هژدهم ماه جوزای1398
بخش نخست
این مقا له دردوبخش نوشته وارایه می شود:
نخست، جاسوسی اِن جی کاران یا نهاد کاران غیردولتی به کشورهای دور ونزد یک؛
دوم ، دزدی وغارت گریی آن ها درتبا نی با تکنوکرات های دزد ونادان افغان.
ازاین نگاه که ، درباره تلف شدن کمک های 125 میلیارد دالری امریکا برای اداره سازی وبازسازیی افغانستان که 47 میلیارد آن برای بازسازی بود ومقدارکمک های کا نادا واروپا ودیگرکشور ها را دستکم 30 میلیاردالر گرفته ام وبازسازی هم درحد صفرمی باشد، نوشته ها وتبصره های زیادی ارا یه کرده ام که در سا یت های :" اند یشه " ، " انسان گرایی " وصفحه رخنامه / فسبوکم در خد مت خوانند گان می باشند. دراین نوشته ، کوشش می کنم که هم وطنان گرفتارحکومت داری فاسد وغارتگروتروریسم روبه گسترش زاده ای آن را از غارت گریی " اِن جی او کاران" ، یا نهاد کا ران غیردولتی ، آگاه نما یم.
پیش ازوارد شدن به بررسی دزدی های نهاد کاران غیر دولتی درافغانستان ، لازم می دانم که نگاه بلاک شوروی متوفا وحکومت های چپی وملی گرای طرفدار آن درکشورهای عقب مانده دررا بطه به جاسوسان غرب بودن نهاد کاران غیر دولتی را برملا نمایم. ازاین نگاه که افغانستان یکی ازاقمار شوروی بود ، بررسی نگاه چپ گرا یان وملی گرا یان چپ گرای کشورهای عقب مانده درباره ماموریت جا سوسی ای نهاد های غیردولتی ای بیرونی وهمکاران بومی آن ها ضروری به نظرمی رسد. ازاین که ، درکتاب دوجلد ی" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ "، درباره متلاشی شدن شوروی وطرفدارانش وزیانمند شدن افغانستان ازآن بررسی گسترده کرده ام ، بازتاب نگاه آن ها درباره ای جا سوسی ای نهاد کاران غیر دولتی ، به هم وطنا نم سود مند می باشد.
تا جای که درزمینه مطالعه وبرسی کرده ام ، برایم روشن شده است که بلاک کمونیسم وحکومت های چپ گرا وملی گرا یان متما یل به آن ، نهاد های غیردولتی ونهاد کاران آن ها را نوکران وخد مت گا ران امپریا لیسم / استعمارمی دانستند. درباره کار این گونه نهاد ها درافغانستان پیشا چپی ، بیاد دارم که یک گروهک بنام " اردوی صلح " سروکله نشان داد وچیزی ازخود با قی نگذا شت ویا حکومت وقت بخاطر زیرسا یه شوروی بودن به آن وهمانندی ها یش فرصت کاری نداد. نا گفته نما ند که ، بعد از کود تای بد فرجام ماه ثور 1357 که به پاکستان مهاجرشدم ،درآن کشور،متوجه نهاد های غیردولتی وکارنا مه ای آن ها شدم.
زما نیکه شوروی بتاریخ پیوست وحکومت دست نشانده آن درکا بل فروریخت ودولت اسلامی جهادی ها جا ی آن را گرفت،هم آتش جنگ برای ویران کردن کا بل توسط گروه های نام نهاد جهادی به تحریک شبکه های امنیتی پاکستان ، عربستان وایران روشن شد هم شرکت های نفتی یونیکال وبریدا س امریکا یی-آرژان تینی وارد میدان بازی درافغانستان شد ند. البته به این بها نه که ، می خواهند نفت وگازآسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان را ازطریق افغانستان به پاکستان وازآنجا به هند وجهان انتقال دهند. ازاین نگاه که سیاست خوانده بودم ودرپشاورنشریه داشتم وذهنم مملو از بد بینی های نا شی از تبلیغات چپ گرایان وملی گرایان در باره نهاد کاران غیر دولتی وخوش خد متی شان به نو استعمارگری شده بود ،ظاهر شدن "بریداس "و" یونیکال " ، متوجهم سا خت که زبا له ساختن جهادی ها با ویران کردن کا بل ،نما یان گرآغاز دوره ای تازه بد بختی ای مردم افغانستان می باشد.
