Saturday 3 April 2021

فقه های سنی وشیعه به استثنای جوهر فقه حنفی ، نمی توا نند باروشنگری وروشنفکری ونو اند یشی سازگاری کنند

بخش دوم د ین کا فر د ین تد بیروجهاد / د ین ملا فی سبیل الله فساد اقبال ابراهیم ورسجی پا نزدهم ماه حمل ، سا ل 1400 دربخش دوم این نو یشته ، یاد آورشده بودم که قرآن با روشنگری وروشنفکری ونو اند یشی سازگاری می کند ، اما فقه ها با آن ها سازگاری کرده نمی توا نند. ودرمیان فقه ها ، درپیوند با عقل وخرد ورزی فرق های وجود دارند. یعنی جوهر برخی فقه ها کمتر با عقل وخرد ورزی دشواری دارند وبرخی ازآن ها ما نند فقه های حنبلی وجعفری درعمل عقل گریز وخرد ستیزی می با شند. نگا هی به حکومت فقهی تحمیل شده بر ایران وحکومت وها بی تحمیل شده بر عربستان ، نشان می دهد که فقه جعفری وفقه حنبلی درعقل وخرد ستیزی با هم رقا بت وموفقیت های بسیاری را ازآن خود کرده اند. گروه اهل حد یث هم که برخی آن را رخ دگرحنبلی گری وبه معنای رایج وها بی گری می دانند وبزرگان آن خود را سلفی وغیروها بی می دا نند ، نقل گرا وعقل گریزمی با شد. درمیان فقه های اهل سنت ، جوهر فقه حنفی وفقه زیدی که هرد ودراصول همسا نی ها بسیاردارند دشواری با روشنگری وخرد ورزی ندارند ودرفقه های شا فعی وما لکی هم رگه های خرد ورزیی سازگاربا روشنگری ونو اند یشی کمرنگتروجود دارند. بنا برآن ، بسیار خرسند هستم که زیر فشار مدرنیته / نو اند یشی و مدرنیسم / نو سازی وجها نی سازیی فرهنگی- رسا نه ای ، برخی علمای همه مذ هب ها نگاه های ترد ید بر انگیزی نسبت به سنت گرایی را یج در فقه ها به خصوص فقه های قدرت زده پیدا کرده اند. نماد این گونه شک وترد ید ، اند یشه ورزی درباره منشور جها نی حقوق بشروکم ارزش بودن زن ها درفقه های مسلمان ها می با شد. بطور نمونه ،آیت الله منتظری فقیه فقید شیعه درقم منشورجها نی حقوق بشررا پذ یرفت وآیت الله سیستا نی فقیه بزرگ شیعه درنجف هم ولا یت فقیه خمینی را نه پذ یرفت هم ملاهای شیعه ای عرا قی را به دوری ازشرکت حکومت دست نشانده جورج بوش وخا منه ای دربرهه ای پسا صدام حسین درعراق تشویق ووا داروبه آن ها گفت که تنها عضو پارلمان شده می توا نند. همچنان ، ازبرخی فتوا های او دریا فتم که مشکلی با منشورجها نی حقوق بشر ندارد. درمیان علمای اهل سنت از قاهره تا هند وازهند تا اند و نیزی ،مخا لفتی با منشورجها نی حقوق بشرنمی بینم. بطورنمونه ، دکتریوسف قرضاوی رئیس انجمن علمای مسلمان ، با نوشتن کتا بی ازدموکراسی حما یت کرده است. معلوم است ؛ وقتیکه یک عا لم مذ هبی که ازدموکراسی حما یت کند ، معلوم است که با حقوق بشرهمسازی می کند. با اینکه عا لما نی مانند قرضاوی با دموکراسی وحقوق بشر میا نه ای خو بی دا رند ، اما درذهن وقلب جهل وتوهم زده ای بسیاری ملا ها که به گفته ای علامه اقبال ، د ین شان فی سبیل الله فساد می با شد ؛ دشمنی با دموکراسی وحقوق بشروحقوق