Wednesday, 12 August 2015

بحران اقتصادی، بیکاری وفرارجوانان ازافغانستان؛ روبه گسترش دارند
نویسنده: ابراهیم ورسجی
درسال جاری خورشیدی، ازگسترش حملات تروریستی به مردم کوچه وبازارتوسط طالبان وتلفات غیرنظامی ها هم حکومت افغانستان هم دوستان بیرونی آن هم سازمان ملل سخن ها بسیارگفته اند،اما ازبحران اقتصادی ، بیکاری وفرارجوانان به کشورهای همسایه وغرب ، کمترسخن گفته شده است.واقعیت این است که، رفتن شمارزیادی جوانان به اداره های پاسپورت درکابل وولایت ها، به گونه ی بی سابقه ی افزایش یافته است.همچنان، صف بندی جوانان برای کسب روا دید / ویزا ازایران به حیث مسیررفتن قاچاقی به ترکیه وازآنجا به یونان ، ایتالیا وکشورهای بالکان ، بیش ازاندازه طولانی شده است.افزون برمسیرایران- ترکیه - اروپا، مسیراندونیزی- استرالیا، وبه گونه ی کمتری مسیر روسیه ، اروپای خاوری- باختری هم مسافرانی دارد.
در مسیرهای یاد شده، در زمستان گذشته ، سخن ازتلفات بی شمار پناه جویان دردریای مد یترانه وسواحل استرالیا درمیان بود که شمارقربانیان ازکشورهای: ترکیه، ایران، عراق، سوریه، افغانستان وبنگله دیش،نامبرده شده بود،اماشمارعراقی ها، افغان ها وسوری ها به ترتیب بالاترازدیگرکشورهای نامبرده بود.گزارش های تازه نشان می دهد که شمارفراریان درحال بالارفتن می باشد.ازسوی دیگر، کشورهای اروپای غربی دروازه های خود را بروی آوارگان بسته کردند ؛ وروزشنبه 17 اسد، یونان اعلام کرد که شمارپناه جویان درحال عبوردرآن کشور ازمرز50 هزارگذشته است که بالاترازتوان آن کشورمی باشد؛ وروز پیشترهم، استرالیا اعلام کرده بود که ازپناه جویان غیرقانونی پذیرای نمی کند؛ وسازمان ملل متحد هم بارها ازکشورهای اروپای واسترالیا خواسته است تا درزمینه کمک نمایند.درهمین حال،بشرحقوق بشرسازمان ملل متحد وضع پناه جویان رسیده به اروپارا خراب ترازوضع شان درافغانستان، عراق وسوریه برآورد نموده است.
درحالیکه ، هم آوارگان مشکلات دارند هم کشورهای ثروتمند بحران اقتصادی را بهانه وسازمان ملل با توجه به جنبه ی انسانی مسئله تاکید می ورزد که کمک به نیازمندان شود، سوال این است که چرا کشورهای خاورمیانه بیشترین فراریان را تحویل جامعه ی جهانی داده اند؟ پاسخ پرسش یاد شده برمی گردد به کشورهای ناکام ازلیبی تا افغانستان. روشن است که، فراری ها ازکشورهای گونه گون می باشند، اما افغانستان درمیان کشورهای شکست خورده تولید کننده ی بیشترین شمارفراریان دارای وضعیت مهمی می باشد که توجه به آن هم ازنظرسیاسی هم ازنظرانسانی دارای اهمیت فزاینده می باشد.اهمیت فزاینده به این خاطرکه در 15 سال گذشته جامعه ی جهانی به ویژه امریکا، بیشترین سرمایه را به این کشورواریز کرد که دربازسازی اقتصاد ویران افغانستان موثرواقع نه شد.
ازاین رو، پرسش بنیادی این است که چرا کمک های بزرگ جامعه ی جهانی وازهمه بیشتر امریکا دربازسازی اقتصاد افغانستان میوه ی درخورخود را ببارآورده نتوانست؟ برای پاسخ بهتری پرسش یاد شده، بهتراست به عامل های زیرتوجه شود: نخست،بالا کشیده شدن نا اهلان و استفاده جویان به قدرت توسط بازی گران جنگ علیه تروریسم وغارت کمک های بشردوستانه توسط آن ها.دوم، پذیرش حکومت فاسدان برای حدود کمتراز15 سال در افغانستان.سوم، نقش بازی گران منطقه ی بویژه پاکستان درتقویت تروریسم وتباه کاری درافغانستان تا هم ازامریکا پول ستانی نماید هم با آن پول ها تروریستان را بازسازی وزمینه های شکست غرب دردولت سازی وجنگ علیه تروریسم درکشورجنگ زده ی ما فراهم نماید.درواقع، شکست غرب درفرایند دولت سازی درافغانستان وناتوانی با صطلاح تکنوکرات ها وتفنگ سالاران دراداره سازی کمک نمود به پاکستان تا القاعده وطالبان را بازسازی وموقع ندهد که درکشورما صلح وامنیت تامین شود.نتیجه ی شکست پروسه ی دولت سازی وغارت کمک های بشردوستانه وگسترش تروریسم، بحرانی بی سابقه ی اقتصادی، بیکاری وفرار جوان ها به بیرون می باشد.
درواقع، شکست مبارزه علیه تروریسم ،ناتوانی تکنوکرات ها وجنگ سالاران دردولت سازی وبازسازیی اقتصادی ؛ سبب شد تاکمک های گزاف مالی جامعه ی جهانی بویژه امریکا به افغانستان حیف ومیل؛ واول، یک اقتصاد مصنوعی؛ ودوم، ژرف ترین بحران اقتصادی به شانه ی مردم افغانستان بارکرده شود. بحرانی که هم کمک به تقویت تروریسم هم بیکاری هم اعتیاد هم فرار جوانان ازوطن جنگ زده ی ماکرده است.درحالیکه، شکست بازی گران بومی وغیربومی مبارزه علیه علیه تروریسم دردولت سازی وبازسازی اقتصادی کمک به بحران اقتصادی ، نا امیدی مردم وگسترش تروریسم کرده است،اما دراین شکست کمرشکن، دومسئله بسیارمهم به نظرمی رسد:نخست، فرارجوانان ازکشوربخاطربیکاری ودرماندگی.دوم، داعش یا طالبانِ چپن داعش به تن کرده جوانان را با پرداخت مبلغ های ماهوار پنجصد تاهزاردالر دعوت به پیوستن به مبارزات تروریستی خود می نماید.دراین بازارسیاه تروروتباه کاری،حکومت افغانستان حالت انفعالی گرفته ونمی تواند نقش خود را بازی نماید.بهرصورت، امید وار هستم که سران حکومت تکان خورده مسئولیت خود را انجام دهند.درغیرآن، فردا دیرخواهد شد.

0 comments:

Post a Comment