Tuesday 14 May 2013

انتخابات پاکستان وتاثیرآن براوضاع افغانستان


کسی که درخانه ی شیشه ی نشسته است نباید به اطراف خود سنگ پرتاب کند.
ضرب المثل غربی
ابراهیم ورسجی
24-2-1392
انتخابات روزشنبه11ماه می-21ماه ثور،ازچهار نگاه برای نویسنده دارای اهمیت می باشد:نخست اینکه،درتایخ سیاسی66ساله ی پاکستان،نخستین باراست که یک حکومت منتخب توانسته است برای همتای خود جاخالی نماید.دوم اینکه،درنتیجه ی انتخابات نامبرده حزب مسلم لیگِ نوازشریف بالاآمده است؛حزبی که رهبرش درماه آوریل1992-ثور1371خورشیدی،کمک به تشکیل حکومتِ ناسنجیده وغرض ورزانه ی باصطلاح جهادیی دوماهه وچهارماهه به رهبریی صبغت اله مجددی واستادبرهان الدین ربانی ونخست وزیریی گلبد ین حکمتیاردرافغانستان جنگ زده وپساکمونیستی کرد که سبب بسیاری نابسامانی هایی موجود درکشورما گردید.سوم اینکه،درانتخابات یادشده حزب های مذهبی پاکستان، بویژه جمعیت العلمای باصطلاح اسلام که ازتفکرطالبی - تروریستی درپاکستان وافغانستان نمایندگی می کند به گونه ی رسواخیزی شکست خورد.چهارم اینکه،طالبام هم به گونه ی بم گذاری وهراسان کردن حزب های مردم،حزب ملی عوام ونهضت قومی- مهاجرین درانتخابات سهم گرفته به نفع مسلم لیگ ن ،تحریک انصاف،جمعیت العلمای ملافضلو وجماعت اسلامی که این دوسازمان اخیری کم دستاوردبرآمد کردند، نقش بازی کرد.پرسمانیکه باعث شد برخی تحلیل گران سیاسی رهبران سازمان های نامبرده بویژه نوازشریف رابه این عنوان معرفی نمایند که گوشه ی چشم مهربانانه ی نسبت به طالبان وتروریسم دارد.اگرنوازشریف درعمل این ذهنیت رادیگرگون نسازد،درواقع، در ادامه ی کمک به بحران افغانستان پس ازفروپاشی حکومت کمونیستی درماه ثور1371، مرتکب دومین غلطی نابخشودنی می شود.وقتیکه ازغلطی نوازشریف درآغازشرایطی پساکمونیستی افغانستان سخن می گویم،لازم است به این اصل تاکید کرده شود که دشواری های موجود درافغانستان وپاکستان که باهم پیوستگی تام دارند؛ بطورهمه گانی،نه زاده ی دست کاریی سیاست کاران پاکستانی،بلکه ساخته وپرداخته اثرگذاریی بیش ازاندازه ی ارتش این کشوربرسیاست های خارجی وامنیتی آن می باشد.نویسنده درردیف بندی هرچهاز پرسمان نامبرده،برآمدن نوازشریف را ازاین رودرگام دوم گرفت که وی یگانه سیاست کارپاکستانی می باشد که دردو دوره ی ناتمام نخست وزیریی خود دو فرمانده ارتش رابرکنارودرحال برکناری سومی اش یعنی پرویزمشرف بود که حکومتش توسط نظامی های زیرفرمان نامبرده سرنگون ونخست روانه ی زندان وپس ازآن باپادرمیانی کلِنتن، رئیس جمهورامریکا وشاه عبد اله ،پادشاه عربستان به تبعید به مکه واداشته شد.
