه نوشته طولا نی نشود ، در پیوند به نا بکاریی حکومت های قبا یلی - را ست گرا وچپ گرای افغا نستان ومتکی به استعمارهای بریتا نیا وشوروی ، مفصل ابراز نظر نمی کنم. طرفه اینکه ، روا بط افغا نستان با هند بریتا نیا استوار اما با شوروی ، فراز وفرود دا شت. در پیوند به فراز وفرود روا بط افغا نستان با شوروی ،جا لب این است که ،چرخش احمقا نه ی دا ود به سوی ایران شا هی وپا کستان جمهوری نما ، برای راه بازکردن به سوی امریکا ، با عث سرنگونی جمهوری قبا یلی او توسط شوروی وتحمیل جمهوریی خلقی نمای تره کی وامین / نوکران د وگا نه ی شوروی وامریکا ، توسط ک گ ب / سازمان جا سوسی اولی شد. و توحش جمهوریی خلقی نما با عث خیزش مردمی علیه آن وپیا ده شدن ارتش سرخ به افغا نستان شد. وبعد تر، تروریسم طا لبا نی- القا عده ی- پا کستا نی ؛ با عث اشغا ل افغا نستان توسط امریکا شد. د و اشغا لی ویرا نگری که زا ده ی حکومت داری های قبا یلی- سیاه کارافغان های استعمارزی دریشی پوش وریشوی تحمیل شده برافغا نستان می با شند.
امیران افغان تحمیل شده برخرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه ی تزاری ، در سا ل 1880 ترسای را ازاین نگاه استعمارزی می نا مم که سا بقه ی طولا نی دروطن فروشی ونوکری به استعمارهای سیاه وسرخ ونو دار ند وتازه بازما نده های آن ها یا طا لبان تروریست افغان غلام پا کستان یا غلام غلام شد ند وبا ید می شد ند. به این خا طرکه ، آن ها ما نند سلف وطن فروش خود بد ون غلامی ووطن فروشی نه بقد رت می رسند ونه به حکومت گری های وطن فروش ادا مه دا ده می توا نند! و سلطه های استعماری- استثماریی بریتا نیا وشوروی وامریکا وتازه سلطه ی تروریستی- طا لبا نی پا کستان بی تاریخ وبی فرهنگ وازنظر اقتصا دی رو به مرگ بر افغا نستان ، زا ده خود فروشی افغان های استعمارزی- دریشی پوش وطا لبان جا هل وریشو- تروریست افغان می با شد.
بنا برآن ، به تر تیب ،به بررسی کارنا مه ی تا اندازه ی با د ستا ورد شوروی وکارنا مه ی بی د ستا ورد امریکا ، می پردازم. در را بطه به شوروی وکمک آن به افغا نستان در بخش های اقتصادی وفنی ودفا عی که ازآن ها پیشتر یا د آوری کردم ، د و عا مل مهم می با شند: نخست ، شوروی بخا طر همتاریخی- همفرهنگی-همزبا نی بیشترین بخش مردم افغا نستان با تا جیک ها وازبک ها وترکمن ها وقرغیزها وقزا ق های آسیای مرکزی وخطر رخنه امریکا در آن به منا فع منطقه ی اش زیا نبخش تمام می شد. د وم ، شوروی ما نند بریتا نیا به نفع خود می دا نست که افغان ها / پشتون ها را به قد رت برسا ند ونگهداری کند نه دگر قوم ها را. بنا برآن ، ک گ ب / سازمان جا سوسی شوروی هم کار اطلا عا تی هم نوکر گیری درارتش واداره عا مه ی افغا نستان کرد. همچنان ، از دا نشجویان افغان تحصیل کرده در دا نشگاه های نظا می خود نوکر گیری هم به سا ختن جناح های چپ گرای خلقی وپرچمی اقدام کرد. ازاینکه ، حکومت های استعمارزی ظا هرشاه ودا ود به خصوص دومی پشتو نستان خواهی علیه پا کستان کرده بود وآن کشورهم نوکرامریکا در منطقه بود. طوریکه د یده شد ، پشتو نستا نخوا هی دا ود مورد توجه شوروی علیه پا کستان قرارگرفت وهمان توجه کمک به گسترش فعا لیت چپ گرا ها درافغا نستان کرد ؛ وگسترش چپ گرا یی - متما یل به مسکو ، با عث ظهور جنبش جوا نان مسلمان شد. و جوا نان مسلمان بعد تربه جمعیت اسلامی تغییرنام یا فت وشبکه جا سوسی پا کستان از بخش پشتوزبان آن حزب اسلامی نوکر خود را سا خت وبعد تر طا لبان را ازقبا یلی افغان د و طرف مرز د یورند سا خت.
درپیوند به جمعیت اسلامی وسازمان های چپ گرا ، حکومت های ظا هر ودا ود ، مرتکب یک اشتباه بزرگ شد ند وآن اینکه گمان کرد ند که د ومی ها بخا طر بی د ینی درجا معه ی مذ هبی - قبا یلی افغا نستان رخنه کرده نمی توا نند. و وا رو نه ی آن ها ، نفوذ جمعیت اسلامی درجا معه گسترش وحکومت های قبا یلی استعمارزی ها را به چا لش می کشد. بنا برآن ، جمهوریی قبا یلی دا ود هم بخا طروا بستگی اقتصا دی ودفا عی به شوروی هم بخا طر پشتو نستا نخوا هی علیه پا کستان ، آن هم زیرفرمان ک گ ب / شبکه ی جا سوسی آن قرارگرفت واقدام به سرکوب جمعیت اسلامی کرد. ازاینکه ، دا ود هم پشتو نستا نخوا هی علیه پا کستان هم جمعیت اسلامی را سرکوب وشماری ازشخصیت های آن را زندا نی واعدام وشماری ازآن ها را به آن کشور پنا هنده کرده بود. در وا قع ، زمینه سازی برای پا کستان کرد تا اسلام گرا یی قبیلگی- افغا نی را درجهت مهار پشتو نستا نخوا هی- قبا یلی دا ود ، استعما ل کند. از اینکه جمعیت اسلامی زیر فرمان استاد ربا نی حا ضر به نوکری پا کستان نه شد ، سازمان جا سوسی آن حزب اسلامی را ازآن منشعب وگلبد ین را امیرآن سا خت. و اطلا عا تی های پا کستا نی درسا ل 1354 ،حزب اسلامی را درلغمان وشنوار وپنجشیر ، استعما ل وداود پشتو نستا نخواه را تنبیه کرد! طرفه اینکه ، دا ود بی سواد از نظرسیا سی وتاریخی هم درکو د تا ی ماه سرطان 1352 علیه حکومت شا هی پسرعموی خود هم درحکومت جمهوری نمای خود چپ گرا یان طرفدار شوروی را درکنارخود دا شت. بنا برآن ، دورشدن ازمسکو برا یش مهلک تمام شد!
ازاینکه شوروی با آموزش نو به نیروی دفاعی افغا نستان وتحویل سلاح های نو به آن به قیمت گاز، هم رخنه درارتش کرد هم با زیرسا خت سازیی اقتصا دی ما نند پخته کردن سرک های کا بل وراه ها از آن تا برخی ولا یت ها وازهمه مهمتر با سا ختن تونل سا لنگ ، شما ل وجنوب را با راه های پخته وصل وهمچنان با وصل کردن مزار ازطریق پل حیرتان با شوروی ووصل کردن هرا ت ونیمروز با راه های پخته به ایران ووصل کردن قندهار وگرد یز وجلال آبا د با پا کستان ،فصل نو درسیا ست واقتصاد افغا نستان بازکرده بود. بنا برآن ، پا کستان ، یا نوکرمنطقه ی امریکا ، متو جه خطر نفوذ رو به گسترش مسکو درافغا نستان ، به موجو د یت خو د شد. ازاینکه حکومت های افغا نستان ، هم قبا یلی- فا سد- نا توان بود ند هم شوروی به گو نه ی درآن ها کارکرد که تا اندازه ی فا یده به مردم برسا ند! وعلت عمده د ستا ورد کمک های شوروی به افغا نستان دربخش های اقتصادی ودفا عی این بود که پول به حکومت های آن نمی دا د وابزار کاری- صنعتی سازی درجهت پیا ده کردن برنا مه ی نوسازی می دا د وفرا یند نوسازی را کنترول می کرد.
بطورنمونه ، همه سا له درمیا نه ی ماه مارس / پسین هفته ماه حوت ، یا پیش ازآغازسا ل نو ، کار شنا سان اقتصا د یی شوروی به افغا نستان می آمد ند ومی خوا ستند که ازپروژه های نوکاری آن وهزینه ها وتوان پردا خت از منا بع دا خلی آگاه شوند. بعد از آگا هی ازپروژه های نوکاری ، شوروی فرا هم کردن ابزار آن را بد وش می گرفت واداره هم می کرد. به سخن د گر ، شوروی هم ابزار نوسازی به افغا نستان می دا د هم پروژه های نوسازی را نظا رت وپیا ده می کرد ومنا فع اقتصا دی واسترا تژیک آن هم ایجا ب چنان کاری را می کرد. مثلا، بیا د دارم که باری سیلا ب خرا ب کاری دریک بخش ازولا یت بد خشان کرده بود. بنا برآن ، اول کارشنا سان شوروی آمد ند وسا خه ی تخریب شده را د ید ند ودوم با آوردن ابزار آن را بازسازی کرد ند. ازاینکه اکثریت کار مندان دارای دا نش در نظام اداریی افغا نستان تا جیک ها بو د ند ، پروژه های نوکاری شوروی به خوبی به پیش رفت.
وارو نه ی آن ، با کو د تای سیاه ثور 1357 ، بروکرا سی افغا نستان هم مملو از افغان های جا هل- خلقی نما - قبا یلی دوسوی مرز دیورند شد هم دین ستیزی آن ها با عث گسترش گرا یش های مذ هبی ازگو نه ی حزب اسلامی گلبد ین / شا خه ی ریشوی ارتش پا کستان شد. گروهیکه پیشترازانشعا ب آن به فرمان سازمان جا سوسی ارتش پا کستان از جمعیت اسلامی ، یا د آوری کردم. در آن وقت ، شوروی که حکومت داریی خلقی نما ها وگسترش اسلام گرا یی مورد حما یت پا کستان وامریکا را مشا هده کرده بود ،اول کوشش کرد که امین را برکنار وتره کی را نگهداری وببرک کار مل را با لا کشیده ما نع فا جعه ی رو به گسترش شود. ازاینکه در بخش با لای ارتش ، خلقی نماهای قبا یلی- دا رای ریشه پا کستا نی قرار دا شتند ، بر نا مه نگهدا ریی تره کی وبا لا کشیدن کارمل عملی نشد. بنا برآن ، شوروی با پیا ده کردن ارتش سرخ ، کارمل را به قد رت نصب کرد. نصب شدن کارمل به قد رت توسط ارتش سرخ ، هم اورا بی اعتبار کرد هم عا مل کمک امریکا به مجا هدان ازطریق پا کستان شد هم سلطه شوروی را درافغا نستان زبا له کرد. ادا مه دارد.
