Saturday 27 April 2013

ناتوانی دارودسته ی کرزی درانجام کارهای دولتی باعث شده که پاکستان به خواسته های افغان ستیزانه ی خودبیفزاید


ابراهیم ورسجی
7-2-1392
افغان ها آگاهی دارند که درسه ماه گذشته دوگفتگو میان سران افغانستان وپاکستان صورت گرفته است:نخست،گفتگومیان هیئت های افغان- پاکستانی به ریاستِ رئیسان جمهورهردوکشوردر4فوریه-14دلو،بدعوت دیوید کامرون، نخست وزیرانگلیس درلندن برگزارشد.دوم،گفتگومیان رئیس جمهورکرزی وژنرال پرویزکیانی،روزچهارشنبه4ثور-24آوریل،درحاشیه ی گردهمای وزیران خارجه ی کشورهای عضوناتو،باپادرمیانی وشرکت جان کیری وزیرخارجه ی امریکا،دربروکسیل / پایتخت کشوربلژیک ومرکزاتحادیه ی اروپا ومرکزفرماندهی ناتو، برگزارشد.این که موضوع اصلی گفتگوهاچه پرسمان های بوده وچگونه بحث هاومناقشه هاراه اندازی شده بود؛برپایه ی رسم دیپلماتیک همواره درمقابل رسانه هاوکابران آن ها،توضیحات لازم وقناعت بخش داده نمی شود.ازآنجاکه ازدیپلمات این گونه تعریف شده:"شخصی که دربیرون کشوربه نفع کشورخود دروغ می گوید."وگفتگوهایی سه جانبه ی افغانی- پاکستانی- امریکایی همیشه دیپلماتیک بوده است،توقعی این که دربرخورد بارسانه هاپرسمان های جوهریی گفتگوهارابیرون بدهند،خواستی بی موردی می باشد.
بهرصورت،پیشتر،درگفتگوهای فوریه درلندن این گونه عنوان شده بود که گفتگوها درمحورآغازگفتگوهای صلح میان حکومت کابل وطالبان باکمک پاکستان وتشویق لندن در6ماه آینده می چرخیده است.ازبد یاخوب رخ دادها،پس ازپایان پذیرفتن گفتگوهای لندن،سه پرسمان برملایارسانه ی شد:اول،نخست وزیربریتانیاازپرداخت هزینه ی شماری ازاعضای هیئت افغانی ای همراه کرزی بخاطرشامل نبود ن نام شان درفهرست دعوت شده هاخود داری نمود که بازهم هزینه ی آن ها ازجیب مردم جفاکشیده ی افغانستان پرداخته شد.دوم،پاکستان ازلندن خواسته است که درجهت کاهش نفوذ روبه گسترش هند درافغانستان گام بردارد.سوم،دررسانه ی حکومتی کابل واسلام آباد سخن پراکنی به گونه ی عصبانی ودشمنانه علیه یک دیگربالاگرفت.پرسمانی که نشان داد؛ گردهمایی سران درلندن هیاهوی بی نتیجه بوده است ونویسنده هم یک مقاله زیراین عنوان"گردهمایی لندن هیاهوی بی حاصل"نوشت که دروبلاک اندیشه وویب سایت خورشید پخش شد.