باتوجه به آنچه که گفته شد،پرسش بنیادی این است که آیا نوازشریف حاضراست غلطی خود درافغانستان راتلافی وگام درست درجهت محو یاکاهش نقش ویرانگرانه ی نظامی هادرسیاست پاکستان که همه کاره درسیاست افغانی آن کشور می باشند،بردارد؟روشن است.تازمانیکه نوازشریف نقش نظامی هادرتعیین سیاست خارجی وامنیتی پاکستان را مهارنه نماید،بهبودی دراوضاع فلاکت اقتصادی- اجتماعی- اقتصادی- امنیتی آن کشور بویژه سرکوب تروریسم وتندرویی کورباصطلاح مذهبی که به کمک آی اِس آی دوطرف دیورند / مرزمشترک پاکستان وافغانستان را فراگرفته است،صورت نمی گیرد.وقتیکه چنان نشد،درواقع،تولید بی شمار کالای تروریستی- طالبی پاکستان به افغانستان ادامه یافته واوضاع سیاسی-اقتصادی- امنیتی هردوکشوررادرسمت فروپاشی رقم می زند.دررابطه با مهارنقش نظامی هایی طالب- تروریست پروردرسیاست پاکستان،با تاکید باید ابرازنمود که درصورت مهارنشدن، نه تنها اوضاع افغانستان را نابسامان نگاه می دارد،بلکه تباه کاریی برخاسته ازآن،بیشترازکشورما؛ پاکستان رازیانمند می سازد.چرا؟به این خاطرکه افغانستان ازبرهه ی ناگواردهه ی1990-1370،که درآن نظامی هاوامنیتی های پاکستانی باحمایت امریکا،انگلیس وعربستان همه کاره شده بودند،بیرون شده است؛اما،پاکستان دراوضاع درونی خود تازه وارد آن برهه می شود یاشده است.به سخن دیگر،کشورهای که درآن برهه هم کارپاکستان بودند؛ اکنون غیرازعربستان که سیاست مبهم درپیش گرفته است،همه بیشترازپاکستان متوجه افغانستان می باشند حتاپس ازسال2014،پرسمانیکه بیشترازپیش به خرابی اوضاع سیاسی- اقتصادی- اجتماعی پاکستانِ گرفتاردشواری های بی شمارمی افزاید.
ازاین رو،توقع برده می شود که نوازشریف پس ازدودوره ی ناتمام نخست وزیری که باعث ناتمام ماندن آن هم نقش بی مهارنظامی هادرسیاست خارجی- امنیتی پاکستان بود،پند گرفته به تکراراشتباهات گذشته درافغانستان دست نزند! ازهمه مهمتراینکه،مطابق ضرب المثل اروپایی"کسی که درخانه ی شیشه ی نشسته است نباید به بیرون سنگ پرتاب کند."نوازشریف باید بداند که خود او ونظامی های کشورش درخانه های شیشه ی نشسته اند.بنابراین،اگرطوریکه تاکنون سنگ پرتاب کرده اند بازهم پرتاب نمایند؛بدون شک،بیشترازخانه ی مردم افغانستان،خانه ی مردم پاکستان راویران می کنند! درزمینه،نویسنده به این باوراست که پاکستان درعرصه ی درونی بخاطرسلطه ی دوام دارارتش برسیاست،امنیت واقتصاد، گرفتاردشواری های فراوانی شده است که رفع همه ی آن هاتوجه جدی به اصلاح خود ودوری گزیدن ازفضولی وافزون خواهی دراموردیگران، بویژه افغانستان رامی طلبد.پرسمانی بنیادیی که آینده ی مناسبات دوستانه ی هردوکشورهمسایه برآن استوارمی باشد.ازجانب دیگر،طوریکه یاد آوری شد،افغانستان بسیاری دشواری های زاده ی سیاست تروریست پروری ومداخله ی ارتش پاکستان دراموردرونی خود راپشت سرگذاشته است.ازاین رو،به نفع نوازشریف وحزبش وازهمه برجسته ترپاکستان می باشد که موقعیت کشورخود نسبت به افغانستان،منطقه وجهان رادرک نموده ازسیاست ناکام پیشین اسلام آباد، چه دردو دوره ی نخست وزیریی قبلی خود وچه دردوره ی نخست وزیریی بی نظیروحزبش که درانتخابات روزشنبه شکست رسواخیزی خورد،دوری گزیند.درغیرآن،به گفته ی میخاییل گورباچوف، آخرین رهبرشوروی به اریک هانیکر،رئیس جمهورآلمان شرقی پیشین که"قطارتاریخ منتظرماوشمانمی ماند"،نوازشریف وکشورش هم ازقطارتاریخ پس خواهند ماند! پس ماندنی که موقعیت پاکستان رادرمیدان رقابت باهند که هم توسعه ی سیاسی دارد وهم توسعه ی اقتصادی- فنی وهم درسطح جهان به اعتباربسیاری دست یافته است،بسیارناچیزمی سازد.
