Posted on سپتامبر 24, 2015 in مطالب انتخابی, سرتیتر
saudi_arabia_4jh
منبع: پروپاگاندا
نويسنده: گلن گرینوالد
تارنگاشت عدالت
۱۶سپتامبر ۲۰۱۵
جنایات مستمر عربستان سعودی و «همکاران ائتلافی» آن به شدت و -وحشتناک- بر ایالات متحده آمریکا و بریتانیا پرتو میافکنند، نه تنها به این دلیل که این دو کشور از همپیمانان بسیار نزدیک رژیم عربستان اند، بلکه به این خاطر که با سخاوتمندی کامل، حاکم مطلقه عربستان را با اسلحه و اطلاعات امنیتی تأمین میکنند که برای از بین بردن مردم غیرنظامی یمن مورد استفاده قرار میگیرد.
دولتهای آمریکا و انگلیس مملو از هواداران رژیم عربستان سعودی است. آیا هنوز کسی به خاطر دارد که ريیسجمهور اوباما سفر رسمی خود را به هندوستان (که دست بر قضا این کشور را به تحمل مذهبی و احترام به حقوق زنان دعوت میکرد) به ناگاه قطع کرد و به ریاض به نزد پادشاه مرده این کشور پرواز کرد تا همراه با بلندپایگان هر دو حزب آمریکايی در مراسم خاکسپاری او شرکت کند؟
«دانیل کواژینسکی» نماینده محافظهکار مجلس عوام انگلیس، یکی از این هواداران پروپا قرص رژیم عربستان سعودی غروب جمعه در برنامه BBC Newsnight میهمان بود و از طرف مجری برنامه «جیمز اُ-براین» بیرحمانه به خاطر پشتیبانی از جنگ عربستان سعودی در یمن و همینطور به خاطر پشتیبانی این رژیم توسط دولت انگلیس و شرکتهای خصوصی تسلیحاتی مصاحبه و مؤاخذه شد.
BBC را میتوان به حق در مورد مسايل عدیدهای متهم کرد ولی این مصاحبه یک نمونه بارز این امر بود که ژورنالیستها چگونه باید از سیاستمداران و قدرتمندان بازخواست کنند. تمام این مصاحبه دیدنی است. «اُ-براین» چندین بار کوشش میکند تا «کواژینسکی» در مورد جنایات جنگی رژیم عربستان (که مورد پشتیبانی اوست) موضعگیری کند. ولی میخواهم یک نکته مشخص را برجسته کنم.
هر بار که کواژینسکی در مورد جنایات جنگی رژیم عربستان که مورد پشتیبانی تسلیحاتی دولت اوست، مورد سؤال قرار میگرفت، کواژینسکی طفره میرفت و در عوض میخواست بداند که چرا BBC در مورد حوثیهای خبیث که عربستان با آنها مبارزه میکند و عربستان مدعی است که آنها از طرف ایران کنترل میشوند، گزارش نمیکند (عجیب است). «اُ-براین» چندین بار در مورد نقش بریتانیا در جنایات سعودی سؤال میکند و باز کواژینسکی طفره میرود و موضوع را عوض میکند که چرا در مورد ایران و حوثیها گزارش نمیشود. «شما در نیوزنایت یک برنامه دارید و در هنگام خبرگزاری شما کسی مجاز نیست سد راه شما شود. برنامه شما علیه ائتلاف کشورهای خلیج تنظیم شده … چرا در مورد کشتارهای … قبایل حوثی گزارش نمیکنید؟»
«اُ-براین»، پس از این تذکر که BBC در مورد خشونت حوثیها هم گزارش کرده بود، هسته مرکزی توجه خود روی جنایات سعودی را اینطور توضیح داد:
«در این تحقیقات مسأله بر سر این است که آیا سلاحهای انگلیسی در اعمال جنایات جنگی عربستان سعودی سهیم هستند … حوثیها که همپیمانان ما و مشتریان ما نیستند. برای انظار عمومی مهم نیست که ژورنالیستهای انگلیسی در این مورد تحقیق کنند که آیا حوثیها دست به این یا آن اقدام زده اند. ما به عربستان سعودی اسلحه میفروشیم.»