بنابرآن،ازدستاورد گردهمای لندن که خیر،همه آگاه شدیم که شلیک بی هدف وکوردرهوابود.اما،دررابطه به گردهمای بروکسیل،باید گفت که ازافغانستان رئیس جمهورودسته ی همکارش وازپاکستان بجای رئیس جمهور،پرویزکیانی،فرمانده ارتش آن کشوردعوت شده بود که ازدونگاه هم مسخره وهم مهم می نمود.نخست،مسخره برای کرزی که برخلاف عرف سیاسی بجای همتای پاکستانی اش بافرمانده ارتش آن کشور به گفتگونشست.نویسنده زمانیکه تصویرجان کیری،کرزی وکیانی راباچهره های گرفته درروزنامه ی"دی نیوز"مشاهده کرد،برایش روشن شد که تنهاوزیرخارجه ی امریکاپس از سه ساعت گفتگو، درروزچهارشنبه4ثور-24آوریل، باخبرنگاران سخن گفت وهیئت های افغانی وپاکستانی خاموش ایستاده بودند.به عبارت دیگر،هردوجانب چیزی برای گفتن نداشتند وتنهاجانب امریکایی ازراه اندازیی گفتگوهای سه جانبه ی پسین به گونه ی نمادین سخن گفت وفشرده ی سخنانش هم این بود که"بسیارکارهایی هست که باید انجام داده شوند"! کارهای که بیشترازاین درباره شان سخنی به میان آورده نشد.دوم،وازهمه مهمتراینکه،وزیرخارجه ی امریکا، باوجود توهین به کرزی درنبود همتایی پاکستانی اش،ازپرویزکیانی فرمانده ارتش پاکستان دعوت به عمل آورده بود که ازدونگاه داری اهمیت می باشد.نخست اینکه،درظاهر،اززرداری به این خاطردعوت نشد که حزبش مصروف مبارزه ی انتخاباتی می باشد واین گونه دریافت نشود که واشنگتن گوشه ی چشم مهربانانه ی نسبت به اودرانتخابات ماه می دارد.دوم اینکه،بادعوت ازپرویزکیانی باوجود بی احترامی به کرزی که بسیاربه احترام وبی احترامی هم کله اش کارنمی کند یا اصلا نیازی هم به احترام ندارد،وزیرخارجه ی امریکابه مهره ی اصلی دربازیی شطرنج درپاکستان وتروریسم پروریی آن درافغانستان، انگشت گذاشت.درپرسمان نبود زرداری دربروکسیل،افزون برکشمکش انتخاباتی درپاکستان،یک پرسمان دیگری هم بی اثرنبود وآن اینکه،از2008تاکنون که حزب مردم برخرمرادش درپاکستان سوارمی باشد، بارهابه امریکایی هاگفته بود که اگربه آن کمک شود،مانع دست اندازی هایی نظامی هادرامورداخلی افغانستان می شود.پرسمانی که ازهرنگاه دروغ ازآب درآمد وسبب شد که درگفتگوهای بروکسیل ازپرویزکیانی بازیگر اصلی پشت صحنه ی صادرات تروریستی پاکستان به افغانستان دعوت به عمل آید.شایان توجه است که امریکا به کمک ادامه ی حکومت حزب مردم دربرابرنظامی ها این گونه شتافت که یک لایحه رادرمجلس سنا،بخش بالای کنگره زیرنام"کیری- لاگر"که کیری ازنقش وزیرخارجه ی کنونی وبازی گراصلی گفتگوهایی بروکسیل حکایت می کتد،به تصویب رساند که برپایه ی آن اگرارتش مانع دوام حکومت مدنی شود،کمک های درنظرگرفته شده به پاکستان قطع خواهدشد.ازاین رو،حکومت مدنی درپاکستان برخلاف تجربه ی رایج براندازیی حکومت های منتخب توسط نظامی ها،برای5سال ادامه یافت.
