Friday 27 November 2020

برای رهاکردن اسلام ازچنگال استبداد شاهی-شیخی-نظامی- تروریسم مذ هبی نما، تحقق سکولاریسم درکشورهای مسلمان ؛ نیازمبرم زمان می با شد

بخش چهارم ابراهیم ورسجی هشتم ماه قوس ، سال 1399 دربخش سوم این سلسله نوشته ها ، یاد آور شده بودم که سکولاریسم دراصل جدای میان د ین وحکومت می با شد ، ورئیس جمهورفرانسه آن را به مذ هب تبد یل وبد فاع ازآن علیه مسلمان ها موضع گیری واسلام را د ین دچاربحران معرفی کرده است؛ دو پرسمان کا ملن ازهم جدا. بنا برآن ، دراین بخش ، بیشتر به نگاه اسلام درباره ای سکولاریسم وسازگاری ونا سازگاری هردوبا هم تمرکزمی کنم. ازاین نگاه که کتا بی به عنوان "اسلام وسکولاریسم" نوشته ام ، بهتر می دانم درزمینه مفصل ابراز نظرنما یم. درعنوان نوشته ،یاد آورشدم که تحقق سکولاریسم برای نجات اسلام ازچنگال استبداد شاهی - شیخی- نظا می وتروریسم مذ هبی نما درکشورهای مسلمان نیازمبرم زمان می با شد. نگا هی به کتاب های واژه شنا سی علوم اجتما عی وسیا سی وفلسفه درزبان انگلیسی ، بیا نگر این است که سکولاریسم دراصل نگاه این جها نی به انسان ها وزند گی آن ها می با شد. یعنی درباره زند گی آن جها نی د ین داران چه مسلمان چه مسیحی چه یهودی ابراز نظرنمی کند. دین های تو حیدی نامبرده هم که زند گی پیروان خود را به دنیا وبرزخ وآخرت / آن جها نی تقسیم کرده است. به سخن د یگر، دین های سماوی دونگاه این جها نی وآن جها نی به زند گی پیروان خود دارند. وارونه ای آن ها ، سکولاریسم تنها نگاه این جها نی به انسان ها دارد ودررد وتا یید زند گی آن جها نی آن ها نظری ندارد. پرسما نیکه میان د ینی وغیر د ینی بودن حکومت ، یا سکولار ومذهبی بودن آن مرزاعمارمی کند. همچنان ،دربخش سوم نوشته ، از "عصرسکولار" نوشته چارلز تلر دانشمند کا نا دای یاد وسخن های از او را بازتاب دادم. جا لب این است که ،نوسنده "عصرسکولار" یک مسیحی کا تولیکی می با شد. کا تولیک بودن او بیا نگر این است که میان د ین وسکولاریسم دشمنی قا یل نیست. دشمنی که بنیاد گرایان وملاهای کم دانش مسلمان همواره آن را دا من می زنند تا بی دا نشی خود را نما یش دهند. جا لب این است که ،هم بنیاد گرایان دانشگاه خوانده هم مولوی های مدر سه ای- سنتی مخالف سکولاریسم ، اطلاعی درباره آن ندارند هم جا هلا نه وعصبا نی وبیشتر تکفیری درباره ای آن در کشورهای مسلمان چرند یات گوی می کنند. بنا برآن، نخست ، نگاه نویسنده " عصرسکولار" درباره سکولاریسم را که ازآن دربخش سوم هم مطا لبی را بازتاب داده بودم بازتاب می دهم ودوم ، نگاه اسلام درباره آن را تبارزونوشته را پا یان می دهم. دراین راستا ،نویسنده عصرسکولارباوردارد که سکولاریسم توضیح جهان توسط دانش های جها نی صورت می گیرد. توضیحی که با عث سست شدن باورهای د ینی هم می شود. همچنان ،سست شدن باورهای د ینی کمک به شنا خت وکشف جهان می کند. درواقع ،همین دو مشخصه عصر سکولارمی با شند. اما یک مشکل بزرگ د ین درعصرسکولاراین است که تبد یل می شود به یک نهاد مشخص وبه یک پد ید ه ی فرهنگی مشخص. د ین پیش ازعصرسکولار،همه چیزبود ،ملت بود ،فرهنگ بود ،سیا ست بود ،چرخا ننده همه ای امور این جها نی وآن جها نی بود. برخلاف ،درعصر جد ید یا سکولاراست که با جدای های پی در پی ، دین لاغرمی شود. بطورنمونه ،درعصرپیشا سکولار، ملا هم پیش نماز، هم معلم ، هم قاضی ،هم مسئول اموراجتما عی محله بود ؛ اما در عصر سکولار تنها امام مسجد دراسلام ودرمسیحیت مجری دستورپاپ درپرسمان های کلیسای می شود. گونه گونی وتفکیک نهاد ها،حوزه ها ونقش های اجتما عی مشخصه عصر جد ید / سکولارمی با شد. دولت جدا شده ازنهاد د ین ، دولت سکولارنامیده می شود. درواقع ،این معنای سوم سکولاریسم است. وصفت سکولاردارای سه معنا می با شد: نخست،عصری که درآن منطق درون جها نی غلبه پیدا می کند؛ دوم ،عصری را توصیف می کند که درآن ایمان د ینی روبه سست شدن می گذارد وباور به د ین مشخص با دستگاه مشخص درجهت گیری های انسان ها درحوزه ارزش ها ونگاه عمومی به زند گی وبه جهان ،به گزینه ای درمیان گزینه های گوناگون تبد یل می شود؛ سوم ،دولتی را توصیف می کند که برزمینه ای تفکیک نهاد ها ونقش ها درعصر جد ید ، ازنهاد دین جدا شده است. ودوگا نه د ینی مومن وکا فرودوگا نه سیا سی دوست ودشمن ودوگا نه ای حقوقی حق ونا حق رخت سفر می بند د. به سخن د یگر،همه با شند گان دولت سکولار، با وجود مذ هب ها ونژاد ها وفرهنگ های گونه گون ، می شوند شهروندان برابرحقوق. یعنی سکولاریسم جامعه فاقد تبعیض های مذهبی ونژادی وزبا نی را ایجاد می کند. دربالا ،ازملاها وهمه کاره بودن شان درعصر پیشا سکولاریاد آوری کردم ،ازاینکه همه کارگی خود را به د ین وباورهای د ینی پیوند زده بود ند واکنون که جا هلانه برآن اصراردارند،بهتراست که نگاه عالمان درباره ایمان وعقیده را بازتاب بدهم وبعد ازآن به بازتاب نگاه اند یشه ورزان مسلمان درباره سکولاریسم بپردازم. درباره ایمان وعقید وبی توجهی عالمان به اولی،بهتر است که به سراغ محمد ارکون دانشمند الجزایری بروم. محمد ارکون می گو ید که :" علمای د ینی نگاهبا نان ایمان نیستند ، بلکه نگهبا نان عقیده می با شند. تما یزایمان ازعقیده برای آن ها بسیارمهم است. عقیده یعنی مجموعه ی باور ها وگزاره ها وآداب ورسوم ومناسک که طی دوران کودکی با تربیت وفرهنگ درذهن انسان رسوخ می کند ،شکلی نرم وسخت دارد وتغییرنا پذ یر می نما ید. اما ایمان یعنی پیوند قلبی با امری بیرون ازخود . عقیده ذهن آدمی را تخته بند گزاره ها ومکتب های فکری می کند، اما ایمان با آزادی سوژه انسا نی ناسازگارنیست. عالمان نگهبا نان عقا ید حقه ارتدوکسی / جزمی هستند نه نگهبا نان ایمان." قرآن درسوره عصر،ایمان وعمل صالح را نجات بخش وما سوی آن ها را گرفتارخسران / زیان معرفی کرده است. یعنی عقیده مورد تا یید علما راهکشای دنیای خوب وآخرت خوب برای مسلمان ها نمی شود. ازاین رو، تحقق سکولاریسم در کشورهای مسلمان برای براندازی عقیده وسنت های کهنه وپوسیده برای وارد عصر مدرن وپیشرفت شدن مسلمان ها نیازمبرم زمان می با شد. وقتیکه تحقق سکولاریسم درجا معه های مسلمان را برای براندازی عقیده وسنت تاریخ تیرشده نیازمبرم زمان می دانم ، بهتر است که جنبه جوهری آن را بازتاب وبه سراغ نگاه اند یشه ورزان نو اند یش مسلمان درباره آن بروم. مطالعا تیکه درباره سکولاریسم کرده ام ، برایم ثا بت شده است که اصول اساسی سکولاریسم این ها می با