Sunday, 2 February 2020

غفارخان ، سیا ست مدار فا قد دانش سیا سی وشکست خورده درتاریخ سیا سی پاکستان


ابراهیم ورسجی
این تحلیل ؛ درپیوند به گزارشی زیر عنوان :" غفارخان ، فرزند اشتباه مکا نی ؛ نگا هی به زند گی ومیراث گا ندی سرحد" نشر شده در سایت فارسی بی بی سی ، بتاریخ 2 فوریه 2020 برابر به 13 بهمن / دلو 1398 خورشیدی ، ارایه شده است. ازاین که در صفحه فسبوک / رخنامه ام ، پخش شده است ، بهتردانستم که در سا یت اند یشه هم پخش شود ، تا دوستان وفرهنگیان ازآن مستفید شوند. برخی نیمه با سواد های افغان وتاجیک درافغانستان که سواد سیا سی وتاریخی ندارند ، یا کمترین سواد سیا سی را دا را می باشند وعنوان غلط این گزارش هم بیانگرسواد کمرنگ گزارشگرمی با شد، کوشش می کنند که درباره تاریخ سیا سی نهضت آزاد یخواهی هند وپاکستان ونقش غفارخان درآن ابراز نظرکنند. این گونه افراد را مطا بق تعریف یونسکو / بخش علمی- فرهنگی سازمان ملل ازبا سواد ، بی سواد می دانم. به این خاطرکه ، سازمان نامبرده با سواد را فردی معرفی کرده است که زبان مادری خود را درست بفهمد وبه یک زبان بین المللی به خصوص زبان انگلیسی آشنای کا مل داشته با شد. ازاینکه زبان انگلیسی زبان جهانی شده است،فهم درست آن واقعا شرط مهم با سواد شدن درشرایط کنونی می با شد. درباره غفار خان وشخصیت ونقش او در مبارزه آزادی خواهی هند وپاکستان ، بدون شک او را بی سواد وکم نقش می دانم. بی سواد یی که به او موقع نداد که درکنار محمد علی جناح قاید اعظم ، یا بنیانگذار پاکستان ایستاد شده خد مت به پشتون ها نما ید. ازاین رو،بهتراست که کمی درباره شخصیت جناح ابراز نظر کنم.
محمد علی جناح از فارسی زبان های هند و ازرهبران حزب کنگره وهمکارنزد یک گا ندی ونهرو بود. درسویه علمی ودانش سیا سی- تاریخی هم ، هم سویه گا ندی ونهرووهرسه به شمول اقبال از فارغان مهمترین دانشگاه لندن بود ند. درحا لیکه ، غفار خان بالاتر از صنف هفتم از مدرسه ای درچارسده ، جای پیدا یش خود ش درجه تحصیل نداشت وبزبان پشتو هم توان نوشتن را نداشت. بهر صورت، هند وگریی نهرو وگاندی با عث شد که جناح ازحزب کنگره بیرون وبه لندن رفته دفتر حقوقی برای سپری کردن زند گی خود بازکند. اقبال که از هند وگریی حزب کنگره به ستوه آمده بود؛ دوکاررا کرد:نخست،درسال 1933 ، خطبات مد را س را ایراد وپا یه نظریه پاکستان را گذا شت. خطبات مد راس اکنون هم پرخواننده ترین کتاب در جامعه مسلمان های هند وپاکستان می با شد. دوم، اقبال می دانست که رهبریی نهضت پاکستان را تنها جناح کرده می تواند. بنا برآن ، ازاو خواهش کرد که به هند برگشته رهبریی نهضت پاکستان را بد وش بگیرد واوبه هند برگشته هم مسئولیت رهبریی مبارزه ای هم آزادی خواهانه هم جدای طالبانه ای مسلمان ها را بدوش گرفت. محمد اسد دانشمند تازه مسلمان شده اصلا اتریشی که 26 سال در عربستان زند گی وبه منافقت ملک عبدالعزیز رئیس قبیله السعود پی برده بود،در سال 1930،به صحرای اعظم افریقا یا لیبیای کنونی رفت تا همکار شیرصحرا ، یا عمر مختار شود! ازبد رخ داد ها، موسو لینی شیر صحرا را شهید ومحمد اسد درماتم وبن بست قرار گرفته دوباره روانه حجاز شد. درحجاز ،پیام اقبال برایش رسید. اقبال درپیام خودازاوخواسته بود که به هند بیا ید وهمکارتحریک پاکستان به رهبریی جناح شود واو هم نزد اقبال به هند رسید. درسال 1937 ،اقبال وفات کرد وغم شیر صحرا را درذهن اسد زنده سا خت. بعد از اقبال ،محمد اسد