Tuesday 10 October 2023

ازتکبرتا تحقیر: ده سا عتی که اسرا ئیل را شوکه کرد، نوشته مروان بشاره ، ترجمه : کورش عرفا نی

- گویی که این درژنتیک تاریخی صهیونیسم حک شده است که، به قول هگل، «از تاریخ می آموزیم که از تاریخ هیچ نمی آموزیم». رهبران اسرائیل در نوعی حماقت خودخواسته اصرار دارند که قضیه ای به نام فلسطین را که به اشغال و تجاوز سرزمین آنها توسط خودشان گره خورده است با توپ و خمپاره و بمب حل و فصل کنند. نزدیک به هشتاد سال است تلاش کرده اند و روی چنگیز را از حیث آدمکشی و جنایت و ستم سفید کرده اند، اما هنوز به هدف احمقانه ی خویش نرسیده اند. نوشتار زیر نمونه ای از صد ها هزار مطلبی است که فرهیختگان در طول این هشتاد سال نوشته اند تا به این مغزفندقی های صهیونیست بفهمانند که، همان طور که هیتلر در طرح پرجنایت «راه حل نهایی» خویش با شکست مواجه شد، صهیونیسم نیز در یافتن یک «راه حل نهایی» نظامی، خشن و سرکوبگر برای مسئله ی فلسطین با ناکامی مواجه شده است. اما آیا در میان اسرائیلی ها گوشی بدهکار این سفارش ها و توصیه های فرهیختگان وجود دارد؟ نگارنده بر این باور است که این وظیفه ی اعضای جامعه ی مدنی، صلح طلبان و آزادیخواهان است که در کشورهای خود رژیم های آدمکش، احمق و ستمگر را سرنگون و با حکومت های انسان دوست و دمکراتیک و صلح طلب جایگزین سازند. اسرائیلی ها در اسرائیل، ما در ایران و افغان ها در افغانستان. هر سه یک ماموریت تاریخی داریم و باید هوای یکدیگر را داشته باشیم. صهیونیسم، آخوندیسم و طالبان رویه های متعدد یک پدیده ی مشابه هستند: دشمنی با انسان و انسانیت. تنها چند روز پس از نطق بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در صحن سازمان ملل، جایی که وی ضمن خبر ایجاد خاورمیانه ی تازه با محوریت اسرائیل و شرکای عرب جدید، نقشه ای رویایی را ارائه داد که در آن فلسطینی ها به طور کامل حذف شده بودند، فلسطینی ها به سراغ وی آمدند و اسرائیل یک ضربه مهلک از حیث سیاسی و استراتژیک دریافت کرد. جنبش مقاومت فلسطین، حماس، در یک حمله ی برق آسا که با دقت و به خوبی برنامه ریزی و اجرا شد از غزه، اسرائیل را از طریق هوا، دریا و زمین مورد حمله قرار دادند. همزمان با شلیک هزاران موشک به سمت اهداف اسرائیل، صدها جنگنده فلسطینی به مناطق نظامی و غیرنظامی اسرائیل در بخش جنوبی این کشور هجوم آوردند که منجر به کشته شدن حداقل 100 اسرائیلی و اسیر شدن ده ها سرباز و غیرنظامی اسرائیلی به عنوان گروگان شد. (آمارها در حال تغییر است.م) اهداف حماس در این عملیات امری پنهان نیست: اول، تلافی و مجازات اسرائیل به خاطر اشغالگری، ظلم، شهرک سازی غیرقانونی و هتک حرمت به نمادهای مذهبی فلسطینان، به ویژه مسجد الاقصی در بیت المقدس. دوم، عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل که سبب پذیرش رژیم آپارتاید در منطقه می شود. و در آخر، امکان پذیرساختن یک مبادله زندانیان به منظور آزادی هر چه بیشتر زندانیان سیاسی فلسطینی از زندان های اسرائیل. قابل یادآوری است که یحیی السنوار، رهبر حماس در نوار غزه که بیش از دو دهه را در زندان های اسرائیل گذرانده بود، در جریان تبادل اسرا آزاد شد. محمد دیف، رئیس بازوی نظامی حماس، مانند بسیاری دیگر از فلسطینیان، عزیزان خود را در اثر خشونت اسرائیل از دست داد - پسر نوزادش، یک دختر سه ساله و همسرش. بنابراین، عملیات هم چنین به وضوح جنبه تنبیهی و انتقام جویانه دارد. از این نظر، حمله ممکن است به طریق غیر قابل باوری شوک آور بوده باشد اما به سختی تعجب‌آور است. غروز سرانجام دامن اسراییل و رهبران متکبر آن را گرفت، همان ها که مدتهاست خود را شکست ناپذیر تصور می کردند و پیوسته دشمنان خویش را دست کم می گرفتند. از زمان حمله «غافلگیر کننده» اعراب در اکتبر 1973، رهبران اسرائیل به طور متوالی، بارها و بارها، توسط توانمندی خلق های تحت ستمشان شوکه و شگفت زده شده‌اند. آنها پس از تهاجم به لبنان در سال 1982 توسط مقاومت لبنان، در دهه 1980 و 2000 توسط انتفاضه ی فلسطینی ها و پس از بیش از پنج دهه اشغال اسرائیل و چهار جنگ پی در پی در غزه، توسط مقاومت فلسطین، غافلگیر شدند. بدیهی است که رهبری نظامی و غیرنظامی