Tuesday 11 August 2015

سیاست افغانی پاکستان؛ وطالبان بعد ازملاعمر
همه ی هم وطنان جنگ، تروریسم وفقرزده ی افغانستان ازراه رسانه های شنیداری ودیداری ملی وجهانی دیدند وشنید ند که ملاعمرآخوند، امیرطالبان بیشترازدوسال پیش به گونه ی مرموزی دربیمارستانی درشهرکراچی درگذشته یا پس ازسپری شدن تاریخ مصرفش برای پاکستان، کشته شده است.اگرچه، برای ملاعمرآخوند، بخاطرجنایت ها، ترورها وبربریت های که توسط تروریستان زیرفرما نش یا بادارش علیه مردم افغانستان صورت گرفته است، کسی اشک نخواهد ریخت؛ مگرافراد شناخته ی شده ی کنش گردرستون پنجم پاکستان دردستگاه دولت نا به سامان افغانستان.به هرصورت، دراین نویشته ، نویسنده می کوشد سیاست افغانی پاکستان وکنش ها وواکنش های طالبان درپی مرگ ملاعمرآخوند وبازی دوگانه ی قاتلان یا حامیانش را به بررسی بگیرد، " تاسیه روی شود هرکه دراوغش باشد" ! درزمینه، مهم نیست که دغلکاران افغان باشند یا پاکستانی.هدف نویسنده بررسی ریاکاری ها ، دغلکاری ها وتباه کاری های می باشد که پاکستان دربیشترازچهاردهه ی گذشته به نام جهاد، مجاهد ،و طالبان که میوه ی تلخ وکشنده ی آن تروریسم کنونی وحضور نظامی، اقتصادی وسیاسی غرب به ویژه امریکا می باشد، براه انداخت وکشورما راهم ویران هم میدان تاخت وتاز بازی گران منحط - زرپرست بومی، منطقه ی وجهانی ساخت.بازی نا پاکی که قربانی آن مردم افغانستان وبهره گیرنده ی بزرگ آن تروریسم بومی ، جهانی ودست های ناپاک پشت سرش، یعنی پاکستان می باشد.
پس، بهتراست به خاطرمانع شدن ازدرازیی سخن؛ به گذشته ی ناشاد نه پرداخته، ازرخداد های منوط به مرگ ملاعمر، کشمکش بازماند گا نش برای تعیین جانشین او وبازی چند گانه ی پاکستان بیاغازم. باوجود اینکه ، مرگ ملاعمربسیارنا وقت اعلام شد، اما نا وقت اعلام شدن مرگ او، نشان ازبازیی تازه ی نظامی های پاکستانی درکشورمادارد.بازی که دفع آن توجه جد یی سیاست کاران افغانستان را می طلبد. واقعیت این است که، ادامه ی تباه کاری وبی ثباتی درافغانستان برای پاکستان همواره ی مسئله ی سود آوری بوده است؛ به این خاطرکه، برای ژنرال های بی مغزومفسد پاکستانی پل درآوردن ازطریق افزودن به رنج ومصیبت افغان ها کارسازبوده است.کارسازی که برای مردم پاکستان هم دور ازخطرنبوده ونمی باشد.مثلن، گرم کردن تنورجنگ وتوحش درافغانستان به بهانه ی مبارزه علیه ارتش سرخ برای پاکستان بسیار درآمد داشت؛ وپس ازآن، ویران کردن کابل توسط مبارزان نادان - زرپستِ مخالف شوروی ودرادامه ی آن ، پروژه ی طالبان که به تقویت تروریسم جهانی منجرشد،کمک کرد به خالی کردن جیب عرب ها وغربی ها بویژه امریکا توسط نظامی های پاکستانی که به گونه ی کمتری تاکنون ادامه دارد.