زنان ادامه دارد. ادا مه ای که با درنظرداشت انفجار اطلاعا تی زاده ای فن آوری مدرن رسا نه ای وجنبش زنان / فمینیسم / زن ومرد برابرخوا هی درکشورهای مسلمان رو به مرگ دارد. طرفه این که ، بسیاری ملا ها درهمه مذ هب ها فهمی درستی ازهمان فقه های نان درآورد نی وشکم سیرکرد نی ای خود هم ندارند. معلوم است ؛ اگرملا ها فهم درستی ازجوهرفقه های نان آوری خود می دا شتند ،درافغانستان وپاکستان کمک به پیدا یش طا لبان تروریست ودرایران وعربستان کمک به استبداد مذ هبی وازعراق تا سوریه ویمن وسوما لی ما لی ونیجر ونیجریه ،یا ازخاورمیا نه تا شرق وغرب افریقا ، کمک به حکومت های خود کا مه ای جاده ساز برای پیدا یش ورشد گروه های تروریستی :القاعده، داعش ،الشباب / جوا نان ، وبوکو حرام / علم ودا نش نوحرام نمی کرد ند. بنا برآن ، به بررسی انتقادی ریز بینا نه ای فقه ها ونا سازگاری شان با روشنگری وروشنفکری ونو اند یشی می پردازم. دراین بخش ، شا یان یاد آوری می دا نم که فقه درلغت به معنای فهم ودا نش می با شد. درحا لیکه فقه ویا دا نش ازنگاه واژه شنا سی همه جا نبه می با شد ، اما فقه ها در اطراف 500 آیه قرآن دورمی زنند وبه بقیه یا بخش بزرگ آن بی را بطه می با شند. اگراین بی را بطه بودن فقه ها به بخش بزرگ قرآن را با خرا فات را یج در آن ها جمع کنم ، فقه ها درپرسمان های غیر عبادی می افتند بیرون معرکه. بطورنمونه، فقیه های تمرکزکننده به عبادات ومراسم عبا د یی مسلمان ها ما نند: نماز،روزه ، حج وزکات ، مبتنی بر همان 500 آیه قرآن ، به استثنای ابوحنیفه ،درباره معا ملات اجتما عی - سیا سی- اقتصادی- فرهنگی و... جا معه های مسلمان سا کت یا نا کارآمد می با شد. ناکارآمدی فقه ها درزند گی نو به این واقعیت تلخ هم را بطه دارد که به گفته ای غزالی : " فقه تنها بدرد سلطان می خورد!" اگرسخن غزا لی را تعمیم دهم ، این حقیقت برملا می شود که خلیفه ها، سلطان ها ، شاه ها ، شیخ ها ونظامی ها، دردرازنا وفراخنای تاریخ نا شاد مسلمان ها ، فقه ها را ابزاراستوارسازیی خلافت ها وسلطنت ها وپاد شاهی ها ونظامی گری های خود با خریدن شیخ ها وتوجیهات فقهی آن ها برای عوام فریبی وعوام سواری کرده اند. بازیی ناروای شاهی وشیخی ونظا می که دو پیا مد بسیارنا گواربرای اسلام ومسلمان ها داشت ودارد: نخست ، دانش د ینی را منحصر به دانش فقهی- عبادی کرده مسجد را دربرابر دانشگاه ود ین را دربرابر دانش نوکمرنگتر کرد؛ دوم، دانشگاه ها را درجا معه های مسلمان میدان جذ ب ودفع اید ئولوژی های نووتا اندازه ای زیادی د ین ستیزی ود ین گریزی ساخت. طوریکه درافغانستان د یده شد، ازشکم دانش کمرنگ مذ هبی درمد رسه های کنارمسجد ها ومدرسه های حکومتی ودانشکده شرعیات دردانشگاه کا بل، نخست بنیاد گرایی مذ هبی سربرآورد. بنیاد گرایی مذ هبی ای که دستاورد آن سازمان های مذ هبی-جهادی درپشاوروجهاد آن ها به کمک امریکا وعربستان