Saturday, 28 September 2019

ملاعمر خواب امارت مومنان را دیده بود؛ درحالیکه ، گروه طالبان را انگلیس وامریکا ساخته بود ند

تا که ابله درجهان با قیست ، مفلس درنمی ماند
سخن نغزفارسی
ابراهیم ورسجی
هفتم ماه میزان 1398
دربخش نخست این مقا له ، ازکمک ما لی کرزی به طالبان وخوش خد متی خلیلزاد به آن ها سخن گفتم. دراین بخش ، درباره خواب امیرمومنان شدن ملا عمرومخالفت پاکستان وعربستان با تاجیک های افغانستان بخاطر همزبا نی وهمفرهنگی شان با ایران ابرازنظر می کنم. شا یان یاد آوری می دانم که ، پیش ازخواب امیرمومنان شدن ملاعمر آخوند ، طرح تحریک نام نهاد طالبان درلندن توسط سازمان جا سوسی بریتا نیا با تا یید سیا / سازمان اطلا عات مرکزیی امریکا و تمویل عربستان تهیه وتطبیق کاریی آن به ارتش پاکستان سپرده شده بود. برنا مه طالبان سازی درلندن به این خاطرتهیه وراه اندازی شد که بریتا نیا نظر به حاکمیت بلند مد ت خود برهند ونام گذاریی مرکزخراسان بنام افغانستان تا منطقه حا یل میان خو دش وروسیه با شد، شنا ختی بهتری از قبا یل خود فروش افغان داشت. یعنی درافغان سواری تجربه بی ما نند دارد. تجربه ای که امریکا ازآن بی بهره می باشد. ازاین رو،جنگ نام نهاد ش علیه تروریسم افغانی با حما یت نظامی های پاکستانی شکست خورد وازنهایت درما ند گی روبه گفت وگو با تروریستان افغان آورد ودرک کرد که فایده ندارد وشتاب زده عقب نشینی کرد! درحالیکه بریتا نیا را درافغان سواری موفق وامریکا را نا موفق می دانم ،بهتراست که درباره ساخت بریتا نیا بودن طالبان مفصل ومستند ابرازنظرنما یم.
بنا برآن ، مستند به ثبوت انگلیسی- امریکای بودن طالبان می پردازم. دراین راستا ، به سراغ سخنرا نی بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران در" هاروارد انترنشنل ریویو"می روم. بنی صد ر به عنوان " دموکراسی بد یل تروریسم ، یا شکستن چرخه تروربا دموکراسی" ، چنین گفت: بی نظیربوتو ، نخست وزیرپاکستان درسا ل 2001 ، درگفت وگو با لوموند درپاریس ، گفته بود که طرح تشکیل طالبان توسط بریتا نیا ریخته شد ، توسط سازمان سیا مد یریت شد ، ازعربستان دریافت مالی کرد وتوسط ارتش پاکستان عملیا تی شد (1). ازاین نگاه که درروزصا درکردن طالبان انگلیسی از کویته به سفید بولد ک دربخش مرزیی قند هار، به حیث عضو هیات دولت اسلامی افغانستان دراسلام آباد بودم وبعد ازآن پیشرویی آن ها زیر فرمان نصیر الله با بر وزیر داخله پاکستان وکرنیل امام افسر ارتش درآی اِس آی را تا اشغال کا بل توسط آن ها پیگیری کرده ام ، کا ملا با سخنان بنی صدر موافق می باشم.
ازاین رو ،به امارت انگلیسی ملا عمروخواب امیر مومنان شد نش می پردازم. درزمینه ، ستیو کول می نویسد:ملاعمر به خواب های پیامبران باورداشت. بنا برآن ، درماه اکتوبر1996 برا بر به ماه میزان 1375 خورشیدی ،درملا قات های سیاسی نظامی خود با دسته های طالبان گفت که با یک خواب به عمل شروع کرده است. خوا بیکه درآن خدا به صورت مردی ظاهروبه او گفته است که مومنان را رهبری کن (2). جا لب این است که ،ملا عمر خواب رهبریی امت اسلامی را د یده بود وملا ربا نی یکی بزرگان تحریک طالبان زیر فرمان اوبه امامت ملک فهد پاد شاه عربستان باورداشت. بطورنمونه ، ستیو کول می نویسد: ملا ربانی به ترکی فیصل ( رئیس شبکه جا سوسی عربستان ) گفت که ما طالبان ، ملک فهد را به حیث امام خود قبول داریم وگردن نهادن به امامت اورا اجرروحانی خود می دانیم (3).
واقعیت این است که ، میان پذ یرش اما مت ملک فهد توسط ملا ربا نی وخواب امارت ملا عمرکه از آن یاد کرده شد ، تفا وت د یده می شود وبا ید د یده شود. به این خاطرکه ،طالبان فا قد اید ئولوژی ودانش مذ هبی ودراصل بسیاری شان نا دان ها حتا ناتوان ازقرائت قرآن بود ند ومی باشند وبا دا ران دورونزد یک شان هم به چنان ابلها نی برای مسخره کردن اسلام وتبارز دادن فرهنگ قبیلگی افغان ها نیازمبرم داشتند ودارند. اینجا ست که امارت ملا عمروچپن مذ هبی پوشا ندن به آن هم اهمیت دارد هم خود نما یی می کند. درزمینه ، ستیو کول می نویسد: دراولین هفته های بهار سال 1996 ،عمربیشترازیک هزاردانشمندان مذ هبی وقبا یلی پشتون را برای دوهفته اجتماع بزرگ به قند هارفرا خواند. این بزرگترین گردهمای پشتون ها زیررهبریی طالبان ازایجاد آن ها تا آن وقت بود. عمر درمسجد درحضورمردم ظاهر شد ونما یند گان یا حاضران اورا به حیث امیرالمومنین پذ یرفتند. امارت اسلامی وپرچم سفید آن را نیز علم کرد ند وبرای فتوحات بیشترجهاد علیه مسعود را اعلام کرد ند. درآن گرد همای ، عده ظاهرشاه راجنا یت کارگفتند وامیر یک چشم خود را انتخاب کرد ند...وپاکستان به امریکای ها قبولانده بود که درهرحرکت صلح جویا نه با ید رهبران طالبان شا مل کرده شوند وبدروغ ها درباره حما یت خود ازطالبان به آن ها ادامه داد (4).
آری ، پاکستان نه تنها درباره حما یت خود ازطا لبان به امریکای های اطلا عاتی- امنیت کاردروغ گفته بود ومی گو ید ، بلکه عربستان را نیزدردام دروغ های خود گرفتارکرد. البته این گونه که ، تاجیک ها هم ، هم زبان ایران هم شیعه می باشند. پا نزده سال بعد ازآن منافقت پاکستان یا شیعه نمایی تا جیک ها به عرب های ساده ، سال 2011 ،یک دوستم ازمکه تلفون کرد وخواهش کرد که درجریان سفر به کا بل ، به مکه بروم وازآنجا به کا بل بروم که چنان کردم. تاجیک های بسیاری را درمکه ومد ینه دیدم که گفتند ما را افسران آی اِس آی ونوکران افغان شان به عرب ها شیعه معرفی کرده اند. بعد ازآن ، روزی رفتم به مرکزرا بطه عالم اسلامی یا اداره تبلیغات اسلامی ودیدم که رئیس آن مفلوک ودردوره سنگ قراردارد. بنا برآن، ازدفترکارانش خواستم که یک عرب جوان وانگلیسی دان را برا یم معرفی نما یید تا با او گفت وگونمایم. ازاین که گذرنامه کا نادای داشتم ومسلط بزبان انگلیسی وعربستانی ها به امریکا وبریتا نیا وکا نا دا ودرواقع به همه انگلیسی زبان ها براست یا دروغ احترام دارند، شخصی جوان وانگلیسی دان دریک دفتر مناسب آمد وگفت وگو مان شروع شد. اوگمان کرده بود که من سخن های درباره مسلمان ها واسلام درکا نادا با اوردارم. درحالیکه هدف من چیزی دیگری بود ومطابق هدفم به او گفتم که ازتاجیک های افغانستان می باشم ودرباره امام ابوحنیفه رحمه الله پا یه گذارفقه حنفی ازاو پرسان کردم که اطلاع دارد یا نه ؟ واو گفت که بلی اطلاع دارم؟ باز ازش پرسان کردم که می دانی که ابوحنیفه تاجیک خراسانی بود وزاد گاهش شمال کا بل می باشد وبحث مان داغتر شد. بعد تر،به اوگفتم که آی اِس آی ونوکران افغا نش تاجیک های افغانستان را به شما شیعه معرفی کرده اند وشما ازروی بی اطلاعی پذ یرفته اید!
همچنان ، به او گفتم که درافغانستان که زبان فارسی ومذهب ابوحنیفه فارسی زبان غالب می باشد وشماری کمی ازتاجیک ها پیرو مذهب اسما عیلیه می باشند وفارسی زبان های ایرانی را هم که صفوی ها بادست های ارذال واوباش وقا تل قزلباش خود بزور شیعه خرافاتی- صفوی کرده اند. با وجود چنان توحشی ، مذهب ابوحنیفه درجنوب شرق وشمال شرق وبخش های دیگرایران حضورپررنگ دارد. طرفه اینکه ، 70 درصد مسلمان های سنی جهان حنفی می باشند. افزون برآن ،به گفتم که اداره وحشی طالبان را که براساس دروغ های نظامی های پاکستانی برسمیت شنا ختید، بیشتراز95 درصد اعضای آن ها توان تلاوت قرآن را ندارند وبا تروربنام تطبیق شریعت هم اسلام را مسخره واسلام هراسان غربی را مجهزکرد ند وهم آبروی به عربستان وامارات متحده عربی درافغانستان حتا جهان باقی نگذا شتند وگفت وگوبا او را پایان داده ازاداره بیرون شدم. مد تی بعد ازآن، ازطریق رسانه ها شنیدم که ترکی فیصل رئیس قبلی شبکه جاسوسی ودیپلمات سعودی درلندن اعتراف کرد که نظر به اطلاع دروغ پاکستان ،طالبان را برسمیت شناختیم که اشتباه بود.بعد ازچنان اعترافی ،دیپلمات های عربستان وامارات متحده درسفارت های کشورهای خود درکابل ، رابطه با تاجیک ها برقرارکرد ند که جای بحث درباره آن این نوشته نیست.
با وجود برقراریی روابط دیپلمات های عربستان وامارات متحده درکا بل با تاجیک ها، دشمنی احمقانه ای عرب ها بازبان فارسی بخاطر تهد ید حکومت شیعه - آخوند یی ایران وفرمان روا یی زبان فارسی درافغانستان وایران ، باعث تشویش عرب های قبیلگی وفاقد آگا هی شده بود! بطورنمونه ، ستیو کول می نویسد: عربستان سعودی که دررقا بت با ایران قرارداشت ، به رهبران سنی ای ضرورت داشت که دربرابر ایران ، فرمان بردار ریاض باشند. درافغانستان وپاکستان که شیعه ها حضور قا بل ملاحظه دارند ،ترکی فیصل ، مسعود را ازد ید گاه زبان می د ید. یاران مسعود هم اکثرا به زبان فارسی سخن می گفتند. زبان ایران ؛ درحا لیکه سنی بود ند (5). همین که سیا ست کاران عربستان نتوانستند فرق میان مذ هب وفرهنگ وزبان را بفهمند ، حق دارند که دردام نظامی های تروریست پرور پاکستانی افتاده با فارسی زبان های افغانستان به نفع طالبان افغانِ تروریست وناتوان از قرائت قرآن وبزیان فارسی زبان های افغانستان عمل کنند که کرده اند.
پا نویس ها:
1-Hir.Harvard.Edu / Breaking- Cycle-Terror-Democracy-Alternative. Bani Sadr
Or news.gooya.com / politics / archives / 2016 / o9 / 217650. Php # more . Breaking the cycle of terror: A democratic alternative , August 25, 2016
2-Ghost Wars… p 288
3-p 296
4-pp 328 and 329
5- p 216