درحالیکه، گرم نگهداشتن تنورجنگ وتروریسم درافغانستان برای نظامی های پاکستانی منبع پردرآمد مالی بود ومی باشد؛ اما کارکرد جنایت کارانه ی آن مسلمان مآ بان ، به اقتضای شرایط ایجاب تغییررا می کرد.البته ، با نابود کردن مهره های کهنه وجا بجای مهره های نو درجهت ادامه ی همان بازی نا پاک تا بتوانند اززیرفشارغرب به ویژ امریکا هم فرار هم جیب های خود را پرنمایند.به طورنمونه، هم طالبان وگروه حقانی کهنه شده اند هم ایران باغرب به سازش روی آورده هم عربستان بخاطرمصروفیت های پرهزینه ی جنگی دریمن وعدم همکاری پاکستان درجنگ نامبرده، نمی خواهد بود جه ی ادامه ی تروریسم طالبان را مانند گذشته بپردازد هم جامعه ی جهانی ادعاهای پاکستان مبنی برخطر نفوذ بزرگ ساخته ی هند درکابل توسط اسلام آباد را پذیرانیست.ازاین رو، پروژه ی تروریست پروری پاکستان درافغانستان هم ایجاب تغییر قیافه هم کشتن ملاعمررا می کرد.مسئله ی که با تغییر نام بخشی ازطالبان بنام داعش، ایجاب قربانی کردن ملاعمرپس ازبن لادن را می کرد. اکنون که، هم داعش وارد میدان ساخته شده است هم ملاعمر روانه ی دیارعدم شده است، لازم است دانسته شود که نیتِ پاکستان دوگانه بازازبازی تازه اش چیست؟
برای پاسخِ پرسش یاد شده، باید گفت که، بر پایه ی این ضرب المثل فارسی که " خرهمان است،اما پالانش عوض شده است." پاکستان می خواهد بدون اینکه افغانستان وغرب به ویژه امریکا بداند که بازی دوگانه ی آن ادامه دارد، شکل بازی را تاحدی عوض نماید که کرده است. به این معنا که، هم اسلام آباد باداعش را بطه ندارد هم ملاعمرمرده است هم طالبان دارای رهبر تازه شده اند. مسئله ی که درصورت برخورد ناشیانه ی افغانستان وغرب با آن؛ می تواند به ادامه ی تروریسم وپول ستانی نظامی های پاکستانی ازامریکا کمک نماید.درگذشته هم ، سیاست افغانی پاکستان دررا بطه به طالبان این بود که، این گروه زیرتاثیرآن نیست وملاعمرهم ازآن کشورتروریسم را درافغانستان اداره نمی کند.همین که، ملاعمر، دونیم سال پیش، درکراچی کشته شده یامرده است، نشان می دهد که او هیچ کاره وآی اِس آی در راه اندازی واداره ی تروریسم درافغانستان همه کاره می باشد. روشن است که، هم ملاعمر هم جانشینش، ملااخترکه تاکنون همسوی درپذیرش رهبری او درگروه طالبان دچارکشمکش می باشد، مهره های بی اراده ی بود ومی باشد که باید ازنظامی های پاکستانی هدایت گرفته وبگیرد.درغیرآن، نه طالبانی ونه تروریسمی درافغانستان باقی خواهد ماند.
بهرصورت، پیش یا پس ازاعلام مرگ ملاعمر، رسانه ها گزارش داده بود ند که امریکا 336 میلیون دالربرای پاکستان پرداخته است تا علیه تروریسم درافغانستان برزمد.جالب این است که،هم کمک امریکا به پاکستان برای جنگ علیه تروریسم هم کمک این کشوربه گفت وگوهای صلح میان کابل وطالبان بزرگ ساخته شد که دور نخست آن به روز های 7 و8 ماه ژوئیه - 16 و17 ماه سرطان درمری زیرنظر نماینده های امریکا وچین صورت گرفت.ازهمه خنده داراینکه ، پیش ازآغازگفت وگوهای یاد شده، وزارت خارجه ی پاکستان وسخن گوی طالبان دردوحه، گفته بودند که گفت وگوهای یاد شده به تایید ملاعمرآخوند صورت گرفته است.برخلاف، سه هفته بعد، پاکستان تایید کرد که ملاعمر درماه آوریل 2013 مرده است؛ وسخن گوی طالبان دردوحه هم بخاطرسخن گوی اش ازیک مرد مرده استعفا داد وملااخترمنصور، رهبر تازه ی طالبان هم گفت وگوهای صلح باحکومت کابل را بهوده خوانده به ادامه ی جنگ تا تشکیل امارت اسلامی پا فشرده است! ازاین رو، برای امریکا وچین باید ثابت شده باشد که پاکستان تاچه حد افسارگسیخته وطالبان فاقد خود گردانی وگفت گوهای صلح زیرنظارت شان به خاطربازی دوگا نه ی ارتش پاکستان بی مزه ووقت کشانه می باشد؟
