Wednesday, 20 March 2019

بهارطبیعت آ مد ، اما بهارسیاست نه آمد

ابراهیم ورسجی
اول ماه حمل 1398
برچهره گل شبنم نوروز خوش است / درصحن چمن روی دل افروزخوش است
ازدی که گذ شت هرچه گوی خوش نیست / خوش با ش وزدی مگوکه امروزخوش است
خیام
زکوی یارمی آید نسیم باد نوروزی / ازاین باد ارمد د خوا هی ،چراغ دل برافروزی
چوگل گرخرده ای داری خدا را صرف عشرت کن / که قارون را غلط ها داد سودای زراندوزی
حافظ
نوروزشد و جهان برآورد نفس / حا صل زبهارعمرما را بس
ابوسعید ابوالخیر
کشتند بشررا که سیاست این است / کرد ند جهان بسته که حکمت این است
درکسوت خیرخوا هی نوع بشر / زا د ند چه فتنه ها ، مهارت این است
خلیلی
درسروده های خیام ، حا فظ ، ابوالخیر وخلیلی ، هم سخن ازبهار است هم ازسیا ست وبد کاری های دومی. با درنظرداشت عنوان نوشته :" بهارطبیعت آمد ، اما زمستان سیاست ما ند." ازاین رو، بهتراست که درباره هردو بطور نه چندان طو لانی قلمفرسایی کنم. دراین راستا ،خوب است که ، پذ یرای بهار طبیعت می شویم ؛ در حالیکه از رفتن زمستان سیاست درسرزمین جفا کشید مان خبری نیست ونبا ید با شد. به این خاطرکه ،زمستان سیا ست دروطن ما بیش از اندازه بد را زا کشید وبا ید می کشید. ازاین لحا ظ که ، مردم ما درسیا ست کرخت ما نده اند یا نگهدا شته شده اند. کرخت ما ند نی که هم با عث طولا نی شدن زمستان سیا ست شد هم عقب ما ند گی مرگباراجتما عی، فرهنگی، اقتصادی، علمی، فنی وسیاسی را رقم زد. ازاین رو، بهتراست که درباره فرا رسیدن بهار طبیعت وادا مه ای بلند مد ت زمستان سیا ست ابرازنظر کنم.
معلوم است که ، فر زندان آدم دراین کره ای خا کی دو نظام دارند: نظام طبیعت ونظام اجتما عی.همچنان ، معلوم است که ، آفرید گار برنظام طبیعت حا کمیت مطلق دارد. برخلاف، درنظام اجتما عی ، حا کمیت را به آدم وفرزندانش سپرده است. درغیرآن ، فلسفه وجود یی شیطان دامت تباهکاری ها یش درجا معه ای بشری بی معنا می شد. یعنی نظام جمعی بشر به میدان جنگ شیطان وفرزندان آدم تبد یل شد وفرزندان نا خلف آدم هم شد ند سربا زان فدا کار شیطان وشیطنت گری ها یش. بنا برآن، جامعه بشری درراه کنارزدن شیطان ازمیدان سیاست وپا یان دادن به زمستان سیاست ورسیدن به بهار سیاست زحمت ها کشید ند وبا ید بکشند!
به این خاطرکه ، به گفته ای شاعروا لا مقام فارسی: نا برده رنج / گنج میسر نمی شود! رنج وگنج هم رابطه نزد یک به بهار سیاست دارند ؛ البته که ، طبیعت هم برآن ها بی اثرنمی باشد. بهرحال ، واژه افغان یک بار در" شاه نامه فردوسی" بنام یک قوم آن هم پشتون یاد شده است ودرموارد دیگر، درزبان فارسی ، بیشتر به معنای آه، افغان، فغان ورنج وغم ودرد یاد شده است. ازاین رو، حکومت های امیران برخا سته ازچند قبیله افغان سرنوشت غم انگیزی را هم برای پشتون ها هم برای فارسی زبان ها وترک تباران ودیگر خرده قوم های افغانستان یا فغانستان رقم زد ند. بنا برآن،ازآمدن بهارسیاست بزودی نبا ید درفغانستان سخن گفت.
ازاین نگاه که ، اگرازسیاست سخن نگوئیم وسیاست نکنیم ، اشرار وفغانستان سازان برما حکومت بربری منشانه می کنند به گونه ای که تا کنون کرده اند. ازاین رو ، لازم می دانم که با تبریک بهارطبیعت به هم وطنان عزیزم ،ازطولا نی شدن زمستان سیاست شان وچگونگی بیرون شدن ازآن ورسیدن به بهارسیا ست سخن بگویم. واقعیت این است که ، فغانستان سازان خارجی ونوکران بومی شان مردم این کشوردارای تاریخ سیاسی نا شاد را از انگیزه سیا ست کردن تهی کرد ند تا خود شان به توحش وتباه کاری ادامه دهند وذلیلا نه ادامه هم دا ده اند. البته با دشواری هاهم برای استعمار زا یی ها هم برای با دا ران شان.
آری ، استعمازا یی ها به سیا ست ضد مردمی خود ادامه دا د ند ؛ البته به کمک کهنه وسرخ ونو استعمارگری. مسخره این است که برخی استعمار زایی ها به کمک پاکستان یا نوکرکهنه و نو استعمارگری ، تروریسم را راه اندازی کر د ند تا هم زند گی را نا بود کنند هم جهل را بر دانش غالب بسا زند. ازاین رو، درنوشته های پسینی ام واژه "استعمارزائی" را ارا یه کردم که دراین نوشته هم بکاربردم تا هم خوبتر ادای مطلب کنم هم درباره طولا نی ترشدن زمستان سیا ست درفغانستان روشنی اندازی نما یم. با تا کید بر روشنگری واهمیت آن درزباله کردن استعمار زا ئی گری وطول بخشیدن آن به زمستان سیاست ،با خرسند یی زاید الوصف ، با ید بگویم که انفجار اطلاعا تی زا ده ای فن آوریی رسا نه ای نو، خد متی به روشنگران کرده است که با بهره برداریی مناسب ازآن می توانند دیریازود به عمر زمستان سیا ست رنج آور پا یان وآغازگر بهارسیاست شوند!
شا یان یاد آوری می باشد که ،هم استعمارزائی های فاشیست هم استعمارزائی های تروریست می توانند ازفن آوریی نوین رسا نه ای بهره برداری کنند. مثلا،طالبان که ازنظرذهنی وفکری درعصربوق زند گی می کنند ؛ مانند انسان عصر مدرن ازتلفون همراه وفسبوک وانترنت بهره برداری می کنند؛ همچنان که ، طالبان دریشی پوش با وجود لباس مدرن وذهن باقی ما نده درعصربوق ازآن بهره برداری می کنند. همزمان با بهره برداری ازرسانه های مدرن ،طالبان ریشو ودریشی پوش در ادامه ای زمستان سیاست درفغانستان همسوی دارند. ازاین رو،هم دموکراسی وقانون وحقوق بشر هم دین را موفقانه مسخره کرده اند!
بهرحال ،بهارطبیعت فرا رسید وفرا رسیدن آن را به مردم گرفتارحکومت فاسد وتروریسم وفقرزاده ای آن ازته دل تبریک گفته به ایشان می گویم وازایشان می خواهم که همزمان با پذ یرا یی ازبهارونوروزآن درفکر پا یا ن دادن به زمستان سیا ست شوند. بنا برآن،ازمردم رنج دیده فغانستان به خصوص فرهنگیان وآگا هان آن ها می خواهم که برای رسیدن به بهارسیاست ، کارهای زیررا بکنند: نخست، مخالفان نوروزرا به حیث دشمنان تاریخ وفرهنگ وخوشحا لی مردم بکوبند! دوم ، عا مل های طولا نی شدن زمستان سیاست را ریزبینا نه بررسی ، شنا سا یی ودرجهت کنارزدن آن ها مبارزه خستگی نا پذیر نما یند. تا جا ی که نویسنده مطالعه کرده است، مسا یل زیر کمک بد وام زمستان سیاست درآه وفغانستان کرده اند:نخست ، خود فروخته ونامردمی بودن سیاست کاران یا استعمارزایی ها. دوم،عد م ظهور حزب های سیاسی مدرن وفراقومی درجامعه چند قومی فغانستان. سوم ،بهره برداریی مغرضا نه ای استعمارزایی ها ازتفرقه های قومی ومذ هبی برای ادامه استعمار زایی گریی خود شان .چهارم، بهره برداریی شیا یا دان وتروریستان از مذ هب وکرختی مردم درسیا ست. ازاین رو، به نفع فرهنگیان فغانستان می دانم که متحدا نه به روشنگری دست بزنند. عملی که به عمراستعمارزایی گری وزمستان سیاست پا یان وآغازگرعصر نو درفغانستان خواهد شد.