Thursday, 26 September 2019

درگرهمای امسال سازمان ملل ،اردوگان بسیارخوب ازمسلمان ها نما یند گی کرد

تا برافتد شیوه رزم دراین بزم کهن / درد مندان جهان طرح نو انداخته اند
من ازاین بیش ندانم که کفن دزدی چند / برتقسیم قبورانجمنی ساخته اند
اقبال حما سه سرای فارسی زبان هند
ابراهیم ورسجی
پنجم ماه میزان 1398
شعر حما سی اقبال را که درزیر عنوان مقا له نوشتم ؛ درباره جامعه ملل سروده شده است. جامعه ملل درمیان جنگ های نخست ودوم جهانی ساخته شده بود که بعد ازجنگ جهانی دوم ، سازمان ملل جای آن را گرفت. شا یان ذکراست که ،دردوره فعا لیت جامعه ملل ، کمترکشورهای مستقل درجهان اسلام موجود یت داشتند. مثلا، درخاورمیانه ، تنها ترکیه ، ایران ومصر مستقل بود ند وافغانستان با فرارامان الله خان وقتل حبیب الله کلکانی توسط نادر غدار ونوکریی غداربه هند بریتا نیا ، بدون استقلال شده بود. معلوم است که ، اقبال درچنان شرایطی سرود نامبرده را سروده بود. بلی ، با پا یان جنگ جهانی دوم که استعمارهای کهنه به نفع استعمارهای نو وسرخ جا خالی کرد ند ، هم سازمان ملل درجای جامعه ملل نشست هم به شمار کشورهای مستقل درآسیا وافریقا افزوده شد. بهر حال ،شعرحما سی اقبال تا اندازی زیادی درباره سازمان ملل هم کارا یی دارد. با تا کید بر کا را یی سروده اقبال درباره جا معه ملل به سازمان ملل، بهتراست یاد آورشوم که درسازمان ملل ازهمان آغازیک اشتباه بزرگ صورت گرفت وآن اینکه قدرت تصمیم گیری درمسا یل جها نی به پنج عضو دایم شورای امنیت سپرده شد وده کشوردیگر برای نما یش به حیث اعضای غیر دایم آن پذ یرفته شد ند. یعنی سازمان ملل با یک بی عدا لتی بزرگ آغازبکارکرد و تا کنون با چنان ساختاری ادامه می دهد وسران اعضای دیگرسازمان ملل درمجمع عمومی سخنرانی های اعتراضی وسازش کا را نه می کنند. سخنرانی اردوگان هم که درباره آن این نوشته را پیش کش دوستان فسبوکی ام وفرهنگیان می کنم ،انتقاد به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل می باشد.
با وجود ساختار غیرعادلانه سازمان ملل ،گردهمای های سالانه ای آن که همه سا له درآغازهفته پسین ماه سیپتامبر، وآغاز ماه میزان خورشیدی صورت می گیرد ، جلب توجه جها نیان را کرده ومی کند. ازاین رو ،ازروزیکه وبلاک نویسی ونوشتن دردنیای مجازی را آغازکرده ام ، به گردهمای سازمان ملل مکث ودرباره آن بویژه سخنرانی های سران کشورهای مسلمان مقا له نوشتم. مثلا، درسال 2017 ، درباره سخنرانی محمد وبهاری ،رئیس جمهور نیجریه ودرسال 2018 ، درباره سخنرانی شیخ حسینه واجد ، نخست وزیر بنگله دیش مقا له ها نوشتم که درسا یت های: " اند یشه " و" انسان گرایی " و صفحه رخنا مه / فسبوکم دراختیار علا قمندان می باشند. درگردهمای امسال مجمع عمومی سازمان ملل ، درباره سخنرانی رجب طیب اردوگان ، رئیس جمهور ترکیه ، مقاله کنونی را پیش کش دوستان وفرهنگیان می نما یم.
بنا برآن، به نوشتن مقاله درباره سخنرانی اردوگان ادامه می دهم. همه ای آگا هان منطقه وجهان ازطریق رسا نه های منطقه ای وجهانی آگاه شد ند که ، روز سه شنبه ،24 ماه سپتامبر2019 برا بر به دوم ماه میزان سال 1398 خورشیدی ،مجمع عمومی سازمان ملل ، 74 مین گردهمای سالا نه ای خود را با سخنرانی جیرپا لسنارو ،رئیس جمهور برازیل آغاز، بعد ازاو ، ترامپ ، رئیس جمهورامریکا سخنرانی کرد وسخنران سوم ، رجب طیب اردوگان ، رئیس جمهور ترکیه بود. شا یان یاد آوری می دانم که ، دوسخنران نخست ،بی رحما نه درکله سوسیالیسم وکمونیسم با تمرکزبر امریکای مرکزی وجنوبی کوبید ند وترا مپ گفت که کمونیست ها در قرن گذ شته صد میلیون انسان را کشتند. ازاین نگاه که ، پا لسنارو وترامپ ، سخنران های نخست ودوم واردو گان سخنران سوم بود واین مقاله هم درباره سخنرانی شخصیت سومی درگردهمای سازمان ملل می باشد ، از رئیس جمهوران برازیل وامریکا یاد کردم. نا گفته نما ند که ،درمقاله های پی در پی کی درباره نگاه های سیا ست مدا ران ونوسند گان امریکا یی درباره افغانستان وافغان های استعمارزایی نوکر خود شان شروع کرده ام ،برای رسیدن به حساب کمونیست های افغان ،با یادی ازسخنان ترامپ درباره کمونیسم درادامه سخنان ریجارد نیکسن سلف او خواهم کرد.
ازاین نگاه که ،مسلمان ها یک میلیارد وشش صد میلیون مردم جهان را شکل می دهند ودرشورای امنیت سازمان ملل حضورندارند، سخنرانی اردوگان را بیان موقعیت مسلمان ها ودراصل نما یند گی ازآن ها دانسته با ستا یش از او وسخنرا نی اش ،این مقا له را پیش کش دوستان و خوانند گان می نما یم. واقعیت این است که ، شا هان وشیخ ها ونظا می ها وحکومت های برده داریی شاهی، شیخی ، نظامی آن ها مسلمان ها را درعصرسنگ ویا برده داری نگهداری کرده اند. معلوم است. وقتیکه اروپا با رنسا نس / نوزا یی ، انقلاب صنعتی را آورد وامپراتوریی مقد س روم وخرده شا هان وفئودالان یا بزرگ ما لکان را پشت معرکه انداخت و با ایجاد جامعه ای مد نی وحزب های سیا سی ،حکومت قانون را تحقق بخشید وجهان نو را رقم زد که امریکای شما لی ادامه آن می باشد. نا گفته نما ند که ، همان اروپا برای مسلمان ها استعماررا حاکم وشا هان وشیخان ونظامیان تباه کار مسلمان نما را به خد مت گرفت. بعد از جنگ جهانی دوم که استعمار اروپا مرد وامریکا وشوروی درجهان بزرگ شد ند ،جنگ سرد را آغازکرد ند. درهمین دوره جنگ سرد بود که بازار کود تا های نظامی در کشورهای مسلمان رونق گرفت ومسلمان ها که قبلا اسیر شاهان وشیخان ستمگرو نوکر کهنه استعمارگری بود ند ،اسیرنظامی های نوکرمسکو وواشنگتن شد ند. اسارتی که بعد ازمرگ کمونیسم درقالب دیگر ادامه وتروریسم را تحویل مسلمان ها داد که ازافغانستان تا لیبیا مشاهده می کنیم.
با درنظرداشت همان تاریخ ننگین است که ، ترکیه موقعیت ویژه درجهان اسلام پیدا کرده است. موقعیتی که سخنرانی رجیب طیب اردوگان نماد آن می باشد ودرباره اش مفصل ابراز نظرمی کنم. ابرازنظررا هم با مراجعه به تاریخ میاغازم. تاریخ نشان می دهد که امپراتوریی عثما نی تنها قدرت مسلمان وآسیای- افریقایی بود که بالکان یا بخشی ازاروپا را زیرسلطه داشت واستانبول پایتخت آن هم پیش از 1453 ترسا یی ،پا یتخت روم شرقی بود. بنا برآن ، هم امپراتوریی عثما نی هم ترکیه ای کنونی از تمدن مدرن غربی اثرات بسیار پذ یرفتند. اثرا تی که اردوگان درسخنرانی خود به آن ها اشاره کرد. ازاین نگاه که ، مدرنیته هم دراروپا سربلند کرد هم دارای خصلت های کثرت گرایی وسکولاریستی / این جها نی اند یشی می باشد ،امپراتوریی عثما نی ازآن ها اثرپذ یرفت و بعد ازفروپاشی عثما نی درجنگ جهانی اول، مصطفی کما ل اتا ترک / پا یه گذار ترکیه ای کنونی در جهت تطبیق سکولاریسم نه کثرت گرایی عمل کرد.
طوریکه دیده شد ،اتا ترک سکولاریسم منهای دموکراسی ونوعی مذهب گریزی را درترکیه یج کرد. رایج کاریی نا درستی که درداخل ترکیه به حکومت های نظامی انجا مید ودربیرون آن سنت گرا یان مسلمان تکفیرش کرد ند. درحالیکه ، سکولاریسم درجوهر خود دموکراسی وآزاد یی مذهبی می باشد. بد بختانه ،شا هان ونظامی های حاکم برمسلمان ها آن را دین ستیزی ومدافع استبداد نما یش داده مشوق مذهبی های سیاسی علیه آن شد ند. خوشبختا نه ، تاریخ ترکیه مدرن نشان می دهد که سکولاریسم دموکراتیک وهمساز با دین را عد نان مند رس دردوره حکومت ده ساله ای خود از(1950 تا 1960 ) راه اندازی کرد. ازاین که اتا ترک نظامی بود وسکولاریسم مورد نظرش مخالف دموکراسی بود ، نظامی ها همیشه به کود تا ها متوسل شده با کثرت گرا یی یا جوهر مدرنیته در افتاد ند.
درحالیکه نظامی ها هم عد نان مند رس را با راه اندازیی کود تا شهید کرد ند هم با دموکراسی درافتاد ند ،مهند س نجم الدین اربکان وهمکارانش اول حزب نظام وبعد تر حزب رفاه را ساخته ازخرده شهر ها تا بزرگ شهر ها مبارزه ای مردمی را راه اندازی کرد ند. مبارزه ای که با عث شد که اعضای حزب رفاه ازطریق انتخا بات شهری وارد سیاست شو ند. هما ن مبارزه در دهه 1970 ،اربکان را درسطح معا ونیت نخست وزیر با لا کشید ودردهه 1990 ،نخست وزیر ودرواقع رهبر ملی ساخت. نظامی ها که از بزرگ شدن اربکان در سیاست ترکیه ترسیده بود ند ؛ درسال 1997 ،حکومت اورا متلاشی وخود ش وحزبش را ازسهم گیری درسیاست منع کرد ند. درهمان سال های دهه 1990 که اربکان با نظا می ها دست وپنجه نرم می کرد ،اردوگان شهردار منتخب استانبول ، بزرگترین وپیشرفته ترین شهر ترکیه بود. حذ ف اربکان وحزب رفاه ازمیدان سیاست توسط نظا می ها ، باعث شد که اردوگان حزب عدالت وتوسعه را ازهمان حزب رفاه بسازد ورهبر آن شود.
طوریکه یاد آوری کردم ،حزب نظام وحزب رفاه ، فعا لیت های خود را ازخرده شهر ها آغاز ودربزرگ شهرها گسترش دا د ند. شهردار استانبول شدن اردوگان ، دستاورد مبارزه وخد مات حزب های نظام ورفاه به مردم درشهرها وروستا ها ی ترکیه می باشد. خد مت های که اردوگان را درسال 2002 ، به مقام نخست وزیرورهبرحزب اکثریت درپارلمان با لا کشید. جا لب این است که ، اردوگان بیشتراز هر نخست وزیرورئیس جمهور ترکیه بکارادامه داد ومی دهد. ازاین رو ،سخنرانی او در گردهمای امسال سازمان ملل برایم دارای اهمیت می باشد. ازسوی دیگر،اربکان واردوگان وحزب های سیاسی - مذهبی آن ها درسرخیال احیای امپراتوریی عثمانی داشتند ودارند. موضوعی که نگرانی ذهنی برای نظامی ها وشاهان وشیخان نفتی عرب خلق کرده است. دراین راستا ،ائتلاف وهمفکریی حزب اردوگان واخوان المسلمون وحما س وامیر قطروشبکه تلویزیون الجزیره شان قابل درک می باشد. اینکه درحا شیه ای گردهمای سازمان ملل ،اردوگان ،مها تیرمحمد وعمران خان ،اعلام کرد ند که یک شبکه تلویزیونی بزبان انگلیسی برای مبارزه علیه اسلام هراسی راه اندازی می کنند ،بیشتر به ترس عرب های نظامی وشاهی-شیخی می افزاید.
بهرصورت ، برخلاف ذهن های پوسیده ستمگران نظامی - شاهی- شیخی عرب که بساز امریکا واسرائیل رقصید ند ومی رقصند تا فلسطینی ها را درمسلخ تاریخ ذبح کنند، اردوگان درسخنرانی ای خود چنان ازداعیه فلسطینی ها دفاع کرد که به احتمال قوی همه توده های عرب آن را ستا یش می کنند. مثلا، نقشه اسرائیل درسال 1948 ونقشه آن درسال 1967 ونقشه ای کنونی آن وغصب زمین های فلسطینی ها توسط آن را به نما یند گان کشورهای جهان نشان داد وازمنشی عمومی سازمان ملل پرسان کرد که چرا قرارداد های تصویب شده درمجمع عمومی درباره ای اشغالگری های اسرائیل تطبیق نشد ونمی شود؟ درلحظه ای که اردوگان نقشه ای غصب خاک فلسطینی ها توسط اسرائیل از1948 تا کنون را نما یش می داد ، به چهره های بشاش نما ینده های فلسطین اشغا لی وبه چهره تاریک نما ینده های مصر، عربستان واسرائیل ، نگاه کردم ، دانستم که عربستا نی ها ومصری های حکومتی مانند اسرائیلی ها عصبا نی می با شند!
به این خاطرکه، سال ها ست که مستبدان نظامی وشاهی عرب هم ازاسلام برای ادامه حکومت های خود کا مه ای خود سوء استفاده می کنند هم برای عوام فریبی شعارهای دفاع ازفلسطین می دهند وحا لا سخن اسلام وداعیه مظلومیت فلسطینی ها را اردوگان درمجمع عمومی سازمان ملل ابرازمی دارد! شا یان ذکر است که ، رئیس جمهورایران درسخنرانی خود ازامریکا خواست که تحریم ها را بردارد تا با آن گفت وگو کند ووزیر خارجه عربستان درسخنرانی خود خواستار ائتلاف جهانی علیه تهد ید ایران درمنطقه شد. یعنی ایران وعربستان موضع مدافع فلسطین نگرفتند! بعد ازبیان مظلومیت فلسطینی ها ، اردوگان درباره فاجعه درسوریه سخن گفت واعلام کرد که 40 میلیارد دالر از سرما یه کشور خود برای سه میلیون وشش لک آواره سوری هزینه کرده است ویک نوع هشدار غیرمستقیم به روسیه وجمهوری ملایی ایران وحکومت وحشی بشاراسد ، دست نشانده ای آن ها داد. البته این گو نه که ، برهم زدن ادلب ، ولایتی بیرون ازکنترول حکومت وحشی دمشق که بیشترازسه ونیم میلیون سوریای درآن جمع شده اند ووادارکردن آن ها به پناه آوردن به ترکیه قا بل تحمل نیست وازمنشی عمومی وجامعه جهانی خواست که تمر کزبه فاجعه ای کنند که درسوریه بوقوع پیوسته وادامه دارد.
درجریان سخن گفتن درباره فاجعه های فلسطین وسوریه ، اردوگان هم قتل جمال خاشقجی نوسنده معترض عربستانی درکنسولگری عربستان دراستانبول را اسفبار نامید هم کود تای سیسی علیه حکومت منتخب محمد مرسی ومرگ مشکوک او درداد گاه نظامی را درد ناک نا مید! وبعد ازآن ، نظام جهانی را غیر عادلانه گفته سرزنش کرد. البته این گونه که دریک بخش جهان رفاه ودربخش دیگرآن فقر بیداد می کند. همچنان ،اردوگان این نظررا زیر سوال برد که چرا اعضای دایم شورای امنیت سلاح اتومی داشته با شند ودیگر کشورها نداشته باشند؟ ازاین سخن اردوگان دریافتم که درباره قدرت اتومی ساختن ترکیه برنامه دارد. افزون بر انتقاد ازنظام غیرعادلانه حاکم برجهان ومسلح بودن قد رتمندان به سلاح اتومی وما نع شدن آن ها ازاتومی شدن دیگرکشورها، اردوگان به خطر اسلام هراسی درغرب واوضاع اسفبارمسلمان های روهنگیا که توحش نظامی ها ومانک ها / ملاهای بودایی برما مجبورشان کرده است تا به بنگله پنا هنده شوند وبه وضع ناهنجارکشمیر زیر اداره هند وبحران وتروریسم جاری درافغانستان هم اشاره کرد. طرفه اینکه ، اردوگان به زندانی شدن بیشترازیک میلیون مسلمان ایغوری درچین تماس نگرفت. درحالیکه ،پیش از آغازگردهمای سران اعضای سازمان ملل ،نشستی خاصی درباره آزادی مذ هب ورعا یت حقوق بشرزیر نظرگوترز منشی عمومی سازمان ملل برگزار ونما یند گان بسیاری کشورها ونهاد های حقوق بشر ازرفتارخشن چین با مسلمان ها انتقاد کرده بود ند. انتقاد ازچین درگردهمای نامبرده ودیگر تجمعات درنیویارک را برخی رسا نه ها عامل عمده ای عدم شرکت شی جی ، رئیس جمهور چین درمجمع عمومی جاریی سازمان ملل یاد کرد ند. باوجود چشم بستن اردوگان برستم های چین برمسلمان ها ،سخنان اودرباره مسا یل جهان به خصوص دنیای اسلام واسلام هراسی درغرب ،قابل ستا یش می باشند. دراخیر، ازاردوگان می خواهم که به حیث عضو ناتو وخاک ومرزمشترک با اروپا ودارای مناسبات خوب با قدرت های بزرگ غربی، بحث وگفت وگو با آن ها درباره اسلام هراسی را دنبال کند.

