Monday, 28 October 2019

استبداد وسنت گرایی ؛ دومانع عمده درسرراه روشنفکری وروشنفکران ، درکشورهای مسلمان


بخش نخست
ابراهیم ورسجی
هفتم ماه عقرب 1398
ازاین نگاه که ، در پیش نویس مقا له، درباره استبداد وسنت گرایی ، به حیث ما نع های روشنفکری وروشنفکران درکشورهای مسلمان ومقا یسه کوتاه استبداد وسنت گرا یی جاری درکشورهای مسلمان واستبداد وسنت گرا یی درامپراتوریی مقد س روم وبراندازیی دومی توسط رنسا نس / نوزا یی ، نهضت اصلاح مذهبی ورونق گرفتن جا معه ای مد نی وحزب های سیاسی ودموکراسی درغرب وبرعکس رونق نگرفتن رنسا نس در محیط علمی- فرهنگی جا معه های مسلمان درجهت تقویت روشنفکری وروشنفکران وادامه استبداد به کمک سنت وخرافات درآن ها اشاره کرده بودم. دراین بخش ،بیشتر به استبداد وسنت گرایی وسرسختی وگردن کلفتی آن ها وادامه شان به کمک خرا فات برای سواری گیری از عوام یا مردم وحما یت استعمار نو وکمک شان به عقب ما ند گی فرهنگی- علمی- اقتصاد یی مسلمان ها وایجاد فرهنگ خشونت وتروریسم مذ هبی دربسیاری کشورهای مسلمان می پردازم. نا گفته نما ند که ، استبداد وسنت گرا یی درتاریخ مسلمان ها بطورنا روا با د ین اسلام وسنت پیامبردرآمیخته شده اند. آمیزشی نا میمونی که باعث دوپرسمان زیرشده است:نخست، اسلام را حا می استبداد معرفی کرده است. دوم، سنت رایج را نا درست سنت، یا گفتارورفتارپیامبر معرفی کرده است. درحالیکه نه اسلام حامی استبداد می با شد ونه سنت محمد ص. معلوم است که ،قرآن برعدالت وشورا تا کید کرده است. دواصلی که به هیچ صورت استبداد را برنتا فته ومویید نظام جمهوریی دموکراتیک دراد بیات سیاسی کنونی جهان می باشد. شا یان یاد آوری می دانم که ، شعارهای مخالفان نظام شاهی ایران هم که با فریب کاریی خمینی به استبداد آخوندی انجامید ،بیشترآزادی خوا هی ، جمهوری و دموکراسی خواهی بود.
بطورنمونه ، درروز همه پرسی برای نظام جمهوری اسلامی ایران درتهران بودم وشنیدم که مهند س بازرگان رئیس دولت موقت از جمهوریی دموکراتیک اسلامی وآیت الله خمینی از جمهوریی اسلامی دفاع کرد. درحا لیکه ، درآن وقت هم نظر بازرگان هم نظر خمینی را قا بل تا یید می دا نستم ، بهتراست یاد آورشوم که اولی درسخن خود راست ومتعهد ودومی درسخن خود راست نما ند. ازاین رو ، سال ها بعد، آیت الله منتظری ، ارا یه کننده نظریه ای ولایت فقیه درنظر خود بازنگری وگفت که:" جمهوری اسلامی ایران نه جمهوری است ونه اسلامی"! ازاین رو، توسط خمینی ازمعاونیت ولی فقیه برکنار وتوسط ملا خا منه ای زندا نی خانگی شد ودرهما نجا مرد. روحش شاد ویاد ش گرامی باد! به این خاطرکه ،هم به اشتباه خود پی برد هم ازمردم ایران عذرخواهی کرد هم تا پسین روززند گی مدافع نظامی شورایی- قرآنی ماند. همچنان،مشت سخت دردهن فقه یا اید ئولوژیی سیاسی حکومت شیخی- آیت اللهی کوبید وبر گفته ای غزالی مهر تا یید گذاشت که گفته بود:" فقه تنها بد رد سلطان می خورد"! وشیوه کاریی ولایت فقهی خمینی وخا منه ای هم برگفته ای غزالی مهر تا یید ثبت کرد.
