Saturday, 25 May 2019

درتاریخ بشر، دیده نشده است که سیاست کاران وتفنگ سالاران کمک به ترقی زبان کرده باشند

ابراهیم ورسجی
چهارم ماه جوزای 1398
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله یا گزارشی زیرعنوان :" زبان فارسی؛ گرفتاربازی های سیاسی" ، گزارشگر: سپهرقاسمی ، روزنامه نگار، نشرشده درسا یت فارسی بی بی سی ، بتاریخ سوم خرداد / جوزای 1398، ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم / رخنامه ام پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود؛ تادوستان ازآن مستفید شوند. ازاین نگاه که حاکمان وحکومت های زورمداروجنگ سالار زبان وفرهنگ ساخته نمی توانند، بازی های کثیف آن ها با فرهنگ وزبان فارسی باعث مرگ این زبان بزرگ تاریخی شده نمی تواند. مثلا،محمد رسول خدا با اشاره به سلمان فارسی گفته بود که :" این شخص به مردمی تعلق دارد که اگر علم به قمر / کره ماه برود،آن را بزمین میاورند"! دراین راستا ، وقتیکه درزمان عمر ،اسلام تفنگ سالار نه اسلام مند رج درقرآن ، وارد فارس وخراسان شد،مزاحم زبان فارسی نشد. برخلاف،در 685م ،عبدالملک بن مروان پاد شاه جنایت کار اموی کمر به نا بودی زبان فارسی بست. فاشیسم عربی- بدوی که، فارسی زبان ها را تحریک وابومسلم خراسانی هم حکومت جنایت کاراموی را برانداخت هم شش لک عرب بدوی وبی فرهنگ را درخراسان روانه ای دیارعدم کرد. طوریکه دیده شد، مبارزه ای خراسانی علیه اموی های بد وی وفارسی ستیز،پارسی ها را سهم دار قدرت درخلافت عباسی ها کرد. جالب این است که ، درتمام دوره خلافت عباسی هرچه بنام فرهنگ وعلم سربلند کرد دستاورد فارس ها وخراسانی های فارسی زبان بود. مثلا، ابوحنیفه فارسی زبان وپا یه گذارفقه حنفی فتوا داد که فارسی زبان ها می توانند نمازخود را با زبان فارسی نیت وادا نمایند.
خوشبختانه،سا مانیان (819-1005م) ، هم زبان فارسی را بازسازی هم مذهب عقلانی ابوحنیفه را درقلمرو خود درفارس وخراسان گسترش داد ند. خانواده بافرهنگی که زبان فارسی را احیا وترقی وکمک به رشد فلسفه وپزشکی کرد که دستاوردش ابن سینا ، فا رابی، بلعمی ، فردوسی و...می با شد. به سخن دیگر،زبان فارسی را سامانیان چنان درخراسان وفارس ترقی دا دند که ترک ها ازمحمود تا تمورلنگ که با تفنگ سالاری وارد منطقه شده بودند فارسی زبان شد ند. درادامه غزنوی ها،سلجوقی ها هم فارسی زبان شد ند. طرفه اینکه ، چنگیز وهلاکو هم که اولی وارد خراسان ودومی وارد فارس شد وخلیفه کثیف بغداد را نمد مال کرده کشت.بعدا فرزندان شان هم فارسی زبان هم مسلمان های عرفانی شد ند. زبان فارسی که درسال 1206 وارد دهلی شده بود ،توسط غوری ها رونق یافت وبا رسیدن بابر نواسه مغل ها به هند وشکست پسرش همایون ودوباره برگشتش به کمک صفوی ها به دهلی ، زبان فارسی را رونق وازشکم حکومت فارسی زبان آن ها داراشکو برآمد. مرد فارسی زبان وبافرهنگی که "اوپانشاد ها" / کتاب مقد س هندوها را به فارسی ترجمه کرد. ترجمه ای که بیانگررونق زبان فارسی درهند تا 1833 می باشد. سالیکه شرکت انگلیسی هند شرقی زبان فارسی را ازدفتر ودیوان برانداخت وزبان انگلیسی را جانشین آن ساخت.
درحالیکه مغل های فارسی زبان شده دراثر احیای زبان فارسی درعصر سا مانیان،کمک به ترقی این زبان گهرباردرهند کردند. برخلاف،صفوی ها وقاجاری ها درفارس وابدالی ها ومحمد زای ها درخراسان مانع ترقی زبان فارسی شد ند.افزون برآن،هند بریتا نیا وروسیه تزاری با تکه -پاره کردن خراسان وایجاد زندانی بی بامی بنام افغانستان با زندان بانی عبدالرحمن وحشی،زبان فارسی را درزادگاهش زیرفشارگرفتند. مثلا،عبدالرحمن خان در 21 سال دوره زندان بانی خود با علم ودانش نووزبان فارسی رزمید وجاهلستان درست کرد. با وجود آن،آگاهان فارسی زبان ازفرهنگ وتاریخ خود دفاع وزبان فارسی را زنده نگهداشتند. شایان ذکراست که ، انگلیس با زبان فارسی درهند رزمید. برخلاف ،روسیه تزاری آسیای مرکزی را اشغال اما فارسی ستیزی نکرد. وارونه ای آن، وقتیکه بلشویک ها درسال 1917 کودتا علیه حکومت انقلابی کرنسکی رهبر انقلاب کرده بلشویسم وحشی خود را بنام کمونیسم حاکم ساختند،ستالین کمربه نابودی زبان فارسی دربخا را وسمرقند ودیگر بخش های جنوب ازبکستان بست وبرای شش میلیون تاجیک تذ کره اجباری ازبکی داد. افزون برآن،ستالین ازحکومت حبیب الله کلکانی فارسی زبان درکابل وتاثیرآن بر فارسی زبان های سرکوب شده ای آن سوی آمودریا، ترسیده با کمک به هند بریتانیا،نادروحشی را برافغانستان تحمیل کرد ونادر وحشی که زود توسط یک جوان هزاره فارسی زبان بدیارعدم اعزام شد ووقت فارسی ستیزیی ستالینی نیافت،برادرش هاشم درسال های 1315 و1316 کمربه نابود کردن زبان فارسی بست؛ درحالیکه ، خودش یک لغت پشتورا یاد نداشت. ازاین رو،هم پشتو رونق نیافت هم فارسی تضعیف شد هم افغانستان به جاهلستان تبدیل شد. با توجه به ناتوانی پشتون ها درترقی زبان پشتو ،ایستاد گی فارسی زبان ها وترس استعمارزای ها ازایران، شاه محمود بارسیدن به مقام نخست وزیری به فارسی ستیزی خاتمه داد. معلوم است که ، علت خاتمه دادن به فارسی ستیزی ، خیزش فارسی زبان ها درداخل،ظهورپاکستان وپشتونستان خواهی استعمارزای ها ووابستگی پاکستان ازنظراقتصادی به ایران بود. خلاصه اینکه ،سیاست کاران وحکومت گران بدانند که فرهنگ سازی وزبان سازی کرده نمی توانند اما با بازکردن فضای فکری می توانند کمک نمایند.درغیرآن، تباه کاری می کنند به گونه ای که درافغانستان کرده اند!

0 comments:

Post a Comment