ازاین رو، برای امریکا، چین، حکومت افغانستان و سازمان ملل متحد،لازم است به گفته ها وکارکردهای پاکستان درجنگ علیه تروریسم وتشویق به اصطلاح گفت وگو های بی نتیجه ی صلح میان کابل وطالبان بازنگری وآن رازیرفشار قراردهند.دراین راستا، برای همه روشن شده است که پاکستان هم ازاعلام مرگ ملاعمر هم ازمخالفت رهبرتازه ی طالبان با روند گفت وگوهای صلح، خواسته های زیررا دنبال می نماید: نخست، وانمود می کند که طالبان خود گردان می باشند.دوم، خطرداعش را بزرگ ساخته به اهمیت گفت وگوهای طالبان با حکومت کابل درجهت دفع خطریاد شده تاکید می نماید.درحالیکه ، داعش چیزی جزتغییر قیافه ی طالبان حتا بد ترازآن ها نمی باشد.سوم، با اعلام مرگ ملاعمرودامن زدن به اختلافات میان طالبان ، آن عده ازطالبان را که تمایل به سازش باحکومت کابل دارند، ترورنموده تند روانِ زیرثرخود را دربرهه ی پسا ملاعمرآخوند براین گروه تحمیل وجنگ نیابتی خود علیه افغانستان را ادامه می دهد.همین که ، ملااخترمنصور هم ازگفت وگوهای قبلی درجهت تامین صلح باحکومت کابل انکارهم برتشدید جنگ پا می فشارد؛ نشان می دهد که بازی دوگانه ی پاکستان درقالب تازه ادامه خواهد یافت؛ البته، به گونه ی که "هم لعل بدست آید و هم یارنرنجد"! به سخن دیگر،هم امریکا،چین وحکومت کابل را را ضی نماید که طرفدارصلح شده است هم به حمایت ازتروریسم ادامه می دهد.
با درنظرداشت گفته های بالا، برای حکومت افغانستان ،امریکا وچین که دومی ها وظیفه ی نظارت برگفت وگوهای صلح میان کابل وطالبان بامیا نجیگریی پاکستان را بدوش گرفته اند ، لازم است بدانند که پاکستان درواقع گرگی می باشد که چپن گوسفند به تن کرده است ومی خواهد درپوشش تازه همان بازی دوگانه ی کمک منافقانه درجنگ علیه تروریسم را ادامه وچنان وانمود نماید که درافغانستان دنبال صلح ومهارتروریسم می گردد.برای اثبات بازی دوگا نه ی پاکستان که درنمایش درجهت مهارتروریسم ودراصل درسمت تشویق آن می باشد،همین بس است که بنگریم که بنام جنگ علیه طالبان دروزیرستان شمالی بینی یک تروریست را خونین نکرد وصدها تروریست را وارد افغانستان کرد تا دربرهه ی پسا ناتو دست به تروروتوحش بزنند که توحش وترورشان درهمه بخش های افغانستان به ویژه شمال ادامه وشدت گرفته وباعث شده است که معا ون اول رئیس جمهوری بجای کارهای سیاسی - اداری خود به جنگ علیه تروریسم بشتابد. ازاین سبب، به نفع سران حکومت افغانستان می باشد که به اصلاح و تقویت دولت بپردازند؛ وبه نفع امریکا وچین می باشد که هم ازاصلاح وتقویت دولت افغانستان حمایت هم پاکستان را درجهت بستن مرکزهای آموزش تروریستی اش علیه افغانستان زیرفشار قراردهند.درغیراین صورت، باورداشته باشند که سیاست تروریست پروری پاکستان علیه افغانستان تمام منطقه حتاجهان را گرفتارخطرهای کمرشکنی می کند.همچنان، چین باید توجه نماید که تمام تند روان وتروریستان مذهبی زیرنظرارتش پاکستان هم دسته های چینی دارند هم باشنده های ازآسیای مرکزی.گروه های که با گسترش تروریسم درافغانستان وآن سوی آمودریا وبخش مسلمان نشین چین، خواب سران پکن را برا بربا خواب سران دولت های افغانستان وآسیای مرکزی پریشان خواهند کرد.

0 comments:

Post a Comment