Sunday, 22 September 2019

مصری ها برای سرنگون کردن سیسی خون ریز وغارتگر،دومین بهارعربی خود را آغازکرده اند

ابراهیم ورسجی
اول ماه میزان سال 1398
نظا می های ستمگر،استثمارگرومستبد که بزور تفنگ ازسال 1952 تا کنون ، برمصرحکومت می کنند. حکومت گریی ستمگرا نه ای که قربا نی داخلی آن مصری ها وقربا نی بیرونی آن فلسطینی ها وبهره کش ازآن صهیونیست ها بود ند ومی باشند. درداخل مصر، تنها نیروی مخالف ستمگریی نظامی ها از نا صرتا سیسی ، جمعیت اخوان المسلمون / برا دران مسلمان می باشد. به گواهی تاریخ ، سرهنگ ناصر شعارداد که اسرائیل را بد ریای مد یترانه می اندازد وبینی یک یهودی را خون نکرد وهزاران مسلمان مبارز ودموکراسی خواه مصری را شهید وزندانی وآواره ساخت. مسخره اینکه ، ناصرکه نوکرشوروی هم بود وبه نوکریی آن می نازید ،مصروف سرکوب مبارزان مسلمان ودموکراسی خواهان بود که در سال 1967 ،اسرائیل هم صحرای سینا ودریای سرخ از مصررا اشغال کرد هم تمام فلسطین را بزیر سلطه ای استعماریی خود درآورد. به سخن دیگر،نا صر جنا یت کاردرشعار دشمن اسرائیل ودرعمل دشمن مصر واسلام ،درسال 1967 به زباله دان تاریخ انداخته شد.
ازاینکه ناصر توسط اسرائیل بسیار تحقیر شده بود، هیکل روزنامه نگار درباری وچا پلوسش می گوید که :" درآغازشبانگا هی ، تلفونم زنگ زد وبرداشتم که ناصر درخط است وگفت که با چمدانت بیا به میدان هواهی قاهره ورفتم که غمگین نشسته است وگفت که پنها نی بدون رسا نه ای کردن به مسکومی رویم وبرمی گرد یم ورفتیم که برژنف درمیدان هوای مسکو منتظرمی باشد. ازمیدان هوای به نشیمن گاه برژنف رفتیم وناصربه میزبان خود گفت که درجنگ شش روزه ماه جون 1967 توهین شده ام ومی خواهم که اسلحه برایم بدهید تا از خود اعاده حیثیت کنم. برخلاف توقع مهمان ،میزبان آماده تجهیز اونشد. بنا برآن ، ناصر به برژنف گفت که اکنون که مرا کمک نمی نما ئید ،می روم به مصر وفردی را به قد رت بالا می کشم که با امریکا سازش نما ید وروا نه میدان هوای مسکو وازآنجا حرکت به سو قاهره کرد یم"!
طوریکه د یده شد ، ناصرِی روحا مرده درماه سیپتامبر 1970 با سکته مغزی جسما مرد و سا دات جا یش را گرفت ودرواقع مصری ها ازکثا فت کاری ها یش تا اندازه ای نجات یا فتند. تا اندازه ای را به این خاطر بکاربردم که ساختاروحشی- صهیونیسم پرور با قی مانده ازاو به پاک کاری نیاز داشت. بهر حا ل ،انورالسادات درماه رمضان سال 1973 ، به کمک محمد رضا شاه ، شاه ایران وملک فیصل ، پاد شاه عربستان ، جنگ علیه اسرائیل را آغازوصحرای سینا را ازآن گرفت. درحا لیکه ،مصری ها از گرفته شدن صحرای سینا خرسند شده بود ند وسادات را حمایت وستایش می کرد ند. برخلاف توقع آن ها، او به اسرائیل رفته دروازه سازش با صهیونیسم را برای قربا نی کردن فلسطینی ها بازکرد. بعد ازبازگشت ازاسرائیل ،سادات وبیگین به کمپ دیوید مهمان جمی کارتر ،رئیس جمهورامریکا شده معاهده مشهور به کمپ دیوید را امضا وجنازه داعیه فلسطینی ها را برداشتند.
ازخوب یا بد روزگار،خا لد اسلام بولی ، افسر جوان ارتش مصر ،سادات را درسال 1982 درحال رژه نظامی درقاهره کشت. بلی، درحالیکه سادات مطابق گفته ناصربه برژنف ،مسکو را رد وبه واشنگتن روی آورده بود،حسنی مبارک جا نشین او درنوکری به امریکا واسرائیل چند گام به پیش گذا شت. نتیجه ای چنان گام گذاری های امریکای- صهیونیستی بود که 30 سال ستمگرانه بر مصری ها حکومت کرد. خوشبختانه ، درهفته ای اخیرماه دیسامبر 2010 ،مردم تونس بهارعربی را آغاز وسرهنگ زین بن علی ، کود تاچی ستمگر برخود را فراری به عربستان کرده دموکراسی را به کشور خود حاکم ساختند. روز 25 ماه جنوری 2011، مصری ها با استفاده ازتجربه تونسی ها،حسنی مبارک را زیر فشار گرفته روز11 ماه فوریه او را وا دار به کنارگیری ازقدرت کرد ند.
بعد از استعفای مبارک ،یک حکومت موقت درجای حکومت ستمگراو نشست ودرماه جون 2012 ،درمصر انتخابات دموکراتیک ریا ست جمهوری برگزارکرد که برنده آن محمد مرسی از جمعیت اخوان بود. ازاین نگاه که ، حسن البناء ، بنیانگذار جمعیت اخوان درنیمه دوم دهه 1940 ترسا یی وارد سیا ست شده خواستار حکومت شاهی مشروطه یا حکومت قانون شده بود ، توسط حکومت خود سر شاهی ترور شد. ازترور با نی جمعیت اخوان توسط حکومت شاهی- امریکا یی وسرکوب اخوانی ها توسط ناصر روسی ، معلوم بود که جا نشینان تفنگ چی او به محمد مرسی اجازه حکومت کردن نمی دهند. طوریکه به مشا هده رسید، نظامی ها اول دربرا بر رئیس جمهورمنتخب کارشکنی ودوم بعد از 13 ماه درماه ژوئیه سال 2013 ، با کود تای خونین به فرماندهی ژنرال سیسی ، وزیردفاع، حکومت او را سرنگون کرد ند وبا ید می کرد ند. به این خاطرکه، ارتش مصر سالانه یک میلیارد وسه صد میلیون دالرازامریکا برای تامین امین اسرائیل می گیرد واسرائیل هم اخوان وحماس ، شا خه فلسطینی آن را که برغزه مسلط می باشد را دشمن تاریخی وتهد ید به امنیت وبقای خود می داند.
بهرحال ، من که به حیث تحلیلگر سیاسی ود بیرسا یت های انسان گرایی واند یشه، ودارای صفحه فسبوک ، رخ داد های مصر از انتخاب شدن مرسی به حیث رئیس جمهور منتخب مصر تا سرنگون شدن حکومت او توسط سیسی را مرتب پیگیری کرده ام ؛ مطا بق برآورد رسا نه های آزاد ، دریا فتم که کو د تا چی های خون ریزبیش از 25 هزار نفررا درروزکود تا وبعد ازآن در متلاشی کردن احتجاج اخوانی ها درمیدان ناصریه ،شهید وزخمی وزندانی کرده اند! این که آغازتوحش سیسی وهمفکرا نش بود. نظر به برآورد مروان بشاره ، تحلیلگر پخته کار ومشهوربخش انگلیسی تلویزیون الجزیره ، سیسی ، اکنون بیشتراز 60 هزار زندا نی سیاسی دارد که بیشترین آن ها رهبران واعضای جمعیت اخوان می باشند! جا لب این است که ،عربستان وامارات 12 میلیارد دا لر به سیسی وتیم کود تا چی ای او رشوت برای سرنگونی اولین رئیس جمهور منتخب مصر پرداختند. رشوت دادن عربستان واما رات برای کود تا گران علیه نخستین رئیس جمهورمنتخب مصر ، بیانگراین است که ، جمعیت اخوان یگا نه نیروی مزاحم نظامی ها وشیخ های برده دارعرب می باشد. شا یان ذ کر است که ، قبل از اولین رئیس جمهور منتخب شدن مرسی ،دریکی ازنوشته های آلوین تافلر، دانشمند آینده نگرامریکا یی خوانده بودم که گفته بود :" بنیاد گرا یان نه تنها مخالف دموکراسی نیستند بلکه تقویت کننده دموکراسی می باشند."
وقتیکه اولین رئیس جمهورمنتخب شدن محمد مرسی از جمعیت اخوان ، گروهی مشهور به بنیاد گرایی را د یدم ، دریا فتم که تافلر نظر درست وواقع بینا نه نظرداده است! بلی ، درحا لیکه تافلر درست فرموده است ، بارک اوبا ما ، رئیس جمهور افریقای تبار امریکا با چشم بستن به کود تای سیسی علیه اولین رئیس جمهورمنتخب مصر، نشان داد که دموکراسی خواهی امریکای های سیاسی فریبی بیش نمی باشد. اگرامریکا اکنون درافغانستان دربرابر یک مشت تروریست دست پرورده ای نظامی های منا فق وجنا یت کارپاکستانی درمانده شده وعراق را ویران کرده ولیبی را ویرانتر،زاده بازیی های دوگا نه اش با دموکراسی درکشورهای مسلمان می باشد. بهر حال ،درحالیکه ، اوبا ما موقع داد تا بهار نخست عربی توسط نظامی ها وشاه ها وشیخ های برده دارعرب ناکام سا خته شود. برخلاف ،مردمان الجزایر وسودان دربرابر حکومت های خود کا مه ای دوست امریکا وبریتا نیا وفرانسه ، دست به خیزش زده دومین بهار عربی را رقم زد ند. بهاری که مردمان دموکراسی خواه سودان والجزایررا موفق وعمربشیرمستبد را روا نه ای زندان وعزیز بوتفلقه ای مفلوج را خانه نشین ساخته است.
خوشبختانه ، نخستین بهارعربی دموکراسی وآزادی را به تونس هد یه کرده است. دموکراسی ای که سرمشق الجزایری ها وسودانی ها شد وسرمشق مصر ی ها هم می شود. سرمشقی که برملا شدن فساد مالی نظامی ها به خصوص سیسی دربه تحقق رسا ندن آن درمصر شتاب بخشیده است. مثلا، روز دوم ماه سیپتا مبر،محمد علی پیمان کارارتش مصر که دراسپا نیا در تبعید زند گی می کند ؛ علیه سیسی به افشاگری دست زد. البته این گونه که او پیمان کار ارتش وسیسی بوده واز قصرسازی ها به سیسی وهمکا را نش پرده برداری کرد. مثلا، علی گفت که زن سیسی نمی خواهد که درکاخ محل زند گی زن حسنی مبارک زند گی کند. همچنان، علی فاش کرد که 15 سال می شود که پیمان کارارتش می باشد وحکومت نظامی میلیون ها دالر ازاو بدهکارمی باشد وفساد خانواده سیسی باعث شد که میلیون ها دالر خساره کند. علی درنواری که روز سه شنبه 17 سیپتامبردرفسبوک وشبکه تلویزیون الجزیره علیه سیسی نشر کرد وآن را شنیدم ، افشا کرد که برای او دریک مرکزنظامی یک کاخ ساخته است. علی درنواری دیگری که هم در فسبوک هم درشبکه الجزیره شنیدم از مردم مصر خواست که برای پا یان دادن به حکومت فاسد وستمگر سیسی به میدان بیا یند وازنیروهای امنیتی نیز خواست که با مردم بر خورد نکنند.
طوریکه د یده شد،دعوت محمد علی ازمردم بتاریخ روزسه شنبه 17 ماه سیپتامبر، درشامگاه روز جمعه 20 سیپتامبربرابر به 29 ماه سنبله ، نتیجه داد و منجربه تظاهرات گسترده درقاهره ،اسکند ریه ،سویز وچند شهر بزرگ دیگرمصرشد. تظاهراتی روزشنبه تکرار ودرآن مظاهره کننده ها ازسیسی خواستاراستعفی شد ند.نظامی های طرفدار سیسی باپوشیدن لباس ملکی هم به سرکوب هم به مخالفت مظاره کننده ها دست زد ند ودستگاه جنایت کارنظامی وپلیسی بیشتراز چهارصد نفر معترض را زندانی کرد ند ود ید بان جهانی حقوق بشر خواستار رهای فوریی آن ها شد. ازحزب های سیاسی مصر،روزشنبه 21 سیپتامبر،جمعیت اخوان المسلمون، حزب سوسیال دموکرات وحزب سوسیا لیست های انقلابی ازمظاهرات علیه سیسی حما یت کرد ند. این تظاهرات همزمان شد به سفر سیسی به نیویارک برای شرکت درمجمع عمومی سازمان ملل که فردا یا پس فردا شروع می شود. طرفه اینکه ، مصری های مقیم امریکا درنیویارک دراطراف هتلی که سیسی در آن اسکان گزیده است دست به تظاهرات زده ازاو خواستاراستعفی شد ند! رسواخیزاین که ، پیشتر ازافشاگریی محمد علی ومظاهرات گسترده مردم درمصرونیویارک علیه سیسی ، خانم نبیله مکرم ، وزیر درکا بینه سیسی ، روز24 ژوئیه برابر به دوم ماه سرطان ، درشهرتورنتو درکا نا دا ، دریک گردهمای مصری های کا نادای به آن ها هشدار داده بود که حکومت سیسی گردن معترضان خود را قطع می نما ید! هشداری که هم ایجاد نگرانی کرد هم به نفرت علیه حکومت سیسی دامن زد! پیش از تهد ید وزیرخانم درتورنتو، سیسی درماه فوریه انتخابات بی رقیب ریا ست جمهوری برگزار و با بیرون کردن 90 درصد رای ها نه ازصندوق های رای دهی مردم ، بلکه ازاداره های ارتش وپولیس ، رئیس جمهورمنتخب شده بود!
ازآن هم مسخره تر این که ، سیسی درماه ثور با همه پرسی ، دوره ریاست جمهوری خود را ازچهارسال به شش سال بالابرد که بر پا یه ای آن می تواند تا سال 2024 ریاست جمهوری می کند وبا ترمیمی که درقانون وارد کرد ، می تواند بارسوم کا ند ید شده تا سال 2030 ریا ست جمهوری کند. خنده داراین است که ، عزم سیسی برای رئیس جمهور ماندن تا سال 2030 ،درشرایطی با بوق وکرنا رسا نه ای شد که ریاست جمهوریی شش ساله ودوماهه اش بزورتفنگ ، جزفقر،کاهش درآمد مردم ،فرود نرخ رشد اقتصادی ، فرود بی سا بقه ارزش پول مصر،افزایش بیکاری وخشونت وتوحش وزندان های پُر از آزادی خواهان دستاوردی ندارد! افزون بربی دستاورد بودن حکومت ترورووحشت سیسی، افشاگری های محمد علی پیمان کار ارتش مصر درباره سوء استفاده های مالی سیسی وبا ند ش، توده ها را به میدان نبرد برای گرفتارکردن او به سرنوشت عمر بشیر ، کود تا چی سودا نی ، کشانده است. توده های که پا یان حکومت وحشی نظامی- سیسی ، تحق دموکراسی وآزادی وایجاد حکومت داریی خوب را دنبال می کنند.
درپسین بخش نوشته ، با آرزوی موفقیت برای مردم ستمزده ودموکراسی خواه مصر، محاکمه شا ها ن ورئیس جمهوران مصر از عصر فرعون ها تا جمال نا صر توسط نجیب محفوظ ادیب مصری برنده جایزه صلح نوبل را بازتاب می دهم: " محفوظ درسال های اخیرعمرخود ، تاریخ سیاسی مصررا درسال 1983 درپیشگاه آسمان ( که یک رساله اش می باشد) ، مورد قضاوت وداوری قرار داد وحاکمان مصرازمنس تا سا دات را این گونه داد گا هی وتعیین سرنوشت کرد: توتمس سوم (1481-20) قبل ازمیلاد ، که تجسم اخلاق بازبود ومردم کشور خود را با جهان بینی بازخود ، غنی ومرفه کرد، رفت به بهشت. ناصر(1918-1970) که اخلاق بسته را درپیش گرفته بود ، منافع شخصی خود را فراتر ازخیرمردم ساخت وکشوررا اسیرجنگ ساخت وشکست خورد، رفت به دوزخ." درحا لیکه ، محفوظ درتاریخ 2500 سا له مصر، تنها توتمس را روانه ای بهشت ودیگران تا ناصررا روانه ای دوزخ کرده است ؛ باوردارم که مردم مصرحسنی مبارک را با توهین ازمیدان بیرون کرده اند ، فتاح سیسی دزد ، قا تل هزاران نفر وخد مت گار صهیونیسم را محاکمه واعدام خوا هند کرد.برای وحشی بودن سیسی ،ابرازهمین سخن لازم است وآن اینکه هم رئیس جمهورمنتخب وزندانی شده با کو دتا را امکان درمان ودارو گیری درزندان نداد هم اورا بداد گاه بد وی احضار کرد تا همانجا جان بدهد. به اوروحش شاد ویاد ش گرامی باد گفته ، به امید پیروزیی مصری ها برسیسی ونظامی های ستمگروغارت گرهمکارش وغلبه دموکراسی وحقوق بشروآزادی درمصروکشورهای استبداد زده ای عربی ، نوشته را با آیه حق آمد ، باطل رفت ، پا یان می دهم وباوردارم که همان گونه شب سحر درپی دارد ، استبداد وحکومت داریی بد آزادی وحکومت داریی خوب را درپی دارد. شعار انقلابی مصری ها به سیسی مستبد که استعفا بده ، برای حکومت داریی خوب می باشد. آرزومی کنم که مصری ها هرچه زود تر به مرام والای انسا نی شان برسند!