Thursday, 14 March 2019

گفت وگوهای یک فاشیست افغان با تروریستان افغان دردوحه ،شکست خورد

ابراهیم ورسجی
بیست وچهارم ماه حوت 1397
ازروز25 فوریه ، تا روز13 مارس / 22 ماه حوت، 16 روز ، گفت وگو های نام نهاد صلح میان خلیلزاد ، یک فاشیست افغان ونما ینده امریکا ونما ینده های طالبان ، یا تروریستان افغان ودراصل نما یند گان پاکستان دردوحه ادامه دا شت. درپسین روز گفت وگو ها ، دوطرف ازپیشرفت درآن سخن گفتند اما روشن نسا ختند که چه پیشرفتی صورت گرفته است؟ همین که ازپیشرفت صورت گرفته درگفت وگو ها یادی نمی شود ، نشانگرشکست آن می باشد. درزمینه ،دراخبارساعت دهم روزچهاردهم مارس درتلویزیون الجزیره ، دیدم وشنیدم که ، جیمزبی ، خبرنگاروتحلیلگرانگلیسی آن چنین ابرازنظرکرد:" دوطرف ازپیشرفت سخن می گویند ومشخص نمی کنند که چه پیشرفتی میسرشده است؟ همچنان، آقای جیمزبی درباره ملا برا در، رئیس هیات طالبان که تازه اززندان پاکستان رها و به دوحه فرستاده شده است،گفت که را بطه پاکستان با امریکا بسیارتیره شده است. ازاین رو، بارها کردن ملا برادرونما ینده طالبان ساختن او درگفت وگو های دوحه ، می خواهد درمناسبات خود با امریکا بهبود بیاورد. افزون برآن ، یاد آور شد که ، حکومت افغانستان درباره گفت وگو ها درظاهرابرازخوش بینی کرده است ؛ اما برخی افراد آن بسیارنگران می باشند" یعنی گفت وگوهای دوحه را بطه به ترمیم مناسبات پاکستان وامریکا دارد نه اعاده صلح درافغانستان. معلوم است که، چنان صلحی به نفع طالبان وبا دارآن ها می باشد نه به نفع حکومت کا بل. بهرحال، ازپیش معلوم بود که ، گفت وگو ها وموضوع های مورد بحث درآن ها وطرف های گفت وگو ها را بطه به صلح درافغانستان ندارند. ازاین رو ،بهتراست که ، برای توضیحات بیشتر، خد مت خوانند گان عرض نما یم که دو مقا له قبلا دراین زمینه ارا یه کرده ام که هم درصفحه فسبوکم هم درسا یت های:" اند یشه " و" انسان گرایی" دردسترس می باشند. اگربیاد خوانند گان وبلاک های " اند یشه" و" انسان گرایی" ودوستان فسبوکی ام باشد ، درنوشته های قبلی ، مسا یل زیررا مهمترین موضوعات گفت وگوهای دوحه رد یف بندی کرده بودم:
نخست، تعیین زمان عقب نشینی نیروهای امریکا یی ازافغانستان ؛
دوم، عدم استفاده گروه های تروریستی ازخاک افغانستان علیه امریکا ودیگرکشور ها؛
سوم ، اعلام آ تش بس؛
چهارم، شروع گفت ها میان طرف های دا خلی.
ازبازگشت روزقبل خلیلزاد به امریکا واظهارات او مبنی براین که درباره دو اصل اول تفاهم شده به مقام های امریکا یی گزارش وگفت وگو ها درباره دواصل دومی دردوحه ازسرگرفته می شود ، آشکارشد که درهمان دواصل نخست هم تفاهم صورت نگرفته است. جالب این است که ، همزمان با بازگشت خلیلزاد به واشنگتن ، یک مقام پنتاگن / وزارت دفاع امریکا صریحا اعلام کرد که تصمیمی درباره عقب نشینی سربازان امریکا یی ازافغانستان روی دست نیست. ازاین رو، به حیث یک تحلیل گرسیاسی سیاست خوانده ،گفت وگوهای دوحه را شکست خورده اعلام می کنم. بعد ازاعلام شکست گفت وگو های شا نزده روزه دردوحه ، بهترمی دانم که درباره علت های آن ابرازنظرکنم.
درباره ای علت های شکست گفت وگو های دوحه ، بهتراست که آن ها را به عامل های داخلی وخارجی جمع بندی ودرباره شان ابرازنظرنما یم. تا جای که فهم سیاسی بنده اجازه می دهد ،ما نع ها درسرراه گفت وگو های کنونی وبعدی دردوحه ، یا جای دیگری ، قرارزیرقا بل جمع بندی می باشند:
نخست، عامل های خارجی ؛
دوم ، عا مل های داخلی.
دررا بطه به عا مل های خارجی ،روشن است که تضاد منافع امریکا وپاکستان دررا بطه به سلطه برموقعیت استرا تژیک افغانستان وبد بینی دیگرکشورهای جهان و منطقه نسبت به کارنامه های دیروزین وامروزین وفردای آن ها دراین کشورتروریسم زده وویران شده جای می گیرند. دررابطه به عامل های داخلی ،به صراحت می گویم که عدم حضورمردم حتا حکومت امریکا یی کابل درگفت وگو های دوحه ، برجسته می باشد. موضع طالبان هم روشن است وآن اینکه ، آن ها با حکومت افغانستان بخاطردست نشانده امریکا بود نش گفت وگو نمی کنند وبا با دارش ، یا امریکا گفت وگو می کنند. ازاینکه مردم ودیگرنیروهای درگیر درسیاست جاریی افغانستان ، طالبان را نوکرپاکستان وبی اختیارمی دانند وهمچنان با دارطالبان را دشمن درجه اول کشورخود هم می دانند. درزمینه، طالبان ودراصل تروریستان ،خم به ابرونمی آورند. مثلا، طالبان درگفت وگوهای دوحه ، بیشتراصرار بر عقب نشینی نیروهای امریکا یی ازافغانستان دارند وازبحث درباره مسا یل اصلی حتا گفت وگو با حکومت کا بل خود داری می کنند.
بنا برآن ، می خواهم دررا بطه به دومسئله ، با طالبان نما یان تروریست وجا هل سخن بگویم : نخست،یاد تان هست که زیرفرما ندهی نصیرالله با بر ، وزیردا خله پاکستان ، علیه دولت اسلامی جهادی ها جنگ وتباه کاری کرد ید! همچنان ، یاد تان هست که نصیرالله با بر،فرمانده شما ، موزیم وآرشیف ملی افغانستان راغارت کرد ویک خانم امریکا یی کارشناس درامورآثارتاریخی آن خانه ای اورا به حیث موزیم غارت شده افغانستان رسا نه ای کرد. ازاین رو، ازاصرارتان بر عقب نشینی سربا زان امریکا یی معلوم می شود که می خواهید سربا زان پاکستانی را درپوشش منافقانه ای ملا ها وطالبان ، جا نشین آن ها نما ئید! البته که ، همین اکنون ، درهربخشی ازمناطق بیرون شهری افغانستان که حضورتروریستی دارید، یک افسرپشتو زبان آی اِس آی باریش مصنوعی فرمانده تا می باشد. مثلا، ازبخش پشتون نشین وردک،یک دوستم گفت که درمنطقه ای ما ، طالبان را افسران پاکستانی روزریشو وشب ریش تراشیده اداره می کنند! دوم ، شما تروریستان ونوکران پاکستان، با ید بدانید که مردم نه حضورسربازان امریکا یی، نه شما و نه سربا زان ریشوومنا فق پاکستانی را درخاک خود می خواهند. البته که ، مردم افغانستان حضورسربازان امریکا یی را درخاک شان بر حضورسربازان منافق پاکستانی ترجیح می دهند! این ترجیح هم نتیجه تروریسم وتباه کاری شما وبا دا ران پاکستانی تان درسرزمین آن ها ونیا کان شان می باشد. وقتیکه ازسرزمین نیا کان سخن می گویم ، بدا نید که اکثریت مطلق شما طالبان بی خبر ازدین ازمنطقه های قبا یلی پاکستان می باشید وازتذ کره های پاکستانی تان هم همه آگا هان اصلا خرا سا نی آگا هی دارند وافغان های دریشی پوش همزبان شما درحکومت مسخره ای کا بل هم می دانند وانکارمی کنند وانکارشان هم به پشتون ها هم به غیرپشتون ها ضربه زده است.
ازاین رو، اگرشما طالبان تروریست واکثرا ناتوان ازقرائت قرآن وقا تل مردم افغانستان، خوا هان صلح می باشید، به نفع تان می دانم که کارهای زیررا بد ر ستی انجام دهید:نخست ، خود را ازچنگا ل نظا می های منا فق وتباه کارپاکستانی ودشمن اسلام وافغانستان رها کنید؛ دوم، خود را از دسته های تروریستی - زیرزمینی - تباه کاربیرون وبه یک حزب سیا سی مبد ل ومبارزه ای مد نی وقانونی را آغازنما ئید؛ سوم، بدا نند که آبرو وعزتی برای اسلامیت وافغانیت باقی نگذا شته اید ؛ چهارم، ازبرخورد منا فقانه ای ارتش پاکستان با جهادی ها وویران کردن کا بل درس عبرت بگیرید؛ پنجم ، بیاد تان بدهم که درماه سیتامبر2001 درپشاوربودم که ،ژنرال خا لد رئیس آی اِس آی ازامریکا برگشت واین خبررا رسا نه های پاکستانی نشر کرد ند که آرمی تاج معاون وزارت خارجه امریکا به اودرواشنگتن گفته بود که اگرازحما یت تروریستان دست برندارید، با بمبارد مان های هوایی به عصر سنگ سوق تان می دهیم. بنا برآن ، درتلویزیون پاکستان دیدم که مشرف اعزام کننده طالبان ازکویته به قند هار وحا می شان درکا بل ، گفت که بخاطرامنیت دستگاه اتومی مان ،ازکمک به تروریستان موجود درکا بل ( طالبان والقاعده ) دست برداشتیم وامریکای دالردهنده طالبان هم آن ها را بدون خون کردن بینی شان روا نه ای کویته وپشاورکرد.
طوریکه دیده شد، مشرف برای حفاظت سلاح اتومی پاکستان ، ازکمک به اداره ای وحشی ای طالبان دست برداشته کمک به فروپاشی آن کرد. بنا برآن، اگرترامپ تهد ید آنچنا نی را متوجه دستگاه اتومی پاکستان کند، بدون شک، آی اِس آی ، شما طالبان نما ها را نه تحویل امریکا بلکه تحو یل غنی ، نوکرآن خوا هد داد! این را هم بیاد دارم که سناتورجان کری ، رئیس روابط خارجی سنای امریکا ، در سال 2011 ، درراولپندی ، با پرویزکیانی ، فرمانده ارتش پاکستان گفت وگو داشت ودروقت مرخصی مهمان ، میزبان به او گفت که اگراطمنان بدهید که مزاحم دستگاه اتومی ما نمی شوید ، نمی گذارم که یک طالب ازپاکستان وارد افغانستان شود. معنای سخن کیا نی این است که تروریسم طالبان، ابزار او برای نگهداریی بم اتومی پاکستان می باشد نه گروهیکه درافغانستان صلح بیاورد وتوحش خود را بنام شریعت به مردم به خصوص زنان ما نند گذ شته تحمیل کند. ازاین رو، به نفع طالبان می دانم که به پیشنهاد های پنج گا نه ای با لاعمل کرده خود را بیشترازین منفوردرگاه خدا ومسلمان های افغانستان نه کنند.

