Saturday, 9 March 2019

مسا یل مورد بحث میان خلیلزاد وطالبان دردوحه ؛ رابطه به تامین صلح درافغانستان ندارند

ابراهیم ورسجی
نزدهم ماه حوت 1397
دوروز پیش، در یک مقا له ، درباره نگرانی های زنان افغانستان ازگفت وگوهای نما ینده امریکا ونمایند گان طالبان دردوحه ، ابرازنظرکرده بودم. درنویشته ای کنونی، می خواهم ازمسا یل مورد بحث درگفت وگوی خلیلزاد / نما ینده ای امریکا ونما یند گان طالبان دراموری منوط به تا مین صلح درافغانستان پرده برداری کنم. ازاین نگاه که ،ازآغاز گفت و گو های نام نهاد صلح تا کنون ،مرتب آن را ازطریق رسا نه های جهانی ومنطقه ای پیگیری کرده ام ؛ فایده مند می باشد اگراز بی را بطه بودن مسا یل مورد بحث دوطرف با خوا ست مردم واوضاع افغانستان مفصل سخن بگویم.
تا اندازه ای که ، موضوع های مورد بحث درگفت وگو های نام نهاد صلح میان دوطرف دردوحه را پیگیری کرده ام ؛ برایم معلوم شده است که ، مسا یل زیر مهمترین آن ها می باشند:
نخست،چگو نگی مبارزه با تروریسم پس ازتوا فق صلح؛
دوم، زمان بیرون شدن نیروهای خارجی ازافغانستان ؛
سوم،گفت وگو ها میان افغان ها ؛ یعنی گفت وگو ها میان حکومت کابل وتروریستان برای تحقق صلح؛
چهارم، آتش بس؛
تازه ترین موضوعات رسانه ای شده ، بیا نگراین است که، طالبان هم آتش بس را رد کرده اند هم خواستارایجاد حکومت موقت وکنترول خود شان بر وزارت های داخله ، دفاع وریاست امنیت ملی برای تامین امنیت خود شان شده اند. با توجه به جنا یت ها وترورهای که تاکنون علیه مردم افغانستان کرده اند،دراختیارداشتن مسئولیت نهاد های نامبرده کمک به زنده ماندن خود شان درکا بل می کند. ازاین که پاکستان ، یا آقای طالبان ، مردم افغانستان به خصوص آگاهان آن ها را دشمنان نمره یک خود ساخته است، کنترول نهاد های دفاعی وامنیتی درظاهر توسط طالبان ودراصل توسط آی اِس آی ، برا یش مهم می باشد. همچنان ، رسا نه ای شدن مسایل نامبرده وواکنش خلیلزاد نسبت به آن ها، بیانگراین است که او آماده پذ یرش خواست طالبان نمی باشد. واقعیت این است که ،طالبان اختیارگفت وگو های مثمرصلح با خلیلزاد را ندارند. به این خاطرکه ،ابزار تروریسم پاکستان برای رسیدن آن به عمق استراتژیک درافغانستان می باشند.
بنا برآن، برای مبارزه با تروریسم وتا مین صلح درافغانستان، بستن مرکزهای تروریستان درپاکستان در گام نخست وقطع کردن شاخه های آن درافغانستان درگام دوم دارای اهمیت می باشد. ازاین رو ، بررسی چهاراصل نامبرده ، خواست تازه طالبان ورا بطه آن ها با تامین صلح درافغانستان ، ضروری به نظرمی رسد. درزمینه ، مشکل یا ابهام درسیا ست افغانی امریکا این است که ، ازبحث درباره را بطه میان تروریسم وطالبان ، شا نه خالی می کند. معلوم است که ، علت چنان شا نه خالی کردنی درظاهر تبرئه طالبان ازتروریسم درگذ شته وحال می باشد. ازاین نگاه که ،امریکا هم نمی خواهد تعریفی ازتروریسم بیرون دهد هم بنام جنگ علیه تروریسم وارد بازی درافغانستان شده هم بخاطر نصب مهره های نا بکاربه قدرت درکا بل مبارزه اش علیه تروریسم شکست خورده است. بنا برآن، حق دارد که با تروریستان گفت وگو ودرفکرمردم افغانستان که خیرحتا درفکرمهره های بی خاصیت وناتوانِ نصب کرده ای خود درحکومت کا بل هم نشود.
ازاین نگاه که ، طالبان هم یک گروه چند شاخه ای تروریستی می باشد هم اختیارآن دردست نظامی های شیادی پاکستانی می باشد. ازاین رو،به اشاره بادارخود هم به امریکا دروغ می گوید هم آماده نیست که با حکومت دست نشانده آن درافغانستان گفت گونماید. بنا برآن ، ازخلیلزاد نما ینده ای امریکا می خواهم که توجه دا شته با شد که خو د ش یک امریکا یی وطالبان پاکستانی می باشند ؛ پس، چه را بطه با افغانستان دارند که درباره صلح درآن گفت وگو می نما یند؟ می دانم که حکومت اشرف غنی وعبدالله هم نماینده ای مردم افغانستان نمی باشد؛ با وجود آن ، به نفع امریکا می دانم که اول ، با مردم وحکومت افغانستان ، دوم ، با پاکستان ، وسوم ، با طالبان ، یا شاخه ای ریشوی آی اِس آی ، گفت وگو نما ید. ازاین که ، رابرت گیتس ، وزیر دفاع قبلی امریکا درکتاب خود:" وظیفه " ، اعتراف کرده است که امریکای های مسئول درامورافغانستان چیزی درباره ای این کشورنمی دانند واشتباه کرده اند که بجای کاربا مردم با نهاد کاران غیر دولتی کارهای پُرهزینه وبی نتیجه کرده اند"! پس ، خلیلزاد ،افغانِ امریکا ی هم حق دارد که نه با مردم افغانستان بلکه با طالبان / شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان دردوحه گفت وگو وبه آن پسوند گفت وگو های صلح بدهد!
بنا برآن ، به حیث یک نویسنده وتحلیل گرسیاسی سیاست خوانده ،مسئولیت تاریخی ای خود می دانم که گفت وگو های نما ینده ای امریکا با طالبان دردوحه را بی ارتباط به صلح وخواست مردم افغانستان معرفی نما یم. ازاین نگاه که ، امریکا نا درست وارد جنگ علیه تروریسم شده بود ونا درست وقت وامکانات خود را تا کنون تلف کرده است، حق دارد که نیروهای جنگی ای شکست خورده ای خود را ازافغانستان بیرون نماید ؛ اما نه بنام گفت وگوهای صلح با دشمنان صلح دردوحه. جالب این است که ، گفت وگوی نما ینده ای امریکا با نما ینده های طالبان تروریست، دراین باره هم بوده است که بعد ازبیرون شدن نیروهای امریکایی ازافغانستان ، این کشور مورد استفاده تروریستان القاعده وداعش قرارنگیرد!
ازاین رو، به نفع امریکا می دانم که درک کند که درافغانستان القاعده وداعش وجود ندارند. به این خاطرکه، بعد ازاشغال عراق توسط امریکا درماه آوریل 2003 ، عربستان دوست امریکا به کمک ارتش پاکستان، اعضای القاعده ای سنی را به عراق برد تا علیه القاعده شیعه ای عراقی ومتحد حکومت آخوند یی ایران مبارزه نما یند.ازاین سبب که ، اعضای القاعده ، بیشترعربستا نی وکمی ارد نی بود ند، با عرب های سنی- عراقی را بطه برقرارکرده نتوانستند. طرفه این که ، سنی ستیزیی حکومت شیعه ای امریکا یی - ولایت فقهی عراق ، باعث ظهورداعش ازعرب های سنی- عراقی شد والقاعده پشت معرکه افتاد. بنا برآن ، عربستان هم اعضای القاعده را به یمن برد هم به حمایت ازداعش سنی علیه داعش شیعه ای طرفدارایران آخوندی پرداخت.
بهرحا ل، وقتیکه بهارعربی ، حکومت وحشی بشاراسد را لرزاند وحکومت آخوند یی ایران وروسیه به حمایت آن رسید ند ونیروهای میا نه رو مذ هبی وسکولارسوری را سرکوب کرد ند؛ بسیاری عرب های سنی دنبال تند روان مذ هبی رفتند. دنباله رویی احسا سی-اجباری که کمک به گسترش قلمرو داعش درعراق وسوریه وتحریک "شام" / شا خه ای بومی القاعده دردومی کرد. طوریکه دیده شد ، ورود ترکیه وعربستان به بازیی سوریه وعراق، ودربازکردن اولی به جوا نان مسلمان وساده ای کشور های غربی برای پیوست به داعش وتحریک شام،وضع را پیچیده ترساخت. ازاین رو، داعش یک پد یده ای عراقی- سوری به شرکت جوا نان مسلمان ساده وگرفتار بحران هویت غربی می باشد ؛ نه پد یده ای افغانی- حتا پاکستانی.
ازاین لحا ظ که، آی اِس آی / شا خه ا اطلاعا تی- امنیتی ارتش پاکستان سرشیطان را بارها خشک تراشیده وازامریکا میلیارد ها دالربنام جنگ علیه کمونیسم روسی وتروریسم مذ هبی گرفته است، برای بخشی ازطالبان افغان- پاکستانی که خاستگاه آن ها قبا یل افغان دوسوی مرزدیورند می باشد، نام داعش داد تا درواشنگتن، پکن ، مسکو، تهران ، ریاض ولندن فریب کاری نماید! فریب کاریی که تاوان آن را مردم افغانستان پرداخته ومی پردازند. بنا برآن ، به نفع امریکا وحکومت دست نشانده اش درافغانستان می دانم که متحدا نه سه کارزیررا انجام دهند:نخست،به بهترسا ختن حکومت داری درافغانستان اولیت بد هند. دوم ، به گفت وگو های دوحه توجه بیشتر نکنند. سوم ، درتبا نی با هند ، پاکستان را واداربه بستن کارخانه های تروریست پروری درخاکش نما یند. درغیرآن ، با تمرکزبه گفت وگو های دوحه ، به تروریستان وبادارشان فرصت ترورها وتباه کاری های بیشتری فراهم می کنند.

0 comments:

Post a Comment