بنا برآن ، بهترمی دانم که درباره استبداد وسنت ، یا دومانع عمده درسرراه روشنفکری وروشنفکران وتنا قض آن ها با اسلام وسنت ابرازنظرنما یم. برای معرفی بهتراستبداد ومستبد ، ایجاب رفتن به سراغ تاریخ را می کند وتاریخ هم به تاریخ سده های نخست ، سده های میا نه ، عصرنو یا سده های نو ودوره کنونی تقسیم می شود. سنت هم سرنوشت مشترک با سده های نخست ومیا نه دارد. نا گفته نما ند که سنت نه سنت د ینی بلکه وضع اجتماعی- سیاسی - اقتصادی- فرهنگی – د ینی جا معه های پیشا صنعتی می باشد که د ین یک عامل یا برگه ای آن می باشد. معلوم است که ،اروپا با رنسانس وانقلاب صنعتی ونهضت اصلاح مذ هبی ونهضت روشنگری وانقلاب های انگلیس وفرانسه ،جا معه ای سنتی را پشت سر گذا شت وامریکا هم که ادامه ای آن می باشد. برخلاف ، مسلمان ها به کمک استبداد وسنت گرایی در سده های میا نه یا حا لت سنتی با قی ما ند ند. ازاین رو، هم استبداد هم سنت هم مستبد هم سنت گرا برا دران دوقلو یا همزاد می با شند. برا درانیکه دستاورد شان برای مسلمان ها ، ادامه حکومت های مستبد ، بنیاد گرایی وتروریسم مذ هبی وعقب ماند گی علمی- فرهنگی- اقتصادی - سیاسی نه تنها درمقا یسه با غرب ، بلکه درمقا یسه با هند وامریکای لاتینِ کلیسای کا تولیک زده می باشد.
نا گفته نما ند که، تعریف استبداد ومستبد وحکومت استبدادی درمقا یسه با تعریف سنت دشواریی کمتری دارد. به این خاطرکه ، حکومت استبدادی به آسا نی قا بل شناخت همگانی وتعریف وسرزنش می باشد. برخلاف ،سخن گفتن ازسنت وسنت گرایی درجامعه مسلمان ها خواه ونا خواه پای سنت پیا مبررا به میان میاورد وتیغ سنت گرا یان کم خرد وجزم اند یش را تیزمی نما ید تا برخلاف قرآن تکفییرگری کنند. اینجا ست که ، هم استبداد هم سنت با ید با ذهن خرد ورز ومدرن تعریف شوند تا جزم اند یشان کم دانش ودارای نگرش ما قبل تاریخی یا سده های میا نه ای خلع سلاح کرده شوند. ازاین نگاه که ، سنت ابزار مستبد برای ادامه استبداد درجامعه های مسلمان بود ومی باشد، به تعریف امروزین هردو ی پردازم. دراین بخش ، بهترمی دانم که پیش ازتعریف استبداد وسنت ، نگاه کارل یاسپرس درباره تمدن های قد یم وکانون های آن ها ودوران پیشروی ودوران توقف شان را بازتاب دهم.
دراین راستا ،... کارل یا سپرس ازعصرمحوریی بشریت سخن می گوید که ازقرن هشتم تا پنجم پیش ازمیلاد را دربرمی گیرد. درآن دوران ، شا هد تو لد چهارکا نون هستیم: یونان پیش ازسقراط ، هند اوپا نشاد ها وآئین بودا، چین کنفوسیوس ولائوتسو، وایران زرتشت. براساس این چهارکا نون موسس است که تمدن های بزرگ سیاره بنا شده اند ، واین تا دوران انقلاب صنعتی ادامه یافته است. به علاوه وشگفتا که ، دراین تمدن ها ازقرن هفدهم وهجدهم مسیحی خلاقیت متوقف می شود. حال آنکه درغرب این دوقرن دوره استصال اند. زیراکه ، ابتدا عصرروش وسپس قرن روشنگری می آید (1). جالب این است که ، یا سپرس درکانون های تمد نی- تاریخی یادی ازاسلام نکرده است. اگرعربستان زاد گاه اسلام را سنجه بگیرم ، حق با یا سپرس می باشد. زیراکه ، با بازد ید ازعربستان ، چیزی ازتمدن نیا فتم. مثلا، بدون درآمد نا شی اززایران مسلمان ونفت ،عربستان درپیش از تمدن وتاریخ جای می گیرد. بهر حال ، نقش اسلام درایران ومصر وهند کنونی نبا ید فراموش شود. اینجا ست که ، استبداد وسنت به حیث عا مل های عقب ما ند گی مسلمان ها با ید هم تعریف هم سرزنش شوند.