Friday, 27 October 2023
براسا س اطلا عا ت دروغین طا لبان دریشی پوش مقیم کا نا دا ، یک نهاد بی اطلاعا کا نا دای می کوشد مزا حم پخش نوشته های ضد طا لبا نی- ضد پا کستا نی من در فسبوک شود
ای غلام ابن غلام ابن غلام / حریت اند یشه ی تورا حرام
اقبا ل
ابرا هیم ورسجی
روز شنبه ،ششم ماه عقرب ، سا ل 1402
بیشتر ازسه ماه می شود که ، یک نها د کا نا دا یی بی اطلاع دررا بطه به تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان ، کوشش می کند که ما نع پخش نوشته های ضد تروریستی- ضد طا لبا نی- ضد پا کستا نی من در کا نا دا شود. درحا لیکه ، نوشته های من به زبان فارسی وبرای جهان فارسی زبان می با شد نه برای کا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان! بنا برآن ، این نوشته را برای آگاه سا ختن مسئولان آن نها د تهیه وارا ئه می کنم. درآغاز نوشته ، به اطلاع آن نهاد کا نا دا یی که ازنام آن یا د آورنمی شوم ، می رسا نم که نوشته های من همسازبا قا نون مد نی وآزا دی بیان ورسا نه ها درکا نا دا می با شند. ازسوی د گر، نوشته های من به زبان فارسی و برای جهان فارسی زبان ها می با شد نه برای کا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان. درکا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان هم که ، تا جیک ها یا فارسی زبان های افغا نستا نی هم مخا لف تروریسم طا لبا نی- پا کستا نی هم با فرهنگ ومتمدن وقا نون گرا می با شند. درحا لیکه ، مخا لفان آن ها ، یا طا لبان ریشو- تروریست وطا لبان دریشی پوش افغان / پشتون که شماری ازد ومی ها درکا نا دا وجود دارند واطلاع رسا نی دروغین به یک نهاد آن کرده اند ، پیشینه ی نوکریی- تروریستی- طا لبا نی به پا کستان دارند. همچنان ، طا لبان دریشی پوش واطلا عا ت دروغین دهنده ها به نهاد ویژه ی کا نا دا یی ، نه فارسی را درست می فهمند ونه به زبان پشتو، زبان خود شان توان نوشتن را دارند. بطورنمونه ، در خرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری درسا ل 1880 ترسا یی ، کتا بی به زبان پشتو یا فت نمی شود. درپا کستان هم که بیشترین شمار افغان ها / پشتون ها را دا رد ، تنها سه کتا ب بی ارزش به زبان پشتو یا فتم! یعنی پشتون ها / افغان ها بخا طرزند گی قبیلگی وعقب ما ند گی ذهنی وفقرتاریخی- فرهنگی ، به زبان پشتو ،زبان ما دریی خود نوشته نمی توا نند. ازاین رو ، گرفتار فقرفرهنگی واعضا ووفا دارطا لبان ودر اصل ابزار تروریسم کاریی طا لبا نی نظا می های تروریست پرورپا کستان شده اند!
بنا برآن ، به آن نهاد بی اطلاع کا نا دا یی مزا حم پخش نوشته ها یم ، پرسمان ها یا مسا یل زیر را خا طرنشان می کنم:
نخست ، طا لبان به فرمان نظا می های پا کستا نی 189 سرباز کا نا دای را تنها در هلمند درجنوب غرب افغا نستان به قتل رسا ند ند وشمار سربا زان زخمی شده ی کا نا دا یی توسط آن ها به وزارت دفاع کا نا دا معلوم می با شد؛
د وم ، همه اعضای گروه تروریستی طا لبان ، افغان ها / پشتون های افغا نستا نی وپا کستا نی وشا خه های ریشو- تروریست ارتش تروریسم کار پا کستان می با شند؛
سوم ، چند سا ل قبل ، د بیرنهاد فسبوک درامریکا ، بر اسا س اطلا عا ت دروغین طا لب زلمی خلیلزی جعلی خلیلزاد تخلص کرده ، سه بار مزاحم نوشته ها یم در فسبوک شد وبعد ترعذ رخوا هی کرد؛
چهارم ، همه رزمند گان علیه طا لبان تروریست - زن ستیز ، درافغا نستان ، تا جیک های همتبا رمن می با شند؛
پنجم ، منِ تا جیک تبار در میدان فرهنگ ورسا نه های فارسی زبان ، پرده از تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان بردا شته وتا پا یان تروریسم کاریی آن ادا مه می دهم ؛
ششم ، همه نوشته های من از اگست 2022 تا کنون ، افشای تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان می با شند ؛ نوشته های که بعد تربه گو نه کتا ب در فضا های وا قعی ومجازی پخش خوا هند شد؛
هفتم ، این طا لب زلمی خلیلزی افغان پا کستا نی تبار ونا قل درافغا نستان وشهروند امریکا ، بود که با ارا ئه اطلا عا ت دروغین به سازمان اطلا عات مرکزیی آن کشوردر را بطه به طا لبان والقا عده وسلطه ی پا کستان برآن ها ،عا مل رویدا د درد نا ک یازدهم سپتا مبر2001 ، درامریکا شد. رویدا د یکه کا نا دا را هم زیا نمند سا خت؛
هشتم ، به آگا هی آن نها د کا نا دا یی بد گمان سا خته شده توسط اطلا عا ت د روغین طا لبان دریشی پوش افغان - پا کستا نی نسبت به نوشته های خود ، می رسا نم که سا ل 2011 ، پیش از سفربه افغا نستان ، گروهی از تاجیک های با شنده ی عربستان ، ازمن خوا ستند که به مکه ومد ینه بروم وازآنجا روا نه ی کا بل شوم که چنان کردم. درعربستان ، مطلع شدم که پا کستان وافغان های نوکرش ، تا جیک های مخا لف تروریسم کاریی طا لبا نی خود را به عرب ها ،شیعه معرفی کرده اند! طرفه اینکه ، اکنون ، همان گونه دروغ گوی را به شیوه ی دیگر در کا نا دا ، علیه من ونوشته ها یم کرده ومی کنند!
بنا برآن ، سفرم به عربستان هم طولا نی هم زیا رتی هم فرهنگی شد. البته این گونه که ، درگفت وگو با د و نها د مذ هبی- تبلیغی- فرهنگی عربستان ، ازمسئو لان آن ها ، پرسان کردم که امام ابو حنیفه ، پا یه گذار فقه عقلی- حنفی ، فقهی که بیشترین پیرو را درکشورهای مسلمان دارد می شنا سید یا نه؟ وآن ها به من گفتند که می شنا سند. بعدا ، به آن ها گفتم که همان امام بزرگ ، هموطن وهمتبارمنِ تا جیک من می با شد. همچنان ، درمیان تا جیک های افغا نستان که حضورشان درآن کشور برا بر به حضور زبان فارسی می با شد ، تند رو وتروریست مذ هبی- طا لبا نی وجود ندارد وفرهنگ غنی آن ها هم مخا لف تند روی وتاریک اند یشی مذ هبی- نژادی می با شد. ازاین رو ، ازآن عده فرهنگی های عربستان که با آن ها گفت وگو کرده بودم ، خوا ستم که این پیام مرا به مقام های با لای مذ هبی وحکومتی خود برسا نید وازاین طریق ضربه تروریسم کاریی طا لبا نی- پا کستا نی بزنید ؛ وروا نه ی افغا نستان شدم.
چند روز بعد ازآن درکا بل بودم وازیک رسا نه ی عربی شنیدم که ترکی فیصل وزیرخارجه ی قبلی وسفیر وقت عربستان در بریتا نیا ، گفت که امارت طا لبان را بر اسا س اطلا عا ت پا کستان برسمیت شنا ختیم. شنا ختنی که ازنظر دپلما سی- قا نو نی اشتباه بود! ازنظر ترکی فیصل ، دریا فتم که نظر مرا فرهنگی های عربستا نی به سیا سی های آن کشور رسا نده اند. بعد از اعترا ف ترکی فیصل ، یک نهاد سیا سی- فرهنگی ازاما را ت متحده ی عربی ، شماری از فرهنگیان تا جیک را ازکا بل به ابو ظبی دعوت وبه آن ها گفت که شما مرد می با فرهنگ ومتمدن می با شید. ازاین رو، اعترا ف می کنیم که با برسمیت شنا ختن اما رت طا لبان یا د شمن شما ، مرتکب اشتباه شده ایم! ازاینکه د و سا ل ود وماه ودوهفته ازعمر دومین اما رت زن ستیزوحقوق بشر گریز طا لبان وتحمیل شده برافغا نستان توسط نظا می های تروریسم کارپا کستا نی می گذ رد وعربستان واما رت متحده ،از برسمیت شنا ختن آن خود داری کرده اند ، آشکارمی شود که آن ها هم دردهن طا لبان هم دردهن پا کستان ، یا ایجا د کننده واداره کننده ی اما رت تروریستی- زن ستیز آن ها مشت های د ندان شکن کو بیده اند!
در میدان نبرد های نظا می- سیا سی- فرهنگی هم ، زنان ومردان تا جیک با رزمجویی وتبلیغا ت گسترده چهره ی سیاه اما رت تروریستی- زن ستیز طا لبان افغان- پا کستا نی را نما یش ونفرین جها نی را نصیب آن کرده اند! بطورنمونه ، کشورهای جهان که خیر ، حتا پا کستان فرما نده طا لبان جرئت برسمیت شنا ختن اما رت زن ستیزوحقوق بشرگریزآن ها را تا کنون نکرده است! خود داریی کشورهای جهان ازبرسمیت شنا ختن اما رت ضد انسا نی- زن ستیز- حقوق بشر گریز طا لبان وخیزش های مردمی به خصوص خیزش زنان اکثرا تا جیک - شهرنشین ونبرد مسلحا نه ی تا جیک ها علیه آن در دا خل افغا نستان وتبلغا ت ضد طا لبا ن درسطح منطقه و جهان ، د ستا ورد نبرد مسلحا نه و فعا لیت های فرهنگی- رسا نه ی تا جیک ها می با شد. د ستا ورد های که پا کستان تروریسم طا لبا نی کار را وا دارکرد تا رئیس ستا د ارتش طا لبان کارخود را به ترکیه ود وبی ، برای گفت وگو با همان شخصیت های اعزام کند که پیشترآن ها را جنگ سالار نا میده توهین کرده بود! افزون برآن ، چند ماه قبل ، حکومت شهباز شریف ، نخست وزیر قبلی پا کستان ، آقای امام علی رحمن رئیس جمهور تا جیکستان را به اسلام آباد قبلی وطا لبان آبا د کنو نی دعوت وازاو خوا ستارکمک درجهت مهارفا جعه ی شد که آی اِس آی / سازمان تروریسم کاری در ظا هر امنیتی کشورش بر افغا نستان تحمیل کرده است! تلا شی که بیهوده تمام شد!