Saturday, 9 March 2019

مسا یل مورد بحث میان خلیلزاد وطالبان دردوحه ؛ رابطه به تامین صلح درافغانستان ندارند

ابراهیم ورسجی
نزدهم ماه حوت 1397
دوروز پیش، در یک مقا له ، درباره نگرانی های زنان افغانستان ازگفت وگوهای نما ینده امریکا ونمایند گان طالبان دردوحه ، ابرازنظرکرده بودم. درنویشته ای کنونی، می خواهم ازمسا یل مورد بحث درگفت وگوی خلیلزاد / نما ینده ای امریکا ونما یند گان طالبان دراموری منوط به تا مین صلح درافغانستان پرده برداری کنم. ازاین نگاه که ،ازآغاز گفت و گو های نام نهاد صلح تا کنون ،مرتب آن را ازطریق رسا نه های جهانی ومنطقه ای پیگیری کرده ام ؛ فایده مند می باشد اگراز بی را بطه بودن مسا یل مورد بحث دوطرف با خوا ست مردم واوضاع افغانستان مفصل سخن بگویم.
تا اندازه ای که ، موضوع های مورد بحث درگفت وگو های نام نهاد صلح میان دوطرف دردوحه را پیگیری کرده ام ؛ برایم معلوم شده است که ، مسا یل زیر مهمترین آن ها می باشند:
نخست،چگو نگی مبارزه با تروریسم پس ازتوا فق صلح؛
دوم، زمان بیرون شدن نیروهای خارجی ازافغانستان ؛
سوم،گفت وگو ها میان افغان ها ؛ یعنی گفت وگو ها میان حکومت کابل وتروریستان برای تحقق صلح؛
چهارم، آتش بس؛
تازه ترین موضوعات رسانه ای شده ، بیا نگراین است که، طالبان هم آتش بس را رد کرده اند هم خواستارایجاد حکومت موقت وکنترول خود شان بر وزارت های داخله ، دفاع وریاست امنیت ملی برای تامین امنیت خود شان شده اند. با توجه به جنا یت ها وترورهای که تاکنون علیه مردم افغانستان کرده اند،دراختیارداشتن مسئولیت نهاد های نامبرده کمک به زنده ماندن خود شان درکا بل می کند. ازاین که پاکستان ، یا آقای طالبان ، مردم افغانستان به خصوص آگاهان آن ها را دشمنان نمره یک خود ساخته است، کنترول نهاد های دفاعی وامنیتی درظاهر توسط طالبان ودراصل توسط آی اِس آی ، برا یش مهم می باشد. همچنان ، رسا نه ای شدن مسایل نامبرده وواکنش خلیلزاد نسبت به آن ها، بیانگراین است که او آماده پذ یرش خواست طالبان نمی باشد. واقعیت این است که ،طالبان اختیارگفت وگو های مثمرصلح با خلیلزاد را ندارند. به این خاطرکه ،ابزار تروریسم پاکستان برای رسیدن آن به عمق استراتژیک درافغانستان می باشند.
بنا برآن، برای مبارزه با تروریسم وتا مین صلح درافغانستان، بستن مرکزهای تروریستان درپاکستان در گام نخست وقطع کردن شاخه های آن درافغانستان درگام دوم دارای اهمیت می باشد. ازاین رو ، بررسی چهاراصل نامبرده ، خواست تازه طالبان ورا بطه آن ها با تامین صلح درافغانستان ، ضروری به نظرمی رسد. درزمینه ، مشکل یا ابهام درسیا ست افغانی امریکا این است که ، ازبحث درباره را بطه میان تروریسم وطالبان ، شا نه خالی می کند. معلوم است که ، علت چنان شا نه خالی کردنی درظاهر تبرئه طالبان ازتروریسم درگذ شته وحال می باشد. ازاین نگاه که ،امریکا هم نمی خواهد تعریفی ازتروریسم بیرون دهد هم بنام جنگ علیه تروریسم وارد بازی درافغانستان شده هم بخاطر نصب مهره های نا بکاربه قدرت درکا بل مبارزه اش علیه تروریسم شکست خورده است. بنا برآن، حق دارد که با تروریستان گفت وگو ودرفکرمردم افغانستان که خیرحتا درفکرمهره های بی خاصیت وناتوانِ نصب کرده ای خود درحکومت کا بل هم نشود.
ازاین نگاه که ، طالبان هم یک گروه چند شاخه ای تروریستی می باشد هم اختیارآن دردست نظامی های شیادی پاکستانی می باشد. ازاین رو،به اشاره بادارخود هم به امریکا دروغ می گوید هم آماده نیست که با حکومت دست نشانده آن درافغانستان گفت گونماید. بنا برآن ، ازخلیلزاد نما ینده ای امریکا می خواهم که توجه دا شته با شد که خو د ش یک امریکا یی وطالبان پاکستانی می باشند ؛ پس، چه را بطه با افغانستان دارند که درباره صلح درآن گفت وگو می نما یند؟ می دانم که حکومت اشرف غنی وعبدالله هم نماینده ای مردم افغانستان نمی باشد؛ با وجود آن ، به نفع امریکا می دانم که اول ، با مردم وحکومت افغانستان ، دوم ، با پاکستان ، وسوم ، با طالبان ، یا شاخه ای ریشوی آی اِس آی ، گفت وگو نما ید. ازاین که ، رابرت گیتس ، وزیر دفاع قبلی امریکا درکتاب خود:" وظیفه " ، اعتراف کرده است که امریکای های مسئول درامورافغانستان چیزی درباره ای این کشورنمی دانند واشتباه کرده اند که بجای کاربا مردم با نهاد کاران غیر دولتی کارهای پُرهزینه وبی نتیجه کرده اند"! پس ، خلیلزاد ،افغانِ امریکا ی هم حق دارد که نه با مردم افغانستان بلکه با طالبان / شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان دردوحه گفت وگو وبه آن پسوند گفت وگو های صلح بدهد!
بنا برآن ، به حیث یک نویسنده وتحلیل گرسیاسی سیاست خوانده ،مسئولیت تاریخی ای خود می دانم که گفت وگو های نما ینده ای امریکا با طالبان دردوحه را بی ارتباط به صلح وخواست مردم افغانستان معرفی نما یم. ازاین نگاه که ، امریکا نا درست وارد جنگ علیه تروریسم شده بود ونا درست وقت وامکانات خود را تا کنون تلف کرده است، حق دارد که نیروهای جنگی ای شکست خورده ای خود را ازافغانستان بیرون نماید ؛ اما نه بنام گفت وگوهای صلح با دشمنان صلح دردوحه. جالب این است که ، گفت وگوی نما ینده ای امریکا با نما ینده های طالبان تروریست، دراین باره هم بوده است که بعد ازبیرون شدن نیروهای امریکایی ازافغانستان ، این کشور مورد استفاده تروریستان القاعده وداعش قرارنگیرد!
ازاین رو، به نفع امریکا می دانم که درک کند که درافغانستان القاعده وداعش وجود ندارند. به این خاطرکه، بعد ازاشغال عراق توسط امریکا درماه آوریل 2003 ، عربستان دوست امریکا به کمک ارتش پاکستان، اعضای القاعده ای سنی را به عراق برد تا علیه القاعده شیعه ای عراقی ومتحد حکومت آخوند یی ایران مبارزه نما یند.ازاین سبب که ، اعضای القاعده ، بیشترعربستا نی وکمی ارد نی بود ند، با عرب های سنی- عراقی را بطه برقرارکرده نتوانستند. طرفه این که ، سنی ستیزیی حکومت شیعه ای امریکا یی - ولایت فقهی عراق ، باعث ظهورداعش ازعرب های سنی- عراقی شد والقاعده پشت معرکه افتاد. بنا برآن ، عربستان هم اعضای القاعده را به یمن برد هم به حمایت ازداعش سنی علیه داعش شیعه ای طرفدارایران آخوندی پرداخت.
بهرحا ل، وقتیکه بهارعربی ، حکومت وحشی بشاراسد را لرزاند وحکومت آخوند یی ایران وروسیه به حمایت آن رسید ند ونیروهای میا نه رو مذ هبی وسکولارسوری را سرکوب کرد ند؛ بسیاری عرب های سنی دنبال تند روان مذ هبی رفتند. دنباله رویی احسا سی-اجباری که کمک به گسترش قلمرو داعش درعراق وسوریه وتحریک "شام" / شا خه ای بومی القاعده دردومی کرد. طوریکه دیده شد ، ورود ترکیه وعربستان به بازیی سوریه وعراق، ودربازکردن اولی به جوا نان مسلمان وساده ای کشور های غربی برای پیوست به داعش وتحریک شام،وضع را پیچیده ترساخت. ازاین رو، داعش یک پد یده ای عراقی- سوری به شرکت جوا نان مسلمان ساده وگرفتار بحران هویت غربی می باشد ؛ نه پد یده ای افغانی- حتا پاکستانی.
ازاین لحا ظ که، آی اِس آی / شا خه ا اطلاعا تی- امنیتی ارتش پاکستان سرشیطان را بارها خشک تراشیده وازامریکا میلیارد ها دالربنام جنگ علیه کمونیسم روسی وتروریسم مذ هبی گرفته است، برای بخشی ازطالبان افغان- پاکستانی که خاستگاه آن ها قبا یل افغان دوسوی مرزدیورند می باشد، نام داعش داد تا درواشنگتن، پکن ، مسکو، تهران ، ریاض ولندن فریب کاری نماید! فریب کاریی که تاوان آن را مردم افغانستان پرداخته ومی پردازند. بنا برآن ، به نفع امریکا وحکومت دست نشانده اش درافغانستان می دانم که متحدا نه سه کارزیررا انجام دهند:نخست،به بهترسا ختن حکومت داری درافغانستان اولیت بد هند. دوم ، به گفت وگو های دوحه توجه بیشتر نکنند. سوم ، درتبا نی با هند ، پاکستان را واداربه بستن کارخانه های تروریست پروری درخاکش نما یند. درغیرآن ، با تمرکزبه گفت وگو های دوحه ، به تروریستان وبادارشان فرصت ترورها وتباه کاری های بیشتری فراهم می کنند.