همکار جناح شد. جناح هم درماه مارس 1940،قرار داد پاکستان را درلاهور تصویب ونام کشورمسلمان ها بعد از استعمار بریتا نیا را برگزید. بعد از تعیین نام پاکستان ،غفار خان درکنگره ماند. درسال 1944 ، چرچیل هیا تی را به هند اعزام کرد تا درباره استقلال هند وپاکستان گفت وگو را شروع نما ید. هاشم خان نخست وزیر افغانستان نامه ای به لندن ارسال وازبادار خود خوا ست که مناطق پشتون نشین شمال غرب هند را به افغانستان تحویل دهد. خنده داراین است که ، ازآن روز تا کنون ،حکومت های پوشالی افغانستان نتوانستند که شکم مردم این کشوررا سیر کنند وخواستار مناطق قبایلی هند وبعد تر مناطق قبایلی پاکستان شد ند! جا لب این است که ، پشتونستانخواهی هاشم خان مورد تایید غفار خان واقع نشد. اما بعد ها ، ابزار دالرگیریی اووفرزند وحزبش ازهند ازطریق کا بل شد.
بهر صورت ،پاکستان اول بطور نظری به رهبریی جناح رقم خورد ودوم جناح که متوجه پشتونستانخواهی نوکران انگلیس درکا بل شده بود ازغفارخان خواست که عضو حزب مسلم لیگ شده ازطریق آن به پشتون ها خد مت کند. جالب این است که ، غفار خان متعهد به رهبریی گا ندی وتا حد امکان پشتونستان آزاد بود نه موافق ادعای پشتونستان خواهی امیر انگلیسی تحمیل شده بر کا بل. طوریکه د یده شد،درسال 1947 ، پاکستان ظهوروهند هم آن را برسمیت شناخت. برخلاف، شاه محمود خان نخست وزیر حکومت پوشالی- انگلیسی کا بل شعار پشتونستانخواهی را داغترکرد. بنا برآن، جناح درمناطق قبا یلی پشتون شمال غرب پاکستان همه پرسی برگزاروهمه پشتون ها وفاداریی خود را به پاکستان اعلام کرد ند. همه پرسی جناح وابرازوفا داریی پشتون ها به پاکستان درکا بل درک نشد وغفارخان هم بازی دوگانه با کراچی وکا بل را شروع کرد! بازیی که کمک به پرشدن جیب های خود ش وحزبش کرد وضربه سخت به مردم افغانستان زد.
مثلا ،افغانستان محاط به خشکه وتنها راه تجارتی اش از طریق پاکستان می با شد. وقتیکه شعار پشتونستان خواهی درکا بل ادامه یا فت،غفار خان مصروف رفت وآمد میان کا بل وپشاور وحکومت پاکستان هم مسیر تجارتی را ابزار سیا سی سا خت. ابزار سازیی که اقتصاد بیمارافغانستان را بیمارتر کرد! بنا برآن، سکندرمیرزا رئیس جمهورفارسی زبان پاکستان در سال 1956 وارد کابل شد وبه ظاهر وداوود گفت که ازپشتونستانخواهی دست بردارید تا راه تجارتی تان را باز کنیم ؛ درغیرآن ، بدامن شوروی می افتید. سال 1958 ،ژنرال ایوب خان با کود تا رئیس جمهور پاکستان شد وبه کابل رسیده با پشتو با ظاهر وداوود سخن گفته وبا سخنرانی در مکتب پولیس در کا بل ،اخطار خود را داد ورفت. درسال 1961 ،راه تورخم وسفید بولدک را بروی تاجران افغانستان بسته کرد. ظاهر وداوود ،نعیم را به کراچی اعزام کرد ند تا راه راباز کند. ایوب خان به فضل قادرچودری وزیر خارجه خود امر کرد که با مهمان خود به پشتو سخن بگوید! ونعیم هم خالی به کا بل برگشت وظاهر داوود را از نخست وزیری برطرف ودکتریوسف خان را نخست وزیرسا خت وحکومت او هم کمک دربازکردن تورخم وسفید بولدک کرد. سال 1963 ،ظاهر روانه ای کراچی بدربارایوب خان شد. اصغر خان وزیر عد لیه که همسفر شاه بود، سال ها به نوسنده گفت که ایوب خان با شاه بزبان پشتو سخن می گفت ومن ترجمه برایش می کردم. میزبان به مهمان گفت که پشتو نمی دانید وپشتونستان هم می خواهید! همچنان، به مهمان خود گفت که پشتون های افغانستان کم وپشتون های پاکستان زیاد می با شند. بنا برآن، کم با ید بزیاد بپیوند د!