توضیح «اُ-براین» دارای یک پیام مهم است: وظیفه اصلی یک ژورنالیست باید این باشد سوءاستفاده را در کشور خود و بین همپیمانان آن افشاء کند و کنترل نماید. همانطور که «اُ-براین» میگوید به نفع «منافع عموم» است که اقدامات بد دولت خودی مورد توجه قرار گیرد و نه اینکه به اقدامات دولتهای غریبه پرداخته شود که در قبال آن نه مسؤولیتی وجود دارد و نه اصلاً میتوان و یا تنها شاید بتوان تأثیر کمی روی آن گذارد.
باید این اصل برای همه کس روشن باشد. ولی متأسفانه عکس آن صادق است: بیشترین بخش گزارشدهی در رسانههای غربی (و برای گزارشدهی در ایالات متحده آمریکا در مورد مسايل بینالمللی به طور کل) تقریباً اینطور است: هه! ببين دشمنان ما، آنجا، باز چه دسته گلی به آب میدهند!» مشکل بتوان آن را با اعداد و ارقام بیان کرد. ولی به عنوان فردی که بخش عمده توجه خود را روی رسانههای آمریکايی و بحث و گفتوگوهای «کارشناسان امور خارجی» متمرکز کرده، میتوانم بگویم که ۹۵ درصد این گفتوگوها در مورد رفتار ناهنجار حریفان ما و تنها شاید ۵ درصد در مورد کژرویهای ایالات متحده و همپیمانان نزدیک آن است. یعنی درست مغایر موضع «منافع عمومی» که «اُ-براین» به درستی در مقام دفاع از آن برخاسته است.
در ابتدا تنها یک احساس بود، وقتی که یک موج عظیم اعتراضی علیه دولت ایران به خاطر دستگیری سهماهه ژورنالیست ایرانی- آمریکايی «رکسانا صابری» پدید آمد (تا دادگاه تجدیدنظر ایران او را مورد برائت قرار داد). پیدایش خشم به خودی خود جالب توجه نبود: اینکه ژورنالیستها از آزادی مطبوعات و همکاران خود دفاع میکنند، طبیعی و قابل ستایش است. جالب توجه این بود که دولت کشور خودی، یعنی ایالات متحده آمریکا ژورنالیستها را سالهای متمادی بدون اعلام جرم زندانی کرده، از جمله ژورنالیست آژانس خبری الجزیره که ۷ سال در گوانتانامو زندانی بود. ولی در این مورد سکوت مطلق حاکم بود. چطور میتوان به عنوان ژورنالیست آمریکايی در مورد تضییق مطبوعات ایرانی دست به اعتراض زد و همزمان با آن، تضییقات اعمال شده توسط دولت خودی را به کلی مورد اغماض قرار داد؟
این وقایع یک نقطه بحرانی را آشکار میکند: لذتبخش (و ساده) است که اعمال بد کشورهايی را که دولتهای ما آنها را خبیث مینامد، بزرگنمايی کرده و لعنت کنیم. ولی بزرگنمايی و محکوم کردن اعمال بد دولت خودی زیاد لذتبخش و در ضمن ساده هم نیست. ژورنالیسم بسیار پرارزشتر خواهد بود و به منافع عموم کمک بیشتری خواهد کرد، اگر شق دوم را دنبال کند و نه شق اول را. «اُ-براین» به این امر اشاره میکرد.