Thursday, 7 March 2019

گفت وگوهای امریکا با طالبان دردوحه ونگرانی های زنان افغانستان

ابراهیم ورسجی
هفدهم ماه حوت 1397
امسا ل ، روزهشتم مارس/ شا نزدهم حوت که روز جها نی زنان برسمیت شنا خته شده است، روزی خوشا یندی برای زنان افغانستان معلوم نمی شود! به این خاطرک، امریکا ، یا فرمانده جنگ علیه تروریسم طالبان که اد عا می کرد " برای بهبود وضع زنان افغانستان کارکرده ومی کند"؛ هشت روزمی شود که خلیلزاد ، نما ینده آن ونما ینده های طا لبان / گروه زن ستیزدردوحه / پا یتخت قطردرحال گفت وگو ومعا مله گری می باشند. گفت وگو ومعا مله گری ای که درآن هم حکومت دست نشانده امریکا درکا بل حضورندارد هم با عث ترس ونگرانی زنان افغانستان شده است. نویسنده که ازروزآغازگفت وگو ها تا کنون ، واکنش های مردم ، حکومت کا بل وزنان را درپیوند به آن پیگیری کرده است ؛ به این نتیجه رسیده است که بزودی وآسا نی دستاوردی برای آن قا بل پیش بینی نمی باشد. البته ، بد لیل های زیر:نخست، بازیی دوگا نه ای طالبان. مثلا، هم دردوحه با نما ینده ای امریکا گفت گومی کنند هم درداخل افغانستان به عملیات تروریستی شد ت بخشیده اند که یک نمونه ای آن حمله تروریستی به گردهمایی سا لروزشهادت مزاری در روزهفتم مارس / شا نزدهم حوت درغرب کابل می باشد. دوم، نبود حکومت کا بل درگفت وگو ها بخاطرخود داریی طالبان ازگفت وگو با آن. سوم ،نبود نما یند گان واقعی مردم درگفت وگو ها. چهارم، ابرازترس ونگرا نی زنان ، یا بیشترازنیم مردم افغانستان ازچا نه زنی های پشت پرده ای گفت وگوهای دوحه با درنظرداشت برخورد وحشیا نه ای طا لبا ن با آن ها دردوره اما رت نام نهاد اسلامی شان وبستن مکتب های دخترانه دربرخی مناطق روستا یی درنتیجه تروریسم ودانش ستیزیی آن ها.
با توجه به عا مل های یاد شده ، نتیجه دادن گفت وگوهای نما ینده امریکا با طالبان دردوحه ،آسان به نظرنمی رسد. ازسوی دیگر، خلیلزاد نما ینده امریکا درباره گفت وگو ها ابرازخوش بینی کرده ومی کند ؛ درحالیکه ، برخی مقام های دفاعی ، امنیتی ودیپلماتیک آن کشور درواشنگتن ، ازنتیجه دادن آن خوش بین به نظرنمی رسند وحق هم دارند که چنین نظری دا شته با شند. به این خاطرکه ، هم کشورشان با وجود مصرف های زیادی مالی وجا نی درجنگ هفده ونیم سا له علیه تروریسم درافغانستان موفق نشده هم اعتراف به شکست وامتیاز دادن به تروریستان وحامی شان / پاکستان را دشوار وزیان بخش به منافع بلند مد ت خود دراین بخش ازجهان می دانند.
ازاین رو، لازم می دانم که درزمینه مفصل ابرازنظرکنم. اینجا نب که ازآغازجنگ نام نهاد امریکا علیه تروریسم بتاریخ هفتم ماه اکتوبر 2001 تا کنون شاهد ادعای آن وحکومت دست نشانده اش درکا بل درجهت بهبود وضع زنان وبازی های دوگا نه پاکستان می باشد ، با ورمند شده است که شکست ابرقد رت دربرا بر تروریستان پاکستانی نتیجه غلطی های خو دش می باشد نه توانمند یی تروریستان. مثلا، وقتیکه امریکا ، درماه دسامبر2001، طالبان ریشو را بدون خون کردن بینی شان روانه ای پاکستان وودرماه ژانویه 2002 طالبان دریشی پوش را به قد رت درکا بل نصب کرد، مصروف نوشتن پیش نویس به کتاب دوجلدی" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ " بودم. بنا برآن ، یک فصل به عنوان:" اداره موقت،توقعات ، موانع ومشکلات" به جلد دوم آن اضافه ودرآن نوشتم که :" اداره سازی وتامین امنیت، بازسازی وبازگشت آوارگان" با ید دراولویت گرفته شوند.
شا یان یاد آوری می باشد که ،اداره سازی ، تامین امنیت ، بازسازیی اقتصادی وبازگشت آوارگان ؛ مسا یلی بود ند ومی باشند که هم تروریسم را ریشه کن هم صلح وثبات را درافغانستان تامین می کرد ند. مثلا، بازگردا نیدن آوارگان ازپاکستان وایران به افغانستان، نیروی بشری یا مواد خام تروررا ازارتش پاکستان وشاخه ای به اصطلاح قد س سپاه پاسداران ایران بیرون وموقع تروریست پروری به آن ها نمی داد! متا سفا نه ، امریکا ونا تو با وجود حضور بیشتراز هفده ونیم سا ل وهزینه های زیادی جا نی ومالی درجهت پشتیبانی ازحکومت دست نشانده ای خود درافغانستان ،موفق درانجام کارهای یاد شده به خصوص بازگشت آوارگان نشد ند. ازنظر نو یسنده ، علت عمده عدم موفقیت امریکا ونا تو ، نا بکاری وفساد پیشگی ای کرزی ، غنی وعبدالله ، ودسته های کته شکم - تهی مغزآن ها می باشد. دسته های که هم کمک های امریکا را تلف کرد ند هم با بازنگردا نیدن آوارگان کمک به سربازگیری ازآن ها توسط ارتش پاکستان وتروریستستان کردن افغانستان کرد ند.
بنا برآن ، به صراحت می گویم که دست نشانده های نا لایق امریکا درافغانستان ، با بی کفا یتی ونا دا نی واشتهای صاف خود درسوء استفاده ازکمک های آن کشورودیگرکشورها ،هم دراداره سازی ، بازسازی ، تا مین امنیت وبازگشت آوارگان شکست خورد ند هم با عث شکست جنگ امریکا علیه تروریسم هم مشوق پاکستان درکمک رسا نی به تروریستان شد ند. این که دست نشاند گان نادان امریکا جنگ آن علیه تروریسم را ضرب صفرکرد ند ؛ یک پهلوی مسئله می باشد. یعنی آن ها ارزش های انسا نی مانند: حقوق بشر، دموکراسی ، حکومت قانون ، آزادی بیان ورسا نه ها وآوردن تغییرات مثبت وسازنده درزند گی زنان درجامعه سنتی وجنگ وتروریسم زده افغانستان را هم بازاری وبی ارزش ساختند.
مثلا، هم کمیسیون حقوق بشر به ریاست یک زن اِن جی اوکارساختند هم درکا بینه وزارت امورزنان را ساختند هم چند زن را وارد پارلمانی گرفتار درچنگال تفنگ داران ، قبیله گرا یان، ملا ها ومافیای مواد مخدرکرد ند. خنده داراین است که، ده ها شبکه ای تلویزیونی بی مضمون وبی پیام هم ساختند. پاکستان که ازقبل می دانست که که کرزی وتیمش وغنی وتیمش با مردم را بطه ندارند وجهادی های تاجیک وهزاره وازبک وپشه ای- نورستا نی- بلوچ هم که مخالف آن بخاطرحما یتش ازتروریسم طالبان شده بو د ند،فرصت را غنیمت شرده دوکاررا درافغانستان کرد: نخست، با استفاده ازنوکریی کرزی وتیمش به آی اِس آی، توسط آن ها ستون پنجم خود را دردرون ساختارحکومت ایجاد کرد. دوم، طالبان والقاعده را بازسازی وبه کمک کرزی وستون پنجم اول وارد منا طق مرزی غرب خط دیورند ودوم به سوی شهرها سوق داد.
طرفه اینکه ، حکومت رئیس جمهور جورج بوش هم بازسازیی طالبان والقاعده توسط آی اِس آی وصادرکردن دوباره آن ها به افغانستان را تحمل کرد هم به پاکستان بنام عضوکمپ مبارزه با تروریسم کمک های مالی ونظامی کرد! کمک های که با کمی تفاوت دردوره حکومت اوبا ما ادامه یافت. خنده داراین است که ، پاکستان با بهره برداری ازهمان کمک ها تروریستان را تقویت ونگذا شت که جنگ امریکا علیه تروریسم موفق شود. تاسف باراین است که ، رئیس جمهور ترامپ هم درسال 2017 ، به پاکستان مانند سلف خود کمک کرد! خوب است که درماه اوت 2018 ، با اعلام استراتژیی جنوب آسیایی خود نگرانی درذهن نظامی های دو دوزه بازپاکستانی خلق کرد.
درحا لیکه ، سیاست رئیس جمهور ترامپ دررا بطه به تروریست پروریی پاکستان با تهد ید وتطمیع همراه شده است. نا گفته نما ند که، امید واری درذهن نظامی های پاکستانی خلق کرده است تا ازطریق کمک نما یشی به گفت وگو های طالبان با خلیلزاد / نما ینده ای امریکا، بازیی نوتری را آغازکنند. البته این گونه که ، هم دوباره کمک های مالی ونظامی امریکا را کمایی کنند هم ازطریق کمک به گفت وگو های طالبان با خلیلزاد عمق استراتژیک خود درکابل را پیگیری کنند. معلوم است که، پیگیریی تازه ای سیاست کسب عمق استراتژیک درکا بل توسط پاکستان ، ناشی ازشکست جنگ امریکا علیه تروریسم درنتیجه ای بازیی دوگانه ای آی اِس آی / بخش امنیتی آن کشورمی باشد. خوش بختا نه، مردم افغانستان هم ازپاکستان هم ازتروریستان طا لبانی آن نفرت دارند. وقتیکه نفرت زنان ، یا نیم مردم افغانستان از طالبان را به نفرت مردان ازآن ها اضافه کنم،این نتیجه بد ست می آید که تنها بسته کردن مرکزهای تروریست پروری درخاک پاکستان وبهترساختن حکومت داری درافغانستان صلح وامنیت را تامین می کند نه گفت وگو های دوحه. درغیرآن، مخا لفت زنان ودسته های قبلی مخالف تروریسم طالبان با گفت وگو های دوحه جمع بد بینی غنی وتیم ارگ نشینش با آن،وضع دیگری را رقم خوا هند زد. وضعی که سازگاربا منافع امریکا درافغانستان نخوا هد بود.