بنا برآن ، استبداد را هم ازنگاه دانشمندان وروشنفکران د ینی هم ازنگاه دانشمندان علوم انسا نی نو تعریف وبه سراغ سنت هم می روم تا ادای مطلب بکنم. در زمینه ،شا یان ذ کر است که ، درتاریخ سیاسی نا شاد مسلمان ها ، هم استبداد خلافتی هم استبداد فقهی هم استبداد در ظاهر نو گرا ی شاهی - نظامی بظاهر ملی گرا داریم. تبصره درباره استبداد خلا فتی را در کنار بحث درباره سنت درنوشته ای پیگری می کنم. ازاین رو ،دراین بخش نوشته ، بد و خلافت استبداد یی فقهی عثمانی وصفوی می پردازم واز عثما نی شروع می کنم. تاریخ نشان می دهد که خلافت یا امپراتوریی عثمانی در سال 1299 ترسایی ظهور وبکار آغازکرده است. برای اینکه نوشته درازنشود، بتاریخ درمیا نی عثما نی وخود سری وبی کفا یتی خلیفه ها یا سلطان های عثما نی تمرکزمی کنم. به گوا هی تاریخ ، ...امپراتوریی عثما نی برای مقا بله با دشمنان زیادی که دربرابرش صف آرایی کرده بود ند، درجهت حفظ وتداوم توسعه خویش به یک رهبریی توا نا وکارآمد نیازداشت. درحالیکه ازسال 1566 به بعد ، 13 سلطا نی که یکی بعد ازدیگری براریکه قدرت تکیه زده بود ند، درنهایت بی کفا یتی حکومت کرده بود ند. اما نبا ید وجود دشمنان خارجی وعدم کفا یت سلاطین عثما نی را تنها عوامل سقوط این امپراتوریی عظیم دا نست، بلکه مانند امپراتوریی مینگ درچین ،دراینجا نیز عوامل دیگری همچون :تمرکز،استبداد انعطاف نا پذ یر، مخا لفت بی امان وتعصب آمیزوخشک باهرگونه ابتکارونو آوری ومقا بله با فعالیت های تجاری ، صد مات زیادی را برامپراتوریی عثما نی وارد نمود. یک سلطان ابله به قد ری اختیارات تا مه ومستبدا نه داشت که می توانست یک شبه تمام امپراتوری را فلج سازد. درحالیکه ، یک پاپ درامپراتوریی مقد س روم قادرنبود این کاررا درمورد تمام قاره اروپا انجام دهد (2).
درادامه ای با زتا ب نا توانی وخود کامگی خلیفه ها یا سلطان های سنی ای عثما نی ، ازتوحش سلطنت شیعه صفوی پرده برداری می کنم. درزمینه ، ...ادوارد براون شرق شنا س انگلیسی درکتاب " تاریخ اد بیات ایران از عهد صفویه تا زمان حاضر " صفحه 65 می نویسد: گمان ندارم ازعهد نیرون تا کنون چنین ظالمی به وجود آمده با شد. مثلا ، شاه اسما عیل صفوی پد رمخا لفان سنی خود را ازخاک درمی آورد ومی سوزا ند (3). ترسناک اینکه ، مقوله پدرت را درمی آورم ، هنوز هم برای تهد ید مخالفان درزبان عامیا نه ای ایرا نی ها کاربرد گسترده دارد. جالب این است که ،سلطنت عثمانی وسلطنت مغل های فارسی زبان هند درمقا یسه با سلطنت صفوی ها مهربان تر وانسا نی تربود ند. بهر حال ، بعد از بازتاب کارنا مه ای ترسناک حکومت وحشی صفوی ومرده ازقبر بیرون کردن اسما عیل صفوی پا یه گذار این سلسله وحشی در فارس دیروزویا ایران امروز،تعریف مستکبر ازنظر دکترمحمد البهی شیخ ازهررا بازتاب می دهم. ازد ید گاه محمد البهی ، ...خصیصه اصلی مستکبران ، مقا بله با ایمان وحقیقت وعدا لت است...دعوت الهی درپی آن است تا نفوذ وتسلط آنان را برجامعه ازبین ببرد وعد ل را گسترش بدهد وشخصیت هرفرد را درجامعه تحقق بخشد ، تاهیچ کس نتوا ند به وا سطه ای نسب وثروت ومقام ، برد یگری فخروتکبرکند ومعیاروامتیاز وارزیا بی افراد فقط براساس کردارصالح درجهت تعا لی جا معه وافراد با شد.