بهرصورت،چون نوازشریف ازبورژوازی / سرمایداریی صنعت کارخرده پاوبزرگ پای شهری درپاکستان نمایندگی می کند.پیشیه ی که بیشترازدیگرپیشه ها ازرونق وپیشرفت تجارت ملی- منطقه ی وجهانی سود برمی دارد؛ازاین رو،توقع می رود که زیان تجارت ارتش باپرورش ورونق بخشی صادرات کالای تروریستی به افغانستان ومنطقه رادرک کرده به پیشرفت کالای اصلی وزیربنایی پاکستان یعنی زراعت وپنبه وپیداواربرخاسته ازآن هاروی بیاورد.سیاست سنجیده وسودآوری که پایه ی صلح وثبات پاکستان،افغانستان ومنطقه خواهد شد! اگرچنان کند،بدون شک،پایان دادن به صادرات کالای تروریستی- طالبی وتوجه به صادرات کالای های کشاورزی وپنبه ی به افغانستان وازطریق این کشوربه آسیای مرکزی ووارونه ی آن وهمچنان موقع دادن به افغانستان که باهند ازطریق پاکستان تجارت نماید،کمراقتصادهردوکشورهمسایه رامی بندد.بیاد دارم که چندی پیش ازانتخابات روزشنبه که مسلم لیگ ن رابه قدرت بازگرداند،نوازشریف گفته بود که ازامریکاپول نمی خواهد بلکه این رامی خواهد که پاکستان رادربازارجهانی تجارت موقع بدهد.باشنیدن چنان درخواستی،نویسنده دریافته بود که شریف کمی سرعقل آمده است! اما،این سرعقل آمدن لازمه های درپاکستان دارد که مهم ترین آن ها دورشدن این کشور ازسیاست هایی نظامی- امنیتی ارتش وروی آوردن به سیاست های اقتصادیی تجارت محوروکارزایی برای70میلیون پاکستانی بیکارمی باشد که سالها است که ازبیکاری رنج می برند!
روشن است. دست زدن به چنان سیاستی؛ به گونه ی بنیادی، وابسته به فضای سازگارملی- منطقه ی وبین المللی می باشد.فضای که پایان دادن به تروریسمی زیرسرپرستی ارتش درپاکستان،افغانستان ومنطقه رامی طلبد.تاجای که نویسنده به اوضاع سیاسی- اجتماعی- اقتصادی- امنیتی- فرهنگی پاکستان ونتیجه ی انتخابات روزشنبه آشنای دارد،بدرستی واطمنان می تواند ابرازنماید که غلبه یافتن نوازشریف بردشواری های پاکستان که زاده ی سیاست گذاری هایی نظامی- امنیتی ارتش می باشد،آسان به نظرنمی رسد.بدودلیل:نخست اینکه،رای های کمای شده توسط حزب های سیاسی- مذهبی درچهارولایت پاکستان ازبحران ژرف هویتی دراین کشورسخن می گوید.دوم اینکه،غلبه ی شریف برنظامی هاوبی اثرنمودن آن هادرسیاست وامنیت تنها دروازه ی ورود شریف بدوپرسمان زیرمی باشد:نخست،کمک درپایان دادن به تروریسم درافغانستان نه کمک به طالبان دررخنه گری درساختارقدرت درکابل زیرنام فرایند گفتگوهای صلح که نظامی هاخواستارآن می باشند وتاکنون راه بدهی برده نتوانسته است.دوم،درصورت عمل کردن به اصل نخست، نوازشریف می تواند هم به امریکا درفرایند عقب نشینی وهم درتامین ثبات درافغانستان کمک نماید.پرسمانی که باعث خشنودیی افغان هاهم خواهد شد.دراین صورت،امریکاومتحدانش هم ازطریق بانک جهانی وصندوق بین المللی پول برای پاکستان قرضه فراهم می کنند وهم دربازارجهانی تجارت برایش موقعیت درخورفراهم می کنند.میدانی که درآن پاکستان نه تنها ازهند،بلکه ازبنگله دیش هم پس مانده است!