بنا برآن ، ازآن نها د کا نا دا یی مزا حم نوشته های فسبوکی / رخنا مه ی ام ، می خوا هم که هم به پرسمان های جمع بندی کرده ام در با لا هم به پرسمان های زیرتوجه کند:
نخست ، افغان ها / پشتون های اطلا عا ت دروغین دهنده به شما در را بطه به نوشته های من ، طرفداران طا لبان والقا عده ونوکران آی اِس آی / شبکه ی تروریسم کار ارتش پا کستان ودراصل ازهمکا ران قا تلان وزخمی کنند گان سربازان کا نا دای درافغا نستان می با شند؛
دوم ، پشتون های افغا نستا نی وپا کستا نی گرفتار فقرتاریخی- فرهنگی - تند رویی مذ هبی نما- فاشیستی و دشمنان تا جیک ها می با شند. به این خا طرکه ، تا جیک ها هم در سنگرهای رزمی هم در سنگرهای سیا سی- تبلیغی- فرهنگی آن ها را به چا لش کشیده اند؛
سوم ، به آگا هی آن نهاد کا نا دای ، می رسا نم که من از ماه فوریه 2011 تا کنون درفضای مجازی قلم می زنم. بنا برآن ، ازآن سوا ل می کنم که چرا متوجه نوشته های من دریک یا د و سا ل پسین شده است؟
چهارم ، ازاینکه نوشته های پسین من همه درجهت افشای تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان می با شند ، شبکه ی تروریستی ارتش تروریست پرور آن افغان های نوکر خود را در کا نا دا ، توظیف در جهت سوء ظن آفرینی در باره ی من ونوشته ها یم کرده است؛
پنجم ، به آگا هی مسئول آن نهاد کا نا دای ، می رسا نم که چند ماه قبل ، تا جیک های همتبارمن قمربا جوا رئیس قبلی ستاد ارتش پا کستان وتحمیل کننده ی طا لبان بر افغا نستان را در یکی از خیا بان های پار یس سنگ با ران کرد ند! همچنان ، درگردهما یی جاریی امسا ل سازمان ملل ، آقای فا یق نما ینده مردم افغا نستان درآن طا لب منیر اکرم نما ینده پا کستان را که ازاما رت طا لبان نما یند گی می کرد را رسوا تر کرد؛
ششم ، به حیث یک نویسنده وشهروند کا نا دا ، ازد بیرآن نها د کا نا دای ، می خوا هم که به من هم وقت تعیین کند هم آدرس خود را بد هد تا برای مطلع سا ختن اوحا ضروروشنگری درزمینه مورد نظرش بکنم ؛
هفتم ، به مسئولان آن نها د ، ثا بت خوا هم کرد که اطلاعات دروغین دهنده هاعلیه من ونوشته ها یم به شما ازنوکرانِ قا تلان وزخمی کننده های سر بازان کا نا دا یی درافغا نستان می با شند! بنا برآن ، درپسین بخش نوشته ، به آگا هی رئیس آن نهاد کا نا دا یی ، می رسا نم که اطلا عات دروغین دهنده ها به شما درباره نوشته های من ، تاریخ مملو ازدروغ گویی ووطن فروشی دا رند. مثلا، پد ر- پد ر- پد ر بزرگان وطن فروش آن ها نوکران شرکت هند شرقی وهند بریتا ینا وپد ر- پد ر بزرگان شان ، نوکران شوروی ، وپد ران شان نوکران امریکا وپا کستان می با شند! اکنون که امریکا افغا نستان را ترک کرده است ، اطلا عات دروغین دهنده ها وقبا یلی های همتبار آن ها همه غلام پا کستان ، یا غلام منفورشده ی امریکا شده اند! به سخن دیگر ، غلام غلام شده اند. بنا برآن ، غلام کا نا دا هم ما نده نمی توا نند!
Tuesday, 10 October 2023
ازتکبرتا تحقیر: ده سا عتی که اسرا ئیل را شوکه کرد، نوشته مروان بشاره ، ترجمه : کورش عرفا نی
-
گویی که این درژنتیک تاریخی صهیونیسم حک شده است که، به قول هگل، «از تاریخ می آموزیم که از تاریخ هیچ نمی آموزیم». رهبران اسرائیل در نوعی حماقت خودخواسته اصرار دارند که قضیه ای به نام فلسطین را که به اشغال و تجاوز سرزمین آنها توسط خودشان گره خورده است با توپ و خمپاره و بمب حل و فصل کنند. نزدیک به هشتاد سال است تلاش کرده اند و روی چنگیز را از حیث آدمکشی و جنایت و ستم سفید کرده اند، اما هنوز به هدف احمقانه ی خویش نرسیده اند.
نوشتار زیر نمونه ای از صد ها هزار مطلبی است که فرهیختگان در طول این هشتاد سال نوشته اند تا به این مغزفندقی های صهیونیست بفهمانند که، همان طور که هیتلر در طرح پرجنایت «راه حل نهایی» خویش با شکست مواجه شد، صهیونیسم نیز در یافتن یک «راه حل نهایی» نظامی، خشن و سرکوبگر برای مسئله ی فلسطین با ناکامی مواجه شده است. اما آیا در میان اسرائیلی ها گوشی بدهکار این سفارش ها و توصیه های فرهیختگان وجود دارد؟
نگارنده بر این باور است که این وظیفه ی اعضای جامعه ی مدنی، صلح طلبان و آزادیخواهان است که در کشورهای خود رژیم های آدمکش، احمق و ستمگر را سرنگون و با حکومت های انسان دوست و دمکراتیک و صلح طلب جایگزین سازند. اسرائیلی ها در اسرائیل، ما در ایران و افغان ها در افغانستان. هر سه یک ماموریت تاریخی داریم و باید هوای یکدیگر را داشته باشیم. صهیونیسم، آخوندیسم و طالبان رویه های متعدد یک پدیده ی مشابه هستند: دشمنی با انسان و انسانیت.
تنها چند روز پس از نطق بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در صحن سازمان ملل، جایی که وی ضمن خبر ایجاد خاورمیانه ی تازه با محوریت اسرائیل و شرکای عرب جدید، نقشه ای رویایی را ارائه داد که در آن فلسطینی ها به طور کامل حذف شده بودند، فلسطینی ها به سراغ وی آمدند و اسرائیل یک ضربه مهلک از حیث سیاسی و استراتژیک دریافت کرد.
جنبش مقاومت فلسطین، حماس، در یک حمله ی برق آسا که با دقت و به خوبی برنامه ریزی و اجرا شد از غزه، اسرائیل را از طریق هوا، دریا و زمین مورد حمله قرار دادند. همزمان با شلیک هزاران موشک به سمت اهداف اسرائیل، صدها جنگنده فلسطینی به مناطق نظامی و غیرنظامی اسرائیل در بخش جنوبی این کشور هجوم آوردند که منجر به کشته شدن حداقل 100 اسرائیلی و اسیر شدن ده ها سرباز و غیرنظامی اسرائیلی به عنوان گروگان شد. (آمارها در حال تغییر است.م)
اهداف حماس در این عملیات امری پنهان نیست: اول، تلافی و مجازات اسرائیل به خاطر اشغالگری، ظلم، شهرک سازی غیرقانونی و هتک حرمت به نمادهای مذهبی فلسطینان، به ویژه مسجد الاقصی در بیت المقدس. دوم، عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل که سبب پذیرش رژیم آپارتاید در منطقه می شود. و در آخر، امکان پذیرساختن یک مبادله زندانیان به منظور آزادی هر چه بیشتر زندانیان سیاسی فلسطینی از زندان های اسرائیل.
قابل یادآوری است که یحیی السنوار، رهبر حماس در نوار غزه که بیش از دو دهه را در زندان های اسرائیل گذرانده بود، در جریان تبادل اسرا آزاد شد. محمد دیف، رئیس بازوی نظامی حماس، مانند بسیاری دیگر از فلسطینیان، عزیزان خود را در اثر خشونت اسرائیل از دست داد - پسر نوزادش، یک دختر سه ساله و همسرش. بنابراین، عملیات هم چنین به وضوح جنبه تنبیهی و انتقام جویانه دارد.
از این نظر، حمله ممکن است به طریق غیر قابل باوری شوک آور بوده باشد اما به سختی تعجبآور است.
غروز سرانجام دامن اسراییل و رهبران متکبر آن را گرفت، همان ها که مدتهاست خود را شکست ناپذیر تصور می کردند و پیوسته دشمنان خویش را دست کم می گرفتند. از زمان حمله «غافلگیر کننده» اعراب در اکتبر 1973، رهبران اسرائیل به طور متوالی، بارها و بارها، توسط توانمندی خلق های تحت ستمشان شوکه و شگفت زده شدهاند.
آنها پس از تهاجم به لبنان در سال 1982 توسط مقاومت لبنان، در دهه 1980 و 2000 توسط انتفاضه ی فلسطینی ها و پس از بیش از پنج دهه اشغال اسرائیل و چهار جنگ پی در پی در غزه، توسط مقاومت فلسطین، غافلگیر شدند.
بدیهی است که رهبری نظامی و غیرنظامی اسرائیل نیز انتظار عملیات گسترده حماس را نداشتند، زیرا که پیروزی آن نشان دهنده یک شکست بزرگ اطلاعاتی و نظامی برای اسرائیل است. علیرغم شبکه پیچیده ی جاسوسی، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری جاسوسی خود، این رژیم نتوانست حمله را شناسایی و از آن جلوگیری کند.
اما خسارت وارد شده به اسرائیل در ورای یک شکست اطلاعاتی و نظامی است، این همچنین یک فاجعه سیاسی و روانی محسوب می شود. دولت شکست ناپذیر نشان داد که آسیب پذیر، ضعیف و به طرز وحشتناکی، ناتوان است و این برای طرح هایی که جهت استقرار رهبری منطقه ای خود در خاورمیانه داشت چیز خوبی نیست.
تصاویر اسرائیلیهایی که وحشت زده از خانهها و شهرکهای خود فرار میکنند، برای سالهای آینده در حافظه جمعی آنها تثبیت خواهد شد. امروز احتمالا بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود. یک تحقیر مطلق.
نتانیاهو، متخصص چرخش، بدون در نظر گرفتن اینکه باز چگونه ماجرا را بچرخاند، نمیتواند آن را تغییر دهد. اسرائیل چنین شانسی نخواهد داشت تا آنچه را که جهان در صبح روز شنبه دید باطل کند: کشوری دچار جنون که در برابر توهمات عظیم خود شکست خورد.
نهادهای نظامی اسرائیل بدون شک تلاش خواهند کرد تا ابتکار عمل راهبردی و نظامی حماس را با وارد کردن سریع یک ضربه نظامی عظیم، پس بگیرند. همان کاری که در گذشته نیز کرده اند، بمباران های شدید و عملیات ترور را انجام خواهد داد که منجر به رنج بیشتر و تلفات بی شماری در میان فلسطینی ها خواهد شد. اما همانطور که در گذشته بارها و بارها اتفاق افتاده است، این هم مقاومت فلسطین را نابود نخواهد کرد.
به همین دلیل است که اسرائیل ممکن است به بهانه ی پایان دادن به حضور حماس و دیگر جناح های فلسطینی، به فکر استقرار مجدد ارتش خود در شهرها، شهرک ها و اردوگاه های آوارگان فلسطینی در سراسر نوار غزه و کرانه باختری باشد.
چنین تسلط کاملی، آرزوی تاریخی اعضای متعصب تر ائتلاف حاکم اسرائیل است که می خواهند تشکیلات خودگردان فلسطین را نابود کنند، کنترل مستقیم تمام سرزمین فلسطین تاریخی یا آنچه را که آنها «سرزمین بزرگ اسرائیل» می نامند، به دست گیرند و پاکسازی قومی فلسطینیان را صورت بخشند.
این یک خطای بزرگ خواهد بود. این امر منجر به یک جنگ نامتقارن تمام عیار خواهد شد و در این روند، اسرائیل مانند قبل منزوی خواهد شد. حتی رهبران غربی، که تا کنون از نتانیاهو حمایت کردهاند و همان همبستگی آشکار ریاکارانه را با آپارتاید اسرائیل ابراز میکنند، احتمال دارد در این صورت، شروع به فاصله گرفتن از دولت اسرائیل کنند.