هرجا معه ای به حکم تما یلات وطبیعت های مختلف انسان ،بد و مجموعه تقسیم می شود. گروهی که فشارونفوذ خو یش را بر عده ای دیگرتحمیل می کنند وگروهی که این فشاررا می پذ یرند وتحت تا ثیر آن قرارمی گیرند. فرق بین یک جا معه وجا معه ای د یگر، درحد ود وسعت ودایره ای گروهی که انفعال پذ یر است ودرعدم گسترش گروهی که بزور متو سل می گرد د، خلا صه می شود. اختلاف فردی دراستعداد های بشری ، وقدرت تحمل وپذ یرفتن مسئو لیت ها وبا الآخره درتحقق اهداف....ازتسا وی افراد یک جا معه درایجاد اثرویا تا ثیر پذ یری ما نع می شود، شعاربرا بری که درهراجتما عی برافراشته شود ، پیش ازهرچیزبه معنای برا بری درارزش انسا نی وکرا مت بشری است به ترتیبی که قوی ، ضعیف را به ذلت نکشد وهیچ امتیازی بین افراد بشردرعقوبت نباشد وجزخصا یص ومعیارهای الهی واخلاق انسا نی، هیچ معیارد یگری برای ارزیا بی عمل انسان درنظرگرفته نشود (4). درادا مه ای بازتاب تعریف دکتر محمد البهی ازخصیصه مستکبران که همان مستبدان می باشند، تعریف استبداد از نگاه روشنفکران ونواند یشان دینی ایرا نی را بازتاب می دهم. روشنفکرانی که علیه استبداد شاه مبارزه کرد ند وبخاطر خرا فات زد گی عوام گرفتاراستبداد شیخ شد ند.
پیش از بازتاب برداشت روشنفکران ایرانی ازاستبداد ، بهتراست یاد آورشوم که درباره استبداد آسیای یا شرقی ، برخی دانشمندان اروپا یی ازجمله کارل مارکس نظر داده بود ند. استبدادی که درآن تنها شاه وشیخ توجیه گراو آزاد ومردم برده یا رعیت می باشند. ازاین نگاه که مسلمان ها بیشتردرآسیا وافریقا زند گی می کنند وگرفتاراستبداد شرقی- آسیا یی می باشند ، بازتاب نگاه روشنفکران ایرانی درواقع کمک به تعریف وشناخت بهتر استبداد آسیای می کند. استبدادی که فقر وبد بختی آفریده وتروریسم مذ هبی را هم ازشکم پوسیده ای سنت گرایی بیرون و بهانه ای مداخله به استعمارگران نو درامورکشورهای مسلمان داده است! اینجا ست که ، تعریف روشنفکران مسلمان به خصوص ایرانی که ازاستبداد شاه به استبداد شیخ رسیده اند ، اهمیت بیشتری پیدا می کند. روشنفکران ایرانی: ویژگی های استبداد آسیای عبارت اند از: ما لکیت دو لت برزمین ،فقدان محد و د یت های ( حدود) قضا یی ، جای گرفتن مذ هب به جای قانون ،فقدان اشرافیت موروثی ، اجتما عات روستا یی منفرد ومنزوی ، برا بری برده وارهمگا نی ، غلبه زرا عت بر صنعت ، بیگاریی همگا نی درامورآب رسا نی وآبیاری ، خشک ونیمه خشک بود ن اقلیم ، عدم تحرک یا ایستا یی تاریخی...اجتما عات ایلی بنا به ما هیت سازمان اجتما عی (نظامی) خود ،درصورت تصرف قد رت ، میل به عدم تمرکزآن درنظام سیاسی نداشتند (5). دروا قع ، همین نبود میل به عدم تمرکز قدرت درجا معه های مسلمان وکمک گرفتن تمرکز خواهان ازسنت وضع فاجعه بارکنونی مسلمان ها را رقم زده است.