Tuesday, 5 March 2019

پاکستان ؛ منا فقانه ، ازتروریست پروریی خود دربرابر هند ،عقب نشینی کرد

ابراهیم ورسجی
پانزدهم حوت 1397
پاکستان ؛ بخاطر حمله تروریستی لشکرابوجهل/ شا خه ای ریشوی ارتش خود ، بتاریخ 14 ماه مارس ، درپلوامه ، درکشمیرزیراداره هند که درآن 41 نفرازشبهه نظامی های هندی کشته شد ند ، زیرفشارحکومت مودی قرارگرفت. طوریکه د یده شد، نخست وزیرمودی به فشار سیاسی بسنده نکرده به پا یگاه لشکرابوجهل درمحله با لا کوت درکشمیرزیراداره پاکستان ،حمل نمود. حمله ای که نغمه ای جنگ را به گوش فرمانده ارتش وطالب عمران خان ، نخست پاکستان نواخت. نویسنده که رو یداد های پاکستان وهند را ازروزحمله ی تروریستی لشکرابوجهل درکشمیرهند وبعد ازآن حمله هوای هند به با لاکوت/ پا یگاه لشکرابوجهل درکشمیرزیراداره پاکستان را تا کنون پیگیری کرده ؛ به این نتیجه رسیده است که فرماندهان تروریسم درراولپندی / پا یگاه ارتش پاکستان بسیارنگران واکنش های سخت ودرشت هند می باشند. هندی که برآن مودی ، یک هند وی بنیاد گرا حکومت می کند وآماده هست که به هرعملی انتقام جویا نه علیه پاکستان دست بزند!
آری ، درحالیکه هند مودی آماده درس عبرت دان به نظامی های تروریست پروری پاکستان می باشد،فضای سیاسی ورسا نه ای درمنطقه وجهان هم به نفع او رقم خورده است. مثلا، روزاول ماه مارس ، برای اولین بار، وزیرخارجه هند درگردهمای سازمان همکاری های اسلامی درابوظبی شرکت وبه شد ت به سیاست تروریست پرور پاکستان حمله کرد. حکومت پاکستان که توقع دعوت هند توسط عرب ها را نداشت، وزیرخارجه ای خود را به گردهمای نامبرده نفرستاد. معلوم است که حضوروزیرخارجه هند درگردهمای ابوظبی ونبود وزیرخارجه پاکستان ؛ بیانگر شناخت تروریست پروریی پاکستان توسط عرب ها می باشد.
افزون برآن ، امریکا هم به فشارهای خود بر پاکستان افزوده است. ازفشارهای سیاسی امریکا برپاکستان بخاطرتروریست پروریی آن درافغانستان که همه ای آگا هان اطلاع دارند ، اما قید وبست آن کشوربرپاکستانی های که عزم سفر به آن کشوررا دارند،مطلب تازه می باشد. مثلا، روزپنجم مارس / چهاردهم حوت، درسا یت روزنامه جنگ ، چا پ پاکستان خواندم که امریکا مد ت ویزا / روا د ید به پاکستانی های روا نه ای خود را ازپنج سال به سه سال کا هش داده وبه فیس ها / قیمت های روا د ید ها هم افزوده است. بطورنمونه، قبلا ، فیس یا قیمت ویزای پاکستا نی ها 160 دالربود که به 192 دالربا لارفت. مد ت زمان روا د ید خبرنگا ران پاکستانی روانه ای امریکا سه ماه تعیین شده ومد ت زمان حضورکارمندان دولتی پا دیپلمات های پاکستانی به آن کشورحسب ضرورت کاری شان تعیین شده است. یعنی دیگرامریکا ازپاکستا نی ها به خوبی پذ یرا یی نمی کند وعلت عمده آن ها معلوم است که سیا ست تروریست پرور ارتش پاکستان ونا توانی سیاسی های پاکستانی درمانع شدن ازآن می باشد.
درسطح منطقه وجهان هم ، معلوم شده است که کشورها ، پاکستان را تروریست پروربرسمیت شنا خته اند. شنا سا یی که به نفع هند می باشد. واضح است که، شنا سا یی نامبرده به نفع افغانستان هم تمام می شود. متا سفا نه ، ازاین که افغانستان حکومت کارآمد ندارد ،ازانزوای پاکستان بهره برداری کرده نمی تواند. بهرحال ، همین که هند می تواند به انزوای بیشترپاکستان درمنطقه وجهان بیفزاید ، به نفع مردم افغانستان می باشد. ازاین نگاه که،هند زیراداره ای مودی ، می داند که پاکستان درتروریست پروری شاخ ودُم درآورده است ؛ هم به پایگاه لشکرابوجهل درمحله با لا کوت درکشمیر زیراداره پاکستان حمله کرد هم به فشارهای سیاسی ودیپلماتیک خود به آن افزود هم رهای یک پیلوت / هوا بازخود توسط طالب عمران خان را که توسط رسا نه های پاکستانی صلح جویا نه تبلیغ شد ، جدی نگرفت. بنا برآن ، هم کم اهمیت گرفتن رها یی هوا بازهم فشارهای سیاسی برپاکستان میوه داد.
بطورنمونه، روزسه شنبه پنجم مارس ، درسا یت روزنامه ای اردو زبان جنگ خواندم که وزارت داخله پاکستان 44 عضو گروه ابوجهل را زندا نی کرده است. درهمین روز، درصحه نخست روزنامه انگلیسی دادن / با مداد هم عکس های تند روان دستگیر شده به نما یش گذاشته شده اند. می دانم که زندانی شدن افراد گروه ابوجهل توسط وزارت داخله پاکستان ،برای کا هش تنش درمناسبات تنش آلود دهلی نو واسلام آباد صورت گرفته است. دراین راستا،روزپنجم مارس، درشبکه تلویزیون الجزیره ، دید م که سخن گوی یک نهاد مطا لعات پالیسی درهند، آن را بی اهمیت خواند. همچنان، روزنامه هندوستان تایمز، دریک تبصره هشدارگونه گفته است که درصورت تکرارعمل تروریستی بالاکوت، هند به هراقدامی دست خواهد زد. بنا برآن ، می توانم بگویم که بی اهمیت نامیدن زندانی شدن تروریستان درپاکستان ، توسط سخن گوی نهاد نامبرده وهشدار هندوستان تایمز،ریشه دربازی های دوگا نه قبلی ارتش پاکستان دارد. مثلا، بار ها دیده شده است که فرماندهی تروریست پرورارتش پاکستان هم تروریستان را به کشمیر هند اعزام وکارهای تروریستی کرده ومی کند هم وقتیکه دید که هند آماده اقدام نظامی شده است،به نخست وزیر اجازه می دهد که شیوه ای آشتی جویا نه درپیش گرفته مانع حمله شود.
ازاین رو،بهتراست که کمی به سابقه دوگانه بازی کردن های ارتش پاکستان اشاره نما یم. درسال 1998 ،درپشاوربودم که نوازشریف کمک به بهود مناسبات پاکستان وهند کرده بود. سیا ستی که باعث شد اتل بهاری واچپای نخست وزیر هند با موتربه لاهور بیا ید وبه میزبان خود بگو ید که اول با ید مناسبات دیپلماتیک وتجاری مان را بهبود بخشیم ودوم درباره حل نزاع کشمیر تصمیم بگیریم که مورد پذ یرایی نوازشریف هم قرار گرفت. اما نظامی های جنا یت کار آن برنامه را به این خاطرتخریب کر دند که هند یک اقتصاد کلان است وپاکستان دارای یک اقتصاد کوچک می باشد ودرصورت عملی شدن نظرمهمان ،اقتصاد پاکستان دراقتصاد هند منحل می شود وجای برای بحث درباره نزاع کشمیرباقی نمی ماند.
بنا برآن، پروزمشرف که فرمانده ارتش بود، در کارگل درمنطقه ای کوهستانی کشمیر هم آتش جنگ را مشتعل کرد هم مانع مناسبات بهتردوجانبه شد هم با کود تا حکومت نوازشریف را سرنگون کرد. بعد ازکود تا ، ذلیلانه به آگره نزد واچپای رفت تا آتش مشتعل کرده ای خود را خاموش نماید. وقتیکه درسال 2008 ،تاریخ مصرف مشرف برای امریکا سپری شده بود ، نوازشریف ازمکه به لاهوربرگشت ومبارزه انتخا با تی میان حزب مردم وحزب مسلم لیگ شروع شد، دریک گردهما یی انتخا با تی درکشمیر زیراداره پاکستان گفت که:" آنقد رخیا نتی را که ار تش پاکستان به کشمیری های پاکستانی وهندی کرده است، هند کرده است!" نوازشریف درسال 2017، بعد ازانکه نظامی ها برخلاف قانون سلب صلاحتش کرد ند، دریک گردهمایی درلاهورگفت که :"پاکستان را ازاستعمار انگلیس آزاد کرد یم واززیرسلطه ای نظامی ها آزاد کرده نتوانستیم." ازاین رو،اکنون درزندان زند گی می کند وداد گاه دلیل واضح برای محاکمه کردنش ندارد!
شا یان ذکراست که ، نظامی ها بدودلیل درانتخابات ماه ژوئیه 2018 پاکستان مداخله وطالب عمران خان را نخست وزیرساختند:نخست،نوازشریف وحزب اورا درسیاست کناربزنند. دوم، حرکت "محافظت ازپشتون ها" به رهبریی منظورپشتین ،جوان پشتون وزیرستانی را که خواست آن "متوقف کردن تروریست پروریی ارتش ازپشتون ها "می باشد را سرکوب وبه حساب طالب عمران خان ، پشتون پنجابی تمام کنند. جالب این است که ، نظامی ها هم کمربه نابود کردن حرکت محافظت ازپشتون ها بسته اند هم ازعمران خان پشتون بی پا یه درمیان مردم خواستند که پیام های چاپلوسانه به مودی ارسال ومانع حمله اوبه پاکستان تروریست پرور شود. خوشبختانه ، مودی گفته است که محاصره سیاسی- دیپلماتیک پاکستان بخاطر تروریست پروری اش درگام نخست است وکیفردهی جنگی آن درگام دوم می باشد. به این معنا که ، سیا ست با صطلاح آشتی جویا نه ای طالب عمران در دهلی نو ارزشی ندارد! ازاین نگاه که ، بزودی انتخابات پارلمانی درهند برگزار می شود،نظامی های دودوزه بازپاکستانی نگران پیروزی دوباره مودی می باشند. معلوم است که ، درهند دموکراسی حاکم است ونظامی ها نظامی گری وسیاسی ها سیاست می کنند. برخلاف،درپاکستان که دموکراسی نیست ، نظامی ها هم ترورهم سیاست به نفع تروریسم می کنند.
بنا برآن ، چه مودی درانتخابات پیش رودر هند موفق شود وچه رهبرحزب کنگره کامیاب شود، درهردوحالت ، وضع به نفع نظامی های پاکستانی تغییرنمی کند. به این خاطرکه،هم حزب جا نا تا ، یا هند وستان بزرگ هم حزب کنگره ، پاکستان را کشورتروریست پرورمی دانند. افزون برآن، درهردو حزب نامبرده ، افراد موثر زیاد وجود دارند که پاکستان را یک ولایت موقتا جداساخته شده ازهند می دانند وباوردارند که دیریازود با ید به هند بزرگ ملحق شود. ازاین رو، به نفع مردم به خصوص فرهنگیان وسیاست مداران پاکستان می دانم که دست نظامی های جنا یت کاررا ازسیاست کشورخود قطع نما یند. دراین صورت،مردم پاکستان ازطریق همزبانی با مسلمان های هند وهم دینی وهمفرهنگی با مسلمان های افغانستان وایران همسو شده کمک به توسعه اقتصادی وخوش بختی ای خود وتمام منطقه می کنند. درغیرآن، من فارسی زبان که سال ها درپاکستان مهاجر بودم و زبان اردوزبان دومم شده است ؛ آینده ای بهتری برای پاکستانی ها درزیرچکمه نظامی ها نمی بینم.

