Sunday, 29 August 2021
چرا حکومت د ست نشا نده ی شوروی ، سا ل بعد از عقب نشینی ارتش سرخ ادا مه یا فت ، وحکومت د ست نشا نده ی امریکا ؛ د ر شرا یطی متلا شی شد که سربازان آن د ر کا بل حضور دا رند؟
پیش نو یس:
ابرا هیم ورسجی
روز د وشنبه ، هشتم ماه سنبله ، سا ل 1400
افغا نستان ؛ کشور پوشا لی د ست سا خت هند بریتا نیا وروسیه ی تزاری ، د ر سا ل 1880 ترسای می با شد. کشوری که بد روغ گورستان امپراتوری ها ود ر اصل گورستان مردم جفا کشیده ی خود ش می با شد. همین که همه حا کمان تحمیلی ووطن فروش افغا نستان ، نوکران استعمارهای کهنه وسرخ ونو بود ند واکنون طا لبان افغان مد عی امارت اسلامی ، نوکران پا کستان / نو کراستعمارنو وپرسه زن در پکن ومسکو می با شند ، دا ل براین هست که افغا نستان ؛ واقعا ، گورستان مردم خود ش می با شد. علت عمده ی وطن فروش بودن امیران افغان ازعبد الرحمن وحشی تا غنی فراری که تازه طا لبان / شا خه ی ریشو- تروریست ارتش پا کستان ، میراث بر سیاه ترآن ها شده اند این هست که آن ها از خود تاریخ وفرهنگ ندا شتند وندارند وعلیه زبان وفرهنگ ، و تا ریخ فارسی زبان ها د وام دار مبارزه کرد ند. طا لبان تروریست افغان هم د ستا وردی بی فرهنگی- بی تاریخ بودن امیران افغان ازعبد الرحمن وحشی تا اشرف غنی فراری- اصلن وزیرستا نی- پا کستا نی می با شد. د ر این کشور پو شا لی ی دا رای تاریخ سیاه ونا شاد ، بار ها همان تاریخ سیاه تکرار شده وبرخی امیران وطن فروش آن ما نند غنی فراروشماری زیادی ازآن ها پیشتر کشته شد ند وبر کشته شدن شان هم کسی اشک نریخت! ازاینکه امیران وطن فروش افغان ونوکران استعمارهای کهنه وسرخ ونو وسه امیر طا لبان ، نوکران پا کستان ، یا غلام های غلام بود ند ومی با شند. بنا برآن، حق با مردم جفا کشیده ی این د یارمی با شد که ازمرگ یا قتل ویا فرارآن ها نه غمگین بلکه خوشحا ل هم شوند!
د ر این را ستا ، بهتر هست که یک حکا یت ازمحمد دا ود مقتول توسط امین وتره کی ، د و قا تل ومقتول بسیارمنفور وبد نام را باز تا ب دهم. حکا یت مربوط به محمد داود این است:" اوروزی د ر موتر خود از استا لف یا کاریز میر روا نه ی کا بل بود ود ر کتل خیر خا نه د ید که شخصی سبزی یا میوه د ر کارتن ها دا رد ومنتظر موترمی با شد تا بد کان خود د رکا بل برود. محمد دا ود موتر خود را ایستاد کرد وبار شخص را د ر عقب موتر خود جا بجا واورا به همراه خود به کا بل آورد. د ر راه ، محمد دا ود از شخص پرسید که اعلام جمهوریت شده ونظام شا هی رفته است ، چه فکر می کنید؟ شخص د ر جواب محمد دا ود گفت که " سگ زرد برا د رشغا ل می با شد. " یعنی جمهوریت سگ زرد وشا هی شغا ل بود وتغییری د ر کشورنیا مده است! محمد دا ود که از سخن شخص سواربرموتر خود متعجب شده بود ، اورا د ر د کان سبزی فروشی اش پیا ده وآد رس اورا گرفت وروا نه ی خا نه خود شد. فردای آن روزکه شنبه بود ومحمد دا ود نشست کا بینه دا شت ، فردی را توظیف کرد تا برود وهمان د کان داررا بیا ورد. فرد رفت ود کان داررا آورد به کاخ نخست وزیری وفرد د ید که همان نفر محمد دا ود رئیس جمهور افغا نستان می با شد وبسیار ترسید. محمد دا ود که متوجه ترس او شده بود ازاو خوا ست که نترس وهمان سخن د یروز خود را اینجا تکرار کن! شخص گفت که رئیس صا حب ! من یک اشتباه کردم مرا ببخش ! ومحمد دا ود به او گفت که نترس وهمان سخن خود را اینجا تکرار کن وشخص هم گفت که شما ازتغییرنظام سخن گفتید وازمن نظرخوا ستید وگفتم که :" سگ زرد برا د ر شغا ل می با شد!" محمد دا ود بعد ازسخن د کا ندار به اعضای کا بینه ی خود گفت که ما کارنکرد یم واگر کارمی کرد یم ، این شخص این سخن را د رباره ی جمهوریت ما نمی گفت وپنج صد افغا نی به او دا د وبه موترران خود امرکرد تا اورا به د کا نش برسا ند.