شند: نخست، بهبود زند گی این جها نی انسان ها با استفاده ازعلوم وفن آوریی نو؛ دوم، پذ یرش این اصل که علم ها وفن آوریی نو معجزه های زنده وحا ضراین جهان می با شند؛ سوم ، درک اینکه خیر درنیکی کردن است، چه خیرجهان دیگردرکار با شد ویا نبا شد. درحا لیکه با اصول سه گا نه ای یاد شده ای سکولاریسم وهمسازی آن ها با اسلام صد درصد موافق می با شم ،لازم می دانم که نظرات مخالف وموافق دانشمندان مسلمان را نیزدرباره آن ها بازتاب دهم. می دانم که مخالفت وموافقت دانشمندان مسلمان با سکولاریسم ، ریشه در شرعی ومد نی دانستن دولت دارد. دولت شرعی هم که در قالب خلافت د یده شد که هم بی دستاورد ثا بت شد هم با عث قتل سه خلیفه وظهورحکومت جنا یت کاراموی وقتل فرزندان رسول درکربلا شد. خلافت عبا سی هم که درادامه خلافت اموی بی دستاورد ازآب در آمد ودستاورد کمرنگ آن در بغداد م که کارنامه برمکیان بلخ بود نه کارنامه خلیفه های عبا سی نصب شده به قدرت توسط ابومسلم خراسا نی. بنا برآن ، وقتیکه جنازه آن را هلاکوی مغل درسال 1258 ترسای برداشت، کسی برایش اشک نریخت. البته که بنیاد گرایان وسنت گرایان مسلمان طرفداراحیای آن می با شد. خوب است که رئیس کنونی انجمن علمای جهان اسلام که تازه جا نشین دکتریوسف قرضاوی رئیس قبلی آن شده است ، گفته است که :"احیای آن عملی نمی با شد." درباره ای شرعی یا مد نی بودن دولت هم ، روشن است که سنت گرایان باورمند به شرعی بودن ونواند یشان با ورمند به مد نی بودن آن می با شند. دولت مد نی هم که همان دولت سکولارمی با شد. شیخ محمد عبده (وفات 1905) ، با وردارد که :"دولت خصلت مد نی دارد نه شرعی." شیخ علی عبدالررازق با نوشتن کتاب " قرآن واصول الحکم" وپخش آن درسال 1926، "خلافت اسلامی را ازبنیاد غیر اسلامی معرفی کرد." آیت الله نا ئینی دانشمند ایرا نی درکتاب خود " تنبیه الامه " درسال های انقلاب مشروطه ایران ، اند یشه سیا سی شیعه را متحول وبجای حکومت مشروعه حامی حکومت مشروطه / حکومت قا نون شد." نیم قرن بعد ازآن، وقتیکه که ملا ها توسط امریکا وانگلیس ، برانقلاب دموکراتیک مردم ایران مسلط سا خته شد ند وبه پسوند اسلامی به آن دا د ند ، مهند س بازرگان هم رئیس دولت موقت شد هم خواستار جمهوری دموکراتیک اسلامی هم خواستار مرز کشیدن میان د ین ودولت شد. بازرگان با ورداشت که آیات محکم قرآن همواره بر پا سداشت ارزش های انسا نی وعقلانیت تا کید دارند. همچنان، بازرگان با ورداشت که نقد از خود ودفاع ازحقوق دیگران است که به ما کمک می کند به پیشرفت وترقی برسیم. آیت الله طالقا نی ، روحا نی بریده ازفقه ومتوسل شده به قرآن وازهمفکران بازرگان در سخنرانی های روزهای جمعه خود درتا بستان سال 1358 درتهران ، که مرتب می شنیدم ، استبداد مذ هبی را بد ترین نوع استبداد درتاریخ بشرمعرفی وایرا نی ها را ازآن هشدار می داد! درواقع ،بازرگان وطالقا نی خواستارمرزکشیدن میان مذهب ودولت بود ند. ازنظرآن ها جدای مذ هب ودولت با جدای مذ هب وسیا ست متفاوت است. به این خاطرکه ، اولی درباره جدای دونهاد اجتماعی است که در اروپا اصطلاح " جدای دولت وکلیسا " ودرواقع جدای مالی این دوموسسه بود،اما " جدای مذهب وسیا ست "درباره دوعرصه فعا لیت