دراین باره که گفتگوهای بروکسیل به همان راهی می رود که گفتگوهایی لندن رفته است،پیش داوری کردن کاردشواری می باشد،ازدونگاه:نخست،جان کیری،وزیرخارجه ی امریکا،وپرویزکیانی فرمانده ارتش پاکستان، ازدشواری هاونقطه های توان وناتوانی یک دیگردردرون پاکستان وافغانستان آگاهی تام دارند.دوم،اگرپاکستان همه تخم هایی خود رادرشرایطی کنونی افغانستان درسبد طالبان بگذارد؛بدون شک،به قماری بزرگی دست زده است! چرا؟به این خاطرکه ،افغانستانِ دهه ی دوم هزاره ی سوم،همانندی به افغانستان دهه ی1990میلادی-1370خورشیدی ندارد.زیراکه،هم پاکستان وهم طالبان، درذهنیت افغان ها بویژه غیرپشتون هاکه اکثریت مطلق مردم افغانستان راشکل میدهند،چنان منفورشده اند که هرگونه محاسبه شان درهمانندانگاریی دهه1990-1370خورشیدی،باشرایطی کنونی، آن هارا وارد یک تونل تنگ وتاریک ودرازی می کند که بیرون شدن ازآن درشرایطی جدید جهانی که هم امریکاوهم کشورهایی ایران،روسیه ،کشورهای آسیای مرکزی وهند، آماده ی هرگونه کمک به مخالفان پاکستان درافغانستان می باشند،بسیاردشوارخواهد بود.ازسوی دیگر،چین که پاکستان بالای آن پس ازامریکاشماره ی بانکی بازنموده است،بدو دلیل زیربعید به نظرمی رسد که درروزهای ناگواری پس از2014، به سراغ اسلام آباد،برسد:نخست اینکه،چین خود ش باتند روان ایغوریی ولایت"سینکیانگ"که مرکزپرورشی تروریستی دروزیرستان جنوبی- شمالی دارند،درگیرمی باشد.دوم،روابط پکن – مسکو- تهران- دهلی چنان رونقی دارد که هرگونه کمک به پاکستان باید نگاه هایی مسکوودیگران راهم باید درنظرداشته باشد.
باتوجه به گفته های بالا،امریکا بالای نقطه های سیاه وناتوانِ پاکستان ازجمله بحران اقتصادی-انرژی- تهدید تروریسم وبی ثباتی اجتماعی- سیاسی، وپاکستان بالایی ناتوانی کرزی درسامان دهی امورافغانستان در11سال وچند ماه گذشته حساب بازنموده است.ناتوانی که باتوجه به عقب نشینی سربازان ناتودرپسین ماه سال2014میلادی ازافغانستان، باعث دلگرمی نظامی های پاکستانی شده است.اینکه، روزشنبه27آوریل- 7ماه ثور،3روزپس ازگفتگوهای بروکسیل،طالبان اعلام کردند که درسال جاری به تروریسم وبم گذاری های کنارجاده ی وخودی یادرونی علیه پایگاه های نظامی ودیپلماتیک خارجی هاومرکزهای ملکی ونظامی حکومت افغانستان می افزایند،نشانگراین است پرویزکیانی به سویی بن مایه ی گفتگوهای بروکسیل چگونه می نگرد؟ با اینکه، پاکستان وطالبان ودیگرآشوب خواهان بی منطق افغان به عقب نشینی نیروهای ناتوازافغانستان درپسین ماه سال2014،چشم امید بسته اند،ازاین واقعیت نبایدغفلت ورزند که حضورناتودرافغانستان برای همه ی آن هاازجمله دارودسته ی کرزی متاع تجارتی خوبی بود وبرای مردم افغانستان درد سرسازودلهره آفرین.دررابطه به کالای تجارتی بودن حضورنظامی غرب درافغانستان برای آقایان،باید گفت که پاکستان از27دیسامبر1979،یعنی تجاوزشوروی تاکنون ازبحران های دوامدارافغانستان بهترین بهره برداریی مالی- نظامی- سیاسی راکرد،بهره برداریی که برای افغان هاازهرنگاه زیان باربود ومی باشد.بطورنمونه،پس ازرخ داد11سیپتامبر2001،تازمانیکه جورج بوش درکاخ سفید حضورداشت وپرداخت های دلاریی بسیاری برای پاکستان می کرد،جنگ طالبان پس ازباز سازی توسط مشرف وپرویزکیانی،از2004تا2006،علیه ناتو- ارتش – پولیس ونیرهایی امنیتی هایی افغانستان، جنگ جبهه ی شد.جنگی که پراکنده تارسیدن اوبامابه کاخ سفید ادامه یافت.برخلاف،زمانی که بارک اوباماوارد کاخ سفیدشد،جنگ جبهه ی پرهزینه ی جانی ومالی به تروریسم وبم گذاری هایی کنارجاده ی مبدل شد که هم کم هزینه برای پاکستان وطالبان وهم پرتلفات برای افغان هاوامریکای ها،بویژه اولی می باشد.افزون برکم هزینه بودن تروریسم پاکستانی- طالبی علیه افغان-امریکا،برای پاکستان،جالب این است که همان هزینه ی کم هم ازجانب امریکابه بهانه ی شرکتِ دروغینِ اسلام آباد درکمپ مبارزه علیه تروریسم وشرکت های امنیتی- قراردادی افغانی- پاکستانی به جیب طالبان وآی اِس آی واریزمی شد.ازاین رو،اگرحضورنظامی غرب درافغانستان پایان پذیرد یاپس از2014کاهش یابد،این منبع مالی هم بروی طالبان وآی اِس آی بسته خواهدشد که ازهرنگاه برای آن ها بدشگون می باشد.