در حال حاضر، تحقیر پراز رسوایی اسرائیل جایگاه استراتژیک و سیاسی آن را در منطقه تضعیف کرده است. از حالا به بعد، با گذر هر ساعت، رژیم های عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده و با دولت نتانیاهو به شراکت پرداختند، احمق تر جلوه می کنند.
در شرایطی که نتانیاهو که قادر به رفع فضاحت شخصی خود نبوده و ازحفظ ائتلاف شکننده ی دولتش ناامید است، به طور قطع یک واکنش بیش از اندازه از خود نشان خواهد داد. و در دل همین روند است که وی شرکای جدید و بالقوه منطقه ای خود را از خویش دور خواهد ساخت.
میراث نتانیاهو به هر سوی که رود با ناکامی برخورد خواهد کرد. شاید بد نباشد که او همتای هشتاد ساله ی فلسطینی خود محمود عباس را هم با خویش به قعر فاضلاب تاریخ برد.
عباس نیز از نظر سیاسی در حال شکست خوردن است و سعی می کند مرز بین محکومیت اشغالگری اسرائیل و هماهنگی امنیتی با آن را در هم آمیزد. چنین اقدام توازن آفرینی دیگر قابل تحمل نیست.
اما تغییری که در راه است در ورای شخصیت ها است. صحبت بر سر دو ملت به عنوان یک کل است و اینکه آیا می خواهند در صلح زندگی کنند یا در جنگ بمیرند. زمان و مکان برای هر چیزی بینابینی گذشته است.
فلسطینیها امروز به صراحت اعلام کردند که ترجیح میدهند برای عدالت و آزادی روی پای خود بجنگند تا اینکه در ذلت، روی زانو بمیرند. زمان آن فرا رسیده است که اسرائیلی ها به درس های تاریخ توجه کنند.#
مروان بیشارا مفسر ارشد تلویزیون خبری الجزیره ی در حوزه ی بین الملل خاورمیانه می باشد.
Saturday, 7 October 2023
نا برا بری ودموکراسی
iran-emrooz.net | Tue, 19.09.2023, 21:46
جوزف استیگلیتز
(اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد)
ترجمه: غنی مجیدی
۳۱ اگوست ۲۰۲۳
دموکراسیها با اجرای اصلاحات درست و منطقی قادر خواهند بود که فراگیرتر گشته و نیز پاسخگوتر به شهروندان شوند. و در مقابل به شرکتها و افراد ثروتمندی که امروزه بسیار قدرتمندند، کمتر پاسخگو باشند. اما آنچه سیاستهای دموکراتیک را نجات خواهد داد اصلاحات اقتصادی گسترده میباشد.
مقالات زیادی با دلایل متقن در مورد عقبنشینی دموکراسی و ظهور اقتدارگرایی در سالهای اخیر نوشته شده است. علاوه بر ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، ژایر بولسونارو رئیس جمهور سابق برزیل و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق ایالات متحده، فهرست رو به رشدی از اقتدارگراها و مستبدان احتمالی وجود دارند که شکل خاصی از پوپولیسم جناح راست را رهبری میکنند. اگرچه آنها قول میدهند از شهروندان عادی حمایت کرده و ارزشهای دیرینه ملی را حفظ نمایند، اما سیاستهایشان عملا حمایت از قدرتمندان و نیز دفاع از هنجارهای کهنه و پوسیده است. این امر ما را وادار میسازد که به تجزیه و تحلیل سیاستهای پوپولیستی آنان بپردازیم.
هر چند دلایل فراوانی برای توضیح و تحلیل سیاستهای پوپولیستی وجود دارد اما یکی از موضاعات برجسته در توضیح پوپولیسم رشد روزافزون نابرابری است. معضلی که از سرمایهداری نئولیبرال مدرن سرچشمه میگیرد. رشد و افزایش نابرابری میتواند از جهات بسیاری با فرسایش دموکراسی مرتبط باشد. نابرابری اقتصادی ناگزیر موجب نابرابری سیاسی در درجات مختلف در کشورهای مختلف شده است. در کشوری مانند ایالات متحده، که عملاً هیچ محدودیتی برای کمکهای مالی برای مبارزات انتخاباتی وجود ندارد، موضوع یک نفر، یک رأی به موضوع یک دلار، یک رأی تبدیل شده است.
نابرابری سیاسی خود را تقویت و بازتولید نموده و به اجرای سیاستگذاریهایی منجر گشته که نابرابری اقتصادی را افزایش داده است. از سوئی سیاستهای مالیاتی به نفع ثروتمندان به اجرا گذاشته میشود، سیستم آموزشی به نفع افراد دارای امتیاز اقتصادی میگردد، و از سوی دیگر عدم اجرای دقیق مقررات ضد انحصار به شرکتها اجازه میدهد تا از توان قدرت خود در بازار سود جسته و سلطه خود را بر بازار افزایش دهند.
علاوه بر این، از آنجایی که رسانهها زیر سلطه شرکتهای خصوصی متعلق به پلوتوکراتهایی مانند روپرت مرداک هستند، بسیاری از گفتمانهای جاری در رسانهها به تقویت این روند کمک مینمایند. در این میان چندی است که به “مصرفکنندگان اخبار” گفته میشود که مالیات بر ثروتمندان به رشد اقتصادی آسیب میرساند و مالیات برارث چیزی جز مالیات بر مرگ نیست.
اخیراً، رسانههای سنتی که توسط ابرثروتمندان کنترل میشوند، با اخبار و اطلاعات نادرست به شرکتهای رسانههای اجتماعی تحت کنترل دیگر ابرثروتمندان پیوستهاند. هر چند که رسانههای اجتماعی در مقایسه با رسانههای سنتی برای انتشار اطلاعات نادرست با محدودیت کمتری روبرو هستند. به لطف بخش ۲۳۰ مندرج درقانون ارتباطات که در سال ۱۹۹۶ تصویب شد، شرکتهای مستقر در ایالات متحده در قبال محتوای نوشته شده در پلاتفرمهایشان توسط شخص ثالث و نیز آسیبهای اجتماعی ناشی از آن هرگز مسئول شناخته نمیشوند.
در شرایط امروز که سرمایهداری بدون پاسخگویی در آن میتازد، از اینکه بسیاری از مردم به تمرکز فزاینده ثروت سوءظن داشته، و یا اینکه به وجود تقلب و فساد در سیستم باور داشته باشند، نباید شگفت زده شد؟ احساس فراگیر مبنی بر وجود پیآمدهای ناعادلانه در دموکراسی در میان مردم، اعتماد مردم به دموکراسی را تضعیف نموده و برخی از مردم را نیز به این نتیجه رسانده که شاید سیستمهای جایگزین قادر به خلق دستاوردهای بهتری در حوزه عدالت باشند.
هفتاد و پنج سال پیش، بسیاری فکر میکردند که آیا دموکراسیها میتوانند به سرعت رژیمهای استبدادی رشد کنند. اکنون، بسیاری همین سوال را از خود میپرسند که کدام سیستم میتواند عادلانهتر و منصفانهتر عمل نماید. قابل توجه اینکه این بحث در جهانی صورت میگیرد که در آن ابرثروتمندان ابزارهایی برای شکل دادن به تفکر ملی و جهانی با دروغهای آشکار خود دارند. مثلا از جمله دروغهای آشکار فاکس نیوز مبنی بر اینکه: “انتخابات دزدیده شد و یا “دستگاههای رایگیری دستکاری شده و در آنها تقلب رخ داده است”. دروغهایی که هزینه آن برای فاکس نیوز ۷۸۷ میلیون دلار بوده است.
یکی از دستاوردهای دروغپردازیها، گسترش دوقطبیسازی جامعه در ایالات متحده بوده است. دو قطبیسازی گسترده میتواند کارکرد دموکراسی را مختل سازد. زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ با اندکی تفاوت در آرای انتخاباتی رقیب اتخاباتی خود را شکست داده و به ریاست جمهوری رسید، از آن پس شیوه سیاستورزی در ایالات متحده که زمانی متکی برحل مشکلات از طریق سازش و همکاری بود، تغییر یافت. و سیاستورزی به رقابت شدید میانحزبی مبدل شد. رقابتی که در آن حریف سیاسی مقابل (ترامپ) اعتقاد داشت که به قوانین برای نظارت بر رقابتهای سیاسی نیازی وجود ندارد.
وقتی قطبیسازی در جامعه به شکل وسیعی گسترده میگردد، هزینه پذیرش یافتن زمینههای مشترک میان سیاستمداران افزایش مییابد و سیاستمداران به جای یافتن زمینههای سیاسی مشترک برای همکاری سیاسی، تنها از ابزارهایی که در اختیار دارند برای تثبیت مواضع خود استفاده خواهند کرد. آنگونه که در انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده جمهوریخواهان آشکارا با تهدید مانع حضور فراگیر رایدهندگان شدند.
دموکراسیها زمانی میتواند بهترین عملکرد را داشته باشند که دارای بازخورد و دستاوردهایی در حد متوسط باشند و به عبارتی بازخوردها در دموکراسی نباید خیلی کم و نباید خیلی زیاد باشد. زیرا که اگر بازخورد دموکراسی خیلی کم باشد، مردم دیگر نیازی به مشارکت در فرآیند دموکراتیک احساس نخواهند کرد. مکانیسمهای برای طراحی فرآیندهای دموکراتیک وجود دارد که دموکراسیها میتوانند بر اساس آن به هدف مورد قبول یعنی بازخورد متوسط دست یابند. بهعنوان مثال در سیستمهای پارلمانی، با تشویق به ائتلافسازی در بیشتر موارد مرکزگرایان قدرت سیاسی را در اختیار گرفته و مانع قدرتگیری افراطگرایان میشوند. در موارد دیگر وجود رای الزامی و براساس رتبهبندی گرایش به مرکزگرایی را تشویق کرده است. همانگونه که وعدههای انتخاباتی درباره افزایش خدمات اجتماعی به گرایش سیاسی مرکزگرایانه کمک نموده است.
ایالات متحده سالهاست که نقش خود را به عنوان پیشقراول دموکراسی حفظ کرده است. هر چند گاه استانداردهای دوگانه در رفتار دموکراتیک ایالات متحده وجود داشته است. که از جمله استانداردهای دوگانه میتوان به رابطه نزدیک رونالد ریگان با آگوستو پینوشه، و نیز نزدیکی جو بایدن با عربستان سعودی و نیز عدم محکوم نمودن سختگیریها و گرایش افراطی ضد مسلمانان نارندرا مودی، نخستوزیر هند اشاره نمود. با این وجود ایالات متحده امریکا حداقل پیوسته مظهر مجموعهای از ارزشهای سیاسی دموکراتیک بوده است.
اما اکنون، نابرابری اقتصادی و سیاسی آنقدر افزایش یافته است که بسیاری از مردم دموکراسی را قبول نداشته و یا اینکه به کارایی آن شک و تردید دارند. این امر خود زمینه مساعدی برای اقتدارگرایی را فراهم آورده است. به ویژه برای نوعی اقتدارگرایی پوپولیسم دستراستی که ترامپ، بولسونارو و دیگرانی از این قماش آن را نمایندگی میکنند. اما چنین رهبرانی نشان دادهاند که هیچ یک از این اقتدارگرایان پوپولیست برای حل معضلات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را که رای دهندگان ناراضی خواهان حل آن هستند، راه حلی ندارند. بلکه برعکس این سیاستمداران، بعد از به قدرت رسیدن با سیاستهای خود، اوضاع کنونی را در مقایسه با اوضاع گذشته بحرانیتر میسازند.
