Tuesday 18 June 2019

فتاح سیسی گمان کرد که با قتل مرسی، فلسطین اشغالی را فتح واسرائیل را ازآن بیرون رانده است

ژنرال ها دردیگربخش های جهان سنگرهای دشمنان را فتح می کنند ؛ برخلاف ،درکشورهای مسلمان ،کاخ های ریاست جمهوری (وشاهی) را فتح می کنند
سید ابوالاعی مودودی
بخش نخست
ابراهیم ورسجی
بیست نهم ماه جوزای 1398
جمعیت اخوان المسلمون / برا دران مسلمان تا وان مشروطه خوا هی درنظام شاهی ستمگر ودموکراسی خواهی درنظام های کود تا چی ازناصر تا سیسی را درمصرمی پردازد. بطونمونه، حسن البنا ( 1943-1949) پا یه گذار جمعیت برا دران مسلمان درنیمه دوم دهه چهل، خواستارایجاد نظام شاهی مشروطه یا حکومت قانون شد وتوسط حکومت خود کامه- شاهی ترور شد. نا گفته نما ند که ترورپا یه گذار اخوان باعث عقب نشینی سازما ن ورهبران بعدی اش ازموضع او نشد. یعنی سازمان اخوان مبارزه حق طلبا نه ای خود درجهت حا کمیت قانون ونما ینده مردم ساختن حکومت را ادامه داد. ادامه ای که با عث نبرد سیاسی- فکری با استبداد شرقی درمصرودیگرسرزمین های عربی شد. مثلا، درمصری استبداد نظامی زده ، درعمل دیده شد که سازمان اخوان نخستین رئیس جمهورمنتخب آن را به ریاست جمهوری محمد مرسی (1951-2019) ، درماه جون سال 2012 ، پیش کش مردم کرد. نخستین رئیس جمهورمنتخب درتاریخ سیا سی ای نظامی زده ای مصرکه حکومت منتخب او درماه ژولای 2013 با کود تا به فرماندهی فتاح سیسی دربد ل 12 میلیارد دالر ازعربستان واما رات متحده وحمایت سیاسی اسرائیل سرنگون وخودش بعد اززند گی مرگبارشش سا له درزندان بدون تمام سهولت های خوراکی وطبی آن هم دراتاق تنهای ،روز هفد هم ماه جون 2019 برا بربه بیست وهفتم ماه جوزای 1398 ، درداد گاه حکومت مستبد سیسی ، درنتیجه ایست قلبی به گفته رسانه های سا نسورشده حکومت وحشی ودراصل درنتیجه توحش زندان با ن ها وممانعت ازدرمان درسلول تنهای زندان بدوی جان باخت یا به شهادت رسید وروزهژدهم ماه جون به گونه امنیتی توسط قا تلانش درقاهره دفن کرده شد. تاسفباراین است که ، فرزند شهید مرسی ، گفت که اجازه نداد ند تا پدرم را درشهرزاد گاهش دفن نماییم. معلوم است. اگرمسئله قتل درمیان نمی بود، اجازه داده می شد تا درزاد گاهش به خاک سپرده می شد . ازاین رو، بهتراست که درباره دوموضوع ابرازنظرونوشته را ادامه دهم: نخست ، استبداد شرقی ورواج گسترده ای آن درکشورهای عرب ومسلمان به خصوص درمصر. دوم، نقش بارز جمعیت اخوان درفرهنگ سازی علیه استبداد شرقی وبهره برداریی ریاکارانه وتباه کارانه ای آن ازاسلام.