بهرحال،پاکستان که بدون شک چشم برتحولات افغانستان پس از2014دوخته است.تحولاتی که بر پایه ی برداشت آن یاطالبان جانشین کرزی می شوند که این احتمال بسیارضعیف می باشد؛ ویا اینکه، حکومتِ جانشین کرزی پس انتخابات ریاست جمهوری افغانستان درماه آوریل2014برابرباماه حمل1393خورشیدی،درموقعیت ناتوانترازاوقرارگرفته به اسلام آباد،امتیازدلبخواه می دهد.دراین گونه برداشت خوش بینانه به تحولات افغانستان،پاکستانی هایک دشواری یاخامی دارند وآن اینکه به اوضاع درونی کشورخود کمترتوجه می نمایند.برای همه ی کارشناسان سیاسی-امنیتی-اقتصادی-نظامی- اطلاعاتی منطقه روشن است که پاکستان بد ترین وسیاه ترین برهه ی تاریخی ای خود راپشت سرمی گذارد.به سه دلیل:نخست،بابحران اقتصادی- انرژی بی سابقه ی روبروشده است که کمراین کشوررامی شکناند.دوم،به حیث یک کشورپرورش دهنده ی تروریسم چنان درسطح جهانی بی اعتبارشده است که ادامه ی همراهی باتروریستان وتندروان به هیچ صورت به منفعتش تمام نمی شود.بطورنمونه،پس ازبم گذاری درجریانِ مراتان / دوش درازدرشهربوستانِ امریکا،یک پاکستانی که درآن شهرزند گی می کرد به رسانه ها گفته بود که درهرگوشه ی ازجهان اگر حمله ی تروریستی صورت بگیرد،بخاطربد نام شدن پاکستان، سرخمی وشرمساریی آن متوجه مامی باشد.ازجانب دیگر،درجهان کشوری وجود ندارد که پاکستانی تروریست زندانی نداشته باشد.بطورنمونه،روز،جمعه6ثور-26آوریل، چهارتروریست توسط داد گاهی درلندن به جرم عملیات تروریستی به زندان هایی ابدو18و15سال و...محکوم شدند که همه شان پاکستانی بودند.بنگرید"کشوری باچنان پرونده ی ضخیم،فراخ ودرازی تروریستی تاچه وقت می تواند باترورازجامعه ی بشری درافغانستان و....باج ستانی نماید؟ سوم وازهمه مهمتراینکه،اکنون درولایت هایی بلوچستان وشهرکراچی،مرکزولایت سند،پدیده ی بنام حکومت جود ندارد وبجای حکومت های ولایتی ومرکزی،براین دو ولایت تروریستان طالبی- افغانی- پاکستانی فرمان می رانند.زمانی که نابسامانی وتهدید تروریسم درسندوبلوچستان را باتروریسم درمنطقه ی قبایلی خیبرپشتونخواه کنارهم بگذاریم؛درواقع،بایک پاکستانی روبرومی شویم که عیرازترس وخشونت وتروروتباه کاریی سازمان یافته چیزی دیگری درآن دیده نمی شود.
