چهارم سرطان 1397
این تحلیل در پیوند با مقاله ای زیر عنوان:" ناصرالدین شاه، سلطان عبدالعزیز، آیت الله خامنه ای وبها ئیان " نوشته ای خانم مریم دادگر، نشرشده درایران وایر، بتاریخ 27 ماه آوریل برابر با هفتم ماه ثور ارایه شده ست وهدف من روشنگری درباره ستم گری های حاکمان مسلمان بنام دین می باشد.ازاین که ، درصفحه فسبکم پخش شده است، بهتردانستم که در سایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند. این سه شخص منفوررا که عکس های ایشان را نظاره می کنید،ازراست به چپ، پاد شاه جنایت کارقاجار،طالب خامنه ای امیرملاتاریای ایران؛ وسومش هم سلطان عثمانی می باشد وموضوع همسوی شان هم تکفیر فرقه بها ئی وتبعید رهبرآن وبرخی پیروانش ازایران به بغداد وبعدا به استانبول ودرادامه آن به شهر حیفا درقلمروآن روزعثمانی واکنون قلمرو اسرائیل می باشد. جالب این است که،این سه جنا وروحشی که دوتا شان دردوزخ تشریف دارند وسوم شان بزودی به آن ها خواهد پیوست، بنام دفاع ازدین اسلام ،فرقه بهائی را تکفیروتبعید واکنون اذیت کرده ومی کنند. دراین باره، بهتراست که اول این سه عالی جناب را ازنظرقرآن معرفی وبعدا درباره مذهب بهای نظربدهم. من که تاریخ مسلمان ها را دقیقا خوانده ام؛ آن را برخلاف قرآن ومملو ازجنایت ها علیه مسلمان ها ونا مسلمان ها بنام اسلام یافتم. ازاین رو، تاریخ اسلام را همان 23 سال می دانم که قرآن به محمد ص نازل شده است وبا مرگ آن بزرگ مرد تاریخ بشریت، تاریخ مسلمان ها شروع می شود آن هم با خلیفه سازی برای او. خلیفه سازی که متضاد با قرآن وخاتم نبیین بودن اومی باشد. یعنی پیامبر پادشاه بی فرزند بود وبرایش خلیفه سازی کرد ند. خوب است که مردی با شهامتی درمسجد نبوی به عمرتاخت که رسول رسول الله بود وخلیفه ندارد وتوچطورخلیفه ای اوشدی؟ عمرکه آدم خوبی بود؛ گفت که بعد ازاین مرا امیرمومنان بگوئید نه خلیفه!
متاسفانه، با شهادت علی ، آدم های شریری مانند معاویه وابن عاص ویزید برمسلمان ها حاکم شدند وفرزندان رسول را درکربلا قتل عام کرد ند! ازآن تاریخ که جنایت بنام اسلام شروع شد تا کنون ادامه دارد وازشکم آن تروریسم مذهبی هم بیرون شد. بهرحال،معاویه وعمرو ابن عاص به اندازه صفوی ها وقاجاری ها وولی فقیه وحشی هم نبود ند! خوب است که سلطان های عثمانی مسلمان تر از قاجاری ها وولی فقیه بود ند! درباره مذهب بهائی،باید بگویم که ازشکم خرافات مذهبی شیعه صفوی- قاجاری وملا یا نش بیرون شد. البته که درآغاز، پیام دین سازی نداشت واصلاح طلب بود. برخلاف، خشونت شاه قاجار وملاهایش اصلاح طلبی آن را به دین نوسازی مبدل کرد. درباره دین نو شدن بهائی گری،تذکر دومسئله را لازم می دانم:نخست، قرآن ماندن افراد ودسته ها دردین وبیرون شدن آن ها ازدین را آزاد گذاشته است. درغیرآن،دوزخ وبهشت خدا معنای ندارد! ازاین رو، رفتار شاه قاجار،سلطان عثمانی وولی فقیه با بها ئی ها را خلاف قرآن می دانم. دوم،قرآن درحکومت داریی مسلمان ها،برعدل وشورا تاکید کرده است. درباره رعایت شورا وعدل مطابق قرآن هم،ازعمر خطاب وعمر عبدالعزیزکه بگذرم وعلی هم حکومتش قربانی بغاوت معاویه وابن عاص وطالبانی گری خوارج شد،مسلمان ها هیچ زمام دار عادلی نداشتند.عقب ماندگی مادی وعلمی واخلاقی ای کنونی مسلمان ها درمقایسه با مسیحی ها ویهودی ها حتا هندوها وبودای ها درسطح جهان؛ زاده حکومت های ظالم وعوام فریب بنام دین وملاهای توجیه گر ظلم وجورآن ها ازنظرفقه های مذهبی ومتضاد با قرآن می باشد!
0 comments:
Post a Comment