نگا هی بتاریخ اند یشه سیاسی مدرن ، روشن می سازد که استبداد شرقی بیا نگراستبداد یا حکومت های استبداد یی می باشد که درآن ها تنها شاه مستبد یا رئیس جمهورکود تاچی ودراصل جمهوری نمای مستبد آزادی واختیارات مطلق دارد ومردم ها را برده وبه اصطلاح معروف رعیت یا چهارپا یان دانسته ازآن ها سواری گرفته ومی گیرند! شیوه حکومت داریی تحمیلی که ازافغانستان تا لیبی وازلیبی تا جاکارتا وازجاکارتا تا پاکستان ، برمسلمان ها بزورتفنگ فرمان رانده ومی راند ودرواقع بد ترین کاربرد استبداد شرقی را به نما یش گذا شته ومی گذارد. طرفه اینکه ، این گونه استبداد وحشی وحیوان سازمسلمان ها ورقم زننده ای بد بختی کنونی جامعه های مسلمان با استخدام شیخ های طماع وفریب کار، بسیاررذیلا نه ازاسلام به خصوص فقه های اسلامی نما بهره برداری کرده ومی کند!
بنا برآن ، ایجاب می کند که با نگاهی گذ را به تاریخ سیاسی نا شاد مسلمان ها ؛ درزمینه ، ابرازنظریا روشنی اندازی کنم. دراین راستا ، تاریخ سیا سی نا شاد مسلمان ها نشان می دهد که نقش اسلام درسیاست وحکومت داری با بغاوت معاویه وعمروبن عاص وتند رویی دینی خوارج وشهادت علی خلیفه چهارم توسط اخیری به پا یان رسید ودوره قبیله گرایی عرب بد وی بنام اسلام با سلطنت اموی زیر فرمان معاویه آغازشد. حسن بصری ازجمله متفکران ناب مسلمان وپا یه گذار مکتب معتزله گفته بود که:" معاویه بجای اینکه به جرم بغاوت علیه خلیفه چهارم اعدام می شد ، سلطان جبری برمسلمان ها شد"! طرفه اینکه ، فرزند معاویه ، یزید هم فرزندان رسول را درکربلا شهید کرد هم سرازگریبان جا هلیت ابوجهلی درآورد.
ازآن هم غمبارتراین که ، اسلام مسخ شده توسط معاویه وعمروبن عاص وخوارج ،یا القاعده وطالبان وداعش وولایته فقیه و... امروز ،درجای اسلام پیامبر نشست وبا فقه سازی ها وحد یث سازی های دروغین خود را برمسلمان ها تحمیل وادامه داد. من که بیشتراز 45 سال می شود که سروکارم با فرهنگ وتفکر وتمدن وتاریخ مسلمان ها بنام فرهنگ وتمدن وتاریخ اسلامی می باشد وسیاست وتاریخ را دردانشگاه هم خوانده ام ؛ برایم ثا بت شده است که حاکمان ستمگر وشیخان ریاکاری درباری شان با درجهل وفقر نگهداری کردن مسلمان ها وبهره برداری وسواری گرفتن ازآن ها اوضاع فلاک بارکنونی جهان اسلام را رقم زده اند. ازاین رو،حق با شاه ولی الله دهلوی می باشد که درکتاب مشهورخود:" حجت الله با لغه " گفت که تاریخ اسلامی نداریم. به این خاطرکه ،درتاریخ مسلمان ها بسیار کم مطابق اسلام عمل شده است"!
شا یان یاد آوری می باشد که ، شاه ولی الله تنها نماند ویک ونیم قرن بعد ازاو، ابوالحسن ندوی نوشت که :" اسلام صوری داریم نه اسلام حقیقی" وعامل رونق پیداکردن وادامه اسلام صوری هم سلطان های ستمگرو خلیفه نمای اموی وعباسی با پا یه گذاریی معاویه با پیش زمینه سازیی عثمان خلیفه سوم از قبیله اموی برای سوارکردن معاویه خواهرزاده اش به قدرت وحاکم ساختن اموی ها وبعد از اموی ها، عباسی ها وچند قرن ها بعد ازآن ها ،ساختن حکومت وحشی صفوی بنام شیعه درایران توسط قدرت های تازه نفس اروپا یی برای تضعیف امپراتوریی عثمانی می باشد. وقتیکه خلیفه بازی های مخالف قرآن بعد از دوره رسالت وفتوحات عرب های بدوی پیش ازجمع کردن قرآن درزمانه عثمان را با بغاوت معاویه وعمربن عاص علیه خلیفه چهارم وتروریسم خوارج را باهم جمع کنم ،به صراحت می توانم بگویم که نتیجه آن به تاق فراموشی سپردن قرآن واصل های شورا وعدالت وقسط آن توسط حکومت های مستبد شاهی- شیخی- نظامی- تروریستی ازافغانستان تا لیبی و...می باشد.