اما ما به جای اینکه به دنبال جایگزینی سیستم در جای دیگری باشیم، باید در سیستم موجود واکاوی نموده و در جستجوی راه حلهای درست و منطقی باشیم. با اجرای اصلاحات درست و منطقی، دموکراسیها میتوانند فراگیرتر گشته و نیز پاسخگوتر به شهروندان شوند. و در مقابل به شرکتها و افراد ثروتمندی که امروزه بسیار قدرتمندند، کمتر پاسخگو باشند.
آنچه ضرورت دارد ما باید برای نجات سیاست دست به اصلاحات اقتصادی فراگیر بزنیم. باید بهبود منصفانه رفاه همه شهروندان را فراهم و باد را از بادبان پوپولیستها دور نموده و یا به عبارتی اختیار عمل را از آنان سلب نماییم. و این امر زمانی امکانپذیر است که نگرش و سیاستهای سرمایهداری نئولیبرال را پشت سر گذاشته و با انجام کاری مفید یعنی همانا ایجاد رفاه همگانی و مشترک که مورد تحسین و قبول همه ماست، این امر را ممکن سازیم.
Wednesday, 27 September 2023
درسخنرا نی های نما یند گان کشورها درگردهما یی امسا ل سازمان ملل ، سخنرا نی منیر اکرم نما یند پا کستان را بسیارمسخره یا فتم
ابرا هیم ورسجی
روز پنجشنبه ، ششم ماه میزان ، سا ل 1402
همه آگا هان امورسیا سی وبین المللی ، می دا نند که همه سا له ، روز نزدهم ماه سپتا مبر- بیست و ششم ماه سنبله ، سران ونما یند گان کشورهای جهان درمجمع عمومی سازمان ملل گرد هم می آیند وبه نما یند گی ازکشورهای خود سخنرا نی می کنند. برای اینکه نوشته ام طولا نی نشود ، به سخنرا نی های سران ونما یند گان دیگرکشورها درگردهمای جاری سازمان ملل نه پر دا خته تنها به سخنرا نی منیر اکرم نما ینده ی پا کستان در دفاع ازاما رت تروریستی- تاریخ زده ی طا لبان ووا کنش فا یق نما ینده ی افغا نستان در پیوند به آن تمرکز می کنم. شا یان یا د آوری می دا نم که ، وقت سخنرا نی منیر اکرم در گردهمای شورای امنیت سازمان ملل و وا کنش فا یق نما ینده ی افغا نستان در برا بر او ، شا مگاه روز سه شنبه ، چهارم ماه میزان - بیست وششم ماه سپتا مبر، بود. سخنرا نی منیر ووا کنش فا یق ؛ به نزاع لفظی بین هرد و دا من زد که با ید دا من می زد! به این خا طرکه ، منیر اکرم درسخنرا نی خود درشورای امنیت بد فاع ازما رت زن ستیز طا لبان پردا خت وفا یق درپیوند بد فاع بیهوده ی او از اما رت منفور طا لبان ودراصل شا خه ی ریشو- تروریست ارتش منا فق وتروریسم طا لبا نی کارپا کستان ، وا کنش نشان دا د! ونزاع میان فا یق و اکرم ، این گو نه آغازشد که دومی از اولی پرسان کرد که ازکدام حکومت نما یند گی می کند؟
پرسان منیر اکرم از فا یق ، ازدونگاه بیهوده می با شد: نخست ، سازمان ملل امارت طا لبان را برسمیت نه شنا خته و فا یق د پلما ت حکومت قبلی افغا نستان را به حیث نما ینده ی کشورما پذ یرفته وبه او حق نما یند گی ازآن دا ده است. دوم ، منیر اکرم نما ینده ی پا کستان در سازمان ملل در شرا یطی ازاما رت منفور طا لبان نما یند گی می کند که کشورش ازترس انزوای جها نی از برسمیت شنا ختن آن خود داری کرده است! خود داریی که لکه ی سیاه وننگین برجبین پا کستان واما رت طا لبان / شا خه ی ریشو- تروریست ارتش تروریست پرور آن کشورمی با شد! بنا برآن ، درزمینه ، به گو نه مختصر ، ابرازنظر می کنم.
درپیوند به اصل نخست ، بیا د منیر اکرم نما ینده ی پا کستان درسازمان ملل ، می دهم که درجریان جنگ جها نی دوم ، چند ین شاه ورئیس جمهور که بخا طرآن سرزمین ها یا قلمرو کاریی خود را ازد ست دا ده بو د ند اما به حیث نما ینده های کشورهای دربیرون ما ند ند وبعد تر به ما موریت های نخستین خود برگشتند. بنا برآن ، همان تجربه درباره افغا نستان ونما یند گی فا یق ازآن درسازمان ملل کا ربرد اخلاقی- قا نو نی دارد. این هم درشرا یطی که ، هم علیه اما رت طا لبان / شا خه ی ریشو- تروریست ارتش پا کستان وتحمیل شده بر افغا نستان جنگ ادا مه دارد هم هیچ کشوری درجهان آن را برسمیت نه شنا خته است! خود داریی کشورها وسازمان ملل از برسمیت شنا ختن اما رت تروریستی- زن ستیز- حقوق بشر گریز طا لبان ؛ با عث شده است که پا کستان تروریست پرور / کشور منیر اکرم هم از ترس انزوا ونفرت روزافزون جها نی از برسمیت شنا ختن آن خود داری کند.
درپیوند به اصل دوم ، ازمنیر اکرم نما ینده ی پا کستان ، پرسان می کنم که اگرکشورتو ازترس انزوای جها نی ،جرئت برسمیت شنا ختن اما رت طا لبان / شا خه ی ریشو- تروریست ارتش منا فق- تروریسم کار خود را نمی کند ؛ پس ، تو چه حق داری که بد فاع از اما رت منفور یا ده شده آن هم درسازمان ملل به خصوص شورای امنیت آن برخیزی؟ ازاین که پا کستان به خصوص نظا می های منا فق وتروریسم کار آن تاریخ سیاه وننگین منا فقت ود و گا نه بازی درکشور خود ومنطقه به خصوص افغا نستان دارند ، حق با سفیر آن کشور درسازمان ملل می با شد که لفا ظی های منا فقا نه ومسخره کند! این هم در شرا یطی که ،پا کستان تروریسم طا لبا نی کار درافغا نستان ، خو د ش با طا لبان تروریست پا کستا نی د ست سا خت خو د ش وخیزش جدای طلبا نه ی بلوچ ها وجنبش جدای طلب قوم مها جر متشکل از مسلمان های هندی متمرکز در کرا چی وحید ر آبا د وبحران های اقتصادی وسیا سی وخطر روز افزون هند زیر ادا ره ی نارند را مودی موا جه می با شد!
بنا برآن ، از منیر اکرم نما ینده ی پا کستان در سازمان ملل ، می خوا هم که ازتروریسم کاریی طا لبا نی نظا می های تروریست پرور کشور خود ش در افغا نستان ونصب اما رت منفور طا لبان توسط آن در کا بل وخیزش های رو به گسترش مقا ومت گران رزمی درد وطرف هند وکش ود یگر بخش های افغا نستان وخیزش های حق طلبا نه ومد نی زنان علیه آن درکا بل ومرکزهای ولا یت ها وشهرستان ها وخود داری جا معه ی جها نی ازبرسمیت شنا ختن آن درس عبرت گرفته از طریق وزارت خارجه به فرما ند هی ارتش تروریست پروری کشور خو د ش پیشنهاد کند تا حما یت ازتروریسم طا لبا نی درافغا نستان را متوقف نما ید. زیرا که ، ادا مه ی حما یت نظا می های تروریسم طا لبا نی کار پا کستا نی از اما رت منفور طا لبان ، هم د شمنی با مردم افغا نستان هم نا سازگار با منا فع بلند مد ت پا کستان می با شد. پا کستا نی که با تروریسم طا لبا نی خو د ش وخیزش جدای طلبا نه ی بلوچ ها وبحران اقتصادی ونفرت های منطقه ی وجها نی موا جه می با شد.
ازاین رو ، به نفع منیر اکرم وفرما نده ارتش کشورش می دا نم که پا ازگلیم خود در سازمان ملل بیرون نگذارند وبه نفع پا کستان می دا نم که به حما یت از اما رت تروریستی طا لبان پا یان دهد. وضع فا جعه بار اقتصادی وبحران سیا سی درپا کستان هم ایجا ب می کند که موقعیت خود درمنطقه وجهان را درک وبیشترازاین پا ازگلیم خود بیرون نگذارد. معلوم هست که پا کستان با پا ازگلیم خود بیرون گذا شتن نه تنها افغا نستان را به تروریستستان تبد یل کرده است بلکه سرزمین خود را هم به میدان بازیی تروریستان بو می وجها نی تبد یل کرده است. تبد یل شدن پا کستان به میدان بازیی تروریستان بو می وغیر بومی ونا توا نی سیا سی ها ونظا می های پا کستا نی درمهارآن ، خبر از فاجعه ی پیش رو برای این کشوردارد.
بنا برآن ، درپسین بخش مقا له ، از سران نظا می وسیا سی وامنیتی پا کستان ، می خوا هم که به پرسمان های زیر تعمق وکوشش برای نجا ت کشور خود از تهد ید های رو به گسترش تروریستی واقتصادی وامنیتی نما یند: نخست ، بدا نند که طا لبان درتروریسم کاری وزن ستیزی وفقیر تر وآواره کردن مردم ما توا نمند ودر حکومت کردن یا حکومت داری هیچ می با شند! دوم ، بدا نند که امارت طا لبان خا صیت حکومت یا نظام سیا سی را ندارد. بطور نمونه ، یک حکومت یا نظام سیا سی با ید حما یت مردم وجا معه ی جها نی را دا شته با شد. معلوم هست که اما رت طا لبان ازچنان حما یتی بی بهره می با شد. بهره مند شدن امارت طا لبان از حما یت مردم ازطریق انتخا بات دموکرا تیک وحما یت جا معه ی جها نی ، متکی به شرا یط زیرمی با شد: نخست ، تن دا دن امارت طا لبان به قا نون بین الملل ومنشورجها نی حقوق بشر. دوم ، تن دا دن امارت طا لبان به حق انتخا ب مردم بویژه زنان. ازاینکه سران امارت طا لبان ، هم در امور دین هم در امور د نیا جا هل های مطلق وزن ستیزمی با شند ، توان ساز گاری با خوا ست حقوقی وشرعی مردم را ندارند. ازاین رو ، سرازیر شدن طا لبان درزبا له دان تاریخ ومسخره تر شدن پا کستان حتمی وضروری می با شد!
امارت طا لبان نه مشروعیت دینی دارد نه مشروعیت ملی وبین المللی
بنا بر آن ، تصمیم شوراری امنیت سازمان ملل مبنی برفقدان مشروعیت طا لبان را تا یید واز اعضای شورای امنیت وهمه اعضای سازمان ملل ، می خوا هم که به مسا یل زیر درافغا نستان توجه جدی کنند:
نخست، طا لبان جا هلان وتروریستان وقا تلان وزن ستیزان می با شند.
دوم، اما رت طا لبان ، شا خه ی ریشو- تروریست ارتش تروریست پرورپا کستان می با شد.
سوم ، ادا مه امارت طا لبان هم فا جعه ی بشری برای مردم افغا نستان هم درد سر بزرگ برای جا معه ی جها نی می با شد.