Saturday, 21 September 2019

نا مه سرکشا ده به کا ند ید های انتخا با ت ریا ست جمهوری افغانستان

آزموده را ، آزمودن خطا ست
سخن نغزفارسی
ابراهیم ورسجی
سی ویکم ماه سنبله 1398
ازاین نگاه که چند روز به برگزاری انتخا بات ریا ست جمهوری افغانستان ما نده وکا ند ید ها مصروف مبارزه انتخا با تی برای گرفتن رای های مردم درجهت رسیدن به ارگ می با شند ،می خوا هم با نوشتن وپخش این نا مه سرکشا ده نظرات خود را به آن ها ومردم برسا نم. نا گفته نما ند که ، به کا ند ید ها درانتخا بات های گذ شته هم نامه های سرکشاده نوشته بودم. البته ، نه به این خاطرکه با ورمند به فرایند دموکراتیک نما وشیوه های انتخا با تی را یج ورقیبان دربا زیی سیاسی- رقا بتی بودم و می باشم. آری ، ازاین که ، ازفرایند دموکراتیک اصیل دفاع می کنم وخواهان تحقق بی چون وچرای آن درانتخا بات پیش رو درافغانستان می باشم ، به خود حق می دهم تا با نوشتن این نامه ، کا ند ید ها را متوجه اهمیت فرایند دموکراتیک وتحقق آن درپیاده کردن دموکراسی وانتخا بات شفاف برای احترام به خواست وآرای مردم نما یم. مردمی که هم ازحکومت های فاسد ازکرزی تا غنی- عبدالله وناتوانی آن ها در عرضه خد مات وبراندازیی تروریسم وتامین امنیت ما لی وجا نی خود هم ازترورهای پُر تلفات تروریستان به ستوه آمده اند.
بنا برآن ، به آگا هی کا ند ید ها می رسانم که ، درهمین چند روزیکه برای آن ها با قی ما نده است تا مبارزه انتخا با تی برای کمای کردن رای های مردم کنند ، به نفع شان می دانم که به مسا یل زیرتوجه جدی کنند:نخست،همه ای آن ها درفساد وغارتگری های حکومت های فاسد کرزی وغنی - عبدالله ، بد رجه های کم وزیاد سهیم می باشند. حکومت های فاسد وغارت گری که نه تنها مردم افغانستان حتا امریکا ، یا بزرگترین حامی مالی ونظامی خود را نا امید ساخته اند. دوم، ازاینکه درچنان حکومت های سهم داربود ند ومی باشند ، بهتراست که ازمردم عذ رخواهی کنند تا سزاوار گرفتن رای های آن ها شوند. سوم، بدا نند که تروریسم را تنها با حکومت داریی خوب ودموکراتیک می توان ریشه کن کرد نه با کمک های مالی ونظامی امریکا و ناتو. درعمل هم دیده شد که ، امریکا وناتو دربراندازیی تروریسم شکست خورد ند که نماد آن گفت وگو های بی نتیجه در دوحه می باشد. گفت وگوهای که رئیس جمهورترامپ هم به بهوده بودن آن ها پی برد ومتو قف شان کرد.
درحا لیکه ، می دانم که مردم افغانستان به ویژه زنان از پشت معرکه انداخته شدن گفت وگو های به اصطلاح صلح امریکا با تروریستان پاکستانی خرسند شده اند ؛ اما این نه پا یان ماجرا بلکه آغازآن می باشد. آغازماجرا به این خا طر که ،هردو طرف گفت وکو ها خارجی ها بود ند نه مردم. شا ید عده طالبان را داخلی بدا نند ،اما دلیل های زیادی برای خارجی- پاکستانی بودن آن ها وجود دارد. مثلا،ازنگاه قرآن، قا تل یک انسان بی گناه باید اعدام شود ودرقیامت هم روانه ای دوزخ برای همیش می شود. ازاین نگاه که ، طالبان نه یک انسان بی گناه بلکه ده ها هزار انسان بی گناه را شهید وزخمی کرده اند ،هم خارجی هم دشمن اسلام می باشند. یعنی مسلمان کشی های بی شمار بسنده می کند که هم خارجی هم بی د ین هم وحشی- تروریست با شند که هستند.
بهر حال ،اختیارطا لب کرزی وغنی وتیم های فاسد شان می باشد که طالبان را درافغانیت واسلامیت خود شریک دانسته مردم را رنج وشکنجه دهند؛ به گونه ای که تا کنون دا ده اند! برخلاف آن ها، این مردم می باشند که هم ازحکومت داریی فاسد شان هم از فقدان عزم مبارزه علیه تروریسم درآن ها رنج ها دیده اند ومی بینند. رنج های بیماری زای که درمان عاجل می خوا هد! اینجا ست که ، این پرسش به میان میا ید که کا ند ید ها درباره رنج های مردم چگونه می اند یشند وچه راه بیرون رفت دارند؟ برای پاسخ به پرسش نامبرده ، به صراحت می گویم که انتخا بات ها ورقا بت های انتخا باتی به گونه های که قبلا برگزار شده اند، توان ارایه راهکار یا رسیدن به حکومت داریی خوب وبراندازیی تروریسم را ندارند ودرعمل هم نشان داده اند.
ازاین رو،هم انتخابات نو هم راه کارنو برای ایجاد حکومت دا ریی خوب ومهارتروریسم نیازمبرم مردم وکا ند ید ها می باشد. درغیرآن ، تکرار تجربه های شکست خورده ووقت کش وسرما یه سوزرا با ید انتظارکشید. اینجا ست که ، مسئو لیت های کا ند ید ها دوچند یا سه چند می شود. این هم درزما نی که ، امریکا یا با دارنو استعمارزای ها ازفساد پیشگی حکومت غنی- عبدالله ،درادامه فساد های بی شمارحکومت کرزی به ستوه آمده است و تلاش دارد بهرطریقی که می شود حتا با موافقه بیمارگونه با پاکستان وتروریستان آن ازافغانستان رخت سفربسته مردم ما را در با تلاق پاروهای حکومت های درمانده ودست نشانده خود فرو برده عقب نشینی نما ید. به این معنا که ، کا ند ید ها با ید متوجه دشواری ها ازگونه های بالاوزیر باشند نه اینکه درسرهوای ارگ نشینی کرده سرخود ومردم کلاه های کشاد بگذارند:نخست،فکر کنند که امریکا می رود. پس ،چگونه می توانند حکومت کنند. دوم، نظامی های پاکستانی وتروریستا ن شان فکر می کنند که امریکا می رود وافغانستان را برای آن ها می گذارد ؛ به گونه ای که بعد ازرفتن ارتش سرخ درماه فوریه 1989 ، به آن ها گذاشت وکا بل را ویران کرد ند وتروریسم را گسترش ودالرهای امریکا را هم به جیب زد ند. خوب است که امریکا دیگر نه به حکومت فاسد کا بل دالربخشی می کند ونه به نظا می های تروریست پرورپاکستانی کمک های ما لی وتسلیحا تی مانند گذ شته می نما ید.
ازاین رو ،به صراحت می گویم که افغانستان به انتخابات شفاف نیازدارد نه به تکرارانتخابات قبلی که بحران تولید کرد وباعث شد که جان کری بیا ید وحکومت پو شا لی کنونی را بسازد. حکومتی که تنها دودستاورد دارد: نخست، غارت کمک های امریکا ومنابع مالی درونی . دوم، گسترش تروریسم بزیان مردم افغانستان وبه نفع پاکستان. به این معنا که ،هر کا ند ید ی که برنده شود ، با دو فاجعه با ید مبارزه کند:نخست ،با فساد باقی مانده از حکومت های کرزی -غنی- عبدالله. دوم ،با تروریسم روبه گسترش طالبان ، یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان. با تا سف ،با ید بگویم که توان مبارزه با فساد یاد شده را درهیچ یک ازکا ند یدی ها نمی بینم. بهر حال ،درپسین بخش نا مه ، با تا کید یاد آور می شوم که کرزی وغنی ودارودسته های متعصب آن ها نفرت های قبیلگی- سمتی- قومی را هم به فساد های یاد آوری شده افزوده ودرواقع دشواری های خلق کرده اند که غلبه برآن ها به سخن نغزفارسی " کارحضرت پیل می باشد"! اینکه کا ند ید ها رقا بت می کنند تا به ارگ رسیده کار حضرت پیل را انجام دهند ؛ برای آن ها آرزوی موفقیت می نما یم. همزمان با آرزوی موفقیت برای آن ها ، ازمردم افغانستان به ویژه آگا هان آن ها می خواهم که آزموده ها را نیاز ما یند که آزموده را ، آزمودن خطا ودرحقیقت ابرخطا می باشد!

Friday, 13 September 2019

ستیو کول نوسنده " جنگ های اشباح "، ازکمک مالی کرزی به طالبان وخوش خد متی خلیلزاد به آن ها پرده برداری کرده است