بادرنظرداشت گفته های بالا،پرسش بنیادیی که مطرح می شود این است که کشوری باچنان درگیری های درونی واقتصاد متلاشی شده ونظام سیاسی درحال فروپاشی تاچه زمانی می تواند هم تروریست به افغانستان صادرنماید وهم توقع داشته باشد که جامعه ی جهانی کمک و احترامش نماید! نویسنده به این باوراست که پاکستان دیگرسخنش ازکمایی کردن احترام وکمک ازجامعه ی جهانی گذشته وتنهاکاری که به حیث یک دولت ناکام کرده می تواند این است که چون دررتبه ی ناکامی ازافغانستان پیشی گرفته است باید درجهت کسب رتبه درقطارناکام ترین کشورجهان، یعنی سومالی به رقابت برخیزد.زمانیکه 3روزپس ازگردهمایی بروکسیل،طالبان اعلام کردند که به کمیت تروریسم وبم گذاری های کنارجادی وبم گذاری های خودی،یعنی طالبانِ رخنه کرده درصف نیروهای پولیس،ارتشی وامنیتی افغانستان علیه بیرونی هاوافغان هامی افزایند. درواقع،پاکستان ازطریق طالبان اعلام کرد که به هیچ صورت آماده ی دست برداشتن ازجنگ نیابتی علیه امریکاوحکومت کابل، بابکار اندازیی طالبان وتروریستان ارزان قیمت نیست!
اکنون که پاکستان تباه کار بابهره گیری ازسربازان کم مزد طالبان،به جنگ نیابتی علیه منافع امریکاوافغانستان، بویژه پسینی ادامه میدهد وبی شرمانه جامعه ی جهانی رابه مسخره گی می گیرد،پرسش بنیادی این است که چرا این کشور ازتروریسم وتباه کاری علیه افغان هادست بردارنیست وچه عامل های این کشوررابه این موقعیت گستاخانه کشانیده است؟پاسخ این پرسش تا اندازه ی بسیاری روشن است وآن این که امریکا تاکنون بجای توبیخ پاکستان بخاطرتولید و صادرکردن کالای تروریستی این کشوربه افغانستان، پول ها وکمک هایی نظامی- امنیتی بی شماری برای آن داده است، وکرزی ودارودسته ی نابکارِ نشسته بردستارخان فراخش که ازغارت کمک های جامعه ی جهانی ودرآمدروی زمینی وزیرزمینی افغانستان پهن نموده است،نتوانسته اند کارهایی حکومتی خود رابدرستی انجام بدهند.ازپیش روشن بود که این دارودسته برای هرکاری ساخته می باشند به جزدولت داری وخدمت گزاری به مردم جفاکشیده ی افغانستان! پرسمانی که مشوق پاکستان درصادرنمودن کالای تروریستی به کشورماشده است.
بنابراین،در11سال و4ماه گذشته،دارودسته ی کرزی به سه دلیل نتوانستند کارهایی محوله شان را انجام بدهند:نخست،درمیان آن ها،بی شمارمزد بگیران پاکستان حضوردارند که تنهادرجهت ایجاد چند دستگی قومی - زبانی – نژادی- مذهبی- فرهنگی افغان هاکه خواست اسلام آباد می باشد،کارمی نمایند.دوم،این دارودسته که ازناتوانی درسیاست واداره رنج می برد، به همراه بخشی ازمجاهدین وطالبان فاسد شده دردرون وبیرون خود، دچاربی اعتماد یی مطلق می باشند وتنهادرموضوعی که همسویی دارند این است که چگونه کمک هایی جامعه ی جهانی ودرآمدهایی روی زمینی وزیرزمینی کشوررابه جیب خود وخویشاوندان شان واریزنمایند؟ اینکه تمام زمین هایی دولتی درکابل واطراف آن به شمول ساحه های تجارتی درمرکزوولایت ها همه دربازارسیاه باقیمت بیش ازاندازه به فروش رسیده ودولت را ازهرنگاه دست نگرمافیای زمین وتریاک وشبکه هایی جاسوسی- تروریستی نموده اند،برمی گردد به ناتوانی ذهنی-فکری-اخلاقی- عقلی- سیاسی ومد یریتی ای این دارودسته ی نابکارِ پُرخوروشکم پرست! سوم،همه اعضای این دارودسته درضمن غارتِ درآمدهایی درونی وبیرونی کشور،ازچند ین کشوربیرونی ای منطقه ی وفرامنطقه ی هم مزد ماهوارمی گیرند.