بنا برآن ، از سازمان ملل ، می خوا هم که به تحریم پا کستان / حا می طا لبان اقدام کند. زیرا که ، ادا مه ی امارت طا لبان بدون حما یت ارتش پا کستان نا ممکن می با شد. درغیرآن ، امارت زن ستیز وحقوق بشر ستیز طا لبان نه تنها فا جعه آفرینی برای مردم افغا نستان ، بلکه کمک به گسترش تروریسم درمنطقه وجهان می کند.
نماینده دبیرکل سازمان ملل: مشروعیت بینالمللی طالبان بدون مشروعیت داخلی بدست آمدنی نیست
رزا
۶ ساعت پیش
امروز شورای امنیت سازمان ملل در نشست ویژهای وضعیت در افغانستان را بررسی کرد. نماینده دبیرکل سازمان ملل تاکید کرد که «مشروعیت بینالمللی بدون مشروعیت داخلی، بدست آمدنی نیست»، و نماینده بریتانیا نیز گفت بحث رسمیت حکومت طالبان نباید «روی میز» باشد.
رزا اوتونبایوا، فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل در افغانستان در سخنانش گفت مساله افغانستان «جواب آسانی ندارد».
او گفت تغییرات اقلیمی تاثیرات مخربی بر زندگی روزانه مردم افغانستان که حدود ۸۰ درصد آنها وابسته به کشاورزی هستند، داشته است. او گفت سازمان ملل اخیرا سه گزارش در مورد وضعیت حقوق بشری در افغانستان به صورت مستند منتشر کرده است.
نماینده دبیرکل گفت در گزارش اخیر یوناما «به موارد زیادی از نقض حقوق بشر اشاره شده که با وجود دستور رهبری طالبان انجام شده، به عنوان مثال در مورد منع شکنجه و بدرفتاری که ترس و اضطراب ایجاد کرده و مانع مشروعیت داخلی» حکومت طالبان شده است.
آگهی
خانم اوتونبایوا از سفر هیات سازمان کنفرانس اسلامی به افغانستان «استقبال» کرد که در مورد آموزش دختران و کار زنان و فراگیری دولت با مقامهای طالبان گفتگو کردند.
Skip مطالب پیشنهادی and continue reading
مطالب پیشنهادی
Muhammad sells tissues to passing cars in Lebanon
سازمان جهانی کار: آینده میلیونها کودک با افزایش کار اجباری آنها در خطر است
زنان
طالبان به کارکنان زن ادارات بهداشت و معارف قندهار دستور داد «بدون محرم» سر کار حاضر نشوند
قندهار
محکومیتهای گسترده جهانی ممنوعیت کار زنان در سازمان ملل از سوی طالبان
زنان افغانستان
آیا طالبان زنان را وسیله چانهزنی سیاسی با جهان ساخته است؟
End of مطالب پیشنهادی
او شورای علمای طالبان را که در تمام ۳۴ ولایت کشور ایجاد شده است، برای حکومتداری و پاسخگویی مسئولان محلی مهم خواند اما گفت «نگران هستیم که در شورای علما در ولایتهایی شیعهنشین بامیان و دایکندی، عضو شیعه ندارند.»
طالبان کشت کوکنار را به صورت «قابل ملاحظه» کاهش داده
او گفت نکته «مثبت» اینکه بنا به شواهد حکومت طالبان کشت کوکنار را به صورت «قابل ملاحظهای» کاهش داده است که در گزارش ماه اکتبر دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل انعکاس یافته و جهان از این کاهش «بهرهمند» خواهد شد اما زندگی هزاران کشاورز را متاثر کرده است که سازمان ملل به آنها کمک میکند.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
صفحه ۲
صفحه ۲
در این برنامه با صاحبنظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت و گو میکنیم.
پادکست
پایان پادکست
او گفت تا هفته گذشته، سازمان ملل ۸۳۲ میلیون دلار کمک بشردوستانه دریافت کرده که تنها ۲۸ درصد کمک تقاضاشده است. در حالی که ۱۵.۲ میلیون نفر در افغانستان در ماههای پیشرو دچار کمبود شدید غذایی خواهند شد و سازمان ملل از کشورهای حامی میخواهد «سخاوتمندانه» کمک کنند.
او از نبود پیشرفت در گفتگوها با طالبان به ویژه در مورد حقوق دختران و زنان ابراز نگرانی کرد و گفت بیش از ۵۰ فرمان برای کنار زدن زنان از زندگی اجتماعی صادر شده است.
او افزود در همین حال باید تعامل با طالبان ادامه یابد و «گفتگو نه به معنای رسمیت بلکه برای تغییر سیاستهای طالبان» است.
او گفت با وجود نبود اعتماد در میان جوانب باید مطمئن شویم که دروازه گفتگو بسته نشود و افغانستان صلحآمیز «منزوی» از جهان نگردد.
سیما باهوس، مدیر اجرایی بخش زنان سازمان ملل نیز گفت فرامین طالبان نه تنها آنها را از جامعه رانده، بلکه حتی در خانواده نیز نفوذ زنان را کاهش داده و خشونتها را افزایش داده است.
او به گزارش تازه بخش زنان سازمان ملل اشاره کرد و گفت ۹۰ درصد زنان و دخترانی که سازمان ملل با آنها صحبت کرده، زندگی خود را بدون امید به آینده و به «زندان» تشبیه کردهاند.
اکثریت زنان گفتند که رسمیت طالبان از سوی سازمان ملل به هیچ وجه نباید انجام شود، مگر بنا به شرایط مشخصی در مورد حقوق زنان این کشور.
ژاپن
نماینده ژاپن گفت جامعه جهانی نباید افغانستان را مانند دهه ۱۹۹۰ منزوی سازد که تبدیل به بستری برای گروههای تروریستی شود.
او افزود ژاپن از گفتگو با طالبان استقبال میکند و در گفتگوها با مقامهای طالبان ژاپن خواستار تجدید نظر در سیاستهای سختگیرانه در مورد زنان و دختران شده است.
نماینده امارات متحده عربی گفت تجدیدنظر در فرامین طالبان در مورد زنان «نیازمند تعامل» با طالبان است.
او افزود سازمان ملل باید حکومت طالبان را ملزم به رعایت حقوق بینالمللی کند تا حقوق زنان و دختران را برگرداند.
بریتانیا: بحث رسمیت نباید روی میز گفتگوها با طالبان باشد
باربارا وودوارد، نماینده بریتانیا خاطرنشان کرد که طالبان «پیشرفتهایی» در مقابله با گروه شاخه خراسان داعش داشته است و بر ادامه مبارزه با گروههای تروریستی و وابستگان آنها تاکید کرد.
او گفت مردم افغانستان اولویت کلیدی ما باقی مانده است.
نماینده بریتانیا گفت: «به طالبان باید در مورد هزینههای سیاستهایش وضاحت داده شود و رسمیت بینالمللی نباید روی میز [گفتگوها] باشد و رفع تحریمها نباید بیاید.»
او تاکید کرد «افغانستان نمیتواند خودکفا شود در حالی که پنجاه درصد جامعه حذف شدهاند، بدون حکومت و جامعه فراگیر، صلح و ثبات همچنان توهم است.»
نماینده بریتانیا
توضیح تصویر،
نماینده بریتانیا در سازمان ملل
نماینده آمریکا نیز گفت فرامین سختگیرانه طالبان بر زنان و دختران «به هیچ وجه قابل دفاع» نیست.
در همین حال خاطرنشان کرد آمریکا حدود ۲ میلیارد دلار کمک به افغانستان در دو سال اخیر کرده است و متعهد به ارائه کمکهای بشردوستانه به این کشور است.
او به گزارش اخیر یوناما در مورد شکنجه و بدرفتاری و قتل حدود ۸۰۰ نفر از نظامیان و کارمندان دولت پیشین اشاره کرد و گفت این نقض حقوق بشر «غیرقابل پذیرش» است.
او تاکید کرد شورای امنیت سازمان ملل باید طالبان را وادار به بازگرداندن حقوق زنان و دختران و پایان دادن به نقض حقوق بشری کند.
نماینده فرانسه گفت وضعیت در افغانستان خیلی نگران کننده است و گروههای تروریستی در افغانستان «پناهگاه» یافتهاند.
فرانسه به کمکهای بشردوستانه «برای زنان از طریق زنان» متعهد باقی مانده است.
روسیه: به زنان و دختران افغانستان خیانت شده
نماینده روسیه
نماینده روسیه در سخنانی انتقادآمیز گفت طی سالها شورای امنیت سازمان ملل در مورد افغانستان بحث کرده است و روسیه از ادامه فعالیت نمایندگی این سازمان (یوناما) حمایت میکند.
اما او وعدههای غربیها را «وعدههای تهی» در مورد افغانستان خواند.
او گفت به زنان و دختران افغانستان «خیانت» شده است.
او مدعی شد که گروه داعش از خارج به ویژه از سازمانهای استخباراتی خارجی «حمایت» دریافت کرده است.
نماینده روسیه گفت مواد مخدر نیز با تروریسم رابطه دارد.
او گفت در سال جاری به اوکراین ۱.۸ میلیارد دلار کمک بشردوستانه شده، در حالی که افغانستان کمک کمی دریافت کرده است.
او تاکید کرد که روسیه از «مصالحه همهجانبه» در افغانستان حمایت میکند.
او به نشست کشورهای منطقه موسوم به «فرمت مسکو» در کازان روسیه اشاره کرد و گفت از نماینده طالبان نیز دعوت شده است.
چین: تحریمهای طالبان رفع یا تجدیدنظر شود
چین
نماینده چین خواستار رفع تحریمهای بانکی بر این کشور شد و از آمریکا خواست که بدون معطلی داراییهای مسدود افغانستان را آزاد کند.
جامعه جهانی باید «گامهای عملی تعامل» با حکومت طالبان را بردارد.
در همین حال شورای امنیت سازمان ملل باید تحمیل تحریمها بر مقامهای طالبان تجدیدنظر یا از نو تنظیم کند.
Friday, 22 September 2023
ازاینکه سازمان ملل می خوا هد نشستی درباره اپارتا ید جنسیتی طا لبان برگزار کند ، بسیارخوشحا ل شدم
طا لبان درتاریخ سیاه وتروریستی خود کارنا مه ی غیر از زن ستیزی / اپارتا ید جنسیتی ومرد کشی وعلم ستیزی ندارد ؛ بنا بر آن ، بسیار خرسند شدم که سازمان ملل می خوا هد که نشستی درزمینه برگزارکند. با تا یید عزم اعلام شده ی سازمان ملل ، به آن پیشنهاد می کنم که انجام کارهای زیر را به گو نه ی جدی درافغا نستان روی دست بگیرد: نخست ، مرتب کوشش نما ید که امارت وحشی- زن ستیز-حقوق بشرگریز طا لبان ازکمک های بشر دوستا نه ی جا معه ی جها نی به مردم افغا نستان بهره برداری نکند! دوم، ما نع رفت وآمد افراد یا مقام های اما رت طا لبان به بیرون افغا نستان شود. سوم، مرا قبت به طا لبان کاریی پا کستان درافغا نستان کند. مرا قبت بر اصل سوم ،ازاین نگاه دارای اهمیت ویژه می با شد که طا لبان دراصل شا خه ی ریشو- تروریست ارتش منا فق وتروریست پرورپا کستان می با شد وبد ون کمک آن به عمر سیاه وننگین وزن ستیز خود ادا مه داده نمی توا ند. اگرچه پا کستان ازنظر اقتصادی مرده وازنظر سیا سی منفورعام وخا ص درمنطقه و جهان شده است ، با وجود آن ،تمرکز سازمان ملل بر تروریسم کاریی طا لبا نی آن درافغا نستان کمک به مهار تروریسم و نجا ت افغا نستان می کند.