ابراهیم ورسجی
بیست وسوم ماه سنبله 1398
طوریکه درنوشته های پیشتر گفته بودم ، بازمی گویم که دید گاه های سیا ست مدا ران ونوسند گان امریکای درباره افغانستان وسیا ست کا ران آن را بررسی نقا دا نه می کنم. دراین مقا له ، به سراغ ستیو کول نوسنده مشهورامریکا یی ونوسنده " جنگ های اشباح" می روم. درآغازنوشته ، یاد آوری ازدو مسئله را سود مند می دانم: نخست، سیا ست مدا ران ونوسند گان وامنیت کا ران امریکا یی نوکران استهلاک شده خود را درزند گی شان معرفی وازکارنا مه های آن ها چه خوب وچه بد پرده برداری می کنند. دوم، به منا فع کشورهای که دست نشا نده های خود را درآن بقد رت نصب کرده اند بی توجه می باشند.همچنان ، به آبرووبی آبرو شدن نوکران خود کمتر توجه می کنند. دو مسئله ای عمده که درافغانستان به روشنی خود نمای کرده است! شا یا ن یاد آوری می دا نم که ، نوسنده جنگ های اشباح ، درباره مسا یل بسیاری ازجمله مسا یل افغانستان ازجنگ جهادی ها علیه ارتش سرخ تا اداره طالبان مشرح قلم فرسای کرده است. ازاین رو، لازم می دانم که کمی درباره کتاب نامبرده نظرخود را بازتاب داده نوشته را ادامه دهدهم. درزمینه ، بهتراست یاد آور شوم که کتاب های زیادی را خوانده ام وکتابخا نه هم دارم ، اما کتا بی به اندازه " جنگ های اشباح" کمتردست یا بم شده است. ازاین رو، بهتراست درباره آن بگویم که بیشترین بررسی ها را درباره مسا یل کشورهای مسلمان وسازمان های مذ هبی چه تند رو چه میا نه رو چه تروریست ازجمله جهادی ها وطالبان ریشو تروریست افغان وافغان های سیاسی نما ودراصل نوکران امریکا درافغانستان کرده وهمچنان مراقبت امریکای های سیاسی، امنیتی ازآن ها را بطورهمه جا نبه وکمترمغرضا نه بررسی وبازتا ب داده است.
بنا برآن ، به بررسی ای کمک مالی-اطلا عا تی ای کرزی به طالبان وخوش خد متی های خلیلزاد به آن ها ازنگاه ستیو کول نوسنده کتاب نامبرده می پردازم. ستیو کول :کرزی برای طالبان در شروع سازماندهی شان درقند هار50 هزاردالرکمک کرده بود. همچنان، پنهان گاه های اسلحه ارتش وبزرگان قبا یل را هم به طالبان معرفی یا کمک آن ها را برای تحریک شان جلب کرده بود. طالبان جدا گا نه با عبدالحق ودرا نی های که با شاه سا بق رابطه داشتند ملاقات کرد ند. پشتون های درا نی فکرکرد ند که اکنون زمان بد ست آوردن چیزی می باشد که سازمان ملل وپترتامسن درآن ناکام شد ند. بنا برآن ، ازپرچم سفیدان قرآن بد ست خوا ستند که شاه (سا بق ) را برگردا نند....ملا ربا نی وشماردیگر ازطالبان میا نه رو تحریک طا لبان را نیروی انتقا لی می گفتند که راه را برای بازگشت شاه سا بق هموار خواهند کرد وبرای پاکسازیی کشورازجنگ سا لاران عمل می کنند (1). درزمینه ، بهتراست که کمی درباره جنگ سالاران نظربد هم. بیاد دارم که جهادی ها که دربرابر ارتش سرج جنگ می کرد ند ؛ برای امریکا مبارزان راه آزادی بود ند. وقتیکه ارتش سرخ درافغانستان شکست خورد وعقب نشینی کرد، آن ها بنیاد گرا وبعد تر باغی معرفی شد ند. بعد ازفروپاشی حکومت دست نشانده مسکودرکا بل، جهادی های پشتوزبان اسلحه های خود را به نظامی های پاکستانی فروخته درکویته وپشاور خانه های قیمتی خرید ند وجهادی های تاجیک ، هزاره وازبک که سلاح های خود را تحویل ارتش پاکستان برای خلع سلاح افغانستان نکرد ند ، توسط آی اِس آی ،جنگ سالار نا میده شد ند! افزون برآن، وقتیکه آی اِس آی با کمک حکمتیار کا بل را گرفته نتوانست ، طالبان را علیه جهادی های جنگ سالار پسوند گرفته وارد میدان جنگ کرد. پشتون های باصطلاح درا نی هم که درسرفکرپوچ بازگردانیدن ظاهرخان را می پرورا ند ند ، ازنها یت نا دانی درک کرده نتوانستند که آی اِس آی / شبکه اطلا عا تی ارتش پاکستان با بهره برداری از نام شاه سا بق پروژه طا لبانی ودراصل به ولایت پاکستان تبد یل کردن افغانستان را د نبا ل می کند.
جا لب این است که ، وقتیکه درخزان سال 1380 ، یا روز های اوج جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان با ظاهرخان درروم ملاقات کردم ، دیدم ازطالبان تعریف می نما ید. زما نیکه موضوع را پیگیری کردم ، دریا فتم که آی اِس آی مهره های خلقی وافغان ملتی طالبان شده ونوکر خود را در اطراف عبدالولی داماد ظاهرخان جا بجا کرده وازطریق او به پدرزنش تلقین کرده اند که طالبان اعاده نظام شا هی را پیگیری می کنند. درکویته هم ، کرزی وپد رش که نوکران دوگا نه ای سی آی اِ وآی اِس آی بود ند ، ازنام شاه سا بق بهره برداری ها به نفع طالبان ، یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان کرد ند. ازاین که زبان وفرهنگ پشتو قبیلگی وعقب مانده می باشد واستعمارزای های کهنه ونو نه آن را یاد داشتند و زبان فارسی ، یا زبان فراگیری ودارای تاریخ وفرهنگ نیرومند را هم درست نمی دانستند ،حق شان بود که بدام پاکستان بیفتند! پاکستانی که ازظهورش درسال 1947 ترسای تا پسین روزجمهوریی پوشالی داود خان در سال 1978 ، حتا استعمار زای های سیاه وسرخ علیه آن پشتونستان خواهی کر ده بود ند!
دراین راستا ، بررسی های که درباره پشتونستان خواهی استعمارزای های سیاه وسرخ کرده ام ودرجلد نخست " جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" درمقاله " پشتونستان " بازتاب داده ام ؛ برا یم ثا بت شده است که کمک به جهادی ها وبعدا ویران کردن کا بل بخاطر مخالفت ربانی ومسعود با خواست پاکستان وکمک به طالبان علیه آن ها همه به گونه ای انتقام گیری ازپشتونستان خواهان درجهت تبد یل کردن افغانستان به یک ولایت آن کشورمی باشد. طرحی که با ایستاد گی تا جیک ها وپرداخت تاوان زیاد درکا بل وشما لی تا حدی زیادی خنثی کرده شد. اگرچه تاجیک ها دربرابر سیاست افغانی پاکستان که ابزار نخست آن حکمتیار وابزار دوم آن طالبان بود ند ومی باشند ایستاد گی کرد ند،اما پا یان ماجرانبود ونمی باشد. به این خاطرکه ،آی اِس آی هم نوکران زیاد ازافغان ها داشت هم افغان های نوکر سیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ازگونه های کرزی ،خلیلزاد و... را درخد مت گرفته بود. ازاین که ،از خد مت گاریی کرزی به طالبان یا شاخه ریشوی ارتش پاکستان یاد آوری کردم ، بهتراست که ازخد مت گاریی خلیلزاد هم به آن ها یاد آورشوم.
دراین راستا ، ستیو کول می گوید:کارشنا سان جمهوری خواه کنگره اعلام کرد ند که امریکا با ید به طالبان یک چا نس بدهند. این وقت منا سب برای امریکا می با شد که باردوم به افغانستان دلچسپی بگیرد. خلیلزاد یکی ازکار شنا سان افغانستان که دید گاه های حکومت امریکا را پیروی می کند ، بعد ازمسلط شدن طالبان بر کا بل گفته بود که طالبان بنیاد گرایی ضد امریکا مانند بنیاد گرایی ضد امریکا یی ایران را تطبیق نمی کنند. این ها به مودل عربستان نزدیکترهستند. این شیوه تفکرامریکای ها دررابطه با حرکت های سیا سی اسلامی می باشد که سعودی محا فظه کار- پرهیزکار غیرتهد ید کننده می با شد؛ درحا لیکه ،ایران فعال ، خشن وانقلابی....طالبان ضد ایران وضد شیعه هم می باشند. ازاین رو،متحد امریکا وحا فظ منافع آن می شوند. بعد ازآن ، خلیلزاد دعوت شد تا به یونیکال بپیوند د آن هم دربورد / اداره مشوره ای آن با رابرت اوکلی سفیر پیشین امریکا دراسلام آباد.( ازاین نگاه که ، پسا نتر) ملا ربا نی یکی از بزرگان طالبان به ترکی فیصل دبیر سازمان جا سوسی عربستان گفت که ما یعنی طالبان ملک فهد را به حیث امام قبول داریم (2). بنا برآن ، خلیلزاد درمعرفی طالبان به امریکا اشتباه نکرده بود. به سخن دیگر ، خلیلزاد هم طالب بود هم ازطالبان وطرزفکرشان آگا هی داشت.
نا گفته نما ند که ،طالبان درجریان سلطه یا بی به قندهار وپیشروی ازآنجا به سوی کا بل ، به ابزارووسا یل جنگی ازجمله میزایل / موشک به خصوص موشک های ستینگر امریکا یی ( که دربرابر ارتش سرج به جهادی ها داده شده بود) دست یافته بود ند. مثلا، وقتیکه سکرون با ملا حسن وملا وکیل ملاقات کرد، ازآن ها خواستار ستینگر ها در بد ل پول های زیاد شد. هردو به او گفتند که علاقمندی به فروش موشک ها را ندارند ودرآینده به آن ها نیازدارند. همچنان ، گفتند که نگهداریی موشک ها را برای استفاده علیه ایران می خوا هند...بعد ازنا بود کردن مسعود واتحاد او، علیه ایران می جنگیم . بنا برآن، برای سرنگون کردن چرخبال ها وهواپیما های ایرانی به موشک ها نیازداریم وامریکا مطمئنن ما را دربرابر خطرایران تقد یر خواهد کرد (3). ازاین نگاه که طالبان مطابق تعریف خلیلزاد ،عربستانی گونه بود ند وعربستان هم به خوبی می دانست که هم درتحجر مذ هبی هم درمخا لفت با ایران کارآمد می باشند ،به کمک شان شتافت. مثلا ،وقتیکه طالبان درماه اگست 1996 به جلال آباد حمله کرد ند ،هم بن لادن درمیان آن ها بود هم سعودی سه میلیون دالربرای تطمیع یا رشوت به فرما ندها نی جهادی که میان جلال آباد وکا بل سنگر داشتند پرداخت. ممکن است که طالبان برای این رشوت مهم ازافراد دیگر سعودی ،کشورهای جنوب خلیج فارس، ما فیای مواد مخدر،آی اِس آی ومنا بع دیگر هم پول جمع کرده با شند (4).
امریکا که خلیلزاد نما ینده اش ازماه اکتوبر 2018 تا روزهای پسین ماه اگست 2019 ، مصروف گفت وگوهای باصطلاح صلح با طالبان دردوحه بود وازپیشرفت به سوی صلح سخن ها گفته بود ،حمله تروریستی روزپنجم ماه سیپتامبر درنزدیک سفارت امریکا درکا بل وکشته شدن یک افسر امریکای درآن ، رئیس جمهور ترامپ را وادا رکرد تا ملاقات برنامه ریزیی شده خود با طالبان درکمپ دیوید را فسخ وجنازه گفت گوهای بهوده را بردارد. درحالیکه بسیاری هوشمندان افغانستان ، برداشتن جنازه گفت وگو ها با طالبان توسط ترامپ را خوب ارزیا بی کرده اند ، بنده به این باورمی باشد که امریکا تا وان اشتباهات خود را درافغانستان می پردازد وبا ید بپردازد. اشتبا ها تی که ناشی از اطلاع رسا نی های دروغین خلیلزاد،کرزی، غنی ودیگر هتلچی های تکنوکرات معرفی شده به سیا وسیا سی های امریکای می باشد.
بنا برآن ، بهترمی دانم که نظرهل میلام سفیرآن وقت امریکا دراسلام آباد را ازنگاه ستیو کول باز تاب دهم. کول :به جورج بوش مشوره داده بود که باید برای گرفتن بن لادن با طالبان وارد معامله شود. درصورتیکه آن ها همکاری نکنند، ازسرنگونی ملاعمرحما یت کند. سفارت امریکا دراسلام آباد همیشه مخالف مسعود بود. اما تحلیل گران سفارت طرفدار حما یت ازپشتون های مخالف طالبان مانند حا مد کرزی بود ند. اگرمعامله با طالبان نتیجه ندهد، زلمی خلیلزاد نفر اثرگذاردرشورای امنیت ملی مشورهای داده بود. تحلیلگر متو لد افغانستان که انتقال اقتداربه بوش را نظارت می کرد ، کرزی را می شنا سد. ازاین نگاه که ، هردو دردانشگاه امریکایی بیروت درس خوانده اند ؛ بعد ازقتل پدرکرزی توسط طالبان ، خلیلزاد مخالف طالبان شد و مقاله که دراداره مشوره راند کارپوریشن نشرکرد ودرواشنگتن خواستارسرنگونی طالبان توسط کلنتن شد (5).
خنده آوراین است که ، خلیلزاد به شورای امنیت ملی امریکا ، دو اطلاع نادرست داده بود:نخست ، پدرکرزی را طالبان ترورکرده اند. دوم، کرزی دردانشگاه امریکای بیروت با اودرس نخوانده است! شایان یاد آوری می دانم که ، نه کرزی دردانشگاه امریکای بیروت درس خوانده بود ونه پد راورا طالبان کشته بود ند. به اعتراف خود کرزی، درهند درس خوانده است نه دربیروت. نا گفته نما ند که، برای درس خواندن به هند رفته اما ادامه نداده است. دراین رابطه ، بهتراست که نظر دکترمحفوظ ندای یکی ازشخصیت های فرهنگی وسیاسی شناخته شده درافغانستان را بازتاب دهم. ندایی در کا بل به من گفت که :" کرزی را به جرم لاوبالی گری ازصنف یازده لیسه غازی درکا بل اخراج کرده است." اینکه کرزی با چه مدرک فراغت ازصنف دوازدهم به هند برای تحصیل رفته است زیر سوال می باشد؟! بلی، ممکن است که با گواهی نامه جعلی ودلالی گریی پدرش دروزارت معارف / آموزش وپرورش به هند رفته با شد. درهند هم درس را نیمه گذا شته وبه پاکستان رفته است. ازاینکه خودش وپدرش را به گفته جبار ثا بت ، داد ستان قبلی افغانستان به نوسنده درپشاور ،حکمتیار به عضویت حزب اسلامی بخاطر جاسوس سازمان اطلاعات مرکزیی امریکا بودن نپذ یرفت ، عضویت جبهه نجات ملی مجد دی را کمای کرد ند.
درباره قتل پدرکرزی توسط طالبان هم ، واقعیت آن نیست که خلیلزاد به شورای امنیت ملی امریکا گفته است. دراین شکی نیست که طالبان جنایت کاربود ند ومی باشند ودراین هم شکی نیست کرزی وپدرش اعضای تحریک طا لبان بود ند. من که دردوره حکومت بربری طالبان درکا بل وقندهار، درپشاور مصروف نوشتن" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" بودم ، اطلاعی که پیدا کرده بود م ، بیانگراین بود که پدرکرزی درکشمکش با ندی برای توزیع مواد مخدر با مواد مخدرکاران کشته شده است نه توسط طالبان. آشکار است که ، طالبان وقبیلگی های پشتون ازجمله پدرکرزی وخودش وبرادرانش درپودرکاری برای دالردرآوردن ها پیشگام بود ند ومی باشند. نا گفته نما ند که ، خلیلزاد هم رابطه نزد یک با مواد مخدرکاران افغانستان داشت ودارد.
بهر صورت ، ازاینکه هم طالبان هم تکنوکرات های امریکای افغان هم برخی جهادی های جنگ سالارنامیده شده توسط آی اِس آی وخود اخیری درمواد مخدرکاری شهرت عام وهمه پذ یر دارند ،درباره شان دیگرسخن نگفته به سراغ دروغ های خلیلزاد برمی گردم. مثلا، ستیو کول می نوسد:خلیلزاد نگران بوده است که گسترش اید ئولوژیی طالبان درپاکستان وپذ یرش این اید ئولوژی توسط ارتش مسلح با سلاح اتومی خطری می باشد که نبا ید نا دیده گرفته شود. خلیلزاد یک سال پیش ازپیوستن به شورای امنیت ملی امریکا، دریک مقاله ، نوشته بود که مخالف اتحاد میان مسعود وامریکا می باشد. اگرچه او پشتون نیست اما تاکید به پشتون های تبعیدی وسلطنت طلب مانند کرزی داشت که با ید درمرکزاستراتژیی ضد طالبان درامریکا باشند. اگرهد ف براندازیی طالبان با شد، رابطه با اتحاد شمال به این هد ف مفید نیست. او می گفت که پشتون های مخالف طالبان با ید تشویق شوند تا درتحریک طالبان ازدرون انشعاب ایجاد کنند. این طرز فکر درمخا لفت با بردا شت مرکزمبارزه با تروریسم بن لادن واقع شد که ...مسعود را یک نیرو دربرابر القاعده می دانست. همچنان، مرکزنامبرده باورداشت که پشتون های سیاسی- تبعید یی ناتوان چگونه می توا نند حرکت یا روحیه ای انشعاب ازدرون درطا لبان بیا فرینند (6)؟
با درنظردا شت گفته های بالا، به صراحت می گویم که خلیلزاد در قبیله گرایی ، دروغ گو یی وبی شرمی افسارکنده است! مثلا، همه می دانند که پشتون می باشد ، اما برای اینکه دروغ ها ودشمنی ها یش با تا جیک ها در شورای امنیت ملی امریکا فاش نشوند ، خود را غیرپشتون معرفی کرده است. ازآن هم مسخره تر انشعاب آورد نش در طالبان با کمک پشتون های تبعیدی برای مانع خلق کردن درجهت همکاریی امریکا با فرمانده مسعود ، فرمانده مخالف طالبان والقاعده می باشد! دروغ های که عا مل های عمده شکست امریکا درجنگ علیه تروریسم درافغانستان می باشند. بلی، واقعا ، خلیلزاد با دروغ های خود به شورای امنیت ملی امریکا، به نظامی های پاکستانی کمک کرد تا با تقویت طالبان تروریست آن هم با کمک های مالی ونظامی امریکا ،جنگ آن علیه تروریسم درافغانستان را شکست بدهند. شکستی که با عث شد تا پمپئو وزیر خارجه امریکا ،همان خلیلزاد دو گا نه بازرا مامورگفت وگوهای باصطلاح صلح با طالبان دردوحه تعیین نما ید. گفت وگو های که بخاطر دروغ های خلیلزاد وبازی های دوگا نه ای پاکستان وطالبان یا شاخه ای ریشوی ارتش آن نه ماه دردوحه ادامه یافت. البته ادامه بهوده که ترامپ را متوجه سا خت تا آن را پشت معرکه بیندازد وکنگره امریکا خواستار بررسی طالبان نوازیی خلیلزاد شود. اکنون که ترامپ متوجه دروغ های خلیلزاد وخد مت ها یش به طالبانِ تروریست شده است، به نفع آگا هان افغانستان به خصوص زنان هوشمند آن می دانم که هم با انجمن های زنان درامریکا هم با کاخ سفید هم با وزارت خارجه آن هم با سازمان ملل هم با نهاد های مدافع حقوق بشر هم با نهاد های زنان برابری خواه درغرب رابطه برقرار کنند تا علیه خلیلزاد وطالبان هم فکرش موضع انسا نی بگیرند.همچنان ، درجهت ایجاد حکومت داریی خوب درافغانستان مبارزه نما یند. زیراکه ، تنها حکومت داریی خوب وکارآمد طالبان را به خود داری ازترور وروی آوردن به صلح وادارمی نما ید! ادامه دارد.
پا نو یس ها :
Ghost Wars
The Secret History of The C . I. A , Afghanistan and Bin Laden , From The Soviet Invasion To September 10, 2001
By Steve Coll , The Penguin Press ,New York 2004
Copy right © Steve Coll , 2004
All Right Reserved
Printed in the U . S . A
135 79 10 86 42
1-P 287, P 328
2-ibid pp 388-89 and p 296
3- ibid 340
4- p 332
5- ibid 545
6- ibid 546