بشراست که درغرب آنقدرموضوع بحث واقع نه شده است. تاریخ سیا سی نا شاد مسلمان ها نشان می دهد که مذ هب دربرهه های مختلف تاریخ توسط حاکمان خودسروعالمان رسمی- دنیا پرست ازمعنویت تهی شده است. تهی ازمعنویت شدن مذ هب هم آن را ابزار تروروخشونت توسط تروریستان وخشونت گران سا خته است. ازاین رو، نهضت اصلاح د ینی برای خشونت زدا یی ازد ین نیازمبرم می با شد. معلوم است که درجا معه های مسلمان اصلاح د ینی گزینه ای بهترازسکولاریسم می با شد. زیرا که ، سکولاریسم یک تجربه ای غربی می با شد. ازاینکه نهضت اصلاح د ینی درجا معه های مسلمان شکست خورده است ،مبارزه برای تحقق سکولاریسم تنها راهکار پیش روی نو اند یشان مسلمان می با شد. خوشحال هستم که ، شماری ازنو اند یشان مسلمان ، کتاب ها ومقا له های درباره سکولاریسم ونفی استبداد مذ هبی نوشته اند. بطورنمونه ،سعید العشماوی دانشمند مصری با نوشتن کتا بی به عنوان" الخلافت الاسلامیه" درسال 1990 ، خلافت را حکومتی معرفی کرده است که همه خا صیت های حکومت فاشیستی را دا را می با شد وحکومت های فراعنه مصر را برآن برتر دانسته است. نصر حا مد ابوزید دانشمند مصری ( وفات 2010) ، دریک مقا له سکولاریسم را تفسیر علمی از اسلام معرفی کرده است. دکتر سروش دانشمند ایرانی سکولاریسم سیا سی / جدای د ین ازدولت را تا یید وبا سکولاریسم فلسفی ابراز مخالفت کرده است. ازاین که سکولاریسم دراصل جدای د ین ودولت می با شد، بحث سکولاریسم فلسفی موجه نمی با شد. مولانا سید ابوالاعلی مودودی دانشمند پاکستا نی ، سال ها قبل بانوشتن " خلافت وملوکیت " وتبارز کمبودی های خلیفه گری ، حواس سنت گرایان را پریشان کرده بود! دکترمحمد رفیع الد ین دانشمند پا کستا نی کتا بی به عنوان "سکولاریسم یا مبارزه باسیستم حکومت دنیوی روشنفکران" نوشته وبا سکولاریسم مخالفت کرده است. همین که سکولاریسم را حکومت دنیوی روشنفکران گفته است ، اصل سکولاریسم را بیان کرده است. دونویسنده مشهورسوریه هم که نام شان را فراموش کرده ام ،نوشته های ارزشمندی برای د فاع از سکولاریسم/ جدا یی د ین وحکومت نوشته اند. دررابطه به مخالفت بنیاد گرایان با سکولاریسم ، باوردارم که ریشه در نادانی شان دارد ومخالفت برخی دانشمندان مسلمان با آن ریشه دردولت های مستبد مشهور به سکولار درکشورهای مسلمان دارد. درحالیکه سکولاریسم مخالف استبداد وتقویت کننده دموکراسی می با شد. مولا نا مودودی دریک نوشته ای دیگرخود گفته است که سکولاریسم بد ون دموکراسی ، بی معنا می با شد. وحما یت مودودی ازکا ند یدا توریی خانم فاطمه جناح / خواهر قا ید اعظم دربرابرژنرال ایوب خان کود تا چی درانتخابات ریا ست جمهوری سال 1965 ، بیانگر دفاع او ازدموکراسی سکولارمی با شد. شا یان یادآوری می دانم که ، دفاع مودودی ازکا ند یدا توریی یک زن فرهیخته، خشم نظامی ها ها وملا ها را تحو یلش داد! بنا برآن، به صراحت می گویم که علت شکست سکولاریسم در کشورهای مسلمان به ناسازگاربودن آن به اسلام مربوط نمی با شد،بلکه به حکومت های خود کا مه وملا های تکفیریی کا سه لیس شان و عقب ماند گی اقتصادی واجتماعی که آن ها به مسلمان ها تحمیل کرده اند ، رابطه دارد. به سخن د یگر، استبداد وعقب ما ند گی