دهم ماه جوزای 1398
این مقا له را درباره شهوت را نی های ارگ نشین های مفسد وهرزه که دربد ل تجاوزبه زن ها چوکی بخشی کرده وبد اخلاقی را دربالاترین سطح حکومت گسترش داده اند ، ارایه می کنم. ناگفته نما ند که ،افشا گریی ژنرال حبیب الله احمد زی مشاورقبلی مسترغنی ، درباره تجاوزارگی های مفسد وویل کرد به زن ها دربدل چوکی وافشاگری های برخی زن های گرانقدر مانند: ویداساغری، مریم وردک، حمیده وردک، بنفشه بهار،شکریه بارکزای که همه افشاگریی احمد زای را تایید وازبه فاحشه خانه تبد یل شدن ارگ پرده برداری کرده اند ، مشوقم درنوشتن این مقاله شده است. جا لب این است که ، مسترغنی به دادستا نی امربررسی گسترش فساد اخلاقی رسا نه ای شده درارگ را داده وژنرال احمد زای گفته است که اسناد دست داشته ای خود را به دادستانی نمی دهد. به این خاطرکه، دادستان دست نشانده های غنی می باشد وکتمان حقیقت به نفع او وتیم فاسد ارگی اش می کند.
اکنون که ارگی زیراثرغنی به فاحشه خا نه ویا مرکززنان آزاری تبد یل شده است ، لازم می دانم که نگا هی بدوره حکومت داریی ترسناک امین وارج گذاری اش به عزت وحرمت زن ها بیندازم. لازم بیاد آوری می دانم که شناخت را جع به حرمت گذاری امین به عزت زن ها ، سخن های درباره حکمتیاررا هم دربرمی گیرد. مثلا، درپشاور ، حکمتیار ازمقتدر عضو قبلی نهضت جوانان مسلمان وبریده ازآن شکا یت ها زیاد می کرد. شکا یت های که درذهنم پرسش های بی پاسخی را مطرح کرده بود ند.
دراین راستا ، سا ل ها بعد ، روزی دردفتر شهرداری / شاروالی کابل مصروف کاربودم که یکی ازهمکارانم گفت که شخصی بنام مقتدر آمده ومی خواهد شما را ببیند وگفتم که اجازه اش بدهید تا بیا ید. مقتدرآمد وگفت که سه جهادی بزرگوارتهد ید به مرگش کرده اند وبا ید حما یتش کنم وخند یدم وگفتم که ازآن ها چیزی ساخته نیست ونبا ید بترسی! با وجود آن ، دو پرسان ازشما دارم؛ اگرپاسخ دهید، درخد مت حاضرم! او گفت که چشم! نخست، ازمقتدر پرسیدم که حکمتیارچرا ازشما شکا یت می کرد ومی کند؟ دوم، با حفیظ الله امین چه رابطه داشتی؟ درحالیکه عضو جوانان مسلمان ونزد یک به حبیب الرحمن شهید ، رهبرآن ها هم بودی!
درباره شکا یت حکمتیار، مقتدر گفت که روزی دیدم که او ازمهمان خا نه ی جای بود وبا ش اجمل ختک درکارته سه بیرون شد ومن مسئله را به حبیب الرحمن گفتم واو هم حکمتیاررا احضار وگفت که درخانه ای ختک چه می کردی؟ حکمتیارگفت که مقتدر علیه من توطئه می کند. حبیب الرحمن گفت که به خانه ختک رفته بودی یا نه ؟ واو هم تا یید کرد. بعدا ، حبیب الرحمن به مقتدرگفت که بعد ازانتخابات اتحادیه محصلان، حکمتیاررا ازسازمان جوا نان مسلمان اخراج می کنم. متا سفا نه ،کود تای سرطان 1352 رخ داد وحبیب الرحمن زندانی وشهید کرده شد.
تجربه نشان داد که ختک درکا بل به نفع آی اِس آی کارمی کرد واین موضوع را صوفی جمعه ، ازدوستان ختک درکتاب" فریب ناتمام" تا یید کرده است وحکمتیارهم ازطریق او نوکرآن سازمان جنایت کارشده بود که تا کنون نوکری اش به آن ادامه دارد. مقتدرهم که اول کارمند داد ستانی ودوم کارمند وزارت خارجه بود واکنون بازنشسته شده است. بهر رو، مقتدر درباره رابطه خود با امین ، به من گفت که روزی او به خوابگاه دانشگاه آمده بود وحکمتیار با یک دسته چاقوکش آماده کشتن او شده بود ورفتم ازخوابگاه بیرونش کردم وگفتمش بروبیرون که کشته می شوی! اواز خوابگاه بیرون شد ونا گهان برگشت وگفت که مقندر، من رئیس جمهورمی شوم وتورا فراموش نمی کنم ؛ بازبه او گفتم که حال برووزودهم برو که رفت.