کشورهایی که هیچ کدام آن هاطرفداراین نیستند که درافغانستان دولت سازی وبازسازیی اقتصادی صورت گرفته افغان ها آرام وغربی ها ازکشورمابیرون بروند.به سخن دیگر،می خواهند که باقربانی کردن افغان ها ازامریکا انتقام بگیرند! ونتیجه ی کارکردی هم که توسط دارودسته ی کرزی تاکنون انجام شده است؛به گونه ی یک نهاد ریاست جمهوری و اداریی فاسد،دستگاه قضایی فاسد تروپارلمان معامله گروپول گیرازوزیران دروقت تعیین واستضاح،خود نمایی کرده است.درباره ی بی بندوباری وقانون گریزیی دونهاد اجرایی وقضایی که خیر،سخن هابسیارگفته شد ومی شود،امادرباره ی فاسد وبی اصول بودنِ هردومجلسِ پارلمان،یعنی شورای ملی وسنا،همین بس که وزیرداخله درهفته ی گذشته گفت که:"15هزارنامه ی سفارشی- تقرری و... ازآن ها دریافت نموده است"! درواقع،عامل های نامبرده سبب شده اند که پاکستانِ فروپاشیده وازهرنگاه درحال ورشکست مادی- فرهنگی - سیاسی- اقتصادی این موقعیت راپیداکند که هم تروریست به افغانستان صادرنماید وهم خواستارخواسته های شود که به هیچ صورت بامنافع ملی ای کشورماسازگار نیست.
اکنون که دارودسته ی نابکارکرزی کشورماراگرفتاری بی نظمی وآشوب نموده وبه فربه شدن تروریسم وخواسته های غیرمنطقی ای پاکستان افزوده اند،پرسش بنیادی این است که افغان هاچه باید بکنند که ازوضعیت ناهنجاروآشوب زده ی کنونی کشورخود رابیرون وازدسیسه گری هایی پاکستانی هاوحضورنیروهای غربی نجات پیدانمایند؟روشن است که بیرون شدن ازمیراث کرزی ودارودسته ی نابکارش کارسهل وآسانی نیست وزحمت های بی شماری می خواهد.باتوجه به دشواری آفریدن هایی فراوانی دارودسته ی کرزی ونزدیک شدن زمان بیرون رفت نیروهای خارجی ازافغانستان درماه دیسامبر2014،پرسمان بسیاردارای اهمیت برای افغان ها، انتخابات ریاست جمهوری ماه آوریل2014-ماه حمل1392می باشد.چون دارودسته ی کرزی وجورج بوش بنیاد نهاد درمانده وفاسدی راپس ازبراندازیی طالبان درخزان2001-1380،گذاشته اند که بزرگترین فراورده ی سیاه وبد کاره ی آن ایجاد بیشتراز100حزب نام نهاد سیاسی وچهارچندآن نهادهایی نام نهاد غیردولتی وجامعه ی مدنی می باشند که ازنظرکارکردی بد ترازاداره ی سیاه کارکرزی برآمد کرده اند.درواقع،یگانه دستاورد بدسرشت آن هامانع شدن ازبرآمدن یک حزب سیاسی ملی- فراقومی- مذهبی درافغانستان می باشد.اکنون که چنان حزبی نداریم وزمان انتخابات ریاست جمهوری هم فرامی رسد،بهترین چاره این است که افغان های وطن دوست بکوشند یک کاندید واحد جبهه ی مانند یک جبهه ی فراگیرملی برای ریاست جمهوری ارایه نمایند.روشن است که موفقیت چنان کاندیدی به یک انتخابات شفاف بدون دست اندازی هایی دارودسته ی کرزی نیازمبرم دارد.ازاین رو،غربی هابویژه امریکا که سیاست افغانی اش ناکام شده است،لازم است به حمایت چنان انتخاباتی بپردازد.دراین صورت،افغانستان دارای ریاست جمهوری وحکومتی خواهد شد که بدرستی می تواند هم دشواری های درونی کشورراحل نماید وهم باتروریسم وطالب سازیی دین گریز پاکستان وخواسته هایی افغان ستیزانه اش مبارزه کند.

0 comments:

Post a Comment