درحالیکه مستبدان مسلمان ها را دربرهه های پست تمدن نگهدا شته اند وقا بل سرزنش می باشند ، لازم است با تا کید یاد آورشوم که مسلمان ها خود شان هم درما ندن دربرهه پست تمدن همکار مستبدان بود ند ومی باشند. بنا برآن ، ایجاب می کند که د ید گاه دانشمندان علوم انسانی را درزمینه بازتاب دهم. دراین را راستا...صاحب نظران عقیده دارند که درمراحل پست ترتمدن، استبداد برجوامع بشری سلطه دارد ودموکراسی نمی تواند موجود یت پیدا کند مگرآنکه بشرمتعاقبا به مرحله ای پیشرفته ای ازحیات اجتماعی نا یل آمده با شد. آزادی ها وامتیازات اجتماعی ،وازآن جمله امتیازسهیم بودن دراداره امورهمگا نی درابتدا منحصربه عده ای انگشت شماراست. ازمنه ای اخیررا این صفت مشخص می کند که امتیازات یاد شده تد ریجا بصورت دایره بیش ازپیش فراخترشونده گسترش یافته اند. این همان چیزیست که ما به عنوان عصر"مردم سالاری" دموکراسی می شنا سیم (6). عصری که مسلمان ها درپسین سال دهه ای دوم قرن بیست ویکم انتظار آن را می کشند! به سخن د یگر، مسلمان ها را استبداد وسنت گرایی چنان درمانده کرده اند که درپسین سال دهه دوم قرن بیست و یکم منتظردموکراسی بما نند ومستبدان شاهی وشیخی وتروریستان دست پرورده شان دموکراسی وحقوق بشر وآزاد یی بیان ورسا نه ها را غربی وکفر معرفی نما یند وبا ید چنین کنند. به این خاطرکه ، استبداد وسنت گرا یی پست ترشان ساخه است وخود شان هم پذ یرفته اند که مستبد بالا دست و آن ها توده های شا یسته ای پستی می باشند!
ازاین رو ، درپسین بخش نوشته ، بهترمی دانم که نگاه یک مردم شنا س وجا معه شنا س را با زتاب دهم. مثلا، ...دانشمند مردم شنا س وجامعه شنا س انگلیسی ، " فریزر " عقیده دارد که حفظ نظم واقتدار دولت تا حد ودی زیا دی مرهون افکار خرافه آلود توده ها ست ، واین به نظروی وسیله ای " بد " برای رسیدن به یک هد ف " خوب " است. فریزر ازبین این افکارخرا فی توجه ما را به باوری جلب می کند که دربین مردم رواج فراوان دارد وطبق آن گو یا رهبران آن ها درمقا یسه با خود شان به مرتبه ای والاتری ازبشریت قراردا رند (7). جا لب این است که ، مستبدان وسنت گرا یان بیشترازهربخشی عقب ما نده ای جهان ، این ذهنیت خرافی وتاریخ زده را درذهن ومغزمسلمان ها تلقین وزرق کرده اند تا ازآن ها سواری بگیرند وبسیارخوب هم تا کنون سواری گرفته اند. سواری گیریی که هم با بهره برداریی ناروا ازد ین وسنت ادامه یافته هم روشنفکری وروشنفکران را تکفیر ومنزوی ساخته است! ادام دارد.
پا نویس ها:
1-زیرآسمان های جهان: گفت وگوی داریوش شایگان با رامین جهانبگلو ص86
2-ظهور وافول قد رت های بزرگ ،چاپ نخست، نوشته پل کندی ، ترجمه :محمود ریاضی ص37
3-تاریخ اد بیات ایران ازعهد صفویه تا کنون ، ادوارد برون ص 65
4-مفاهیم عقید تی واخلاقی قرآن،نویسنده ،دکترمحمد بهی ، مترجم :سید محمد صادقی ،ص ص 122 و123
5-جامعه ای مد نی وایران امروز،ازجمعی ازنویسند گان: سروش ، بشیریه، غنی نژاد ، عزت الله سحا بی ...ص 2 وص 21
6-احزاب سیاسی- رابرت میشل با مقد مه مارتین لپسیت ،ترجمه: حسن پویان ، ص 99
7-همان ص ص139و140

0 comments:

Post a Comment