پس از ویران شدن کا بل درنتیجه جنگ های تباهکارانه ای جهادی ها وایجاد طالبان توسط سازمان های پنهان کار امریکا وانگلیس با تمویل کاریی عربستان ، بر اساس گفت وگوی بی نظیربوتو ،نخست وزیرپاکستان با نشریه ای لوموند فرانسوی در سال 2001 درپا ریس وسپردن تطبیق پروژه طالبا نی به ارتش پاکستان (1) وراه اندازیی جنگ طالبان علیه مجاهدان ، زیر اداره نصیرالله با بر وزیرداخله آن کشور، باورمندم ساخت که مجاهدان وطالبان چیزی جز فریب خورد گان وتروریستان بی احساس وبی شعور دردست با داران نهاد کاران غیردولتی نبود ند ونمی باشند. همچنان ، وقتیکه احمد رشید نوسنده پاکستانی درکتاب خود "طالبان"، نوشت که :" مصرف پروژه طالبان ومعاش های ماهوار کارمندان اداره ( تروریستی ) آن ها در کا بل را سیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ازطریق وزارت خزانه داریی پاکستان می پرداخت،" برایم روشن شد که طالبان والقاعده هم دو نهاد غیر دولتی - تروریستی برای گسترش تروریسم وبربا دیی بیشترافغانستان وجاده ساز برای اشغال آن وگرم کننده ای بازارنهاد کاران باصطلاح غیردولتی بومی وتمویل کننده های بیرونی آن ها می باشند.
بهر صورت ،همان گونه که یاد آور شدم که دردوران مهاجرت درپاکستان متوجه نهاد کاران غیردولتی وخوش خد متی آن ها به شبکه های زیرزمینی منطقه ای وفرامنطقه ای شدم ،بعد ازجنگ امریکا وبریتا نیا علیه تروریسم وایجاد حکومت پو شا لی ای کرزی وحضورپُررنگ نهاد کاران غیردولتی درآن ،دریافتم که نوکریی آن ها به شبکه های زیرزمینی حقیقت انکار نا پذ یرمی باشد. ازاین نگاهم که درایرانِ مخالف امریکا ، بازار نهاد کاران غیردولتی افغان سرد ودرپاکستانِ متحد امریکا بازار آن ها گرم بود، برایم شک وگمان درباره جاسوس بودن آن ها با قی نگذا شت.
بطورنمونه ،درپشاورو کویته ، با مرکزیت ها در اسلام آباد ،نهاد کاران غیردولتی دفترهای زیادی داشتند که نماد آن ها" اِن سی بی" درپشاوربود . جا لب این است که ،هم همه سردسته های نهاد کاران غیردولتی ای افغان ، نوکران آی اِس آی بود ند هم همه آن ها درحکومت های سیاه کارکرزی وغنی ،ارگ نشین ،وزیران ووالی ها واعضای پارلمان ورهبرنما یان حزبی وگردانند گان انجمن های موهومی جامعه ای مد نی وتلویزیون های فساد گسترشد ند ودرتبا نی با تکنوکرات های بی سواد افغان کمک های غرب وشرق برای اداره سازی وبازسازیی افغانستان را به جیب زد ند وبد زدی ها تا کنون ادامه می دهند. طرفه این که ، همه نهاد کاران غیر دولتی به قبا یل افغان تعلق داشتند ودارند. ازاین رو، بهتراست که به چند نمونه اشاره کنم:
نخست،درمیان نهاد کاران بی شمارغیردولتی افغان ،یک هزاره ویک پنجشیری بود که اولی مرد ودومی به زیلاند نو رفت.