بنگر ید! محمد دا ود با اینکه د ر جا معه شخصی خشن وزور گو وسخن نا شنو شنا خته شده بود ، سخن دکان داررا شنید وبه او خشونت نکرد و پذ یرفت که فرق جمهوریت او وشا هی ظا هر شاه پسر عمو وبرا د ر زنش ، فرق سگ زرد وشغا ل می با شد. سگ زرد وشغا ل مورد نظر د کان دار د ر باره جمهوریت محمد دا ود ونظام شا هی ظا هر شاه ، یک پُرسمان د یگر ومنوط به نوشته را بیا دم آورد وآن اینکه ، د رلیسه تا لقان ، مرکز ولا یت تخار، شا گرد صنف یازدهم بودم ویک معلم جا هل چپ گرا ومعلم ریا ضی را از صنف بیرون کرد یم وپُرسمان / مسئله به رحیم شیدا وا لی محمد دا ود رسید ووا لی به مد یر معارف امر کرد که ابرا هیم ویک هم صنفی اش را بد فتر ولا یت بفرستد ومد یرمعارف به مد یر لیسه امرکرد ومد یرلیسه به من گفت وبا یک هم صنفی ام رفتم به ملا قات شیدا. شیدا با رفتاربسیار پد را نه مرا د ر کنار خود نشا ند ومسئله را پرسید وگفتم که معلم ریا ضی نا لایق می با شد بنا برآن از صنف بیرونش کرد یم. پرسان شیدا ازمن ادا مه دا شت که مد یر معارف که ی خلقی بود آمد ومعلم هم آورده شد وشیدا به من گفت که پرسا نش کن ویک پرسان ریا ضی کرد مش وپا سخ دا ده نتوا نست. مد یر معارف به شیدا گفت: ابراهیم که د ر حضورشما معلم را توهین می کند حتما در صنف بیشتراورا توهین کرده است. شیدا به مد یرمعارف گفت که وقتیکه متعلم های هم صنف ابرا هیم معلم را در صنف خود نمی خوا هند ، بهتراست که او به صنف د یگر برود ومن موفق شدم. مد یر معارف ومعلم رفتند وشیدا به من گفت که چند دقیقه بمان وما ندم.
بعد از رفتن مد یر معارف ومعلم ، ازدفتر ولایت ، رحیم شیدا ازمن د ر باره ی فعا لیت جوا نان مسلمان که من عضو آن ها بودم پرسید وبه او گفتم که اینجا مود شده است که هر جوا نیکه ادای نماز می کند ، توسط چپ گرا یان اخوا نی ومخا لف جمهوریت معرفی می شود. بلی ، مسلمان هستم وادای نماز می کنم ومخا لف جمهوریت هم نیستم. اینکه عده ی بنام مبارزه ی اسلامی زیر فشار حکومت قرار گرفتند وبه پا کستان پنا هنده شده اند ، ربطی به مسلمان بودن من وجوا نان مسلمان همفکرم ندارد. ووا لی شیدا به من گفت که هم من ادای نماز می کنم هم محمد دا ود رئیس جمهور وبه من گفت که امشب همین سخن تو را ازطریق تلفون به محمد دا ود رئیس جمهور می گو یم. ود ر اخیر، گفت که جوان با استعدا دی هستی وآینده ی د ر خشا نی داری وبیاد دا شته با ش که د یگر رئیس جمهوری وطن د وستی ما نند محمد دا ود پیدا کرده نمی توا نید. رو یدا د های بعدی نشان دا د ند که شیدا همان سخن را به محمد دا ود گفته بود واو به ضبط احوا لات / شبکه ی امنیتی خود فرمان داد که د یگر خلقی ها وپرچمی ها را تعقیب نما یید نه جوانان مسلمان ، یا اخوا نی ها را. د راین زمینه ، د ر یک مجله ، خوا نده بودم که ، محمد دا ود روزی موسی شفیق ، اخیرین نخست وزیره ی شاهی را می طلبد وازاو طرحی برای مهار چپ گرا یان طرفدار مسکو می خوا هد واو وقت خوا ست وچند روز بعد ترطرح را به او ارایه کرد. محمد دا ود با خوا ندن طرح شفیق به او گفت که د ر این طرح ، چپ ها سرکوب واسلامی ها جمهوریت را نا بود می کنند. ضعف محمد دا ود این بود که میان د و خطری بزرگ وکوچک فرق کرده نتوا نست: درآن برهه ، خطربزرگ به جمهوریت اوکمونیست ها وخطر کوچک اسلامی ها بود ند ، وتجربه های سیا سی و تاریخی ، ثا بت کرده اند که اول با ید خطر بزرگ دفع ود وم به سراغ خطرکوچک پردا خته شود. پرداختن تر تیب وارکه از فهم محمد دا ود بیرون بود.