اسرائیل نیز انتظار عملیات گسترده حماس را نداشتند، زیرا که پیروزی آن نشان دهنده یک شکست بزرگ اطلاعاتی و نظامی برای اسرائیل است. علیرغم شبکه پیچیده ی جاسوسی، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری جاسوسی خود، این رژیم نتوانست حمله را شناسایی و از آن جلوگیری کند. اما خسارت وارد شده به اسرائیل در ورای یک شکست اطلاعاتی و نظامی است، این همچنین یک فاجعه سیاسی و روانی محسوب می شود. دولت شکست ناپذیر نشان داد که آسیب پذیر، ضعیف و به طرز وحشتناکی، ناتوان است و این برای طرح هایی که جهت استقرار رهبری منطقه ای خود در خاورمیانه داشت چیز خوبی نیست. تصاویر اسرائیلی‌هایی که وحشت زده از خانه‌ها و شهرک‌های خود فرار می‌کنند، برای سال‌های آینده در حافظه جمعی آن‌ها تثبیت خواهد شد. امروز احتمالا بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود. یک تحقیر مطلق. نتانیاهو، متخصص چرخش، بدون در نظر گرفتن اینکه باز چگونه ماجرا را بچرخاند، نمی‌تواند آن را تغییر دهد. اسرائیل چنین شانسی نخواهد داشت تا آنچه را که جهان در صبح روز شنبه دید باطل کند: کشوری دچار جنون که در برابر توهمات عظیم خود شکست خورد. نهادهای نظامی اسرائیل بدون شک تلاش خواهند کرد تا ابتکار عمل راهبردی و نظامی حماس را با وارد کردن سریع یک ضربه نظامی عظیم، پس بگیرند. همان کاری که در گذشته نیز کرده اند، بمباران های شدید و عملیات ترور را انجام خواهد داد که منجر به رنج بیشتر و تلفات بی شماری در میان فلسطینی ها خواهد شد. اما همانطور که در گذشته بارها و بارها اتفاق افتاده است، این هم مقاومت فلسطین را نابود نخواهد کرد. به همین دلیل است که اسرائیل ممکن است به بهانه ی پایان دادن به حضور حماس و دیگر جناح های فلسطینی، به فکر استقرار مجدد ارتش خود در شهرها، شهرک ها و اردوگاه های آوارگان فلسطینی در سراسر نوار غزه و کرانه باختری باشد. چنین تسلط کاملی، آرزوی تاریخی اعضای متعصب تر ائتلاف حاکم اسرائیل است که می خواهند تشکیلات خودگردان فلسطین را نابود کنند، کنترل مستقیم تمام سرزمین فلسطین تاریخی یا آنچه را که آنها «سرزمین بزرگ اسرائیل» می نامند، به دست گیرند و پاکسازی قومی فلسطینیان را صورت بخشند. این یک خطای بزرگ خواهد بود. این امر منجر به یک جنگ نامتقارن تمام عیار خواهد شد و در این روند، اسرائیل مانند قبل منزوی خواهد شد. حتی رهبران غربی، که تا کنون از نتانیاهو حمایت کرده‌اند و همان همبستگی آشکار ریاکارانه را با آپارتاید اسرائیل ابراز می‌کنند، احتمال دارد در این صورت، شروع به فاصله گرفتن از دولت اسرائیل کنند. در حال حاضر، تحقیر پراز رسوایی اسرائیل جایگاه استراتژیک و سیاسی آن را در منطقه تضعیف کرده است. از حالا به بعد، با گذر هر ساعت، رژیم های عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده و با دولت نتانیاهو به شراکت پرداختند، احمق تر جلوه می کنند. در شرایطی که نتانیاهو که قادر به رفع فضاحت شخصی خود نبوده و ازحفظ ائتلاف شکننده ی دولتش ناامید است، به طور قطع یک واکنش بیش از اندازه از خود نشان خواهد داد. و در دل همین روند است که وی شرکای جدید و بالقوه منطقه ای خود را از خویش دور خواهد ساخت. میراث نتانیاهو به هر سوی که رود با ناکامی برخورد خواهد کرد. شاید بد نباشد که او همتای هشتاد ساله ی فلسطینی خود محمود عباس را هم با خویش به قعر فاضلاب تاریخ برد. عباس نیز از نظر سیاسی در حال شکست خوردن است و سعی می کند مرز بین محکومیت اشغالگری اسرائیل و هماهنگی امنیتی با آن را در هم آمیزد. چنین اقدام توازن آفرینی دیگر قابل تحمل نیست. اما تغییری که در راه است در ورای شخصیت ها است. صحبت بر سر دو ملت به عنوان یک کل است و اینکه آیا می خواهند در صلح زندگی کنند یا در جنگ بمیرند. زمان و مکان برای هر چیزی بینابینی گذشته است. فلسطینی‌ها امروز به صراحت اعلام کردند که ترجیح می‌دهند برای عدالت و آزادی روی پای خود بجنگند تا اینکه در ذلت، روی زانو بمیرند. زمان آن فرا رسیده است که اسرائیلی ها به درس های تاریخ توجه کنند.# مروان بیشارا مفسر ارشد تلویزیون خبری الجزیره ی در حوزه ی بین الملل خاورمیانه می باشد.

0 comments:

Post a Comment