دوم، همه نهاد کاران افغان شریک دزدی درحکومت های کرزی وغنی شد ند وخود کرزی وغنی هم ازهمان نهاد کاران در پاکستان بود ند وخلیلزاد هم چرخاننده ای کارهای آن ها ازامریکا بود.
سوم ،همه نهاد کاران ازطرفداران تحریک نام نهاد طالبان علیه دولت مجاهدان ومبلغ به یک ولایت پاکستان تبد یل شدن افغانستان بود ند!
چهارم، نهاد کاران غیردولتی افغان براساس فرمان آی اِس آی ، حق نداشتند که درمناطق زیر کنترول جهادی ها درشمالی وشمال ومرکزوهرات کارکنند ودربخش های زیر اداره طالبان هم کارهای سازنده ای نکردند!
پنجم، روزی درپشاور،یک دوست افغانم را مصروف پرا پوزل سازی / پیشنهاد سازی برای نهاد کاری به امید دالرگیری دیدم وبه او گفتم که ازشما دراین بازارغارتگری کاری ساخته نیست. پس ازیک ماه تماس گرفت وگفت که با پرا پوزل به اسلام آباد رفتم وبرایم گفته شد که مبلغ صد هزاردالربود جه برای نهاد کاریی شما دراختیارداریم وبدا نید که هفتاد هزارآن از خود ما وبیست هزارش هم مصرف کرا یه دفتروتلفون وبر ق ما وده هزاربرای شما می دهیم به شرط اینکه امضا کنید که تمام صد هزاردالررا گرفته اید ومن هم نه گفته ازدفتردزدان یا بزرگان نهاد کا ران بیرون شدم! این است معامله گریی بی شرما نه ای تمویل کننده های بیرونی ونهاد کاران بومی آن ها درافغانستان. بنا برآن ، به صراحت می گویم که هردوشان جاسوسان ودزدان موفقی بود ند ومی باشند. ازاین رو،نظر کمپ شوروی وملی گرا یان چپ گرای جهان سومی درباره ای جاسوس ودزد بودن آن ها درست ازآب درآمد ودوست افغان من هم رفت به امریکا وبرنگشت. یعنی دردزدی وجاسوسی نهاد کاران غیردولتی شرکت نکرد.
نا گفته نما ند که خلیلزاد ، کرزی وغنی (2) ودسته های افغان ایشان هم ازخبرچین های شبکه های زیرزمینی هم ازنهاد کاران باصطلاح غیردولتی بود ند ومی باشند. مثلا، برپا یه ای برآورد مقیم احمد خراسانی که درصفحه رخنامه / فسبوکش اش دیدم:"خانم شیریل بنارد ،همسریهودی خلیلزاد، یکی ازسهم داران عمده شرکت "یونیکال" درافغانستان می باشد وبی بی گل مسیحی ، همسر غنی،سهم دارشرکت خطیب العالمی می باشد. شرکت های :الکوزی،اریبا،اتصالات، داود زای ، ازسهم داران شرکت خطیب العالمی می باشند. جا لب این است که،فساد اخلاقی گسترده درارگ که توسط ژنرال حبیب الله احمد زای فاش ورسانه ای وزن های زیادی برآن مهرتا یید گذا شتند،به هردوشرکت نامبرده رابطه دارد." به سخن دیگر،شرکت ها وسهم داران آن ها هم درجاسوسی به شبکه های زیرزمینی بیرونی هم دردزدی کمک های خارجی هم درفساد اخلاقی درارگ سهم بارزدارند! البته که این پا یان وتمام ماجرا نیست ، یا تنها نهاد کاران نامبرده نیستند که کمک های خارجی را تلف کرده اند. براساس برآورد ژرنال مطالعات نظامی -استراتژیک دانشگاه کلگریی کا نادا نشرشده درخزان سال 2006 ، صد ها نهاد غیردولتی درافغانستان بدون دستاورد فعالیت دارند وکمک دریافته کرده اند(3). معلوم است که ازسال 2006 تا کنون ، هم به شمارنهاد های غیردولتی هم به کمیت د زدی های آن ها افزوده شده است. ادامه دارد.
0 comments:
Post a Comment