Monday, 9 September 2019

احمد رشید درباره عضو طالبان بودن کرزی وخیا نت مالی اوروشنی می اندازد

ابراهیم ورسجی
نزدهم ماه سنبله سال 1398
درپیش نو یس سه مقا له درباره کتاب جان کری به عنوان :" هرروزارزشمند است " ونگاه او اودرباره حکومت های کرزی- غنی- عبدالله ، و طالبان ، یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان ونقش آن ها درایجاد اوضاع نا بسا مان وتروریسم زده ای کنونی افغانستان، گفته بودم که نگاه های سیا ست مدا ران ونوسند گان امریکا یی - بریتا نیا یی ود یگرسیا ست مدا ران و نوسند گان خارجی درزمینه را با نگاه های انتقادی بررسی وبازتاب می دهم. هد فم ازقلم فرسا یی درزمینه ، بررسی نقا دا نه وریزبینا نه ای دشواری های جاری درافغانستان وعا مل های درونی وبیرو نی آن می باشد. دشواری های که تا اندازه ای زیا دی زاده شکست حکومت کا بل وامریکا درحکومت داری ومهارتروریسم می باشد. شکستی که این پرسش را به میان می آورد که عا مل های دا خلی درآن دا رای نقش بیشتر می باشند یا عا مل های خارجی؟
ازاین نگاه که ، به نقش حکومت داریی خوب وکارآمد درتا مین امنیت ، بازسازیی افغانستانِ ویران شده ومهارتروریسم درآن اهمیت بیشترمی دهم ، دراین مقا له ، به سراغ طا لب بودن کرزی وفساد مالی او وتباه کاریی حکومتش می روم. دراین راستا ، شا یان ذکرمی دانم که نه به سراغ یک نوسنده ای امریکای ، بلکه به سراغ یک نوسنده پاکستانی می روم. نوسنده ای که احمد رشید نام دارد ونوشته اش زیرعنوان "طالبان " به شهرت او درغرب افزود. نا گفته نما ند که ، دردوره نخست ریا ست جمهوریی بارک حسین او با ما ، سه مسلمان به نام های : خانم دالیا مجاهد ازمصر، ولی رضا نصر ازایران واحمد رشید ازپاکستان ، به حیث مشا وران به کا خ سفید راه یافته بود ند. ازاین رو، به سراغ نگاه احمد رشید درباره عضوطا لبان بودن حامد کرزی می روم. درزمینه ، احمد رشید می نویسد: کرزی می خوا ست که نما ینده طالبان درسازمان ملل مقررشود که با ید تصد یق آن را ازوزارت خارجه پاکستان می گرفت. به گفته ای خود ش به احمد رشید ، رد کرده شده وازوزارت خارجه بیرون شده است. یعنی دیپلمات های طالبان را وزارت خارجه پاکستان تعیین می کرد (1).
شا یان یاد آوری می باشد که ،پیش ازآورده شدن فرمان ملاعمرتوسط کرزی به وزارت خارجه پاکستان ، عبدالحکیم مجا هد به حیث نما ینده طالبان درسازمان ملل توسط وزارت نام برده تعیین شده بود. یعنی کرزی برای یک پست اشغال شده توسط ملا عمرآخوند معرفی شده بود ، نه اینکه آی اِس آی یا وزارت خارجه پاکستان نسبت به او کم مهری کرده باشد! ازاینکه ، پشونستان خواهی افغان های استعمارزای علیه پاکستان فریب کاریی محض بود ومی باشد، با ید اول ،کرزی تلاش می کرد تا حمایت وزارت خارجه پاکستان را درنما ینده طالبان شدن درسازمان ملل کما یی کند ودوم ، وقتیکه توسط طیاره های بی 52 امریکا یی وحما قت سیاسی شورای نظاری ها رئیس جمهور شد، با پشتونستان خواهی دروغین نما یش دهد که خط دیورند را برسمیت نمی شنا سد. به گونه ای که نما یش داد! درحالیکه ، پاکستان هم خط دیورند را نمی شنا سد ومرزغربی خود را آمودریا می داند. مرزخواهی که اول تاجیک ها ودوم هزاره ها وازبک ها دربرابر آن برخا سته ومبارزه کرد ند.
دررابطه به خا لی بیرون شدن کرزی ازوزارت خارجه پاکستان ، بهتراست یاد آورشوم که او بعد ازبیرون شدن ازوزارت نامبرده ، به خا نه ای احمد رشید رفته واورا مطلع ساخته است. یعنی بعد ازیاد آوری کرزی ازرفتنش به وزارت خارجه پاکستان به احمد رشید، او این مطلب را درکتاب خود درج کرده است. این که شد طالب بودن کرزی! درادامه ای آن ، ازپرده برداریی احمد رشید درباره سمت گرایی وفساد مالی کرزی یاد آورمی شوم تا به گفته شاعرنغزگوی فارسی:" سیه روی شود هرکه دراوغش با شد"! احمد رشید: درسال 2006 ، بخش بیشترکمک های بین المللی ، به چهارولایت تریاک کارجنوب ( ارزگان، زابل ، قندهار وهلمند " تخصیص یافت وباقی کشوررا درمحرومیت وخشم گذا شت. کمک های امریکا یا یواس اید که ازبزرگترین کمک ها بود ودرسال 2006 ، مقد ارآن به 119 میلیون دالر می رسید، در همین چهارولا یت نا آرام هزینه ونتیجه ندا شت یا کمترین نتیجه را داشت. نبود امنیت هم مانع کمک کننده ها شد. بریتا نیا وکا نا دا هم می خواستند کمک های انکشافی درهلمند کنند که نبود امنیت مانع کمک های آن ها شد (2).
دررابطه به عضو طالبان بودن کرزی و مصرف کمک های خارجی برای ولایت های طالبان زده جنوب توسط او که ازآن ها یاد آوری کردم ،به گفته ای احمد رشید بسنده کرده توجه دوستان وفرهنگیان را به مسا یل زیر جلب می کنم: نخست، دردهه پسین حکومت ظاهرشاه ، روانشاد طاهر بد خشی وچند نفر همفکرانش گفته بود ند که حکومت افغانستان قبیلگی می باشد وبا ید ملی شود. خواست معقول ومردمی! اما افغان های فاشیست آن ها را به ستمی بودن متهم کرده تا کنون دشنام می دهند. درحالیکه بد خشی ازپا یه گذاران حزب دموکراتیک خلق بود که درآن تره کی وکارمل هم ازپا یه گذاران ورهبران بود ند. تا جای که اطلاع پیدا کردم ،اول ، تره کی وکارمل ازهم جدا شد ند ودوم بد خشی بخاطر قبیله گرایی امین از حزب نام نهاد خلق بیرون وگروهی نسا خت وپسوند ستمی را توسط فاشیست های افغان تحویل گرفت. سرنوشت بد خشی هم دیده شد که توسط امین جنا یت کار شهید کرده شد. بلی ،ملگری / رفیق امین ، ملگری / رفیق تره کی ، یا نا بغه افغان را هم کشت.
درادا مه ای اصل نخست ، توجه دوستان وفرهنگیان را به اصل دوم جلب می کنم وآن اینکه ، استعمارزای های راست ، یا نوکران هند بریتا نیا واتحاد شوروی واستعمارزای های چپ یا نوکران شوروی هم سرما یه های ماد یی افغانستان راغارت کرد ند هم زبان وفرهنگ فارسی یا زبان وفرهنگ فراگیردر آن را مسخ کرد ند هم برخی چپ های افغان ، زیر فرمان ارتش پاکستان ، اعضای طالبان شد ند. سوم ، طالب کرزی ازهمان استعمارزای ها البته نوکراستعمارنوو بهوده ترین آن ها می باشد. نوکری که یا کمک های خارجی را در همان چهار ولایت مصرف کرده ویا بنام مصرف درولایت های نام برده به جیب خود زده است ، اما ستمی وسمتی نیست. این است دغلکاریی استعمارزای های وطن فروش وشبهه فرهنگی های قبیله زده وتوجیه گر جنا یت های ایشان. ازاین رو،از همه فرهنگیان افغانستان ازهر قوم وقبیله ای که می با شند می خوا هم که به مسا یل زیرغورودرباره ای آن ها تصمیم جدی بگیرند:نخست ،درافغانستان ،مردم شماری زیر نظر بخش توسعه ای سازمان ملل صورت بگرد. دوم، وا حد های اداری براساس شمارمردم تعیین شوند. سوم ،همه پرسی برای گزینش خراسان ویا افغانستان به حیث نام همه پذ یر مردمان کشوربرگزار شود. اگر هر نامی 51 در صد رای آورد ، شود نام کشورمان تا ازبحران هویت نجات پیدا کنیم. چهارم ،با واژه های رعیت واتباع مبارزه ای جدی ودرجای آن ها واژه شهروند با حقوق شهروندی رایج کرده شود. پنجم ،آینده روشن کشور با تحقق دموکراسی وحقوق بشروحقوق شهروند یی شهروندان منوط می باشد. درغیرآن، مردم افغانستان بد بخت ترازاین می شوند که هستند. پاکستان هم که هم میوه جهادی جهاد افغانستانی ها علیه ارتش سرخ را چید هم تروریسم طالبان را تحویل شان داد. تروریسم طالبان هم که جاده صاف کن غالبان شد وکمک به ادامه حضور آن ها تا آینده نا معلوم می نما ید.
پا نویس ها:
Ahmed Rashid
Descent In to Chaos
The United States and the Failure of Nation Building in Pakistan and Afghanistan
Viking
First Published in 2008 by Viking Penguin, a member of penguin group ( U S A ) I NC
10987 65 43 21
Copy right ©Ahmed Rashid, 2008
All rights reserved
Library of Congress cataloging -in-publication Data
Rashid Ahmed
Descent in to Chaos; the United States and the Failure of nation building in Pakistan and Afghanistan and Central Asia / Ahmed Rashid
I S B N 97 80 -670-01970-0
1-pp 13-14
2-p 386 ibid

Friday, 6 September 2019

گفت وگوهای خلیلزاد با طالبان دردوحه ، نه برای صلح ،بلکه برای رئیس جمهورشدن خودش با معا ونیت یک طالب می باشد

ابراهیم ورسجی
شانزدهم ماه سنبله 1398
در روز های پسین ، گفت وگو های خلیلزاد با طالبان دردوحه وفراهم شدن پیش نویس توافقنامه برای امضا تو سط آن ها ، درکا بل ، واشنگتن ورسانه ها ،بسیارخبرسازشده اند. همزمان با خبرساز شدن پیش نو یس توا فق نا مه ای خلیلزادی- طا لبا نی، اعلام پمپئو وزیرخارجه امریکا مبنی براینکه درپای آن امضا نمی کند، خواستار توضیحات ریزشدن کنگره وابرازبد گما نی دبیرارگ کابل نسبت به آن ، بد گما نی ها نسبت به خلیلزاد وطالبان نوازیی او را دامن زده است. ترسنا ک این که ، هم متن پیش نویس توافق نامه توسط خلیلزاد وطا لبان فراهم شده است هم اولی بیش ازاندازه ازپاکستان ستا یش می کند هم دومی ها به ترور وتوحش درتمام بخش های افغانستان به خصوص درکا بل افزوده اند. ازاین رو ، لازم می دانم که موضوع را بطورکوتاه بررسی نما یم. بررسی ای که بیشتر به بازیی دوگا نه ای خلیلزاد ، پاکستان وطالبان ، یا شاخه ای ریشوی ارتش آن متمرکزمی باشد.
بنا برآن ، لازم میدا نم که اول به سا بقه خلیلزاد ودوم به طالبان وپاکستان نوازیی او تمرکز ونوشته را ادامه دهم. اینکه خلیلزاد ازحمله ارتش سرخ به افغانستان درهفته پسین ماه دسامبر 1979 تا کنون ، ازخبرچین های افغان سازمان اطلاعات مرکزی امریکا می باشد ، همه آگا هان افغانستان آگا هی دارند. این هم که خلیلزاد ازمبلغان تحریک طالبانِ تروریست بود ، آگاهان آگا هی دارند. ازاینکه ، دررا بطه به عضو طالبان بودن کرزی وهمکارنزد یک طالبان بودن خلیلزاد، ازدید گاه ستیف کول نوسنده " جنگ های اشباح"، مقاله دیگری می نویسم. دراین نوشته ، به مطالب کتاب نامبرده نه پرداخته وتنها به سا بقه ای خلیلزاد وعزم رئیس جمهورشد نش با کنارزدن غنی ، به کمک طالبان وپاکستان می پردازم.
دراین راستا ، به سراغ یکی ازهم صنفی های دوره لیسه خلیلزاد درکا بل می روم. سید میرآقا حقجو ، کارمند قبلی وزارت خارجه ودیپلمات آن درسفارت افغانستان دربغداد / پا یتخت عراق که سال قبل هما نجا درگذ شت، ازدوستان دوره آوارگی ام درایران وپاکستان بود. حقجو مطا بق گفته ای خو د ش هم صنفی خلیلزاد درلیسه غازی درکابل بود. برپا یه گفته های خود حقجو ، روابط هم صنفی گریی او با خلیلزاد تا دوره حکومت های کرزی وغنی ادامه یافته است. مثلا، وقتیکه سال 2011 برابر1390 خورشیدی ، ازکا نا دا به کا بل رفتم ،حقجو به من گفت که خلیلزاد عزم رئیس جمهورشدن دارد وازاینکه هیچ فرد شناخته شده ای جهادی آماده پذ یرش معاونیت او نیست ، نا راحت می باشد.
شا یان یاد آوری می دا نم که ، پیش ازآنکه حقجو ازهم صنفی گریی خود ش با خلیلزاد به من سخن بگوید ، درسال 1985 ، پروفیسور سجاد نصیر،استاد مضمون سیاست مقا یسوی دردانشکده علوم سیاسی دانشگاه پنجاب که استادم بود ، خلیلزاد را هم به من معرفی کرد هم یک مقاله ازتزس یا تز دکترا یا ما ستری او به عنوان " سیاست های نژادی درجنوب آسیا " را ازمرکزفرهنگی امریکا درلاهورآورده به من دا د. همچنان ، سجاد نصیر که با موتر ازهمه شهرهای افغانستان دیدن کرده بود ، به من گفت که مد رنیسم نیم کاره را یج شده درافغانستان روسی می باشد. بنا برآن، اگر شوروی درافغانستان شکست بخورد ، کشورشما به قرون میا نه برمی گرد د!
جا لب این است که ، خلیلزاد یکی ازافغان های فعال در سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا ، کوششگری های بسیاری درجهت به قرون میا نه راندن افغانستان کرده بود. اینکه امریکا بعد ازعقب نشینی یا شکست ارتش سرخ درافغانستان ازکمک به جهادی های فارسی زبان ومیا نه رو خود داری وموقع به پاکستان داد تا با کمک به حکمتیارکا بل دورمانده از جنگ را ویران کند ؛ بیانگراین است که اطلاع دهی افغانی خلیلزاد اثرات تخریبی - قبیلگی ای خود را گذا شته بود! تخریب کاریی که نماد آن به ویرا نه مبدل شدن کا بل وشما لی وتکه - پارچه شدن بت های با میان توسط طالبان می باشد. اکنون که ، خلیلزاد بسیارجدی در امضای موافقت نامه با طالبان همتبار خود می باشد وآن ها درحال جنگ با مدرنیسم روسی که خیر حتا نا سازگا با حد یث پیامبر اسلام ، مخا لفت با درس خواندن دختران وکارمند حکومت شدن زنان می کنند ؛ درواقع، ذهن قبیلگی - طالبانی- قرون وسطا ئی خود را به نما یش می گذارند.
از جد یت خلیلزاد درفراهم کردن متن موا فقت نامه ای نام نهاد صلح با طا لبان وتوصیف های بی سابقه ای او ازپاکستان که گویا حامی فرایند صلح درافغانستان شده است، این هم درشرایطی که ، طا لبان بطرزبی سا بقه ای به تروروتوحش خود نه تنها درولا یت ها بلکه درکا بل افزوده اند. معلوم می شود که ، خلیلزاد به رئیس جمهورشدن با معا ونیت یک عضو تحریک تروریستی ای طالبان به حما یت پاکستان، چشم دوخته است. پیشترازتسس خلیلزاد یاد آور شدم ، تسسی که بیانگر تحصیل او درعلوم سیاسی می باشد. ازاینکه ، هم ازنظرسیا سی هم ازنظر اداری هم ازنظرما لی ،خلیلزاد یکی ازپا یه گذاران حکومت های پوشال ازکرزی تا غنی- عبدالله ودرواقع چرخا ننده ای آن ها می باشد وحکومت های نامبرده درهمه بخش های سیاسی واداری ومالی وبازسازی شکست خورده اند ودرشکست آن ها خود خلیلزاد صد درصد سهم دارمی باشد ،تلاش های اوبرای رئیس جمهور شدن با واقعیت جاریی افغانستان همسازنمی باشد.
همچنان ، ازاین نگاه که خلیلزاد افغان تبار می باشد وافغان توان عالم شدن وپذ یرش اشتباه ودرس عبرت گرفتن ازتاریخ را ندارد ،حق با او می باشد اگربخواهد درافغانستانی که خود ش درویرا نی آن سهم شیررا دارد رئیس جمهوربا معاونیت یک طالب شود! ازاین که ، یاد آوری کردم که افغان های سیاسی توان درس عبرت گرفتن ازتاریخ را ندارند واگرمی داشتند مصروف تکرار دورباطل یا رفتن ازیک استعمار بدامن استعمار دیگرنمی شد ند. بنا برآن، به صرا حت می گویم که خلیلزاد افغان مسئول مستقیم وضع نا بسا مان کنونی افغانستان می باشد. بنا برآن، به او توصیه می کنم که برود وسرما یه های بزرگ دالری خود را مصرف ومانع مردم افغانستان درخود گردا نی وتعیین سرنوشت سیا سی شان نه شود.
پس ازتوصیه به خلیلزاد ، پیشنهاد زیررا پیش کش امریکا می نما یم:نخست،تصمیم گیرند گان سیا ست افغانی امریکا با ید بدانند که جنگ شان علیه تروریسم وحکومت سازی وبازسازی در افغانستان شکست خورده وعا مل اصلی شکست شان اطلا عات دروغین داده شده توسط خلیلزاد ها وحکومت های فاسد ونا بکارکرزی وغنی وعبدالله ودارودسته های کته شکم- تهی مغزآن ها می باشند. دوم ، براساس بررسی جان ساپکو ، امریکا در18 سال وهشت ماه گذ شته 132 میلیارد دالر دربخش های دفاعی- امنیتی - بازسازیی افغانستان هزینه کرده است. گسترش تروریسم وصفری بودن بازسازی نشان می دهند که ازکرزی تا غنی- عبدالله ،یا دست نشانده های امریکا درکا بل ، کمک های نامبرده را به نفع خود وزیان امریکا وزیان مردم افغانستان هزینه کرده اند. سوم ، تروریسم را حکومت داریی خوب درافغانستان ریشه کن می نما ید نه موافقت نا مه ای خلیلزاد با طالبان. چهارم واخیری اینکه ، امریکا تلف کنند گان کمک های خود وجاده صاف کنان طالبانِ تروریست را مرخص وموقع بدهد تا آگاهان افغانستان با ایجاد حکومت خوب وکارآمد تروریسم را مهار وافغانستان را بازسازی وبه مرکزصلح وامنیت در منطقه تبدیل نما یند. درغیرآن ، شکست امریکا وفرورفتن افغانستان به جنگ داخلی حتمی به نظرمی رسد.