به گواهی تاریخ ،وقتیکه اروپای نو ازشکم رنسا نس ونهضت اصلاح دینی بیرون وبرای قاره اروپا ، انقلاب صنعتی، بورژوازی، نوشهرهای بزرگ ،جامعه مد نی ،حکومت قانون ودموکراسی را ایجاد وبرای جهان مسلمان استعماررا رقم زد. شا هان مستبد شد ند نوکران استعمارهای اروپا یی. نا گفته نما ند که ، شا هان خود کامه ای نوکراستعمارها برای بقا ودوام حکومت های مستبد خود درفکرارتش سازی به شیوه نو شد ند. ارتش سازیی که بدون کسب دانش نظامی از بلاک های غرب وشرق میسرنبود. ازاین رو، به شرق وغرب اروپا شا گردان نظامی وحقوق فرستاده شد. شاگردانیکه دونوع طرزفکررا وارد سرزمین های مسلمان کرد ند:نخست،تقلید ناقص ازتمدن وفرهنگ وفن آوریی نوین غربی. دوم، براندازیی حکومت های شاهی استعمارزده وکمترستمگروخشن با کود تا ها واستقرارحکومت های نظامی بنام مدرنیزه کاریی اجباری ازبالا بزیر.
طوریکه دیده شد،مصطفی کمال ژنرال ترکیه عثمانی فروپا شیده درجای خلافت عثمانی جمهوریت استبداد یی درظاهر لائیک را برقرار وبه مذ هب ستیزی دست زد. اعلام جمهوریت توسط مصطفی کمال درست اما مذ هب ستیزیی او خلاف مسیر پیشرفت اروپا بود. زیراکه ، دراروپای غربی ،نهضت اصلاح مذهبی دستگاه سنتی کلیسا بنام امپراتوریی مقد س روم را تضعیف وکمک به ظهور حکومت های لائیک درزبان فرانسوی وسکولاردرزبان انگلیسی ، یا جدایی مذ هب ازحکومت کرد. یعنی سکولاریسم نگاه نو واین جهانی ازدین می باشد نه دشمنی با آن. ازسوی دیگر، سکولاریسم بدون دموکراسی وحکومت قانون وتقسیم قدرت کشوری به قوت های سه گانه ی اجرائیه ، قانون گذاری وعد لیه طوریکه توسط منتسکیو در"روح القوانین " و روسو در" قرارداد اجتماعی" تبارزیافت ودرست ونادرست جهانی شد ؛ ارزشی ندارد. همین که درغرب، سکولاریسم همگام با دموکراسی ادامه یافته است، دال براین مد عا می باشد.
وارونه ای آن، کشورهای مسلمان شد ند بسترنا درست ترویج اند یشه های سیاسی، حقوقی وفرهنگی مدرن ونتیجه آن هم ادامه ای تباه کا را نه ای استبداد های شاهی ، نظامی وشیخی می با شد. مثلا، نظامی ها در مصر، پاکستان ،اندونیزی ،الجزایر،سوریه ، عراق، یمن ،نیجریه وافغانستان ، با راه اندازیی کود تا ها شد ند پا یه گذارحکومت های مستبدی درظاهرنوگرا. درحالیکه نوگرا یی بدون دموکراسی ،جامعه مد نی ،سکولاریسم ، آزاد یی بیان وپا یان دادن به سانسورفکرها ورسانه ها ونوشته های نو پا یه گرفته نمی تواند. اگرچه میراث کود تا گران نظامی درهمه کشورهای مسلمان تاریک می باشد ، اما درافغانستان، سوریه ، عراق ، لیبی ، سودان ، الجزایر، ومصر فاجعه بارترتمام شد!