ازطریق پاکستان دربرابر ارتش سرخ وحکومت دست نشانده آن در کا بل وجا یگزین آن شدن دولت اسلامی جهادی ها ؛ دوم ، به گفته ای خا نم بی نظیر بوتو نخست وزیر قبلی قبلی پاکستان ،با لوموند فرانسوی در سال 2001 ،ایجاد طا لبان توسط انگلیس با حما یت امریکا وتمو یل عربستان وتطبیق کاریی آن ها توسط ارتش پاکستان درافغانستان صورت گرفت. ازسوی د یگر،بنیاد گرا یان مذ هبی وا کنش د ین ستیزیی کمونیست ها یا چپ گرا یان خشن افغانستان بود ند. چپ گرایا نیکه با کود تا های خشونت بارماه سرطان 1352 وماه ثور1357 ، اول جاده سازی برای ارتش سرخ ودوم کمک به تبد یل افغانستان به تروریستستان کرد ند. طرفه اینکه ، برخی چپ گریان قبا یلی افغان اعضا وهمکار طا لبان تروریست - قبا یلی افغان زیر فرمان نصیر الله با بر وزیر وقت دا خله پاکستان درمبارزه با دولت اسلامی مجاهدان شد ند وبرخی د یگرشان بعد ازوفات کمونیسم روسی حلقه غلامی امریکا یا امپریا لیسم / دشمن قبلی خود را برای دالروچوکی به گردن گرفتند. به سخن د یگر، هم طا لبان افغان هم چپ گرا های افغان بخاطر فرهنگ قبیلگی خود هم وطن فروشی هم تروروتوحش هم د ین مداریی جا هلا نه ای فقهی نما کرد ند. فقه مداریی تروریستی که تنها را بطه به ملاگریی قبیلگی افغا نی دوسوی مرزد یورند ونظامی های تروریست پروری پاکستا نی دارد نه فقه حنفی را یج درافغانستان وپاکستان. این بازی کثیف ؛ اکنون ، جدا یی میان ملاها ازهمه قوم ها بد لیل های قومی ایجاد کرده است. وقتیکه درروزهای جمعه سری به مساجد افغانستان زده شود وسخنرانی های ملاها شنیده شود، دوگا نگی نامبرده قوی ترد یده می شود. بنا برآن ، به صراحت می گو یم که ، نظامی های پاکستا نی با سلطه وتطمیع کاری در مدرسه های مذ هبی پاکستان برای تروریزه کاری درافغانستان ، طا لبان تروریست را به فرمان انگلیس ها سا ختند وتروریسم را درآن گسترش دا د ند. طرفه اینکه ، افغانستان هم حکومت های فا سد قبیلگی- فا شیستی بیست سا ل اخیرهم شورای ملاهای خود را دارد هم شا هد ترورها ومسلمان کشی های طا لبان تروریست افغان می با شد. درچنین شرایطی نا گواری ، ملاهای د یگر قوم ها به خصوص تا جیک ها وهزاره ها بخاطر کرختی وبی عرضگی سیا سی های خود موضع روشن تراتخاذ کرده نمی توا نند. درحا لیکه ، می دانم که ازته د ل ازترور ها ومسلمان کشی های طا لبان مذهبی نما نفرت دارند. بنا برآن ، درافغانستان که عا لم های مذ هبی درهیچ قومی نداریم وتنها ملاها را به شمار250 هزارداریم. بنا برآن ، ازهمان ملاهای افغانستان می خوا هم که "فقه اکبر" نوشته ابوحنیفه و "حجت الله با لغه" نوشته ای شاه ولی الله دهلوی فارسی زبان هندی را که درفارس نوشته شده ودرقصه خوا نی پشاور وبرخی کتاب فروشی های کا بل وجلال آباد یا فت می شوند ، خریده بخوانند تا درک کنند به سوی ترکستان روان می با شند نه به مکه! ادا مه دارد.

0 comments:

Post a Comment