Sunday, 3 March 2019

استبداد پذ یری ، تند روی ، تروریسم مذ هبی وخشونت ؛ به فرهنگ مسلمان ها تبد یل شده اند

ابراهیم ورسجی
سیزدهم ماه حوت 1397
ازیک ماه بد ین سو، نوشتن مقا له های زیرعنوان های:" فرهنگ اسلامی" وفرهنگ مسلمان ها" ومرزگذاری میان آن ها را شروع کرده و چند بخش آن ها را به نشر رسانده ام که ، هم درصفحه فسبوکم هم درسایت های :" انسان گرایی" و" اند یشه دردسترس خوانند گان می باشند. با وجود این که ، هنوزهم سخن های زیادی درباره فرهنگ اسلامی برای گفتن دارم ، برای بیان بهتروضع فلا کت بارکنونی مسلمان ها وشاخ ودُم نشان دادن مستبدان وتروریستان مذ هبی ای دست پروده شان ، بهتر دانستم که به قلم فرسا یی درباره ای فرهنگ وسیاست نا شاد مسلمان ها بیشترتمرکزکنم. به این خاطرکه ، هیچ روزی نیست که تروریستان طالبان نما با استفاده ازفساد پیشگی ونا توا نی ای حکومت افغانستان ، دراین کشوردارای تاریخ نا شاد سیاسی آدم کشی نکنند. خنده داراین است که ، طالبان یا شاخه ای ریشوی ارتش پاکستان ، تروروتوحش را درافغانستان به کمک نظامی های پاکستانی می کنند. نظامی های شیادی که هم مولوی ها را ابزارکرده ازمدارس آن ها طالبان نا توان ازقرائت قرآن وتروریست را بیرون کرده افغانستان را به تروریستستان تبدیل کرده اند هم با یک عمل تروریستی درپلوامه درکشمیرهند ، به مودی نخست وزیرآن کشور چا پلوسی می کنند تا به آن ها حمله نکند!
بهرصورت ، نظامی های شیاد ومنا فق وتروریست پروری پاکستانی درتروروتوحش ومسلمان کشی تنها نیستند. مثلا ،وها بیت عربستان وولایت فقهی ایران با استفاده ازسرما یه های باد آورد نفتی کشورهای زیر کنتول ظا لمانه ای خود ،عراق ، سوریه ویمن را میدان کارزار مسلمان کشی ساخته وفرهنگ مسلمانی خود را خوب تربه جهان نما یش داده ومی دهند. تاسف باراین است که ، حکومت های مستبد قبلی درعراق ویمن وحکومت وحشی کنونی درسوریه ، کمک به تباه کاری های بیشترآن ها کرده اند تا مردمان خود را خوب تربیا زارند وبکُشند! درلیبی هم ،سرهنگ قذافی به بریتا نیا ، فرانسه وامریکا ، بها نه داد تا اورا روا نه ای زبا له دان تاریخ ومردم کشورش را گرفتار حکومت فاسد ی مانند : حکومت های: افغانستان وعراق وجنگ سالاری مانند خلیفه هفتروخرده جنگ سالاران اوباش ودزد نما یند. درسوما لی هم ، امریکا درسال 2008 ، با براندازیی حکومت جنبش داد گاه های اسلامی که درآن کشورجنگ سالارزده امنیت را برقرارکرده بود،کمک به ظهورگروه تروریستی الشباب / جوانان کرد. گروهیکه مانند طالبان افغان- پاکستانی مصروف آدم کشی می باشد. غمبار ترازسوما لی ،داستان دموکراسی درمصرنظامی زده می باشد. مثلا، امریکا ، اسرائیل ، عربستان وامارات متحده ، با کمک های سیاسی ومالی به نظامی های خود سرمصری ، درماه ژوئیه 2013، نخستین حکومت منتخب آن کشوربه رهبریی محمد مرسی را سرنگون وحکومت کود تا چی ای را به فرماندهی ژنرال فتاح سیسی درجای آن شکل داد ند که مطا بق برآورد د ید بان جهانی حقوق بشر، 60 هزارومطا بق برآورد مروان بشاره ، تحلیلگرتلویزیون الجزیره ، 70 هزار زندانی سیاسی - عقید تی دارد. این که ژنرال سیسی کود تا چی ای نا توان ازجنگ با اسرائیل برای آزاد یی فلسطین ، چه تعداد مصری های معترص را درمیدان ناصریه ای قاهره بعد ازکود تا درماه ژوئیه ای 2013 کشت وزخمی کرد،شمار آن ها را همه آگا هان جهان می دانند.
جا لب این است که ، ژنرال سیسی درستمگری برمصری ها درکشورهای عربی تنها نیست. بطورنمونه، بیشترازدوماه می شود که مردم سودان مصروف مظاهره علیه عمربشیر ، کود تاچی ای می باشند که از 1989 تا کنون آن ها را به برد گی گرفته وآماده نیست که به دموکراسی تن دهد.همچنان ،ده ها معترض را کشته وصد ها نفر آن ها را زندا نی کرده وحکومت یک سا له اضطراری هم اعلام کرده است. معلوم است که ، سودان قبل ازبشیر حکومت منتخب داشت. یعنی آقای بشیر هم یک حکومت منتخب را برانداخت هم 30 سال سودانی ها را به اسارت گرفته فقر،استبداد وستمگری را برآن ها تحمیل کرده است. فقر واستبدادی که نتیجه ای آن ها خیزش های توده ای کنونی می باشد. خیزش های سرتا سری که زبا له کردن بشیر وحکومت سیاه کارش هد ف عمده آن ها می باشد.
