Wednesday 22 April 2020

چرا غنی استعمار زی ، تیم انتخا با تی خود را تیم دولت ساز نا میده است ؟

ابراهیم ورسجی
چهارم ماه ثور سال 1399
ازاین نگاه که غنی استعمارزای تیم انتخا با تی خود را تیم دو لت سازنا میده است ،بهتراست درباره خود او وتیم انتخا با تی اش داوری وبردا شت های زیررا ابرازکنم:
نخست ، جا هل وبی سواد می با شند؛
دوم ، فاشیست های قبا یلی می با شند!
درباره اصل نخست ، به صراحت می گویم که غنی استعمارزای وطالبان دریشی پوش همکارش از ماه ژانویه 2002-ماه جدی 1380 ، تا کنون ، 13 ونیم سال در دولت پوشالی - استعمارزایی- جورج بوشی ای طالب کرزی حضور غارتگرانه دا شتند وازماه میزان 1393 تا دهم ماه حوت 1398 ، اختیاردارهمه کاره ای دولت استعمارزای جان کری درارگ بود ند وازآن روزتا کنون ، بخاطر تقلب کاری شان درانتخابات مسخره ای ریا ست جمهوریی برگزار شده درماه میزان 1398 ونتیجه جعلی اعلام شده آن درروز دهم ماه حومت همان سال ، هم اختیاردارریا ست جمهوری می باشند هم عبدالله را رئیس جمهور سپیداری ورقیب خود ساخته اند.
بنا برآن ، درباره نادانی وبی سوادی غنی استعمارزای وتیم طالبانی - انگلیسی-پاکستانی اش ابرازنظرمی کنم. البته این گونه که ،دولت درزبان فارسی همان کشورمی با شد نه حکومت که غلط رایج شده است. اگر رواج شدن نا درست دولت برابر به حکومت را بپذ یرم که نا چارمی پذ یرم ، به صراحت می گویم که هم غنی استعمارزای هم تیم استعمارزای- طالبان دریشی پوش او جا هلان وبی سوادان می با شند. به این خاطر که ،افغانستان به حیث یک کشور پوشالی دست ساخت هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری با تعویض اجباری نام خراسان به افغانستان در سال 1880 ترسای تا کنون به کمک استعمارهای کهنه ونو ونوکران استعمارزای آن ها به گونه ای لرزان ادامه یا فته است. به سخن دگر،کشور- دولت پوشالی وجود دارد؛ پس،دولت سازنامیده شدن تیم غنی استعمارزای جا هلانه می با شد.
ازاین نگاه که دولت را برابر به حکومت گرفته ام ،غنی استعمارزای هم همکارنزدیک طالب کرزی استعمارزای سلف خود بود هم رئیس حکومت پوشالی تا دهم ماه حومت 1398 بود. بنا برآن، معلوم می شود که غنی وتیم او بی سواد وگرفتار جهل مطلق می با شند. ازاینکه غنی استعمارزای وتیم طالبانی- دریشی پوشی اکثرا پاکستانی اش فارسی را نمی دانند وزبان پشتو ، زبان مادری آن ها هم که توان نوشتاری ندارد ، با ید تیم خود را تیم دولت ساز بنا مند که نا میده اند ونادانی خود را نما یش داده اند! ازاین نگاه که قبا یلی می با شند ،حق دارند هم نادان با شند هم خود را نابغه درقبا یل بی سواد افغان جا بزنند. قبا یل هم اکثرشان با حما یت ازطالبان ریشو- تروریست ،مشت دندان شکن در دهان طالبان دریشی پوش گرد آمده درارگ غنی کوبیده اند! ازاین رو،بهتراست که درباره رابطه قبا یل با کشور یا دولت سخن بگویم.
همین اکنون که ، این تحلیل را ارا یه می می کنم ؛ کتا بی به عنوان " مردم شنا سی فرهنگی ،قبا یل ، دولت ها ونظام بین المللی " نوشته ای جان ایچ باد لی ،پژوهش گرمردم شناس امریکایی پیش رویم می باشد، نویسنده هم که کتاب ارزشمند نامبر ده را درباره قبا یلی های اطراف جنگ های امازون درنیم کره ای غربی یا قاره امریکا وقبا یل افریقای جنوبی وشرقی نو شته است. با خواندن کتاب نامبرده وتعریف او ازقبا یلی ها ورابطه شان با دولت ها، صد در صد نظر او درباره قبا یل را همساز با قبا یل افغان جنوب خراسان وتحمیل شده بر خراسان افغانستان نا میده شده توسط استعمارهای کهنه وافغان های قبا یلی شمال غرب وجنوب غرب پاکستان یا فتم.
طرفه این که ، جان باد لی ،درکتاب خود، قبا یل را مردم های پیشا ستیت / کشور معرفی کرده است! ازاین نگاه که قبایل افغان دردوطرف مرزدیورند ، دسته های قانون گریز پیشا کشورمی با شند وقبلا درعمل تباه کارهای ها ودزدی های بی شماری درهند بریتا نیا کرده بود ند ،هند بریتا نیا برای تامین امنیت هند و ها وسیک ها ومسلمان های هند دوکاررا کرد:نخست،به کمک روسیه ای تزاری زندانی بی بامی بنام افغانستان را به زندان با نی عبدالرحمن وحشی در سال 1880 ترسای سا خت ؛ دوم ، لارد آکلند نا یب السلطنت بریتا نیا در سال 1901 ترسای ، با تد وین وتطبیق ایف سی آر / مقرار کیفری مرزی ،مناطق قبا یلی مرزی شمال غرب هند بنام های : کُرم ایجنسی ،اورکزای ایجنسی،با جورایجنسی ،مومند ایجنسی ،خیبر ایجنسی ،شمالی وزیرستان ایجنسی وجنوبی وزیر ستان ایجنسی را،سا خت. رفتارهند بریتا نیا ازطریق مقرررت کیفری نا مبرده با قبا یل افغان ، زشت تر ازرفتار امپراتوران روم با ستان با گلادیا تورها بود. پاکستان / جا نشین هند بریتا نیا درمنطقه هم بخاطر پشتونستانخواهی کهنه استعمارزای ها ، همان قانون وحشی را تا سال 2018 نگهداری وبر قبا یل افغان زیر کنترول خود تطبیق کرد.