مثلا، خرده نظامی ها درسال 1952 درمصردست به کود تا زده برای فریب کاری یک ژنرال محترم وخوشنامی بنام ژنرال نجیب را بالا کشید ند تا بعد ترخود را درجامعه جا بزنند. ازاین نگاه که ژنرال نجیب مناسبات خوبی با نهضت اخوان داشت،بالا کشیدن او توسط خرده افسران هم فرصت طلبا نه هم منا فقانه بود. زیراکه ، درمصر، تنها اخوان نیروی مردمی- مذهبی- سیاسی بود که هم حکومت شاهی فاسد هم نظامی های وحشی ازآن احساس خطرمی کر د ند. تولید فرهنگ نوین دینی توسط اخوان هم لرزه برپیکرفرهنگ مذهبی- سنتی - شاهی- شیخی انداخته بود ودفاع حسن البنا پایه گذار اخوان ازنظام شاهی مشروطه قبلا باعث تروراو توسط نظام فرسوده شاهی شده بود. بنا برآن ، حکومت ترسناک نظامی های کود تا چی ازهمان آغازسازمان او را دشمن درجه اول خود قرار دا ده بود ند.
ازاین رو، دسته خرده افسران بنام افسران آزاد ودراصل برده های قدرت درسال 1954 ، ژنرال نجیب را مرخص وناصررا بالا کشیده برای فریب کاری شعارعلیه اسرائیل داد ند ودرعمل مبارزه علیه اخوان را آغازکرد ند! مبارزه ای که تا بهارعربی سال 2011 ادامه یافت. طوریکه دیده شد ، دستاورد بهارعربی درمصرنخستین رئیس جمهورمنتخب مردم ازسازمان اخوان بود. من که درادامه نوشتن کتاب دوجلدی :" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" هم به نوشتن دردنیای مجازی روی آوردم هم رخ داد های کشورهای جهان به خصوص کشورهای عربی را پیگیری می کردم ؛ ازآغازبهارعربی درتونس درماه دیسامبر 2010 که حکومت خود کامه بن علی را مرخص وبعد ازآن درماه فوریه 2011 حکومت خود کامه مبارک را برانداخت، رویداد های مصررا پیگیری کرده ومی کنم. پیگیریی که دوگانه بازی کردن دموکراسی های سرما یداری زده ای غربی ، ترس عربستان ، امارات واسرائیل ازخیزش های عربی به خصوص ازظهورنیرومند جمعیت اخوان درآن بسیاربرجسته بود. ظهوری که منجربه نخستین رئیس جمهورمنتخب درمصرشد.
با درنظرداشت واکنش های متناقض منطقه ای ها وفرا منطقه ای ها و دوگانه بازی کردن نظامی های خود سروقدرت خواه مصری ، آشکاربود که نخستین رئیس جمهور منتخب آن هم ازسازمان اخوان هم برای نظامی ها هم برای ارتجاع نفتی عرب هم برای اسرائیل هم برای با دارشان ، امریکا قابل پذیرش نمی باشد. ازاین رو، نظا می ها نخستین حکومت منتخب مصر به رهبریی محمد مرسی را برنتا فته با گرفتن کمک های بزرگ دالری ازعربستان وامارات متحده که ازمقدار آن ها دربالا یاد آوری شد وتشویق های سیاسی فرامنطقه ای ها سرنگون کرد ند وبه آن هم بسنده نکرده خود رئیس جمهورمنتخب را شهید کرد ند. شهید کرد نی کشورهای مسلمان به خصوص کشورهای عربی را تکان داد! معلوم است که ، فتاح سیاسی مستبد وتیم جنایت کارش وحامی های منطقه ای وفرامنطقه ای شان گمان کرده اند که با قتل مرسی ، می توانند به هدف های نا پاک خود برسند. برخلاف ، با قتل مرسی،جناح تند رو اخوان را تقویت وباورمند ساخته اند که ازطریق دموکراسی وانتخابات نمی توانند مستبدان را مرخص وحکومت دلخواه خود را بیاورند. بنا برآن ، به مبارزه خشن روی آورده نظامی ها ، شاه های نفتی وبا داران خارجی شان را بیشترازپیش زیا نمند خواهند کرد. ادامه دارد.

0 comments:

Post a Comment