سازمان ملل برای بررسی «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان، نشستی را برگزار میکند
به دنبال بالا گرفتن درخواستها مبنی بر بهرسمیت شناختن «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان زیر اداره طالبان، سازمان ملل اعلام کرده که امروز جمعه ٢٢ سپتامبر، نشستی را با عنوان «مبارزه با آپارتاید جنسیتی: وضعیت زنان و دختران در افغانستان» برگزار میکند. سازمان ملل میگوید که در این نشست در مورد وضعیت زنان افغانستان و اینکه چرا افغانستان امروزی «آپارتاید جنسیتی» است، گفتگو خواهد شد.
: منتشر شده در 22/09/2023 - 15:59
۱ دقیقه
زنان افغانستانی درحال تظاهرات برضد محدودیت های طالبان در کابل. ۲۱ اوت ۲۰۲۱
زنان افغانستانی درحال تظاهرات برضد محدودیت های طالبان در کابل. ۲۱ اوت ۲۰۲۱ AP - Ahmad Halabisaz
توسط:
زکریا حسنی
دنبال کنید
تبلیغ بازرگانی
سازمان ملل در اعلامیهای میگوید که برگشت طالبان به قدرت، «نگرانیهای عمیق»ی را در پیوند به حقوق، آینده مردم افغانستان و به ویژه در مورد وضعیت آسیبپذیر زنان و دختران افغانستان ایجاد کرده است.
سازمان ملل باورمند است که در زیر اداره طالبان، زنان و دختران با چالشهای چندبعدی که آنان را کاملا از جامعه حذف کرده، دست به گریبان هستند. چالشهایی که سازمان ملل میگوید: بازتابدهنده «آپارتاید جنسیتی سیستماتیک» است.
سازمان ملل در مورد نشستی که برای امروز برنامهریزی کرده، چنین گفته است:
هدف این نشست، بررسی این موضوع است که چرا افغانستان امروزی «آپارتاید جنسیتی» است و نیز مسائل مهم در مورد حقوق زنان و حقوق بشر در زیر اداره طالبان را روشن کند.
سازمان ملل در اعلامیه خود افزوده که همزمان با گرد آمدن رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل، ضرورت مقابله با «چالشهای چند بعدی» که زنان افغانستان با آنها روبهرو هستند و نیز حمایت پرشور از حقوق و منزلت اساسی زنان و دختران افغانستان، درحال افزایش است.
PUBLICITÉ
طالبان پس از برگشت به قدرت، محدودیتهای زیادی چون ممنوعیت کار و محدودیت حق تحصیل را بر زنان و دختران افغانستان وضع کردند.
در کنار اعتراضات بسیار برضد این محدودیتهای وضع شده طالبان، اخیر، شماری از کنشگران افغانستان به هدف به رسمیت شناختن «آپارتاید جنسیتی» که از سوی طالبان اعمال میشود، دست به اعتصاب غذایی نیز زده بودند.
همرسانی :
Thursday, 21 September 2023
به مبا رزه ی حق طلبا نه ی زنان افغا نستان علیه طا لبان وحشی وزنان ایران علیه ملا یان تاریخ زده ، افتخارمی کنم!
صفحههای ویژه
برای زنان ، فرقی نمی کند که افغا نستا نی با شند یا ایرا نی ؛ به این خا طرکه ، حق دارند که ازحقوق انسا نی خود دربرا بر توحش وزن ستیزیی طا لبان افغان وزن ستیزیی ملا یان ایران ، بد فاع برخیزند. زیرا که ، حق گرفته می شود دا ده نمی شود آن هم از طا لبان وملا یان زن ستیز. ملا یان وطا لبان وحشی- زن ستیز که توسط سازمان های جا سوسی غربی وشرقی برایران وافغا نستان تحمیل کرده شده اند وعا مل عمده بد بختی وپس ما ند گی هردو کشورهمسا یه وفارسی زبان شد ند. بنا برآن ، اززنان حق طلب وتاریخ ساز افغا نستان وایران ، می خوا هم که به مبا رزه ی حق طلبا نه وبرا بری طلبا نه ی خود علیه طا لبان وملا یان زن ستیز- وحشی ادا مه وبا وردا شته با شند که موفق می شوند. همچنان ، از مردان افغا نستان وایران ، می خواهم که دراین مبارزه ی انسا نی وحق طلبا نه از زنان هموطن خود حما یت و به عمر سیاه اما رت طا لبان وفقا هت جا هلی ملا یان پا یان دهند!
زنان افغانستانی در جنبش ژینا؛ لحظات ملایمت در یک فیلم تراژیک
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
شهروند خبرنگار
خواندن در ۱۱ دقیقه
میترا نیکزاد، شهروندخبرنگار
یک سال از روزی گذشت که مردم در تهران مقابل بیمارستان «کسری» بر سر ماموران «گشت ارشاد» فریاد میزدند: «شما دختر ما را کشتید.» روزهایی که مردم در جایجای ایران به پیروی از فعالان کردستان، اعتصابات و اعتراضات گسترده را آغاز کردند و در خروش علیه بیدادی که بر «مهسا (ژینا) امینی» رفته بود، به خیابانها آمدند.
در هر ۳۱ استان ایران تظاهرات چشمگیری به سردمداری زنان شکل گرفت. مردم علیه ظلم روزانه و سیستماتیکی که بر بدن و حقوق انسانی زنان اعمال میشود و علیه دیکتاتوری جهال و چندساله جمهوری اسلامی قیام کردند و از اولین ثانیهها، شعارها شخص «علی خامنهای» و اصل نظام را نشانه گرفتند. در این میان، شعاری که تاریخ مبارزات در ایران را به پیش و پس از خود تقسیم کرد و در سراسر ایران طنین افکند و از مرزهای کشور فراتر رفت، «ژن، ژیان، ئازادی» (زن، زندگی، آزادی) بود.
در این سال سیاه اما پر امید، گروههای به حاشیه رانده شدهای که عمدتا در طول مبارزات خیابانی گذشته به سکوت وادار و مطالباتشان ثانویه قلمداد میشدند، توانستند صدا بلند کنند؛ زنان، افراد متعلق به خانوده الجیبیتیکیو و فعالان اتنیکی.
یکی از اعضای مهم این فهرست، افغانستانیها بودند که از همان اولین روزها، با شعار زن، زندگی، آزادی با جنبش ژینا همراه شدند و از اعتراضات مردمی حمایت کردند.
زنان شیردل افغانستانی در خیابانهای کابل، هرات و بدخشان نیز زیر تیغ طالبان، برای آزادی خواهران ایرانی خود به خیابان آمدند و بر اهمیت اتحاد بین گروههای تحت ستم تاکید کردند. همزمان، افغانستانیهای مقیم ایران با خطرپذیری وصفناپذیری به صف معترضان پیوستند. این اتحاد بازخورد بسیاری در جهان داشت و به سرعت رسانهای شد. اهمیت این اتحاد تا جایی است که اتاق فکرهای جمهوری اسلامی دست به کار شدند تا این همبستگی را مخدوش کنند. آنها با تکیه بر ریشههای نژادپرستانه و خودبرتربینانه موجود در بین اقشاری از مردم قصد کردند تا از فرد افغانستانی هر چه بیشتر انسانزدایی و راه را برای ظلم به او هموارتر کنند؛ تا جایی که در ماههای گذشته شاهد کلید خوردن یک پروژه ضدافغانستانی با تکیه بر مهندسی احساسات مردمی بودیم.
احساساتی که یک سال قبل داشت به سوی همبستگی با افغانستانیها و مبارزه مشترک علیه استبداد دینی میرفت، حالا ممکن است به موج حملههای نژادپرستانه جدیدی تبدیل شود. این پروژه بر پایه ایجاد ترس، بر اساس اخبار و آمار دروغ و با استفاده ابزاری از حس «وطندوستی» مخاطبان سعی دارد «هویت افغانستانی» را به عنوان یک تهدید بزرگ برای «هویت ایرانی» جلوه دهد.
پروندهسازی در سناریوی حمله تروریستی به مسجد «شاهچراغ» در شیراز از جمله این اقدامات بود که در آن دو تبعه افغانستانی، «محمد رامز رشیدی» و «نعیم هاشم قتالی» بدون دسترسی به روند دادرسی عادلانه، به عنوان اعضای گروه تروریستی «داعش» معرفی و قربانی اعترافگیری اجباری تحت شکنجه و در نهایت طی فرآیندی نمایشی و عجولانه، در ملاءعام اعدام شدند.
هرچند که از همان روز اول پروپاگاندای دستگاههای امنیتی برای عموم قابل رویت بود اما بیعدالتی که در حق این دو نفر رخ داد، با واکنشی در خور از سوی نهادهای حقوق بشری و جامعه مدنی مواجه نشد.
تبلیغات اخیر برخی رسانهها در مورد آمار اغراقآمیز افغانستانیهای مقیم ایران نیز از جمله اقداماتی است که به نظر میرسد اتاقهای فکر جمهوری اسلامی تدارک دیدهاند.
افغانستانیها در ایران چه به صورت قانونی به وارد شده باشند یا نه، چه مهاجر باشند و چه پناهجو و چه زاده ایران، حتی بعد از چند نسل، با محدودیت در آمد و شد، ممنوعیت از زندگی در شماری از استانها و شهرها و خطر «رد مرز» یا بازگردانده شدن اجباری به افغانستان تحت سلطه «طالبان» را به صورت روزانه تجربه میکنند و به رغم مشارکت قابل توجه در صنایع و اقتصاد، اکثرا از حقوق برابر با ایرانیان و بیمه کار محرومند. از حق تحصیل، دسترسی به درمان و حتی خرید سیمکارت و داشتن حساب بانکی نیز محروم هستند. آنها به صورت خودسرانه بازداشته میشوند، این در حالی است که جمهوری اسلامی سالانه برای پذیرش پناهجویان افغانستانی دهها میلیون دلار کمک مالی از نهادهای بینالمللی دریافت میکند.
در تحلیل شرایط زیست فرد افغانستانی در ایران نمیتوان از دیدگاه «اینترسکشنالیتی» یا «تقاطعی» غافل شد. افغانستانیها در ایران در محل تقاطع ستمهای مضاعفی قرار دارند که این شرایط برای زنان و اعضای جامعه الجیبیتیکیو پیچیدهتر است. در چنین شرایطی که تبهکارانگاری و انسانزدایی از انسان افغانستانی و معرفی او به عنوان مجرم خطرناک چندین دهه است عادیسازی شده، شهروندان افغانستانی و بهویژه زنان افغانستانی در جریان جنبش ژینا، در اعتراضات متعددی شرکت داشتند و بازداشت، شکنجه و حبس را تجربه کردند اما رسانهای شدن و حمایت و پیگیری پرونده آنها به صورت وسیع اتفاق نیفتاد.
با این همه، زنان افغانستانی که در جنبش زن، زندگی، آزادی مشارکت داشتند، صدای زنانه این انقلاب را موضعی تزلزلناپذیر میدانند که به آنها برای پیوستن به این انقلاب توان و انگیزه میداد. در این گفتوگو، از «مریم» (نام مستعار)، زن فمینیست افغانستانی متولد ایران درباره سالی که گذشت و جایگاه فرد افغانستانی در مبارزات آزادیخواهانه در ایران پرسیدیم.