Wednesday, 4 September 2019

نا دا نی ونامردمی بودنِ نوکرانِ افغانِ امریکا ، عامل عمده شکست جنگ آن علیه تروریسم

ابراهیم ورسجی
بخش نخست
چهاردهم ماه سنبله 1398
ازاین نگاه که ، درپیش نویس مقا له ، به عا مل های شکست امریکا درمهارتروریسم واستوارسازیی حکومت های پوشا لی نو استعمارزای های افغان ازکرزی تا غنی- عبدالله ،اشاره کرده بودم ، دربخش نخست آن ، به بررسی منتقدا نه ای آن ها می پردازم. البته که ، افزون نمودن مطا لب دیگر ، یا مطا لب منوط به نوشته که درپیش نویس جمع بندی شده ازقلم افتاده بود ند، به اهمیت نوشته می افزایند. نا گفته نما ند که ، شکست امریکا درمهارتروریسم واستوارساختن حکومت های پوشا لی ای نو استعمارزای ها، پرسش های را مطرح وپا سخ های را می طلبد که بررسی وبیان آن ها درشرایط کنونی که سازش فرمانده جنگ علیه تروریسم با تروریستان داغ شده است، بسیار ضروری به نظر می رسند.
بطورنمونه ، هم پاکستان یکی از نوکران د یرینه ای امریکا می باشد هم حکومت های پو شا لی کرزی ،غنی وعبدالله ، حکومت های نو استعمارزای ها دست نشانده های امریکا می باشند هم امریکا وانگلیس وپاکستان وعربستان از پا یه گذاران طالبان وپیش برند گان پروژه طالبانی سازیی افغانستان علیه حکومت اسلامی جهادی ها بود ند (1) ! اینکه بعد ازرخ داد یازدهم سیپتامبر 2001 ،طالبان مورد بی مهری امریکا قرار گرفته وبطور کا مل دراختیار پاکستان قرار گرفتند وتوسط نظامی های آن کشورباز سازی وعلیه امریکا وحکومت های دست نشانده اش درافغانستان استعمال شد ند ومی شوند وهمچنان کمک های امریکا برای پاکستان بنام عضو کمپ جنگ علیه تروریسم تا سال گذ شته ای ترسایی ادامه پیدا کرد، بررسی ای گسترده و انتقادی را می طلبد. بنا برآن ، بررسی انتقادی را ازهمد ستی طالبان ریشو وطالبان دریشی پوش زیر فرماندهی آی اِس آی / سازمان اطلاعات وامنیت ارتش پاکستان علیه دولت اسلامی جهادی ها می آغازم.
ازاین نگاه که رهبریی دولت اسلامی جهادی ها بد وش استاد ربا نی از تاجیک ها افتاده بود ، فاشیست های قبا یلی افغان که رهبریی خراسان افغانستان نامیده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری درسال 1880 ترسای را میراث پد ریی خود آن هم به کمک استعمارها می دانستند ، به باورپوسیده ای خود ازرهبری بیرون شده بود ند وبا ید برگشتا نیده می شد ند. همچنان ، ازاین نگاه که حکمتیارکاند ید پاکستان برای رهبری افغانستان پسا کمونیسم بود نه استاد ربانی ،با شکل گرفتن دولت اسلامی- جهادی ها به رهبریی دومی ، نظامی های پاکستانی کا بل را با کمک کردن به اولی ویران کرد ند. وقتیکه با وجود ویران کردن کا بل ، دولت اسلامی را سرنگون کرده نتوانستند ؛ براساس گفت وگوگوی بی نظیربوتو نخست قبلی پاکستان با لومند فرانسوی درسال 2001 ، سازمان ایم آی شش بریتا نیا ، طالبان را ایجاد ،امریکا تایید، عربستان تمویل وتطبیق کاریی آن را نظامی های پاکستانی بدوش گرفته وبه طالبستان ساختن افغانستان مبا درت کرد ند (2).
بنا برآن ، قبیلگی های تاریخ زده افغان را که ازآن ها بنام های کهنه ونواستعمارزای ها یاد کرده ومی کنم ؛ نواستعمارزای های آن ها دردوشاخه ای دریشی پوش وغرب زده وریشوی مدارس پاکستانی زده ، به کمک استعمارنو وپاکستان یا با دار ونوکر با تطبیق کاریی پروژه طالبان زیرفرمان وزیرداخله پاکستان عزم تروریستستان ساختن افغانستان را کرد ند. طرفه این که، مردم افغانستان به خصوص آگا هان آن ها همه شا هد ظهوروفعا لیت های دوگونه طالبان بود ند: نخست ، ایجاد شدن طالبان ریشو- جنگی درپاکستان واعزام آن ها به افغانستان. دوم، طالبان دریشی پوش واکثرا هتلچی درامریکا واروپا واسلام آباد ، تبلیغا تی های آن ها درغرب وشرق شد ند. جای شرمساری برای افغان های نو استعمارزایی می باشد که ، هم درادامه سیاست شکست خورده کهنه استعمارزای ها ، پشتونستان خواهی علیه پاکستان کرد ند هم طالبان ریشو ودریشی پوش به فرماندهی نصیرالله با بر وزیرداخله پاکستان شده دردوسنگر جنگی وتبلیغاتی علیه دولت اسلامی جهادی ها متشکل از اکثریت دیگرقوم ها وشماری ازافغان ها وارد نبرد تباه کارانه شد ند. نبردی که موفق به اشغال کا بل توسط پاکستان شد ،اما ایستاد گی علیه پاکستان وطالبان ، یا شاخه ریشو- تروریست ارتش آن دردوسوی هند وکش ادامه یا فت.
جا لب این است که ،پاکستان وبا دا ران کهنه ونوینش اداره وحشی طالبان را برکا بل تحمیل کرد ند ، اما موفق نشد ند که چوکی ای نما یند گی افغانستان درسازمان ملل را به آن کما یی کنند. به سخن دیگر،نما ینده دولت اسلامی جهادی ها درسازمان ملل ماند ودرداخل هم ، شمال ، منا طق مرکزی ، مناطق مرزیی غرب با ایران و شما ل کا بل ، به حیث گلوگیر طالبان والقاعده ونظامی های پاکستانی دراختیارجهادی ها باقی ماند. یعنی برنامه تروریستی مطا بق خواست پاکستان که سلطه برهمه افغانستان بود به پیش نرفت. بلی ، درحا لیکه برنا مه تروریستی طالبا نی- پاکستانی موفق درتامین سلطه برهمه بخش های افغانستان نشده بود ، دو رویداد دردوروز پی درپی رونماشد:نخست، روز نهم سیپتامبر 2001 ، فرمانده مسعود ،فرمانده نیروهای مخالف پاکستان وطالبان آن ترورشد و روز یازدهم ،رویداد تروریستی مشهور به یازدهم سیپتامیر درامریکا رخ داد! رخ دادهای نامبرده یکی بعد ازدیگری ، نظریه توطئه را تقویت کرد! البته این گونه که ، مطا بق سخن نغزفارسی که :" پشت کا سه نیم کاسه است" ، بازاری یا همگا نی شد.
طوریکه د یده شد ، پس از رخ داد های دو روزپی درپی ، روزهفتم اکتوبریا کمی پس ازیک ماه ازآن ها، جنگ امریکا وبریتا نیا علیه تروریسم درافغانستان براه انداخته شد. جنگی که بزیان طالبان ریشو وبه نفع اتحاد شمال تمام شد. نا گفته نما ند که ،درجریان جنگ امریکا علیه تروریسم ، سخن از تشکیل حکومت موقت به ریاست ستارسیرت با تا یید ظاهرخان ، پاد شاه سا بق درمیان بود. شا یان یادآوری می باشد که ، نوسنده دراخیر ماه اکتوبر درروم ، شا هد چنان امید واریی بود. درچنان شرایطی حساسی ، مردم رنج د یده ازتروریسم طالبان ونا را ض از ویرا ن شدن کا بل توسط جهادی ها ، منتظر شکل گرفتن حکومتِ موقتِ برخا سته از پروسه روم بود ند. وارونه ای خواست مردم ، گردهمای بن زیراثرسازمان ملل راه اندازی شد وشخصی گمنامی بنام کرزی را که درزمین سا یه ودرآسمان ستاره نداشت به حیث رئیس اداره موقت بالا کشید. اگرچه ، امریکا نما یش نداد که همه کاره درگردهمایی بن می باشد وبرعکس نما یش داد که سازمان ملل درزمینه را همه کاره می باشد. واقعیت این بود که ، سازمان اطلا عات مرکزی امریکا / سیا با مشوره آی اِس آی / سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ، کرزی را که نوکر هردو طرف بود بالا کشید. طرفه اینکه ، هیات نما یند گی یک دسته مسلح دولت جهادی که به کا بل برگشته بود با قبول خوردن پس خورده کرزی به قرارداد ننگین بن مهرتا یید گذا شت.
بنا برآن ، رئیس اداره های انتقا لی وموقت تعیین شدن طا لب کرزی وجمع شدن طالبان دریشی پوشِ قبلا هتلچی درغرب درحکومت لرزان او و تخصیص مقام های درجه دوم حکومتی برای تفنگ داران جهادی مخالف طالبان،اداره سازی برای تامین امنیت ، بازسازی وحل مشکلات مردم ومهارتروریسم را دشوارساخت. اینجا ست که ،برگه ای نخست شکست سیا ست افغا نی امریکا رقم خورد وبا ید رقم می خورد! به این خاطر که ، عا مل های داخلی وخارجی شکست سیا ست افغانی امریکا درداخل افغانستان وپاکستان گرد هم آمده بود ند. منظورم ازعا مل های داخلی شکست سیاست افغا نی امریکا این است که هم طالبان دریشی پوش ونو استعمارزایی نا لایق وفاسد وفاقد اراده می باشند هم جهادی های سهم داردرجه دوم دراداره های انتقالی وموقت فا قد دانش وتجربه ای اداره سازی درجامعه جنگ وتروریسم زده وفروپا شیده بود ند ومی باشند. مثلا، شنا ختی که ازکرزی ودسته بعد ترساخته اش وغنی وعبدالله ودسته های ایشان دارم ، به صرا حت می گویم که استعداد مامورعادی حکومت شدن را نداشتند وندارند.همزمان با بی لیا قتی گسترده شان ،هم مصروف غارت کمک های خارجی به خصوص کمک های بزرگ امریکا شد ند هم جاده سازی برای بازگشت طالبان کرد ند. ادامه دارد.
پا نویس ها
1-hir.harvard.edu / breaking-cycle-terror-democracy-alternative.
Bani sadr
Or
News.gooya.com / politics / archives / 2-16 /09 / 21 76 50.php # more
Breaking the cycle of terror: a democratic alternative
August 25,2016
2-ibid