بنا برآن ، به بها نه ی چرخش محمد دا ود از مسکو به سوی وا شنگتن ، ک گ ب / سازمان جا سوسی شوروی که هم د ر د وره ی ظا هرشاه هم د ر د وره ی جمهوریت محمد دا ود ، د ر ارتش / ارد وی افغا نستان بسیارنفوذ پیدا کرده بود وآموزش منصب دا ران ارد و د رآن کشور هم نقشی بارزی بازی کرد. د ر واقع ، عا مل های نا مبرده منجربه کود تای سیاه ماه ثور1357 ، شد. طوریکه د یده شد ، د ر کود تای نا مبرده ، حفیظ الله امین ، جمهوریت را سرنگون و جمهوری دموکراتیک خلق ود ر اصل د شمن خلق را جا یگرین آن کرد وهمچنان محمد دا ود وموسی شفیق مشاور او در طرح سرکوب خلقی نما ها را به قتل رسا ند. یعنی جمهوریت را نه اسلا می ها ، بلکه قا تلان چپ گرای محمد دا ود وموسی شفیق نا بود کرد ند ؛ و چند سا ل بعد تر، محمد رحیم شیدا د ر پشا ورمهمان استاد ربا نی شد وهما نجا د ر گذ شت. روحش شاد ویا د ش گرا می باد!
شا یان یا د آوری می دا نم که ، این سخن رحیم شیدا وا لی محمد دا ود د ر تخاررا که افغا نستان رئیس جمهوری بهترازاو پیدا کرده نمی توا ند، هم تا جای ارزشمند می دا نم هم هرگزفراموش نمی کنم. د ر پیوند به آن، این سخن نغزفارسی را هم داریم که" خدا بیا مرزد کفن کش سا بقه را." به این معنا که همه رئیس جمهورهای افغا نستان بعد ازمحمد دا ود ، یا کفن کش سا بقه ، چنان کفن کشی کرد ند وبد بختی را به این کشور تحمیل کرد ند که مردم به فکر کفن کش سا بقه وبرتریی او بر کفن کش های نوشد ند. بنا بر برآن ، بهتر است کمی د ر باره ی قصه ی عبرت آموزکفن کش های سا بقه ونو معلومات ارا یه کنم. در زمینه ، وا قعیت این هست که روزی وروزگاری د ر محله یا شهری کفن کشی بود وبعد ازدفن مرده ها قبرهای آن ها را بازوکفن های آن ها را می گرفت ود یگرمزاحم بدن آن ها نمی شد. وقتیکه کفن کش سا بقه مرد وکفن کش نو جا نشین او شد، کفن کش نو هم کفن را می گرفت هم چوب در مقعد مرده ها می کو بید! بنا برآن ، هوشیاران زما نه گفتند که : خدا بیا مرزد کفن کش سا بقه را!" واین سخن نغزبه فرهنگ عا مه تبد یل شد.
بررسی تاریخ سیا سی نا شاد افغا نستان از محمد دا ود به خصوص از تره کی وا مین تا کنون ، نشان می دهد که کاربرد " خدا بیا مرزد کفن کش سا بقه را " ، صد در صد در باره ی تباه کاری ها و کفن کشی های آن ها به حیث کفن کش های نو برا بر می آید. د ر افغا نستان ، از کفن کش های د ر یشی پو ش هم ، بد تر طا لبان / یا کفن کش های ریشو- تروریست می با شند. به این خا طر که ، کفن کش های د ر یشی پوش کفن کشی ودزدی کرد ند اما ما نع معارف / آموزش وپرورش دختران وکارزنان د ر سا ختارحکومت نشد ند. وا رونه ای آن ها ، طا لبان / کفن کش های ریشوهم د ر امارت اولی هم د ر امارت د ومی شان که امارت دومی شان تازه توسط اسلام هراسان غربی و آی اِس آی / خد مت گارمنطقه ی آن ها ، بر افغا نستان تحمیل شده اند ، هم تروریست وخشن هم مخا لف آموزش وپرورش د ختران هم مخا لف کارهای دفتری زنان می با شند. بنا برآن ، امارت های کهنه ونو طا لبان ، بد ترین کفن کشان نو د ر تاریخ نا شاد افغا نستان می با شند! زیرا که ، قصه را از چوب کاری در مقعد مرده ها بعد از گرفتن گفن شان گذ شتا نده با مخا لفت با آموزش وپرورش زند گان چه مردان چه زنان بویژه د ختران ؛ د رواقع ، جاهل مطلق بودن خود را نما یش وثا بت کرده اند که دشمن د ین ود نیای مسلمان ها می با شند! ادا مه دارد.
0 comments:
Post a Comment