Tuesday 23 June 2020

امیران استعمارزی افغان ، هم نوکران غرب هم دشمنان اصلی دانش نوین غربی بود ند وکمونیست ها واسلامی ها دستاورد های بیمارگونه ای آن ها می با شند


ابراهیم ورسجی
سوم ماه سرطان سال 1399
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله یا گزارشی زیرعنوان :" ریشه های تاریخی غرب ستیزی درافغانستان " ، گزارشگر ابومسلم خراسانی روزنامه نگار درکا بل ونشر شده درسایت فارسی بی بی سی درروزاول ماه جون 2020 برابر به اول ماه سرطان 1399، ارایه شده است. ازاین نگاه که در صحفه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان وفرهنگیان ازآن بهره مند شوند. عامل اصلی غرب ستیزی درافغانستانِ دست سا خت هند بریتانیا وروسیه ای تزاری درادامه دست اندازی های شرکت هند شرقی که احمد خان ملتانی یکی ازنوکران همان شرکت برای تباه کاری درخراسان گزینش شده بود،امیران افغان ازهمان حمد خان تا غنی خان بود ند ومی با شند ونقش چپ های روسی واسلامی ها درگام دوم جای می گیرد. مثلا،احمد خان ملتانی که به گفته ای کارل مارکس با دزدی ثروت های غارت کرده ای بادارخود یا نادرافشارکه ازهند کرده بود ودررکابش نیزبود ،بعد ازکشتن شدن او درفارس ،در قندهار اعلام امارت کرد! بعدازامارت ،تاجیک های قندهاررا که قشر با سواد آن بود ند متواری کرد تا حکومت وحشی-قبیلگی اش پا یه بگیرد واین که پیشتر ازامارت خود 850 افغان هوتکی باغی علیه حکومت صفوی وفرارکرده به هند رابه فرمان افشار دردهلی قتل عام وجسد های آن ها را بد یوارها آویزان کرده بود افغان گری اش ایجاب آن را می کرد! بعد ازامیرشدن درقندهار،زیرفرمان شرکت هند شرقی ، برای تضعیف امپراتوریی مغلی جنگ وغارت را شروع کرد.غارتگری اش درهند با عث شد که شاه ولی الله دهلوی ومولوی عمرنفرینش کنند ودرقرن بیستم ، سید ابواالاعلی مودوی دانشمند مسلمان وفارسی پاکستانی با نوشتن کتاب"سلاجقه " " اورا لتیره بنا مد." لتره واژه فارسی می با شد که معادل آن درپشتولنده غرمی با شد. به گواهی تاریخ هند، امارت احمد خان با دزدی ازقلمرو امپراتوریی مغل به نفع شرکت هند شرقی ادامه یا فت. بعد از ضعیف تر شدن هند مغلی ،شرکت هند شرقی لشکرسیک ها را برای بیرون کردن لشکر غارتگر احمد خان ازهند سا خت. لشکرسیک ها درحال محدود کردن قلمرو غارتگریی احمد خان بود که اووفات وجایش را پسرش تمورگرفت. تموردرادامه غارتگریی پدرخود برای غارتگری به هند رفت وسیک ها هم به اشغال ساحات تباه کاریی پدراو ادامه داد ند. تمور که 35 زن از 35 قبیله افغان دوسوی مرزکنونی دیورند گرفته بود،پسرانش بعد ازمرگ پدرخود برای تخت نشینی به کمک قبایل مادران خود امارت بابای خود را متلاشی کرد ند!