درالجزایر هم ،طوریکه دیده شد، در سال 1991 ، جبهه ای نجات اسلامی دریک انتخابات دموکراتیک ، برنده شد. شرم آور این است که ، نکولای سرکوزی وزیرداخله وقت فرانسه گفت که :" برما ست که اجازه دهیم بر الجزایر اسلامی ها حکومت کنند یا نظامی ها؟" بعد از چراغ سبز وزیرداخله فرانسه ،نظامی ها کود تا ونتیجه انتخابات را باطل وحکومت نظامی اعلام کرد ند. حکومت نظامی- وحشی ای که مسلمان های معتد ل ودموکراسی خواه را سرکوب وتند روان مذ هبی را تقویت کرد. طرفه اینکه ، دربرخورد میان تند رو ها ونظا می ها ، طبق برآورد رسا نه های بین المللی دوصد هزار نفرکشته شد ند. غمبا راین است که ، بی ثباتی تا سال 1999 درالجزایر ادامه یافت. بنا برآن ، نظامی های کود تا چی عبدالعزیز بوتیفلیقه را بقد رت نصب کرد ند که تا کنون مستبدانه برمردم آن کشورحکومت می کند. البته با چهارانتخابات تقلبی- ریاست جمهوری. اکنون که نوبت انتخابات تقلبی پنجم رسیده است، بوتیفلیقه 82 ساله ومفلوج که با چوکی راه می رود ؛ نشسته درچوکی روزسوم مارس / دوازدهم حوت ، به کمیسیون مسخره انتخاباتی آمد و برای دوره پنجم خود را کاند ید کرد !
برخلاف بوتیفلیقه وحکومت داریی ستمگرانه اش ،یک یا دوهفته می شود که درشهرهای مهم الجزایر ازجمله الجزیره / پایتخت ،مردم به مظاهره پرداخته به کا ند یدا توریی او نه گفته ومی گویند. حکومت سرکوبگر بوتیفلیقه هم تا کنون 183 معترض را زخمی کرده است ومعلوم نیست که چند صد نفررا زندانی کرده است؟ ازاین نگاه که ، سیاست به معنای ارسطویی ، یا سا مان بخشیدن امورشهر یا جامعه مطا بق نیازها وخواست مردم درکشورهای مسلمان رایج نشده است وفرمان روایی کردن بزور بنام سیاست دست بالا پیدا کرده است. بنا برآن،سیسی ها، بشیرها، بوتیفلقه ها و...حق دارند برخلاف خواست مردم برآن ها حکومت کنند وازاداره های پولیس ونظامی ها نه صند وق های آرا ء ، آرا یی آن ها را بیرون ودموکراسی نمای هم کنند وبر پیشا نی ای مخالفان ورقیبان خود چسپ تروریست بودن هم برای جلب حما یت امریکا واروپا بزنند.
بنا برآن ، به صراحت می توانم بگویم که استبداد ، تند روی وتروریسم مذ هبی ، کرختی عوام وسلطه ای نو استعمارگری، فرهنگ سیاسی ومسلمانی ای را درجا معه های مسلمان به وجود آورده اند که جزتوحش وبد بختی برای مسلمان ها ووا دارکردن شان به قبول حکومت های خود سروفقرزا ، یا فراربه سوی اروپا وامریکا وکا نادا، چاره ای دیگری ندارند. تاسف باراین است که ،تند روان وتروریستان مذ هبی ومستبدان پرورش دهنده شان ،اسلام را مخالف دموکراسی وحقوق بشرمی دانند. خنده داراین است که ،مستبدان تا زمانی که تروریستان حکومت داریی ننگین شان را با خطرمواجه نکنند ، آن ها را کمک می کنند. برخلاف ، وقتیکه ایجاد خطرکرد ند یا ازخظ قرمز عبورکرد ند، خود را مخالف تروریسم اعلام می کنند تا حمایت های امریکا واروپا را کمای کنند. اگرامریکا واروپا حمایت شان نکرد ند، به مسکو وپکن پرسه می زنند تا قیمت خود را با لا ببرند. کاری ذلیلانه ای که اکنون نظامی ها وسیا سی های پاکستانی می کنند تا امریکا دوباره تحویل شان بگیرد.
ازاین رو، به نفع روشنفکران وفرهنگیان وعالمان اصیل مذهبی می دانم که کارهای زیررا انجام دهند: نخست ،مبارزه درجهت اصلاح فرهنگ عا مه ای مستبد پذ یروفرهنگ سیاسی استبداد زده کنند. فرهنگ سیاسی که ماکیاولی بسیار خوب ازآن پرده برداری کرده است. مثلا، ماکیا ولی به تاریخ سرزده ودرکتاب خود"شهریار" پرسشگرانه چنین گفته است:" چرا پس ازسرنگونی داریوش سوم بد ست اسکند رمقد ونی ، کسی ازایران به مقا ومت برنه خا ست؟ فقدان ما لکیت بیرون ازما لکیت مطلق پاد شاه برهمه چیز- عامل عد م مقاومت می باشد. اودرجای دیگری ازکتاب شهریار،خلیفه عثما نی را با پاد شاه فرانسه مقا یسه می کند ومی گوید: کا فی است که خلیفه عثما نی را برداریم تا کل امپراتوری فروپا شد؛ درحا لیکه، برافتا دن پاد شاه فرانسه قطعات مقا ومت یا برآمدن مالکان بزرگ دراقصی نقاط فرانسه را باعث می شود." به سخن دیگر،ماکیاول می خواهد بگو ید که تمام فرانسه متعلق به پاد شاه آن نیست که با فروافتادن وی متلاشی شود. بنا برآن ،می توانم با قاطعیت بگویم که جهان بینی مسخ شده ای دینی،فرهنگ خرافاتی ، اقتصاد فساد زده وگرفتاردردست قد ر مداران سیاسی، مذهبی وتجاری، ملوک الطوایفی / بزرگ مالکی ای سلطا نی ، جامعه های مسلمان را گرفتارپس ما ند گی علمی ، فرهنگی، فنی ، اقتصادی ،اجتما عی وسیاسی کرده است. اینجا است که نقش عالمان اصیل دینی وفرهنگیان برجسته می شود تا کاردوم را انجام دهند: دوم، مسئولیت نو اند یشی واصلاح طلبان مذ هبی می باشد که فرهنگ منجمد ومتحجر مذ هبی وعوام زده را متحول نما یند. اینکه کار عالمان اصیل دینی می باشد. برای تقویت آن ، مسئولیت تاریخی فرهنگیان می باشد که تمدن وفرهنگ غربی را بد قت بررسی وبه جامعه های مسلمان معرفی نما یند ، تا آن ها ازتجربه فرهنگی، علمی، فنی وتمد نی غرب بهره برداری وجامعه یا جامعه های سنتی وعقب ما نده ای خود را وارد جهان مدرن کنند. درغیرآن ،مستبد ان ، ملایان مداح آن ها وتروریستان مذ هبی جنازه اسلام ومسلمان ها را برمی دارند.