و تازه با حقیقت نیز منطبق است، زیرا ژورنالیستها بهتر میتوانند به عنوان سگ گله دولتهای خود عمل کنند تا در مورد دولتهای بسیار دور و متخاصم. ولی با اینحال وقتی که مسأله بر سر اقدامات بد دولتهای دیگر است، باز چشم میدرانند، آنها را بدنام میکنند، تحقیر مینمایند و از این طریق باعث تضعیف آنها میشوند. در اصل همه دولتها اینطور رفتار میکنند. اسم این کار را هم پروپاگاند میگذارند. در اغلب کشورها شهروندان بیشتر در مورد اقدامات بد دولتهای متخاصم اطلاع کسب میکنند ولی در مورد اقدامات بد دولت خودی خیلی کم آگاه میشوند. ژورنالیسم واقعاً مفید، درست این نکات تاریک را روشن میکند. ژورنالیسمی که آگاه میکند، نه ژورنالیسمی که تبلیغات دولت خودی را تقویت مینماید.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا همکاران ما ترجیح میدهند به کارهای بد دیگران بپردازند و نه کارهای بد طرف خودی. دلیل اصلی آن ماهيت استراتژیک آن است: وقتی که آمریکايیها خود را با رفتار بد پوتین، کره شمالی، ایران و یا کشور خبیث جاری و بیعدالتیها در آنجا مشغول میدارند، با چیزی مشغولند که نمیتوانند روی آن تأثیر بگذارند، درست برعکس کارهای بد دولت خودی و بیعدالتی در جامعه خود. منحرف کردن دايمی افکار مردم به سوی اعمال بد خلقهای دیگر هم اغواکننده و هم مخدوش کننده است و باعث ایجاد این برداشت میشود که رفتار بد (مثلاً دستگیری ژورنالیستها) فقط در آن کشورها ممکن است و نه در کشور ما.
فاکتورهای روانشناختی نیز نقش مهمی ایفاء میکنند: انسان خود را بهتر احساس میکند وقتی که بتواند دیگران را محکوم کند. روی همین اصل وراجیهای گزنده و تحقیرکننده یک ورزش مردمی شده است. وقتی که انسان بتواند دیگران را نقادانه محکوم کند، احساس آرامش میکند. از همین روست که در انجیل آمده «شاخ را از چشم خود بیرون کن، تا بتوانی تیغ را از چشم برادرت بیرون کنی.» به هرحال، خطاهای خود را مورد اغماض قرار دادن یک امر اغواکننده کلی است، که بسیار مطبوعتر و ارضاکنندهتر است.
هیچیک از این قواعد عمومی نیست و نیاز به هشدار دارد. خوب است که انسان فعالیت دولتهای متخاصم را بشناسد. ما میخواهیم که کماکان از آن کشورها گزارش دهیم و ژورنالیستها وقتی رفتار این دولتها را زیر ذرهبین قرار میدهند، وظیفه خود را انجام میدهند. اعمال بد کشورهای حریف نباید کتمان گردد و یا بیخطر جلوه داده شود، زیرا در آن صورت باز اغواکننده و پروپاگاند خواهد بود. و برخی از اوقات رفتار نادرست دولتهای دیگر باعث ایجاد آنچنان فجایع بشری میگردد، که مقابله همگانی را لازم و موجه مینماید. در آن صورت میتوان با تمام قدرت به آن پرداخت.
اما اساساً وظیفه ژورنالیستها (و در این رابطه همینطور وظیفه شهروندان) افشای رفتار بد دولت خودی است و نه دیگران. نقل قول پايین از نوام چامسکی که سالها متهم میشد بیهوده وقت زیادی را صرف اعمال بد دولت و جامعه خود میکند، لب کلام را ادا مینماید:
«تردید من عمدتاً متوجه ترور و خشونتی است که کشور من اعمال میدارد و آنهم به دو دلیل. اولاً، چون ما سرچشمه اصلی خشونت بینالمللی هستیم.
ولی مضاف برآن، به یک دلیل مهم دیگر، زیرا من میتوانم علیه آن اقدام کنم. و حتا اگر ایالات متحده آمریکا فقط مسؤول ۲ درصد این خشونت هم باشد، باز من در قبال این دو درصد مسؤولم. این یک ارزشیابی اخلاقی ساده است. یعنی ارزش اقدامات خودی وابسته به پیآمدهای قابل تصور و قابل پیشبینی آن است. قساوتهای دیگران را محکوم کردن ساده است. اینکار همانقدر دارای ارزش اخلاقی است که ما قساوتهایی را که در قرن ۱۸ رخ داد، محکوم کنیم.»