بااینکه نوازشریف درانتخابات روزشنبه درولایت پنجاب جای پیدایش وپایگاه سیاسی خود رای بیشتری بدست آورده است،امادرولایت های خیبر- پشتونخواه وسند، میدان رابه عمران خان وزرداری باخته ودرولایت بلوچستان شرایطی حاکم است که نتیجه ی انتخابات درپرده ی ابهام فرورفته است.بطورنمونه،دراین ولایت آشوب زده ودرواقع پایگاه فرماندهی- تروریستی طالبان افغانی زیرفرمان آی اِس آی که باخیزش جدای خواهی بلوچ هاهم روبرومی باشد،حزب پشتونخواه- ملی-عوامی به رهبری محمودخان اچکزای باکسب9صندلی درمقام نخست وحزب مسلم لیگ ن باکسب5صندلی درمقام دوم جای گرفته وازحضوربلوچ هاکه اکثریت مطلق مردم ولایت راتشکیل میدهند خبری درمیان نیست!ازسوی دیگر،درشهرکراچی،شهر18میلیون نفوسی پاکستان مانندبلوچستان، دراغلب حوزه های انتخابی بخاطرتروریسم حالت سردرگمی حاکم شده وباعث گردیده که نتیجه ی انتخابات نزاعی شود یااین که برخی ازحزب هامانند نهضت قومی- مهاجرین وجماعت اسلامی خواستاربرگزاریی دوباره ی انتخابات شوند.بهرحال،اینکه نتیجه ی انتخابات درکراچی وبلوچستان چه سمت وسویی بخود می گیرد،روشن است که مانع شکل دهی حکمت فدرال توسط نوازشریف نمی شود.بدو دلیل:نخست اینکه،روزسه شنبه14ماه می- 24ماه ثور،رویترز / خبرگزاری انگلیس برپایه ی اخیرین آمارنشرشده توسط کمیسیون انتخابات پاکستان گزارش داد که حزب نوازشریف باندازه ی رای کمای کرده است که به تنهای بتواند تشکیل حکومت بدهد.دوم اینکه، شمار انتخاب شده های آزاد یاغیرحزبی بسیارمی باشند ودرپارلمان وحکومت سازی دراسلام آباد ومرکزهای ولایت های پاکستان، خرید نماینده های غیرحزبی یا آزاد،هارس تریدنگ/ تجارت اسپ نامیده می شود، وشریف برادران هم درخریدوفروش اسپ هادراسلام آباد ولاهورمهارت تام دارند.ازسوی دیگر،حزب مسلم لیگ فانکسیونال زیرفرمان پیرپگاروکه درولایت های سند، پنجاب وسرحد وشورای ملی چندین صندلی بدست آورده است همکاری بابرادربزرگترخود یعنی مسلم لیگ ن را اعلام نموده وهمچنان پذیرفته است که درسند نقش حزب مخالف دربرابرحزب مردم، به نفع حکومت فدرال بازی نماید.ازاین رو،مسلم لیگ ن بدون دشواری می تواند حکومت هایی فدرال وپنجاب،بزرگترین ولایت پاکستان راسامان بدهد.پس ازسامان دهی حکومت فدرال توسط نوازشریف،دوپرسمان زیر،یعنی مبارزه باتروریسم وبودجه سازی برای سال آینده که درماه جون ساخته ودرماه ژولای هزینه ی آن آغازمی شود،ازهمه دشوارترمی باشند.پرسمان های که هم مناسبات پاکستان باافغانستان وهم مناسبات آن غرب بویژه امریکارابراه راست زیرتاثیرخود قرارمیدهد.
اکنون که روشن شده است نوازشریف می تواند بدون رقابت سخت با مخالفان خود تشکیل حکومت بدهد، دوپرسمان زیرخودنمای می کند:نخست، سیاست مبارزه باتروریسم درپاکستان وافغانستان .دوم،برنامه ی همراهی باامریکا،این بزرگترین فراهم کننده ی قرضه ازطریق بانک جهانی وصندوق بین المللی پول وکمک های بلاعوض برای کشورش راچگونه سامان می دهد؟طوریکه دربالایاد آوری شد،مبارزه باتروریسم درپاکستان وافغانستان ایجاب می کند که بدست اندازی های ارتش درسیاست گزاری های امنیتی ونظامی درپاکستان پایان داده شود.روشن است.وقتیکه چنان شد یاشریف چنان کرد وپیشینه ی برکناریی سه فرمانده ارتش راهم باخود دارد،دوپرسمان باهم پیوسته ی دیگر، یعنی تامین مناسبات دوستانه باکابل وامریکا،برجسته می شود.مناسباتی که به سودهرسه طرف می باشد.واضح است که این گام بلند بدون مهارطالبان ازطریق کمک به پایان پایگاه های تربیتی شان درمناطق مرزیی وزیریستان جنوبی وشمالی وبستن دروازه ی شورای کویته، میسرشدنی نمی باشد.پرسمانی که رویارویی حزب حاکم مسلم لیگ ن وارتش یاچانه زنی هردورامی تواند رقم بزند.چون اعتبارفرماندهی ارتش وآی اِس آی بخاطرکشته شدن بن لادن درماه می2011درخانه ی امن آی اِس آی وگسترش تروریسم طالبی دردوسال پسین بسیارزیان دیده است،درصورت ایستادگی نوازشریف، عقب نشینی آن هابسیارمحتمل به نظرمی رسد.ازجانب دیگر،ناتوانی شخصیت زرداری وسلطه ی شهبازشریف برولایت پنجاب،به فرماندهی ارتش وآی اِس آی موقع داده بود که هم به تبانی خود بابن لادن وهم به دوام کمک خود به تروریسم طالبی دردوطرف مرز دیورند پرده بکشند.ازاینکه نوازشریف هم حکومت فدرال وهم حکومت پنجاب رادردست دارد،خم شدن ارتش ونهاد زیرفرمانش، یعنی آی اِس آی دربرابروی ممکن به نظرمی رسد.پرسمانی که همکاری حکومت نوازشریف باامریکاوکابل راچه به گونه ی مهارتروریسم طالبی وچه به گونه ی کشانیدن طالبان به گفتگوهای جدی بدون خواسته های غیرعملی ازطریق دفتر"دوحه"برجسته می سازد.