Friday, 1 March 2019

عرب ها ؛ به نفع هند ، دردهن پاکستان ، مشت دندان شکن زد ند

ابراهیم ورسجی
یازدهم ماه حوت 1397
روزجمعه ، اول ماه مارس / دهم ماه حوت ، وزیران امورخارجه ای کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی در ابوظبی / پا یتخت امارات متحده عربی ، گردهمای داشتند. جالب این است که ،سال های زیادی می شود که هند بخاطر جمعیت بزرگ مسلمان خود ، خواستار عضویت درسازمان کنفرا نس اسلامی وسازمان همکاری های اسلامی می با شد. خوا ستیکه با مخالفت پاکستان مواجه وعربستان هم دربرابرآن ایستاد گی نمی کرد. برخلاف رد درخواست های گذ شته ای هند توسط عربستان با پا فشاریی پاکستان ، درگردهما یی روزجمعه ای وزیران امورخارجه ای سازمان همکاری های اسلامی ، خانم سشما ، وزیر خارجه هند به حیث عضو ناظر شرکت وسخنرانی بسیار خوبی ارا یه وپاکستان را بخاطر تروریست پروری اش به شد ت سرزنش کرد.
شاه محمود قریشی وزیرخارجه پاکستان ؛ بخاطر شرکت همتای هند یی خود ، درگرد همایی نامبرده شرکت نکرد تا به اعتراض او دررا بطه به تروریست پروریی نهاد های دفاعی - امنیتی کشورخود ش آری یا نه بگوید! درحالیکه ، می دانم شرکت وزیرخارجه هند وعدم شرکت وزیرخارجه پاکستان درگردهما ی وزیران امورجارجه ای کشورهای مسلما نی عضوسازمان همکاری اسلامی درابوظبی ، شکست بزرگ برای دیپلما سی پاکستان می باشد. ازشکست نامبرده ، معلوم می شود که سفرهفته ای گذ شته ای بن سلمان ولیعهد عربستان به هند وچین وواکنش های جها نی نسبت به عملیات تروریستی تروریستان مورد حما یت ارتش پاکستان درکشمیر زیر اداره هند، عرب ها را وا داربه پذ یرش هند به حیث عضوسازمان کنفرانس اسلامی وتو دهنی زدن به پاکستان کرده است.
ازسوی دیگر، پاکستان هم بد هکار عربستان وامارات متحده می باشد هم با زار کوچکی درمقا یسه با بازارهند برای سرما یه گذاریی عرب های پول دارمی باشد. افزون برآن ،نگاه منفی تازه ای امریکا نسبت به پاکستان بخاطرتروریست پروری اش درافغانستان وخشم بی سابقه ای آن ازجمهوری اسلامی ایران واحسا س خطررو به گسترش عرب ها ازملاگریی فقهی، بی تا ثیر دردعوت از وزیرخارجه هند توسط عربستان به گرد هما یی ابوظبی نمی باشد. بهررو ، بهرعلتی ازعلت های نامبرده وعلت های دیگری که بخا طرطولا نی نشدن نوشته ازآن ها یاد آوری نکرده شرکت وزیرخارجه ای هند درگرد هما یی وزیران امورخارجه کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی درابوطبی را مشت دندان شکن زدن عرب ها بد هن پاکستان تلقی وآن را عمل مفید درجهت مهارتروریسم درافغانستان وتامین صلح درجنوب آسیا وخاورمیانه ارزیا بی می کنم.
بنا برآن ، پیشنهاد زیررا به حکومت های افغانستان وپاکستان پیش کش می کنم:نخست،ازمستران : غنی وعبدالله می خواهم که هم درجهت بهترسازیی حکومت داری کوشش کنند هم ازسیلی که به رخسارپاکستان درگردهمایی سازمان همکاری های اسلامی درابوظبی توسط عرب ها زده شده است، بهره برداریی درست نما یند! معلوم است که ، حکومت پو شا لی غنی وعبدالله توان واراده ای چنان بهره برداریی را ندارند. ازاین رو، ازسیاست کاران وفرهنگیان ونهاد های کمرنگ جامعه مد نی ورسا نه دا ران افغانستان می خواهم که ، یا حکومتی های نا لایق بالا مقام را برای حکومت داریی خوب زیرفشاربگیرند یا خود وارد میدان شده کمک به بهبود سیاست واداره کشورخود کنند. دوم، از پاکستان می خواهم که سیا ست افغا نی ای خود را بازنگری کرده با بسته کردن مرکزهای تروریست پروری درخاک خود دنبال کسب دوستی ای مردم افغانستان بگردد. درغیرآن ، اگرامروزپا کستان با تروریست پروریی خود پرچم هند را درسازمان همکاری های اسلامی درابوظبی به اهتزازدرآورده است ، بدون شک ، فردا یا پس فردا خود را درمنطقه وجهان منفورترخواهد کرد!