درچنان شرایطی ،پسران جمال خان محمد زی که پدرشان رقیب احمد خان بود ، ریسمان غلامی شرکت هند شرقی را مانند اوبه گردن گرفته وارد میدان وطن فروشی شد ند. شرکت هند شرقی مهاراجه رنجیت سینگ فرمانده لشکر سیک ها را حاکم پنجاب سا خت واوهم با جنگ وخریداریی سران قبایل افغان که سلطان خان طلای پدرکلان نادرغدار وغفارخان غداریکی ازآن ها بود دربیرون پشاور ومیان کویته وقندهار ،درواقع جنازه نفوذ بقا یا ی احمد خان را برداشت. درکابل هم که کابلی ها شاه شجاع نواسه احمد خان را بنام نوکر شرکت انگلیسی کشتند ودوست محمد اول منافقانه به صف مبارزان مخالف انگلیس پیوست ودوم گریخت ورفت به پنجاب وشرکت انگلیسی هم اورا روانه لود یا نه کرد. شرکت هند شرقی که درمهارجنگ درکا بل درمانده شده بود ، دوست محمد را به غلامی گرفت وغلام قطی نسوار خود را به پسرش اکبرخان فرستاد واوهم با خیانت به خیزش مردمی کمک به بازگشت پدرخاین خود به فرمان شرکت کرد وپدرش به کمک همان شرکت امیر نام نهاد کابل شد. درحالیکه دوست محمد امیرکابل ساخته شده بود ، درشمال وهرات وقند هاروگردیزوننگرهاردسته های مخالف شرکت فعال بود ند.
درچنان شرایطی ، درسال 1857، شرکت هند شرقی امپراتوریی مغلی را منحل وهند بریتا نیا را جایگزین آن کرد و دوست محمد وشیرعلی خان که نوکران شرکت هند شرقی بود ند نوکران هند بریتا نیا شد ند. درهند مسلمان ها علیه انگلیس قیام کرد ند که مشوق جنگ دوم مسلمان های خراسان علیه انگلیس شد. بعد ازسرکوب مسلمان های هند، بریتا نیا وروسیه تزاری با هم سازش ودرسال 1880 ، زندانی بی بامی بنام افغانستان را بازندان با نی عبدالرحمن وحشی درمرکزخراسان به حیث منطقه حا یل میان خود ساختند! همین عبدالرحمن وحشی که عکسش میان خرس وشیر قرارگرفته است تا موقعیت افغانستان را میان تزارها وانگلیس ها تمثیل نما ید خودش به مراتب تباه کارکرازشیروخرس بود! مثلا،این وحشی که برخی افغان های گرفتارفقر تاریخی وفرهنگی اورا امیرکبیرمی دانند،در 21 سال دوره امارت تروریستی خود تنها دوکاررا کرد:نخست،مانع رخنه علم ودانش نو غربی درکشورشد؛ دوم، با سواد های کشوررا کشت ودراصل جهلستان را بنام افغانستان را تحقق بخشید. بعد ازاونواسه اش ادعای استقلال کرد وگریخت وجایش راحبیب الله کلکانی گرفت. هند بریتانیا نادرغداررا به جنگ علیه کلکانی اعزام کرد که شکست خورد. بنابرآن ، دست بدامان ستالین شد. ازاینکه ستا لین رهبری یک تاجیک درافغانستان را بزیان شوروی درفرارود می دانست، کمک به انگلیس درحاکم سا ختن نادرغدارکرد. یعنی کمونیسم وسرما یداری درافغانستان تفاهم ونادرغداررا حاکم کا بل سا ختند. نادرغدار وهاشم غدارتا که توانستند با سواد کشی کرد ند. یعنی بجای استفاده ازعلوم غربی رایج درهند،جهلستان عبدالرحمن را دوباره اعمارکرد ند.