«محکوم کردن قساوتهای دیگران» نه تنها ساده است، بلکه معامله به صرفهای نیز هست، چه از نظر استراتژیکی، چه تبلیغاتی و یا روانشناختی و احساسی. به همین دلیل در سطح جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این امر دهها سال در آمریکا متداول بود و هنوز هم هست: اگر در مورد حمله، بمباران، پشتیبانی از مستبدان و شکنجه توسط دولت خود بنویسیم، فوراً از طرف یک ناسیونالیست مورد حمله قرار خواهیم گرفت که چرا در مورد روسیه نمینویسیم. در غیر آن صورت باید انگ جاسوسی برای کرملین را تحمل کنیم. به همین دلیل وسواس فکری که برخیها در غرب نسبت به اسلام و نه دولتهای خود، به عنوان علت اصلی زور و خشونت نشان میدهند، قابل درک است. تاکتیک کار اینطور است که با اشاره به شخص ثالث که مرتکب کارهای به مراتب بدتری میگردد، گناهان دولتهای خود خُرد جلوه داده شود.
نابترین قبیلهگرایی در شکل کلاسیک و بدوی خود: ديگران همواره مقصر هستند! از منظر ژورنالیستی این رویکرد جبونانه و متناقض است: چشموگوش آمریکايیها و دیگر غربیها دهها سال است که با زبان اهريمنیساز در بارۀ مخالفان آمریکا، از روسیه تا ایران و چین و مسلمانان، پر میشود. در آمریکا نشستن و این نوع برداشت را که عموماً پذیرفته شده است، به خاطر منافع شخصی و خودپسندی تکرار کردن بیارزش است، که نه نمایانگر جرأت گوینده است و نه اینکه اصولاً جالب است. آنچه که آمریکايیها فاقد آنند (و خیلی تأسفآور است) توجه ژورنالیستی به اقدامات بد دولت خودی است. چالش مستقیم در مقابل خزعبلات تبلیغاتی که روزانه تولید میگردد تا آنها طرف خودی را بیعیب و دلربا جلوه دهند.
این مصاحبه بسیار برجسته BBC نمونه درخشانی برای نمایش فضايل ژورنالیسم منتقد است و علاوه برآن، به وضوح نشان میدهد که ژورنالیسم وقتی که سختترین مسايل، یعنی اشاره به اعمال بد طرف خودی را مورد بررسی قرار میدهد و کسانی را که در کشور خود و یا در کشورهای نزدیک و همپیمان آن قدرت را در دست دارند مورد مؤاخذه قرار میدهد، تا چه حد ارزشمند است.
https://www.youtube.com/watch?v=Gi5z4M5dm4o
نماینده پارلمان انگلیس دانیل کواژینسکی اکنون تهدید میکند که از BBC و تولید کننده آن «یان کاتز» به خاطر این مصاحبه به دادگاه شکایت خواهد کرد. او به ویژه از این نظر خشمناک است، زیرا «کاتز» پس از مصاحبه مدارکی را در توئيتر قرار داده که ثابت میکنند کواژینسکی برای سفر به عربستان سعودی از طرف وزیر امور خارجه این کشور «هدیه» دریافت کرده بود. اغلب اینطور است که پرسروصداترین قهرمانان جنگی، خیلی حساس و زودرنج از آب درمیآیند.
گلن گرین والد که در ۶ مارس ۱۹۶۷ در نیویورک به دنیا آمد یک ژورنالیست، بلاگر، نویسنده و وکیل دادگستری آمریکايی است که با تنظیم و انتشار اسنادی که ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳ در اختیار او گذارده بود همراه با مصاحبهای با اسنودن در روزنامه گاردین شهرت جهانی یافت.
https://propagandaschau.wordpress.com/2015/09/16/glenn-greenwald-ein-scharfes-bbc-interview/#more-14854
امتیاز بدهید:
0 comments:
Post a Comment