به گفته ای مقتدر،بعد ازکود تای ثور، امین اورا به آدم کشان خود دروزارت داخله معرفی وامرکرد که اخوانی هست وبه پشاورنرفته واگرگروه اسلامی بسازد اجازه کارش می دهم ؛ بنا برآن ، مزاحمش نشوید وشماره تلفون خاصش را داد وگفت که اگرنیازی واقع شد تماس بگیرید! ازاین نگاه که مقتدرازخان آباد می باشد ، روزی یک زن خان آبادی به کابل آمده وبه او گفته است که سه یا چهارراس خلقی به او تجاوزکرده اند! مقتدربه من گفت که همان زن را به وزارت خارجه نزد امین بردم واوهم تجاوز به خود ش را عرض کرد وامین گفت که زن ها به خود تهمت بسته نمی کنند! ازاین رو، راست می گوئی وپرسید که تجاوزکننده ها را می شناسی واو گفت که بلی ! امین متجاوزان را احضار وبازن مظلوم به پلی گون پل چرخی فرستاد وبه او گفت که فرمان می دهم تا زنده زیرخاک شان کنند وببین وبرگرد به وزارت! زن مورد تجاوز واقع شده بعد ازدیدن زیرخاک شدن متجاوزان به خودش به وزارت خارجه رفت و ازامین ابراز سپاس کرده بیرون شد! یک مورد دیگرراهم مقتدربه من این گونه ابرازکرد: چند راس خلقی یک دختر جوان را ازبخش جمال / جمال مینه کا بل بزوربه کارته پروان برده می خواستند به او تجاوزکنند وامین مطابق آگاهی بخشی مقتدر، قبل ازتجاوز،خلقی ها را دستگیرو اعدام وفرمان داد که دختررا به خا نه پدرش برسانند وازخانه به من تلفون کند که با عزت رسیده است ودخترهم گفت که بلی با عزت رسیده وتشکرهم کرد.
بعد ازآنکه مقتدر به پرسان ها یم پاسخ داد ،روزی اورا به جبل سراج نزد فرمانده مسعود بردم واز اوخواستم که موضوع را ابراز نما ید! فرمانده مسعود بعد ازشنیدن شکایت مقتدر، بسیارخند ید ومن هم خد یدم وخود شاکی هم خنده کرد! بهرحال ، هم مقتدر زنده ماند هم مسعود شهید شد هم حکمتیاربادولت اسلامی برای ویرانی کابل رزمید وبه حکومت امریکا یی وفساد پیشه ای غنی دربدل پول تسلیم ومسخره ترشد ومن هم که دردوره آوارگی درایران وپاکستان فعال فرهنگی ودارای نشریه شخصی درپشاورونوسنده صفحه فارسی کیهان بیرون مرزیی ایران وپس از مهاجرت رئیس اداره بین المللی ریاست جمهوری وشهردار کا بل بودم ، با نهایت تا ثر به کانادا ،یا بخشی از جهان انگلیسی زبان پرتاب شدم وازنزدیک ودور بد کاری های ارگ نشین ها را می بینم ومی شنوم وآه می کشم واشک می ریزم که چه برسروطن دارای تاریخ نا شادم آمده است ؟! وطنی که سه میلیون شهید وزخمی برای آزادی واستقلال / خود گردانی داده وشش میلیون آواره دارد واستقلال خود را هم بد ست آورده نتوانسته وازاشغال شوروی به جنگ داخلی ناشی ازمداخلات پاکستان وتروریسم طا لبا نی- پاکستانی به زیر سا یه استعمارامریکا وانگلیس رفته است ؛ آن هم بنام حکومت تکنوکرات های بی خبرازاداره وغارتگر کمک های خارجی ومنا بع داخلی اش!
افزون براین که افغانستان با تلفات زیاد ما لی وجا نی به آزادی واستقلال نرسید،هم دارای فاسد ترین حکومت درجهان ودرجه اول کشورتولید کننده هیروئین ودارای بیشترین معتاد وآواره درجهان شده وحکومتش هم برسرنیزه های سربازان امریکای نیمه جان زنده مانده هم ارگ ریاست جمهوری اش به روسپی خا نه / مرده گاو خا نه و یا به پا یگاه تجاوزبه عزت زنان شرافتمند تبد یل شده است. ازاین رو ، حق دارم که حفیظ الله امین ، رئیس جمهورکود تاچی وترسناک را مدافع عزت زنان وقا تل تجاوزکننده ها به آن ها معرفی وبه صراحت بگویم که اگرزنده می بود ، غنی وتیم مفسد ارگی اش را زنده درپلی گون پل چرخی زیرخاک وبالای قبرهای ایشان تانک ها را عبورمی داد تا استخوان های کثیف شان آرد شوند! اگرامین زنده نیست که غنی وتیم مفسد ش را زیرخاک نما ید ،مسئو لیت آگا هان افغانستان می باشد که هم مانع تجاوزهای جنسی وطن فروشان به عزت زنان شوند هم با تحقق دموکراسی وحقوق بشر، کشورگرفتارارگ مفسد وتروریستان همکارآن را نجات دهند!