اقتصادی-اجتما عی - فرهنگی- سیا سی جامعه های مسلمان ،مانع های اصلی سکولاریسم درکشورهای مسلمان می با شند. دراخیر، درباره نظر چارلز تلر مبنی بر اینکه عصر سکولار با عث تقویت بی د ینی شده است،ابراز نظر کرده خلاف آن را درکشورهای مسلمان که تا کنون وارد عصر سکولارنه شده اند ثا بت می کنم. بطورنمونه ، حکومت ملای ایران وحکومت وها بی عربستان ونظا می های تروریست پرورپاکستا نی ودیگر حکومت های نظا می از کا بل تا الجزیره ،با استبداد وستمگری وسوء استفاده ازد ین برای ادامه قدرت ، آنقدر بی د ینی ود ین گریزی را ایجاد وگسترش داده اند که سکولاریسم ولائیسته ،درکشورهای انگلیسی زبان وفرانسوی زبان نکرده اند! همین که امریکا دولت مدرن سکولار-دموکراتیک می با شد وبیشترین مسیحی های وفا دار به مسیحیت را دارد وجورج بو ش یک مسیحی افراطی دو دوره رئیس جمهورمنتخب آن شد وملکه بریتا نیا هم رهبر کلیسای انگلند هم عضو کلیسای سکات لند می با شد ، بیانگراین است که سکولاریسم تنا قضی با با ورهای مذهبی مردم ندارد وتنها به عدم مداخله حکومت درامورکلیسا وعدم مداخله کلیسا درامورحکومت تا کید دارد. دررابطه به حکومت ملای ایران وحکومت وها بی عربستان وکمک شان به فرارمسلمان ها ازد ین ملا واستبداد زده ، 30 سال قبل ، مسجد های تهی ازنمازگزاررا درتهران ومشهد دیم واکنون خبرهای فرار زن ها ازد ین را مرتب ازطریق رسا نه ها می شنوم. درحا لیکه خیزش زن ها علیه مذ هب ملا زده ای ایران را ستا یش می کنم، این مسئله به اهمیت اصرارم به سکولاریسم مهر تایید می گذارد که آیت الله منتظری معاون خمینی وطرد شده توسط او، گفت که :" جمهوری اسلامی ایران نه اسلامی می با شد ونه جمهوری." وتوسط خا منه ای ملای عادی ولی فقیه سا خته شده حبس خا نگی شد ودرحبس مرد وتاریخ سازشد! دررا بطه به د ین گریزی درعربستان ،مانند ایران ملازده، به مسجد های خالی ازنمازگزاران استنا د می کنم. بطورنمونه، درسال 2011 ترسا یی – 1390 خورشیدی، درمکه ومد ینه تنها زوارغیر عرب را درجده وکعبه ومسجد نبوی ومسجد بلال درمد ینه د یدم وحضورکمرنگ عرب ها درمسجد ها متعجبم کرد! سه سال قبل ، نهاد امریکای گا لوپ که به همین نام سایت هم دارد، دریک بررسی فاش کرد که عربستان بیشترین شمارملحدان را درجهان دارد! درباره د ین گریزی زاده آخوند یسم درایران، مهند س بازرگان درآغازدهه 1370 ، نوشت که: " کارنامه ای خوب مسلمان ها مردمان را فوج فوج وارد اسلام کرد وحکومت آخوند ها باکارنامه ای بد خود ایرانی ها را فوج فوج ازد ین بیرون می کند!" یعنی ابزار قدرت شدن د ین توسط مستبدان شا هی وشیخی ونظامی وترورهای تروریستان ازگونه های :طالبان، القاعده ، داعش های سنی وشیعه درعراق وسوریه ، بوکو حرام ،درافریقا ،چنان بازار بی د ین شدن ود ین گریزی را درجامعه های مسلمان رونق بخشیده اند که سکولاریسم نکرده ونخوا هد کرد! ازاین رو، تحقق سکولاریسم را برای نجات اسلام ازچنگال حکومت های ستمگرشا هی وشیخی ونظامی وتروریستان مذ هبی ضروری می دانم وازآگا هان مسلمان می خوا هم کمربه مبارزه تاریخ ساز برای وارد شدن به عصر مدرن / سکولار، بسته کنند. درغیرآن ، برای همیش درقرون میا نه باقی می مانند!

0 comments:

Post a Comment