مسخره این که ،هم استعمارزای های افغان تحمیل شده بر کابل که پشتونستانخواهی مبتذ ل علیه پاکستان کرد ند هم متحدان دوگانه باز غفارخانی شان در پاکستان ازاینکه نوکران هند بریتا نیا بود ند اعتراضی به قانون کیفریی مرزی آن نکرد ند! خوب است که ، جمعه خان صوفی یکی از پشتونستانخواهان غفارخانی که سال های بسیاری مهمان افغان های استعمارزایی تحمیل شده بر کا بل توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری ونگهداری شده توسط شوروی ، بود ؛ کتاب " فریب نا تمام ؛ یاد ها وخاطره ها" را نوشته و سخت در دهن های گند یده ومتعفن استعمارزای های کهنه ونو نه مشت بلکه لگد زده است! معلوم است. اگرغنی استعمارزای که تیم خود را دولت ساز نا میده است ، اگرقبا یلی وبی سواد نمی بود ، تیم طالبانی خود را نه دولت ساز بلکه تیم بازسازی کننده معرفی وخود را مسخره ترنمی کرد! این که ابراز نظر نویسنده درباره اصل نخست یا نادانی غنی وتیم طالبانی- دریشی پوش اومی با شد. بنا برآن ، به بررسی اصل دوم پرداخته روهای غنی استعمارزای وتیم طالبانی -دبل استعمارزای اش را سیاه ترمی کنم.
درباره اصل دوم ، یا فاشیست بودن غنی استعمارزای وتیم طالبانی او که هم نوکران امریکا وانگلیس هم نوکران پاکستان ،یا استعمارزای های سه گا نه می با شند وتیم خود را تیم دولت سازهم نا میده اند ، به آگا هی مردم به خصوص آگا هان وسیاست کاران مخالف ورقیبان آن ها می رسانم که این فاشیست ها که درعمل دردولت سازی در 18 سال وسه ماه وبیست دو روز گذ شته با وجود کمک های مالی وحضورنظامی امریکا وناتو وکمک های بی شمارمالی اروپا وهند شکست خورده اند ؛ دراصل ، فاشیست های نو ودرفکر احیای زندان بی بام با زندان بانی عبدالرحمن خان وحشی وادامه یا فته توسط نادر غدار وها شم غدار انگلیسی وداود غداروامین وتره کی ونجیب غدارروسی وطالبان غدار انگلیسی - پاکستانی می با شند. درغیرآن ، استعمارزای گریی خود را بی اثرشده می دا نند.
بنا برآن ، هم به غنی فاشیست - استعمارزای هم به استعمارزای های گرد آمده درتیم فاشیستی- دولت ساز او هم به مخالفان ورقیبان آن ها هم به مردم وآگاهان افغانستان ، می گویم که یگا نه راهکار مهاربحران جاری ونجات کشور پو شالی آن ها،درگام نخست،ابطال نتیجه انتخابات جعلی تولید کننده دورئیس جمهورپوشا لی و تحقق دموکراسی وکثرت گرای ورعا یت حقوق بشر ، ودرگام دوم ، توزیع تذ کره / شنا سنامه با تذ کر نام قوم ها در آن ها، ودرگام سوم ، نفوس شماری وتعیین وا حد های اداری براساس شمار مردم درآن ها، ودرگام چهارم، همه پرسی زیر نظارت بخش توسعه ای سازمان ملل برای تغییرنام افغانستان پو شالی ای دست ساخت استعمارهای کهنه وتبد یل آن به خرا سان ، یا آریا نا می باشد. ازاینکه قبا یلی های افغان مد عی اکثریت بودن درافغانستان پو شالی می با شند ، نبا ید از همه پرسی بتر سند! بلی ، ازاینکه قبا یل افغان هم قبا یل مانده اند هم قوم نشده اند هم اقلیت مطلق می با شند ، با ید بترسند! با وجود ترس شان ، به آن ها می گو یم که تا جیک ها ، هزاره ها، ازبک ها، ترکمن ها ،و بلوچ ها ،واز پشه ای ها به این خاطر یاد نکردم که ، غبار درکتاب خود" جغرافیای تاریخی افغانستان " آن ها را تاجیک نامیده است. وهمه قوم های نامبرده حاضر نیستند که افغان به حیث هویت شان درتذ کره ها / شنا سنامه ها شان درج شود وبیشتراز 70 درصد نفوس افغانستان تحمیل شده بر خود توسط استعمارهای کهنه هم می با شند. زبان فارسی هم که زبان مسلط برهمه افغانستان می با شد وزبان پشتو هم که غیر ازخبرهای روزانه ای استعمارزای های ارگی- حکومتی- تحمیل شده برمردم ،حضوراد بی درکشورما ندارد وپته خزانه ای جعلی-ادبی نمای زاده ای جعلکاری حبیبی را جمعه خان صوفی نوسنده "فریب ناتمام " وافغان پاکستانی دروغ وجعلکاری نا میده است. یعنی پته خزانه ای حبیبی جعلکار هم ما نند دولت سازیی غنی استعمارزای تف درهوامی با شد! تفی که به روی خود تف کننده می افتد!

0 comments:

Post a Comment