بعدازآنکه درسال 1947، استعماربریتانیا جای خود را به هند وپاکستان خود گردان سپرد،بقا یای نادرغدا غدار پشتونستانخواه علیه پاکستان شد ند. دراین پشتونسستانخواهی ،به گفته ای جمعه خان صوفی نوسنده پشتون پاکستانی ونوسنده"فریب ناتمام" درآن نوشت که :" پشتونستان خواهان پاکستانی ازشوروی وهند میلیون هادالرگرفته خود را ثروتمند وپشتون ها را بدبخت سا ختند!" درحالیکه پشتونستان خواهان پاکستانی وافغانستانی مصروف معامله گری های مالی با مسکو ودهلی بود ند ، امریکا به حمایت پاکستان رسید وافغانستان بدامن شوروی افتاد. درافتادن افغانستان بدا من شوروی ،داود خان دیوانه مسئولیت عمده داشت. بنا برآن ، ظاهرشاه وولی دامادش اورا مرخص وگرایش به سوی غرب ازطریق ایران وپاکستان نشان داد ند. این گرایش همزمان شد با فاصله گرفتن بسیاری رهبران خاورمیانه ازشوروی ورفتن به سوی امریکا. درچنان حال وهوای سیا سی درخاورمیانه وافریقا، ظاهرشاه موسی شفیق را نخست وزیرساخت. ازاین که شفیق دردانشگاه هاروارد امریکا درس لیدرشپ/ رهبری خوانده بود،مسکو گمان کرد که ماموریت دورساختن کابل ازآن را بدوش دارد. دردانشگاه کابل ودانش سراهای آموزش معلمان ولیسه های افغانستان هم جوانان مسلمان ، خلقی ها وپرچمی های طرفدارمسکورا مغلوب کرده بود ند. بنا برآن ، ک گ ب با کوتای سرطان داود را رئیس جمهور جمهوری نما سا خت واوهم اولین کارش سرکوب اسلامی ها وآواره ساختن افرادی ازآن ها به پاکستان بود. پاکستان هم در بدل پشتونستانخواهی به کمک آن ها شتافت. کمکی که با عث چرخش داود به غرب وکودتای ثور شد. بعدازکود تای ثور، تره کی وامین ازسه درصد با سواد درافغانستان ، 32 هزاربا سواد آن را کشتند. کشتاریکه جمع دین ستیزی با عث خیزش مردم زیرفرمان اسلامی ها وپیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان شد. پیاده شدن ارتش سرخ به افغان هم با عث گسترش جنگ جهادی ها علیه آن به کمک امریکا ازطریق پاکستان ( رک به جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ ازنویسنده) شد. بنا برآن، به صراحت می گویم که عامل عمده غرب ستیزی درافغانستان ،امیران جا هل آن ودرادامه آن ها، دین ستیزیی چپی های جا هل می با شد.اسلامی های افغانستان هم که زاده سیاست های همان جا هلان می با شند. به این خاطرکه ،دانش غربی همان بود که درهند با سول سرویس / بروکراسی ودانشگاه ها وحزب های سیاسی کنگره ومسلم لیگ را یج شده بود ند. پدیده های که امارت های وحشی امیران افغان ازآن ها وحشت داشتند وهنوزهم دارند. بنا برآن، امیران استعمارزی افغان را هم نوکران استعمار غرب هم دشمنان درجه اول علم ودانش غربی وکمونیست ها واسلامی ها را دستاورد بیمارگونه آن ها می دانم.دراخیر،بهتراست یاد آورشوم که افغان ها توان جذب دانش نوین غربی را ندارند.مثلا،امین برای تحصیل به امریکا رفت وناکام شد وجاسوس سیا شده بر گشت وجاسوس ک گ ب هم شد که اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ دستاورد سیاه اومی با شد.غنی هم برای تحصیل به امریکا رفت وچیزی ازدانش نو نیاموخت وجا سوس سیا شد تا به کمک آن ارگ نشین شود که شد.جان کری وزیرخارجه قبلی امریکا وایجاد کننده حکومت سیاه کارقبلی او درباره شخصیتش درکتاب خود"هرروزارزشمند است" او را فرد قبیله اند یش وعصبی ونیمه دیوانه معرفی کرده است. دیوانه ای که دیوانگی خود را درحکومت داریی چتل خود نما یش داده و بیشترنما یش می دهد!

0 comments:

Post a Comment