لطفا بفرمایید چند سال دارید؟ آیا در ایران به دنیا آمده و بزرگ شدهاید یا بزرگسال بودید که به ایران رفتید؟
۳۸ ساله هستم و در ایران به دنیا آمده و بزرگ شدهام و فقط چند سفر کوتاه به افغانستان داشتهام.
درباره تبعیضهایی که در ایران به شما روا شده است، فکر میکنید چه میزانی از سوی سیستم بوده و چه مقدار از طرف مردم؟ آیا هیچ کدام از این تبعیضها در جنبش ژینا و بعد از آن کمتر یا بیشتر شدهاند؟ مثلا رفتار مردم با افغانستانیها بهتر شده است یا بدتر؟ آیا همبستگی بین زنان دو کشور بیشتر از قبل به چشم میآید؟
هردو نوع این تبعیضها وجود دارد. این که من ایران به دنیا آمده و در ایران بزرگ شدهام ولی همچنان افغانستانی محسوب میشوم، خودش میتواند گویای خیلی چیزها باشد. من با کسی که در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده است اما ایرانی محسوب میشود، حق و حقوق برابر نداشته و کاملا به خاطر افغانستانی بودنم مورد تبعیض بودهام. از همان اول برای استفاده از امکانات اجتماعی که مهمترینش تحصیل بود، در فراز و فرودهای زیادی قرار گرفتم. قوانین ثابت و مشخصی وجود نداشت و ما مدام در ترس و دلهره بودیم که آیا من میتوانم سال بعد به مدرسه بروم یا نه. حسی که همیشه وجود داشت، این بود که این لطف ایرانیها است که ما میتوانیم برویم درس بخوانیم و اگر نخواهند، این لطف را از ما میگیرند و ما باید همیشه قدردان این لطف باشیم. برای فردی مثل من که تحصیلات مهمترین دغدغه خودم و والدینم بود، ما همیشه نگران این بودیم که سال بعد چه میخواهد بشود.تبعیض برای ورود به دانشگاه هم خیلی زیاد بود.، چون قوانین مدام تغییر میکردند و محدودیت وجود داشتند. با این که من در کنکور ورودی دانشگاه قبول شده بودم، ولی چون رسما ممنوعیت ثبتنام برای افعانستانیها وجود داشت، همه ما از تحصیلات جا ماندیم. االبته در بعضی شهرها هم که حضور دانشجویان افغانستانی به کل ممنوع بود.در فضای شغلی هم به دست آوردن بسیاری از مشاغل برای ما سخت بود. انگار محدود نگه داشتن افغانستانیها در مشاغل به اصطلاح "پایین " در جامعه رایج بود و ما فقط در این شغلها اجازه کار داشتیم. کمتر افغانستانیای بود که به واسطه تحصیلاتش بتواند وارد ادارات دولتی بشود،؛ حتی به عنوان "آبدارچی".!اما درباره تبعیض از سمت مردم باید بگویم که این دردناکتر و، غیرقابل تحملتر و طاقتفرساتر از تبعیض سیستماتیک بود.، چون این که تو از طرف همنوع خودت، انسانی که عینا شبیه خودت است، آزار و تبعیض ببینی، تحملش خیلی سختتر است. این ضربه خیلی کاریتر است از ضربه ای که از سیستم میخوردی. از آدمی که همنوع تو است، از همسایه، راننده تاکسی، دوست تو، معلم و استاد دانشگاه... تحمل تبعیض در این سطح سنگینتر است و اثر بدتری بر انسان میگذارد. وقتی از سیستم تبعیض میبینی تو لااقل میدانی که یک سیستم مقابل تو ایستاده...
من قبلا فکر میکردم شاید در محیطهایی که مردم تحصیلات و آگاهی اجتماعی کمتری دارند تبعیض بیشتر باشد اما وقتی وارد محیطهایی شدم که اکادمیک و فرهنگی به حساب میآمدند، متوجه شدم که هیچ جای بدون تبعیضی وجود ندارد هرچند تبعیض ممکن است شدت و ضعف داشته باشد. مثلا به مرور که تحصیلاتم بالاتر میرفت، به محیطهای متفاوتی میرفتم، و نوع متفاوتی از تبعیض را در آنجا تجربه میکردم. ایرانیها من را که مدارک تحصیلی داشتم راحتتر قبول میکردند و از خودشان میدانستند تا یک افغانستانی را که تحصیلات نداشت. از نظر آنها من مهاجر خوبی بودم و لایق شده بودم که وارد جمع آنها شوم.
آیا این تبعیضی که تجربه کردید شدت و ضعفهایی هم در دورههای مختلف داشت؟
به طور کلی باید بگویم در هفت یا هشت سال اخیر اوضاع رو به بهتر شدن رفته است. یعنی به طور کلی رفتار مردم درباره افغانستانیها خیلی خیلی نسبت به گذشته تغییر کرده. حداقل تا شش ماه اخیر که من هنوز در ایران بودم، به لطف فضاهای مجازی، ایرانی ها نسبت به افغانستانیها، همدلی بیشتری در اطلاعرسانیها و در بحثهایشان نشان میدادند. در دوره ی اخیر، مردم ایران خودشان سیستم تبعیضآمیز را نقد هم کردند. برای من که روزهای تاریکی را در ایران تجربه کردهام، این خیلی ارزشمند است و می تواند مرهمی بر زخمهایی باشد که از تبعیض خوردهام. همانطور که رنج و تبعیضی که از مردم میبینیم سختتر از رنج و تبعیض سیستم است، از طرفی همدلی و مهربانی و پذیرشی که از سمت مردم ایران دریافت میکنیم به مراتب ارزشمندتر و دلنشینتر و ماندگارتر است و یک جور سرمایه اجتماعی محسوب میشود. به لطف همدلی و حمایت مردم میتوان تبعیض سیستم و رنج مهاجرت را تاب آورد. آنچه عمیقا روی تغییر فضا اثرگذار است، همین است که ایرانیها خود بخواهند سیستم تبعیض را نقد کنند. اگر من افغانستانی بخواهم سیستم موجود در ایران را نقد کنم تاثیر کمتری خواهد داشت تا اینکه یک ایرانی این کار را بکند و به صورت حمایتگرانه نظر من را بپرسد و بخواهد تجربه من را دراینباره بداند. خیلی از تبعیضهایی که مردم به افغانستانیها اعمال میکنند به دلیل خودآگاهی نداشتن است. وگرنه درصد زیادی از آدمها پتانسیل همدلی را دارند و اگر روی این مساله کار بکنند و اگاهی پیدا کنند، همدلی را میآموزند.
این بهبود رفتار مردم ایران نسبت به افغانستانی تا دوره سقوط دولت در افغانستان ادامه پیدا کرد. در آن دوره حمایت ایرانیها از افغانستانیها خیلی برجسته شد. هرچند که همچنان رفتارهای گزنده و بدرفتاریهای نژادپرستانه عجیب و غریب هم وجود داشت و دارد. در عوض چراغهایی روشن شده بود و این چراغ ها به چشم میآمدند و شعله ور بودند. این جریان در زمان سقوط دولت در افغانستان حتی بیشتر هم شد و همدلی و همراهی و حمایت ایرانیان بسیار زیبا بود. انگار در سناریوی زندگی من که متولد ایران و رنج دیده از تبعیض هستم و همیشه می خواستم این تصویرها و چنین تجربه هایی را ببینم، حداقل توانستم یک جایی از فیلم تراژیکی که تجربه کردم ملایمتهایی را هم ببینم.
آیا جنبش ژینا بر موقعیت شما به عنوان یک زن افغانستانی متولد ایران اثراتی داشت؟
در جنبش ژینا من فکر میکنم مساله زنها بسیار مهم بود. برای زنها اصلا کجایی بودن مهم نبود. در فضای زنانه، انگار یک قیام زنانه شکل گرفتهبود و در این مقطع کسی نمی پرسید که تو داری برای چه میجنگی؟ تو افغانستانی هستی؟ کی هستی؟! هدف ما مشترک بود ولی لایههای زیرینی هم وجود داشت برای یک فرد افغانستانی. مثلا اینکه چقدر نگاه من به عنوان یک افغانستانی درباره شرایط آدمهایی مثل خودم امیدوارانه بود. مثل همه اقلیتهای جامعه، ما چشم امید داشتیم نسبت به اینکه یک تغییر خوب اتفاق بیفتد. به طور کلی مردم افغانستانی ساکن ایران اینطور فکر می کردند. ولی یک چیزی مدام مانع میشد. اینکه به ما بگویند این جنبش مال شما نیست! شاید در فضاهای مردانهتر مبارزه این رفتار به ما بیشتر منتقل شد. از یک جایی به بعد یک فضاهایی سرشار از غرور ملی شکل گرفت که انگار در آنها موضعگیریها و گروهبندی ها روشنتر شد. از طرفی برخی افغانستانیها هم به دیگر افغانستانیها میگفتند: شما کاسهی داغ تر از آش نشوید، به خصوص که هیچ حقی برایتان در ایران قایل نبودهاند، پس الان هم هر کاری بکنید باز به چشم نمی آیید.
ما افغانستانیهایی که ساکن ایران بودیم ولی معلوم نبود کجایی هستیم بین این دو گروه مانده بودیم؛ ما حس میکردیم که در موقعیت یک انقلاب و سختیهایی که مردم ایران از حکومت تجربه میکنند نزدیکترین فرد به یک ایرانی هستیم. در عین حال حس میکردیم که همراهی ما برای جامعه هیچ ارزشی ندارد و انگار در فضای ایرانی ما صدایی بودیم که شنیده نمیشد و حذف میشدیم. انگار باید "مارک ایرانی" داشته بشی تا به حساب بیایی. گاهی هم واکنشهای بدی اتفاق میافتاد مثل اینکه به خاطر افغانستانی بودن از گروههایی پرتمان کنند بیرون و طبیعتا این گارد هم از سوی افغانستانیها وجود داشت که بله ایرانیها راست میگویند، به من چه، من کی هستم این وسط؟!
اما حقیقت این است که ما از درون میتوانستیم آدم ایرانی در آن موقعیت را کاملا درک کنیم، حتی بیشتر از هرکسی در دنیا. ما در این چهل سال پا به پای آدم ایرانی رنج بردهایم، ما او را کاملا میفهمیم، اگر زن هستیم زنهای ایرانی را بیشتر از هرکسی میفهمیم و و بیشترین نزدیکی را در قلبمان به او داریم. حتی نسبت به مرد ایرانی که علیه سیستم ظلم و ستم ایستاده نیز ما به واسطه تجربه زیستهمان به او بسیار احساس نزدیکی میکنیم.
در میان این تعارضها، به عنوان زنی که در ایران به دنیا آمده و کماکان افغانستانی به حساب میآید، تنها موضعی که تزلزل ناپذیر بود، بها دادن به صدای انقلاب زنانه بود. آن نقطه مشترکی که ما زنهای افغانستانی به خودمان حق میدادیم کاری بکنیم و دیگر مهم نبود ملیت ما چیست. تلاشها همه برای حقوق زن و پیوستن و کمک به جامعه زنان بود. اینجا بود که ما زنان افغانستانی ساکن ایران میتوانستیم بگوییم که این حمایت در نهایت برای همه زنهاست و میشد احساس کنیم تلاشمان دیده میشود و ما دیده میشویم.