Sunday, 1 September 2019

جان کری ، بنیان گذار حکومت غنی- عبدالله وبا ورمند به نبود حکومت درافغانستان

بخش سوم
ابراهیم ورسجی
یازدهم ماه سنبله 1398
دربخش های نخست ودوم نوشته ، یاد آوری کرده بودم که جان کری این سخن پا تریک ما ینهان را درکتاب خود " هرروزارزشمند است " درج کرده است که :" پاکستان حکومت دارد وکشورنیست وافغانستان کشوری است که حکومت ندارد." طرفه اینکه ، جان کری ، هم افغانستان را کشوری بد ون حکومت نا میده هم حکومت غنی- عبدالله را درآن پا یه گذاری کرده است! ازاین نگاه که ، عزم کرده ام که برداشت های همه سیاست مدا ران ونوسند گان امریکا یی درباره افغانستان ، یا کشوری بد ون حکومت وسیا ست کاران پسا یازدهم سیپتامبر2001 آن تا کنون را که همه یا بیشتر شان نوکران سازمان اطلا عات مرکزی امریکا ، سازمان ایم آی شش انگلیس وآی اِس آی پاکستان می باشند را مستند بررسی وبه آگا هی مردم برسا نم. بنا برآن، نوشته ام را ازبررسی انتقاد یی کتاب جان کری آغازیده ام که بخش نخست ودوم آن به ترتیب درباره افغانستان وپاکستان پخش شده وبخش سوم آن را که درباره افغانستان می باشد را نیزنوشته وپخش وپس ازآن به سراغ دیگرسیاست مداران ونوسند گان امریکا یی ونگاه های آن ها درباره افغانستانِ بد ون حکومت وسیاست کا ران حکومت گرآن که دروضع بی حکومتی هم دست نشانده امریکا وانگلیس وپاکستان می باشند هم به باورخود سیا ست وحکومت می کنند را بررسی وبه خورد مردم بدهم.
بنا برآن ، نخست ، نگاه جان کری در با ره کرزی را با زتاب داده پس ازآن به سراغ نگاه او درباره حکومت غنی- عبدالله وشخصیت شان می روم. جان کری: من درباره افغانستان مشغول شده بودم ونخستین تماس تلفونی را درماه فوریه 2013، با کرزی گرفتم. تجربه من با کرزی دشواربود وبا ید گپ می زدم واز اومی شنودم حتا اگرچیزی خاصی با او ندا شته باشم. قبلا کرزی به من گفته بود که بسیاری امریکای ها به من دیکته می کنند ( ص 696). وقتیکه کرزی ازدیکته کاری یا فرماندهی امریکای های با دارش گیلا یه می کند ، معلوم است که موقعیت خود به حیث نوکر امریکا را یا نمی فهمد یا به سخن نغزفارسی خود را به کوچه حسن چپ می زند. واقعیت این است که ، کرزی غلام وامریکا با دارش می با شد. پس ، غلام حق ندارد که ازبا دار خواستارسخن شنوی شود. یعنی تنها فرمان برداری کند! اینجا ست که ، باز تاب این شعر اقبال لاهوری درباره کرزی اهمیت برازنده پیدا می کند: ای غلام ابن غلام ابن غلام / حریت اند یشه تو را حرام !
جان کری: کرزی گفته بود که سا ل 2013 ، سا لی دشواری می باشد.همچنان ، به انتخا بات ریاست جمهوری سال 2014 ترسای برابر به سا ل 1393 خورشیدی چشم دوخته بود تا هم کناربرود هم به حیث بازی گر آشکارونهان درمیدان بما ند. من تصمیم گرفتم که یک سفری ازقبل پلان نا شده به کا بل البته یک ماه بعد از سوگند خوردن به حیث وزیرخارجه داشته با شم ومی خواستم که با کرزی گفت وگوهای تنهای برای پیشبرد دوردوم انتخا بات ریاست جمهوری سال 2014 داشته باشم....این زما نی بود که برخی اعضای کنگره آماده شده بود ند که افغانستان را ترک کنیم تا درآشوب فروبرود....کرزی مصروف این بود که حکومت بعدی را بسازد تا قرارداد ادامه حضورنیروهای امریکای و ناتو را امضاکند وما می خواستیم که به حیث همکاربما نیم. نگرانی ما فروپا شی درونی حکومت بود که توان هماهنگ سازیی خود را ندا شت ومن جنگ شهری را نزد یک می دانستم. دور اول انتخا بات ریاست جمهوری درماه جون با کا ند ید های چند خوب پیش رفت. غنی وعبدالله رای های بیشتری گرفتند. غنی ملی گرای پشتون ( ملی گرای ملت موهومی ؛ به این خاطرکه ، پشتون ها قبا یل مانده وتا کنون قوم نشده اند ؛ پس ، ملت شدن شان ناممکن وغنی هم ملی گرای ملت نا پیدا می باشد) طرفدارغرب با تجربه تکنوکراتیک ( البته تکنو کراسی منوط به فرهنگ قبیلگی نه فرهنگ مدرن ) که با مد تی کاردربا نک جها نی درامریکا آن را کمای کرده است. نا گفته نما ند که غنی بخاطرحضوردرازمد ت در غرب، دشواری های بسیاری درتامین رابطه با سیاست مداران بومی یا محلی داشت. اوذهن خوب دارد اما سیاست کار نا پخته می باشد. مثلا ، دربسیاری یا برخی وقت ها واکنشی رفتارمی کند. اوهمچنان ، مرد درون گرا وخصوص کارودارای گرایش به اداره کوچک می باشد که برای خود ش هم سود مند نمی باشد.
برخلاف ، عبدالله سرد وآرام ونرم سخن می باشد. او نگاه وتجربه ای تکنوکراتیک غنی را ندارد ، اما مرد موقع شناس وائتلاف سازمی با شد ومی دا ند که چگونه درپشت صحنه کارکند؟ نگاه امریکای های فعال درمیز افغانستان این بود که اگرغنی وعبدالله به قد رت برسند ، بهترازکرزی می باشند. هردو همکاروخواستار روابط دوستا نه با امریکا به نظرمی رسند وهرد و را خوب می شنا سم ورهبران خوب با نگاه های متفا وت می باشند. عبدالله یک سیاست کارطبیعی وغنی دا رای ذهن بیمار وشکننده درپا لیسی وقدرت طلب وفرصت طلب می باشد ( ص ص 699-698). دراین رابطه ، بهتر است که کمی به تاریخ رجوع کنم ! تاریخ سیا سی جهان نشان می دهد که بزرگترین اشتباه قد رت های بزرگ این است که به نوکران کوچک خود مسئولیت های بزرگ می سپارند ؛ به گونه ای که ، امریکا در افغانستان سپرده است.
بطور نمونه ، من که هم سیا ست وتاریخ خوانده ام هم شا هد رخ داد های نا شاد افغانستان در45 سال گذ شته می باشم ؛ به صراحت می گویم که با لا کشیدن کرزی- غنی- عبدالله به قدرت درافغانستان را اشتباه بزرگ امریکا تلقی می کنم. اشتبا هی که وضع فاجعه بارکنونی افغانستان وگیرماندن امریکا در با تلاق با وجود هزینه های بزرگ ما لی وتسلیحا تی وجا نی ودستا ورد نا چیز آن می باشد. البته که ، منظورم ازدستاورد های ناچیز امریکا ، با لیدن آن به حکومت های درمانده وفاسد ازکرزی تا غنی- عبدالله ، قانون اساسی تمرکز گرا وارگی کننده ای قد رت ، وزارت نام نهاد امورزنان که در دولت اسلامی جهادی ها هم وجود داشت، کمیسیون نا بکار حقوق بشر، بازشدن مکتب ها بروی دختران وافزایش رسا نه های بی مضمون می باشد. اگر دستاورد های کمرنگ نامبرده را با بازگشت تروریستان وگسترش تروریسم وبسته شدن مکتب ها دربخش های قبیلگی- افغانستان ، گسترش مواد مخدر وافزایش معتادان وهزینه ای 132 میلیارد دالریی امریکا برای اموردفاعی وبازسازیی صورت نگرفته جمع نما یم ؛ بدون شک ، دستاورد امریکا که مورد نظر جان کری می باشد ، پشت معرکه می افتد!
بهر رو ، تا اندا زه ی که علت های پشت معرکه افتادن دستاورد امریکا درافغانستان را پیگیری کرده ام ؛ برایم ثا بت شده است که عا مل اصلی اشتبا هات خود آن می باشد. بطورنمونه ، امریکا ، طالبان ریشوی افغان را بنام جنگ علیه تروریسم روا نه ای پاکستان کرد وطالبان دریشی پوش افغان را بنام تکنوکرات درارگ ووزارت های افغانستان مسلط ساخت! آن هم این گو نه که ، دسته های رزمی- جهادی مخالف طالبان از تاجیک ها ، هزاره ها ، ازبک ها وافغان های همکار شان شریک نمره دوم قد رت با آن ها سا خته شد ند. با زیی خا می که حکا یت از آگا هی کمرنگ مسئولان امریکا یی درباره افغانستان واطلا عات دروغین کسب کرده شان ازطریق خلیلزاد ،غنی ،کرزی ودسته های اطراف شان داشت. کسا نی که نوکران سه گا نه ای سازمان های: اطلاعات مرکزی امریکا ،انتلجنس سرویس انگلیس وآی اِس آی ، یا سازمان اطلاعات ارتش پاکستان بود ند ومی باشند. معلوم است که ، ما نع ها درسر راه تلاش های جان کری ، همان ها وفقدان پایگاه مردمی شان درمقا یسه با تروریستان می باشد. ازاین رو، جان کری با ید تلاش های بسیاری می کرد که کرد. پسین تلاش او هم تلاش درجهت مهار بحران پس ازدور دوم انتخا بات تقلب زده ای ریاست جمهوریی سال 2014 ترسا یی برا بر به سال 1393خورشیدی بود که درآن کرزی فرمانده تقلب برای نشاندن غنی درارگ درجای خودش بود وبحران زا یی کرد. بحرا نی که باعث شد تا جان کری برای مهارآن به کا بل آمده حکومت نام نهاد باصطلاح وحد ت ملی را بسازد.
بنا برآن ، تلاش های جان کری برای ساختن حکومت باصطلاح وحد ت ملی را بررسی نقا دانه کرده نوشته را پا یان می دهم. جان کری: واقعیت این است که دوردوم انتخا بات ریا ست جمهوری افغانستان نزاع برانگیزبود. فکرمی کردم که غنی برنده می باشد. اما سخن ها درباره تقلب وفریب درانتخا بات بیانگر چیزهای دیگر یا خلا ف توقع ما ومردم افغانستان بود. بهرحال ، مسئولیت ما نبود که فیصله کنیم که چه کسی برافغانستان حکومت نما ید وما ازهیچ کدام ازکا ند ید ها حما یت نکرد یم. بلی می دانستیم که مسئولیت نهاد انتخا باتی افغانستان می باشد که ازفرایند انتخا بات اعاده حیثیت کند به خصوص نا بسا ما نی های انتخا با تی درولایت های پکتیکا وخوست. درحالیکه ، هردو کا ند ید ادعای موفقیت می کرد ند؛ برای عبدالله مشکل تربود. به این خاطر که ، فکرمی کرد که انتخا بات 2009 را برده بود وعقب نشینی برای بهبود اوضاع کرده بود واکنون چنان نمی کند. عبدالله درساحه های رای گیری اش دست به گردهمای ها زد وآشکاربود که رای دهنده ها به او عصبا نی می باشند.
درماه جولای ، حامی های قوی عبدالله سخن از تشکیل حکومت موازی در 13 ولایت به میان آورد ند. یکی ازمعاون های من گفت که فکر می نما ید که تجزیه طلبی وجنگ داخلی به میان آمده است. سفیر ما درکا بل از احتمال کود تا سخن گفت. ازتیم خود پرسان کردم که قطع کمک های ما به افغانستان چه اثراتی می توا ند دا شته با شد؟ پاسخ دریا فتی ام تکان دهنده بود وآن اینکه ارتش وپولیس را که نان می دهیم فرومی پا شند ودستاورد های ما ازبین می روند. یعنی کلینیک ها ومکتب ها بسته می شوند ومیلیون ها دختر وپسردا نش آموز بی سرنوشت می شوند وافغانستان برمی گردد به جنگ های دهه 1990. ازاین رو، با ید کنترول اوضاع را پیش از خراب شدن بد ست داشته باشیم. این را هم می دانستم که کنگره ما یل به قطع کمک ها می باشد وکرزی هم مناسبات دوجا نبه را زهرآلود کرده بود وتلفات امریکا روبه فزونی داشت ( معلوم است که زهرالود کردن روابط افغانستان وامریکا توسط کرزی زیرفرمان آی اِس آی ، برای بازگشت طالبان می باشد). بنا برآن، اگرما دوکا ند ید طرفدارغرب را به تشکیل حکومت برای ما نع شدن ازجنگ داخلی بعد ازاین همه سرما یه گذاری واین نظرکه برای چه جنگ می کرد یم حما یت نکنیم وبسیاری اعضای کنگره آماده شده بود ند که ازافغانستان دست بشویند؛ حالات بسیاربد بود وبرخی مرا تشویق می کرد ند که وارد معرکه نشوم ومی گفتند که سرما یه ما را تلف نه نما یید. فکرکردم که نگرا نی ها بی اساس می باشند وامریکا حاضرنمی شود که به کناره برود وافغانستان درآتش بسوزد! دردیپلماسی ،معلوم است که نما یش نیم جنگ می باشد وما اکنون هم فرصت داریم که مانع رخ داد بد شویم.
بنا برآن ، درفکرسفردیگربه کا بل شدم تا اتا قی برای دیپلما سی بسازم وبد ین طریق به عبدالله امکان می داد یم تا حامی های خود را آرام بسازد. به غنی وعبدالله گفتم که به کا بل می رسم وبه من کمک نما یید تا کار کنم. نگاه من این بود که بشنویم وبیا موزیم. من ؛ تیمم های اثرگذار وپرا پوزل / پیشنهاد هم داشتم. یک هد ف هم این بود که درباره بی نظمی های انتخا با تی کارکنیم تا راه حل سیا سی پیدا کرده بتوا نیم. درهرگفت وگوی ، با ید بدا نید که چه می خواهید ونیازدارید که علت عمده عدم اتفاق وسیا ست را بدا نید. عبدالله می خواست که رای ها درچهارولایت عمده ی پشتون بازشماری شوند که درآن ها رای دهنده ها پنج برا بر رای ها درانتخا بات قبلی رای داده اند آن هم صد درصد برای غنی. تیم عبدالله می خواست که همه رای های آن ولایت ها بیرون کرده وباز نگری شوند. تیم غنی ادعا می کرد که پشتون ها را تشویق به رای دادن کرده است. درغیرآن ، جذب طالبان می شو ند و به چا لش گرفتن مشارکت آن ها کشوررا بی ثبات می نما ید. ما بحث درباره نقش سازمان ملل درزمینه کرد یم. روزدوم جولای، وضعیت تاریک معلوم می شد وما دواختیارداشتیم: کوشش برای آشتی ومشارکت دوطرف درقدرت. ما دروضع حسا سی قرارداشتیم که غنی نظر ساختن حکومت وحدت ملی را مطرح کرد. من نگران بودم که این نظر درشاخه های اتحاد شمال دیده می شود واوچیزی می گوید که عبدالله می خواهد بگوید ومسئله اشتراک درقدرت بما امید داد. من با دان فیلد من ، نما ینده خاص مان درامورافغانستان وپاکستان ازنزد یک کارکردم وهردومان با هردو طرف به تماس ها وگفت وگوهای 24 ساعته ادامه دا د یم....
بعد ازیک گفت وگوی طولا نی، هردو طرف وتیم های آن ها را به نشیمن گاه سفیردرسفارت دعوت وتنها تنها با آن ها گفت وگوکردم وبه آن ها گفتم که امریکا وکشورهای دیگرهزاران سربازتلفات دا د ند ومن به پد روما در انسمید ینگ حاف ، دخترجوان امریکای که درافغانستان جان باخت ، با ید بگویم که مردانی این کشوررا اداره می کنند که ارزش قربا نی انسمید را دارند. کشورهای که تعهد به آینده افغانستان دارند ؛ امید وارهستند که آینده ای مورد نظرشان توسط دونفرخواهان ریاست جمهوری افغانستان دزدی نشود. به این خاطرکه، نتوانستند اختلافات خود را حل کنند. بنا برآن، هرچه واقع می شود مسئول آن خود شان می باشند. رهبران با ید رهبری کنند واحساست شخصی را کناربگذارند. به آن ها گفتم که به سوی جنگ وانفجارمی روید. بعدا دست خود را به شا نه غنی گذا شتم وگفتم اشرف، شما با ید رئیس جمهوروعبدالله همکارشما درتطبیق برنامه یا آژندا شود. اما شما باید قدرت را به او انتقال دهید تا حکومت مشارکتی رونق بگیرد؛ به این خاطرکه، به نفع کشورتان می باشد. بعد از45 دقیقه افطارروزه ونمازمغرب ، آن ها برگشتند وتوافق به حکومت وحد ت ملی کرد ند. عبدالله به من گفت که این یک نقطه حساس بود. اشرف به من گفت که هردو طرف کاری کرد ند که مانع جنگ می شود ودرواقع قرارداد دوطرفه حفاظت زند گی صد ها حتا یک میلیون انسان را می نماید...البته که تیم هردوکا ند ید ، درباره موقعیت رئیس اجرائیه وچگو نگی کارکرد او به خصوص قد رت تعیینات اختلاف نظرداشتند...درماه اگست ، یک سفردیگربه کا بل کردم ومسئله های چند را مشخص کردم وازغنی وعبدالله خواستم که به حل وفصل آن ها بپردازند. روزسوم سیپتامبر، باهردو گفت وگوی تلفونی کردم وبه اهمیت مسئله های مورد توافق وکمک عمل کردن به آن ها به مشروعیت رئیس جمهوروچگونگی درک درج مشکلات درجریان انتخا بات دربیا نیه تا کید کردم. غنی مصروف توجه به نتیجه کارها به ریا ست جمهوری بود وتا یید کرد که بررسی رای با تقلب همراه بود وگفتم که با بد بخشی ازیاد واره ها درفرایند انتخا با تی باشد...گفت وگوی من با عبدالله متمرکزبرما نع های پیش نویس موافقت نامه سیا سی بطورخاص اما درباره اداره نشست های هفته وارکا بینه نبود.
در چند مورد ، اشاره به پیشنهاد غنی دررا بطه به سپردن قدرت توسط او به رئیس اجرائیه کردم... این گونه نتیجه گیری هم کردم که اگرشما دررسیدن به موا فقت نا کام شوید درحا لی که مردم افغانستان به کمک های ما لی بیرونی ها نیازمبرم دارند، ما خارجی ها نمی توانیم ثبات را به افغانستان بیاوریم به گونه ای که شما آورده می توا نید. ما آینده بهتر ما نند شما به کشورتان ساخته نمی توانیم....روز 18 سیپتامبر، تیم من سا عت ها گفت وگوهای تنهای با هردو کا ند ید داشتند ؛ به این خاطرکه، بزبا نی که با ید توافقنامه تهیه شود موافقت نمی کرد ند. ما درگفت وگو ها پیشرفت کرد یم ؛ ازاین لحاظ که یک لغت به زبان دری ایجاد کرد یم. لغت اکویتبل یا برابر که به با ور جان کری دردری وجود نداشته است. ( خوب شد که جان کری زبان شناس هم ازآب برآمد! واقعیت این است که ، زبان فارسی دری واژه مورد نظرجان کری را بسیاردارد. شا یان یادآوری می دا نم که ، درگردهما یی ایجاد حکومت پو شا لی کرزی ، درآغازسال 2002 برا بربه هفته دوم ماه جدی 1380 خورشیدی ، همین غلطی را لخد ا ربراهمی نما ینده سازمان با کاربرد نادرست زبان فارسی درحالیکه ازآن اطلاعی نداشت کرده بود ودکترکمال خرازی وزیرخارجه ایران دردهنش کوبیده بود. کوبید نی که اورا وادار به پوزش خوا هی کرد. ازاینکه عبدالله وتیمش بی سواد وخود فروخته می باشند، به غلطی جان کری چشم بستند یا ندا نستند که بادارشان درباره زبان دری بیراهه رفته است!) ...سرانجام ، روز 21 سیپتامبر( 2014 برا بر به اول ماه میزان 1393 خورشیدی) غنی وعبدالله رسما معا هده حکومت وحد ت ملی را امضا کرد ند ( صص 700-707). حکومتی که دستاورد پنجسا له ای آن شکست درحکومت داری ، گسترش تروریسم ، گفت وگوهای خلیلزاد به حیث نما ینده ای امریکا با تروریستان دردوحه وخود داریی آن ها ازگفت وگو با حکومت لرزان کا بل می باشد.
پس ازبررسی تلاش های جان کری دررا ستای امضای توا فقنا مه میان غنی وعبدالله در جهت تشکیل حکومت وحد ت ملی که ازدستاورد آن یاد کردم، نگاه انتقاد یی خود را درباره کارنامه ای اوودستاورد شکننده اش ارا یه ونوشته را پا یان می دهم. همه می دانند که حکومت غنی وعبد الله دست ساخت جان کری می باشد. همچنان ، اتفاق نظروجود دارد که حکومت داری درافغانستان ازکرزی تا غنی- عبدالله ، فاسد ودرمانده می باشد. حکومت داریی فاسد ودرمانده ای که هم تروریستان وحا می شان ، یا پاکستان را گستاختر کرده است هم امریکا را وا دار کرده است تا دروازه گفت وگو وسازش با تروریستان را دردوحه بازنما ید. گفت وگو های که هم حکومت غنی- عبدالله را لرزان تر هم مشوق تروریستان در عدم گفت وگو با آن شده است. بنا برآن، حکومت وحد ت ملی دست ساخت جان کری نا بسا مان تروترامپ ،رئیس جمهور امریکا ، وزیر خارجه اش وخلیلزاد ، نما ینده آن ها بنام گفت وگو های صلح با تروریستان دردوحه ،آب به آونگ می کوبند! به سخن دیگر،سیاست افغا نی امریکا از بوش تا ترامپ ضرب صفر شده است.
پا نو یس
Every Day Is Extra
John Kerry
Thorndike Press
Large Print Edition
Copy right© 2018 by john Kerry
Credits
Published in 2018 by arrangement with Simon & Schuster, Inc
Printed in the United States of America
1 2 3 4 5 6 7 22 21 20 19 18