طوریکه د یده شد، کم بزیاد نه پیوست وامیران همان کم برای ماندن درارگ کا بل ، در خد مت شوروی درآمد ند. شوروی هم شروع به کمونیست پروریی نسل نو افغانستان کرد که نتایج آن کود تا های سرطان 1352 وثور1357 می با شد. پاکستان که بخاطر رابطه دوستانه میان دهلی ومسکو ، مورد حمایت امریکا واقع شده بود ، کود تای دومی را مضر به خود ش وامریکا معرفی وکمک به جهادی ها علیه آن را شروع کرد. جهادی ها هم حکومت پوشالی - خلقی نما را لرزان کرد ند ولرزان شدن حکومت نامبرده باعث پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان شد. حضورارتش نامبرده درافغانستان ،امریکا را وارد منطقه کرده درواقع این کشور قبیله زده درسیا ست را میدان بازیی بزرگ سرمایداری وکمونیسم سا خت. طرفه اینکه ،پاکستان گمان کرد که امریکا بعد ازارتش سرخ ،افغانستان را برایش هد یه می دهد. برداشت غلطی که اول کا بل را ویران کرد ودوم تروریسم طالبان والقاعده را تحویل افغانستان وسوم بنام جنگ علیه تروریسم ،امریکا وانگلیس وناتو را وارد آن ساخت. جنگ امریکا علیه تروریسم هم بخاطر بالا کشیدن طالبان دریشی پوش بقدرت در کا بل وهمکاریی آن ها به طالبان ریشوبه نفع پاکستان شکست خورد. شکست خورد نی که هم پشتونستانخواهی غفار خانی ها درپاکستان هم مخالفان خط دیورند در کا بل را مسخره سا خت! درداخل پاکستان هم ،ولی خان واسفندیارخان ،همکار حزب مسلم لیگ نوازشریف شد ند. نظامی های پاکستانی هم که ازپشتون های دوسوی دیورند ،طالبان تروریست را سا خته به اعتبار پشتون ها ضربه زد ند! ازاین که غفارخانی ها درپاکستان بهوده شده اند ، منظورپشتین جوانی ازوزیرستان جنوبی ،حرکت محافظت ازپشتون ها را سا خته است البته با این خواهش از نظامی ها که تروریست سازی ازپشتون ها را متوقف نما ئید وآن ها هم او وهمکا را نش را روانه ای زندان کرده اند. بنا برآن،به صراحت می گویم که پشتونستان خواهی غفار خان وگروه وخانواده اش وافغان های تحمیل شده برارگ کا بل توسط استعمارهای کهنه ونو وسرکوب حرکت محافظت از پشتون ها در دوره نخست وزیریی عمران خان ، پشتون پنجابی ، توسط نظامی ها چیزی نمی با شد جز مسخرگی وبهود گی نا سیونالیسم قبیلگی غفارخان وداوود خان وغنی خان که اخیری مدافع راست یا دروغ منظورپشتین هم شده است. دفاعی که مشوق نظامی های پاکستانی به ادامه ای حما یت از تروریسم طالبان ریشو علیه طالبان دریشی پوش حکومتی ومردم افغانستان می با شد.

0 comments:

Post a Comment