بهرصورت،نوازشریف باید بداند که سیاست افغانی پاکستان به فاجعه کشیده است.فاجعه ی که ادامه ی آن برابربا افغانستان بزیان پاکستان می باشد.اگر،تاکنون، نظامی ها وآی اِس آی،پررنگ شدن نقش هند درافغانستان راپوشش صادرات کالای تروریستی- طالبی خود به کشورما علم کرده اند،رفتاری که به نفرت بیش ازاندازه ی افغان هاعلیه پاکستان دامن زده است.ازاین رو،برای نوازشریف لازم است که نگاهی بدست آورد نظامی های کشورخود درشرایطی پساطالبی درافغانستان بیندازد.تاجای که نویسنده ارزیابی نموده است،دستاورد نظامی های پاکستانی درافغانستان صفراست.اینکه فکر وبرنامه ریزی کرده بودند که باصادرنمودن کالای طالبی- تروریستی به افغانستان ،امریکارا ناکام می سازند وزمانیکه آن کشورشکست خورد وافغانستان راتخلیه کرد،سبب اعاده ی نفوذ اسلام آباد می شود.بدرستی دیده شد که امریکاپس از2014هم درافغانستان می ماند وبسیاری افغان هادرمخالفت باپاکستان وطالبان ترجیح میدهند که برای مهارآن ها،امریکادرکشورشان بماند.پرسمانی که کنارآمدن پاکستان با آن حتمی می باشد.دررابطه به فربه شدن نفوذ هند درافغانستان که سبب اعصاب خرابی نظامی های پاکستانی خوانده شده است،باید چنین ابرازنمود که افغانستان یک کشورمستقل وخود گردان است وحق طبیعی خود می داند که باهند مطابق قانون بین الدول وسازگاری بامنافع ملی خودمناسبات دوستانه داشته باشد.پرسمانی که هرگونه فضولی پاکستان درباره ی آن نقض آشکارحاکمیت ملی کشورماوهمچنان نقض قانون بین الدول می باشد.اینکه پاکستان تاکنون سرخود راپشت سرسازمان های ملای-طالبی پنهان کرده است،سازمان های که فهمی وپذیرشی ازحقوق ومعیارهای بین المللی ندارند،سخن ازاین درچانته دارد که درسطح ملی،منطقه ی وجهانی بویژه افغانستان توسط کورمغزان وحشی ونادان توحش بکن ووقتی که درتنگناواقع شدی برای جهانیان بگوکه تندروی ازمهاربیرون شده است ومهارآن کمک مالی- نظامی به نظامی هاوآی اِس آی زیرفرمانش راایجاب می کند.تجارتی که تاچندی پیش موفق بود اما اکنون رنگ باخته است.همین که درانتخابات روزشنبه،پاکستانی هابه سازمان های مذهبی رای ندادند،نشانه ی برجسته ی این است که مردم هشیارشده اند ودیگرنمی خواهند به سخنان بظاردینی ملاهاکه دین اسلام راکه متشکل ازایمان،اخلاق وفقه می باشد،باحذف دواصلی نخستین به فقه خلاصه کرده وفقه راهم به تروریسم وسرکوب زنان منحصر نموده اند،گوش فرادهند.ازهمه مهمتراینکه،نتیجه ی انتخابات روزشنبه11ماه می-21ماه ثور،نشان داد که ازدواج نامشروع نظامی هاوملاهاازهرنگاه نزدمردم پاکستان نفرت انگیزشده است.ازاین رو،نوازشریف بداند که پایان دادن به سیاست تروریست پروریی ملاهاونظامی هادرپاکستان وافغانستان تنهاوسیله ی می باشد که می تواند صلح وتوسعه رادرپاکستان تامین وبه تبع آن به بازگشت امنیت در افغانستان نه درقالب کمک به فربه نمودن طالبان،بلکه کمک به شهری ومتمدن نمودن آن ها،همکاری نماید.

0 comments:

Post a Comment